جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 96
پدیدارشناسی و نابینایی: مرلوپونتی، لویناس، و دیدگاه متافیزیکی جایگزین [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jesse Younger Workman
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پروژه با تمرکز بر تفکر پدیدارشناختی و قاره‌ای، به مشکل تعصب «چشمی محوری» در فلسفه می‌پردازد. من که یک پدیدارشناس نابینا بودم، متوجه گرایش چشم محوری شدم که بر دیدگاه‌های فیلسوفان، از جمله استدلال‌ها، استفاده از استعاره‌ها، و انتخاب مثال‌ها، حاکم بود. به عنوان یک خواننده نابینا متوجه شدم که چنین چشم محوری مانع از درک ادعاهای آنها می شود. این باعث شد به این فکر کنم که آیا تعصبات چشم محور ممکن است آنها را به استدلال ها و جهان بینی های نامتعادل یا نامعتبر سوق دهد. سؤالات مطرح شده عبارتند از: آیا فلسفه ای وجود دارد که بیش از همه حواس دیگر متکی به بینایی نباشد؟ آیا ممکن است که فلسفه اساس خود را در بینش و مفاهیم بصری قرار ندهد؟ در پروژه‌ام، من آثار موریس مرلوپونتی و امانوئل لویناس را بررسی می‌کنم تا مشخص کنم آیا می‌توان از منظری غیر چشم‌مرکزی فلسفه‌ورزی کرد یا خیر. به عنوان بخشی از پروژه ام، من روندی در تفکر قاره ای را به سمت آنچه مارتین جی «ضد چشم محوری» می نامد بررسی می کنم. در حالی که بسیاری از بینش‌های او را بسیار ارزشمند می‌دانم، به این نتیجه می‌رسم که موارد «ضد چشم» بررسی‌شده توسط جی، در نهایت عاری از چشم‌محوری نیستند، و نه جایگزین مناسبی برای آن ارائه می‌کنند: تا زمانی که بینایی (یا نقطه مقابل آن، نابینایی ) بخش اصلی یک جهان بینی فلسفی باقی می ماند، در هسته خود چشم محور باقی می ماند.
شک و تردید در دریا: هرمان ملویل و شک فلسفی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
David Evans
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه او به بررسی رابطه هرمان ملویل با فلسفه شکاکانه می پردازد. با خواندن داستان‌های دهه‌های 1840 و 1850 ملویل در کنار نوشته‌های دکارت، برکلی، هیوم و کانت، می‌خواهم نشان دهم که این داستان‌ها با بیان نوبتی، رد کردن و کاهش پذیرش شک فلسفی آشکار می‌شوند. ملویل خواننده ای با دقت متون فلسفی بود و به طور خاص به مفاهیمی مانند غیر مادی گرایی برکلی و «نومنون» کانتی اشاره می کند. اما ملویل صرفاً نظریه های از پیش موجود را نمایش نمی دهد. بلکه در آثاری مانند مردی، موبی دیک و پیر، او ایده‌های شکاکانه و ضد شکاکانه را از طریق راهبردهای ادبی خود به نمایش می‌گذارد و ارتباط آنها را در مناطق خاصی از تجربه بشری نشان می‌دهد. او با این کار کمکی اساسی به یک گفتمان فلسفی می کند که اغلب توسط مفسرانی از جمله ساموئل جانسون و جاناتان سویفت به دلیل گرایش به انتزاع مورد انتقاد قرار گرفته است. علاقه ملویل به شک‌گرایی را می‌توان به عنوان بخشی از یک واکنش فرهنگی گسترده‌تر به دوره‌ای از تغییرات اجتماعی و سیاسی بی‌سابقه در آمریکای قبل از جنگ خواند، و با در نظر گرفتن این موضوع، کار او را با آثار دیکنسون، داگلاس، امرسون و ثورو مقایسه و مقایسه می‌کنم. اما از بسیاری جهات، برخورد متمایز و اصیل ملویل با شک گرایی، او را از معاصرانش متمایز می کند، و برای درک کامل آن باید از طریق قوانین فلسفه و ادبیات به طور گسترده تری گسترد. برای مثال، کاوش او در مورد پیامدهای اخلاقی شک در داستان‌های پیاتزا، می‌تواند با دقت قابل توجهی نظریه‌های متفکران قرن بیستم مانند امانوئل لویناس و استنلی کاول را پیش‌بینی کند. من با توجه به آثار متنی و اشارات فلسفی در هر اثر، به ترتیب زمانی کار می‌کنم. با انجام این کار، امیدوارم بتوانم راه‌های تازه‌ای برای نگاه کردن به شیوه‌های ادبی ملویل و شکل گسترده‌تر حرفه‌اش ارائه دهم. من با تأملاتی در مورد اینکه چگونه تأکید هنجاری ملویل بر تصدیق محدودیت معرفت‌شناختی می‌تواند به عملکرد نقد ادبی کمک کند، نتیجه‌گیری می‌کنم.
