جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4209
تحلیل شاخصه‌‌های تمدن اسلامی با محوریت دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پریا نوری خسروشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دغدغه‌‌های مهم مسلمانان، هویت فرهنگ و تمدن اسلامی است. تمدن اسلامی و شاخصه‌‌های آن، در صورت توجه و عدم غفلت، موجب تحولات عمیق در جامعه‌‌ی بشریت شده، و نیز با توجه به اندوخته‌‌های مادی و معنوی، موجبات نیل انسان به کمال مطلوب بشریت را فراهم می‌‌آورد. شاخصه‌‌های هر تمدن متناسب با مبانی مربوط به آن، متفاوت است. تمدن اسلامی، با تکیه به آیات قرآن شاخصه‌‌های اهمی در این زمینه ارائه داده است. نوشته‌‌ی حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که، علامه طباطبایی ویژگی‌های خاص تمدن اسلامی به‌‌وجودآمده در طول هزار و پانصد سال را چه می‌‌داند؟ ایشان با توجه به رویکرد اجتماعی که در تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن داشته‌‌اند، بیشتر آیات قرآن را با دید جمعی تفسیر نموده و شاخصه‌‌های بارز تمدن اسلامی را مورد اشاره قرار داده‌اند‌‌‌‌. گردآوری اطلاعات در این مقاله به روش کتابخانه‌‌ای و پردازش آن‌‌ها به روش توصیفی-تحلیلی است. ایشان شاخص‌‌های مرتبط عقل و وحی، اجرای عدالت، علم و دانش‌‌اندوزی، داشتن جهان‌بینی پویا، مبارزه با سنت‌‌های غلط اجتماعی، وحدت اجتماعی و محوریت اخلاق را ازجمله شاخصه‌‌های مؤثر در شکل‌‌گیری، رشد و ترقی تمدن اسلامی بیان کرده‌‌اند؛ که هر یک از این موارد با استنادات قرآنی قابل تطبیق است.
صفحات :
از صفحه 36 تا 64
بررسی تحلیلی ارتباطات اجتماعی و نظام تقریب دینی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبائی ره
نویسنده:
عظیم امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با بررسی آثار علامه طباطبایی پیرامون پیوندهای امت اسلامی می‌‌توان برای ارتباطات و تعاملات اجتماعی فرد مسلمان یا امت اسلامی، یک نظام تقریب دینی استخراج کرد. نظام تقریب دینی میزان دلبستگی و هم‌‌گرایی افراد را در لایه‌‌های گوناگون در یک شبکه کلان تعامل مشخص می‌‌سازد. نظام تقریب دینی در چهار لایه انسانی، ادیانی، مذاهبی و ایمانی سامان می‌‌یابد. تقریب، در این چهار سطح، تشکیکی و دارای رابطه طولی بوده و در تعامل و کنش با یکدیگر نظام تقریب دینی را بنیان می‌‌نهند. محور کلی نظام تقریب دینی در چهار سطح مورد نظر، «ولایت الهی» خواهد بود. در سطح انسانی «استخلاف»، در سطح ادیانی «نبوت عامه»، در سطح مذاهبی «نبوت خاصه» و در سطح ایمانی، «وصایت و امامت» به صورت خاص، محوریت دارند. این تحقیق با رویکرد تحلیلی- توصیفی و با استفاده از آثار علامه طباطبایی و منابع کتابخانه‌‌ای انجام شده است. علامه وجود انسان را به دلیل ظرفیت والای خلیفه الهی، شایسته تکریم می‌‌داند. در سطح ادیانی، اصول کلی ادیان الهی را ثابت و وجود اختلاف ذاتی میان آنها را نقض غرض الهی دانسته و در سطح مذاهبی، تفکر و تفسیر المیزان علامه در دسته تفاسیر تقریبی جای می‌‌گیرد؛ همچنین در سطح ایمانی، بالاترین درجه هم‌‌گرایی را میان مومنان و با محوریت اهل‌بیت^ بیان می‌‌کنند. در مجموع نظام تقریب دینی، جایگاه اخوت انسانی، هم‌‌گرایی ادیان الهی، وحدت مذاهب و وحدت ایمانی را مشخص می‌‌کند.
