جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نقد سلوک نردبانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
مقایسه زمینه های سلوک از نظر علی صفایی حایری و اکهارت تله
نویسنده:
سهراب سحابی؛ استاد راهنما: سیده فاطمه زارع حسینی؛ استاد مشاور: حسین باغگلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
علی صفایی حائری فقیه ، عارف و دین پژوه مسلمان شیعی ایرانی و اکهارت تله معلم معنوی مسیحی آلمانی هر کدام به روش های خود اما در انتها به یک راه حل مشترک برای برون رفت بشر از اصلی ترین مانع رشد خود در اخلاق فردی، ارتباطات اجتماعی ،مدیریت در سطوح گوناگون و روابط بین الملل می رسند که می تواند این رهنمود علاوه بر کارایی در عمل نمونه ای بارز از وحدت ادیان ، عرفان ، فلسفه و اخلاق باشد .تفاوت نمایان در این دو اندیشه کلی نگری و شروع از گزاره های دینی به عنوان پیش فرض در تفکر علی صفایی حائری ست و راه حل ریشه ای ، دقیق ، جامع و بسیار ساده در مکتب اکهارت تله است .این نقطه ی مشترک در بررسی نمونه هایی از اندیشه ی تعدادی از عارفان ، فیلسوفان ، معلمین اخلاق ، متون مقدس در ادیان سامی ، ادیان ایران پیش از اسلام ادیان هند و خاور دور ، نظریه های روانشناسی و در اندیشه معلمین معنوی حاضر در سطح جهان مورد نقد و ارزیابی قرار می گیرد.
مقایسۀ زمینه‌های سلوک عرفانی از دیدگاه علی صفایی حائری و اکهارت تُله
نویسنده:
سهراب سحابی ، سیده فاطمه زارع حسینی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
علی صفایی حائری، روحانی و متفکر معاصر شیعی، و اکهارت تُله (Eckhart Tolle)، از صاحب‌نظران مسیحی معنویت در عصر حاضر، در مقام دو اندیشمند پرآوازه دربارۀ زمینه‌های سلوک عرفانی و چگونگی رفع موانع رشد انسان، آراء و دیدگاه‌هایی خاص ابراز کرده‌اند. مقایسۀ اندیشۀ این دو شخصیت دربارۀ زمینه‌های سلوک عرفانی که به دو فرهنگ دینی، فضای فکری، اقلیم جغرافیایی و زبانی متفاوت تعلق دارند، موضوع اصلی این پژوهش است. با اتخاذ رویکردی مقایسه‌ای، پدیدارشناسانه و فارغ از جانبداری، و از طریق مراجعه به نوشته‌ها و اظهارات ایشان می‌توان به جست‌وجو، کشف و تبیین دیدگاه‌ها و مقایسۀ آن‌ها پرداخت و به نتایجی قابل اعتنا رسید. فرض بر این است که اگرچه این دو در طرح پیش‌فرض‌ها نقاط مشترک کمتری دارند، در تشخیص منبع اصلی اختلال در زندگی بشر دارای اتفاق نظرند و در ارائۀ راه‌حل هم به نتایجی مشابه رسیده‌اند. طبق نتایج به‌دست‌آمده، به نظر می‌رسد که علی صفایی حائری در تبیین اندیشه‌اش به‌دلیل بسندگی به گزاره‌های شیعی دچار کلی‌گویی شده و منظومۀ فکری او که شامل طرح جامعی از دین می‌شود، با مؤلفه‌هایی چون استناد، اصالت، هماهنگی و ارتباط، و ارائۀ الگویی منحصربه‌فرد در تاریخ ادیان با تناقض درونی همراه است، حال آنکه اکهارت تُله به راهکارهایی دقیق، بسیار ساده و مؤثر و فارغ از هر فرهنگ و اقلیم خاص دست یافته است.
