ترجمه ماشینی :
این مطالعه به دنبال ارائه نظریه آزادی در یک خط از سنت مارکسیستی است که با مارکس و انگلس آغاز می شود و از لنین تا فلسفه معاصر شوروی ادامه می یاب
... بد. اگرچه هدف اولیه صرفاً توصیف چگونگی درک آزادی توسط متفکران این سنت است، همچنین تلاش می شود تا مشخص شود که آیا دیدگاه های آنها به شدت جبرگرا هستند یا خیر، همانطور که اغلب مفسران غربی فرض می کنند. به ترتیب با توجه به دامنه اصطلاح "فلسفه معاصر یک نکته شوروی". مرحله شوروی در فلسفه مارکسیستی گسترش یافته است. به انقلاب 1917 برمی گردد. با این حال، برای اهداف این مطالعه تنها آثار منتشر شده پس از سال 1947 مورد بررسی قرار گرفت و اکثریت قریب به اتفاق آنها مربوط به دهه 1960 است. جدای از این واقعیت که بیشتر آثار دورههای قبل در دسترس نبود، نشانههای کتابشناختی، مانند عنوان مقالات در Pod znamenem marksizma، نشان نمیدهد که نظریه آزادی در آن زمان یک نگرانی عمده بود. در واقع، حتی در سال 1947، تا زمان ظهور آثار در انسانشناسی فلسفی در دهه گذشته، توسعه چندانی در این زمینه وجود نداشت. از سوی دیگر، تصور نمیشود که مفهوم آزادی که در نوشتههای اخیر یافت میشود، نمایانگر فلسفه قبلی شوروی، در دوره «مرده» استالینیست یا پیش از آن باشد. فقط تحقیقات بیشتر می تواند آن را ثابت کند. این اثر به عنوان رساله دکتری در دانشگاه فریبورگ سوئیس به سرپرستی پروفسور J. M.
بیشتر