جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18
نقش حضرت زینب ( س) در اسلام
نویسنده:
فاطمه یارمحمدی پهلوانلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
نوشته ای که در حال حاضر پیش روی شماست، نتیجة ماهها، سعی و تلاش و کوشش است که در موضوعی با عنوان نقش حضرت زینب ( س) در اسلام جمع آوری شده است که زینب ( س) در لغت به معنای درخت نیکو منظر آمده و همچنین زینب نام پدر، از القاب حضرت زینب ( س) عقیله یا عقیلة بنی هاشم ( زنی که در میان خویشانش گرامی و کریمه است) و همچنین العارفه ( زنی که به اصول و فروع دین آشنا باشد) نامیده شده است و … این مجموعه از 3 فصل تشکیل شده است که هر فصل مشتمل بر چندین زیر مجموعه است . فصل اول آن مربوط شخصیت فردی حضرت زینب ( س) است که شامل زیر مجموعه هایی است. ولادت زینب ( س) ، نام گذاری زینب ( س)، نام و کنیه و القاب او، نام پدر، نام مادر، جد و جدة مادری، جدة پدری و جد پدری و جد اعلای زینب ( س)، برادران و خواهران، دوران کودکی، تشکیل خانواده، خواستگاران زینب ( س)، نحوة ازدواج او و فرزندان زینب ( س) . فصل دوم در مورد شخصیت علمی، اخلاقی، عبادی حضرت زینب ( س) است که از چندین زیر مجموعه تشکیل شده است. زینب مرجع فکری و علمی، مقام علم و درایت زینب ( س)، مقامات نفسانیه، در اخلاق زنیب ( س)، فضیلت اخلاقی، روح بزرگ و همت عالی، غرور و عزت نفس، وصایت و نیابت، زهد زینب کبری، عرفان و معرفت زینب ( س)، خلوص نیت، ایمان به هدف، صبر و تحمل زینب در مشکلات جهان، فداکاری و جهاد در راه دین، عبادت و دعای زینب ( س)، عبادت زینب ( س) که دختر بزرگ حضرت علی ( ع) در علم و فصاحت و بلاغت وارث حضرت علی ( ع) بود. او وارث خاندانی بود که سر سخت ترین دشمن آنان « یزید» دربارة ایشان گفت: « اینان خاندانی هستند که فصاحت و دانش را از پیامبر ( ص) به ارث برده و آنرا همراه شیرخوارگی از پستان مادر می مکند». حضرت زینب ( س) در فضایل نفسانی و انسانی ممتاز و بی نظیر بوده – در صبر و شکیبایی ، زهد و تقوی، ثبات قدم و قوت قلب، نصرت حق و حقیقت و عبادت، پس از مادر یکتا و بی همتاست. زینب ( س) نسبت به مقدرات الهی اعتراض نشان نمی داد انیها نشانة محبت شدیدی است که نسبت به ذات پروردگار سبحان داشت و از نظر عبادت هم برترین و بهترین مقام را داشته است حتی امام حسین ( ع) در آخرین لحظات عمر خود به حضرت زینب ( س) سفارش فرمود: که « خواهرم در نماز شب مرا فراموش مکن». فصل آخر که مربوط به نقش حضرت زینب ( س) در اسلام است و اینکه از جمله حوادث خونبار و درد انگیز اجتماعی – سیاسی اسلام حادثة جانسوز کربلا است، که از سویی نقطة اوج روحی و تعالی انسانی است، و از سوی دیگر نمایانگر فرود روح آدمی در پست ترین درکات دوزخ است. نهضت عاشورا یک نهضت ارزشی بر علیه ضد ارزشها بود که اگر بوقوع نمی پیوست با طرحهایی که بنی امیه ریخته بودند دیگر اثری از ارزشهای اسلامی و انسانی بر جای نمی ماند. در این فصل از زیر مجموعه هایی سخن به میان آمده که عبارتند از اینکه زینب در زمان رسول خدا و در زمان امام علی ( ع) و در زمان امام حسن ( ع) بعد به نهضت عاشورا و نقش زن و فریاد رسی حضرت زینب ( س)، زینب در کربلا و حوادث مربوط به کربلا، حرکت به کوفه، و خطبه های زینب ( س) در کوفه، وقایع راه به شهر شام، زینب پیام رسان خون شهیدان، خطابة زینب ( س) در کاخ سبز، عزاداری در شام، بازگشت به مدینه و شهادت حضرت زینب ( س) می پردازیم.
عدالت خواهی در قرآن و سنت و پیامدهای فردی و اجتماعی آن
نویسنده:
زهرا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
آنچه پیش روی شماست مطالبی پیرامون عدالت خواهی در قرآن و سنت و پیامدهای فردی و اجتماعی که در سه بخش به رشته تحریر در آمده است. در ابتدا عدالت خواهی در فرهنگ لغت به معنای توازن و تعادل و برابری آمده است و از دیدگاه بزرگان شیعه و تسنن به این معناست که خداوند فضل خود را از هیچ موجودی دریغ نمی کند یعنی گستره فضل و کرم خداوند به اندازه ظرفیت و پذیرش انسان هاست و در فصول دیگر اشاره شده است به این که عدالت یک امر فطری است و هر انسانی به طور طبیعی و و فطری بر اساس عقل و اندیشه خواهان عدالت است و برای اجرای عدالت همه مشکلات را تحمل کرده است و بعد به انواع عدالت که عدالت فردی در حوزه اخلاق و رفتار و طبیعت انسان است و به عدالت اجتماعی که منظور رعایت حقوق اجتماعی دیگران است اشاره شده است. زمانی در جامعه عدالت اجرا می شود که رهبران و حاکمان بر اساس موازین اسلام حرکت کنند و از قدرت طلبی و سود جویی رذایل اخلاقی بپرهیزند و در بخش دوم به عدالت خواهی در قرآن و سنت می پردازیم که عدل و قسط در قرآن جایگاهی والا دارد به طوریکه خلقت هستی بر پایه آن صورت گرفته در نگاه قرآن عدالت ذاتا دارای ارزش است به طوریکه عدالت در دوازده آیه از هفت سوره قرآن به کار رفته است و پایداری آسمان ها و زمین بواسطه عدل می باشد و در مورد سنت نیز هدف از بعثت پیامبران وجانشینان پیامبر اسلام « امامان » برقراری یک نظام عادلانه اجتماعی با اجرای قوانین و احکام قرآن و اسلام می باشد. تامردم را به کمال برسانند و عدالت را در جامعه اجرا کنند . و در انتها به پیامدهای فردی و اجتماعی عدالت می پردازیم که پیامدهای فردی عدالت اصل حق حیات است . زیرا که هر کس حق زندگی و آزادی و امنیت دارد و هیچ کس اجازه ندارد مانع آزادی و امنیت فرد شود.