صفحات :
از صفحه 195 تا 216
مقایسه تطبیقی سیر کمال جویی در عرفان و روان شناسی یونگ
نویسنده:
میرباقری فرد سیدعلی اصغر, جعفری طیبه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سلوک عرفانی یکی از شاخص ترین طریقه هایی است که در آن، فرد آگاهانه در مسیر خودشناسی گام می نهد؛ مسیری که غایت آن از همان آغاز مشخص و منازل و مراحل آن کاملا تبیین شده است. در این طریقه، سالک تحت تعلیم پیری راهدان و فرزانه، دشواری های راه را پشت سر می گذارد و در نهایت به توحید می رسد. از دیدگاهی کلی، سلوک عرفانی را می توان با «کهن الگوی فرایند فردیت» یونگ به طور تطبیقی مطالعه و مقایسه کرد. البته باید در نظر داشت که فرایند فردیت یونگ کاملا ناخودآگاه است که او آن را از مطالعه بر روی خواب ها و اساطیر و افسانه ها استنباط، و مراحل آن را تدوین کرده است؛ ازاین روی ساختاری کاملا ساده و بدوی دارد. درحالی که سلوک عرفانی آگاهانه است و مراحل و منازل آن دارای دقت و جزئیات فراوانی است. با وجود این، چارچوب کلی آن، همان است که یونگ برای کهن الگوی فرایند فردیت روانی تبیین کرده است. همین امر، مقایسه تطبیقی میان این دو مقوله را ممکن و مشابهت ها و تمایزات میان آن ها را مشخص کرده است.
صفحات :
از صفحه 163 تا 195
الاسرار الالهیه والفیوضات الربانیة
نویسنده:
السید عبدالأعلى السبزواری؛ اعداد ابراهیم سرور
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار المتقین,
چکیده :
کتاب حاضر یک کتاب عرفانی اخلاقی است که مراتب سیر و سلوک را برای سالک الی الله تبیین می کند و با ذکر فضایل اخلاقی و تبیین مفهوم معرفت نفس شخصی که در طریق عرفان قرار گرفته است را با ذکر فضایل اخلاقی و تبیین آن راهنمایی می کند تا در این مسیر قدم بردارد...
معناشناسی همت در مثنوی مولوی
نویسنده:
اسماعیل سلیمانی ساردو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مثنوی مولوی دربردارنده دقیق ترین رهنمون ها برای عروج به عالم ملک و ملکوت است و مولانا، بزرگ مرد عالم عرفان عملي در آن اثر سترگ و ارزشمندش به مبحث همت عنایت خاصی دارد. این واژه ، پنجاه و يك بار در مثنوی آمده است چرا که از منظر وی اصل و اساس هر حرکت وجنبشی در سیر صعودی، همت است و دير يا زود رسيدن به مقامات و احوال و سرانجام به غايت مقصود و كمال مطلوب، به مقدار همت و توجه قلب صوفي بستگی دارد. همت در مثنوي، معادل اراده، بلند نظري و بلند طبعي و دعاي خير پير و عامل حركت به كار رفته است.مراحل همت از ديدگاه مولانا؛ ترك لذت‌هاي نفساني دنيا، عدم توجه به نعمت‌ها و وعده‌ها و خدا خواهي مطلق است.و قلب صاحب همت با همه قواي روحاني خود متوجه حضرت حق، و مست حق بيني است. بنابراین، مؤلفه‌های اصلی همت، قوه ي روحاني، توجه قلب و درک كمال است از دست آمدهای مهم همت رسیدن به مرتبه عشق و درک مقام جمع است که سالک را به رتبه خلیفگی و تصرف در جان ها سوق می دهد تا سالک قدر وقت را بداند و واسطه فیض الهی شود. مولوی به سالك نوآموز سفارش می کند که در مسیر رسیدن به حق و حقیقت از همت شيخ، مدد گيرد. مولانا معتقدست که توجه و علاقه به دنيا ، توقف در راه سلوك ، عدم تلاش و كوشش و صبر در هجران یار از مصاديق پست همتي است و سالك بايد در طريق صعب سلوك از انها دوري گزيند.
