جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 918
نقد قدرت از دیدگاه مولانا در مثنوی
نویسنده:
مریم محمدزاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
کمتر کسی ممکن است به مولانا به چشم منتقد و مصلح اجتماعی نگاه کند و در آثار عرفانی و غنایی وی به دنبال آرای انتقادی و سیاسی باشد، اما درک عرفان و اندیشه انسانی و مردم گرایانه او، تردیدی در جامعیت شخصیت و جهان بینی وی باقی نمیگذارد، از این رو بسیار طبیعی می نماید که او وقتی از رستگاری انسان و زندگی صلح آمیز و مبتنی بر معنویت و آگاهی سخن می گوید، قدرت ستم گرایانه و استبداد ظالمانه را به مثابه مانعی عمده نکوهش می کند. در این نوشتار سعی شده است با کنکاش در مثنوی، برخورد او با مساله قدرت و حکومت و جهت گیری انتقادیش نسبت بدان بررسی و تحلیل شود.
عالم مثل افلاطون، ناخودآگاه جمعی یونگ و عالم دل مولوی
نویسنده:
تقی پورنامداریان
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
انسان ها در هر کجای جهان و در هر دوره و فرهنگی استعدادها و ظرفیت هایی مشترک دارند که از ماهیت وجودی و حتی شناخت انان ناشی می شود. بخشی عظیم از شناخت ها و تجربه های انسان ها عمومی و مشترک است، هر چند اختلاف های فرهنگی و زمانی و مکانی و تجربه های شخصی تفاوت داشته باشد. نکته مهم این جاست که این اختلاف و تفاوت در رو ساخت این فراورده هاست و ژرف ساخت ان ها تقریبا یکسان و شبیه یک دیگر است، زیرا ماهیت ظرفیت ها و استعدادهای ادمی به سبب تاثیر کم تر اختلاف تمدن و فرهنگ بیش تر شبیه یک دیگر می بینیم، چنان که میان افلاطون، سهروردی، مولوی و یونگ درباره ساختار جهان و روان ادمی در ژرف ساخت شباهت هایی هست. این شباهت ها ناشی از اشتراک استعدادهای انسانی است و در روی ساخت اگر اختلافی هست، ناشی از اختلاف فرهنگی و زمانی و مکانی است. با طرح مثل افلاطون و صورت مثالی سهروردی و صور معنوی و روحانی زرتشت (فروهرها) و ضمیر ناخودآگاه جمعی یونگ (ارکئوتایپ) و آن چه عطار و مولانا درباره «تو» گسترده پنهان یا «من» ملکوتی بینهایت مطرح کرده اند، میتوان بروشنی شباهت این اندیشه ها را در ژرف ساخت ملاحظه کرد.
داستان آفرینش در مثنوی مولانا و دیگر آثار صوفیانه
نویسنده:
آنوشا قهاری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
آفرینش الهی دلیل حضور ما در جهان است. اما آیا براستی می دانیم از کجا آمده ایم؟ و زبهر چه آمده ایم؟ یا انجام کار چیست؟ دغدغه این چرایی ها در ذهن و زبان بسیاری موج می زند و پاسخ آنان حکایت از تلاشی است که برای تخفیف دلنگرانی های بشری داشته اند. عرفان ایرانی اسلامی در مواجهه با این سوال مهم از منظر ویژه ای آن را مورد بررسی قرار داده است. آفرینش و داستان آدم و و حوا در اثار بسیاری از عرفای نامدار سده های نخست تمدن اسلامی تا قرون بعد، نظیر حلاج، ابن عربی، نسفی، عطار، سنایی، مولانا و دیگران به چشم می خورد. این مقاله بر آن است تا ایده های برجسته عرفا پیرامون مسأله آفرینش، داستان خلقت آدم و حوا و موضوع ابلیس را مورد مداقه قرار دهد. اینکه آفرینش بر پایه محبت بنا شده، موضوع عنایت حق به انسان، پایداری ابلیس در عشق و در هم آمیختگی موضوع ابلیس و اهریمن و در نهایت دیدگاه مولانا و اندیشۀ او در زمینه آفرینش انسان و ماجرای ابلیس از جمله نکاتی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. هر چند مولانا این وادی را پر خطر می بیند لیکن باور وحدت وجودی او آدم را از منظر تئوری انسان کامل مورد ارزیابی قرار می دهد.
