جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل‌بیت (ع) از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید
نویسنده:
محمد ناصر فهیمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ صدوق و شیخ مفید در اصل عصمت پیامبران و اهل‌بیت (ع) اشتراک نظر دارند ولی در چیستی و فراگیری آن برای نامبردگان اختلاف. پژوهش کتابخانه‌ای پیش رو، نخست مفهوم عصمت را ‌می‌کاود و آنگاه به ریشه و پیشینه‌ی این مفهوم در قرآن ‌می‌پردازد. سپس دیدگاه‌های شیخ صدوق و آنگاه شیخ مفید را جداگانه بررسی ‌کرده، در پایان نقطه‌های اشتراک و افتراق شان را بازگو می‌کند. پس از بیان دیدگاه‌های مخالف و موافق هر دو طرف، دلیل‌های شان سنجیده شده و نوآوری هریک نیز بیان می‌شود.
صفحات :
از صفحه 93 تا 119
مقایسه وضعیت شیعیان امامی بغداد در دوره زعامت شیخ مفید و شیخ طوسی
نویسنده:
پدیدآور: نیلوفرسادات خلیفه سلطانی ؛ استاد راهنما: لیلا نجفیان رضوی ؛ استاد مشاور: هادی وکیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سده‌های چهارم و پنجم هجری، با حضور امرای بویه‌ای در بغداد(334-447ق)، بستری ارزشمند برای فعالیت شیعیان امامی فراهم شد. ابتدا و انتهای این دوره، مقارن با زعامت شیخ مفید(372-413ق) و شیخ طوسی(436-447ق) بر مکتب بغداد بود و ویژگی‌ها و اقتضائات خاص در زمان هر یک از این دو اندیشمند امامی، وضعیت متفاوتی را برای شیعیان رقم زد. تفاوت در میزان قدرت امرای آل بویه و خلفای عباسی در دوره زعامت آنها از جمله این موارد بود. از این رو، پرسش اصلی پژوهش آن است که این تغییر شرایط چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی را در وضعیت سیاسی، اجتماعی و علمی شیعیان امامی بغداد به‌وجود آورده‌است؟ نتیجه این پژوهش که به روش تاریخی و به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده، نشان می‌دهد که در دوره زعامت شیخ مفید، شیعیان امامی از حمایت بیشتری در بغداد برخوردار بوده و فعالیت‌های سیاسی- اجتماعی و علمی گسترده‌ای داشتند. این امر نفوذ تدریجی آنها در مناصب حکومتی و تنش بیشتر میان آنها با اهل سنت به ویژه در برگزاری مناسک را سبب شد. در بعد علمی نیز افزایش مناظرات، ردیه نویسی-ها و تالیف متونی برای اثبات حقانیت تشیع امامی و تفکیک اصول آن از معتزله، از نتایج این حمایت سیاسی بود. اما در دوره شیخ طوسی، با افول قدرت آل بویه و ورود سلجوقیان، فشارها بر شیعیان افزایش یافت. این تغییر شرایط سیاسی نه تنها کاهش نفوذ شیعیان در مناصب حکومتی و نیز ایجاد محدودیت‌هایی در برگزاری مناسک را به دنبال داشت بلکه در نهایت با افزایش فشارها، مهاجرت شیخ طوسی به نجف و سپری شدن دوازده سال آخر حیات او در این شهر را رقم زد. امری که در کاهش فعالیت‌های علمی شیعیان امامی در دوره محدود زعامت شیخ طوسی در بغداد در مقایسه با دوره شیخ مفید موثر بود. ضمن آنکه تغییر شرایط سیاسی در کاهش تعداد مناظرات و ردیه‌نویسی‌ها نیز موثر بود.