و دیگر پیامدهای آن اصل کرامت انسانی است زیرا که اسلام انسان را برترین آفریده و اشرف مخلوقات می داند و آنچه در آسمان ها و زمین است همه در تسخیر انسان است و انسان باید باتفکر و تحمل در اعمال خود باید از کرامت خود فرود نیاید و دیگر پیامدها فردی عدالت اصل آزادی است. انسان آزاد آفریده شده و آزادی حق مسلم انسان ها است. و در پایان به پیامدهای اجتماعی عدالت اشاره می کینم که برخورد عدالت آمیز افراد با یکدیگر آثار و فواید فراوانی را برای فرد و جامعه دارد و از جمله باعث زیاد شدن برکات می شود و خداوند رحمتش را فرود می آورد. و باعث امنیت و آرامش همه جانبه و رفاه عمومی و وسعت فقرزدایی و فقدان فقر اعم از فقرمادی یا معنوی می شود و تبعیض میان افراد جامعه و جهل و بی سوادی از بین می رود. و نیز باعث عزت و اقتدار ملی و استواری حکومت و دولت می شود. و بعد به آثار اجتماعی عدالت مهدوی که عدالت در فرهنگ و عدالت در اقتصاد و عدالت در قضاوت می باشد و به آثار مثبت وجود عدالت بیان می کنیم زیرا که عدالت یکی از شرطهای سعادت اجتماعی است همان طور که فرد با ظلم به خود و دیگران به سعادت نمی رسد جامعه نیز با وجود رابطه ظالمانه به سعادت نخواهد رسید. پس به این نتیجه رسیدیم که باید در جامعه عدالت اجرا شود. تا ظلم و ستم از بین رود. امید به آن روز که آقا امام زمان – عجل الله تعالی- عدالت را به صورت کامل و تمام در جامعه اجرا کندو امنیت و رفاه عمومی در جهان ایجاد کند. ان شاء الله
شخصیت پردازی قصه های قرآنی (داستان یوسف (ع) پیامبر)
نویسنده:
زهرا خوراشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
عنوان این پایان نامه شخصیت پردازی قصه های قرآنی است. شاید ما با بسیاری از شخصیت های قرآنی آشنا باشیم، اما هرگز از زاویه ای خاص به نوع شخصیت در قرآن نگاه نداشته ایم . در حالی که قرآن تنها کتابی است که ساختار نگارش آن با توجه به ایده آل ها وایده های انسان شکل گرفته است تا نیاز مخاطبان را باتمایلات گوناگون فراهم سازد. قرآن کریم انواع شخصیتها را در زمینه های مختلف و متنوع و در قالب های گوناگون بیان کرده است که این شخصیت ها در قصه های قرآن، هنری اعجاز آمیز دارد وعقاید واندیشه ها را با بیانی زیبا و دل انگیز مطرح کرده است تا با خواندن قصه های قرآن و شناخت شخصیتها، بهترین موقعیت برای انسان ها فراهم شود تا از لحاظ فکری الگویی مناسب برای خود انتخاب نمایند و پیام ها و اندیشه ها را دریابند و از این طریق بتوانند رفتار خود را اصلاح نمایند وخویشتن را به الگوی خود نزدیکتر نمایند و از خصلت های شخصیت های داستان برخوردار شوند. این تحقیق درچهار بخش تنظیم شده است . بخش اول با عنوان قصه قرآنی در قالب چهار فصل تدوین شده است، در فصل اول درباره تعریف قصه قرآنی نظرهای مختلفی وجود دارد که نهایتا قصه در قرآن به معنای سرگذشت و پی گیری اثر کسی یا پی جویی خبری می باشد. مفهوم قصه قرآنی با معنای لغوی آن پیوند کامل دارد، از جمله واژه قصص و مشتقات قص کاربرد قصص در قرآن به خبرهایی اختصاص یافته که در گذشته اتفاق اتفاده و با بیانی دنباله دار، تصویری هدفمند و عبرت آموز درذهن مخاطب می سازد و همچنین مفهوم قصه در قرآن منحصر به لفظ قصص و مشتقات قص نیست بلکه با واژگانی چون نبأ و حدیث نیز بیان شده است. فصل دوم: عناصر قصه قرآنی در قصه های قرآنی ، عناصرقصه تحت الشعاع هدف و پیام آن هستند و از عناصر به اندازه ای بهره گرفته شده که در تأمین هدف و پیام نقش دارند.در قصه های قرآنی آن جا که شخصیت قصه، پیامبران هستند نام آنها ذکر شده و از آنها به عنوان الگو و اسوه سخن گفته و برنامه هایشان به روشنی بیان گردیده است و در غیر پیامبران شخصیت قصه به صورت مبهم و کنایه ای مورد بحث واقع شده است. قرآن حوادث قصه ها را به گونه ای طرح و بیان می کند که مخاطب را جذب و به سمت هدف و پیام قصه راهنمایی می کند . در قرآن آن دسته از مقاطع زمانی مورد توجه واقع شده که پیام تربیتی و هدایتی دارد. در قصه های قرآنی هنگامی که مکان وقوع حوادث از تقدس و احترام ویژه ای برخودار باشد یا سبب عبرت آموزی شود نام آن ذکر شده است. عنصر گفت گو در قصه های قرآنی به صورت گسترده به کار گرفته شده است. گفت و گو در قصه های قرآنی در قالب گفت و گوی خدا با فرشتگان و انسان ها، انسان ها با یکدیگر و .. به کار رفته است. تنوع اسلوبی، تناسب و موقعیت شناسی از ویژگی های گفت و گو در قصه های قرآنی است. فصل سوم: اهداف قصه قرآنی: قصه های قرآن به گونه ای بیان گردیده است که هیچ گاه هدف ها و پیام ها تحت الشعاع عناصر قصه قرار نمی گیرد. عبرت آموزی، الگودهی، تقویت ایمان، آشنا کردن خواننده باسنت های الهی از مهمترین اهداف قصه های قرآنی هستند . بیان سرگذشت بسیاری از اقوام در قرآن برای عبرت آموزی است تامخاطبان سرنوشت خود را جدا از پیشینیان نبینند و بدانند که در صورت گرفتاری در انحراف پیشینیان همان سرنوشت درانتظار آنان است. در بسیاری از قصه های قرآنی شخصیت های نیک و شر در مقابل یکدیگر معرفی شده اند تاراهی برای الگو گیری مخاطبان باشد برخی از قصه های قرآنی برای آرامش قلبی پیامبر ? و تقویت ایمان مومنین بیان شده است و برخی با هدف توجه دادن به قدرت و حاکمیت مطلق خداوند بیان شده است. فصل چهارم: ویژگی های قصه های قرآن: تنوع در اسلوب و قالب، واقع گرایی، اصالت پیام رسانی و وجود نظم اعجازین از مهمترین ویژگی های قصه های قرآنی است.برخی از ویژگی ها ی قصه های قرآنی به ترتیب ، به بیان خلاصه و مشروح قصه پرداخته است و در برخی از آنها نتیجه قصه قبل از بیان مشروح قصه آمده است و ایجاد حالت انتظار و روحیه پیگیری ماجرا در بسیاری از قصه های قرآن مشهود است. قصه های قرآن بر اساس واقعیت های خارجی روایت می شوند و با استفاده از روش روایت غیابی بیان می شوند و همچنین نظم داستان خللی بر واقع گرایی آن وارد نمی سازد. قرآن کریم به پیام رسانی بیش از سایر عناصر قصه اصالت داده است. و در بیان قصه ها به صحنه هایی که بیشترین تأثیر را در پیام رسانی دارد، می پردازد. برخی صحنه های قصه که اهمیت کمی دارد و با دقت نظر و تأمل خواننده به دست می آید، درقصه های قرآنی بیان نشده است و صحنه های حوادث در قصه های قرآن بر اساس میزان اهمیت، تقدم و تأخر پیدا می کنند. بخش دوم این تحقیق با عنوان روش قصه پردازی در قرآن در قالب یک فصل تنظیم شده است. در این فصل به شیوه و چگونگی آغاز یک قصه با توجه به تفاوت وتنوع قصه در شروع می پردازد. و همچنین شیوه نقل حوادث داستان در دو دسته رعایت تسلسل زمانی و شکسته شدن وحدت زمانی بیان می شود. قرآن