جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
آسیب‌شناسی دولت مدرن در ایران (رویکردی فرهنگی به زمینه‌های تاریخی، فرایند تکوین و ماهیت دولت مدرن در ایران)
نویسنده:
رسول افضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله در پاسخ به این سوال اصلی که شکل ناقص دولت مدرن در ایران ناشی از چیست؟ بحث ایدئولوژی های دولت ساز را مطرح کرده است. ایدئولوژی دولت ساز به مجموعه باورها و ارزشهایی اطلاق می شود که دولت بر پایه آن شکل می گیرد خود را تعریف می کند و سلطه خود را بر جامعه تحمیل می نماید. در واقع ایدئولوژی دولت ساز که در هسته اصلی نظام فرهنگی جامعه اس به دولت ماهیت وجودی می بخشد و چگونگی شکل گیری و سیر تکوین آن را تعیین می نماید. در همه جوامع دو نوع ایدئولوژی دولت سازی کرده اند: در نظم ماقبل مدرن ایدئولوژی دینی و در نظم مدرن ناسیونالیسم. در واقع حضور دولتهای مختلف در اشکال متعدد عمدتا ناشی از ماهیت این ایدئولوژی هاست. ایدئولوژی های دینی در نظم ماقبل مدرن برحسب ماهیت تجددگرا یا تجددگریز خود نظم های سیاسی متفاوتی می آفرینند. ایدئولوژی های دینی تجددگرا زمینه های مناسبی را برای گذرا به نظم جدید فراهم می کنند و درادامه با خالی کدرن عرصه سیاست نقش ناسیونالیسم را به عنوان یگانه ابزار ایدئولوژی دولت ساز در نظم جدید به رسمیت می شناسند. در جهت عکس ایدئولوژی های دینی سنت گرا زمینه های گذرا به نظم را فراهم نمی کنند و رد نظم جدید نیز در کنار ناسیونالیسم مدعی امر دولت سازی اند. دولت مدرن الگوی عام و فارگیری نیست بلکه برامده از نشانه های فرهنگی خاص تمدن غرب و در هسته اصلی آن ناشی از نشانه های فرهننگی مسیحیت است. در اروپای غربی مسیحیت به عنوان ایدئولوژی نظم ماقبل مدرن زمینه های گذرا به نظم جدید را بنیان نهاد و در ادامه هر چهار عنصر دولت مدرن بر پایه آن شکل گرفتند. کارکرد ناسیونالیسم در امر دولت سازی نیز در کشورهای اروپای غربی بیش از هر چیز مبتنی بر نشانه های فرهانگی مسیحیت بود. برعکس در ایران اسلام به عنوان ایدئولوژی دینین نظم ماقبل مدرن نظم سیاسی متفاوتی را آفرید که گذرا به نظم جدید را برنمی تابید. افزون بر این نشانه های فرهنگی دین اسلام در عرصه های مختلفسیاسی اقتصادی و اجتماعی نظم سیاسی را در قابل اندیشه ای امت محور بنیان ریخت. در نظم جدید نیز ناسیونالیسم ایرانی همواره در پرتو مذهب معنا یافت و بدین سان حاکمیت و حکومت به عنوان دو عنصر اصلی نظام دولت مدرن غربی که رد پرتو نشانه های فرهنگی دین مسیحیت مرجعی زمینی یافته بودند در ایران در پرتو ایدئولوژی اسلام شیعی مبنای آسمانی یافتند. بدین سان می توان گفت نظام دولت مدرن الگوی سیاسی خاص جوامع غربی است که در پرتو نظام فرهنگی آن و بویژه نشانه های فرهنگی دین مسیحیت شکل گرفته است. در ایران ایدئولوژی دولت ساز یعنی اسلام و ناسیونالیسم بنیان های فرهنگی شکل گیری نظام دولت مدرن غربی را برنمی تابند.
تعامل نیست‌انگاری و مدرنیته در اندیشه سیاسی نیچه
نویسنده:
غلام حسین نصیری جلودار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع بررسی این رساله، پدیده‌ی موسوم به نیست‌انگاری است و در نظر داریم، چگونگی و هاهیت تعامل از این پدیده را با مدیرنیته [متافیزیک مدرنیته]، در اندیشه‌ی سیاسی فریدریش نیچه، بسنجیم. فرض ما برای مبنا استوار است که پدیده‌ی نیست‌انکاری، به عنوان یک بیماری عقیدتی عصر مدرن، حاصل و پی‌آمد طبیعی اعتقاد انسان به بنیادهای متافیزیک مدرنیته می‌باشد. در این معنا، نیست‌انگاری، به مفهوم پوچی و بی‌معنایی وجود، ریشه در آرمان‌ها و ایده‌آل‌های متافیزیکی دارد. متافیزیک ، در اشکال کهن و نوین ظاهر می‌شود: ابتدا، متافیزیک کهن یا مدرنیته‌ی اولیه که در اشکال نیست‌انگاری منفعل، عقل سقراطی، دوگانه‌انکاری (آپولون و دیونوسوس ، نیک و بد، جسم و جان) و اخلاق واکنشی ظاهر می‌شود. در این مرحله است که نیست‌انگاری ظهور می‌یابد. سپس ، متافیزیک مدرن یا مدرنیته‌ی نوین که در اشکال انسان‌گرایی (سوژه‌ی انسانی، علم‌گرایی، واپسین انسان)، خواست حقیقت و تاریخ‌گرایی، به نقطه‌ی تکامل خود می‌رسد. مدرنیته در این مرحله، نیست‌انگاری را به اوج و تعالی می‌رساند. در مقابل فرضیه‌های ابطالی موردنظر، [در اشکال متافیزیک کهن و نوین] به طرح و ارایه فرضیه‌های اثباتی در اندیشه‌ی نیچه که در واقع آنتی‌تز فرضیه‌های ابطالی مذکور هستند، نیز پرداخته می‌شود که شامل فرضیه‌های نیست‌انگاری فعال، جهان ما قبل عقل سقراطی، سنتز اسطوره‌های آپولون و دیونوسوس ، فراسوی نیک و بد، یگانه‌انگاری جسم و جان، اخلاق کنشی، ابرانسان، خواست قدرت و بازگشت ابدی، می‌شود. با تحقق فرضیه‌های اثباتی مذکور، نیست‌انگاری به زوال خود می‌رسد. بدین ترتیب ، هر کدام از فرضیه‌های اثباتی و ابطالی فوق، به صورت تقابل دوتایی مطرح می‌شوند، طوری که در هر یک از فصل‌های نه‌گانه‌ی پژوهش ، ابتدا فرضیه‌ی ابطال‌پذیر مطرح و مورد ابطال قرار می‌گیرد، سپی در مقابل آن، فرضیه‌ی اثبات‌پذیر، به عنوان آنتی‌تز مطرح و اثبات می‌گردد.
  • تعداد رکورد ها : 2