جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
من لايحضره الفقيه المجلد 1
نویسنده:
محمد بن علی ابن بابویه؛ محقق: حسین اعلمی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب مَن لایحْضُرُه الفَقیه، ( به معنای کتاب کسی که در محضر فقیه نیست) دومین کتاب از کتب اربعه امامیه؛ اثر شیخ صدوق (د ۳۸۱ ق). این کتاب که مجموعه‌ای در حدیث است، با هدف گردآوری احادیث صحیح و موثق تألیف شده است تا پاسخگوی نیازهای شرعی کسانی باشد که به فقیه دسترسی ندارند. کتاب من لایحضره الفقیه، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر شیخ صدوق به شمار می‌رود. سبک نگارش آن، سبک رایج در قرون اولیه اسلامی است که فقهای شیعه فقط به روایت و نقل سخنان ائمه(ع) اکتفا می‌کردند. در این کتاب حدود ۶۰۰۰ حدیث گردآوری شده و بر خلاف کتاب کافی، فقط مشتمل بر روایات فقهی است. من لایحضر مورد توجه فقهای شیعه بوده و ایشان شرح‌های متعددی بر این کتاب نوشته‌اند. مشهورترین شرح آن،کتاب روضة المتقین نوشته مجلسی اول است. شیخ صدوق احادیث کتاب من لایحضره الفقیه را از کتب عالمان پیشین هم‌چون حریز بن عبدالله سجستانی و شیخ اجل حلبی و علی بن مهزیار اهوازی و احمد بن محمد بن عیسی و ابن ابی عمیر و برقی و حسین بن سعید اهوازی، استخراج و جمع‌آوری نموده است. موضوع این کتاب، مجموعه روایات اهل بیت(ع) درباره مسائل فقهی و احکام شرعی است و شیخ صدوق در این کتاب روایات فقهی را که از دیدگاه خود صحیح و معتبر بوده جمع آوری نموده است. کتاب من لایحضره الفقیه، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر شیخ صدوق به شمار می‌رود و به گفته علما و دانشمندان، از کتب اربعه معتبر شیعه محسوب می‌شود که تاکنون مرجع و محل استفادۀ مجتهدان، فقها و مردم بوده است. ده‌ها نفر از علما و فقهای شیعه آن را شرح و بر آن حاشیه زده و ترجمه‌هایی به فارسی از آن به دست داده‌اند. در میان آثار به دست آمدۀ شیخ صدوق، فقط کتاب من لایحضره الفقیه کتاب جامعی در فقه و احکام مذهب شیعه جعفری است. دیگر آثار وی معمولاً با نام موضوعی مزین شده و بیانگر احادیثی هستند که در آن رشته و موضوع موجود بوده است. یکی از ویژگی‌های مهم این کتاب آن است که اعتماد و اطمینان به صحت مطالب و روایات آن، به مراتب بیشتر از سایر آثار موجود وی است. شیخ صدوق این کتاب را به عنوان یک کتاب فقهی نوشته است تا در مسائل شرعی بدان عمل کنند، ولی سبک نگارش آن، سبک رایج در قرون اولیه اسلامی است که فقهای شیعه فقط به روایت و نقل سخنان ائمه(ع) اکتفا می‌کردند و به خود اجازه گفتن سخنی در برابر یا در کنار سخنان ائمه معصوم نمی‌دادند؛ چراکه آنان را مرتبط با مرکز وحی و معدن حکمت می‌دانستند. کتاب من لایحضره الفقیه دارای ۴ جزء (مجلد) است که در آمار ابواب و احادیث آن اختلاف وجود دارد. حاجی نوری می‌نویسد: "احادیث این کتاب ۵۹۶۳ حدیث است که ۲۰۵۰ حدیث آن مرسل است." محدث بحرانی می‌گوید: "کتاب من لایحضره الفقیه ۴ جزء است، که ابواب آن ۶۳۶ یا ۶۶۶ و احادیثش ۵۹۹۸ حدیث احصا شد". علت این اختلاف در تعداد احادیث، به دلیل کثرت تشابه بین فتاوای شیخ صدوق و بین روایات وارده در کتاب، و نیز شدت نظمی است که بین احادیث مسند و مرسل وجود دارد. محتوای جلد اول عبارتند از: کتاب صلاة در باب نماز، وضو، غسل، تیمم، فضیلت نماز، قبله، اذان و اقامه، اذان و اقامه و تعقیبات نماز.
