جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
مسألة الألوهية في الفلسفة الغربية الحديثة
نویسنده:
إحسان علي عبد الأمير الحيدري
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
تحلیل و نقد دیدگاه افلاطون درباره نفس و جاودانگی
نویسنده:
ملیحه السادات حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش هر انسانی که اندکی آشنایی با اطراف خود پیدا کند این است که آیا ما پس از مرگ بدن، باقی هستیم یا مرگ پایان وجود ماست؟ این مسأله در فلسفه به عنوان مسأله‌ی نفس و جاودانگی آن مطرح می‌شود که در این مختصر هدف ما نیز این می‌باشد که این سوال را در فلسفه‌ی افلاطون و مشابه ی آن دنبال کنیم.افلاطون نفس را مهمترین خاصه‌ی ما می‌داند و معتقد است که نفس مطلقا غیرجسمانی است، زیرا نفس همواره مالک حقیقیت و اصل حرکت و بسیط و تقسیم ناپذیر است و همچنین نفس از نظر وی قادر به تذکر و یادآوری است و این ثابت می‌کند که نفس قبلا وجود داشته و چون از صورت معقول حیات بهره‌مند است، دارای فعالیتی ابدی و فناناپذیر و جاودانه می‌باشد.گستره‌ی بررسی‌های تاریخی، باستانی و فلسفی این رساله وام دار این است که همه‌ی ادیان و فلاسفه در مورد اینکهما روزی خواهیم مُرد هم عقیده‌ هستند، اما در چگونگی و نحوه‌ی حضور در آن دنیا تفاوت نظر وجود دارد. در واقع افلاطون سعی کرد که مستدلا نشان دهد که بنابر هر تصویری که از انسان داشته باشیم، حیات پس از مرگ ممکن است. مثلا‌ اگر کسی مانند افلاطون به حقیقیت روح انسان معتقد باشد، در این صورت می‌تواند معتقد باشد که جاودانگی ممکن است. زیرا مرگ فیزیکی لزوما به معنای پایان زندگی نیست و روح پس از مرگ باقی می‌ماند. لیکن اگر کسی دید مادی نسبت به انسان داشته باشد، حیات پس از مرگ را در صورتی ممکن می‌داند که خدای قادر مطلق و عالم مطلق وجود داشته باشد. در واقع خدایی که بتواند انسان‌ها را دقیقا همان‌گونه که قبل از مرگبودند، بیافریند. اگر کسی وجود خدا را انکار کند، یا او را دارای چنین قدرتی نداند که آنقدر قادر و مطلق هست که بتواند انسان را مانند قبل از مرگ بیافریند، در آن صورت است که حیات پس از مرگ ناممکن به نظر می‌رسد.کلید واژه ها: افلاطون، جاودانگی، نفس، روح، بدن مادی، زندگی پس از مرگ، تجرد نفس، مرگ، بقا، عالم روحانی، جوهر مجرد
  • تعداد رکورد ها : 2