جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 22
گونه‌شناسیِ گزاره‌هایِ تربیتی در احادیث
نویسنده:
رخساره قصوری درگاهی ، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی ، بختیار شعبانی ورکی ، مجتبی الهی خراسانی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
بهره‌گیری از احادیث در تحقیقات تربیت اسلامی، مستلزم شناسایی ظرفیت و دسته‌بندی گزاره‌های تربیتی آن‌هاست تا پراکندگی و گسیختگی مفاهیم دینی، انتخاب و سازماندهی سلیقه‌ای آن و قرار گرفتن مفاهیم در جایگاه نامناسب را کاهش دهد. لذا باید از ورای پیچیدگی دلالی و سبک‌های بیانی متنوع، به یافته‌های مطمئنی از آموزه‌های تربیت اسلامی دست یافت تا ظرفیت مفهومی احادیث در عرصه‌های گوناگون ناظر به تربیت، اعم از: استنباط و فتوا، نظام‌سازی، علم دینی، مدیریت و برنامه‌ریزی، قانون‌گذاری، آسیب‌شناسی، اقدامات رسانه‌ای، تبلیغی، ترویجی و هنری، روندهای اصلاحی، روشن و قابل استفاده گردد. تحقیق حاضر با درک اهمیت این مسئله، تلاش دارد با روش توصیف و تحلیل الگوی مفهومی و بافت دلالی گزاره‌های تربیتی در حجم نمونه قابل توجهی از احادیث، گونه‌های آن‌ها را شناسایی و بر اساس ساختار مفهومی، آن‌ها را دسته‌بندی کند. این تحقیق نشان داد گزاره‌های تربیتی احادیث، در دسته‌های کلانِ: القایی، تعمیق، گرایشی، سلبی، بینشی، ساختاری، ایجابی، شناخت ابزاری، تفصیلی و زمینه‌ای جای می‌گیرد و هر کدام از این دسته‌ها به زیرمجموعه‌های جزئی‌تری قابل تقسیم است.
روایت پداگوژیکی هوشیاری بدنمند در عصر ‌‌پسافروکاست‌گرایی: گسست‌ناپذیری ذهن – بدن- جهان
نویسنده:
زینب مهدوی ، بختيار شعباني وركي ، طاهره جاویدی کلاته جعفرآباد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی این مقاله، روایت پداگوژیکی هوشیاری بدنمند از منظر عصب پدیدارشناسی است. بدین منظور، نخست؛ روایت پداگوژیکی مواضع فروکاست‌گرا نسبت به پدیدۀ هوشیاری، مورد تحلیل و نقد قرار گرفتند. مهم‌ترین این جریان‌ها، دوگانه‌انگاری و نظریۀ فیزیکالیسم حذف‌گرا هستند. دوگانه‌انگاری با طرح گسست ذهن و بدن، به بحث‌های چالش‌برانگیز شکاف تبیینی در دوره‌های بعد انجامیده است و نظریۀ حذف‌گرا، با حذف هوشیاری، حالات ذهنی و آگاهی را به فرآیندهای عصبی، منحصر کرده است. در برابر این دیدگاه‌ها، در رویکرد عصب پدیدارشناسی تصریح شده است که هوشیاری بدنمند با به ‌رسمیت ‌شناختن تجربه‌های اول شخص و جنبه‌های عاطفی-احساسی یادگیرندگان، برتر‌انگاری ذهن را اصلاح می‌کند، و با عبور از ساختارهای سنتی و جزمی، اشکال حذف هوشیاری و فروکاهش آن به مغز، از پیش ‌تعیین‌شدگی اخلاق و تغییرات اجتماعی موجود در سیستم عصبی از ابتدای تولد را آشکار می‌نماید. آنگاه با نظر به سه چرخه؛ تنظیم ارگانیسمی کل بدن یا سیستم عصبی خودگردان، پیوند حسی-حرکتی بین ارگانیسم و محیط و چرخۀ تعامل بین‌الاذهانی، استلزام‌های هوشیاری بدنمند برای پداگوژی را به ‌مثابۀ بدیل مطرح می‌کند. بنابراین، جریان پداگوژیکی، غیرخطی، نوخاسته و آشوب‌گونه است که در آن، مونولوگ (تجربه‌ها و برداشت‌های اول شخص و ‌‌گفت‌وگوهای درونی فرد با خود) در فرآیندی پویا و یکپارچه به دیالوگ تبدیل می‌شود. در چنین شرایطی، ‌نه‌ تنها ارتباط پداگوژیک از قاعده‌ای ایستا، خطی و از پیش‌ تعیین شده پیروی نمی‌کند بلکه از هر آنچه بر پیروی کورکورانه و تقلید پافشاری نماید، روی برمی‌تابد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 62