أسرار الصلاة
نویسنده:
میرزا جواد آقا ملكي تبريزي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
چکیده :
کتاب شریف «اسرار الصلاة» نوشته‌ای است از عارف کامل و عالم عامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است، اصل کتاب به زبان عربی است و آقای رضا رجب زاده آن را به فارسی برگردانده است. موضوع کتاب همان طور که از اسم آن پیداست، در بیان رموز و اسرار نماز است و در سر هر یک از اعمال و آداب نماز، مطالب ارزنده‌ای را به خواننده ارائه می‌دهد.هر چند تبویب و فصل بندی کتاب بصورت حرفه‌ای انجام نگرفته و قسمتی از فصول آن شماره گذاری نشده است، اما با نگاهی کلی می‌توان دریافت که کتاب در سه بخش تدوین شده است.بخش اول: در مقدمات نماز . بخش دوم: در مقارنات و حقیقت نماز.بخش سوم: در تعقیبات نماز . ← بخش اول بخش اول در بیان بعضی از اسرار طهارت که مشتمل بر دو باب و چندین فصل است. باب اول: در اشاره به آنچه که عاقل را از تفکر در حقیقت طهارت لازم می‌آید. باب دوم: در آداب تخلی ، که دارای فصول متعددی است. فصل اول: در آداب ظاهری آن، چه واجب چه مستحب . فصل دوم: در عبرت و تفکر در این امر.فصل سوم: در وضو که دارای دو باب است. باب اول: در بیان بعضی از آداب ظاهری آن.باب دوم: در فضیلت مسواک زدن و فوائد و کیفیت و اوقات آن. فصل چهارم: در تیامن . فصل پنجم: در آداب دعا . فصل ششم: در عبرت هنگام رؤیت آب و استعمال آن. فصل هفتم: در بیان موارد وجوب وضو . فصل هشتم: در بیان غسل و حکمت آن.فصل نهم: در بیان حمام . فصل دهم: در گرفتن ناخن . فصل یازدهم: در گذاشتن ریش و گرفتن شارب . فصل دوازدهم: در بیان عطر زدن. فصل سیزدهم: در بیان تیمم . فصل چهاردهم: در بیان لباس پوشیدن. فصل پانزدهم: در مستحبات لباس پوشیدن. فصل شانزدهم: در بیان اوقات. فصل هفدهم: در اهتمام به اوقات شریفه . فصل هجدهم: در مکان نمازگزار . فصل نوزدهم: در آداب ظاهری مسجد . ← بخش دوم بخش دوم در خود نماز ، و دارای فصول متعددی است. فصل اول: در معنای نماز.فصل دوم: در بیان آیاتی که گویای این حقیقت است که مقصود از نماز تنها اعمال ظاهری آن نیست. فصل سوم: در بیان بعضی از آنچه از نماز معصومین علیهم‌السّلام رسیده است. فصل چهارم: در بیان احوالی که نماز بواسطه آن کامل می‌شود. فصل پنجم: در بیان رو به قبله نمودن.فصل ششم: در بیان لزوم خوف و فضیلت آن. فصل هفتم: در علاج خوف. فصل هشتم: در بیان خوف از سوء خاتمه کار انسان . فصل نهم: در بیان رجاء و امیدواری و حقیقت آن. فصل دهم: در اسباب رجاء و امیدواری. فصل یازدهم: درباره ی قیام. فصل دوازدهم: درباره ی نیت . فصل سیزدهم: در اذان و اقامه . فصل چهاردهم: در بعضی از اخبار شهادت بر ولایت و امارت مؤمنین برای علی بن ابیطالب علیه السلام. فصل پانزدهم: در حکم اذان و اقامه.فصل شانزدهم: استحباب با وضو بودن در اذان و اقامه. فصل هفدهم: در عبرت‌های اذان و اقامه. فصل هجدهم: در حقیقت نماز (این فصل گسترده‌ترین فصل کتاب است که از تکبیرات تا سلام بحث می‌کند). ← بخش سوم بخش سوم در تعقیبات نماز است.
