جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 96
تبیین معنای خلافت الهی از منظر جلال‌الدین دوانی و غیاث‌الدین منصور دشتکی
نویسنده:
محسن جاهد، سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سعادت‌گرایی متفکران یونان‌، با ترجمه آثار یونانی به جهان اسلام راه یافت‌. ارسطو در مباحث اخلاقی خود «ائودایمونیا» را محور مباحثش قرار داد‌. این واژه در ترجمه‌های مسلمانان به «سعادت» ترجمه شد و به لحاظ مفهومی تورات مهمی ‌را سپری کرد‌. متفکران مسلمان بعدها این واژه را با مفهوم «خلافت الهی» پیوند دادند‌. از‌آنجایی که فهم درست و تعیین دقیق معنای «خلافت» در مباحث انسان‌شناسی و اخلاق اسلامی ‌از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، همواره بین مفسران، فلاسفه و عرفا در فهم و تفسیر خلافت انسان در آیه «إنی جاعل فی الأرض خلیفة» اختلاف‌نظر بوده و بحث‌های فراوانی درگرفته است. دوانی، استحقاق آدمی برای دریافت مقام خلافت را در توانایی انسان برای دریافت صفات متقابل دانسته و تحقق آن را منوط به کمال علمی ‌و عملی کرده است. منصور دشتکی دیدگاه وی را نپذیرفته و به تفصیل‌ اندیشه دوانی و استدلال‌های او را رد کرده است. وی بر این باور است که خلافت بدین‌معناست که آدمی ظلّ خداوند در میان ممکنات گردد. همان‌طور که آفریدگان مطیع و منقاد حق تعالی هستند، مطیع و منقاد انسان گردند.
صفحات :
از صفحه 133 تا 124
تأملى در یک نقد
نویسنده:
حسن معلمى
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محقق دوانى «موجود بودن» به معناى «تحقق عینى داشتن» را منحصر در ذات حضرت حق تعالى، و ماسوى اللّه را منسوب به حق مى داند و با این حساب، مجعول در نظر وى ماهیت است. ملّاصدرا مبنا و بناى او را نقد کرده است. با این همه به نظر مى رسد نظریه محقق دوانى با نظریه نهایى ملّاصدرا در باب توحید حق یکى است و مطالب محقق دوانى پذیراى تفسیر صحیح است؛ زیرا با قبول وحدت شخصى وجود، جعل به وجود تعلق نمى گیرد، بلکه ماهیات ظهور مى یابند و ماسوى اللّه ظهورات حق تعالى هستند و همه منسوب به حضرت حق اند و اصالت ماهیت یعنى مجعول ماهیت است، نه اینکه ماهیات تحقق عینى خارجى دارند در کنار وجود حق.
صفحات :
از صفحه 79 تا 90
صفات جلال و جمال از دید کلامی و عرفانی اسلامی
نویسنده:
راهب عارفی میناآباد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت,
چکیده :
بحث در حوزه صفات الهی، آثار و لوازم آن به ویژه در بعد خداشناسی، از مباحث محوری و مهم در حوزه الهیات است. صفات جلال و جمال الهی از همان آغاز نضج و تولد علوم اسلامی از مباحث بحث انگیز میان اکابر صوفیه، مفسران و دانشمندان علم کلام بوده است. این مقاله بر آن است ابتدا به ریشه یابی جلال و جمال، معانی لغوی و اصطلاحی آن ها و آنگاه نظرات مشایخ صوفیه درباره این دو واژه بپردازد و نیز جمال و جلال را در تفاسیر مهم، احادیث و روایت، جست و جو و از منظر فرق کلامی و عرفانی بررسی کند.در این مقاله نتیجه می گیریم که در میان عرفا و صوفیان درباره جلال و جمال دو تلقی وجود داشته است. در اغلب موارد، به ویژه نزد متقدمان، جلال و جمال از حیث تأثیرات سلوکیشان بر احوال و حیات معنوی سالک مورد توجه بوده و در تلقی دیگری (بیشتر نزد متأخران و در مکتب ابن عربی)، جلال و جمال از وجوه نظری مابعدالطبیعی مورد تأمل قرار گرفته است.بر اساس آنچه منقول است برخی از متقدمان، همچون سَری سَقطی، به استقلال به تعریف جلال و جمال نپرداخته اند، اما در بیان اصطلاحاتی همچون حیا و انس به لوازم جلال و جمال الهی توجه کرده اند. به گفته سری سقطی، حیا، لب فروبستن از سَرِ اجلال برای تعظیم جلال حق است و انس، التذاذ روح به کمال جمال است، همچنین بنا به گزارش قُشَی خرّاز فنای هویت و بقای باللّه را اثر مشاهده جلال ربوبی می داند.