تبیین رابطه «عمل و پاداش» در مثنوی معنوی مولوی
نویسنده:
ایرج شهبازی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
«عمل»، در کنار اعتقاد قلبی و اقرار زبانی، یکی از سه پایه دین ورزی را تشکیل می دهد و در واقع بدون آن همه سلوک دینی و معنوی انسان مختل می شود. مولانا ازجمله عارفانی اندیشمند است که در سرتاسر کتاب ارجمند خود، مثنوی معنوی، توجهی فراوان به مساله «عمل» کرده است. سخنان او در این باره آن قدر گسترده و ژرف است که طرح همه آن ها در حوصله یک مقاله مختصر نمی گنجد و از آن جا که بخشی عظیم از سخنان مولانا در این مورد، به پاداش عمل اختصاص دارد و او از زوایای مختلف این مساله را بررسی کرده است، در مقاله حاضر مساله «رابطه عمل و پاداش ان» را در مرکز توجه خود قرار داده و کوشیده ایم سخنان او در این زمینه را گرداوری، دسته بندی و تحلیل کنیم. بطور کلی میتوان گفت که مولانا در مورد رابطه عمل و پاداش آن، مسایل زیر را مطرح کرده است: فناناپذیری اعمال، بی پاسخ نماندن اعمال، یگانگی پاداش و عمل، پیوند رنج ها و قبض های روحی با کارهای ناپسند، تجسم اعمال، حبط اعمال، کافی نبودن عمل برای دستیابی به حقیقت (ترک عمل)، گسترش مهارناپذیر آثار عمل و بالآخره عمل بلاعوض. پیش گفتار مقاله هم به بحثی آسیب شناسنانه در مورد نگاه جامعه ایرانی به مساله عمل و پاداش اختصاص یافته و سه اسیب اساسی در این زمینه را معرفی کرده است: جداسازی عمل از پاداش آن، اعتقاد به ملازمت ایمان و بدبختی در دنیا و بالآخره بی توجهی به فرهنگ کسب و کار.
رنج از نگاه مولانا
نویسنده:
ایرج شهبازی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
تصور زندگی بدون رنج، تصوری است که عقلش نمی کند تصدیق؛ از این رو، مسأله رنج همواره برای انسان های اندیشمند مطرح بوده و هر کسی به نحوی آن را تبیین کرده است. مولوی نیز به ژرفی در این مسئله اندیشیده است. در این مقاله، نظرات مولوی درباره انواع رنج و آثار نیکوی ان بررسی شده است. او رنج ها را به دو گروه عمده تقسیم کرده است: رنج هایی که انسان، خود برای خویشتن فراهم می اورد و رنج هایی که خداوند مهربان، برای پرورش انسان، در نظر می گیرد. مولوی رنج های دسته اول را ناشی از خودخواهی و نادانی انسان می داند و آنها را مردود می شمارد، اما رنج های گروه دوم را می پذیرد، زیرا که آنها از لطف خفیّ خدا سرچشمه گرفته است و آثاری نیکو در زندگی آرمی دارد.
بررسی عقل و زیر مجموعه های آن در دفتر چهارم مثنوی مولانا
نویسنده:
محبوبه گل محمدی، محمدنوید بازرگان
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
دفتر چهارم مثنوی همچون سایر حلقه های شش گانة مثنوی مشحون از تفکرات متنوع است. می دانیم که در هر دفتر هزاران حرف در عبارت آمده است و ذهن سیال مولانا دایماً از شاخه ای به شاخساری در پرواز است. خوانندة این کتاب مطوّل معمولاً در پیچ و خم ابیات ژرف و در لابه لای حکایت های توی در توی مثنوی و یا در جریان ذهن سیال مولانا گم می شود و کمتر مجال این را می یابد که نگاهی از افقی بالاتر – کل نگر – به آن داشته باشد. در این مقاله سعی بر آن شده است تا با استفاده از این شیوة (کل نگر) به تحلیل محتوایی و درون مایه ای دفتر چهارم مثنوی به لحاظ بسامدی پرداخته شود، تا از این ره گذر بتوان کلان فکرهای غالب براین دفتر را معرفی نمود.