مقایسه‌ی تحلیلی نگرش و سلوک مولانا و کارلوس کاستاندا
نویسنده:
لیلا میرمجربیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر پژوهشی است تحلیلی _ توصیفی درباره آثار و آموزه‌های عرفانی «مولانا جلال الدین محمد بلخی»، بزرگ مرد عرفان اسلامی و «کارلوس کاستاندا»؛ متفکر مردم‌شناس و نظریه پرداز عرفان تجربی ناحیه مکزیک و آمریکای لاتین که مطالعات و تجربیات خود را درباره تعالیم عرفانی استادش «دون خوان» و چگونگی سیر و سلوک او شرح می‌دهد. «دون خوان» طبیب سرخپوستی است که با تکیه بر معرفت شهودی، جهان‌های لایه لایه زندگی را به شرح باز می‌نماید و چگونگی وصول آدمی را به کمالات و کرامات از طریق تکیه بر کار مداوم، ریاضت، تمرکز، خودشناسی، استفاده از تقابل شخصیت‌های اجتماعی و نظایر آن بیان می‌کند. او معرفت و عشق را به منزله آتشی درونی می‌ستاید، آتشی که موجب می‌شود تا انسان‌ها جهان‌های باطنی خود را یکی پس از دیگری پس پشت اندازند و صاحب اسرار و کرامات متعالی شوند.این تجربیات که مجموعه‌ای است از تعالیم عرفانی حلقه‌ای از سرخپوستان «یاکی» بازمانده قوم «تولتک»؛ در دوازده کتاب فراهم آمده است. نگارنده می‌کوشد تا با معرفی شخصیت و مشرب فکری و عملی «کاستاندا» و تطبیق آن با آموزه‌ها و اندیشه-های عرفانی «مولانا» به نقاط تشابه و تفارق این دو جهان‌بینی بپردازد.
عرفان عملی و سلوک الی‌الله در نهج‌البلاغه و مثنوی
نویسنده:
مجتبی برفه ای
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که مولانا به شریعت اعتقادی استوار دارد و همواره طریق اعتدال را پیش می گیرد، اشتراکات عرفانی بسیاری را در انچه که در مثنوی مطرح می کند با آنجه که علی (ع) در نهج البلاغه بیان فرموده است، می توان یافت و سرانجام اینکه، اگرجه عرفان با دین یکی نیست اما ریشه در دین دارد با این تفاوت که آنچه دین مطرح می کند،با توسع و تأویل، در عرفان شاخ و برگ بیشتری پیدا می کند و الا عارفان بزرگ همواره به آیات و احادیث و سنت پیامبر و صحابه تأسی می جویند و به خصوص عارفی چون مولانا که مثنوی اش چیزی جز تفسیر قران و حدیث نیست.
پژوهشی در شرح بدایات خواجه عبدالله انصاری
نویسنده:
فاطمه بوستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار به لطف خدا و عنایت خاصه معصومین علیهم السلام فراهم آمده است. که ابتدا به زندگینامه و دیدگاه و آثار خواجه عبدالله انصاری پرداخته آنگاه به بررسی عرفان و رابطه آن با اخلاق و سیروسلوک عرفانی از دیدگاه اسلام وسپس به شرح بدایات می پردازد.رساله با تمسک به چهارده معصوم علیهم السلام متشکل از چهارده فصل می باشد. که در فصل اول کلیات تحقیق تبیین شده و در فصل دوم زندگینامه خواجه عبدالله بررسی گردیده و در فصل سوم رابطه عرفان با اخلاق و در فصل چهارم سیروسلوک و آداب و مراحل آن در اسلام مورد ارزیابی قرار گرفت. از فصل پنجم تا چهاردهم نیز بدایات را شرح می دهد. که شامل ده باب است از قبیل، یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، تذکر، اعتصام، فرار، ریاضت و سماع می باشد و در پایان فصول نتیجه گیری می شود. این نوشتار حاصل پژوهشی است که به روش کتابخانه ای با جمع آوری منابع و گرد آوری داده ها و با مطالعه به صورت فیش برداری پس از بررسی های منابع مرتبط با موضوع انجام گردیده است و هدف پژوهشگر رسیدن انسان به معرفه الله و نائل شدن او به مقام قرب الهی و لقاء الهگ می باشد.سالک در عرفان عملی در طی مراحل ومنازل محتاج انسان کامل است که او را مراقبت نماید و از راه و رسم منزل ها آگاهش کند و به معشوق حقیقی (الله) راهنمایی کند. با توجه به انحراف و انحطاطی که انسانها و جوامع بشری را در برگرفته تنها راه نجات و رستگاری صراط مستقیماست که پیروی از قرآن و عترت پیامبر علیهم السلام می‌باشد.
