جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 907
تالستوی و قصه موسی و شبان
نویسنده:
سمیرا رکنی زاده، سیده مریم روضاتیان، سید علی اصغر میرباقری فرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لف نیکالایویچ تالستوی، نویسندۀ حکیم و عارف روسی، علاوه بر خلق آثاری ارزنده و عالم‌گیر، مجموعه‌هایی گران‌بها از گفتارها و آموزه‌های سرآمدان ادب و حکمت در شرق و غرب عالم از کهن‌ترین روزگار تا روزگار خویش فراهم آورد. قصۀ موسی و شبان مولانا یکی از شاهکارهای ادب عارفانه است که تالستوی بدون اینکه سرایندۀ این منظومه را بشناسد، تحت عنوان حکایتی عربی آن را در گزیده‌های خویش وارد کرد و از آنجا که این قصه را نقد حال خویش یافت، بدان دل بست و علاوه بر مجموعه آثار، در محافل و مراسلاتش آن را مکرر نقل‌کرد و از آن بهره‌ها جست. در این گفتار بر اساس روش کتابخانه‌ای و اسنادی، قصۀ موسی و شبان مولانا در آثار مختلف تالستوی‌ـ آثاری که به فارسی در نیامده و به همین سبب ناشناخته مانده‌اند‌ـ و مراسلات و مجالساتی که آن را ذکر کرده است، شناسایی و معرفی و بررسی شده‌ند؛ همچنین سبب دل‌بستگی او بدین قصه و چگونگی آشنایی‌اش با آن و اینکه از چه رو به‌عنوان قصه‌ای عربی راه به آثار او پیدا کرده است، شرح داده شد و مشخص گشت که تالستوی با این قصه در کتاب نویسنده‌ای حقوق‌دان با نام کانستانتین پترویچ پابدانوتسف مواجه شده است. پابدانوتسف در اثر خویش ضمن ارائۀ ترجمۀ روسی قصۀ موسی و شبان از سرایندۀ این قصه با نام جلال‌الدین، معلم بلندآوازه، یاد می‌کند که حکایتی از او در منظومه‌ای به زبان عربی دیده می‌شود. در اثنای تحقیق دربارۀ مأخذ تالستوی در نقل قصۀ موسی و شبان اطلاعاتی تازه و نو به دست آمد؛ از جملۀ آن‌ها پیدا شدن قصه‌ای است در ادبیات داستانی روسی که هم از جهت ساختاری و هم از جهت محتوایی، بسیار به قصۀ موسی و شبان مولانا نزدیک است. این اطلاعات نیز به‌عنوان دستاوردهای دیگر این پژوهش در اثنای این گفتار ارائه شد.
صفحات :
از صفحه 207 تا 237
مقایسۀ حکایت ابراهیم ادهم بر لب دریا بر اساس نظریۀ اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق در حکایات عطار نیشابوری و مولانا
نویسنده:
سمیه صابری، ایوب مرادی، فاطمه کوپا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق، دو نظریۀ ادبی است که هارولد بلوم آن‌ها را راجع به تأثیر و تأثرات شاعرانه مطرح می‌کند. پژوهش پیش رو می‌کوشد با بومی‌سازی نظریۀ غربی، به روش اسنادی و تحلیلی به مقایسۀ حکایت ابراهیم ادهم بر لب دریا بر اساس نظریۀ اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق در حکایات عطار و مولانا بپردازد. بررسی‌ها نشان می‌دهد مولانا برای رهایی از دلهرۀ اجتناب‌نا‎پذیرِ قرار گرفتن در سایۀ عطار به تکاپو می‎افتد اثر خود را به شگردهایی خلاقانه مجهز کند تا آن را از آنِ خود کند و با طرزی نو به آفرینش‎گری‎هایی در ارائۀ بیان مطالب عرفانی بپردازد به‌شکلی که به اثر خود هویتی جدید داده و آن را به استقلال برساند؛ نمادسازی، بهره‌گیری به‎جا از اصطلاحات عرفانی، به‌کارگیری متمایز عناصر داستانی برای پرورش مطالب عرفانی، کاربست صنایع ادبی برای عمق بخشیدن به مضمون و معانی صوفیانه، تأکید بر کرامت اولیا در جهت بزرگداشت مرشد طریقت و توجه به صنعت التفات، شگردهایی است که مولانا ناخودآگاهانه با تمسک به آن‌ها تلاش دارد به برتری‌جوییِ کلامی پرداخته و اثری متفاوت ارائه کند. نتیجۀ تحقیق نشان می‌دهد که مولانا عمیقاً مؤید عطار و مفتخر به تأسی از اوست؛ بنابراین، با وجود بازخوانی خلاقانه و دستیابی به عینیت مستقل در برخی مواضع، با تکرار ویژگی‌های سبکیِ فکری‌عرفانیِ عطار، تسلیم پدر می‌شود و در نهایت روایت عطارِ پدر در هیئتی جوان‌تر و متفاوت‌تر از پیش در روایت مولانایِ پسر ظاهر می‌شود.
