جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
بازخوانی نمایشنامۀ آه! ای روزهای زیبا اثر ساموئل بکت بر اساس اصول اگزیستانسیالیسم
نویسنده:
محمدباقر انصاری ، احمد کامیابی مسک ، شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگزیستانسیالیسم، مکتبی فلسفی مبتنی بر اصالت بشر و سه اصل آزادی، انتخاب و مسئولیت است. این نگرش در نمایشنامه‌های ساموئل بکت، نویسندۀ فرانسوی ایرلندی‌تبار سدۀ بیستم و برندۀ جایزۀ نوبل ادبی 1969، ازجمله آه! ای روزهای زیبا بازتاب یافته است. بکت همواره مستقل بود و هیچگاه وارد بازیهای سیاسی نشد. او دربارۀ آثارش سخن نمیگفت. ازهمین‌رو هر کس از منظر خود آثارش را تفسیر میکند و برخی که شناخت درستی از او ندارند، بکت را انسانی ناامید و آثارش را مبهم نشان میدهند. این پژوهش، به ترتیب، پس از بدست‌دادن خلاصه، خاستگاه، فردسانها و ساختار نمایشنامه، با بهره‌گیری از نمایشنامه، از منظری نو، با روش کتابخانه‌ای، توصیفی و تحلیلی، نشان میدهد بکت در نمایشنامۀ آه! ای روزهای زیبا با توصیف موقعیت انسانی و صحنۀ پایانی زندگی دو فردسان، بدنبال نقد ایستایی، رکود و انفعال انسان است. بیشتر انسانها، در عین آزادی، از اندیشیدن، تلاش برای پیش‌بردن جامعه و پذیرفتن مسئولیت گریزانند. بدون هیچ اراده‌ای، میلی به شدن و تغییر زندگی خود و دیگران ندارند و با تنبلی و ناآگاهی، پذیرای استثمار و استعمار میشوند. بکت مانند دیگر اگزیستانسیالیست‌ها، رهایی انسان را در خودسازی، بیداری و قدرت اراده و انتخاب میداند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 95
روایتگری بدن و خودرنجوری رستگارانه در شخصیت‌های آثار ساموئل بکت، با نظر به ثنویت دکارتی
نویسنده:
امین عباسپور ، امیر نصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگر جستجوی انحاء مختلف وجود و نیز بررسی قابلیت‌های زبان از کلیدی‌ترین مسائل اندیشة ساموئل بکت باشند، بی‌شک وی این دو را جهت شناخت هرچه بهتر آدمی و برقراری ارتباط با جهان پیرامون به کار می‌گیرد. بکت متأثر از ثنویت‌گرایی دکارتی بر این باور است که مفارقت جوهری نفس و بدن باعث شده زبان آدمی ذاتاً از برقراری ارتباط با جهان پیرامون ناتوان باشد. لذا وی بر آن است تا نشان دهد بدن جداشده از نفس ناگزیر است با خلق زبانی نو به روایتگری خود در جهت رفع کاستی‌های ارتباطی‌اش بپردازد. بکت برای انجام این مهم از بدن، اجزاء و حرکات آن کمک می‌گیرد. وی معتقد است هر چه بدن رنجورتر باشد، تلاش آن برای دیده شدن مشهودتر است. لذا در آثارش شخصیت‌هایی با بدن‌های معلول و ناتوانی‌های متعدد جسمی به تصویر می‌کشد. به باور بکت، بدن از طریق روایتگری کاستی‌های خود می‌تواند موانع ارتباطی را تا حدودی از سر راه بردارد. ازاین‌رو، شخصیت‌های آثارش نه‌فقط گلایه‌ای از وضع اسف‌بار خود ندارند، بلکه همچون همراهی همیشگی تااندازه‌ای به نقص‌های جسمی خود عادت می‌کنند که بشود گفت گونه‌ای خودرنجوری در رفتار و حرکات‌شان دیده می‌شود. همراهی این رنج‌ها با شخصیت‌های بکت در پایان سیر جستجوی‌شان، آن‌ها را به‌نوعی خودآگاهی از سویی و فراتر رفتن از بدن‌های رنجور خود از سوی دیگر می‌رساند؛ به‌گونه‌ای که در اثر این خودآگاهی و از خلال یک‌جور مکاشفه، به رهایی دست پیدا می‌کنند که برای آن‌ها شکلی از رستگاری قلمداد می‌شود. در نگارش این مقاله از روش تحلیلی انتقادی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که ساموئل بکت از ثنویت دکارتی رفته فراتر و تلاش می‌کند شأن و جایگاه ازدست‌رفتة بدن را، با این فرض که بدن بزنگاه رخداد آگاهی است، به آن بازگرداند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 154
استحالۀ زبان و پرسوناژ در ادبیات نمایشیِ ساموئل بکت
نویسنده:
محمد محمدی‌آغداش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آغاز دهۀ پنجاه در سدۀ بیستم میلادی تولد ادبیات نمایشی (اوژن یونسکو، 1950، آوازه‌خوان طاس) از جنس دگر و تفسیرگریزی‌است که رویکردی تازه به ادبیات و نمایش‌نامه‌نویسی دارد. این جریان ادبی مدرن، ضمن گسست عمیق با تئاتر بورژوایی سنتی، بیش از آنکه به بازنمود خود واقعیت بسنده‌کند، سعی در ترجمان قهقرا و ابتذال زبانِ بیان آن را داشت. البته این مسئله متاثر از نابودی ارزش‌های کهن انسانی- اومانیستی بود که در محافل ادبی (بویژه دایرۀ تئاتر آبزورد) منجر به طرح سئوال اساسی و فلسفی زیر گردید: آیا هستی نامفهوم و بی‌معنا شده و زندگی دیگر ارزش زیستن ندارد؟ شایان ذکر است، اتفاقات تکان‌دهنده سیاسی – اجتماعی و بینشی در فاصله سالهای 1945 - 1939 در ممالک غربی اندیشۀ انسان معاصر را عمیقاً تحت تاثیر قرار‌داده و سمت و سویی بسی متفاوت‌تر از قبل در ساختار فکری- ادبی و فلسفی او بوجود آورد. در این میان، ساموئل بکت، ادیب شهیر فرانسوی زبان ایرلندی الاصل، در آثار نمایشی خود از دیگر درام‌نویس دورۀ یاد‌شده (اوژن یونسکو، آرتور آداموف و ژان ژنه) پا فراتر گذاشته و با نگاهی عمیقاً فلسفی موضوع کلان ذات بنیادین «بشر در هستی» را نشانه رفته و همه دغدغه او گواه این امر مهم معرفت‌شناختی است که انسان در زندگی «احساس تنهایی و بی‌چیزی» می‌کند. در این پژوهش بر آن هستیم تا در موضوع ساختار‌شکنی و استحالۀ زبان و پرسوناژ در آثار نمایشی ساموئل بِکت، از ورای سه اثر شهیر در انتظار گودو، پایان بازی و روزهای خوش تأملی داشته باشیم؛ ادبیاتی که از هر ابزار زبانی و نمایشی ممکن بهره جسته تا مسئله پدیدارشناختیِ بی‌معنایی هستی را با بیانی مضحک و طنز‌آمیز، ولی دردناک به روی صحنه نمایش ببرد..
صفحات :
از صفحه 466 تا 479
فضاهای نمادین: الهیات تاریک درام ساموئل بکت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Beckett, Samuel; Beckett, Samuel; Wynands, Sandra; Beckett, Samuel
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
University of Notre Dame Press ,
زمینه های فلسفی آثار ساموئل بکت
نویسنده:
فرهاد ناظر زاده کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بسیارند محققینی که کارهای ادبی ساموئل بکت را عمدتاً کارهای فلسفی می دانند. هافمن داستانهای بکت را کندوکاوی در شناخت شناسی (Epistemology) و نمایشنامه های او را اندیشه ورزی در مسأله ی امکان وجود خدا می داند. از طرفی دیگر اسلین نتیجه می گیرد که کارهای بکت که تکامل نحله ی فلسفی اصالت وجودی است در برخی از موارد بر افکار سارتر برتری دارد. هفر از داستان Watt بکت به عنوان یک طنز فلسفی یاد می کند. نگارنده معتقد است که توجیه و تشریح افکار بکت به زبان و به اصطلاحات فلسفه نمی تواند حق مطلب را ادا کند و از طرفی دیگر فهم آثار او بدون شناخت تأثیرهای فلسفه بر او نیز کار بی اعتباری است. درست است که بعد قوی فلسفه کارهای بکت را نباید از نظر دور داشت، ولی باید دانست بکت هرگز قصد اضافه صفحه ای بر تاریخ فلسفه نداشته است. اگرچه سارتر و کامو بسیاری از افکار فلسفی خود را به زبان داستان و تئاتر بیان کردند؛ و از آن آثار قصد تشریح کردن دکترین های فلسفی و اخلاقی خود را داشتند، امّا این جبهه بندی فلسفی در لباس ادبیات در کارهای بکت به آن سادگی زود به چشم نمی خورد. شاید استادی بکت در ادبیات چنان مسحور کننده است که فرصت درک چارچوب های فلسفی او به سهولت فراهم نمی گردد. در واقع این فلسفه به زبان ادبیات کاری نیست که بکت عمدتاً و قصداً به آن چسبیده باشد. بلکه توسل او به فیلسوف های ازمنه ی گوناگون بیشتر برای دفاع از مرکز ثقل افکار خود یعنی شک پوچ گرایانه، شبهه ی فیلسوف بودن او را به فکر برخی از منتقدان کم صبر و حوصله اش انداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 5