 برنامه درسی خودآفرین در عصر شیوع جهانی کووید- 19 و کرونازیستی
نویسنده:
بختيار شعباني وركي ، علیرضا هوشمند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هم‌ زمان با شیوع ویروس کووید-19 و بیماری کرونا، حوزه¬های مختلفی از جمله آموزش تحت تأثیر قرار گرفتند. دغدغه ادامه جریان آموزش در چنین شرایطی به همراه احتمال مزمن شدن یا تأثیرات آن در دوران پسا¬کرونا دو نظام عمده آموزشی کشور در آموزش و پرورش و آموزش عالی را بر آن داشت تا به ادامه کار در بستر فضای مجازی و نرم¬افزاری بپردازند. در این مقاله، رویکرد¬ متداول با نظر به ویژگی¬های آن نشان داده شده است که این ویژگی‌ها عبارتند از؛ بخشی‌نگر، استاندارد شده، متمرکز، رشته¬ای، از پیش تدوین‌ شده، مبتنی بر روابط خطی و ثابت شکل‌‌دهنده ماهیتی برای برنامه درسی با عنوان «برنامه درسی مرداب» که یارای مواجهه با شرایط غیر منتظره را ندارد. در ادامه، به زمینه¬های مربوط به دشواریهای برنامه درسی کنونی از قبیل عدم توجه به موقعیت، پیچیدگی، خلق¬الساعه¬گی، آشوبناکی، مرکزگریزی و شبکه¬ای در کنار مسائلی از قبیل شرایط و زیرساختهای ضعیف یا نا¬کافی، مهارت¬های نابسنده افراد برای اقدام در چنین شرایطی، مسئله دسترسی به وسایل مورد نیاز از قبیل ابزارها، اینترنت و محدودیتهای ناظر بر فضای مجازی و رسانه¬ها پرداخته‌ است. در پایان، با نظر به مفروضه‌های عصب ‌پدیدارشناسی، برنامه درسی خودآفرین به‌ مثابه رویکردی تمام‌نگار و متناسب با استلزام¬های جهان پیچیده، نامتعین، شبکه¬ای و تراپیوسته برای مواجهه با مسائل آموزشی مرتبط در دوره کرونازیستی ارائه ‌شده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 27
 نقد روش‌شناختی رویکرد ترکیبی ناروائز در تربیت اخلاقی
نویسنده:
عماد حاتمی گروه ، ابوالفضل غفاری ، خسرو باقری نوع پرست ، بختیار شعبانی ورکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش نقد روش‌شناختی رویکرد ترکیبی ناروائز در تربیت اخلاقی است. برای این منظور نخست بر اساس الگوی معینی استلزام‌های روش‌شناختی ترکیب راهبردها مد نظر قرار گرفت. سپس بر اساس این الگو، هدف و روند گزینش رویکردهای مبدأ، سطح و نوع ترکیب، ساختار و معانی اصطلاحات بکار رفته در رویکرد ناروائز و رویکردهای مبدأ و وجود یا فقدان فرازبان در رویکرد ناروائز ارزیابی و نقد شده است. نتایج حاکی از این است که ساختار رویکردهای مبدأ به لحاظ مبنایی متعارض هستند، با این حال ناروائز به کشف یا ساخت فرازبان یا زبان مشترکی اقدام نکرده است و فقط اصطلاحاتی از دو رویکرد را به طور افقی در کنار هم قرار داده است؛ به نظر می‌رسد که برخلاف ادعای او، در عمل، ترکیبی صورت نگرفته است. علاوه بر این بررسی محتوا و معانی اصطلاحات بکار رفته در دیدگاه ناروائز و رویکردهای مبدأ نشان می‌دهد که این اصطلاحات در واقع همان رویکرد تربیت‌منش را ارائه می‌دهند یا حداقل تقریر دیگری از رویکرد تربیت‌منش ارائه شده است. بنابراین ترکیب ارائه شده توسط ناروائز از لحاظ سازواری با چالش جدی مواجه است و ترکیبی التقاطی دارد.
