جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
محوریت توحید در معرفت دینی در اندیشه تفسیری علامه طباطبایی
نویسنده:
عیسی خضیر عباس المعموری؛ استاد راهنما: محمود کریمی بنادکوکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همانا خداوند متعال پیامبران را با رسالت هایی به سوی مردم فرستاد تا آنان را هدایت کرده و از اعماق تاریکی به سوی نور کمال و سعادت در دنیا و آخرت برسانند و به همین جهت می بینیم که اصل دعوت الهی در بین پیامبران علیهم السلام مشترک می باشد که لب دین یعنی توحید خداوند متعال و عدم شرک در همه امور و کارها است و از آن جهت که توحید از مهمترین برنامه هایی است که همه پیامبران الهی علیهم السلام به آن دعوت کرده اند و خداوند متعال نیز در همه کتاب های آسمانی و به خصوص در قرآن کریم بر آن تأکید نموده است بر آن شدیم تا محوریت توحید در معرفت دینی را مورد بررسی قرار دهیم تا اهمیت اعتقاد به توحید در همه کارها را به دست آوریم و آن را به صورت مطالعه توصیفی تحلیلی و از دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی و در قالب بررسی ابعاد توحید سپس جایگاه توحید در معرفت دینی مورد مطالعه قرار دادیم بنابراین به دست آمد که توحید به توحید نظری که همان توحید ذاتی و صفاتی و افعالی است و توحید عملی که در قالب توحید در عبادت و توحید در استعانت است تقسیم می شود آنگاه در بحث بیان جایگاه توحید و نقش آن در معرفت دینی به دست آمد که توحید دارای نقش کلیدی و اساسی و بزرگی در معرفت دینی است خواه در اصول دین؛ یعنی در بحث نبوت و معاد و عدل الهی و خواه در بحث احکام شرعی؛ یعنی عبادات و معاملات و سیاسات و ولایات و خواه در بحث شناخت اخلاق کریمانه انسانی. و دلیل آن این است که همه این اموری را که ذیل عنوان معرفت دینی قابل مطالعه هستند نمی توان به آنها دست یافت مگر پس از اعتقاد به توحید الهی. بنابراین اگر شخصی تصور نماید که خدایان فراوانی در عالم وجود دارند نخواهد توانست که پیامبر راستین را تشخیص دهد زیرا در این صورت، پیامبران فراوانی به فراوانی خدایان وجود خواهند داشت و نیز نخواهد توانست به حسن و قبح حقیقی در کارها دست یابد کما اینکه نخواهد توانست که به عدل الهی اعتماد نماید زیرا در این صورت فرض آن است که خدایان فراوان و مختلفی وجود دارند نیز نخواهد توانست که به احکام شرعی نجات بخش دست یابد و نه اخلاق کریمانه انسانی را بشناسد و آن به این دلیل است که خدایان فراوان خواهند بود و هر کدام اوامر و نواهی مختلفی خواهد داشت که به اوامر و نواهی دیگر خدایان تداخل پیدا خواهد کرد و در این حالت، انسان نخواهد توانست به کمال و سعادت در دنیا و آخرت که هدف اصلی و اساسی دین است دست پیدا کند.
