جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 199
Leibniz: What Kind of Rationalist?
نویسنده:
Marcelo Dascal (eds.)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Springer,
چکیده :
ترجمه ماشینی: گوتفرید ویلهلم لایب نیتس در بسیاری از زمینه های دانش بشری مشارکت کننده برجسته ای بود. تاریخ‌نگاری فلسفه او را «عقل‌گرا» خوانده است. اما این دقیقا به چه معناست؟ آیا او در ریاضیات و سیاست، در فیزیک و فقه، در مابعدالطبیعه و الهیات، در منطق و زبان شناسی، در فناوری و پزشکی، در معرفت شناسی و اخلاق، به همین معنا «خردگرا» است؟ شاخص ترین ویژگی های «خردگرایی» او، هر چه که باشد، چیست؟ برای اولین بار از گروه برجسته‌ای از محققان لایب‌نیتس، که برخی به عنوان محققین برجسته و برخی دیگر در آغاز کار امیدوارکننده‌ای که در مهم‌ترین زمینه‌های مشارکت لایب‌نیتس در اندیشه و عمل انسانی تخصص دارند، درخواست شد تا ماهیت این پژوهش را توضیح دهند. عقل گرایی او در هر یک از این حوزه ها، به منظور ارائه تصویری جامع از آنچه که در آن به وجود می آید، هم از نظر انگیزه کلی و هم در ویژگی های خاص آن و تنش های درونی نهایی. فصل‌های کتاب حاصل بحث‌های فشرده در جریان یک کنفرانس بین‌المللی با محوریت موضوع عنوان این کتاب است و با توجه به سهم آنها در این موضوع انتخاب شده‌اند. آنها در بخش های سازمان یافته موضوعی دسته بندی شده اند. هیچ تلاشی برای پنهان کردن مناقشات زیربنای تفاسیر مختلف از «عقل گرایی» لایب نیتس - در هر حوزه خاص و به عنوان یک کل، صورت نگرفته است. برعکس، ویراستار قاطعانه بر این باور است که تنها از طریق انواع دیدگاه‌های تفسیری متضاد می‌توان ماهیت چند وجهی اثری با چنین عظمت و تنوعی مانند اثر لایب‌نیتس را آشکار کرد و آن‌طور که شایسته است درک کرد.
مقایسه برهان وجودی لایب‌نیتس و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد رسول احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برای اثبات وجود خداوند، برهان‌های متعدد با تقریرهای متفاوت اقامه شده است. از مهم‌ترین آن‌ها «برهان وجودی» است که دو تقریر مهم آن توسط لایب‌نیتس و علامه طباطبایی ارائه شده است. بر اساس تقریر لایب‌نیتس، تصور موجود مطلقی که بزرگ‌تر از آن در ذهن قابل تصور نیست، امکان دارد. پس چنین موجودی بالضروره باید وجود داشته باشد که همان خدا است. علامه طباطبایی از طریق اثبات حقیقت عینی وجود، وجود واجب‌الوجود را اثبات می‌نماید. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به مقایسه برهان وجودی لایب‌نیتس و برهان وجودی (صدیقین) علامه طباطبایی پرداخته است. هر دو برهان، تشابه‌ها و تفاوت‌هایی دارد. در اندیشه لایب‌نیتس، موجودی که بالاتر و کامل‌تر از آن قابل‌تصور نیست، چنین موجودی باید در خارج هم ممکن باشد و الا بزرگ‌تر و کامل‌تر نخواهد بود. پس آن موجود خداوند است. در اندیشه علامه طباطبایی، بر اساس اصول تحقق واقعیت عینی، امتناع تناقض و زوال‌ناپذیری واقعیت عینی، ضرورت ازلی خداوند اثبات شده است و سایر موجودات به‌عنوان آثار و قائم به وجود واجب‌الوجود، اثبات شده است.