داوری های علامه مجلسی بین شیخ صدوق و شیخ مفید پیرامون اوصاف الهی
نویسنده:
پدیدآور: الشن رضازاده ؛ استاد راهنما: محمد عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
تحقیق حاضر سعی دارد با مطالعه أثار کلامی باقی مانده از شیخ صدوق به ویژه «الاعتقادات»، و شیخ مفید و علامه مجلسی به بررسی وجوه اشتراک و افتراق این سه اعلام پیرامون اوصاف الهی بپردازد و داوری های علامه مجلسی بین شیخ صدوق و شیخ مفید را در این عرصه روشن سازد. لذا پژوهش حاضر از نوع نظری می باشد و به سبک تحلیلی - توصیفی به استخراج آرای مذکور اعم از اوصاف ذاتی و فعلی و خبری به روش کتابخانه ای پرداخته است. مواردی همچون مفهوم شناسی اوصاف ذاتی و فعلی مثل اراده و اوصاف خبری مثل کشف ساق، ید، رضا، غضب، مکر و... از دیدگاه این سه متکلم با رویکرد های متفاوت رو به رو شده است. شیخ صدوق در این عرصه آیات را بیشتر به کمک روایات تاویل می کند ولی شیخ مفید علاوه بر روایات رویکرد عقلی را هم در آن موارد جاری کرده و در برخی موارد عدم فهم درست را از طرف شیخ صدوق پیرامون روایت مطرح می کند. ولی علامه مجلسی با این که محدث است از هر دو روش استفاده می نماید. شیخ مفید در برخی موارد مانند «جنب الله» «وجه الله» «رضا و غضب الهی» دیدگاه شیخ صدوق را پذیرفته و در برخی موارد نظر او را رد کرده است همچون «کشف ساق» که شیخ صدوق آن را به معنی ظهور نور از حجاب دانسته ولی شیخ مفید این نظر را رد کرده و آن را کنایه از «حسابرسی» دانسته است. از طرفی هم علامه مجلسی در همان مورد دیدگاه نهایی خود را بیان نکرده، طریق توقف را اختیار کرده است. علامه در موارد دیگر هیچ یکی از دو طرف را مقبول ندانسته نظر خود را بیان کرده است مثل «ید الله» در آیه «یا إِبْلِیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ»‌ ایشان تاویل خود را بر خلاف شیخ صدوق و شیخ مفید بیان کرده و منظور از دو دست را به معنی نهایت توجه و اکرام الهی به خلقت حضرت آدم (ع) دانسته است. اما در برخی موارد دیدگاه ایشان ظاهرا متعارض به نظر می رسد ولی با تامل می توان بین دو دیدگاه را جمع کرد مثل اختلاف بین شیخ صدوق و شیخ مفید پیرامون «نسیان» که اولی آن را به معنی جزا دادن و دومی آن را به معنی ترک و تاخیر انداختن معنی کرده اند در حالی که معنی جزا از نسیان با معنی ترک از جهت مفهومی چندان در تعارض نبوده و قابل جمع می باشد. چنانکه ترک و تاخیر انداختن خیری نوعی جزا به شمار می آید.
شیخ مفید و ساحت عقل در کسب معرفت کلامی به عنوان منبع یا ابزار
نویسنده:
علی روشن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ مفید از جمله عالمان امامیه است که به عقل‌گرایی شهره است. عقل‌‌گرایی، معانی و سطوح گوناگونی دارد. یکی از کارویژه‌‌های عقل، ایفای نقش ابزاری در کسب معارف دینی است. فراتر از آن، برخی عقل را همچون منبعی مستقل در اخذ معارف تلقی کرده‌اند. اگر این دو معنا از عقل‌گرایی محور پژوهش قرار گیرد، این پرسش پدید می‌آید که آیا شیخ مفید، عقل را هم­سنگ و در عرض متون وحیانی، منبعی مستقل در کسب عقاید می‌دانسته یا برای عقل تنها نقش ابزاری قایل بوده است؟ این نگاشته از طریق بررسی و تحلیل متون کلامی شیخ مفید، به ضمیمه برخی تحلیل‌های تاریخ-کلامی، در پی یافتن پاسخ این پرسش است. در جست‌وجوهای انجام­شده در آثار شیخ مفید، دو دسته شاهد در پاسخ به پرسش فوق یافت شده است. دسته اول، مواردی است که شیخ مفید به طور مستقیم به مبنایش در جایگاه عقل در کسب معارف کلامی اشاره کرده است. دسته دیگر، مربوط به کاربردهای عملی احکام عقلی در تبیین مسائل کلامی است؛ هر چند برداشت نسبتاً رایج، بر منبع بودن عقل در کسب معارف کلامی از نگاه شیخ مفید گرایش دارد، امّا یافته‌های این پژوهش، شواهدی را نشان می‌دهد که این دیدگاه را با چالش مواجه می‌کند.
صفحات :
از صفحه 27 تا 50
کارکرد مفاهیم فلسفی در آثارشیخ مفید ( ره ) و ابواسحاق نوبختی ( ره )
نویسنده:
پدیدآور: علیرضا حیدری ؛ استاد راهنما: سید رضا قائمی رزکناری ؛ استاد مشاور: مهدی ساعتچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با شروع دوران غیبت کبری ادبیات به کار رفته در علم کلام رفته رفته دچار تحول و دگرگونی گردید و متکلمان امامیه برای تبیین معارف کلامی و اعتقادی به رویکردی عقلانی و فلسفی با توجه به قواعد، مفاهیم، اصطلاحات و استدلالات مختلف فلسفی و عقلی روی آوردند که تا آن زمان چندان مورد توجه نبود و آموزه‌های اعتقادی نوعاّ با روشی نقلی و با توجه به ادله سمعی مورد اثبات و بررسی قرار می‌گرفتند، در این نوشته به جهت ضرورت شناخت صحیح تر و دقیق تر جریان ورود مباحث عقلی و فلسفی به علم کلام یا به عبارتی رویکرد کلام فلسفی، نقش شیخ مفید (ره) و ابواسحاق نوبختی (ره) در شروع و شکل‌گیری این جریان، در قالب شش محور که عبارتند‌ از: لطیف الکلام که در آن مسائلی همچون: تعریف و تقسیمات علم، تعریف وجود و عدم، تقسیمات وجود و خواص آن، جوهر و عرض؛ خداشناسی که در آن مسائلی همچون: اثبات واجب الوجود و تبیین صفات ثبوتی و سلبی او؛ عدل که در آن مسائلی همچون: اثبات عادل و حکیم بودن واجب و حسن و قبح عقلی؛ راهنماشناسی (نبوّت و امامت) که در ضمن آن مواردی همچون: ضرورت نبوّت و امامت، وجوب عصمت و افضلیت نبی و امام؛ فرجام شناسی که در آن مسائلی همچون: اثبات وجوب معاد، اثبات صراط،میزان، عذاب قبر و نظائر آن؛ با توجه به رویکرد مذکور مطرح شده و با روشی تحلیلی و توصیفی و بر اساس مطالعات کتابخانه‌ای و بررسی شواهد موجود در کتب کلامی ایشان مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در نهایت اثرات و کارکرد این جریان و رهیافت در آثار و افکار این دو اندیشمند سترگ نمایان خواهد شد.
نظریات کلامی ابوهاشم جبایی و موضع شیخ مفید و سید مرتضی نسبت به آنها
نویسنده:
پدیدآور: تحسین قاسم عکار عکار ؛ استاد راهنما: مهدی فرمانیان آرانی ؛ استاد مشاور: عبدالمحمد شریفات
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق به بررسی رابطه میان آراء ابو هاشم جبائی، یکی از برجسته‌ترین علمای معتزله، و مواضع علمای امامیه، به ویژه در مسائل توحید و عدل الهی، می‌پردازد. تحقیق به تاثیر تفکر معتزلی در فقه امامیه، به ویژه در آراء جبائی که نقش محوری در شکل‌گیری تفکر کلامی در قرون سوم و چهارم هجری داشته است، پرداخته و سعی دارد وجوه شباهت و تفاوت میان آراء جبائی و مواضع علمای امامیه مانند شیخ مفید و سید مرتضی را بررسی کند. برخی به شبهه‌ای اشاره کرده‌اند که علمای امامیه به‌طور کلی تحت تاثیر تفکر معتزلی قرار داشتند تا جایی که آن‌ها را پیرو این تفکر دانسته‌اند، که این مسئله سوالاتی در مورد استقلال و اصالت تفکر امامی ایجاد می‌کند. این تحقیق قصد دارد این شبهه را از طریق بررسی آراء جبائی و تاثیر آن‌ها بر علمای امامیه، و همچنین بررسی منابع مستقل امامیه جدا از تفکر معتزلی، به‌ویژه در مسائل عقیده و فلسفه، رد کند. هدف تحقیق تجزیه و تحلیل آراء ابو هاشم جبائی در زمینه‌های توحید و عدل الهی و مقایسه آن با مواضع علمای امامیه همچون شیخ مفید و سید مرتضی است و به بررسی میزان تاثیرپذیری تفکر معتزلی بر تفکر امامیه در این دوره پرداخته و شبهه وابستگی امامیه به معتزله را در اصول عقیده رد می‌کند. این تحقیق از روش تحلیلی مقایسه‌ای استفاده کرده است که در آن آراء جبائی از منابع اصلی جمع‌آوری شده و سپس با آراء علمای امامیه در مسائل خاصی مانند توحید، عدل الهی، امامت و نظریه احوال مقایسه می‌شود. همچنین این آراء در زمینه تاریخی و فرهنگی آن‌ها تحلیل می‌شود تا شباهت‌ها و تفاوت‌ها مشخص شود. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که جبائی با علمای امامیه در اصول بنیادی اتفاق نظر داشته است، اما در برخی جزئیات مانند عدل الهی و آزادی اراده با آن‌ها اختلاف داشته است. نظریه احوال به طور قاطع از سوی علمای امامیه رد شده است زیرا آن‌ها معتقد بودند که این نظریه با عقیده عصمت امامان در تعارض است. علی‌رغم تأکید جبائی بر اهمیت امامت به عنوان منصب الهی، امامیه به این منصب ابعاد خاصی داده‌اند و عصمت امامان را تأکید کرده‌اند. جبائی ایده تقسیم صفات الهی به صفات ذاتیه و صفات فعلیه را تایید کرده است که با برخی آراء علمای امامیه هم‌خوانی دارد. آراء جبائی بر تعادل میان عقل و نقل استوار بود که این نیز با روش امامیه در بسیاری از مسائل عقیدتی هم‌خوانی دارد.