بررسی انتقادی قرآن‌ پژوهی آنگلیکا نویورت و تاثیر نتایج آن بر مسئله اصالت وحی (با تاکید بر مبانی علامه طباطبایی)
نویسنده:
مستعان ثابت؛ استاد راهنما: محمدعلی دیباجی؛ استاد مشاور: حسن رضایی هفتادر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنگلیکا نویورت از قرآن‌پژوهان مهم عصر ماست که با انتقاد از غرض‌ورزی‌های معهود در قرآن‌پژوهی خاورشناسان، بر آن شده تا با رویکردی تاریخی مبتنی بر روش تاریخی-انتقادی مطالعات عهدین، فهمی نوین از قرآن ارایه کند. وی در کتاب «قرآن و باستان متاخر»، که در حکم مقدمه تفسیر چند جلدی وی از قرآن نیز هست، به تشریح رویکرد خود پرداخته است. در این رساله، برای پاسخ به این مساله که قرآن‌پژوهی نویورت و مبانی و/یا نتایج آن چه تاثیری بر باور اصالت وحی نزد شیعه دارد، ابتدا به تبیین پیش‌فرض‌ها و مبانی مستقیم و غیر مستقیم نویورت، که اساساً تاریخی نیستند و ماهیتی هستی‌شناسانه و/یا کلامی دارند، پرداخته شده‌ و سپس این پیش‌فرض‌ها در بوته نقد قرار گرفته است. نویورت عملاً منکر نبوت پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله- است و قرآن را برگرفته از متون عهدینی می‌داند که در تعامل اعلان‌کننده و مخاطبش به صورت تدریجی شکل گرفته است. سایر مبانی هسی‌شناسانه وی به طور خلاصه عبارتند از: برخی آیات قرآن مطابق با واقع نیستند، برخی سور جزء قرآن نیستند، برخی آیات بعداً به سوره‌ها اضافه شده‌اند، مناسک اسلامی مبتنی بر مناسک مشرکان و اهل کتاب است، آثار مسلمانان فاقد ارزش علمی هستند و اینکه وحی نوعی تجربه عرفانی است و محتوای لفظی ندارد. پس از نقد و بررسی این مبانی، نتیجه آن است که نویورت از حد یک مطالعه پدیدارشناسانه فراتر رفته و اظهار نظرهای الهیاتی و کلامی داشته است. به علاوه، او در این مسیر دچار خطاهای منطقی شده است، من جمله عدم ارایه دلایل کافی برای ادعاهایش، عدم پایبندی همیشگی به مبانی خود، گزینشی عمل کردن در رجوع به آیات قرآن و ترجمه و تفسیر آنها و گزینشی عمل کردن در مورد شواهد تاریخی. از سوی دیگر با مراجعه به نظرات علامه طباطبایی و تبیین دیدگاه او در باب حقیقت قرآن و وحی الهی، معلوم شد که در باور شیعه، قرآن کلام خداست که با الفاظ بر پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله- نازل شده است و حضرتش مطابق با اراده الهی آن را بر مردم تلاوت کرده است. در نهایت نشان داده شد که مطالعات و رویکرد نویورت از اساس با باور شیعه در تعارض است و به جهت آمیخته بودن با پیش‌فرض‌های غیرموجه و غرض‌ورزانه ، نمی‌تواند به فهم درستی از قرآن منجر شود.
تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی در مورد حکمت مجاز در قرآن
نویسنده:
نسرین انصاریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت آموزه‌های قرآن از صدر اسلام تاکنون کانون توجه مسلمانان به ویژه اندیشمندان علوم قرآنی بوده و هست یکی از راه‌های پی بردن به این آموزه‌ها دقت در فنون بلاغی به کار رفته در آیات الهی است؛ از جمله این فنون «مجاز» است که با توجه به مفاد دلایل محکم باورمندان به آن، وجود آن در قرآن حتمی است و از آنجایی که وجود هریک از فنون بلاغی در قرآن حکمت خاصی دارد پرداختن به حکمت وجود مجاز در قرآن نیز اهمیت دارد و با توجه به جایگاه علمی علامه طباطبایی در جامعه تفسیری، پی بردن به این حکمت از دیدگاه ایشان به منظور فهم مدقانه آیات الهی ضروری است، از این‌رو این مقاله با بهره‌مندی از کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» و کتب تفسیری، لغوی و بلاغی و پردازش مطالب به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ‌گویی به این پرسش اصلی است که «تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی در مورد حکمت مجاز در قرآن چیست؟»