صفحات :
از صفحه 63 تا 76
زیبایی شناسی لایب نیتس: متافیزیک زیبایی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Carlos Nicolas Portales
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در اینجا من استدلال می‌کنم که مفهوم لایب‌نیتس از زیبایی یک موضع منسجم، هر چند به نحوی ضمنی، فرمالیسم زیبایی‌شناختی واقع‌گرایانه و شناختی را تشکیل می‌دهد: زیبایی به‌طور متافیزیکی و هستی‌شناختی به‌عنوان ساختار صوری توضیح داده می‌شود که ویژگی عینی چیزها با ارزش عینی است، اما در عین حال. زمان در دسترس برای تجربه ذهنی در قسمت اول پایان نامه به این سوال پاسخ می دهم که زیبایی برای لایب نیتس چیست؟ پاسخ کلی این است که زیبایی یک مفهوم اسمی است که بر ساختاری رسمی مبتنی است که با فرمول وحدت در تنوع یا هماهنگی مطابقت دارد. زیبایی به خودی خود چیزی نیست، بلکه در چیزهایی است که با ساختار صوری وحدت در تنوع، و نیز برخی از ویژگی های صوری ناشی از این فرمول، مانند تمامیت، قابل فهم بودن و پتانسیل لذت، مطابقت دارد. پس از به دست آوردن بینشی در مورد یک تعریف کلی از زیبایی، من بر مفهوم تنوع تمرکز می کنم و استدلال می کنم که این فقط تعدد چیزها نیست، بلکه میزان تفاوت بین آن چیزها نیز هست. برای لایب نیتس تنوع بیشتر و در نتیجه زیبایی بیشتر زمانی حاصل می شود که چیزی یک کل هارمونیک را بیان کند که نه تنها عناصر کاملاً همخوان و مشابه را در بر می گیرد، بلکه عناصر متضاد و ناهماهنگ را نیز شامل می شود. به این ترتیب، چیزهای زیبا می توانند نوعی پیچیدگی را در تنوع خود نشان دهند - که حتی ممکن است به عنوان بی نظمی ظاهر شود - تا زمانی که این تنوع نظمی اساسی پیدا کند که پیچیدگی را کاهش دهد و زیبایی را تضمین کند. برای لایب نیتس، نظم در واقع یک نیاز ضروری برای زیبایی است. من استدلال می کنم که آنچه این تنوع را متحد می کند و زیبایی را به وجود می آورد نه یک موجودیت که بر بسیاری از آنها تحمیل می شود، بلکه یک اصل انتزاعی از نظم است که بسیاری از چیزهای متنوع را سازمان می دهد. این اصل وحدتی است که فرمول فرضی زیبایی بیان می کند. بنابراین، یک موجود زمانی زیباست که اجزای مختلف آن با یکدیگر مطابق با یک اصل نظم مرتبط باشند. در بخش دوم پایان نامه، من استدلال می کنم که زیبایی برای لایب نیتس نه تنها یک ویژگی عینی، بلکه یک ارزش عینی است، که با این وجود، برای تجربه ذهنی در دسترس است. عینیت زیبایی به عنوان یک خاصیت در استقلال آن از سه عامل است: شناخت ذهنی، وجود و اراده خداوند. من توضیح می‌دهم که، مطابق با فلسفه لایب‌نیتس، چیزی به‌عنوان یک امر ممکن، قبل از اینکه وجود داشته باشد، زیباست، بنابراین حتی قبل از اینکه بتوان آن را توسط هر موضوعی درک کرد. زیبایی یک چیز ممکن با انطباق آن با ساختار رسمی و شرایط ذکر شده در بالا مشخص می شود. این قواعد زیبایی به اراده خدا بستگی ندارد، بلکه در عقل اوست، همانطور که حقایق ریاضی نیز چنین است. از این رو، چیزهای زیبا نه تنها از موضوعات محدود، بلکه از اراده خداوند نیز مستقل هستند. به همین ترتیب، ارزش زیبایی شناختی جهان نیز عینی است. این یعنی دو چیز؛ اول اینکه زیبایی نه تنها زمانی ارزشمند است که موجودات متناهی بدانند و ثانیاً ارزش زیبایی شناختی طبیعت فقط برای لذت و شادی ما نیست. توضیح می دهم که ارزش دنیا کمال است و به نوبه خود کمال نظمی عقلانی به صورت وحدت در تنوع است که زیبایی نیز هست. بنابراین، وحدت در تنوع مستقل از ارزش گذاران ارزشمند است. در نهایت، من ادعا می کنم که برای لایب نیتس می توانیم زیبایی را از طریق دانش متمایز و همچنین از طریق ادراکات آشفته تجربه کنیم. از آنجا که وحدت در تنوع یک ساختار انتزاعی رسمی است، بهتر است از طریق ایده های متمایز تجربه شود. با این حال، لایب نیتس همچنین معتقد است که این ساختار از طریق ماده ظاهر می شود و ما می توانیم از طریق حواس خود به طور گیج کننده ای تجربه کنیم. بر این اساس، حتی اگر از ساختار خود زیبایی آگاه نباشیم، باز هم می‌توانیم آن را تجربه کنیم. در واقع تجارب زیبایی‌شناختی ما می‌توانند همزمان عناصر گیج‌کننده و نیز متمایز داشته باشند. علاوه بر این، تجربه زیبایی می‌تواند پیشرفتی از گیج‌تر به متمایزتر باشد، نه چندان متفاوت از پیشرفت دانش.