صفحات :
از صفحه 145 تا 159
محیط یاددهی ـ یادگیری کل‌نما: گذر از عصب‌فلسفه به عصب‌پدیدارشناسی
نویسنده:
حسین شرفی ، بختيار شعباني وركي ، محمد سعید عبدخدایی ، علی مقیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی این مقاله تبیین نابسندگی و دشواری‌های نظریه‌ی عصب‌فلسفه، در ترسیم چارچوب محیط‌های یاددهی - یادگیری و پیشنهاد بدیلی برای رفع این دشواری‌هاست. بنابراین نخست چشم‌انداز نظریه‌ی عصب‌فلسفه به محیط‌های یاددهی - یادگیری مورد بررسی و نقد قرار گرفته است، آنگاه با ابتنای بر رویکرد عصب‌پدیدارشناسی وارلا و با نظر به دیدگاه انتگرال، محیط یاددهی - یادگیری کل‌نما پیشنهاد شده است. مهم‌ترین ویژگی‌های این رویکرد در محیط‌های یادگیری عبارت‌اند از: نگرش کل‌نگر و یکپارچه به حیات پیچیده‌ی آدمی، درنظرگرفتن روابط علّی و متعامد ذهن، بدن و محیط یادگیری و توجه هم‌زمان به عین و ذهن و همه‌ی لایه‌های پیدا و پنهان آن، با به‌کارگیری تلفیقی روش‌شناسی‌های اول و سوم شخص در خصوص مؤلفه‌های اساسی محیط‌های مذکور یعنی تدریس، ارتباط معلم و یادگیرنده، ارزشیابی و برنامه درسی به عنوان یک کل یکپارچه.
صفحات :
از صفحه 5 تا 34
فضای عمومی ماکسین گرین فراتر از حصارهای آموزش و پرورش استاندارد
نویسنده:
افسانه عبدلی ، بختیار شعبانی ورکی ، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی ، محمدرضا آهنچیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی این مقاله «بازنمایی دیدگاه‌های ماکسین گرین درباره فضای عمومی و دستاوردهای مهم آن برای بازاندیشی در رفتار تربیتی در مدارس» است؛ بنابراین نخست بر این نکته تأکید شده است که فضاهای عمومی، مکان‌های مهمی برای بحث، تبادل آزادانه‌ی افکار و اطلاعات، بدون هرگونه ترس و تهدید درباره‌ی طیف وسیعی از تناقض‌ها، اختلاف‌ها و ابهام‌های انسانی هستند که هر فرد در عین این‌که صداهای دیگران را می‌شنود، صدای خود را منعکس می‌کند. آنگاه، ضمن توصیف و نقد فضای تربیتی حاکم بر مدارس فعلی، با ابتنا به اندیشه‌های گرین تصریح ‌شده است که «فضای عمومی می‌تواند بستر تازه‌ای را برای فراتر رفتن از استانداردهای آموزشی فراهم کند و زمینه‌ساز تحقق عاملیت، آزادی، دموکراسی و جهان مشترک در تربیت فراگیر باشد».
