جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 907
کاربرد آرای مولوی و گابریل مارسل در امیددرمانی
نویسنده:
نرگس نظرنژاد ، فاطمه گلشن روغنی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
پژوهش حاضر، پژوهشی میان­رشته­ای و در راستای کاربردی­سازی فلسفه از طریق همکاری آن با روانشناسی و ادبیات است. در این پژوهش به امید در آرای دو متفکر بزرگ پرداخته شده است؛ مولانا عارف و ادیب مسلمان و مارسل، فیلسوف اگزیستانسیالیست مسیحی. هدف از این پژوهش، ارائۀ بن­مایه­هایی برای کار مشاوران فلسفی و روان­درمانگران است. به همین سبب، دیدگاه ریچارد اسنایدر نظریه­پرداز و بنیانگذار امیددرمانی در روانشناسی معاصر نیز در پژوهش حاضر معرفی شده است تا امکان نزدیک کردن آرای مولانا و مارسل در باب امید، به مباحث مورد توجه امید درمانی، فراهم آید و از تشابهات به دست آمده برای کار مشاوران فلسفی استفاده شود. بر اساس یافته های پژوهش، امیدی که مولانا از آن سخن می­گوید، امیدی روشن و هدایتگر است که اگر از آن استفادۀ به جا شود، می­تواند به یک صفت اخلاقی مثبت در انسان تبدیل شود؛ امیدی که برخواسته از نیاز انسان به خداوند است و همواره در جهت پیشرفت معنوی انسان، راهگشا خواهد بود. مارسل نیز امید را ابزاری برای ایمان و تقرب به وجود اعلی می­شمارد که سبب آمادگی معنوی فرد در جهت خدمت به دیگر انسان­ها می­شود. این آمادگی معنوی، انسان را از دام جهان درهم شکسته­ای که مارسل از آن سخن می­گوید، رهایی می­بخشد. با مقایسۀ نظریۀ امید اسنایدر و دیدگاه مولوی در باب امید، به وجوه تشابه میان دیدگاه آنان در مؤلفه­های امید دست می­یابیم. بررسی نظریۀ امید اسنایدر و دیدگاه مارسل در باب امید نیز تشابه فکری این دو متفکر را در باب نقش حیاتی امید در زندگی، نشان می­دهد.
الرؤية الجمالية للوجود عند جلال الدين الرومي
نویسنده:
درقام نادية، مشرف:بوعرفة عبد القادر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
ای برادر تو همین اندیشه ای
سخنران:
غلامرضا اعوانی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
درسگفتار مولانا شناسی
مدرس:
عبدالکریم سروش
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
بررسی روابط بینامتنیتی تمثیل‌های تقابل جان با جسم و جهان در متون عرفانی (مورد مطالعه: کشف الاسرار میبدی، مثنوی‌های عطار و مولوی)
نویسنده:
بی بی صفیه موسوی ، علیرضا مظفری، شیرین رزمجو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قصۀ هبوط روح انسان به جهان، اسارت در جسم و جهان و عروج دوباره به ملکوت اعلی، قصۀ مکرر سنت عرفانی ماست. عرفا با تکیه بر تفسیر آیات قرآن کریم بر این باورند که روح انسان قبل از هبوط به تن و جهان، عشق الهی را درک کرد اما با هبوط از بارگاه حق تعالی دور ماند و اسیر جسم و جهان شد. جسم با هوای نفس گرایش به جهان و مادیات جهانی یافت اما جان با درک عشق الهی، به فکر عروج دوباره به عالم علوی شد، ناگزیر تقابل‌ بنیادی میان جان و تن شکل گرفت. در دوره‌های مختلف، عارفان با شیوه‌ها و شگردهای گوناگون این قصه را تکرار کرده‌اند؛ تمثیل‌سازی شگرد بلاغی و بینامتنیتی در بازگویی این تقابل است. در این مقاله با بررسی چندین تمثیل برجسته در این موضوع، تمثیل‌‌سازی این تقابل در کشف‌ الاسرار میبدی، مثنوی‌های عطار و مثنوی مولوی با هدف کشف روابط بینامتنیتیِ تمثیل‌های این تقابل در متون عرفانی بررسی شده است. نتایج بررسی نشان داد بینامتنیت آگاهانه، ارتباط فرامتنی و مناسبات پیش‌زمینه‌ای در تمثیل‌سازی این تقابل وجود دارد که با سه رویکرد بینامتنیت صریح و آشکار، بینامتنیت غیرصریح و پنهان و بینامتنیت ضمنی، تمثیل‌ها تکرار، بازپروری و با تغییرات جزئی و کلی در ساختار و محتوا آمده است. میبدی با تمثیل از سنت عرفانی ماقبل خود استفاده کرده و عطار و مولوی از کشف‌ الاسرار بهره برده‌اند. مولوی هم علاوه بر کشف‌ الاسرار از تمثیل‌های عطار بهره برده است.