صفحات :
از صفحه 145 تا 175
جایگاه و نقش علامه طباطبایی ره در ساخت تمدن نوین اسلامی
نویسنده:
ابراهیم خانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله با روشی تحلیلی ـ ‌فلسفی تلاش‌شده تا اولاً، با تکیه بر مبانی و منظومه اندیشه علامه‌ طباطبایی ره معنای حیات تمدنی مورد بازخوانی اجمالی قرار گیرد و ثانیاً، پس از تشریح معنای حیات تمدنی، نسبت شخصیت علامه طباطبایی با حیات تمدنی نوین اسلامی و مقدمه‌سازی جهاد علمی ایشان برای تحقق چنین تمدنی مورد بررسی قرار گیرد. یافته پژوهش در بخش نخست این است که حیات تمدنی نوعی خاص از حیات اجتماعی است که دارای دو شاخصه اساسی است؛ نخست اینکه، حیاتی ذوابعاد است و در آن تمامی ابعاد وجودی انسان اعم از علم و هنر و صنعت و اقتصاد و معنویت و ... ظهور تام اجتماعی یافته و ثانیاً، نوعی وحدت معنا و شخصیت واحد بر تمامی این ابعاد متعدد اجتماعی حاکم است. در بخش دوم نیز با تحلیل سیره علمی و عملی علامه طباطبایی نشان داده شده است که دو ملاک تعریف تمدن در شخصیت، آثار، رویکرد علمی و سبک شاگردپروری علامه به‌گونه‌ای شاخص و متمایز وجود دارد و براین‌اساس می‌توان ایشان را پشتوانه معرفتی تمدن‌ نوین ‌اسلامی در زمان حاضر دانست. ابعاد گوناگون حقیقت مذکور در سیره فلسفی، تفسیری و عرفانی علامه به اختصار در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 85
نهایة الحکمة: تعلیقات غلامرضا فیاضی - المجلد 1
نویسنده:
علامه طباطبایی؛ تعلیق: غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
نهایة الحکمة: تعلیقات غلامرضا فیاضی - المجلد 4
نویسنده:
علامه طباطبایی؛ تعلیق: غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
نهایة الحکمة: تعلیقات غلامرضا فیاضی - المجلد 3
نویسنده:
علامه طباطبایی؛ تعلیق: غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
نهایة الحکمة: تعلیقات غلامرضا فیاضی - المجلد 2
نویسنده:
علامه طباطبایی؛ تعلیق: غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تحلیل اختیار به‌مثابه علم فاعل و نسبت آن با «علم عملی»، از منظر علامه طباطبائی
نویسنده:
حمید احتشام کیا ، حبیب الله دانش شهرکی ، احمد عابدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نسبت علم و عمل ازجمله پرسش‌های مهم و مطرح در حوزه انسان‌پژوهی است. فیلسوفان و متکلمان اسلامی با تقسیم فاعل به انواع علمی و غیرعلمی، گرچه به نقش علم در صدور فعل توجه کرده‌اند، اما بیشتر با رویکرد هستی‌شناختی به تبیین آن پرداخته‌ و از تبیین چگونگی نقش آن بازمانده‌اند. علامه طباطبائی با تعریفی که از حقیقت اختیار ارائه داده، با ارجاع آن به علمِ فاعل ازیک‌سو و با تبیین نظریه «علم‌ عملی» از سوی دیگر، به چگونگی نقش علم در صدور عمل دست‌ یافته و تحلیلی نسبتاً جامع از نسبت علم و عمل ارائه کرده است. وی معتقد است اختیار به ‌مثابه علمِ فاعل که در فرایند صدور عمل دخالت دارد از سنخ «علم عملی» است و به ارائه منافع و مضرات فاعل اشتغال دارد. علم به منافع و مضراتِ اشیا غیر از چیستی آنها (حکمت ‌نظری) و غیر از حسن و قبح ذاتی‌شان (حکمت‌ عملی) است؛ این علم ریشه در احساسات و عواطف درونی فاعل دارد؛ احساسات و عواطفی که به دو احساس ملائمت و منافرت قابل ارجاع است. بنابراین علم عملی کاملاً شخصی است و از منظر هر فاعلی می‌تواند متفاوت باشد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 74