؛ یافته‌های پژوهش نشان داد که علامه معتقد است: حکمت وجود مجاز در قرآن شامل بیان امور نامحسوس با امور محسوس، تفهیم به عموم مردم، سخن گفتن به زبان عرف، رعایت ادب گفتاری و پند دادن به بشر است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 87
تقریر ایمان‌‌گرایی عقلانی به روایت سی استیون اونز و ارزیابی آن بر مبنای اندیشه‌های علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی قاسمی؛ استاد راهنما: مجید احسن؛ استاد مشاور: مهدی ساعتچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تبیین، تحلیل و ارزیابی انتقادی نظریه «ایمان‌گرایی عقلانی» سی. استیون اونز به مثابه پاسخی به چالش‌های باور دینی در جهان معاصر است. این پژوهش در گامی فراتر، می‌کوشد تا با به‌کارگیری چارچوب منسجم معرفت‌شناختی و فلسفی علامه سید محمدحسین طباطبایی، این نظریه را سنجیده و ظرفیت حکمت اسلامی را برای تعامل با اندیشه‌های معاصر در فلسفه دین به نمایش بگذارد. روش‌شناسی پژوهش: این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی و رویکردی تطبیقی و انتقادی سامان یافته است. فرآیند پژوهش بر پایه تحلیل محتوای منابع کتابخانه‌ای استوار بوده و در دو مرحله اصلی انجام شده است: نخست، تقریر دقیق و نظام‌مند نظریه ایمان‌گرایی عقلانی اونز و مولفه‌های آن ؛ دوم، ارزیابی انتقادی این نظریه با استفاده از مبانی فکری علامه طباطبایی به عنوان معیار و چارچوب سنجش. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که ایمان‌گرایی عقلانی اونز، راهی میانه میان ایمان‌گرایی افراطی و عقل‌گرایی محض است که بر مولفه‌هایی چون «محدودیت ذاتی عقل»، «ایمان به‌مثابه اعتماد موجه» و نقش «نشانه‌های طبیعی» استوار است . ارزیابی این نظریه از منظر علامه طباطبایی آشکار ساخت که هرچند هر دو اندیشمند در نقد افراط‌گرایی معرفتی و پذیرش محدودیت‌هایی برای عقل مفهومی هم‌نظرند ، اما نظام فکری علامه دارای تمایزات و امتیازات بنیادین است. مهم‌ترین این تمایزات عبارتند از: تأکید قاطع علامه بر توانایی عقل در رسیدن به «یقین برهانی» در اصول دین ، نقش محوری «فطرت» و «علم حضوری» به عنوان منابع معرفتیِ درونی و بی‌واسطه ، و تبیین «رابطه وجودشناختی» و تکاملی میان علم، ایمان و عمل. نتیجه‌گیری: نتیجه نهایی پژوهش آن است که چارچوب جامع علامه طباطبایی نه تنها بدیلی برای ایمان‌گرایی عقلانی اونز، بلکه به مثابه مصحح، مکمل و معمّق آن عمل می‌کند. این چارچوب، با تصحیح نگاه به توانایی عقل در کسب یقین، تکمیل نظریه با افزودن ابعاد فطری و شهودی، و تعمیق آن با ارائه بنیان‌های وجودشناختی، مدلی استوارتر و جامع‌تر برای فهم رابطه عقل و ایمان ارائه می‌دهد. در حالی که نظریه اونز راهکاری هوشمندانه برای دفاع از ایمان در «چارچوب درون‌ماندگار» عصر سکولار است ، رویکرد علامه فراخوانی بنیادین برای فراروی از این چارچوب از طریق تحقق ظرفیت‌های کامل عقل و شهود است.
