جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 134
تأثیرپذیری سیّدمحمّد مکّی حسینی از اندیشه‌های عین القضات همدانی، با تکیه بر آراء معرفت‌شناسی در بحرالمعانی و تمهیدات
نویسنده:
کاظم اصغری ، سمیه خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سیّدمحمّد مکّی در بحرالمعانی، توجه قابل تأمّلی به مباحث معرفت‌شناسی داشته است. هدف این پژوهش، تبیین آراء معرفت‌شناسی سیّدمحمّد مکّی و بررسی تأثیرپذیری او از تمهیدات عین القضات است. نوشتار حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه به منابع کتابخانه‌ای صورت گرفته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که سید محمد مکی، در مباحث معرفتی، نه تنها در محتوا، بلکه در الفاظ و عبارات، متأثر از اندیشه‌های عین القضات همدانی بوده است. هر دو عارف، میان علم ظاهری و علم باطنی، تمیز قائل شده‌اند و علم باطنی را همان معرفت الهی دانسته‌اند که عارفان به واسطة درجۀ ایمان و یقینی که دارند، از آن برخوردار می‌شوند. انسان می‌تواند از طریق شناخت خویش و شناخت محمد (ص)، به معرفت الهی، دست یابد. البته معرفت به ذات الهی ممکن نیست و تنها می‌توان نسبت به اسماء و صفات و افعال الهی، به معرفت رسید. آنان از وجود ضرورت حجاب سخن گفته‌اند و بر این باور هستند که این حُجب به صورت کامل برطرف نمی‌شود. همچنین معارف الهی به دلایلی از جمله محتوا، محدودیت‌های بشریت و شریعت، عدم درک مخاطب و مسئله رازداری، بیان‌ناپذیر هستند. این مباحث در نامه‌های سیّدمحمّد، به تفصیل بیشتری نسبت به تمهیدات آمده است.
صفحات :
از صفحه 13 تا 42
بررسی تطبیقی اتهام فنا علیه عین‌القضات همدانی و مایستر اکهارت
نویسنده:
فاطمه کیایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر به بررسی اتّحاد با خداوند به‌عنوان یکی از اتهامات عین­القضات همدانی و اکهارت می­پردازد. مخالفان، قاضی را بواسطه اعتقاد به فنا مدعی نبوت خواندند. بسیاری از باورهای اکهارت از قبیل تصویر الهی موجود در نفس، ویژگی نامخلوق نفس، ولادت پسر، این‌همانی انسان کامل با پسر و اتّحاد با پدر، مقدمه یا نتیجه فنا هستند و از سوی پاپ بدعت­آمیز خوانده شدند. پرسش آنست که آیا با وجود تفاوت بنیادین مسیحیت و اسلام اتهام فنا علیه این دو یکسان است؟ نحوه دفاع آنها در برابر این اتهام چیست و تا چه حد از یکدیگر متفاوتست؟ عین­القضات تصوف را علم باطن و دارای الفاظی خاص می­داند که طهارت درون شرط راهیابی بدان است. اکهارت هم بتفصیل به مقدمات و ملزومات فنا پرداخته و می­کوشد وفاداری خود به راست دینی مسیحی را اثبات کند. در تفکر هر دو، خداوند جایگاه محوری در حصول اتّحاد دارد. فنای موردنظر قاضی نتیجه صعود انسان است و فنای اکهارت حاصل نزول خداوند. قاضی با تأکید بر فنای ذاتی از درجات فنا در تصوف سخن می­گوید. تنها فنای ذاتی است که در اندیشه اکهارت نظیر دارد و با تبتّل وصف می‌شود. هر دو متاله از استعاره و تمثیل برای بیان حقیقت فنا سود می­برند و در مواردی بسیار به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 189 تا 214
بررسی و تحلیل «دنیای مطلوب» از منظر عین‌القضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریة انتخاب «ویلیام گلاسر»
نویسنده:
زهره فهامی ، حسن پور آلاشتی ، مسعود روحانی ، مصطفی گرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«دنیای مطلوب» در نظریة انتخاب ویلیام گلاسر، مجموعه‌ای از ایماژهای هستی است که انسان برای بهتر زیستن در ذهن دارد؛ این ایماژها نشان دهندۀ جهانی است که انسان آرزو دارد در آن زندگی کند. این مدل ایماژها از دنیای مطلوب، همان نوعی است که عرفای پیشین ما با برداشت از کتب مقدس و کشف و شهود شخصی به تصویر کشیده‌اند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی «دنیای مطلوب» از دیدگاه عین‌القضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریۀ انتخاب ویلیام گلاسر پرداخته است. «دنیای مطلوب» در گفتمان ادبی عرفانی از این نظر و در پاسخ به این مسأله حائز اهمیت است که عرفا با ترسیم دنیای آرمانی خود، پیروانشان را به سمت دنیایی قابل دسترس هدایت کرده‌اند؛ گاه نیز دنیای مطلوب آنان، دنیایی انتزاعی و غیرقابل دسترس است. عین‌القضات و روزبهان با زبانی استعاری تجربیات زیستة خود را تصویرگری کرده و با متونی واقع‌گرایانه، دنیایی فرا‌‌واقع‌گرایانه را تفسیر کرده‌اند و کیفیت دنیای مطلوبی را که در آن وصال حقّ تعالی و فنای فی‌الله محقق می‌شود را در مقام تشبیه به «کبریاء الله»، «وجه الله»، «صحرای جبروت»، «ازل»، «گلستان ازل» و «جهان سرمد» تعبیر کرده‌اند. این دو عارف با استفاده از انواع روش‌های توصیفی، تصاویر ذهنی افراد را تغییر داده و آنان را به دنیایی مطلوب ـ ولو انتزاعی ـ که در آن مطلوب‌های ذاتی و روان‌شناختی مانند آرامش و معنایافتگی حاکم است، رهنمون ساخته‌اند.
صفحات :
از صفحه 213 تا 242
بررسی عناصر گنوسی در نظام عرفانی عین‌القضاه همدانی
نویسنده:
ابراهیم رنجبر ، بابک سوداگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گنوسیسم بر مجموعة اندیشه‌ها و روش‌هایی دلالت دارد که در اعتقاد هواداران آن‌ها، برای رسیدن به یقینی‌ترین و عالی‌ترین نوع معرفت و دانش و کسب سعادت حقیقی، در تزکیه و تصفیۀ روح باید غایت جهد را به کار بست تا از راه شهود و اشراق به مقصد رسید. ایـن باور از عهد باستان نیز در میان اقوام متعدد، طرفدارانی داشت و در طی قرون بر عرفان اسلامی ـ ایرانی نیز تأثیر گذاشت. عرفان عین‌القضاة همدانی متأثر از این نشان‌‌ها است. این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی به شناسایی و طرح مشخصه‌های گنوسی و تطابق آن با آرای عین‌القضاة پرداخته و هدف آن تبیین و تصویر وجوه مشترک باورهای گنوسی با مبانی عرفانی عین‌القضاة است. نتیجۀ تحقیق بیانگر آن است که ثنویت نور و ظلمت، اعتماد به معرفت شهودی و مستقیم به جای دانش اکتسابی، رازآلود دیدن هستی، باطن‌گرایی، تأکید بر خودشناسی برای حصول معرفت راستین، اعتقاد به اصالت روح در تقابل با جهان جسمانی و باور به اصل «انسان ایزدی» (انسان کامل) از جملۀ شباهت‌هایی هستند که در تعالیم گنوسی و آرای عین‌القضاه مشترک است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 127
دلالت‌های سیاسی اندیشۀ عین‌القضات همدانی
نویسنده:
یدالله هنری لطیف پور ، حمید یحیوی همدانی ، آرش امجدیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیشترِ پژوهش‌های انجام‌شده دربارۀ عین‌القضات، عارف نامور و متفکر بزرگ در سنت عرفانی ایران و اسلام، دربارۀ مسائل تاریخیِ مربوط به زندگی وی و یا برخی آراء عرفانی و کلامی او بوده است. این در حالی است که اندیشۀ عین‌القضات دربردارندۀ ظرفیت‌های سیاسی مهمی است که تاکنون مغفول مانده است. این جستار بر آن است که در چارچوب رهیافت دلالتی‌- پارادایمی، نحوۀ مواجهۀ وی با بحران‌های زمانه‌اش و درک و تحلیل وی از آن ها را بررسی کند. پرسش محوری پژوهش این است که شیوۀ مواجهۀ عین­ القضات با وضعیت سیاسی و فکری زمانه­ اش حاوی چه دلالت­های سیاسی است و مهم‌ترین این دلالت‌ها و ظرفیت ­های فکری و سیاسی کدام‌اند؟ این مطالعه نشان می‌دهد که عین‌القضات همدانی متفکری است که در عین سیراب شدن از آبشخور اندیشۀ عرفانی، تحلیل و تبیین دقیق و هشیارانه‌ای از وضعیت و بحران‌های سیاسی زمانۀ خود داشته و نقدهای جدی و بنیادینی نسبت به این وضعیت عرضه کرده است. مدعای مقالۀ حاضر این است که مواجهۀ انتقادی عین‌القضات با بحران‌ها و چالش‌های فکری و سیاسی زمانه‌اش، متضمن دلالت‌های سیاسی آشکاری در اندیشۀ وی است. از این رو عین‌القضات نه‌تنها یک عارف عالی‌مقام در میراث عرفانی است بلکه متفکری روشن‌بین و صاحب دغدغه و حساس نسبت به عرصۀ عمومی و حیات سیاسی است.