بررسی اعتباری بودن علوم انسانی و الزامات آن از منظر علامه طباطبایی(ره)
نوع منبع :
مقاله
وضعیت نشر :
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “بررسی اعتباری بودن علوم انسانی و الزامات آن از منظر علامه طباطبایی(ره)“ ۲۸ بهمن ماه ۱۳۹۹ توسط گروه کلام پژوهشگاه با مشارکت انجمن علمی تحول علوم انسانی به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد. در این کرسی علمی حجت‌الاسلام و المسلمین قاسم ترخان به عنوان ارائه‌دهنده، حجت‌الاسلام و المسلمین احمد رضا یزدانی مقدم و دکتر رمضان علی‌تبار به عنوان ناقد حضور داشتند. حجت‌الاسلام و المسلمین قاسم ترخان در سه محور مباحث خویش را مطرح کردند: ایشان در محور اول به تبیین معنای «اعتباری» و معنای «علوم انسانی» پرداختند و گفتند: برای واژۀ «اعتباری» چهار معنا ذکر شده است: ۱) اعتباری در مقابل اصیل که در بحث اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت مطرح است. در این کاربرد «اعتبارى» چیزى است که بـالعرض منشـأ آثـار بـوده و «اصـیل» چیزی است که منشائیت بالذات برای آثار داشته باشد. ۲) اعتباری به معنای وجود غیرمنحاز و غیرمستقل (عرض) در مقابل مقوله «جوهر». بـر اساس این اصطلاح، هر وجودی که «فى‌نفسه» باشد، از سنخ وجود حقیقـی اسـت، و هـر وجودی که «فـی‌غیـره» باشـد، اعتبـاری اسـت. ۳) اعتباری به معنای معقولات ثانیه أعمّ از منطقی و فلسفی در مقابل معقول اولی. ۴) تصوّرات و تصدیقاتی که خارج از حیطه عمل انسان تحقّق و واقعیتی ندارند و انسان آن‌ها را برای رسیدن به مطلوب و اهداف زندگی خود از مفاهیم حقیقی به عاریت می‌گیرد؛ در مقابل مفاهیم اعتباری، در کاربرد اخیر مفاهیم ماهوی، فلسفی و منطقی قرار می‌گیرند که حقیقی دانسته می‌شوند. از «علوم انسانی» نیز تعاریف گوناگونی ارائه شده است. گاهی مقصود از آن معنای عامی است که شامل دانش‌هایی می‌شود که در بردارنده قضایا و قیاسات «تبیینی» اخباری، «تکلیفی» الزامی و «ترجیحی» ارزشی معطوف به بینش‌ها، منش‌ها، کشش‌ها و کنش‌های فردی و اجتماعی آدمیان در وضعیت‌های گوناگون و ظروف مختلف حیات انسانی، است و زمانی نیز این قضایا معطوف به رفتارهای انسان‌ها و مناسبات میان آن‌ها (اعم از رفتارهای اختیاری یا غیراختیاری یا رفتارهای اختیاری صرف) دانسته می‌شود. گاهی نیز مقصود از آن علوم انسانی تجربی یا علوم رفتاری-اجتماعی می‌باشد که در افق خاص محدود به رشته‌هایی از معرفت می‌شود که صرفا از روش تجربی بهره می‌برند و به انسان قدرت پیش‌بینی می‌دهند. محور دوم مباحث ایشان معطوف به این مسئله بود که آیا اساسا علوم انسانی از منظر علامه طباطبائی همان علوم عملی است یا خیر؟ ایشان برخلاف برخی که معتقدند از منظر علامه طباطبایی، علوم انسانی بر علوم عملی منطبق می‌شود و علوم انسانی از منظر ایشان همان علومی عملی است، اظهار داشت: این تلقی نمی‌تواند مورد پذیرش قرار گیرد؛ زیرا اولا: علامه ناظر به اصطلاح علوم انسانی و گستره این علوم حرفی نزده است و از این جهت نمی‌توان گفت که وی علومی مانند فلسفه (به معنای حکمت نظری یا فلسفه اولی و الهیات که مشتمل بر گزاره‌های حقیقی است) یا کلام (که به نظر علامه بخشی از گزاره‌هایش حقیقی است) را که از علوم عملی به شمار نمی‌آیند از علوم انسانی به شمار نمی‌آورد. بله می‌توان گفت که وی بدون تردید علوم عملی را از دسته علوم انسانی می‌داند و ثانیا: علم به معنای دیسیپلین شامل مسائل و مبانی ممتزجه می‌شود و در برخی موارد توجیه آن در همان علم انجام می‌شود، در این صورت علوم انسانی گاها شامل حکمت نظری می‌شود که مبنای حکمت عملی است؛ مثلا در پاسخ به این پرسش که چرا باید به معاد ایمان آورد استدلال می‌شود که معاد حق است و باید به حق ایمان آورد و… لذا نمی‌توان گفت که علوم انسانی همان حکمت عملی است. حجت الاسلام ترخان در محور دوم هم‌چنین به این بحث پرداخت که از منظر علامه آیا علوم انسانی مشتمل بر گزاره‌های حقیقی است یا اعتباری؟ ایشان در ابتدا دو پرسش اساسی مطرح کردند: اول اینکه آیا علم به معنای دیسیپلین از ماهیت برخوردار است یا خیر و دوم اینکه آیا علوم انسانی صرفا مشتمل بر گزاره‌های اعتباری است؟ یا علاوه بر آن شامل گزاره‌های حقیقی هم می‌شود؟ سپس در مقام پاسخ به دو پرسش فوق مطرح کردند که داوری درباره اعتباری بودن گزاره‌های علوم انسانی بدون توجه به تعریفی که از این علوم ارائه می‌شود، میسر نیست. و از این جهت که تعریف روشنی از کلمات علامه طباطبایی به دست نمی‌آید، از این‌جهت مناسب است به مصادیق این علوم پرداخته شود و بررسی گردد که از نگاه ایشان علوم مدنظر شامل چه گزاره‌هایی می‌شود. روشن است که وی نمی‌تواند همه گزاره‌های علوم انسانی را اعتباری به معنای چهارم بداند؛‌ زیرا حتی از منظر وی جای برخی از موضوعات مانند عدالت، در علوم انسانی است و این در حالی است که عدالت از معقول ثانی فلسفی به شمار می‌آید. بنابر این نمی‌توان این ادعا را قابل دفاع دانست که علوم انسانی صرفا به گزاره‌های اعتباری اختصاص دارد. محور سوم‌ مباحث مطرح شده توسط حجت الاسلام ترخان بررسی الزامات اعتباری دانستن علوم انسانی بود. ایشان در محور الزامات به شش نکته اساسی اشاره کردند که عبارتند از: ۱) عدم سریان احکام ادراکات اعتباری به ادراکات حقیقی، ۲) تفصیل در طبقه‌بندی علوم، ۳) نسبیت ۴) انشایی بودن گزاره‌های علوم انسانی، ۵) نفی رابطه تولیدی بین گزاره‌های حقیقی و اعتباری و ۶) جدلی بودن علوم اعتباری. حجت‌الاسلام و المسلمین احمد رضا یزدانی مقدم و دکتر رمضان علی‌تبار نیز در ادامه به بررسی بیشتر زوایای این مسئله پرداختند.
ترسیمی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) در مورد حسن و قبح
نویسنده:
عبدالحمید واسطی, رضا برنجکار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
  • تعداد رکورد ها : 4209