حقوق دیگری: فراپدیدارشناسی امانوئل لویناس به عنوان نقدی بر «مقاله‌ای درباره حقوق» هیلل اشتاینر
نویسنده:
Andrew Thomas Hugh Wilshere
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در فلسفه معاصر درباره عدالت، تقابلی بین رویکردهای تجربی و استعلایی قابل شناسایی است. هیلل اشتاینر یک رویکرد تجربی را نشان می دهد: او برای ساختن گزارشی از عدالت به عنوان حقوق از حداقل مواد استقرایی شهودهای زبانی و اخلاقی روانشناختی بحث می کند. از این گشایش، او در نهایت به این نتیجه می‌رسد که افراد دارای حقوق اولیه برای مالکیت شخصی و در ابتدا سهم برابر از منابع طبیعی هستند. امانوئل لویناس رویکردی استعلایی را نشان می‌دهد: او استدلال می‌کند که عدالت از یک رابطه اخلاقی متعالی مسئولیت در قبال دیگری ناشی می‌شود. این رابطه زیربنای همه شناخت های ذهنی است و عقلانیت، استدلال و حقوق را ممکن می سازد. تجزیه و تحلیل هر یک از این موقعیت ها مشکلات خاصی را آشکار می کند. از یک سو، استدلال اشتاینر حاوی تعدادی پیش فرض روش شناختی، مفهومی و ساختاری پنهان است. اینها شامل مفاهیم پیش‌نظری «شخص»، «برابری» و «ثابت» است. این پیش‌فرض‌ها نتایجی را که اشتاینر به آن‌ها می‌رسد، پیش‌فرض و شرط می‌کنند. از سوی دیگر، لویناس نمی‌تواند گزارش قانع‌کننده‌ای از این که چگونه خود به موضوعی از تاملات خودم درباره اخلاق و عدالت تبدیل می‌شود، ارائه دهد. این به معنای نابودی سوژه است که استدلال او را برای موضوع به عنوان محل عمل مسئولانه تضعیف می کند. همانطور که اشتاینر مشخص می کند، عدالت عوامل اخلاقی برابر را در بر می گیرد. بنابراین توصیف هذلولی لویناس از عدم تقارن رابطه اخلاقی باید تجدید نظر شود. با این وجود، آنچه باقی می‌ماند، قدرت استدلال لویناس برای اولویت رابطه اخلاقی بر موضوع‌سازی، عقلانیت و آگاهی است. پیش فرض های پنهانی که از کار اشتاینر حمایت می کنند، شاهدی بر معقول بودن لویناس در این زمینه است. شرح اشتاینر از عدالت به عنوان حقوق مستلزم یک رابطه اخلاقی قبلی است که در آن ما یکدیگر را به عنوان افراد جداگانه ای می شناسیم که هر یک دارای وضعیت اخلاقی خاص خود هستند. نگرش عدالت انگیز توصیف اشتاینر از عدالت است. این نگرش در زبان مشهود است که قبل از اندیشیدن، ارتباط است. از آنجایی که حقوق فردی را می توان تنها بر اساس یک رابطه مسئولیت تصور کرد، حقوق اساساً حقوق دیگری است.
چرخش‌های هستی‌شناسانه؟: تمرکززدایی از موضوع مدرن در پدیدارشناسی اخیر فرانسه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Joeri Schrijvers (جوری شریورز)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
State University of New York Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این اثر برجسته به بررسی مسائل هستی‌شناسی و ارتباط آن‌ها با به اصطلاح «چرخش الهیاتی» پدیدارشناسی اخیر فرانسه می‌پردازد. Joeri Schrijvers تمرکززدایی از موضوع را که توسط ژان لوک ماریون، ژان ایو لاکوست و امانوئل لویناس، سه فیلسوفی که با الهام از خوانش هایدگر، تلاش می کنند سوژه فعال و مستقل را واژگون کنند، بررسی و نقد می کند. شریورز در بررسی هر متفکری نشان می‌دهد که یک وارونگی ساده از تمایز سوژه-ابژه حاصل شده است، اما هیچ تمرکززدایی واقعی از سوژه وجود ندارد. از نظر لاکوست، موضوع به نیت خدا تبدیل می شود. از نظر ماریون، سوژه به ابژه و هدف داده شدن بدل می شود. و برای لویناس، سوژه بدون راز است، مانند یک شی، در برابر دیگری بزرگتر. شریورز با نقد بدیهیات و مفروضات فلسفه معاصر استدلال می کند که هیچ غلبه ای وجود ندارد. او در نهایت رویکردی پدیدارشناختی و وجودی تر، ارائه امر نامرئی را برای پرداختن به دغدغه های هستی شناسی پیشنهاد می کند.