صفحات :
از صفحه 296 تا 273
بررسی رابطه تعاملی کلام و عرفان در اندیشه مولانا جلال‌الدین محمد بلخی
نویسنده:
محسن حبیبی، فاطمه اسدی کتیگری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علی‌رغم اختلافات میان دو علم کلام و عرفان، میان آنها رابطه نیز برقرار است. می‌توان این رابطه را در افرادی همچون مولوی که در هر دو حوزه علمی سرآمد بوده، بررسی کرد. وی قبل از دیدار با شمس، متکلم و فقیه صاحب‌ رأی بوده و پس ‌از آن عارفی واصل‌ شده است. هرچند در آثار وی رنگ عرفان در تبیین دیدگاه‌هایش غلبه دارد، یعنی عرفان و عنصر عشق نزد مولانا جایگاهی والاتر از سایر امور دارد، اما واقعیت آن است که در آثار وی در کنار مباحث عرفانی، مباحث کلامی نیز دیده می‌شود. این موضوع یکی از دلایلی است که موجب شده است خوانندگان در آثار مولانا تناقض‌گویی بیابند؛ در حالی ‌که با دقت در آثار جلال‌الدین درمی‌یابیم که وی به برخی از امور از منظرهای گوناگون نگریسته است. در نوشته‌های او اعتقادات کلامی بر برخی ابعاد عرفانش تأثیر داشته و از سوی دیگر عرفان نیز بر اعتقاداتش مؤثر بوده است. البته در مجموع تأثیر عرفان را بسیار پررنگ‌تر می‌یابیم. در این پژوهش می‌کوشیم از طریق روش کتاب‌خانه‌ای ارتباط میان کلام و عرفان نزد مولانا را بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 175 تا 202
بررسی قانون‌جذب در اندیشه عرفانی مولانا
نویسنده:
بنفشه کرمی ، ملک‌‌محمد فرخزاد، رضا حیدری نوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قانون‌جذب باور به این مسأله است که با تمرکزبر اندیشه‌ها و افکار مثبت یا منفی، به هرچه که بیندیشیم همان امر محقق ­می‌شود. قانون‌جذب قانون جهان ­شمولی است که می‌گوید پس از تعیین هدف و تسریع تلاش برای رسیدن به آن باید به‌طور دائم افکار، اعمال و احساسات خود را با خواسته و هدف مورد­نظر هماهنگ و همسو ساخت. ما هرآنچه را که اغلب به آن فکر می‌کنیم، چه خوب و چه بد، جذب می‌کنیم. مولانا قرن‌ها پیش از آن­که صحبت از قانون‌جذب به‌عنوان یکی از قوانین موفقیت‌آمیز جهانی به­ میان­ آید و هماهنگی با کائنات در راستای نیل به مقصود و مطلوب در آن مطرح ­گردد، با آگاهی و هوشیاری، بسیاری از این قوانین را دریافته و این قانون را در کمال دقت به­ شکلی عملی و کاربردی معرفی ­نموده و به کار برده­ است؛ سراسر مثنوی مولانا ارائۀ قوانین جهان‌شمولی است که هر­یک به نوعی حیطه‌ای از قانون‌جذب را د­ر بر­می‌گیرد. این مقاله به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و بر مبنای داده‌های کتابخانه‌ای و سندکاوی، به بحث و بررسی پیرامون تأثیرگذاری فکر و قوانین حاکم بر آن می‌پردازد. نتایج و یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که مولانا بسیار پیش‌تر از آنکه قانون‌جذب در علوم روانشناسی و فلسفۀ نوین مطرح گردد در لا‌به‌لای افکار و اندیشه‌های عرفانی خود به این قانون توجه ویژه و خاصی داشته ­است. مولانا در مثنوی به قانون‌جذب با‌عنوان « قدر مشترک» و «این همانی» اشاره ­می‌کند؛ این قدر مشترک سبب جذب چیزی می‌شود که به آن فکر­می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 295 تا 316
معرفت‌شناسی مولانا و دلالت‌های تربیت اخلاقی
نویسنده:
جعفر ابراهیمی ، مسعود اخلاقی ، عباسعلی رستمی نسب ، مراد یاری دهنوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از انجام این پژوهش بررسی دلالت­های تربیت اخلاقی از منظر معرفت‌شناسی مولانا می­‌باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیق بنیادی و ابزار گردآوری داده‌­ها فیش می‌باشد. تجزیه‌ و تحلیل داده­ها از راه طبقه­‌بندی و تفسیر اطلاعات به­‌دست‌آمده انجام­ گرفته ­است. مسأله شهود عرفانی از همان اوان زندگی اسلام و با آمدن قرآن آغاز­گردید و این مسأله به­ عنوان راهی برای ارتباط بین انسان و خدا مطرح­ گردید.مولوی سر آفرینش را عشق می­داند و زبان پنهان پدیده­ها را زمزمه ­ای لطیف که از شوق و شور و عشق مایه­ می­گیرد توصیف­ می­کند.یافته ­های پژوهش نشان­ می­دهد که روش­ها، مراحل و اصول تربیت اخلاقی از دیدگاه مولانا به شرح ذیل می‌­باشد: روش­ها عبارتند از تلقین به نفس، تحمیل به نفس، هم­نشینی با خوبان، تزکیه و دوری از تقلید. مراحل: توبه، تتبل، صبر، توکل، تسلیم و رضا، فقر و فنا و اصول شامل: کمال، تزکیه، مشورت، دوری از غرض ­ورزی و...