در نقل قصه ها و بازگو کردن داستان تا جایی به جزئیات در داستان و قصه می پردازد که نقش مهمی را در قصه داشته باشد و بر این اساس گاه در فرازی از داستان برخی از جزئیات و عناصر داستان را حذف می نماید یا به صورت گذرا و اشاره مطرح می کند و از آن می گذرد و گاه در فرازی دیگر در بازگو کردن همان عناصر و جزئیات تأمل و درنگ بیشتر می کند و به صورت برجسته تر رخ می نماید. قرآن با مخاطب قرار دادن، چهره های داستان را زنده می شمارد. یکی از ویژگی های قصه های قرآن این است که قرآن در پاره ای از قصه ها، گاه قصه ای را بیان می کند و در حین بیان آن، قصه و داستان دیگری را نقل می کند و خواننده را به دنبال خود می کشد و در واقع قصه دیگری را در درون خود می پروراند و همچنین قرآن در ضمن قصه گاه جمله یا جملات معترضه ای را می آورد که به هدف و درک پیام اشاره دارد. بیان قرآن در قصه عاشقانه که ردپایی از مسائل عشقی دیده می شود در کمال متانت و عفت کلام و رعایت ادب است. بخش سوم به شخصیت پردازی در قرآن پرداخته است که در قالب یک فصل تدوین شده است. از دیدگاه قرآن شخصیت بر اساس ساختار منظم شکل گرفته است: « قٌل کٌلٌ یَعمَل عَلی شاکِلَتِهِ فَرَبُّکُم اَعلَم بِمَن هُوَ اَهدَی سَبِیلاً» ؛ بگو: هر کسی که بر ساختار و خلق وخوی خویش عمل کند، پس پروردگارتان داناتر است به کسی که به هدایت نزدیک تر است. اما این ساختار منظم و شکل گیری، ثابت نیست و به اراده و عقیده فرد بستگی دارد که شاکله را تغییر بدهد یا ندهد. در علم روانشناسی تعریف واحدی از شخصیت وجود ندارد و شخصیت در این علم به معنای مجموعه ای واحد و منسجم می باشد، با صفات ثابت و نسبتا مداوم که فرد را از دیگر افراد متمایز می سازد. در قرآن متناسب با نقش، هدف، مضمون و حادثه، شخصیتی خاص شکل گرفته است و شاهد شخصیت های گوناگون و متفاوتی هستیم که در قرآن چه با نام و چه بی نام، چه مثبت یا منفی، بر محور توانمندیها و عملکرد خود عمل می کند. بخش چهارم شخصیت پردازی داستان حضرت یوسف که در قالب سه فصل تنظیم شده است. در فصل اول دورنمایی از سوره یوسف از جمله محتوا و فضیلت سوره، شکل هنری و ساختار رویداد داستان مطرح شده است در فصل دوم شخصیت های فرعی داستان که شامل حضرت یعقوب ، برادران یوسف ، همسر عزیز و زنان شهر بیان شده که نقش های مهمی را ایفا می کنند به گونه ای که هر کدام هدف مشخصی را دارند. فصل سوم شخصیت اصلی داستان یعنی، نوه گرانقدر ابراهیم ( ع) یوسف صدیق که در مکتب نیای گرامیش تربیت یافته شخصیت ذو ابعادی دارد که در تمامی عرصه ها خوش درخشید و از میادین آزمایش های سخت الهی پیروز و سربلند خارج شد. یوسف به حقیقت تبلور کامل تمام فضایل اخلاقی و انسانی است. در شخصیت او همه خصال نیکو از مهر و عفو و تواضع گرفته تا توکل، عفت، ورع ،امانت و تدبیر نه تنها جلوه گر که شعله ور است. اما در زندگی او، به فراخور شرایط پیش آمده، صفاتی مانند عفت، امانت و مدیریت ظهور بیشتری داشته اند، یوسف ( ع)علاوه بر صورتی زیبا، از سیرتی دلربا برخوردار بود که حقیقتا هر کس چشمان بصیرت خود را بر آن همه سجایا و کمالات بگشاید، بی اختیار دستان خود را در شوق لقای وی خواهد برید و لحظه ای فراق او را تاب نخواهد آورد.
 اهمیت توکل به خدا در قرآن و سنت، آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی آن
نویسنده:
گلثومه یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشته ای را که پیش رو دارید، حاصل تلاش و کوششی است که بعد از مطالعات فراوان تهیه شده است و در موضوع اهمیت توکل به خدا در قرآن و سنت و آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی به بحث و بررسی می پردازد در این اثر ابتدا به تعریف توکل پرداخته ام که توکل یعنی اعتماد داشتن است و توکل بر خدا یعنی اعتماد و تکیه کردن بر خدا و توکل یک مفهوم اخلاقی، تربیت اسلامی است. یعنی اسلام می خواهد مردم مسلمان، متوکل بر خدا باشند و این مجموعه به چهار بخش تقسیم شده که هر بخش از فصل هایی تشکیل شده است که به شرح ذیل می باشد: بخش اول: معنای توکل و تقابل آن با صفات دیگر: که توکل با هیچ یک از صفات حسنه و سیئه تقابل و تضادی ندارد. که این بخش شامل: فصل اول: معنای لغوی توکل که توکل از ماده وکالت در منطق قرآن به معنای اعتماد و تکیه کردن بر خداست و او را ولی و وکیل خود قرار دادن و بر اثر آن از حجم مشکلات و انبوه موانع نهراسیدن است. و هم چنین توکل و وکالت آن است که بر شخص دیگری اعتماد کنی و آن شخص را نائب خویش قرار دهی. یعنی اینکه به جای خویش نماینده و عاملی قرار دهد. فصل دوم: معنای توکل در مجمع البحرین: و الاصل فی التوکل اظهار عجز: و اصل در توکل اظهار ناتوانی است. و التوکیل هو ان تعتمد علی الرجل و تجعلنا نائباً عنک: توکیل یعنی: اینکه اعتماد کنی بر کسی و او را نائب قرار دهی از خود. فصل سوم: معنای توکل از نظر قاموس قرآن: توکل قبول وکالت، اعتماد. و راغب در این مورد می گوید: توکل دو جور است:" توکلت لفلام" یعنی قبول وکالت از او کردم. و " توکلت علیه" یعنی به او اعتماد کردم و امیدوار شدم و نیز طبرسی فرموده: وکیل در صفات خدا به معنی متولی به تدبیر خلق است مثلا: و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل. فصل چهارم: حقیقت توکل و فلسفه آن: توکل در اصل از ماده وکالت به معنی انتخاب وکیل است و این را هم می دانیم که وکیل کسی است که حداقل دارای چهار صفت باشد: آگاهی کافی، امانت، قدرت، دلسوزی. و فلسفه توکل بر خدا: اولا توکل بر آن منبع فناناپذیر، قدرت و توانایی: که باعث می شود انسان مقاومت کند در برابر حوادث سخت و ناگوار زندگی. ثانیا: توکل بر خدا، آدمی را از وابستگی ها نجات می دهد. فصل پنجم: معنای توکل از دیدگاه امام خمینی ( ره): التوکل طرح البدن فی العبودیه و تعلق القلب بالربوبیه. توکل صرف کردن بدن است در عبودیت خدا و پیوند نمودن قلب است به مقام ربوبیت حق. همچین بعضی از اهل معرفت می گویند: التوکل کلت الامر الی مالکه و التعویل علی