تفسیری بر گفتار گوتفرد ویلهلم لایبنیتس در مورد متافیزیک - شماره 19 [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Richard Lamborn Samuel Lamborn
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تفسیر بر مقاله شماره 19 گفتار گاتفرید ویلهلم لایب نیتس در مورد متافیزیک به منظور ارتقاء درک لایب نیتس در مورد نقش غایت شناسی در فیزیک است. درک لایب نیتس در مورد علل نهایی برای درک فلسفه طبیعی کلی او بسیار مهم است. اگر کسی در رابطه با علل نهایی یا الهیات معترض مسیحی، به گونه‌ای که این جنبه‌های لایب‌نیتس را نادیده بگیرد، با جانبداری به لایب‌نیتس نزدیک شود، چنین فردی در خطر سوءتفاهم کامل از این فیلسوف است. لایب نیتس ترکیبی از فلسفه طبیعی، فیزیک مکانیک و الهیات مسیحی معترض است. منطق پشت این مطالعه این است که باعث شود دانشجوی فلسفه جنبه ای نادیده گرفته شده از لایب نیتس را در نظر بگیرد که از ترکیب دو کلمه نادرست سیاسی در دانشگاهیان امروزی او ناشی می شود، "هوشمند" و "طراحی". هر دوی این کلمات در شماره 19 یافت می شوند. هر دوی این اصطلاحات در هماهنگی با ایده مسیحی خدا به کار می روند، ترکیبی که امروزه در دانشگاهیان بسیار مورد توجه است و بیشتر از نظر سیاسی نادرست است. با این حال، پرداختن به نادرستی سیاسی این ترکیب از اصطلاحات، درگیر شدن در درک معنای تفکر و استدلال در اروپای قرن هفدهم است. بنابراین، کشتی گرفتن با این اصطلاحات در ماده 19، کشتی گرفتن با موقعیت هایی است که باعث تنش های بزرگ در فرهنگ اولیه مدرن شد. رویکرد اتخاذ شده برای این اثر، شرح خط به خط متن است که استدلال‌های درگیر و فیلسوفانی را که آنها را ساخته‌اند، آشکار می‌کند. پس از ورود به این متن خاص، مقاله شماره 19 از نظر دامنه تفکر لایبنیتس بسیار زیاد است. موضوع آن منعکس کننده تفکر لایب نیتس است و پیش زمینه پروژه هایی است که لایب نیتس در آن زمان در آن شرکت داشت، مانند قوانین حرکت در اپتیک. اهمیت این کار برای این رشته در این است که لایب نیتس، یکی از بااستعدادترین مردان از نظر فکری در تاریخ بشر، نه کمتر از کشف کننده حساب دیفرانسیل و انتگرال، استدلال می کند که واقعیت طرحی هوشمندانه است که توسط فردی دوست داشتنی ایجاد شده است که فقط می خواهد باشد. در عوض خلقت او را دوست دارد. این امر او را در تقابل با مکانیزم‌های ناب در عصر خود قرار می‌دهد، و او را در تضاد با بسیاری در فلسفه امروز قرار می‌دهد. لایب نیتس برای همه کسانی که در فلسفه استدلال می کنند که هیچ دلیلی برای وجود واقعیت وجود ندارد، حداقل نه آن گونه که هست، یک استدلال مخالف بسیار واضح ارائه می دهد. نکته لایب نیتس در شماره 19 این است که در محاسبه قوانین طبیعت جایی برای اهداف نهایی وجود دارد و کسانی که اهداف نهایی را نادیده می گیرند به دلایل ناکافی این کار را انجام می دهند.