صفحات :
از صفحه 187 تا 208
بررسی آشنایی‌زدایی در استعارات دیوان ابن‌فارض و کلیات مولوی
نویسنده:
منصوره طالبیان ، روح الله صیادی نژاد ، علیرضا فولادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آشنایی‌زدایی شگردی است که ادیب از آن سود­می‌جوید تا جهان متن را به چشم مخاطب بیگانه­ بنمایاند و موضوع را به­ گونه‌ای بیان­نماید تا درک دلالت‌های معنایی دشوار به­نظر­رسد. این انحراف از کاربرد متعارف یک اتفاق زبانی و واسطه­ ای برای شناخت سبک ادبی شمرده­ می‌شود. نگارندگان در جستار حاضر به روش تحلیلی به بررسی شگرد آشنایی‌زدایی در استعارات اشعار ابن‌فارض و مولوی می­پردازند. تحقیق نشان از آن دارد که استعاره تماثلی در سروده­ های ابن‌فارض جایگاهی را به خود اختصاص­ن داده و بسامد آن در عرفان عاشقانه او نسبت به عرفان زاهدانه بیشتر است. استعاره تجسیدیه در اشعار این دو شاعر با بسامد نزدیک به هم رعایت­ شده، اندیشه‌های انتزاعی آنان را دنبال­می‌نماید و نشان از دلبستگی­شان به تأملات درونی -عرفانی است. هر دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم استعاره سبب دیریابی معنا شده‌اند تا از این طریق با برجسته­ نمودن الفاظ خویش، سبب لذت ادبی مخاطبین را فراهم ­آورند.
صفحات :
از صفحه 19 تا 38
نگاهی تطبیقی به نظریه‌ی فطرت در اندیشه‌ی مولانا و مرتضی مطهری
نویسنده:
سیده اکرم اصحابی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در نهاد بشر گرایش هایی وجود دارد که فصل ممیز او از حیوانات است ، در فرهنگ قرآنی از آنها به «فطرت» تعبیر می‌شود. مولوی اساس انسان را بر مبنای فطرت پاک الهی می داند و برای وجود انسان مقام والایی ، قائل است، برخلاف دیگر عرفا که اصولا انسان را با گرایشهای غریزی و امیال نفسانی تعریف می کنند و لذا توصیه به مهار و سرکوب تمایلات نفسانی می‌دهند. مطهری نیز انسان را واجد فطریاتی می داند که منشأ آنها به یک فطرت یعنی کمال مطلق برمی گردد. دراین مقاله با روش توصیفی- تحلیلی این نتیجه بدست آمد که هر دو اندیشمند، منشاء فطریات را ربوبیت الهی می‌دانند .همچنین، وجود انسان صحنه تعارض و کشاکش بین قوای معنوی و فطری با امور پست وغریزی است وتنها زمانی انسان در خود احساس پیروزی می کند که قوای فطری بر بخش دانی وجودش غلبه کند. هنگامی که انسان از خود واقعی و فطرت الهی خود دور می شود ،دچار بی قراری ،یاس و حرمان می گردد. همچنان که عواملی مانند امور مادی ، محیط و القائات جامعه می تواند سبب انحراف و دوری از فطرت گردد عواملی همچون وجود انبیا یکی از مهمترین عوامل بازگشت به فطرت اولیه انسان است.
  • تعداد رکورد ها : 907