وکاله توکل واگذار نمودن جمیع امور است به مالک آن و اعتماد نمودن به وکالت او است. فصل ششم: معنای تفویض و تفاوت آن با توکل: تفویض و توکل با یکدیگر تفاوتی ندارند و در یک معنا به کار رفته اند هرچند که تفویض اشاره ای لطیف تر و دقیق تر است نسبت به توکل و از نظر معنی دارای وسعت بیشتری است. فصل هفتم: ارتباط توکل با صفات دیگر: باید گفت که توکل بعد از ایمان شاید بزرگترین اصل اخلاقی در انسان باشد. بدین معنا که اگر توکل در انسان نباشد حتی اگر دارای اخلاق و صفات حسنه هم باشیم، باز هم قطعا آن صفات در ما بصورت ناقص وجود دارد. و البته شائبه توکل با صفات حسنه دیگر از آن جا ناشی می گردد که عده ای توکل را اشتباه فهمیده اند و به افراط کشیده شده است. بدین معنا که انسان به طوری در تمام امور تکیه بر قدرت پروردگار نماید که حتی دست از اسباب و وسائل هم بردارد. فصل هشتم: حرص صفت مقابل توکل: همه اسباب و عواملی که در عالم وجود دارند همه وسیله اند در رسیدن به خدا و توکل بر خدا، اما حرص رهزن این وصال است و مانع از رسیدن به توکل و شناخت خداست. چون شخص حریص همواره گرفتار هفت آفت است: 1-در فکر جمع دنیا و تحصیل دنیا 2- هم و غم برای دنیا و تحصیل دنیاست 3- رنج و زحمت برای دنیا کشیدن که هیچ وقت هم پایان نمی پذیرد مگر وقت مرگ 4- ترس از دست دادن اموال است 5- شخص حریص همیشه ناراحت و غمگین است 6- آنکه هرگز از محاسبه اموال و املاک خلاصی ندارد 7- آفت حرص عذاب الهی است. بخش دوم: توکل از دیدگاه آیات و روایات: که در بعضی آیات قرآن و احادیث نبوی نیز اشاره و دلالت مستقیم به این بحث شده است که شامل: فصل اول: توکل از دیدگاه آیات: از جمله در آیه ای از قرآن به این صورت بیان شده، " و علی الله فلیتوکل المؤمنین" افراد با ایمان، باید تنها بر خدا توکل نمایند. از نظر قرآن: کسی که بر خدا توکل کرده باشد حتی بیان و رفتارش هم الهی می شود و از عظمت و جلال و جبروت خدایی بهره مند خواهد شد. فصل دوم: توکل از دیدگاه روایات: که از نظر ائمه اطهار سلام الله علیها کسی که با خدای یگ نه طرح دوستی و توکل ریخت هیچ دشمنی نخواهد داشت، گرچه همه عالم دشمن او شوند. زیرا قادر خواهد بود در برابر اراده الهی شخص به متوکل آسیبی برسانند. و سپس بخش سوم: راههای حصول، ارکان و درجات توکل: که شامل: فصل اول: مقدمه توکل: که در این مورد باید گفت که شناخت خداوند باری تعالی مقدمه توکل است. چون هر کس که خدا را شناخت سزاوار است که تنها بر او توکل کند. فصل دوم: راه حصول توکل: برای حصول توکل تنها چیزی که لازم اعتماد بر خداوند است یعنی: اولا آنقدر خدا بشناسد امورات خویش را به او بسپارد. ثانیا: در قدرت لایزال و بلامنازع خداوند فکر کند که همه موجودات قوی تر است. فصل سوم: حصول توکل از دیدگاه اما خمینی ( ره) که فرمایند: حصول توکل و رضا و سایر مقامات به تدریج حاصل می شود که ممکن است اول در پاره ای امور و اسباب غائبه خفیه توکل کند و پس از آن کم کم به مقام مطلق برسد. فصل چهارم: علامت حصول توکل: یعنی اگر این تفکر را کسی داشته باشد که هر چه دارم از خداست و اگر خدا چیزی را از او بگیرد ناراحت نمی شود و می گوید: چیزی را از دست نداده ام بلکه خدا داده بود و امانت خویش را از من گرفت. فصل پنجم: ارکان توکل از دیدگاه امام خمینی ( ره) به اینکه توکل حاصل نمی شود مگر پس از ایمان به چهار چیز که اینها به منزله ارکان توکل هستند: اول: ایمان به اینکه وکیل عام است به آنچه که موکل به آن محتاج است. دوم: ایمان به آنکه او قادر است به رفع احتیاج موکل. سوم: آنکه بخل ندارد. چهارم: آنکه محبت و رحمت به موکل دارد. فصل ششم: درجات مردم در معرفت به ربوبیت حق و اقسام توکل. مردم در درجات توکل مختلفند. درجه اول: ایمان به توکل است. درجه دوم آرامش و اطمینان است یعنی ایمان به حد طمأنینه برسد. و اضطراب به کلی ساقط شود و دل به سکونت حق و تصرف حق پیدا کند. درجه سوم: توکل محض است به نور معرفت جلوه ای از جلوات توجید فعلی را دریابد و تصرف دیگر موجودات را ساقط کند، و چشم دلش از دیگر موجودات به کلی کدر شود و به وکالت حق روشن گردد. درجه چهارم: فنای توکل است که آخرین مرحله توکل است. متوکل حتی از خود توکل نیز صف نظر می کند و خدا او را وکیل خود قرار می دهد تا سعادت خودش را تضمین کند. فصل هفتم: توکل در عرفان و توکل علما: که توکل نزد عرفا و علمای اخلاق از جمله مقاماتی است تا اینکه به مقصودشان برسند – که در این مورد استاد شهید مطهری: توکل را بدین صورت معرفی می کنند که توکل یعنی انسان همیشه به آنچه مقتضی حق است عمل کند و در این راه به خدا اعتماد کند که خداوند حامی و پشتیبان کسانی است که حامی و پشتیبان حق می باشند. بخش چهارم: اهمیت و آثار توکل است که فصل اول: مقام توکل: توکل از عالیترین درجات مقربین است و کسی که به این مقام برسد تمام امورش از سوی خدای یکتا کفایت می کند چونکه شخص دوست خدا بوده و چون کسی که دوست و محبوب خدا باشد به آتش غضب او گرفتار نمی شود و از قرب او دور نمی گردد و حائلی میان او و خدا وجود نخواهد داشت. فصل دوم: کمال توکل، که توأم با قوه قلب و یقین است زیرا بر اثر این دو عامل است که آرامش قلب ایجاد می شود یعنی انسان جز خدا از هیچ کسی نترسد. و فقط از خدا بترسد و این ترس هم ترسی است از روی دوستی. فصل سوم: آثار فردی توکل: که آثار توکل به حدی عظیم است که تا انسان در این وادی گام ننهد نمی تواند به حقیقت دست یابد. از جمله آثار آن موفقیت در زندگی – استقامت و صبر در زندگی – عزت – شهامت و شجاعت است. فصل چهارم: آثار اجتماعی توکل، که اگر افراد جامعه صفت توکل را داشته باشند بسیاری از مشکلات و معضلات اجتماعی بوسیله توکل ریشه کن می شود. فصل پنجم: نتیجه توکل به خدا. بنابر فرموده امام صادق علیه السلام چند اثر در نتیجه بی اعتمادی به خداوند نقل شده است: 1- ذلت دنیوی 2- بی آبرویی در نزد مردم 3- دوری از فضل و رحمت خدا. و همچنین ناامیدی و شکست در زندگی از اثرات بی اعتمادی به خداست.