وجود بدون چارچوب: تخصیص اخلاقی و الهیاتی از نقد هایدگر از مدرنیته [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Zoha Atkins
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز استدلال می کند که اندیشه هایدگر بینش های اساسی را در مورد چالش های ساختاری ارائه می دهد که مدرنیته برای یک فرد اخلاقی و مذهبی ایجاد می کند. من استدلال می‌کنم که این دشواری‌ها به یک برداشت ابزارگرایانه از حقیقت، انکار یا سرکوب تناهی به‌عنوان شرط معنادار بودن، و یک انسان‌شناسی فلسفی که هم بیش از حد ذهن‌گرا و هم بیش از حد عین‌گرا است، منتهی می‌شود. با این حال، در حالی که هایدگر در تشخیص خوب بود، او تمایلی به ارائه نسخه‌های انحرافی و مبهم برای این مشکلات نداشت. تز من در پی پاسخگویی به این خلأ با قرار دادن مشاهدات انتقادی هایدگر در خدمت بیان یک اخلاق دینی مثبت است. برای این منظور، به دنبال یافتن موقعیت‌ها و اعمال انسانی است که حقیقت را در نوری غیرابزاری آشکار می‌کند، و پایان‌پذیری را به‌عنوان شرط مثبت معناداری نشان می‌دهد و جوهره را آشکار می‌کند، و همچنین از منظر هستی‌شناختی دوباره تعریف می‌کند. انسان در اصطلاح غیر سوبژکتیوستی و غیر عینی گرا. من استدلال می‌کنم که اینها شامل گوش دادن و سپاسگزاری می‌شود - تمایلات و اعمالی که من ادعا می‌کنم باید ستون فقرات هر اخلاق دینی را تشکیل دهند، و در عین حال ادعا می‌کنم که نباید محدود به کسانی باشد که به خدای شخصی و خداباور اعتقاد دارند. پایان نامه من به چهار طریق به حوزه های الهیات مدرن و مطالعات هایدگر کمک می کند. نخست، نشان می دهد که منتقدان هایدگر (مانند لویناس و آدورنو) در مخالفت هستی شناسی با اخلاق اشتباه می کنند. دوم، نشان می دهد که منتقدان هایدگر (مانند ماریون و یوناس) اشتباه می کنند که هستی شناسی را در مقابل الهیات قرار می دهند. ثالثاً، نشان می دهد که دوگانگی خود هایدگر در مورد ربط اخلاقی و الهیاتی اندیشه او امکان ایجاد یک موضع عمیقاً اخلاقی و الهیاتی را فراهم می کند. و چهارم، تفسیری منحصر به فرد و پس از هایدگری از قدردانی ارائه می دهد، تفسیری که در آن به عنوان ساختاری از دازاین درک می شود که هم «همیشه» و هم «هنوز» عمل نمی کند.
درباره انسان بودن: گفتگو با لونرگان و لویناس [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Michele Saracino
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Marquette University Press ,
کی یرکگور و لویناس: اخلاق، سیاست و دین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Kierkegaard, Søren; Lévinas, Emmanuel; Wood, David; Lévinas, Emmanuel; Kierkegaard, Søren; Simmons, J. Aaron
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Indiana University Press ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: بحث‌های اخیر در فلسفه دین، اخلاق و فلسفه سیاسی شخصی عمیقاً تحت تأثیر دو فیلسوف است که اغلب تصور می‌شود در تقابل با یکدیگر هستند، سورن کیرکگارد و امانوئل لویناس. این جلد که صریحاً به رابطه بین لویناس و کیرکگارد اختصاص دارد، مقایسه دقیق‌تری و تعامل پایدار بین آنها را ارائه می‌کند. دانشمندان تثبیت شده و جدیدتر که سنت‌های مختلف فلسفی را نمایندگی می‌کنند، این دو متفکر را در 12 مقاله درخشان به گفتگو می‌آورند. آن‌ها شباهت‌ها و تفاوت‌هایی را در نحوه تبیین هر یک از فلسفه‌های دینی منحصربه‌فرد در نظر می‌گیرند و مضامینی مانند زمان، تعهد، عشق، سیاست، خدا، متعالی و ذهنیت را ارائه می‌کنند. این گفتگو بین همسایگان مطمئناً الهام‌بخش تحقیقات بیشتر و شعله‌ور کردن بحث‌های فلسفی خواهد بود.