 یادگیری بدنمند: نقد رویکرد عصب‌پژوهی فلسفی به شناخت و یادگیری
نویسنده:
بیژن بابایی ، بختيار شعباني وركي ، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی ، علی مقیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش، نقد منظر عصب‌پژوهی فلسفی چرچلند درباره یادگیری بدنمند رادیکال است. برای دستیابی به این هدف، نخست تحلیلی از مواضع فیزیکالیستی عصب‌پژوهی فلسفی و دشواری‌های آن ارائه شده است. سپس، رویکرد عصب‌پدیدارشناختیِ وارلا و ماتورانا به‌مثابه بدیل رویکرد رادیکال به یادگیری بدنمند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف، با ابتنا به رویکرد عصب‌پدیدارشناسی، مواضع رویکرد فیزیولوژیکی عصب‌پژوهی فلسفی مورد نقد قرار گرفته است. در این بررسی نشان داده شده است که از منظر چرچلند مشاهده‌گر بیرونی با آگاهی از کارکرد و یا ارگانیزم مغز می‌تواند به همه دانشی که این ارگانیزم واجد آن است، دست یابد. در حالی که در رویکرد عصب پدیدار شناسی وارلا، یادگیریِ بدنمند صرفاً مبتنی بر آگاهی ما از مغز نیست. این دیدگاه به‌رغم پذیرش یادگیریِ بدنمند، فهم آن را در بافت بیولوژیکی، روان‌شناختی و فرهنگیِ ممکن تلقی می‌کند. بدین ترتیب به یادگیری به‌عنوان تجربه نوپدیدِ بدنمند، عجین شده در جهان، بسط یافته و فعال ارج می‌نهد.
نقد مبانی فلسفی آموزش‌ و پرورش ایران درباره‌ی انسان فرهیخته بر اساس دیدگاه ابن‌سینا
نویسنده:
پدیدآور: علی صحبت‌لو ؛ استاد راهنما: محمدرضا آهنچیان ؛ استاد مشاور: بختیار شعبانی ورکی ؛ استاد مشاور: علیرضا صادق‌زاده قمصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این‌که انسان فرهیخته چگونه انسانی است و با چه معیارها و ویژگی‌هایی می‌توان چنین انسانی را به عنوان محصول تعلیم و تربیت محک زد، همواره سوال اساسی برای فیلسوفان بوده است. فیلسوفان تربیتی نیز در پاسخ به این سوال گاه به طور مستقیم وگاه از طریق بیان انتظارات خود از محصول تعلیم و تربیت اظهار نظرکرده‌اند. هدف پژوهش حاضر، معرفی انسان فرهیخته از دیدگاه ابن‌سینا و نقد مبانی فلسفی آموزش‌وپرورش ایران دربارهی انسان فرهیخته از دیدگاه وی است. دراین پژوهش از روش فلسفی (بررسی تحلیلی، انتقادی و استنتاجی) به منظور پاسخ به سوالات پژوهش استفاده شده است. در پژوهش‌حاضر به منظور شناسایی تصویر انسان فرهیخته در نظام آموزش و پرورش‌کشور، سند تحول آموزش‌وپرورش به‌منزلهی مهم‌ترین سند معرف این نظام مورد توجه قرارگرفته است. مبانی فلسفی تربیت، ویژگی‌ها و مختصات هر دو دیدگاه درباره انسان فرهیخته به طورتفضیلی و در قالب عناوین متعدد مطرح گردیده و مورد نقد قرارگرفته است. یافته‌های به دست آمده نشان دادکه در حوزه هستی‌شناسی، ابن‌سینا مفهوم انسان فرهیخته را با مفاهیمی چون: خداوند به عنوان مبدأ خالق هستی، حاکمیت نظام علیت بر جهان هستی، غایتمندی در نظام هستی، اعتقاد به سلسله مراتبی بودن نظام هستی و پیدایی کثرت در عوامل هستی در یک مجموعه می‌نگرد؛ در قلمرو معرفت‌شناسی