وجود ذهنی با تکیه بر نظر علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
سید نجیب فاطمی نسب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله وجود ذهنی از مسائل مهم حوزه‌های فلسفه و کلام اسلامی محسوب می‌شود که این مسئله برای تبیین بحث علم نقش خیلی مهم و بسزای دارد تا جای که بدون وجود ذهنی امکان ندارد حقیقت علم بدست بیاید و در ضمن اگر وجود ذهنی را منکر شویم منجر به سفسطه و انکار واقعیات خواهد شد. در این تحقیق به دلایل اثبات ذهنی و طرح اشکالات و رفع آن با تکیه بر اندیشه علامه طباطبایی(ره) پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 64
معیار شناسی توحید عبادی از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی در تفاسیر المیزان و الکبیر
نویسنده:
محمد طاهری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید در عبادت از مسائل مهم اعتقادی جامعه بشری در تمام اعصار و زمان‌ها به شمار می‏رود؛ مهم‌ترین مسئله در مباحث مربوط به این توحید معیار شناخت آن مى‏باشد، ابعاد مختلف توحید عبادی، در این تحقیق مطرح ‌شده است. هدف در بحث حاضر به بررسی معیار توحید عبادی از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی در تفاسیر المیزان و تفسیر کبیر است، از آن‌ جهتی که حقیقت توحید یکی است و هیچ دانشمند تردید در مسئله توحید ندارد؛ ولی در مقام بحث مرتبه‌های گوناگونی و مراتب مختلفی دارد که با دقت عقلی از مسائل علمی دقیق‌تر و ترک آن از همه دشوارتر از جهت شناخت دقیق آن است. مهم‌ترین مبحث توحید عبادی این‌که عبادت از اطاعت بالاتر است، اطاعت غیر خدا ممکن است در حد شرک نرسد؛ ولی عبادت غیر خداوند قطعاً سر از شرک در می‌آورد. از بررسی مجموع آیات در مورد توحید عبادی از بیانات علامه طباطبایی و فخر رازی استفاده می‌شود، توحید محور تمام آموزه‌های دینی است، تمام اصول و فروع اسلام از آن سرچشمه می‌گیرد و توحید عبادی محور اصلی سایر مراتب توحیدها است.
بررسی کلامی ـ تفسیری علم به غیب پیامبر(ص) و امام(ع) در اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین سلطانی اسفریزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع علم به غیب پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار: از مباحث بنیادین کلام اسلامی است که همواره محل پرسش و گفت‌وگو میان اندیشمندان مسلمان بوده است. علامه سید محمدحسین طباطبایی به‌عنوان مفسر بزرگ شیعی و متفکری نوآور، با تکیه بر رویکرد تفسیری و کلامی خاص خود به این مسئله پرداخته است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که تبیین علامه طباطبایی از حدود و کیفیت علم به غیب پیامبر(ص) و امام(ع) چیست و بر چه مبانی کلامی ـ تفسیری استوار است؟ روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی ـ تحلیلی و با محوریت کاوش در تفسیر المیزان و دیگر آثار علامه سامان یافته است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که از منظر علامه، علم به غیب بالاصاله از آنِ خداوند است و پیامبر(ص) و امامان: به اذن و مشیت الهی، در حدّ ظرفیت وجودی خود از آن بهره‌مند می‌شوند. علامه با تکیه بر اصل «تفسیر قرآن به قرآن» و با بهره‌گیری از مبانی عقلی، تأکید دارد که علم معصومین: به غیب، هرچند گسترده و فراگیر است، اما نقشی در تغییر یا ایجاد حوادث خارجی ندارد و تنها بازتابی از مشیت و اراده الهی است. بدین‌سان، دیدگاه وی تلفیقی از نگرش تفسیری و مبانی کلامی است که جایگاه معصومین: را در ارتباط با علم غیب به‌گونه‌ای معقول و هماهنگ با آموزه‌های قرآنی و عقلی تبیین می‌کند.