پدیده‎ی مرگ از دیدگاه مولوی
نویسنده:
حنانه شجیعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 27 تا 42
رقص عرفانی سماع از دیدگاه ابوسعید ابوالخیر و مولانا
نویسنده:
علیرضا ولی‌یاری اسکندری، لیلا امیری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 50 تا 63
بررسی مقایسه ای دیالکتیک در عرفان مولانا و فلسفه ی هگل
نویسنده:
لیلا ساعد، محبوبه مباشری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 27 تا 40
بررسی عنصر خیال در مثنوی مولانا از منظر شناختی
نویسنده:
سمیه تصدیقی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
نظریه استعاره‌های شناختی یا مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون در کتاب استعاره‌هایی که با آن زندگی می کنیم، مطرح شد. طبق نظر ایشان، استعاره‌ دیگر تنها عنصری بلاغی و مختص زبان شعر نبود، بلکه ایشان معتقد بودند که زیربنای تفکر انسان، استعاری است. گرچه ابتدا استعاره‌های شناختی در زبان روزمره بررسی شد، اما با توجه به انتزاعی بودن زبان عرفان، آرام آرام جای خود را در مطالعات عرفانی باز کرد. مثنوی مولانا یکی از بزرگ‌ترین کتب منظوم عرفانی است که بررسی شناختی مفاهیم انتزاعی در آن جایگاه ویژه‌ای دارد. یکی از این مفاهیم خیال است. این پژوهش به دنبال بررسی شناختی عنصر خیال در مثنوی مولانا با رویکرد توصیفی- تحلیلی است. در ابتدا، گزارشی از انواع استعاره‌های شناختی با محوریت خیال در مثنوی ارائه شده و سپس نگارنده این استعاره‌ها را از منظر شناختی تحلیل نموده است. بررسی عنصر خیال در قالب شناختی در مثنوی مولانا نشان می‌دهد که وی به منظور ملموس کردن این مفهوم انتزاعی، قلمروهای مبدا حسی یا عینی را برای آن انتخاب کرده است. از بین استعاره‌هایی که مولانا با محوریت خیال در مثنوی به کار برده است، «خیال مظروف است» و «خیال حیات‌مند است» بیشترین بسامد را دارند و پس از آن «خیال تصویر/عکس است» و «خیال دام است» در مرتبه بعد قرار می‌گیرند که منعکس‌کننده نگاه مولانا به خیال می‌باشند.
بررسی نگرش مولوی به ویژگی های بهشت در کتاب مثنوی
نویسنده:
فاطمه بیت سیاح
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 88 تا 110
بررسی تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان‌گرایانه سعدی و حافظ
نویسنده:
علی‌اکبر بزی ، احمدرضا کیخای فرزانه ، مصطفی سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به­کمال­رسید و با سعدی و حافظ قوام­یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح­کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه­های عطار و مولوی از عرفان آن­ها سرچشمه­می­گیرد که با اندیشه­های عرفان­گرایانه سعدی و حافظ دارای تفاوتی محتوایی است. لذا هدف این مقاله تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان­گرایانه سعدی و حافظ می باشد که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی­می­گردد. در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قرارداده­است همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را به­گونه­ای به­کارگرفته که جنبه­ای از اندیشه­ها در آن صبغه عرفانی و جنبه­های دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفان­گرایانه می نامیم. در غزلیات سعدی و حافظ عشق و لوازم آن هم به­معنی مجازی و معمول و بشری با زبان عاشقانه و هم عشق مقید و مخصوص و عرفانی محض باز هم با همان زبان عاشقانه بیان­شده و حتی زبان تصوف و عرفان و اصطلاحات عرفانی را چه­بسا در خدمت عشق مجازی و معمول قرارداده­اند و از آن استفاده ابزاری کرده­اند و یا دو گونه معشوق آسمانی و زمینی را با هم و هم زمان و در کنار هم آورده­اند.
