رسانههای گروهی بین المللی و سیاستمداران غربی و امریکائی هر از چند گاهی تلاش در انتساب جمهوری اسلامی ایران به بنیادگرائی به معنی «فناتیک» تعصب، عدم توانائی در
... تحمل تنوع، عدم بردباری، تحقیر فرهنگی، افراط گرائی و بالاخره تروریسم دولتی3 مینمایند تا از این رهگذر بتوانند شکافهای افقی بین خود را که نتیجه بحرانهای دهه 1990 پس از فروپاشی بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی میباشد، کمابیش با مکانیسم «همکاری و رقابت» ترسیم نمایند. در این راستا با مبالغهآمیز خواندن تهدید ایدئولوژی "بنیادگرائی" علیه منافع لیبرال دمکراسی و استفاده وسیع از عناوین مطبوعاتی نظیر «نضج اسلام و تهدید غرب» و «توسعه خیزشهای اسلامی» و دعوت این خیزشها از مردم برای بکار بردن «خشونتهای رفتاری» سعی در ایجاد و بزرگ نمودن دشمنی فرضی پس از شکست کمونیسم نموده تا اولا توجه افکار عمومی غرب را به این معضل جلب نمایند و ثانیا اتحاد خود را همچنانکه در نظام دو قطبی قبل از فروپاشی در محور اقتصادی بر اساس همکاری و تعاون «واشنگتن- توکیو-بن» و در محور سیاسی-نظامی بر اساس اتحاد «واشنگتن-لندن-پاریس» استوار بود همچنان حفظ نمایند.
بیشتر