صفحات :
از صفحه 92 تا 117
توحید خاصی و تفسیر آیات متشابه از منظر ملاصدرا
نویسنده:
احمد عبادی , داود صائمی , احمد بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیات متشابه در طول تاریخ علوم اسلامی از جمله مباحث چالش‌برانگیز بوده است. صدرالمتألهین شیرازی در اصول هستی‌شناسی خود قائل به نظریه توحید خاصی در مقابل دیدگاه توحید عامی است. وی معتقد است بدون آنکه نیازی به تأویل آیات متشابه یا قول به تجسم در باب ذات باری‌تعالی باشد می‌توان بر مبنای اصول فلسفی‌ـ عرفانی دیدگاه توحید خاصّی ظواهر الفاظ آیات را حفظ کرد و همه آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد. اما بر مبنای نظریه توحید عامی نمی‌توان آیات متشابه را بر ظاهر الفاظ حمل کرد، بلکه یا باید آنها را تأویل کرد، یا قول به تجسم در باب واجب‌الوجود را پذیرفت. با توجه به چندتباری بودنِ مسئله متشابهات قرآن، ملاصدرا در این مسئله رهیافت میان‌رشته‌ای اخذ کرده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 22
تبیین دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی در باب اعتباری بودن تشخّص
نویسنده:
مریم سالم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشخّص که نزد حکمای مشایی، اشراقی و متعالیه و نیز بین متکلمین امامیه و اشاعره از جمله مباحث مهم متافیزیکی است نزد لاهیجی نیز مهم است و آرای کلامی خواجه، ایجی، جرجانی و دوانی او را وا می‌دارد تا به تحلیل و ارزیابی دیدگاههای مشایین و متکلمین در این موضوع بپردازد. لاهیجی تشخّص را امری اعتباری می‌داند، به این معنا که وجود مستقلی در خارج ندارد و عین هویّت شخص و وجود خاص آن و همان ماهیت متشخّصه است و همچون وجود با ماهیت در خارج متحد است و تنها در تحلیل ذهن از ماهیت جدا و ماهیت متصف به آن می‌شود. در تعریف تشخّص و نحوۀ وجود آن در خارج و ما به التشخّص فرقی بین لاهیجی و ملاصدرا وجود ندارد و هر دو تشخّص و عامل تشخّص را همان وجود خاص شیء می‌دانند. وجودی که عین تحقق و عینیت است.
صفحات :
از صفحه 63 تا 77
نظریه مثل افلاطونی و سیر آن در فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین صابری ورزنه
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
در این نوشتار به بررسی سیر نظریه مثل افلاطونی در آرای اندیشمندان اسلامی پرداخته شده است. نظریه مثل افلاطونی، از وجوه مختلف هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه، علم‌النفسی، اخلاقی، زیبایی‌شناسانه و خداشناسانه اهمیت فراوانی دارد. از زمان افلاطون تا کنون، هم در میان فلاسفه اسلامی و هم در میان فلاسفه غربی، مسأله مثل افلاطونی، مورد بحث، تأیید و انتقاد فراوان واقع شده است. بررسی محتوایی ـ تاریخی دیدگاه‌های اندیشمندان اسلامی از جمله فارابی، ابن‌سینا، شیخ اشراق، محقق دوانی، میرداماد و ملاصدرا نشان می‌دهد که اولاً نظریه مثل افلاطونی نزد اندیشمندان مسلمان هم دچار جرح و تعدیل‌های بسیار و به برخی وجوه، پذیرفته شده و جنبه‌های اخلاقی و زیبایی‌شناسانه آن مورد نظر قرار نگرفته است؛ ثانیاً ادله آن‌ها در رد یا اثبات نظریه مثل ناتمام است؛ و ثالثاً فیلسوفان اشراقی (به معنای عام) و عرفان‌گرا رغبت بیش‌تری به پذیرش آن نشان داده‌اند.