تئودیسه های لایب نیتس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Joseph Michael Anderson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : شر مشکل را برای متفکران ایجاد می کند. مکتب متأخر، در حالی که خود متنوع بود، منابع متعددی را برای رفع نگرانی‌های مربوط به عدالت خدا که ناشی از شر است، فراهم می‌کند. با توجه به متافیزیک مدرسین، فیلسوفان جدید یا باید راه‌حل‌های ابداعی بیابند تا راه‌حل‌های قدیمی را با سیستم‌های جدید خود تطبیق‌دهنده، یا منابع طبیعی برای رفع مشکلات بیابند، یا مشکلات را به‌عنوان غیرقابل عبور بپذیرند. از طریق ایمان گرایی یا بی خدایی من ادعا می کنم که لایب نیتس ترکیبی از حرکت آمیز از دو روش اول ارائه می دهد. خیلی از خوانندگان فکر می کنند که راه حل لایب نیتس برای مشکل شر را می توان در یک صفحه خلاصه کرد، شاید حتی یک جمله مرکب، این جمله این است: «خدا بهترین جهان ممکن است را آفرید و بنابراین نمی تواند او را به خاطر وجود. شر سرزنش کرد. " هدف اصلی من نشان دادن نادرست بودن این تصور است. لایب نیتس نه تنها پاسخی به ترکیب شریعت ارائه می دهد که شامل منحصر به فرد و تفسیر مجدد مؤلفه هایی از تاریخ تفکر فلسفی درباره شر است، بلکه راه حل او بارها در طول زندگی حرفه ای خود تغییر می کند. و چگونه نمی توانم؟ تقریباً قابل بحث نیست که متافیزیک لایب نیتس بین اوایل دهه 1670 و اواسط دهه 1680 دستخوش تغییرات مهمی شد. این تز که متافیزیک لایب نیتس حداقل یک بار بین اواسط دهه 1680 تا پایان عمر او به طور قابل توجهی تغییر کرد، روز به روز بیشتر در بین کاربران پذیرفته می شود. با توجه به اصول الهیات برای تفکر مابعدالطبیعی لایب‌نیتس و مهم متافیزیک برای تفکرات لایب‌نیتس، به سختی می‌توانم این گونه الهی باشد که اندیشه لایب‌نیتس در مورد مسائل شر بدون تغییر در طول این تغییرات باقی می‌ماند. آنچه در ادامه می آید به صورت سه داستان رشدی است که هر کدام از حول محور نقش یک ابزار مفهومی مورد استفاده لایب نیتس به عنوان بخشی از راه حل مشکلات ناشی از شر است - این ابزارهای مفهومی این آموزه هستند که خدا بهترین جهان ممکن را خلق کرده است. است، تمایز. بین اراده و اجازه (به ویژه در رابطه با رابطه خدا با شر) و این آموزه که گناه یک محرومیت است. هر فصل به تغییر درک لایب نیتس ابزارهای خاص و استفاده از ابزارهای خاص در طول زندگی و روش‌های متفاوت این مفاهیم با توجه به می‌کند. من با بررسی این دکترین شروع می کنم که این بهترین جهان ممکن است. لایب نیتس در اوایل کار خود (به ویژه در نامه به مگنوس ودرکوپف در سال 1671) فکر می کنم که این آموزه برای تبیین خوبی خدا علیرغم بدی های موجود در جهان کافی است. او در آن نامه صریحاً امکان اذن الهی را انکار کرد و ظرف چند سال به صراحت انکار کرد که این آموزه که گناه محرومیت برای خیر و صلاح خدا مفید است. این آموزه که بهترین جهان ممکن را آفرید، با توسعه اندیشه لایب نیتس دستخوش تغییراتی شد. از همه مهمتر، تغییر از نیاز دانستن آفرینش این جهان توسط خداوند به این باور است که این یک احتمال احتمالی است که خداوند بهترین جهان را ممکن ساخته است. مدت کوتاهی پس از این تغییر و من استدلال می‌کنم تا حدی به این دلیل باشد که این تغییر رخ می‌دهد، لایب‌نیتس مشکل شر را به‌گونه‌ای می‌بیند که دیگر برای کسب خیر الهی کافی نیست به این نکته اشاره کنیم که خداوند دلیل خوبی برای آوردن آن دارد. بدی ها در مورد اکنون باید استدلال کرد