أسرار الصلاة
نویسنده:
عبدالله جوادي آملي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الصفوة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
كتاب«أسرار الصلاة» در بيان اسرار اين عبادت بى‌بديل است كه با صبغه‌اى روايى، به زبان عربی، توسط آیت الله جوادی آملی در سال ۱۴۱۴ ق و در يك جلد تأليف گرديده و داراى نكاتى مهم و باارزش با توجهى ويژه به روايات معصومين عليهم السلام در اين زمينه مى‌باشد. كتاب‌هايى با همين اسم، توسط بزرگانى مانند شهید ثانی و امام خمینی (ره) و... نيز وجود دارد كه هر كدام از ويژگى خاصى برخوردارند. كتاب، داراى يك مدخل است كه توضيحاتى پيرامون سر و نيز جايگاه نماز را در بر گرفته است، سپس در سه بخش اسرار مقدمات نماز، اسرار اجزاى نماز و اسرار تعقيبات نماز به بيان توضيحات قابل توجهى پرداخته است. اسرار تكبيره الاحرام، اسرار نيت، سر قرائت، سر قيام و سر قنوت هم اجزايى هستند كه در بخش دوم به طور خاص بحث شده‌اند. مؤلف، در مدخل كتاب ابتدا اشاره به روايتى معروف در باره نماز دارد كه مى‌فرمايد: «إن قبلت قبل ما سواها و إن ردت رد ما سواها». بعد اسرار نماز را ستون اسرار دين مى‌داند كه رسيدن به آن اسرار باعث پى بردن به اسرار ساير عبادات خواهد بود و اين غايت تلاش و مجاهدت يك عارف است كه به اسرار آنچه كه عمود دين است پى برده و آن را مشاهده نمايد. ← معنای سر ايشان در ادامه وارد بحث ادبى كلمه «سر» شده و آن را در مقابل علن معرفى مى‌كند; چنان‌كه غیب در مقابل شهادت است. البته خود سر هم به دو صورت سر بحت و سر مقيد است; چنان‌كه غيب هم به دو صورت مقيد و مطلق مى‌باشد. مؤلف اضافه مى‌كند با اينكه سر به لحاظ مفهومى، روشن است و نيازمند تفسير نيست اما به لحاظ كنه در نهايت خفا مى‌باشد. ← اثبات سر داشتن هر چیز سر داشتن نماز هم دو دليل دارد كه بيان گرديده است. اما سر داشتن هر چيزى به دو حالت قابل اثبات است: يا دليل عقلى مشفوع به دليل نقلى دارد يا دليل نقلى مؤيد با دليل عقلى. ايشان در ادامه همين بحث را در دو مقام مذكور تعقيب مى‌نمايند. آيات ۵۲ اعراف، ۱۲۳ هود، ۲۱ حجر، ۷ منافقون و ۹۶ نحل، آياتى هستند كه در قسمت دلايل نقلى بدانها اشاره شده است. مؤلف، در پايان مقدمه به دسته بندى مطالب مذكور در آن پرداخته كه از شيوه‌هاى جالب وى در آثار گوناگونش مى‌باشد. ← سر نماز نماز، داراى حكمت، سر و آدابى است كما اينكه ساير عبادات نيز از اين سه مؤلفه برخوردارند، اما در نماز، حکمت، در نهايت عروج و نجات از جزع و زبونى مى‌باشد وادب آن بازگشت به اوصاف نمازگزار دارد; اعم از حضور قلب، خشوع، مواظبت از التفات به غير معبود و... اما سر نماز غير از اينهاست. آداب نماز مقدمه‌اى است براى رسيدن به اسرار نماز، زيرا اسرار نماز براى غير شخص داراى ضمير طاهر و صفاى باطن و قلب سليم ميسر نمى‌گردد. قرآن نيز اشاره مى‌نمايد به اينكه لا يمسه إلا المطهرون. براى نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئه‌اى است كه دست‌رسى به ما فوق خود ندارد; يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مى‌كند نمى‌بيند و خيال هم آنچه را كه براى عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمى‌كند. ← سر وضو ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه در باره نماز داشته‌اند، به روايت ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقی از امام صادق علیه السلام اشاره مى‌كند كه از امیر المؤمنین علیه السلام ادعيه وضو را نقل كرده و هر جمله‌اش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مى‌باشد. مؤلف مى‌گويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مى‌شود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرنده‌اى مانند علی بن ابی طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مى‌گردد. ايشان، براى اثبات باطن‌دار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كرده‌اند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مى‌باشد; پيامبر صلى الله عليه و آله نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم علیه السلام به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مى‌باشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحدیث آورده‌اند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است. وجود كامل براى وضو و آب در عرش و جريان آب از چشمه صاد كه نام يكى از سوره‌هاى قرآن هم مى‌باشد، از نكته‌هاى بازگو شده توسط مؤلف در اين قسمت مى‌باشند. ← سر تیمم ايشان، به مناسبت به بيان اسرار طهارت ترابیه يا همان تیمم نيز پرداخته و آن را اظهار تذلل در مقابل عزت محضه و تخضع در ساحت كبرياى صرف و تخشع در نزد قدرت مطلقه دانسته‌اند. ورود به صله‌هاى خمسه كه هر يك در بيان سر يكى از اجزاى نماز است، بعد از اين توضيحات شروع شده است. ← سر تكبيرات اولين صله، در اسرار تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد. مؤلف، مى‌فرمايد: صورت نماز يكى است و همه نمازگزاران در آن اشتراك دارند اما سيره و سيرت آن متفاوت مى‌باشد كه اين تفاوت باعث تفاوت نمازگزاران مى‌شود. مؤيد اين كلام روايت نبوى است كه مى‌فرمايد:«إن الرجلين من أمتي يقومان في الصلاة و ركوعهما و سجودهما واحد و أن ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض»، اين نشان‌گر تفاوت ماهوى در نمازهايى است كه افراد با درجات مختلف اقامه مى‌نمايند‌. روايت بعدى كه از امام موسی بن جعفر علیه السلام است، در بيان علت تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد كه ما مضمون آن را نقل مى‌كنيم; حضرت مى‌فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله وقتى به معراج مى‌رفت هفت حجاب را از سر راهش برداشت كه با رفع هر حجابى تكبيرى گفت و خداوند بدين وسيله او را به منتهاى كرامت نايل نمود. اين روايت نيز همان گونه كه ملاحظه مى‌شود بيان‌گر سرى از اسرار تكبيرات است. ← انواع حجاب مؤلف، در اين‌جا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نموده‌اند كه عبارتند از: حجاب نورانی و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانی همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مى‌گردد. سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالى‌تر گرديد، ادراك آن حجاب برايش ميسر مى‌گردد. تكبيرات هفت‌گانه آغاز نماز براى خرق حجاب‌هاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزديك مى‌گردانند. البته اين حال مختص پيامبر صلى الله عليه و آله نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبد الله انصاری از امير المؤمنين عليه السلام بر اين مضمون دلالت واضحى دارد. اين روايت در جلد ۵ جامع احادیث الشیعه آمده است. مؤلف، در فقه الحديث اين روايت اوصاف جماليه خداوند را عين اوصاف جلاليه مى‌داند و مى‌فرمايد: با اينكه تكبير از اوصاف ثبوتيه جماليه است، لكن بازگشتش به اوصاف سلبى جلاليه مى‌باشد، زيرا تكبير، تنزيه خداوند از اوصاف ممكن است. ايشان به اسرار ديگرى با استناد به روايات ديگر در باره تكبيرات هفت‌گانه افتتاحيه اشاره كرده و آنها را غير منافى با آنچه ذكر شد مى‌دانند. ← سر نيت ابتدا، در اين صله، مفهوم نیت بازگو شده است; به اين صورت كه منظور از نيت، قصد عنوان، مانند صلاة ظهر يا عصر يا مانند اداى دين در امر معاملى نيست كما اينكه مراد، قصد وجه مثل وجوب يا استحباب نيز نمى‌باشد بلكه مراد، خصوص قصد قربت به خداوند سبحان مى‌باشد، زيرا اين قصد، مدار بحث‌هاى عرفانى، كلامى و اخلاقى پيرامون صلاح و فلاح قلب مى‌باشد. در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه ۲۶۴ بقره كه مى‌فرمايد:«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس» يا آيه ۲۶۵ بقره كه مى‌فرمايد:«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل» و آيه ديگر كه گوياتر از اين دو آيه است، آيه ۱۶۳ و ۱۶۲ سوره انعام است كه مى‌فرمايد:«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين». از روايات هم ما به يك روايت كه در كتاب ذكر شده، اشاره مى‌كنيم و آن روايت حضرت علی علیه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرمود:«لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود; با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود. براى