جبر و اختیار از منظرمولانا جلال‏ الدین محمد بلخی
نویسنده:
حسن رمضانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله «جبر و اختیار» از مسائل دشوار در مباحث فلسفی و کلامی است که اندیشمندان و عالمان دینی در طول تاریخ، همواره با نگرش‌ها و رویکردهای مذهب مورد اعتقادشان درصدد بررسی آن برآمده‌اند. دراین‏‌میان، در کلام اسلامی، اشاعره به موجبیّت انسان و تفویض امور به خداوند معتقد شده‌اند و در مقابل، معتزله به اختیار انسان گراییده‌اند و کارهای انسان را تفویض‌یافته به او از جانب الهی دانسته‌اند. جلال‏الدین محمد بلخی، مشهور به مولانا در مثنوی معنوی ابیاتی دارد که برخی جبرگرایی و برخی دیگر مختار ‌بودن انسان را از آن دریافته‌اند. در ادامه، با در نظر گرفتن تمامی ابیاتی که مولانا در زمینه جبر و اختیار دارد، به بررسی عقیده او در این خصوص خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 87 تا 109
وحدت درونی ادیان در اندیشه مولانا
نویسنده:
اکبر قربانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
سنت عرفانی اسلام که مبانی و اموزه های آن بخوبی در آثار عارفان مسلمان ترسیم و تبیین شده است، یکی از عناصر ارزشمند فرهنگ و هویت دینی ما به شمار می اید و بازخوانی آن برای کشف قابلیت ها و ظرفیت هایش در عرصه جهانی شدن و تبادل افکار و اندیشه ها، وظیفه و رسالتی است که بیش از همه بر دوش اندیش مندان فکور و آگاه نهاده شده است. در این نوشتار اندیشه های مولانا را بازبینی و بازخوانی کرده و کوشیده ایم تا رد پای یکی از نظریات جدید در عرصه دین پژوهی تطبیقی را در ان نشان دهیم. نظریه «وحدت متعالی ادیان» یا «وحدت درونی ادیان» که اساس ان بر پایه تفکیک شریعت و طریقت نهاده شده است، کم یا بیش در اندیشه های مولانا جلال الدین محمد بلخی دیده می شود. مولانا در آثار خود، با تکیه بر اصل محوری«وحدت وجود»، به یگانگی ادیان اشاره کرده و محتوای درونی ادیان را برتر از صورت ظاهری آن ها دانسته است. اندیشه وحدت گرایانه مولانا در باب ادیان، گاهی بر پایه کثرت ظاهر و وحدت باطن، بنا شده و گاهی بر مبنای وحدت حقیقت و اختلاف منظر تبیین گردیده است.
هرکس از مولانا استفاده نکند به خودش پشت کرده است
نویسنده:
محمدعلی موحد، نصرالله پورجوادی، مصطفی ملکیان، توفیق سبحانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
پیوندهای فکری مولانا با بهاء ولد، افلاطون
نویسنده:
فاطمه حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آدمی وارث علوم و معارف نیاکان خویش است، اما کم یافت می شود کسی که دانش مضبوط در ضمیر خود آگاه فردی و جمعی را در قالب چند ده هزار بیت سطر اشکار کند و قرن ها، عام و خاص را میهمان و مجذوب اندیشه های الاهی نماید و سروده های معنوی خود را صیقل ارواح بخواند. دریافت خاست گاه فکری مولانا به همان اندازه دشوار است که بخواهیم سرچشمه رودی را در اعماق جنگلی انبوه جست و جو کنیم، اما ان چه از ظاهر مثنوی و ورای صورت آن برمی اید مهم ترین منبع تغذیه روحانی سراینده آن، قرآن و معارف اسلامی است. برخورداری مولانا از اقبال تلمذ در محضر استادانی چون پدرش، برهان الدین محقق ترمذی، شمس تبریزی و افراد نام دار و بی نام عصر خود و بهره مندی از علوم منقول و مکتوب اعصار گذشته، مثنوی را به منشوری کثیر الوجوه مانند می کند تا باز تاباننده اندیشه های اسلامی، ایرانی، یونانی، هندی و سامی باشد. مقصود این مقاله یاداوری برخی پیوندهای فکری مولانا با بها ولد و افلاطون و فلوطین است که به اجمال با ذکر برخی شباهت ها در موضوعات مربوط به خدا ره روی، سنخیت، عشق و موطن اولیه بیان شده است.
  • تعداد رکورد ها : 918