مبانی نظری "خودشناسی" در مثنوی
نویسنده:
محمدرضا رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی‌تردید، شناخت «هویت»آدمی، یعنی «کیستی و چیستی خود»، یکی از دلمشغولی‌های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تا کنون بوده است. از این‌رو، دانشمندان از زاویه‌ها و چشم‌اندازهای مختلف علمی و با رویکردهای متفاوت، همواره کوشیده‌اند تا چارچوبی نظری برای این مسئله ترسیم و تبیین نمایند. در عرفان اسلامی نیز این بحث زیر عنوان «معرفت نفس یا خودشناسی» مجال طرح و بررسی می‌یابد.«خودشناسی» در رهیافت عرفانی همواره یکی از مهم‌ترین مباحث و مسائل هر نظام عرفانی تلقی شده و در اغلب طریقت‌های عرفانی معرفت حق و معرفت نفس قرین و همدوش دانسته شده است به گونه‌ای که از بین راه‌های خداشناسی، عارفان نه تنها راه انفسی را برتر از راه آفاقی می‌دانند بلکه وصول به حق را جز از رهگذر خودشناسی میسر نمی‌دانند.نوشتار حاضربا رویکرد عرفانی، تبیین مبانی معرفتی مولانا جلال‌الدین بلخی، عارف برجسته قرن هفتم را در مواجهه با مسئله «هویت شخصی» بر عهده دارد.مولانا در پاسخ به چیستی انسان و دیگر سوالات مطرح‌شده از این دست، از دو منظر هستی‌شناسی ـ معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی عرفانی پاسخ می‌دهد. از نگاه هستی‌شناسی مولانا معتقد است انسان‌ها تا هنگامی که در سطح آگاهی پدیداری به سرمی‌برند از حقیقت هستی بی‌خبرند و نیست را هست و هست را نیست می‌پندارند. تنها با تسلیم به مطلق شدن می‌توان به حقیقت هستی (مطلق) رسید و براساس همین رهیافت از منظر انسان‌شناسی به انسان از منظر پیوندش با مطلق می‌نگرد و آدمی را دارای ماهیتی متعین و متشخص نمی‌داند. آنچه انسان‌شناسی عرفانی در باب آدمی می‌گوید مبتنی بر نوعی تجربه خاص از وجود انسان و نوعی معرفت نسبت به سرشت و حقیقت او در پیوند با امر متعالی است که با تجربه خاصی به نام «تجربه عرفانی» در پیوند است که از راه تجربه عادی مقدور و میسور نیست و تنها از رهگذر شکستن چارچوب آگاهی و شاکله‌های مفهومی متعارف صورت می‌پذیرد. به موجب این رهیافت، شناخت حقیقی «خود» تنها از رهگذر «نفی خود» امکان‌پذیر است؛ حالتی که در آن هم? تمایزات «فاعل شناسا و متعلق شناسایی» از میان برمی‌خیزد و اراده و آگاهی و عقل انسان در وجودی برتر استحاله می‌یابد. مولوی این حالت را تنها راه رسیدن به «خودشناسی» و «خداشناسی» محسوب می‌کند و آن را فنای فی‌الله می‌نامد.مولانا برای رسیدن به این ساحت از فقر کامل هیچ نخواستن، هیچ نداشتن و هیچ ندانستن را توصیه می‌کند و درنهایت به عشق می‌رسد و این عشق را هم علت فنا و نیستی می‌داند و هم معلول آن.روش این پژوهش کتابخانه‌ای و براساس رجوع به منابع اصلی است. و تحلیل اطلاعات و داده‌های فراهم‌آمده براساس طرح تحقیق و فصول مختلف آن، پژوهش را به اهداف خود نزدیک کرده است.