ابن‌سینا، انسان فرهیخته را در گسترهی هستی می‌نگرد: چنین انسانی در این قلمرو، به دنبال کسب معارف وعلوم است که او را به سعادت و نیکبختی برساند، از عقل، استدلال، شهود، عرفان و الهام به عنوان ابزارهای متنوع کسب معرفت بهره می‌برد. ابن‌سینا در حوزه ارزش‌شناسی، تصویری‌که از انسان فرهیخته ارائه می‌دهد شامل موجودی دارای جمیع‌صفات واوصاف واجب‌الوجود، موجودی دارای اراده واخلاق تغییرپذیر، ارزش‌های سلسله مراتبی و پذیرای زیبایی به عنوان امری عینی است. سرانجام در قلمرو انسان‌شناسی وی انسان فرهیخته را به‌منزلهی موجودی واجد اصالت روح، اجتماعی، متفاوت ازنظر برخورداری از عقل، برجستگی وجه عرفانی در رسیدن به کمال نهایی، تفوق لذایذ معنوی وعقلی بر لذایذ جسمانی و شهوی به تصویر می‌کشد. یافته‌های به دست آمده از مبانی فلسفی هستی‌شناسی انسان فرهیخته سند شامل مولفه‌های زیر می‌باشد: جوهر هستی در جهان خداوند است؛ هستی واقعیت دارد؛ خداوند مبدأ وغایت هستی است؛ خداوند خالق جهان و مالک، مدبر و رب حقیقی همه موجودات عالم است؛ هم مبدأ ومقصد جهان هستی خداوند است؛ فرد فرهیخته با این مسائل اصلی آشنا شده و در رفتار وکردار خود نیز عامل به این موارد است. مهم‌ترین مسائل اساسی مبانی معرفت‌شناسی شامل موارد زیر می‌باشد؛ انسان توانایی شناخت را دارد، معرفت انسان نسبی است، معیار اعتبار علم انسان، مطابقت با مراتب گوناگون واقعیت است. حواس، عقل، شهود، وحی و الهام به عنوان ابزارهای شناخت انسان هستند. عقل به عنوان مهم‌ترین ابزار شناخت انسان است، انسان در شناخت اشیاء و پدیده‌ها و جهان هستی با محدودیت‌هایی مواجه است. مبانی‌انسان‌شناسی انسان فرهیخته سند نیز شامل مولفه‌های زیر می‌باشد: انسان مخلوق خداوند، و موجودی مرکب از جسم و روح است. حقیقت انسان، روح او است. انسان مجموعه‌ای از استعدادها و توانایی‌ها است و به عنوان اشرف مخلوقات هستی از قدرت تفکر و تعقل برخورداراست. او موجود برگزیده خداوند است؛ موجودی اجتماعی است؛ دارای اراده و اختیار بوده و در مقابل کارهایش مسئول است. همچنین عمده‌ترین مباحث اساسی مبانی ارزش‌شناسی انسان فرهیخته سند شامل مولفه‌های زیر می‌باشد: قرآن، مبانی دین اسلام وآموزه‌های ائمه‌اطهار (ع)، قانون اساسی، سند چشم‌انداز، رهنمودها و دیدگاه‌های حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در تربیت چنین انسانی به عنوان منبع تعیین ارزش‌ها می‌باشد. ارزش‌ها ثابت، مطلق و غیروابسته به افراد هستند؛ دارای سلسله مراتب هستند؛ آن‌چه که اهمیت بیشتری دارد، ارزش‌های معنوی است. مقولات ارزشی نظیر؛ تولّی و تبرّی، امر به معروف و نهی از منکر، اعتدال، عدالت، رأفت، احسان، گذشت و بخشش، توجه به هنر و زیباشناسی در تربیت انسان فرهیخته مورد توجه بوده است. نتایج بررسی نشان دادکه مبانی فلسفی تربیت در هر دو دیدگاه در بستر دینی؛ یعنی اسلام شکل گرفته است، در نتیجه در هر دو دیدگاه، بنیان‌های نظری در تربیت انسان فرهیخته آموزه‌های دینی و قرآنی بود. بررسی