جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
بررسی نقش معرفت حِکمی در اخلاق عملی با تأکید بر نهج البلاغه
نویسنده:
پدیدآور: محمدرضا صمدی فروشانی ؛ استاد راهنما: یارعلی کردفیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ریشه‌یابی اختلالات اخلاقی و روش صحیح از بین بردن آن‌ها، جزء وظائف اصلی علوم مرتبط با درمان این اختلالات همچون علوم تربیتی ، علم اخلاق و غیره است. از این رو گمان بر آن است که علوم عقلی همچون فلسفه که دربردارنده‌ی معارف نظری است، تأثیری در اصلاح اخلاق عملی ندارد. از سوی دیگر یکی از ریشه‌ها و علل رفتارهای انسان به طور کلی مربوط به شناخت‌ها و معرفت‌های اوست. مسئله‌ی اصلی این رساله آنست که با استفاده از تعابیر حضرت علی(ع) در نهج البلاغه، تأثیر قسمتی از معارف حِکمیِ نظری در اصلاح خلق و خوی و رفتار انسان (اخلاق عملی) بررسی شود و هدف این تحقیق آنست که تأثیر سازنده‌ی معارف حکمی و چگونگی آنرا در عرصه‌ی رفتار انسان نشان دهد. در این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی و پس از ارائه‌ی تعریف دقیقی از معرفت حکمی در حوزه های خداشناسی، انسان شناسی و معادشناسی، اثرگذاری این معارف را بر اصلاح اخلاق عملی به اثبات رساندیم. سپس با توجه به اینکه همه‌ی معارف حِکمی تأثیر اصلاحی ندارند ، مصادیق مختلف و مؤثر آنرا در قالب چند بخش عمده از نهج‌البلاغه استخراج کرده و به ثمرات اصلاحی آن‌ها در عرصه‌ی رفتار پرداختیم. نحوه و میزان اثرگذاری معارف حکمی نیز مورد بررسی قرار گرفت و به طور کلی نقش معارف حکمی در اصلاح و رعایت اخلاق در چهار جایگاه بیان شد. این معارف در هدفمندی انسان نقش سازنده داشته و در انطباق فعل با اهداف او نیز موثرند. همچنین در فراهم کردن مقدمات معرفتی ایمان، نقش کلیدی دارند و بالاخره در رفع موانع فعل اخلاقی نیز تأثیرگذارند. حاصل بررسی‌های به عمل آمده آن است که انسان جهت اصلاح رفتار و اخلاق خود در کنار دیگر عوامل سازنده‌ی اخلاق همچون ایمان، احساسات ایمانی ، شناخت ها و ملکات اخلاقی، نیازمند فراگیری معارف حکمی نسبت به مبداء و منتهای عالَم و همچنین انسان است؛ و بدون چنین معارفی رسیدن به زیست اخلاقی مشکل است. در بین معارف حکمی نیز ، معارف نظری خداشناسی بیشترین اثر اصلاحی را در پی دارند. لذا ورود آموزش‌های عقلی و فلسفی در متون درسی و در همه ی مقاطع به فراخور شرائط سنی فراگیران جهت تربیت اخلاقی متوازن، ضروری است.
ادراک کلی و جزئی و مدرک آنها در دیدگاه ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجایی، محمدرضا صمدی فروشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
کلام فلسفی در نگاه خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمدرضا صمدی فروشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم کلام با توجه به ماهیت پویا و متحول خود، تحولات زیادی را تجربه کرده است. کلام فلسفی به عنوان سبک خاص این علم، یکی از این دگرگونی هاست که در دوران خواجه نصیرالدین طوسی به بلوغ خود رسید.کلام فلسفی ، رهیافتی خاص در علم کلام است که در آن متکلم با پذیرش پیش فرض ها و مبانی دین خاص ، از استدلال عقلی و فلسفی جهت تحقق اهداف علم کلام بهره می برد.هرچند آغازگر این روش در علم کلام را معتزله دانسته اند، لکن در میان متکلمان شیعی ، نوبختی ها قبل از زمان خواجه این ابتکار را در کتب کلامی خود وارد کردند. گواه این مسئله، کتاب الیاقوتِ ابواسحاق نوبختی است که چند قرن قبل از خواجه تألیف شده است و اسلوب این کتاب بسیار نزدیک به کتاب تجریدالاعتقاد ِخواجه است. با وجود این مطلب ، خواجه نصیرالدین طوسی به وسیله ی تألیف کتاب تجرید ، این نظام کلامی را به اوج رسانید.کلام فلسفی مغایر با کلام سنتی نیست ، بلکه تنها با روش استدلال و تبیین سعی دارد به وسیله مبانی یقینی ، مسائل کلامی را اثبات ، تبیین و از آنها دفاع کند، لذا ویژگی مهم کلام فلسفی را باید استفاده از اصطلاحات و قواعد فلسفی و به کارگیری براهین عقلی ـ متشکل از مواد یقینی ـ دانست.خواجه نصیر به اقتضای مسئله کلامی و سطح فهم و زبان مخاطب ـ این دو عنصر مهم در تعیین روش متکلم ـ در بعضی از مسائل ناگزیر به استفاده از نقل است همچون شناخت شخص معصوم به عنوان امامکه منحصر در نصّ است؛ و در برخی موارد مثل اثبات صانع صرفاً به دلیل عقلی استناد می کند چون استناد به نقل مشکلاتی همچون دور محال به دنبال دارد. فلسفی بودن نظام کلامی خواجه ، به معنای اختصار بر یک روش یا نوع استدلال خاص نیست ، بلکه وی به دنبال ارائه سیستم عقیدتی متقن بر اساس مبانی و دلائل یقینی و به فراخور مسائل مطروحه است.خواجه در اثبات صفات ثبوته حق و پاسخ به شبهات مطرح در این مورد، از اصطلاحات و قواعد فلسفی همچون عمومیت وصف امکان برای ماسوی الله ، تلازم تعقل و تجرد، محال بودن ارتفاع نقیضین و تسلسل بهره برده است.ایشان از مهمترین لوازم فلسفی وجوب وجود یعنی «غنی» و «فعلیت تام واجب» و« نیاز ذاتی ممکنات به او» در جهت اثبات بعضی صفات ثبوتی و نفی صفات سلبی استفاده کرده است.وی ازقاعده ی «حسن و قبح عقلی » و قاعده ی «لطف » در اثبات و دفاع از گزاره های دینی ـ خصوصا در بحث افعال حق ، نبوت ، امامت و معاد ـ به کرات استفاده کرده است . فلسفی دانستن روش ایشان در این مسائل بستگی زیادی به یقین آور دانستن این گونه قواعد دارد.با توجه به ماهیت مباحث کلامی ، متکلم ناگزیر است دربعضی مسائل از ابزارهای فلسفی کمک بگیرد ، لذا استفاده ی این ابزار در مسیر تکامل علم کلام بایسته است. نکته قابل توجه آنکه میزان استفاده متکلماز چنین ابزارهایی متفاوت و دارای شدت و ضعف است . چرا که متکلم عهده دار تثبیت آموزه های دینی است ، باید به گونه ای این آموزه ها را ارائه کند که گذشته از اقناع عقول مخاطبان، مسیر رسیدن آن ها به ایمان را نیز سهل الوصول تر کند. تقدس و نورانیت متون وحیانی ظرفیت مناسبی است در جهت انتقال مخاطب به این سمت . لذا خواجه کراراً سمع را موید دلیل عقلی خود دانسته است.
  • تعداد رکورد ها : 3