دنیا از دیدگاه قرآن و سنت
نویسنده:
مریم محبوبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
از نظر قرآن کریم دنیا در صورتی ارزشمند است که از آن برای رسیدن به کمال و سعادت در آخرت بهره گرفته شود. ارزش ها، دل بستگی ها و سرگرمی های دنیوی نباید انسان را به خویش داشته و او را از انسانیت ساقط نماید. دنیا و تمام مواهب دنیایی برای انسان ساخته شده و همچون نردبانی است که انسان را به سوی کمال در آخرت بالا می برد. ائمه ( ع) نیز همانند قرآن در روایات خود به دنیایی استناد کرده اند که انسان را به آخرت برساند، این دنیا دارای ارزش واقعی است، ارزش و اعتبار دنیا، نکوهش و ستایش آن، دنیای مذموم و ممدوح معنا و مفهوم خویش را در چگونگی استفاده از دنیا در می یابد. ریشه هر گناهی دوستی دنیا است، مال و ثروت، اولاد و ... در صورتی که انسان را سرگرم دنیا سازد نکوهش شده و از آفات دنیوی شمرده شده است ولی در صورتی که در جهت کمال آدمی گام بردارد مورد پسند واقع شده و از نعمات و الطاف الهی است. منشأ سرنگونی و هلاکت انسان دنیازدگی است. دنیازدگی آثاری دارد و انسان را از رسیدن به آخرت باز می دارد. دنیا در قرآن به لهو و لعب، زینت، تفاخر، متاع قلیل و ... توصیف شده است. مال، فواید دنیوی و اخروی زیادی دارد و یک انسان عاقل همیشه سعی می کند که ازمال و منال دنیا برای آخرت بهره جوید و از دنیا برای آخرت توشه ای برگیرد. حقیقت انسان را عمل او می سازد، اگر انسان اعمال صالح داشته باشد، انسان صالح است و اگر اعمال طالح داشته باشد، انسان طالح است، بنابراین پاداش و کیفر انسان در آخرت بستگی به اعمال او در دنیا دارد. فلسفه لذتهای مادی در دنیا برای این است که انسان با اختیار خویش سعادت و شقاوت خویش را در آخرت رقم بزند و لذتهای دنیوی با لذتهای اخروی متفاوت است، حد و اندازه هر لذت و نعمت دنیوی برای استفاده انسان از آن لذت در دنیا مشخص شده که یکی از روشهای مشروع برای استفاده از دنیا انفاق می باشد. دنیا مزرعه آخرت است و نعمتهای دنیوی سبب سعادت و شقاوت اخروی نمی گردد. سعادت انسان در گرو ایمان و عمل صالح در پایان عمر، محو سیئات به دلیل انجام کارهای نیک و مورد شفاعت واقع شدن است. شقاوت انسان نیز در گرو کفر پایان عمر که ایمان و عمل صالح پیشین را ضایع می سازد، محو حسنات به دلیل انجام کارهای زشت و ناپسند و مورد شفاعت واقع نشدن می باشد. دنیا و آخرت با هم جمع نمی شوند چون دو چیز متفاوت و متضاد از هم هستند و دو چیز متضاد نیز با هم جمع نمی گردد. از جمله تفاوتهای بین دنیا و آخرت می توان به تفاوت بین نظام و آخرت، درجات بین دنیا و آخرت و تفاوت روزی دنیا با آخرت اشاره کرد. راه فکری و شناختی، راه عملی( انفاق، صدقه، زهد، قناعت، یاد مرگ و ...) از جمله راهکارهای سازنده ای است که در امور دنیوی، انسان را برای رسیدن به آخرت راهنمایی می نماید.
ولایت فقیهان جامع الشرایط از دیدگاه قرآن، عقل ، سنت
نویسنده:
زکیّه وحدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
متفکران و دانشمندان مسلمان از دیرباز بر این باورند که اسلام دینی جامع و جهانی و جاودان است، و پیروان خود را تنها به نماز و روزه و دیگر عبادت های فردی فرا نمی خواند، بلکه دیگر احکام از جمله امور اقتصادی، حقوقی و سیاسی را نیز مطرح می کند، این مطلب بیانگر آن است که احکام اسلام فراگیر است و با توجه به نیاز آدمی وضع شده است. بی شک احکام سیاسی و اجتماعی تنها در سایه رهبری شخصی جامع الشرایط میسر می شود. تحقیقی که هم اکنون پیش روی شماست، شامل سه بخش، هر بخش شامل چندین فصل می باشد، که در آن سعی شده ولایت فقیهان را از سه دیدگاه " قرآن، سنت و عقل" مورد توجه قرار دهد. بخش اول، حکومت است که شامل دو فصل می باشد. در فصل نخست واژه حکومت را تعریف می کنیم و ضرورت حکومت را از دیدکاه های مختلف مورد بررسی قرار دهیم، که با نبود حکومت، جامعه دچار هرج و مرج می شود و برای جلوگیری از این هرج و مرج لازم است حکومت تشکیل داد. در فصل دوم این نوشتار به انواع حکومت ها که شامل حکومت الهی و غیرالهی است، می پردازیم. از میان این دو حکومت، حکومت الهی، حکومت مورد قبول جامعه اسلامی است که با وجود این حکومت، موجبات رسیدن به کمال فراهم می شود. در ادامه حاکمیت انبیاء و لزوم بعثت و وظایف و سیره انبیاء که سیره ایشان دلالت بر این دارد، که انبیاء نیز حکومت تشکیل می دادند مطالیبی بیان کردیم. بخش دوم، امامان تداوم بخش دین هستند، که شامل دو فصل می باشد. فصل اول در مورد امامت می باشد که در آن ولایت امام وظایفی که امام در اداره جامعه دارد، مرجعیت دینی و امام و مراتب امام که پنج مرتبه دارد شامل: رهبری با گفتار، رهبری با گفتار و کردادر، رهبری سیاسی غیرمجتهد، رهبری سیاسی مجتهد و رهبری سیاسی غیرمعصوم که توضیح هر یک از این مراتب بیان شده است. فصل دوم این بخش، در مورد ترویج دین و عصر غیبت می باشد. در این فصل منظور از غیبت که غیبت کبری وصغری می باشد بحث شده و در مورد اینکه مردم در عصر غیبت باید به علماء و فقها مراجعه کنند و به بیان دیگر همان غیبت و مسئله مرجعیت دینی و نیز اندیشه ای سیاسی که شیعه در این عصر داشته و همچنین در مورد جاودان بودن اسلام که برای همه زمان