الهیات و فلسفه قاره ای معاصر: مرکزیت یک دیالکتیک منفی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Colby Dickinson (کلبی دیکنسون)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Rowman & Littlefield International,
چکیده :
ترجمه ماشینی: هدف این کتاب این است که فلسفه مدرن قاره‌ای، به‌ویژه حوزه‌های فرعی پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، ساختارشکنی، نظریه انتقادی و تبارشناسی را با حوزه الهیات معاصر وارد گفتگو کند. کولبی دیکنسون روشی را نشان می دهد که در آن دیالکتیک منفی یا نفی نفی ممکن است به ما کمک کند تا مرزهای نازک (یا وجود ندارد) بین فلسفه و الهیات قاره ای را درک کنیم، زیرا متفکران برجسته هر دو حوزه با ورود خود به عصر جدید دست و پنجه نرم می کنند. با رو به زوال جایگاه «مقدس» در حوزه عمومی، ما باید بیش از هر زمان دیگری به چگونگی بازگشت فلسفه قاره‌ای به ریشه‌های کلامی مشخص توجه کنیم. دیکنسون از طریق نقشه‌برداری تبارشناسی فیلسوفان قاره‌ای قرن بیستم، ریشه‌های همیشه حاضر یهودی-مسیحی تفکر فلسفی مدرن غرب را برجسته می‌کند. مقوله های متضاد مانند ماندگاری/استعلایی، تناهی/بی نهایت، جهانی/جزئی، موضوع/ابژه در مرکز آثار متفکرانی چون آگامبن، ماریون، واتیمو، لویناس، لاتور، کاپوتو و آدورنو قرار دارند. این کتاب استدلال می‌کند که استفاده از یک دیالکتیک منفی به ما امکان می‌دهد از تثبیت ظاهری با دوگانگی‌های موجود در آن حوزه‌ها فراتر برویم و شروع به اجرای مجدد فلسفه و الهیات کنیم.
رمز و راز و روش: دیگری در رانر و لویناس [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Lévinas, Emmanuel; Rahner, Karl; Purcell, Michael; Lévinas, Emmanuel; Rahner, Karl
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Marquette Univ Pr,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این متن استدلال می‌کند که الهیات در درجه اول قصد اخلاقی دارد. رابطه بین الهیات و اخلاق در این کتاب با اشاره به کارل رهنر و امانوئل لویناس بررسی شده است.
زمان در فلسفه گابریل مارسل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Helen Tattam
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه تعیین ویژگی های متمایز فلسفه گابریل مارسل (1889-1973) است. در حالی که آثار او عمدتاً به‌عنوان شکلی از «اگزیستانسیالیسم مسیحی» (به‌ویژه توسط ژان پل سارتر) پذیرفته شده است، و بنابراین در رابطه با سایر فلسفه‌های هستی تفسیر شده است، به نظر من این مانع از درک ویژگی او می‌شود. بنابراین، خوانش جدیدی از اندیشه او را توصیه می‌کنم، که از طریق تحلیل ارائه‌های مختلف فلسفی او از زمان، او را دوباره در سنت فکری قرن بیستم فرانسه قرار می‌دهد. بخش اول پایان نامه مقدمه ای بر فلسفه زمان او ارائه می کند و موقعیت او را در رابطه خاص با هانری برگسون (1859-1941) تحلیل می کند. فصل اول این سؤال را مطرح می‌کند که آیا موقعیت او با درگیری او با ابدیت به خطر می‌افتد، زیرا به نظر می‌رسد که این امر اهمیت زمان را تضعیف می‌کند. با این حال، آنچه از فصل دوم به بعد شروع به ظهور می کند، این است که چنین پرسشی ممکن است با توجه به درک مارسل از فلسفه نامناسب باشد. بخش دوم (فصل سوم و چهارم) سپس به بررسی مفاهیمی می‌پردازد که حالت‌های مختلف کار او بر محتوای استدلال‌هایش دارد: اول، شکل دفتر خاطرات آثار شکل‌دهنده او و استفاده (ادامه) او از سبک روایت اول شخص در داستان‌هایش. مقالات و سخنرانی ها؛ و دوم، شکل (غیر روایی) تئاتر او، که مارسل برای آن اهمیت فلسفی نیز قائل بود. در اینجا، مارسل در کنار پل ریکور (1913-2005) و امانوئل لویناس (1906-1995) خوانده می شود، که همچنین سعی کردند به گونه ای متفاوت به فلسفه بپردازند - چنانکه به ویژه در تصوراتشان از زمان آشکار است. در نهایت، بخش سوم (فصل پنجم) رابطه بین فلسفه و دین مارسل را مورد بازنگری قرار می‌دهد و می‌پرسد ارجاعات او به خدا چگونه بر اساس فلسفه او تأثیر می‌گذارد، و این امر برای تفسیر زمان در کار او چه می‌خواهد. در پرتو این بحث‌ها، نتیجه‌گیری سپس به این موضوع می‌پردازد که فلسفه برای مارسل چیست و بنابراین چگونه باید از او استقبال کرد.
  • تعداد رکورد ها : 96