چیستی انسان و مراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی
نویسنده:
امیرحسین مستقیم ، جمشید جلالی شیجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع مقاله حاضر پژوهش پیرامون « چیستی انسان ومراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی » است. انسان‌شناسی وی- مانند دیگر عارفان- مبتنی بر نظریۀ تجلّی وظهور است که بر اساس آن همۀ عالم و از جمله انسان « مَظهر» وجود خداست. از نگاه عارفان، انسان مظهر کامل و اتم خداوند است واز‌این جهت بیشترین شباهت وتناسب را با وجود وی دارد. از نظر عین القضات، انسان موجودی دوساحتی و مرکب از روح وبدن است، لیکن حقیقت وی در بُعد روحانی او قرار گرفته است. او همانند فلاسفه، روح را موجود مجرد می‌داند و با عقیدۀ متکلمان که منکر تجرد روح‌اند مخالفت ورزیده است وآن را کفر آمیز و مخالف کتاب و سنت می‌داند؛ در عین حال با حکما نیز مخالفت ورزیده و ماهیت انسان را همانندآنها « حیوان ناطق » نمی‌داند، بلکه مهم‌ترین ویژگی انسان را صفت« بصیرت» می‌داند که با علم حضوری وشهود قلبی ادراک می‌شود. به علاوه، نفس آدمی‌را ملکوتی می‌داند که از عالم بالا بر او افاضه شده است و در معرفت نفس بر وساطت وجود مقدس رسول اکرم(ص) تأکید بسیار می‌ورزد ومی‌گوید: «پس از آنکه انسان از شراب معرفت مست شود، چون به کمال مستی رسد و به نهایت انتهای خود رسد، نفس محمد(ص) بر وی جلوه کنند»‌این نگاه وی در بارۀ پیامبر اسلام، ناشی از همان بینش مبتنی بر تجلّی و ظهور است که معرفت خدا را از طریق تجلّی وظهور انسان کامل بر انسان سالک می‌داند. یافته‌های ما نشان می‌دهد که عین القضات، هرآنچه را در باب انسان وکمالات وجودی او گفته است، آنهارا از کتاب و سنت بر گرفته و مسلمانی معتقد و پایبند به شریعت بوده وخود نیز عامل به آن بوده است. روش تحقیق در‌این مقاله، روش توصیفی و تحلیلی است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 86
ریشه‌یابی تأویلات قرآنی و روایی عین‌القضاه همدانی و سنجش اعتبار آن
نویسنده:
پدیدآور: جواد فرامرزی ؛ استاد راهنما: عباس همامی ؛ استاد مشاور: امیر توحیدی ؛ استاد مشاور: عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
قاضی عین القضاه همدانی( م525ه.ق) اززمره‌ عرفا و متفکران بزرگ اسلامی بشمار می‌آید که توجه خاصی به مسایل مربوط به قرآن و روایات داشته ، بدین خاطر آثار او مشحون از قرآن و روایات است. عین القضاه گذشته از جنبه‌ی عرفانی خود که همراه با کشف و شهودهای فراوان و عمیق بوده، جنبه‌ی زبانشناسی نیز داشته است که از این لحاظ می‌توان او را از نظریه پردازان مسایل مربوط به زبانشناسی نیز در نظر آورد چنین عواملی عین القضاه را صاحب مکتب تأویلی می‌سازد که رمز و نماد از ویژگیهای آن است. عین القضاه با چنین پشتوانه‌ای به تأویل آیات و روایات می‌پردازد و آنان را از مقوله رمز دانسته و نمادی برای مفهومی بالاتر می‌داند. تأویلات عین القضاه در پنج حوزه‌ی محمّدشناسی(ص)، ابلیس شناسی، حروف مقطعه، ارکان پنجگانه اسلام و فرجام شناسی قابل بررسی است. ریشه‌ی