ها و مکان ها برنامه دارد. بخش سوم، ولایت فقیهان تداوم امامت است، که حاوی سه فصل است. فصل اول، ولی فقیه و راه های اثبات آن است. در این فصل معنای لغوی و اصطلاحی ولی فقیه و مختصری از تاریخچه ولایت فقیه در زمان غیبت، که ولایت فقیه در این زمان پنج مرحله را پشت سر گذاشته است و مشخصات این پنج مرحله نیز بیان شده است. شیعه و ولایت فقیه، که تاریخ آن از دیدگاه شیعه به عصر غیبت بر می گردد. ولایت فقهاء در زمان غیبت که ادامه ولایت ائمه است، و همچنین شرایطی که ولی فقیه برای حکومت بر جامعه داشته باشد، که به پنج مورد از مهمترین موارد آن اشاره شده است. شأن ولی فقیه و فرق ولی فقیه و مرجع که از مهمترین مسائل موضوع ولایت فقیه در دروه غیبت می باشد، و همچنین ولایت فقیه را از دیدگاه های مختلف ( قرآن، سنت، عقل، و از نگاه امام خمینی ( ره) و شهیدان) مورد بررسی در این فصل قرار داده ایم. فصل دوم این بخش اختیارات و وظایف ولی فقیه می باشد. در این فصل مطالبی پیرامون ولایت محدود و ولایت مطلقه بیان کردیم که از نظر خردمندان ولایت محدود مردود است اما ولایت مطلقه مورد قبول علماء زیادی از شیعه بخصوص حضرت امام خیمنی ( ره) قرار گرفت. در ادامه وظایف فرهنگی، سیاسی و نظامی و اقتصادی و وظایفی که ولی فقیه از نگاه امام خمینی ( ره) دارد بیان شده است. در فصل سوم این بخش در مورد ولایت فقیه در قانون اساسی شرایط و وظایفی که از نظر قانون اساسی ولی فقیه دارد و چگونگی انتخاب شدنش و ارتباطش را قوای سه گانه ( مقننه، قضائیه و مجریه) و مشروعیت پیدا کردن نظام با امضای ایشان مطالبی بیان شده است، و نیز در مورد اینکه امام خمینی ( ره) احیاگر بزرگ ولایت فقیه هستند و استمرار این ولایت با مقام معظم رهبری مطالبی بیان کرده ایم. در خاتمه پرسش و پاسخ و نتیجه گیری نموده ام.
مقام مادری ازدیدگاه قرآن و سنت
نویسنده:
خدیجه ولی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشته ای که در حال حاضر در پیش روی شماست، نتیجه ماهها، سعی و تلاش و کوشش ست که در موضوعی با عنوان مقام مادر از دیدگاه قرآن و روایات گردآوری شده است لذا واژه مادر بار معنایی ویژه ای دارد که خود نشان دهنده عظمت و بزرگی مقام مادر است و این ارزش و اهمیت جز با انس به قرآن و سنت زمانیکه آیات و روایات را ورق می زنیم به قرب و عظمت مادری پی می بریم، که یک مادر دوران بسیار حساسی را تحمل می کند، ابتدا دوران پر رنج و مشقتی که به قیمت جانش تمام می شود و اگر در این زمان، مادری از دنیا برود با شهدا محشور می شودو آن دورانی غیر از بارداری و زایمان نیست و بعد از آن دروان تربیت کودک است که باید خیلی ماهرانه عمل کند چون تربیت فرزند بستگی به تربیت یک مادر دارد، و با تربیت صحیح می تواند دنیا و آخرت خود و فرزند خویش را آباد کند. این مجموعه از چهار فصل تشکیل شده است که هر فصل مشتمل بر چندین زیرمجموعه است فصل اول آن مربوط به زن و ازدواج او در اسلام است که شامل زیرمجموعه هایی است1) در مورد مبدأ آفرینش زن است که آیا زن وجودی مستق دارد یا این که وجود او از وجود انسان دیگری نشأت گرفته است که برخی به زن جنبه چپی و طفیلی داده اند، و اسلام این نظریه را رد می کند. 2) ازدواج که امری است الهی و مقدس و اینکه ترک ازدواج در اسلام به صورت مذموم و ناپسند شناخته شده است و همچنین مقدمات فراهم کردن ازدواج برای جوانان است تا بتوانند به راحتی و از راه مشروع ازدواج کنند و از دو جنبه ساحت فرهنگی مانند تشویق به امر ازدواج و جنبه دیگر ساحت اقتصادی مثل تهیه جهیزیه و دادن وام های طویل المدت مبرا باشند 3) بنای خانواده باید بر اساس مهر و عطوفت و احساس پایه گذاری شود، چون اگر در خانواده ای مهر و محبت و انس و الفت نباشد، آن خانواده، خانواده ای سالم نخواهد بود، آن خانواده خیلی زود از هم گسسته می شود. فصل دوم در مورد مقام مادر است که از چندین زیرمجموعه تشکیل شده است. 1- واژه مادر است که این واژه از ( MAD) از زبان سانسکریت گرفته شده است. 2- در مورد مادر کیست و مادری جه نوع حالتی است و شرط مادر شدن چیست؟ او کسی است که با تمام وجود خودش را در راه اعتلای دین و اسلام قدم می گذارد، مشکلات را تحمل می کند، چه اشک ها که برای فرزند ناسپاس نمی ریزد تا بتواند او را درست کار و صالح تربیت کند و در زیر پرچم اسلام نوکری آقا امام زمان ( عج) را بکند، مادری حالتی است توأم با ریزه کاری ها، توأم با مهر و محبت و انس و الفت، توأم با جان فشانیو ایثارگری از خودگذشتگی و شرط مادر شدنش این است که بتواند خیلی چیزها را رعایت کند، بتواند یک زندگی را اداره کند، بتواند فرزندانی پاک تحویل جامعه دهد اگر تمام اینها بتواند به نحو احسن رعایت کند ارزش و مقامش چنان والا می شود که پیامبر اکرم ( ص) بهشت را در زیر قدم هایش قرار داده است یا به گفته حضرت فاطمه زهرا ( س) که می فرمایند: پای مادر را بگیر که بهشت به زیر پایش قرار دارد. قرآن و سنت هم به مقام والای مادر تأکید بسیاری داشته، طوری که در قرآن هم ردیف مقام پدر مقام مادر را بیان داشته و از دیدگاه روایات هم یک مادر ارزش بسیاری دارد و ائمه هدی ( ع) به آن اشاره فرموده اند و بعد از اینها دانشمندان و شخصیت های بزرگ اسلام به مقام اشاره فراوانی