تحلیل خاستگاه اخلاقی دین با تکیه بر آرای قرآنی و کلامی شیخ مفید(ره)
نویسنده:
محسن دیناروند، محمدتقی سبحانی نیا
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همواره پژوهش در باب مسئله که خاستگاه دین یکی از مسائل اصلی و مهم در حوزه دین پژوهی بوده است. فلاسفه، متکلمین نسبت به این مسئله بی‌تفاوت نبوده‌اند و برای این پرسش که خاستگاه دین چیست؟ رهیافتهایی داشته اند. شیخ مفید(ع) که از میان متکلمین دارای تبحر فوق العاده‌ای در حوزه علم کلام و شناخت قرآن است، پاسخ های ارزشمندی را برای این سوال ارائه نموده است. از این پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی و تحلیل خاستگاه اخلاقی دین از منظر این متکلم ارجمند امامیه بپردازد که در نتیجه می‌تواند پاسخ مناسبی به پرسش مذکور را ارائه نماید. فطرت الهی انسان، فلسفه‌ی خلقت بشر و انگیزه‌ی انسان برای کسب معرفت الهی از مواردی هستند که شیخ مفید(ره)، از آنان به عنوان خاستگاه‌های دین یاد می‌کند زمینه های اخلاقی دارند. از موارد دیگری که این متکلم شیعه، از آنان به عنوان خاستگاه دین نام می‌برد، می‌توان به عدل الهی و ضرورت وجود راهنمای الهی برای انسان اشاره نمود نیز به بیان خاستگاه اخلاقی دین می پردازد. که مورد اخیر را می‌توان مهم‌ترین و مفصل‌ترین بحث پیرامون خاستگاه اخلاقی دین برشمرد. در این موضوع به بحث ضرورت وجود پیامبران و ضرورت وجود امامان معصوم (ع) به صورت جداگانه پرداخته می‌شود. محقق بر آن است تا در این پژوهش به موارد ذکر شده از منظر دیدگاه کلامی شیخ مفید(ره) به تفصیل بپردازد و با توجه به قدرت و تبحر کلامی شیخ مفید(ره) توانسته است پاسخ مناسبی به پرسش مذکور را ارائه نماید.
صفحات :
از صفحه 131 تا 154
بررسی و مقایسه موضوع اراده الهی از منظر شیخ مفید و ملاصدرا
نویسنده:
فروغ ایستان؛ استاد راهنما: محمدمهدی مشکاتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بزرگترین مشکل در تفسیر اراده الهی آن است که این صفت در میان حالات نفسانی ما حالتی است که با حدوث و تغییر همراه است پس نسبت دادن چنین صفتی به خداوند مستلزم اتصاف ذات واجب الوجودی او به ویژگی های امکانی است. در بین متکلمین از خداوند به عنوان فاعلی مرید یاده شده و اراده را به عنوان یک صفت کمالی نمی توان از ذات او نفی کرد. براین اساس تفسیر اراده الهی به گونه ای که پیراسته از هر گونه نقص و امکان و در خور ذات اقدس اله باشد اندیشمندان مختلف را با دشواری های فراوانی روبه رو نموده است. دراین میان تلاش ملاصدرا برای ارائه تفسیری صحیح از اراده الهی ارزشمند است ولی اختلافاتی با دیدگاه متکلمین از جمله شیخ مفید دارد. ملاصدرا اراده الهی را صفتی ذاتی و همان علم حق تعالی به نظام اصلح تعریف می کند. ولی شیخ مفید اراده الهی را صفت ذات و لنفسه نمیداند چرا که در این صورت استناد قبائح به حق تعالی لازم می آیدکه پذیرفتنی نیست. نیز اراده صفتی زاید بر ذات نمیتواند باشد زیرا محذوراتی در پی دارد، پس نتیجه میگیرد که اراده الهی صفتی حقیقی نیست و مجازی است. اختلاف این دو دیدگاه براین اساس است که ملاصدرا به ذات الهی نگریسته وبرای زدودن حدوث و تغییر و تجدد از ذات الهی قائل به اراده ذاتی می شود. در مقابل از نظر شیخ مفید، اراده خداوند، نفس