صفحات :
از صفحه 55 تا 74
مقایسه تطبیقی نظریات تفسیری ابن‌عاشور و علامه طباطبایی پیرامون آیه 124 سوره بقره
نویسنده:
محمدرضا دفتری ، کاظم قاضی‎زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقایسه تطبیقی تفسیر مفسران پیرامون آیات و موضوعات قرآنی از جمله راه‏‌های فهم صحیح مراد الهی است. در این روش، آراء مفسران قرآن براساس شواهد قرآنی، عقلی و نقلی مورد مقایسه و ارزیابی قرار می‌گیرد و نظر صحیح پیرامون آیه و موضوع منتخب، تبیین می‌شود. ابن‌عاشور و علامه طباطبایی روش تفسیری قرآن به قرآن را مبنای تفسیر خود قرار داده‏اند. بر این اساس، مقایسه و ارزیابی نظریات تفسیری این دو مفسر با یکدیگر اهمیت به‏سزایی دارد و موجب فهم مراد الهی براساس سیاق آیات قرآن می‌شود. آیه 124 سوره بقره افزون ‏بر ارائه نمایی کلی از مکالمه حضرت ابراهیم با خداوند و درخواست‏‌های وی از ذات ربوبی، حاوی مفاهیم و اصطلاحات مهم کلمات، ابتلاء و امامت است که فهم معنای دقیق حقیقی آن‏‌ها تأثیر مهمی در شکل‏گیری زمینه فکری و اعتقادی مسلمانان نسبت به سنت‏‌های الهی همانند ابتلاء و نیز موضوع مهم و اصولی امامت دارد. در همین راستا، تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تفسیر آن دو مفسر پیرامون محتوای آیه 124 سوره بقره از جمله: اصطلاحات مهم قرآنی ابتلاء، کلمات و امامت و نیز درخواست حضرت ابراهیم برای اعطای امامت به ذریه‏اش و در نهایت پاسخ خداوند به او، پرداخته است. براین اساس، ابن‏ عاشور و علامه طباطبایی، سیاق واحدی را بر آیه شریفه در نظر می‌گیرند و درباره دعای ابراهیم و پاسخ خداوند به آن؛ نظری مشابه با همدیگر مطرح نموده‎اند، اما زمان شروع ابتلای ابراهیم و تفسیر اصطلاحات قرآنی مذکور در آیه محلّ اختلاف این دو مفسر است. ابن‌عاشور اصطلاحات مذکور را همانند مفسران سلف فریقین تفسیر نموده‏ است، حال آنکه علامه طباطبایی ضمن استناد به آیات متعدد قرآنی، تفسیری بدیع و متفاوت از اصطلاحات قرآنی آیه محلّ بحث ارائه نموده است.
صفحات :
از صفحه 93 تا 115
تصویر انسان شناسی تطبیقی الکسیس کارل و علامه طباطبایی در قالب داستان (بر اساس کتاب انسان موجودی ناشناخته)
نویسنده:
رغد الحکیم؛ استاد راهنما: علی قهرمانی؛ استاد مشاور: فاطمه شریفی فخر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله انسان و شناخت او، موضوع پردامنه‌ای است که پیشینه آن به درازای تاریخ بشر برمی‌گردد. در طول تاریخ، مکاتب و دیدگاه‌های فراوانی در این زمینه، در شرق و غرب مطرح شده و لذا انسان‌شناسی، با رویکردها و روش‌های گوناگونی پدیدآمده است. از افرادی که در این زمینه تلاش‌هایی نموده‌اند ", الکسیس کارل دانشمند پزشک و زیست‌شناس فرانسوی است که در مورد انسان، اعم از روح و جسم او و فلسفه زندگانی، صحبتهایی قابل‌تأمل دارد و قابل‌مقایسه با دیدگاه علامه طباطبایی عارف فیلسوف فقیه و اسلام‌شناس ایرانی است که مبانی انسان‌شناسی او آثار و نتایج ارزنده‌ای در بُعد فردی و اجتماعی انسان دارد؛ لذا چنین مقایسه‌ای اهمیت پیدا می‌کند. این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی و مقایسهای، درصدد ارزیابی و مقایسه نظرات الکسیس کارل در مورد انسان، باتوجه‌به مبانی دینی و فلسفی علامه طباطبایی است که شامل مواردی همانند: چیستی انسان، اهمیت شناخت خود، قابلیتها و نیازهای انسان، خصوصیات و سرشت او، رابطه انسان با تکامل و خدا و دین، فلسفه زندگانی، عوامل وصول به سعادت و عوامل انحطاط انسان، (در سه مبحث کلی چیستی و فلسفه آفرینش انسان، ابعاد وجودی انسان، و