مبانی فلسفی تربیت نشان دادکه تصویرانسان فرهیخته را نمی‌توان تنها ذیل مبحث مبانی انسان‌شناسی مشاهده کرد. این تصویر در سند در لابه لای مباحث حوزه‌های هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی قابل بازیابی است. از نقاط مشترک هر دو دیدگاه این است که، هدف غائی از تربیت انسان فرهیخته، رسیدن به قرب الهی است و بر تربیت فردی دیندار، با ایمان، با اخلاق و درستکار، معتقد به قرآن وآموزهای دینی و سنت رسول اکرم (ص) تأکید شده است. در نظام تربیت سینوی، رشد و توسعه ذوق و رفتارهای هنری، توجه به نیازهای اجتماعی، بالابردن شناخت و آگاهی افراد تربیت یافته در ارتباط با ارزش و قداست کار و معاش حلال، موردتأکید جدی قرارگرفته است. همچنین نتایج پژوهش نشان دادکه انسان فرهیخته سینوی در ویژگی‌ها و مختصاتی نظیر: داشتن نگرش غیر ابزاری به دانش، حرفه‌گرایی و فراگیری شغل، ابعاد تربیت، مراحل تربیت، دانش و معلومات، عقلانیت، تفکر انتقادی، جامعیت ویکپارچگی متمایز از انسان فرهیخته سند آموزش وپرورش است. در نظام تربیتی سینوی تربیت عرفانی (کشف و شهود) نقش برجسته‌ای دارد. در تربیت انسان فرهیخته سینوی اهداف واسطه‌ای به وضوح مشخص و قابل تحقق است. نقد انسان فرهیخته سند آموزش‌وپرورش ایران بر اساس آرای ابن‌سینا نشان دادکه معیارها، شاخص‌ها و ویژگی‌های بیان شده با توجه به شرایط و مقتضیات زمان در جایگاه متفاوتی با نظر ابن‌سینا قرار دارد. ریشه اصلی این تفاوت به نوع نگاه ابن‌سینا به هستی، ماهیت انسان، رابطه انسان با خدا باز می‌گردد. از دیگر تفاوت آن‌ها این است که ابن‌سینا به انسان بیشتر از زاویه عقل می‌نگریسته وگوهر انسان را همان عقل او می‌دانسته‌اند، در نتیجه انسان تربیت یافته در نظام تربیتی سینوی عقل‌گرا و انسان فرهیخته سند واقع‌گرا می‌باشد. درنظام تربیت سینوی اهداف: زیستی- جسمانی، اعتقادی- اخلاقی، فرهنگی- هنری (موسیقی و ادبیات عرفانی)، عقلانی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان اهداف واسطه‌ای (میانی) در تربیت انسان فرهیخته مورد توجه قرارگرفته است. در سند ساحت‌های شش‌گانهی: اعتقادی، عبادی و اخلاقی، اجتماعی وسیاسی، زیستی و بدنی، زیباشناختی و هنری، اقتصادی و حرفه‌ای و علمی و فن‌آوری جهت رسیدن به حیات طیبه به عنوان اهداف میانی درنظرگرفته شده است. در هر دو دیدگاه اهداف اعتقادی، عبادی و اخلاقی، اجتماعی، زیستی و جسمانی و هنری مورد توجه بوده است. در نظام تربیت سینوی تربیت حرفه‌ای، هنری و زیباشناختی وعقلانی از ویژگی‌های برجسته و مثبت آن است. و در سندآموزش وپرورش با توجه شرایط و مقتضیات زمانی و نیازمندی‌های جامعه کنونی تربیت در بعد علمی و فن‌آوری انسان فرهیخته از نکات مثبت و برجسته آن است. با توجه به ارزش دیدگاه ابن‌سینا دربارهی انسان فرهیخته و امکان به‌کارگیری آرای او در باب تربیت انسان فرهیخته درآموزش و پرورش ایران، ضروری است که در بازنگری مبانی نظری سند آموزش‌وپرورش آرای ابن‌سینا مورد توجه جدی قرار گیرد.