کرده اند. به گفته برخی از آنها در آسمان خدا قابل پرستش است و در زمین مادر، مادر تابلو آفریدگار است، اگر مادر نمی مرد هیچ کس بدبخت نمی شد. فصل سوم، نقش مادر در تربیت فرزند است که ابتدا از نقش او در دواران بارداری بحث شده ک در این دوران تغذیه جنین از غذای مادر است هر آنچه که مادر تغذیه می کند جنین هم از همین تغذیه می کند، پس باید حرام و حلال را بشناسد، در هر مجلسی قدم نگذارد، چون در روحیه جنین تأثیر بسزایی دارد. و دوم رضاع و شیرخوارگی است، اسلام برای شیر مادر اهمیت زیادی قائل است طوری که شیری هم ردیف شیر مادر یافت نمی شود، چون شیر مادر بهترین غذا برای کودک است و چیزی جایگزین شیر مادر نمی شود در این دوران باید مادر زمان شیردادن بچه را خیلی رعایت کند مثلا وضو گرفتن در این حالت خیلی مؤثر است، و نامگذاری کودک است که اسلام فرموده برای کودکت نام نیک انتخاب کن تا در قیامت مورد بازخواست خداوند قرار نگیری. فصل سوم دوران کودکی است، دورانی پر از هیجان و شور و شعف دراین دوران باید کودک را تا هفت سالگی آزاد گذاشت، تا بتواند هر کمبودی که دارد جبران نماید، وقتی بزرگ شد دیگر این کمبودها قابل جبران نیستند. فصل آخر که مربوط به مادران نمونه است که ابتدا در مورد بی بی دو عالم فاطمه زهرا ( س) بحث شده که در تمام مراحل زندگی باید او را الگو و اسوه خو قرار دهیم. خانم فاطمه زهرا ( س) کسی بود که هم در دوران حیات پدر بزرگوارش و هم در دوران زندگی زناشویی با حضرت علی ( ع)، مادری می کردند طوری که به او لقب ام ابیها داده اند او کسی بود که واسطه نبوت و امامت شد، مادری که فرزندانی رزمنده، شجاع، با صلابت، روشنگر، تاریخ ساز تحویل جامعه داد که جامعه کنونی باید این عزیزان را الگوی خود قرار دهند و دوم مربوط به دوران پرهیاهوی زندگی حضرت مریم ( س) است، حضرت مریم کسی بود که مائده آسمانی برایش نازل می شد، و کسی بود که بدون واسطه همسر، فرزندی را به دنیا آورد که کور را بینا می کند و در گهواره زبان به سخن گشود، حضرت مریم ( س) همیشه با خداوند تکلم غیبی داشت و فرشتگان همیشه با او در ارتباط بودند. و آخرین بحث مربوط به یوکابد مادر حضرت موسی ( ع) است. یوکابد زنی است که خداوند نوری در دل او قرار داد تا زمانی که فرزند و جگرگوشه اش را از خود جدا می کنند بتواند صبور باشد و این نتیجه خدایی بودن و الهام غیبی داشتن است یوکابد کسی بود که به لقب تسلیم و مسلمات معروف است و کسی که ایمان کامل به خداوند والامرتبه داشته باشد خداوند هم در دل او نوری قرار می دهد تا بتوند فرزندش را به غاصبان و ستمکاران کاخ فرعون بسپارد.
 بیماریهای قلب در قرآن و سنت
نویسنده:
راضیه آذرگشب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
عنوان این پایان نامه، بیماری های قلب در قرآن و سنت می باشد و از آن جا که قلب انسان، در اثر کارکردهای غیراخلاقی مانند جسم مریض می شود و بخاطر شرافت روح انسان در دیگر موجودات، قلب سالم، و بدور از شرک و بخل و حسد و کینه و غیبت و غیره سرمایه نجات و ضامن سعادت حقیقی اوست و انسانی که شک و تردید در عقاید خود دارد، یا جانش آلوده به رذایل اخلاقی و سیّئات هست دارای قلبی بیمار است که عملکردهای بیمارگونه دارد و بدیهی است که بیمار دلان را به جایگاه پاکدلان راهی نیست. از این رو تصمیم گرفتم تحقیقی را که شامل سه بخش است، که بخش اول آن؛ تعریف بیماری و قلب و بخش دوم: بیماری های قلب در قرآن و سنت است و بخش سوم: اثرات بیماری های قلب بر جسم و روان انسان می باشد، را بررسی کنم. بخش اول شامل دو فصل است. که فصل اول آن به تعریف بیماری و قلب و انواع بیماری، حکمت بیماری، ضرورت شناخت بیماری ها، و علل بیماری ها پرداخته شده است. که فصل دوم به تعریف قلب و جایگاه قلب و وظیفه قلب و اهمیت و اطمینان قلب و عواملی که در شرح و صدر قلب موثر هستند و به ابعاد قلب و واقعیت و اینکه قلب سلیم از نظر قرآن و روایات و کاربردهای قلب و حیات و مرگ دلها و گونه های قلب اشاره شده است. بخش دوم آن که شامل 9 فصل است، که فصل اول: قلب و قساوت و فصل دوم: قلب و دروغ، فصل سوم: قلب و حسد، فصل چهارم: قلب و غیبت، فصل پنجم: قلب وریا، فصل ششم: قلب وبخل ، فصل هفتم: قلب و تکبر و فصل هشتم: قلب و تمسخر و فصل نهم: قلب و سوء ظن هست که در هر یک از این فصول به تعریف و جایگاه این بیماریها در قرآن و سنت و علل و ضرورت و نکوهش و حرمت و مفاسد و زمینه های بوجود آمدن آن و مجازات آن در قیامت بررسی شده است. و بخش سوم شامل دو فصل است که فصل اول: آن تأثیر بیماری های قلب بر جسم و روان است که در این فصل به مشکلات جسمی امروز بشر از قبیل: اضطراب، افسردگی، سرطان، عقده های روانی و به عواملی از قبیل فشار خون بالا، بیماریهای قلبی، و غیره پرداخته شده است. و فصل دوم شامل: درمان مواردی از بیماری های قلبی از قبیل: راه درمان ریا، غیبت، حسد، سوء ظن پرداخته شده که با استفاده از علم و عمل امکان پذیر است و در پایان به قرآن درمانی و اینکه قرآن شفای همه دردهاست پرداخته شده است. و اگر انسان از ایمان قوی برخوردار شد می تواند به کمک آن تکبر و حسد و غیبت را ریشه کن سازد و بخاطر امتیازات بالای دیگران هیچ گاه احساس حسادت، و بخل و غیره نخواهیم نمود.