نيت درجاتى و براى صحت مراتبى است، اگر چه در اصل امتثال مشترك مى‌باشند. ← سر قرائت آنچه در نماز معتبر است، قرائت فاتحة الکتاب و سوره است كه در دو ركعت اول معتبر بوده و در ركعت سوم و چهارم واجب نمى‌باشد. روايت مشهور از پيامبر صلى الله عليه و آله در اين زمينه چنين است:«لا صلاة إلا بفاتحة الكتاب». از اشاراتى كه به اسرار موجود در آيات قرآن، شده، آيه ۴ سوره زخرف است كه مى‌فرمايد:«إنا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و إنه في أم الكتاب لدينا لعلي حكيم». مؤلف با بيان تفسير اين آيه و توجه به تك تك فقرات آن جنبه سر بودنش را روشن مى‌سازد. ايشان نظام عينى را مبتنى بر عليت و معلوليت مى‌داند و در اين رابطه به روايتى از امام على عليه السلام نيز استناد مى‌جويد و در معناى آن روايت مى‌فرمايد: هر موجودى كه وجودش عين ذاتش نباشد، معلول خواهد بود، به خاطر آنكه وجودش محض ذاتش مى‌باشد و شكى در لزوم قوى بودن علت از معلول نيست و با اين وجود بعضى از اهل معرفت گفته‌اند«بسم الله» از سوى بنده به منزله«كن» از سوى رب مى‌باشد. از ديگر مطالبى كه در مورد«بسم الله» گفته شده، اين است كه«بسم الله» به اسم اعظم از قرابتى كه سفيدى چشم به سياهى آن دارد نزديك‌تر است. پس يك نمازگزار بامعرفت كه مراعات آداب نماز را كرده و با حكمت آن آشناست، يقينا با توجهى تام اين جمله را بر زبان جارى كرده و آن را به منزله«كن» از سوى خداوند متعال مى‌شمارد. توجه به اسرارى كه در تك تك آيات سوره حمد وجود دارد، باعث عروج يك نمازگزار مى‌گردد. صيغه متكلم مع الغير بودن نعبد و نستعين از نكاتى است كه مفسران و بزرگان از علما، در مورد آن به اظهارنظرهاى باارزشى دست زده‌اند; مؤلف، نيز در اين‌جا به اين احتمال اشاره مى‌كند كه نمازگزار با اين تعبير خود را در رديف ساير عبادت كنندگان قرار مى‌دهد; چرا كه امر خداوند در آيه ۴۳ سوره بقره اين است كه:«و اركعوا مع الراكعين». اما آنچه از مجلسی اول در اين‌جا نقل شده جالب‌تر است و آن اينكه قلب و ساير اعضا و جوارح مؤمن به امام خود كه همان عقل قاهر است، اقتدا نموده‌اند، زيرا مؤمن به تنهايى جماعت است. ← سر قيام، ورکوع و سجود نماز، همان گونه كه ذكر و قولى دارد، حال و فعلى هم دارد كه هر يك از آنها داراى سرى مى‌باشند. مؤلف، مى‌گويد: همان گونه كه قبلا گفتيم براى رسيدن به اسرار نماز تنها راه، كشف صحيح و نقل معتبر مى‌باشد و عقل راهى براى پى بردن بدانها ندارد. حالات نماز، اعم از قیام و رکوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر صلى الله عليه و آله در معراج پيدا كرده; بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله«ص و القرآن ذي الذكر» بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به اين صورت مى‌باشد:«أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا». ← سر قنوت، تشهد و تسليم سر قنوت، تشهد و تسلیم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اين‌جا مى‌فرمايد: شكى نيست كه نظام تكوين بر طاعت و هدايت استوار بوده و مجالى براى عصيان و گمراهى نيست، زيرا زمام تمام موجودات به دست خداوند و او نيز بر صراط مستقیم است و هر چيزى كه زمامش به دست صاحب صراط مستقيم باشد، ناچار هدايت شده خواهد بود; آيه ۵۶ سوره هود نيز بر آن دلالت دارد كه مى‌فرمايد:«ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيم» و آنچه از گمراهى و عصيان در موجودات مشاهده مى‌شود، همگى در عالم تشریع مى‌باشد. عباداتى مانند نماز نيز براى تطابق اين دو نظام; يعنى نظام تكوين و تشريع معين گرديده‌اند و به همين جهت در نماز افعالى وجود دارد كه تمثل نظام تكوينى مى‌باشند; از جمله اين حالات قنوت است كه عبارت از ابتهال و تضرع مى‌باشد. ← اسرار تعقيبات نماز تعقیبات نماز هم داراى اسرارند كه دعا لب آنها بوده و شروع و پايان نماز با دعا نشان از حال بندگى براى خداوند سبحان دارد.
استخفاف نماز
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
  • تعداد رکورد ها : 4