چرخش روش‌شناختی تعیین هدف‌های تربیت دینی
نویسنده:
رخساره قصوری درگاهی ، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی ، مجتبی الهی خراسانی ، بختیار شعبانی ورکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی در این مقاله تبیین چالش‌های موجود در تعیین هدف‌های تعلیم و تربیت دینی و معرفی روش جدیدی مبتنی بر احادیث معرف بهترین‌های امت اسلامی است که در آن ضمن اشاره به گسست میان هدف‌های فوقانی و فرودین، نقش منفعل هدف‌ها، خطر التقاط و ابهام در ترکیب اندیشه دینی و اقتضائات در رویکرد‌های موجود و به منظور مرتفع ساختن آنها احادیث معرف بهترین افراد امت شامل دو نوع ساختار صفات عالی بدون مرجع و صفات عالی دارای مرجع برای تعیین اهداف، شناسایی و تحلیل شده‎اند. برای پاسخ به چالش‌های احتمالی رویکرد بدیل، اصل تقسیم پسینی، تعدیل با دو معیار، بی‌زمان بودن صیغه تفضیل، تکثر معنایی و وحدت مصداقی و خوشه‌بندی مخاطبان مورد بررسی قرار گرفت.
صفحات :
از صفحه 59 تا 90
تبیین تربیت مبتنی بر گفتگو با رویکرد اسلامی و نقد و بررسی ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی در مبانی نظری سند تحول بنیادین بر مبنای آن
نویسنده:
پدیدآور: ملیحه رجائی ؛ استاد راهنما: طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی ؛ استاد مشاور: علیرضا صادق‌زاده قمصری ؛ استاد مشاور: بختیار شعبانی ورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
چکیده :
هدف از انجام پژوهش حاضر، دست یابی به تبیین جدید از تربیت مبتنی بر گفتگو با رویکرد اسلامی و نقد و بررسی ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی ترسیم شده در مبانی نظری سند تحول بنیادین بر مبنای این تبیین است. برای تبیین تربیت گفتگویی اسلامی، آرای ملاصدرا مورد بازخوانی قرار گرفت و رویکرد استتناجی مورد استفاده قرار گرفت و سپس ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی مورد نقد درونی و بیرونی، واقع شد. یافته‌های پژوهش نشان داد که تربیت مبتنی بر گفتگو مفهوم وسیع و پیچیده‌ای است و ابعاد آن با مفروضات هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی مرتبط است. در حوزه هستی شناسی، بر تشکیک وجود، حرکت جوهری، اصل تضاد و پیروی واقعیات سیاسی و اجتماعی از احکام وجود؛ در حوزه معرفت شناسی، بر معرفت تشکیکی و پیوند معرفت و تزکیه و در حوزه انسان شناسی بر ویژگی‌های صیرورت، عقلانیت، عاملیت، فردیت، خلاقیت و آزادی تاکید و دلالت‌های موارد مذکور برای تربیت گفتگویی استنباط شد. مطابق با پژوهش انجام شده، تربیت گفتگویی مشکک است، تفاوت‌ها را به رسمیت می‌شناسد و به دنبال حذف آن نیست، مبتنی بر خلاقیت است، و رعایت اصول اخلاقی در تحقق آن شرط اصلی است. نتیجه و ضرورت این نوع تربیت نیز نهفته در دو بعد فردی و اجتماعی حیات انسانی است. در بعد فردی موجب پرورش خصوصیات اصیل انسانی و در بعد اجتماعی موجب توسعه دموکراسی می‌شود. در نقد و بررسی تربیت اجتماعی و سیاسی ترسیم شده در مبانی نظری سند تحول بنیادین نیز مشخص شد، سند تا حدودی شاخص‌های تربیت گفتگویی را مدنظر قرار داده است ولی مخصوصا نسبت به حضور دیدگاه‌های متضاد و متفاوت در عرصه سیاست و جامعه، اهمیت مردمسالاری و دموکراسی و مشکک بودن مفاهیم مطرح در آن از قبیل حیات طیبه، آزادی، و مهارت‌های اجتماعی مواجهه بسیار سطحی داشته و ضعیف عمل کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 22