تأویلات عین القضاه ، گذشته از کشف و شهود و رمز، به غلبه‌ی نگاه متافیزیکی در او بازگشت دارد. عین القضاه تحت تأثیر متفکران گنوسی اسلامی همچون، حلّاج، احمد غزالی و ... است که بواسطه‌ی آنان با تفکر و اندیشه های ایرانی از جمله زروانیت آشنایی داشته که این خود در جهت‌دهی فکری او در بسیاری از مسایل از جمله نظام دوآلیستی و دوبنی نقش اساسی داشته است. چنین عواملی از عین القضاه ، متافیزیستی بوجود آورده که نگاه بدبینانه‌ای به جهان ماده دارد و کاملاً محو در جهان روحانی است در چنین فضایی است که او تأویلات خود را ارایه می‌دهد. با تمامی این شرایط، سنجش اعتبار تأویلات عین القضاه باید درفضایی کاملاً عقلانی صورت گیرد؛ زیرا عین القضاه در وهله‌ی اوّل متفکری است که با توجه به مسایل پیش روی او در اندیشه‌ی اسلامی، اقدام به ارایه تأویلات نموده و در اغلب موارد نیز این تأویلات توأم با ارایه راه حل نیز می‌باشد که تأویلات مربوط به پیامبر(ص) و ابلیس از این مقوله است، که در کلیت قابل پذیرش و دفاع است. در خصوص سه حوزه‌ی دیگر، تأویلات او بیشتر ناظر به حقیقت آنان است زیرا او شیفته‌ی حقیقت و باطن امور است، بدین خاطر، بیان آن حقیقت نسبت به ظاهرقرآن و روایات در کلام او بارزتر است. در این راستا او هیچگاه در صدد نفی امور ظاهری چون صلاه، حج، صوم و ... نبوده است.کلید واژه‌ها: عین القضاه همدانی، قرآن، روایت، تأویل، رمز، گنوسی
از قوس هرمنوتیکی ریکور تا نوبت‌های سه‌گانۀ تأویلی در اندیشه و آثار عین‌القضات همدانی
نویسنده:
علیرضا تقوی کوتنائی ، سیاوش حق جو ، فرزاد بالو ، علی اکبر باقری خلیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأویل در گفتمان تصوف ذوقی، ازجمله در آثار و اندیشه‌های عین‌القضات، اصلی بنیادین به‌شمار می‌آید. در عرفان فلسفیِ او که دارای طرحی پلّکانی و مدرج است، هر مفهوم ابتدا و انتهایی دارد. سالک از ابتدا به انتها می­رسد و در انتها نیز مدارجی را می­ پیماید تا به نهایت انتها برسد. نوبت‌های سه‌گانۀ تأویلی عین‌القضات در پرتو مراتب سه‌گانة معرفتی-ادراکیِ «خواندن»، «دانستن» و «رسیدن»، علاوه بر حیثیت معرفت‌شناختی، بُعد هستی‌شناختی نیز پیدا می‌کند؛ سلسله‌مراتبی تأویلی که درنهایت منجر به تحول باطنی و گشودگی چشم و دل به ساحت و افق تازه‌ای می ­شود. در قوس هرمنوتیکی پل ریکور نیز مفسریا خواننده در مواجهه با متن مراحلی را پشت سر می ­گذارد که عبارت‌اند از: «تبیین»، «فهم»، و «به خود اختصاص دادن». «تبیین» ساختار لفظ را بررسی می‌کند و به نشانه‌شناسی واژگان توجه دارد. در مرحلة «فهم»، مفسر یا خواننده درصدد کشف ژرفای معنا و حصول به نیت مؤلف ضمنی متن است. «به خود اختصاص دادن» مرحلة پایانی فهم است که داده­ های معنایی سبب تحول مفسّر گردیده، به فهمی متفاوت­تر از خویش نائل می­ شود. ما در این پژوهش برآنیم تا میاننوبت‌های سه‌گانۀتأویلی عین‌القضات و قوس هرمنوتیکی ریکور تناظر برقرار کنیم و ضمن اشاره به وجوه متشابه و متفاوت این دو رویکرد تأویلی/‌هرمنوتیکی، از قوس تأویلی در نظام فکری عین‌القضات پرده برداریم.