که خداوند بدی ها را به دلیل خوبی به وجود می آورد و در انجام آن از نظر اخلاقی درست می ماند. با توجه به دو آموزه دیگر - اذن الهی و ماهیت خصوصی گناه - اندیشه لایب نیتس دستخوش تغییرات اساسی می شود. زمانی که لایب نیتس احساس می کند که نیاز به ارائه دلیلی دارد فراتر برود که چرا خدا خلق دنیایی شر را انتخاب می کند، نظر خود را در مورد اینکه آیا می توانم بگویم که خداوند به هر چیزی اجازه می دهد یا خیر، تغییر می دهد. دهد. در مورد محرومیت ها، اندیشه لایب نیتس دستخوش بسیار می شود. در حوالی سال 1678، او نظر خود را در مورد اینکه آیا ارزشی برای این که گناهان محرومیت هستند، معکوس کرد. بعلاوه، عبارت «گناهان محرومیت هستند» با توسعه لایب نیتس معانی به خود می گیرد. او در سال 1686 این عبارت را به این معنا گرفت که گناهان نتیجه رابطه مخلوق است. با این حال، در زمان تئودیسیه (1710)، گناهان را هم از نظر مخلوقات می‌دانند و هم جنبه خصوصی دارند. این تغییرات مستلزم تغییر در متافیزیک لایب نیتس و به تغییر ویژه در طرز فکر لایب نیتس در مورد فعل و انفعالات علی بین خدا و افعال انسان، و جوهرها و اعمال انسان است. این دیدگاه هنوز بحث برانگیز اما به طور فزاینده ای پذیرفته شده را پشتیبانی می کند که متافیزیک لایب نیتس دستخوش تغییر قابل توجهی بین گفتمان متافیزیک و مونادولوژی می شود.
هستی شناسی بنیادی تر لایب نیتس: از فردهای تحت الشعاع تا اتم های متافیزیکی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Lucio Mare
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : من قصد دارم تفسیری بدیع از فلسفه لایب نیتس ارائه دهم، اول با بررسی اینکه چگونه دیدگاه های مختلفی که هستی شناسی او از جوهر فردی را تشکیل می دهند شامل رد مداوم اتمیسم در فلسفه طبیعی است و ثانیاً، با کاوش در اهمیت این رد در زمینه بزرگتر فیزیک قرن هفدهم. تز من به عنوان یک داستان توسعه ای ساختار یافته است و هر فصل ناپیوستگی ها یا تغییراتی را که لایب نیتس در دیدگاه های خود در مورد فردیت و اتمیسم از سال های اولیه تا اواخر زندگی خود ایجاد می کند، تحلیل می کند. هدف این است که دیدگاه‌های کم‌بازنمایی شده درباره افراد و اتم‌ها را در سراسر آثار لایب‌نیتس روشن کند و در نتیجه درک روشن‌تری از فلسفه او به ارمغان بیاورد. بنابراین، من استدلال می‌کنم که نظام جدید طبیعت، که در اواخر دوره میانی لایب‌نیتس (1695) منتشر شد، نقطه عطفی مهمی در تکامل فلسفی اوست، یک تغییر اصطلاحی و هستی‌شناختی رادیکال در متافیزیک جوهر او. هنگامی که لایب نیتس مفهوم «جوهر ساده»، مترادف آینده «موناد» را به تفصیل بیان می کند، مشکل فردیت سال های اولیه و میانی او (1663-1686) ثانویه می شود. تمرکز از چیزی که مواد را «انفرادی» می‌کند به چیزی که آنها را «ساده» و واقعا «یک» می‌کند، یعنی اتم‌های «متافیزیکی» تغییر می‌کند. من ثابت می‌کنم که این تغییر با یک تقابل انتقادی دو لایه مشخص شده است: اولین رویارویی مستقیم، 1) با فیزیک دکارت، از طریق نقد مفهوم ماده بسط یافته و اصل تشخص دکارت از طریق حرکت مشترک و رویارویی دوم، 2) با رشته های مختلف اتمیسم قرن هفدهم، از جمله ژراولد دکارتی اتمیسم شبه «متافیزیکی» کوردمی و تلاش آن برای بهبود اصل فردیت دکارت. من ادعا می‌کنم که این تقابل دوگانه در نهایت لایب‌نیتس را به فرمول‌بندی هستی‌شناسی بنیادی‌تر، بر حسب «اتمیسم متافیزیکی» مونادولوژی خود (1714) سوق داد. تحلیل من یک فرض علمی مداوم در مطالعات اخیر لایب‌نیتس را پیچیده می‌کند و ادعا می‌کند که لایب‌نیتس در تمام دوران حرفه‌ای خود همچنان همان مواضع بنیادی را در مورد جوهر، فردیت و به طور ضمنی اتم حفظ کرده است. در برابر این نوع تز تداوم کلی، من نشان می‌دهم که: 1) علاقه لایب‌نیتس به دور از نگرانی دائمی، به آنچه که مواد را فردی می‌سازد در پایان عمرش محو می‌شود (مقالات جدید 1703، مکاتبه با ساموئل کلارک، 1714). 