 انحرافات اخلاقی از منظر قرآن و سنت
نویسنده:
محدثه السادات میرشجاع عنبرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
با توجه به بروز انحرافات گوناگون در جوامع و ظهور مشکلات عدیده ای در این زمینه و رشد بی رویه جرایم و دور شدن از سنتهای الهی و معانی دینی و احساس نیاز به بازگشت به دوره دین محوری رساله حاضر با عنوان انحرافات اخلاقی از منظر قرآن و سنت و با هدف آگاهی و بیان دیدگاه قرآن و سنت در خصوص عوامل ، موانع و ماهیت انحرافات اخلاقی و اجتماعی ، بیان نظرات ائمه معصومین « علیهم السلام» در این رابطه و بررسی عوامل انحرافات اخلاقی در جامعه شروع به کار کرد و در انتها به بیان راهکارهای جلوگیری از انحراف پرداخت. به طور کلی محقق در نظر داشته در تحقیق خود دیدگاههای گوناگون در رابطه با اخلاق و انحراف را جداگانه تعریف نموده و مصادیق مربوط به هر کدام که در زندگی روزمره انسانها یافت می شود . ضمیمه این تعاریف کند و برای درک بهتر خواننده محترم آنها را با آیات ، روایات ، و تفاسیر و مثالهای اجتماعی گوناگون بیاراید . این تحقیق از سه بخش تشکیل شده که بخش اول شامل سه فصل می باشد . فصل اول با عنوان دیدگاههای گوناگون در تعریف اخلاق و انحراف به بررسی معنای لغوی و اصطلاحی اخلاق و انحراف به طور جداگانه می پردازد . فصل دوم با عنوان اخلاق در آیات و روایات مباحثی چون منابع اخلاق اسلامی ، روش تعلیم و تربیت اسلامی ، اخلاق در نهج البلاغه و مصادیق اخلاق ، چون ، امانتداری ، احترام به والدین ، ساده زیستن ، صله رحم و ... را مورد مطالعه قرار می دهد و در فصل سوم که با عنوان انحراف در قرآن و سنت است ؛ فلسفه گناه، تعریف انحراف در قرآن ، نقاط ضعفِ انسان چون کفر و ناسپاسی ، آزمندی و طغیانگری ، یاس و ... از دیدگاه قرآن و سنت را مورد بررسی قرار می دهد . بخش دوم نیز شامل دو فصل می باشد . فصل اول با عنوان منشاء پیدایش انحراف به بررسی عوامل بروز انحراف و علت پیدایش آن ، نظر علم جامعه شناسی در این رابطه و زنجیره رسوم اجتماعی و فقر و مشکلات اقتصادی به عنوان یک منشاء بروز انحراف می پردازد . فصل دوم با عنوان رفتارهایی که در جامعه اثر سوء دارند ، مطالب و مصادیق گسترده ای از رفتارهای انحراف آمیز و ناپسند در جامعه را در بر می گیرد . مانند شایع ترین انواع بزهکاری چون قاچاق مواد مخدر ، الکلیسم ، انحراف جنسی و ... که در متن تحقیق ، هر کدام از این موارد به طور اجمالی شرح داده شده است . بخش سوم نیز شامل سه فصل است . فصل اول شیوه های بر خورد با انحراف نامگذاری شده که به مباحثی چون هنجارهای اسلامی در شناخت کجروی ، راهکارهای قرآن در هدایت فردی و اجتماعی ، انذار و تبشیر ، روش تنبیه در تعالیم اسلامی و زندان به عنوان یک شیوه برخورد پرداخته است . فصل دوم با عنوان پیشگیری از انحراف تاثیر جامعه و فرد را در پیشگیری از انحراف بر یکدیگر ، دین و راهکارهای متکی بر اجتماع ، روش تشویق در تعلیم و تربیت اسلامی ، روان درمانی و ... را به عنوان عوامل و راهکارهای پیشگیری شرح می دهد . فصل سوم نیز که آخرین فصل این تحقیق است با عنوان درمان انحراف سعی در نشان دادن راههای درمان انحراف پس از پیدایش آن می باشد که در مرحله نخست قرآن را به عنوان شفابخش قلبها معرفی کرده و سپس انواع درمان بیماری های اخلاقی را شرح می دهد . امید است این تحقیق توانسته باشد اهداف مذکور را به کمال برساند .
 امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و سنت
نویسنده:
معصومه عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش به فریضه امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و سنت اشاره شده است. این تحقیق شامل سه بخش و هر بخش آن شامل سه فصل می باشد و این فریضه از دیدگاه قران، سنت جایگاه آن در ادیان، فلسفه، این حکم و تاثیر آن در اجابت دعا، علل مهجوریت، شرایط و مراتب آن مورد بررسی قرار گرفته است. فریضه امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ انسان ساز اسلام از جایگاهی بس والا بهره مند است، به گونه ای که این امر به تنهایی ضامن قوام شریعت مقدس شمرده شده است. این مساله ،یکی از مهمترین مسایلی است که اگر تنها به قرآن کریم مراجعه کنیم و به احادیث نبوی و ائمه اطهار(علیهم السلام) توجهی نشود، متوجه می شویم که این موضوع در کتاب مقدس آسمانی چقدر تکرار شده است و چه اندازه بدبختی ملل گذشته را مستند می کند به اینکه امر به معروف و نهی از منکر نداشته اند. از طرفی می دانیم نقش این مساله در اجابت دعا چه قدر موثر است ، به طوری که خداوند می فرماید: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را، یکی از موارد خواندن خداوند انجام دادن این فریضه مهم می باشد. با این حال، باتوجه به تاکیدات زیاد، راجع به این مساله، متاسفانه آن طور که باید به این فریضه توجهی نمی شود. البته خود این امر در اثر عوامل متعدد و مشکلات زیاد که در این راه وجود دارند درست انجام نمی گیرد که اگر این مشکلات رفع شود، می تواند دوباره جایگاه خود را در جامعه پیدا کند. امر به معروف و نهی از منکر دارای شرایط، مراتب و شیوه های خاصی بوده ، شخصی که می خواهد این فریضه را انجام دهد باید به آن آَشنایی کامل داشته باشد یعنی نباید خودسرانه عمل کند، چون در غیر این صورت، این فریضه به جای اینکه نتیجه مثبت دهد، برعکس عمل می کند. بنابراین یک ملت و جامعه، در صورتی زنده و رستکار است که در میانشان امر به معروف و نهی از منکر باشد و به بهترین شکل آن را به کار گیرند. با توجه به این مطالب ، لازم دیدم در بخش اول به بررسی این فریضه ازدیدگاه قرآن و سنت بپردازم که خود شامل سه فصل می باشد، فصل اول با عنوان ، امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن» فصل دوم با عنوان « امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه سنت» و فصل سوم با عنوان « امر به معروف و نهی از منکر در ادیان دعا» بوده ، بخش دوم با عنوان « فلسفه ، احکام و تاثیر امر به معروف و نهی از منکر در اجابت دعا است که شامل سه فصل با عناوین « فلسفه امر به معروف و نهی از منکر » ، « احکام مربوط به امر به معروف و نهی از منکر » و « تاثیر امر به معروف و نهی از منکر در اجابت دعا». بخش سوم با عنوان « مراتب، شرایط و مهجوریت امر به معروف و نهی از منکر » دارای سه فصل با عناوین: «علل مهجوریت امر به معروف و نهی از منکر » ، « شرایط امر به معروف و نهی از منکر » ، « مراتب و شیوه های امر به معروف و نهی از منکر » تنظیم کردم. در نوشتن این تحقیق از کتاب های روایی همچون بحارالانوار، تفسیر محمع البیان و ... استفاده گردیده است.
  • تعداد رکورد ها : 18