تکامل انسان) است همچنین این مقایسه، در قالب داستان نیز به تصویر درآمده است؛ چون داستان ابزاری مؤثر برای القای تفکر و بینش محسوب می‌شود؛ و بسیار موردعلاقه و توجه رده‌های مختلف سنی و اقشار گوناگون علمی و فرهنگی است. داستان درباره خانواده‌ای لبنانی الاصل با دیانت مسیحی، متشکل از پدر، مادر، دو دختر به نام سیرین و سارا و یک پسر به نام سامی است. سیرین به علت گرفتن بورسیه تحصیلی همراه با سامی به فرانسه می‌رود؛ اما در جایی دور از همدیگر به سر می‌برند و اتفاقات عجیبی در فرانسه برای هریک رخ می‌دهد که مسیر زندگی و آینده آنها را تغییر می‌دهد. سیرین به بیماری سختی دچار می‌شود. در فرایند این بیماری، آشنایی و مطالعه آثار و دیدگاه‌های انسان‌شناختی الکسیس کارل، آشنایی با امام هشتم شیعیان و سفر به مشهد، آشنایی با علامه طباطبایی و آثار و دیدگاه‌های انسان‌شناختی ایشان توسط سیرین رخ می‌دهد که منجر به تحول دیدگاه او می‌شود سامی نیز در فرانسه جذب گروه‌های افراطی شده و به او مأموریت داده می‌شود تا یک عمل انتحاری در مسجد مسلمانان شیعه انجام بدهد؛ اما از قضا همان روز خواهر کوچکش ",سارا", برای نماز آنجا است تا بیشتر درباره شیعه، مفهوم معجزه و سایر مفاهیم از منظر شیعه بداند. پس از این حادثه، سیرین نظرش را در مورد اسلام می‌گوید.
جایگاه اسماء الهی در جلب فضائل و رفع رذائل اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی با تأکید بر تفسیر المیزان
نویسنده:
احمد مومنی؛ استاد راهنما: محمود کریمی؛ استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در نظام‌های اخلاقی مختلف، رویکردهای متعددی برای تحقق کمال انسانی وجود دارد. یکی از سوالات اساسی این است که کدام رویکرد اخلاقی می‌تواند به‌طور مؤثرتر افراد را به سمت تعالی اخلاقی هدایت کند و تأثیر عمیق‌تری بر جامعه بگذارد؟ از نظر علامه طباطبایی مسلک اخلاقی خاص قرآن توانسته است گروه گسترده‌ای از عباد صالح، علمای ربانی، و اولیای مقرب را به جامعه انسانی تحویل دهد. این مسلک مبتنی بر توحید خالص و محبت الهی است و اسماء الهی نقش ویژه‌ای در این مسلک ایفا می‌کنند. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دیدگاه‌های علامه طباطبایی درباره این مسلک و جایگاه اسماء الهی در آن می‌پردازد و در صدد آن است که با استفاده از این دیدگاه‌ها نشان دهد که اسماء الهی چه تأثیری بر جلب فضائل و رفع رذائل اخلاقی می‌گذارند. به این منظور ابتدائاً اثبات می‌شود که توجه به اسماء الله یکی از ارکان اصلی تربیت اخلاقی انسان در مسلک خاص قرآن محسوب می‌شود. سپس با نظر به اینکه اسماء الله نقطه کانونی بسیاری از آیات قرآنی است، مشخص می‌گردد که علامه در جای جای آثار خود شیوه‌هایی را به منظور ارتباط با اسماء الله بیان کرده‌ است؛ از جمله استمداد، ذکر، تفکر و تخلق و هرکدام از این شیوه‌ها اثر خاص خود را در تهذیب اخلاقی خواهد گذاشت همچنین علامه به تفاوت‌های میان خود اسماء الله (اسماء عام و اسماء خاص) پرداخته است که می‌توان نتایج این تفاوتها را در بخش اخلاق دنبال کرد. بعد از این با صورتبندی انواع گزاره‌های اخلاقی، به بررسی آیات قرآن پرداخته می‌شود تا هنگام مواجهه با آیاتی که ارتباطی میان گزاره اخلاقی و اسماء الله موجود در آن وجود دارد، بتوان این ارتباط را کشف نمود. در آخر بیان می‌گردد که با کشف این ارتباط و با کاربست شیوه‌های ارتباط با اسماء الله و دقت به عام یا خاص بودن آنها، انسان مسیر تعالی اخلاقی و معنوی خود را از طریق قرآن کریم به شکلی جامع‌تر طی می‌کند.