2) من تغییر سرنوشت برخی از دیدگاه های دوره اولیه و میانی لایب نیتس در مورد جوهر و فرد (اصل هویت غیر قابل تشخیص ها، فضا-زمان به عنوان ویژگی های فردی) را در آثار متأخر او دنبال می کنم. و 3) من اثبات می کنم که این ادعا که لایب نیتس واقعاً اتمیسم را یا برای مدت کوتاهی یا در تمام طول فلسفه خود پذیرفته است، مشکل ساز است. در حالی که او به نوعی از اتم ها در دوره پاریس (1672-1676) اشاره می کند، این دلیل کافی برای تعهد به اتمیسم نیست. در عوض، این اپیزود باید در چارچوب وسیع‌تر مجموعه‌ای از مسائل مرتبط با یکدیگر، مانند مشکل انسجام بدن‌ها و مشکل ذهن‌ها یا اصول ذهن‌مانندی که آن بدن‌ها را مشخص می‌کند، درک شود. بنابراین، همانطور که از طریق تحلیل استدلال های لایب نیتس علیه اتمیسم در مکاتبات با همتایان علمی خود نشان می دهم (Christiaan Huyghens 1692-1695, Nicholas Hartsoeker 1706-1714)، رد اتمیسم فیزیکی یک نکته اساسی و شگفت آور ثابت در فلسفه او باقی می ماند.
توسعه هستی شناسی جوهری لایبنیتس از 1666-1688 [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Justin Sean Davis
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : برداشت اولیه لایب نیتس از هستی شناسی جوهر فردی یکی از گیج کننده ترین و جذاب ترین در تاریخ فلسفه است. هدف این مقاله نشان دادن این است که: 1) لایب نیتس طرح منسجمی را توسعه داد که هستی شناسی جوهری او را مجسم می کرد، 2) توضیح هستی شناسی جوهر اولیه او در نمونه ای از اکتشافات اسرار تحسین برانگیز طبیعت به طور کلی است. در سال 1688 نوشته شده است و 3) این طرح به اندازه کافی در گفتمان متافیزیک ارائه نشده است. لایب نیتس در بیست سال قبل از نگارش گفتار، به آرامی دیدگاهی چندوجهی از جوهر ایجاد کرد. این دیدگاه از مجموعه ماده/شکل، تز محمول در موضوع و ویژگی‌های پدیداری تعامل مادی تشکیل شده است. این سه وجه را می‌توان به ترتیب هستی‌شناختی، غایت‌شناختی/ معرفت‌شناختی و پدیدارشناختی نیز در نظر گرفت. این جنبه ها به طور همزمان توسعه یافته اند و به یکدیگر وابسته هستند. درک هر وجهی مستلزم درک همه آنهاست. از کاوش در توسعه هستی شناسی جوهر لایب نیتس، می توان به ارائه او از الهیات عقلانی در گفتمان پی برد. لایب نیتس هستی شناسی را برای توضیح ماهیت نامحدود تقسیم مادی توسعه می دهد. اتحاد اجسام مادی نیاز به توضیح دارد. لایب نیتس تمایل به ایجاد روشی برای استنتاج معرفت پیشینی از خدا، جهان و انسانیت دارد. او بر این باور است که هستی شناسی جوهر او مبنای محکمی را ایجاد می کند که برای انجام این وظیفه لازم است. گفتمان متافیزیک به خودی خود طرح کاملی را که لایب نیتس توسعه داده است را نشان نمی دهد. باید نشان داده شود که نمونه ای از اکتشافات اسرار تحسین برانگیز طبیعت به طور کلی، ساخته شده در سال 1688، توضیحی قطعی از هستی شناسی جوهر اولیه لایب نیتس است. گفتمان متافیزیک را می‌توان به‌عنوان شرحی از الهیات عقلانی مبتنی بر هستی‌شناسی که لایب‌نیتس توسعه داده بود، نگریست.