صفحات :
از صفحه 97 تا 123
رساله مثالیه نوریه (شیخ بهاء الدین محمد بن علی لاهیجی)
نویسنده:
احسان فتاحی اردکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله مثالیه در مسئله عالم مثال و به قلم شیخ بهاء الدین محمد لاهیجی است. به گفته محدث ارموی او همان قطب الدین محمد بن علی اشکوری است که کتاب محبوب القلوب را نوشت. در این رساله از ویژگیهای عالم مثال، شواهد اثبات آن از آیات و روایات و عقل، چگونگی تعلق نفس به بدن مثالی، مثل افلاطونی، تناسخ و امر معاد جسمانی بحث شده است.
صفحات :
از صفحه 129 تا 172
اعتبار قاعده الواحد در نظام های وحدت وجودی: در پرتوی ارتباطش با قاعده «بسیط الحقیقه»
نویسنده:
منیره پلنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله، قاعده‌ معروف الواحد در نظام‌های وحدت وجودی ارزیابی می‌شود و با توجه به قاعده‌ دیگری که عموما برای چنین نظام‌هایی بنیادی است، یعنی «قاعده‌ بسیط الحقیقه کل الاشیاء»، نتیجه خواهیم گرفت که نظر به بساطت محض «مصدر» که به معنای جامعیت و کل الوجود بودن است، دیگر به تبیین و تحکیم قاعده‌ الواحد برطبق روال مرسوم نیازی نیست. در طراحی استدلال‌های مرسوم، برای اثبات قاعده‌ الواحد یک تقابل رفع ‌نشدنی میان وحدت و کثرت فرض شده است. به نظر می‌رسد تلقی تقابل و اجتماع ‌ناپذیر بودن وحدت و کثرت، ریشه در نادیده گرفتن قاعده‌ بسیط‌ الحقیقه دارد. به این قاعده در نظام‌هایی که نوعا وحدت وجودی نیستند توجه نشده است و لذا می‌توان ادعا کرد که بها دادن به قاعده‌ ‌الواحد، با همان سبک و سیاق مرسوم، غفلت از وحدت صرفه‌ وجود حق بوده است. وحدت صرفه، چون تقابل میان وحدت و کثرت را می‌زداید، اعتبار قاعده‌‌ الواحد را، بدان‌گونه که مبتنی بر چنین تقابلی است، مخدوش می‌سازد، زیرا این‌جا دیگر «وحدت»، چه در «مصدر» و چه در «صادر» هیچ‌کدام مقابل «کثرت» نیست، بلکه در اولی به‌نحو کثرت است در وحدت و در دومی به‌نحو وحدت است در کثرت. از همین‌روست که در اندیشه‌ ابن‌عربی و نیز ملاصدرا، نفس رحمانی یا حق مخلوق به (که همان وجود ساری در ماسواست) تنها صادر و صادر اول و آخر است. در همین چارچوب، معنای «صدور» به ناچار نیازمند تحولی اساسی بوده، مبدل به معنای «ظهور» خواهد شد. هم‌چنین در این زمینه، تأمل و ارزیابی «مجعول حقیقی» و «سنخیت» میان علت و معلول از نو باید صورت گیرد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 74
اتصاف ماهیت به وجود در پرتو قاعده فرعیت در اندیشه صدرالمتألهین
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری، محمدعلی اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
