هدف مقاله حاضر پاسخ به این پرسش است که آیا وقوع انقلاب اسلامی و مطالعه آن به وسیله صاحب نظران انقلاب، دگرگونی قابل توجهی در نظریه های مربوط به فرآیند جنبش انقل
... لابی ایجاد کرده است یا خیر؟ برای پاسخ به این پرسش، که در حوزه جامعه شناسی علم است، از نظریه مرتون و به ویژه توماس کوهن درباره تغییر و تحول دانش علمی بهره گرفته شده و این فرضیه مطرح شده است که وقوع انقلاب اسلامی ایران و مطالعه آن منجر به کشف ناسازگاری های علمی در نظریه های مربوط به فرآیند جنبش انقلابی شده و دگرگونی های قابل توجهی در این نظریه ها ایجاد کرده است. از آن جا که فرآیند جنبش انقلابی تا سرنگونی نظام خود از مباحث متعددی - شامل شرایط شکل گیری جنبش انقلابی، نقش ایدیولوژی و فرهنگ در این فرآیند، بسیج و مشارکت توده ای در جنبش، نقش سازمان و رهبری و خشونت در فرآیند جنبش انقلابی - تشکیل می شد، فرضیه اصلی ما به پنج فرضیه فرعی تجزیه شد که هر یک ناظر بر بررسی دگرگونی های نظری در یکی از موضوع های فوق است. بررسی فرضیه اصلی و فرضیه های فرعی به کمک تحلیل محتوای کیفی 57 مقاله علمی، حاوی مطالب نظریه ای مربوط به انقلاب اسلامی، منتشر شده در مجلات معتبر تخصصی خارجی، نشان داد که مطالعه فرآیند جنبش انقلابی انقلاب اسلامی در هر پنج زمینه فوق منجر به کشف ناسازگاری هایی بین نظرهای موجود و واقعیات مربوط به فرآیند جنبش انقلاب اسلامی شده، و آثار مهم و قابل توجهی بر نظرهای این حوزه گذاشته، نظریه های موجود در قبل از انقلاب اسلامی را بهبود بخشیده و حتی نظریه ها و زمینه های جدیدی به مطالعه فرآیند جنبش انقلابی افزوده است.
بیشتر