صفحات :
از صفحه 231 تا 250
ظاهر گرایی و باطن گرایی در عبادت از منظر مولانا و خواجه عبدالله انصاری
نویسنده:
رودابه خاکپور، عظیم حمزئیان، محمود شیخ
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان مومن و معتقد به عالم غیب، همواره در‏پی آن است که عبودیت و بندگی خود را نسبت به ساحت خداوندی که غیب‌الغیوب و کنز مخفی است، ابراز نموده و به انحاء گوناگون عرض بندگی به ساحت جهان آفرین نماید. در نگاه عرفانی، عبادت دارای معنی و مفهومی عمیق است که از ظاهر شریعت به باطن بلکه به باطن‏های آن رسوخ کرده و لبِّ‏لباب را اراده می‏نماید. در این مقاله با روش تحلیلی، به بررسی جایگاه ظاهر و باطن اعمال عبادی از منظر خواجه عبدالله انصاری و مولانا پرداختیم. این پژوهش نشان می‌دهد که خواجه عبدالله به رعایت ظاهر عبادت و شریعت توجه خاصی کرده، ولی در این مرتبه توقف ننموده است؛ بلکه رسیدن به کمالات الهی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی را بزرگترین هدف عبادت قرار داده است. مولانا نیز با توجه به مشرب عرفانی‏اش، بیان می‏کند سالک و طالب حق تعالی، باید از ظاهر عبادت عبور کرده و به باطن اعمال دست‏یابد. وی هدف از انجام اعمال عبادی را رسیدن به مقام کشف و شهود می‏داند. به عبارتی هدف غایی و نهایی از انجام اعمال عبادی را استغراق و بیهوشی در محبوب و معشوق ازلی که نهایت سیر و سلوک عرفانی نیز رسیدن به آن بوده؛ می‏داند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
خوانشی از اشعار جرارد منلی هاپکینز و مولانا بر اساس همه خدا باوری اسپینوزا
نویسنده:
سامان طاهری استاد راهنما: جلال سخنور استاد مشاور: امیرعلی نجومیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
عرفان در شعر به هیچ وجه پدیده ای عجیب نیست. اما بیان عرفان شاعرانه واقعی در "دوران مدرن به تدریج نادر است اگر ناهنجار نباشد" (سفلر 20). بخشی از آن ، نادر بودن وقوع آن در شعر معاصر به شکسته شدن ارزشهای اخلاقی و دینی در حضور پیشرو عقل گرایی و ظهور خلق و خوی علمی است (هاگبرگ 2014). دو شاعر برگزیده در اینجا ، نوادری هستند که الوهیت را در تقریباً در هر ذره ی زندگی مشاهده می کنند. در این مقاله تلاش شده است تا دو شخصیت فرهنگی از دو فرهنگ متفاوت یعنی جرارد منلی هاپکینز و مولانا توسط ایده ی همه خدا انگاری اسپینوزا به عنوان پلی به یکدیگر متصل شوند. هر دو شاعر پرآوازه دارای آثار متعدد و فراوان هستند و به همین دلیل تنها اشعار هاپکینز و مثنوی معنوی مولانا در بازه ی این پژوهش قرار میگیرند. از طرفی پل ارتباطی این دو ایده وحدت وجود اسپینوزاست که از نوع خداباورانه ی آن است. لازم به ذکر است که تنها ایده ی همه خدا انگاری اسپینوزا در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است و دگر آراء و نظریات او از حیطه ی این پژوهش خارج هستند. در این مقاله سعی شده است که با توجه به تفاوت ها زمانی، فکری و فرهنگی این دو شاعر، نگاه وحدت گونه ی آنان مورد بررسی قرار گیرد. به این معنا که دو روح بزرگ و پالوده فرا و ورای تمامی تفاوت ها، در دیدگاه و سلوک خویش نسبت به خداوند متحد هستند. همچنین، نکته ی قابل ذکر دیگر آن که اشعار این دو شاعر به معنای کلمه غامض و پیچیده هستند و در جای درخورد در این مقاله به بسط آنان پرداخته شده است. در پایان، روح فکری و جهان بینی دو شاعر بزرگ توسط ایده ی همه خذاانگاری اسپینوزا به وحدت می رسند
  • تعداد رکورد ها : 907