مطابق قاعده فرعیت، ثبوت چیزی برای چیز دیگر فرع بر ثبوت مثبت له است (جنبه اثباتی) و فرع بر ثبوت ثابت نیست (جنبه سلبی). مسئله اتصاف ماهیت به وجود از مهم‌ترین کاربردهای جنبه ایجابی قاعده فرعیت است. این مسئله از گذشته دور در بین فلاسفه مطرح بوده و پاسخ‌های متعددی از سوی فلاسفه در حل آن ارائه شده است. صدرالمتألهین، پس از نقد و بررسی پاسخ‌های ارائه شده، چهار پاسخ به مسئله فوق ارائه می‌نماید: 1. ثبوت وجود برای ماهیت از قبیل ثبوت شیء لشیء نیست بلکه از قبیل ثبوت الشیء است. 2. قاعده فرعیت مختص به عوارض وجود است و شامل عوارض ماهیت نمی‌گردد. 3. مطابق اصالت وجود، ماهیت ثبوت حقیقی ندارد تا عروض وجود بر آن مصداق قاعده فرعیت (ثبوت شیء لشیء) گردد. 4. عقل ماهیت را بما هی‌هی (لابشرط) اعتبار می‌نماید و حتی از اینکه ماهیت بما هی هی نیز دارای وجود ذهنی است صرف‌نظر می‌نماید. بنابراین، ماهیت مفروض هیچ‌گونه ثبوتی ندارد تا مشمول قاعده فرعیت گردد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 65
محاکمه بین جلال‌الدین دوانی و غیاث‌الدین منصور دشتکی در شرح هیاکل النور سهروردی
نویسنده:
ابراهیم رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به گواه مورّخان فلسفه اسلامی، مکتب فکری شیراز، دوره ای از تاریخ فلسفه اسلامی به شمار می رود که در خلال آن، آثار و آراء فیلسوفان، عرفا و حکمای ادوار گذشته بازخوانی شده، در حوزه تفسیر و تحشیه مورد بررسی قرار می گیرند. از جمله بررسی های موفّق از این نوع، یکی شرحی است که محقّق دوانی، بر رساله «هیاکل النّور» شیخ اشراق می نویسد و دیگری، شرح غیاث الدین دشتکی، بر این رساله که به منظور جرح و نقد شرح دوانی نگارش یافته است. شارحان این اثر، ضمن شروح خود، وارد اهمّ مسائل فلسفه گشته، به ارائه راه حل هایی برای مسائل مزبور پرداخته اند. طیّ مناقشه فلسفی میان دو شارح در قالب نوشتار، اول از همه، «وجود»، رسماً، جایگزین «نور» فلسفه اشراقی می گردد، در حالیکه همچنان، بار معنایی «نور» را حفظ می کند؛ زیرا همانطور که اصطلاح نور، هم مفید معنای وجودشناختی است و هم مفید معنای معرفت شناختی، وجود، از نگاه هر دو شارح، هم بروزی در خارج دارد و هم ظهوری در نفس. این نکته، تکیه گاه اصلی موضوع «اتحاد عاقل و معقول» است که هر یک از دو فیلسوف، به طریقی، بدان باور دارد؛ البته، در مطالب گفته شده، عمدتاً، بیان دوانی، کامل تر است از دشتکی. در مرتبه دیگر، تأمل شارحان بر مسئله «علم حضوری نفس بر خود»، اهمیّت دارد که بویژه در بیان دوانی، متقدّم بر هر گونه معرفتی لحاظ می شود. علاوه بر این، از نگاه دوانی، نفس، در فرایندادراک، نقش فعّال دارد، نه منفعل، فعالیتی که ناشی از ارتباط آن با «عقل فعّال» است. دیگر مطلب مورد بحث که تعیین کننده معضل «ربط میان علّت و معلول» است، نظریه «تشأّن» محقق دوانی است که به موجب آن، معلول، شأنی از شوونات علّت، دانسته می شود و وجهی از وجوه آن.با این حال، در جایگاه داوری میان دو شارح، گفتنی است که چنانچه ملاک را آراء شیخ اشراق قرار دهیم، در غالب موارد، اختلاف دو شارح، ریشه در کاربرد واژه ها واصطلاحات دارد؛ بر این اساس، بیان دشتکی، به بیان شیخ، وفادارتر است. اما در صورتی که ملاک، در کنار آراء شیخ، خود مضامینی باشند که به اجمال یا تفصیل و به تلویح یا تصریح، مطرح می شوند، باید گفت که دوانی، در ارائه راه حل های بدیع برای مسائل مورد بحث، موفّق تر است.
  • تعداد رکورد ها : 96