صفحات :
از صفحه 9 تا 35
اِشارات و تَنبیهات (بخش دوم)
نویسنده:
حمید عطایی نظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سلسله مقالاتی که زیر عنوان «اشارات و تنبیهات» منتشر می‌شود مجالی است برای طرح و تحریر جستارهای گونه‌گونِ انتقادی و کتابگزارانه و تُراث‌پژوهانه که هر یک از آن جستارها نوشتاری است کوتاه و مستقل در باب موضوعی مشخّص و ممتاز. بخش دوم از این مقالات مشتمل است بر سه نوشته و یادداشت. در «گفتاوردی از ترجمۀ خواجه نصیرالدّین طوسی از زبدة الحقائقِ عین‌القضاة همدانی» با اشاره به گفتاوردی از ترجمۀ فارسی زبدة الحقائقِ خواجه نصیرالدّین طوسی شاهدی بر درستی انتساب این اثر به خواجه ارائه شده است. «ستایش فخر رازی از شریف مرتضی» نوشتاری است در بازگفت عباراتی شایان توجّه از فخر رازی در توصیف و ستایشِ شریف مرتضی. یادداشت «انتشار مجموعه رسائل علوم عقلی شمس‌الدّین محمّد خَفری» نیز به معرّفیِ مختصر مجموعه‌ای نوانتشار از رساله‌های فلسفی و کلامی و منطقی خَفری اختصاص دارد.
صفحات :
از صفحه 39 تا 50
بررسی مبانی و مفروضات آرای عرفانی عین‌القضات همدانی
نویسنده:
پدیدآور: صبا فدوی ؛ استاد راهنما: عظیم حمزئیان ؛ استاد مشاور: قدرت ا... خیاطیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
عین‌القضات همدانی (490-525 ق.) از مهمترین پیشروان سنت ‌حکمت ایرانی، و از معدود اندیشمندانی است که مباحث کلامی، فلسفی و عرفانی را به طور هم‌زمان می‌توان در اندیشه‌های او دید. برای بررسی و تحلیل مبانی و مفروضات آرای عرفانی وی، پژوهش حاضر با‌روش توصیفی و تحلیل محتوایی در سه بخش مبانی هستیشناختی، معرفتی و سلوکی انجام شده است؛ و نشان میدهد، عینالقضات از مباحث وجودشناختی با هدف معرفت حق و سیر و سلوک عرفانی بهره گرفته است. او اگرچه در تقسیم‌بندی وجود، از فلاسفه متأثر است؛ ولی «ممکن‌الوجود» در تقسیم‌بندی او جایگاه حقیقی ندارد و معتقد است وجود واحد است و آن را جوهر یکتا و مصدر و کل هستی مینامد که هر چه جز او عدم است؛ امّا او عدم را به دو معنی نیستی محض و پوشیدگی به‌کار برده که منظور از آن به‌ترتیب حدوث مادیّات، و قِدم انوار است. بنابراین نور، در هستی‌شناسی او ظهورِ وجود و معادل صفات الهی است که از صفت رحمانیّت، نور محمّد، و از صفت جبّاریت، نور ابلیس به وجود میآید؛ بههمین علّت عینالقضات نور محمّد را در کنار الله، مصدر موجودات نامیده و با نور دانستن ظلمت، از ثنویان فاصله گرفته و سعی نموده است با بحث «معیّت»، صدور کثرت از وحدت، و با بحث «تجلّی»، ظهور صفات از ذات را تبیین نماید. او اگرچه مانند بسیاری از عرفا، معرفت را در مقابل علم اکتسابی، علم لدنّی یا ذوقی دانسته است؛ ولی علم و معرفت را نه صرفاً دو مفهوم شناختی، بلکه دو عالم وجودی مختلف در نظر گرفته است؛ و در بحث زبان شناختی معرفت، به طرح مباحثی نو از جمله مسئلهی «الفاظ متشابه» پرداخته است که به دو سطح گفتمان تفکر عقلی و قلمرو ورای عقل اشاره دارد؛ و گاهی نیز به نظریه‌های هرمنوتیکی نوین نزدیک میشود. همچنین در بحث سلوک، این نظریه مطرح میشود که عینالقضات حلقهی واسط بین دو سنّت عرفانی مختلف، و در عینحال مشابه است. او با طریقت «قلندری» پیوند مستقیم، و با «سیهگلیمان» ارتباط غیرمستقیم دارد؛ و با مقایسه‌ی مبانی آرای عرفانی وی و مبانی آیین گنوسی مشخص میشود که بیشترین میزان این شباهت به مباحث معرفتی بازمیگردد.
  • تعداد رکورد ها : 134