طبیعت متفکر، "پیر موپرتویس و اتهام خطا در برابر فرما و لایب نیتس" [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Richard Samuel Lamborn
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف از این پایان نامه دفاع از پیر فرما و گوتفرید ویلهلم لایب نیتس در برابر اتهام اشتباهی است که پیر مائوپرتویس علیه آنها مطرح کرده بود که آنها به اشتباه علل نهایی را در فیزیک اعمال کردند. این اتهام در سخنرانی موپرتویس در سال 1744 در آکادمی علوم پاریس مطرح شد که بعداً در نسخه‌های مختلف با عنوان توافق بین قوانین مختلف که در ابتدا ناسازگار به نظر می‌رسیدند منتشر شد. در این سخنرانی است که Maupertuis ادعای یکی از مهم ترین اکتشافات تاریخ فیزیک و علم را مطرح می کند، یعنی اصل کمترین عمل. از تاریخ این سخنرانی تا پایان قرن بیستم، Maupertuis با این کشف شناخته شد. فرما کمترین زمان را در فیزیک نوری کشف کرد و لایب نیتس حساب بی نهایت کوچک را کشف کرد. هنگامی که کاشف معتبر کمترین عمل در فیزیک، کاشف کمترین زمان در اپتیک و همکار کشف حساب بی نهایت کوچک خطا را قبل و مخاطب ریاضیدانان، فیزیکدانان و دانشمندان متهم می کند، رویدادی است که نیاز به بررسی دارد. ایده علل نهایی در فیزیک این ایده است که اجسام برای هدف نهایی حرکت می کنند. در اوایل دوره مدرن، این امر تأسیس فکری آن روز را با ایده تفکر در طبیعت به چالش کشید. سؤالی که به تحقیق برای این پایان نامه دامن زد این است که چرا چنین مردی دو عقل برجسته دیگر را با چنین فرض متافیزیکی غیرقابل اثبات متهم می کند؟ تحقیقات این پروژه با بررسی موضع هر سه این افراد در مورد علل نهایی در فیزیک آغاز شد. مرحله دوم تحقیق در زمینه تاریخی بود که در آن توافق بین قوانین مختلف که در ابتدا ناسازگار به نظر می رسید نوشته و ارائه شد. این زمینه شامل زندگی Maupertuis به عنوان عضو آکادمی علوم پاریس و به عنوان رئیس بعدی آکادمی علوم برلین بود. همچنین شامل فعالیت‌های سه آکادمی علوم در برلین، لندن و پاریس با بودجه دولتی بسیار رقابتی بود. تحقیقات نشان داد که هیچ موضع رسمی در مورد علل نهایی توسط Maupertuis یا Fermat وجود نداشت. فقط لایب نیتس موضع ثابت و اندیشیده شده ای را در مورد این موضوع نشان داد. تحقیقات داستان مردی جاه‌طلب را در Maupertuis فاش کرد، که جاه‌طلبی‌اش را تحقق بخشید تا در رتبه‌های ریاضی و علوم در آکادمی‌ها ارتقا یابد و خود را به عنوان یک روشنفکر بزرگ در فرهنگ اروپایی تثبیت کند. در نتیجه، زندگی و حرفه Maupertuis بعد جامعه شناختی دستاورد علمی را نشان می دهد. توافق بین قوانین مختلف که در ابتدا ناسازگار به نظر می رسید یک سخنرانی حساب شده سیاسی بود که با هدف پیشرفت شغلی ارائه شد. در سال 1744، مائوپرتویس توسط پادشاه پروس، فردریک کبیر، و رهبری آکادمی علوم برلین برای ریاست آن موسسه مورد توجه قرار گرفت. Maupertuis این را می دانست. بنابراین، کار باید در این زمینه تفسیر شود. در نتیجه، اتهام خطا علیه فرما و لایب نیتس توسط مائوپرتویس باید به همین ترتیب تفسیر شود.
  • تعداد رکورد ها : 199