فعل او است. در بندگان اراده حالتی است که بعد از تصور فعل، تصدیق به فایده و ملایمت آن با غرایز و طبایع و سنجش سود و زیان، و تصدیق به رجحان کفه سود بر زیان و اشتیاق و علاقه مفرط، در نفس انسان حاصل میشود که موجب رجحان طرف وجود فعل نسبت به عدمش میگردد، و در نتیجه، قدرت به ضمیمه اراده و اختیار، اعطاء ضرورت به وجود فعلی نموده و آن فعل موجود میشود. حال اگر همان حالتی را که در انسان بعد از مقدمات مزبور، وجود پیدا میکند برای خداوند قائل شویم ناچار باید حدوث آن حالت را قبول کنیم و لازم می آید که خداوند دارای صفت حادث و محل حوادث باشد پس اراده خداوند همان فعل اوست و لاغیر اختلاف این دو اندیشمند ناشی از نگرش متفاوت به این مساله است. ملا صدرا به ذات باری تعالی نگریسته و برای زدودن حدوث و تغییر و تجدد از ذات او قائل به اراده ذاتی می شود ولی شیخ مفید به فعل نگریسته و با تمرکز براین که اراده عامل تحقق فعل است و فعل نیز حادث است برروی اراده حادث باری تعالی اصرار دارد. در نهایت ملاصدرا در مواجهه با نظر شیخ مفید مبتنی بر حدوث اراده، نوعی اراده حادث را نیز می پذیرد و از اراده الهی در دو سطح اراده ذاتی و اجمالی و اراده فعلی حادث و تفصیلی سخن می گوید. در فلسفه اسلامی، به‌ویژه در کلام شیعه و اهل سنت، بحث اراده الهی و دعا همیشه با توجه به موضوع تقدیر و اختیار انسان مورد بررسی قرار می‌گیرد. در بسیاری از مکاتب اسلامی، خداوند از ابتدا همه چیز را مقدر کرده است، به این معنا که سرنوشت انسان‌ها، زمان و مکان تولد و مرگ، رزق و روزی و همه جزئیات زندگی آن‌ها از پیش تعیین شده است. به‌طور مثال، در قرآن کریم آیات زیادی داریم که نشان‌دهنده علم و حکمت بی‌پایان خداوند است: «إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» که به علم کامل خداوند اشاره دارد. همچنین در قرآن آمده است که خداوند بر همه چیز قادراست و همه امور تحت تدبیر او است. با این حال، انسان‌ها در دیدگاه اسلامی دارای آزادی اراده هستند و مسئول اعمال خود می‌باشند. این آزادی به انسان این امکان را می‌دهد که خواسته‌های خود را از خداوند درخواست کند. دعا به‌عنوان ابزاری برای ارتباط با خدا و اعلام نیازها و خواسته‌ها استفاده می‌شود، اما در عین حال، تقدیر الهی تغییر نمی‌کند، مگر اینکه اراده خداوند به شکلی دیگر باشد.همچنین دعا در بسیاری از متون دینی به عنوان ابزاری برای درخواست از خداوند و تغییر شرایط معرفی شده است. مسلمانان معتقدند از طریق دعا می‌توانند خواسته‌ها و نیازهای خود را از خداوند بخواهند و به دنبال تغییر وضعیت خود باشند. حال، تعارض ممکن است به این شکل باشد که اگر همه چیز بر اساس اراده از پیش تعیین شده الهی است، پس چه نیازی به دعا و درخواست از خداوند وجود دارد؟ به عبارت دیگر، اگر خداوند اراده‌ای قطعی و ثابت دارد، چگونه دعا می‌تواند تأثیری بر آن بگذارد؟ در بسیاری از رویکردهای دینی، گفته می‌شود که دعا تغییرات در اراده الهی ایجاد نمی‌کند، بلکه وسیله‌ای است برای تحقق و آشکار شدن همان اراده از پیش تعیین شده. خداوند از پیش می‌دانسته که شخصی دعا خواهد کرد و این دعا به عنوان بخشی از برنامه‌ریزی کلی او در نظر گرفته می‌شود. به عبارت دیگر، خداوند از ابتدا اراده کرده که دعاها به نتیجه برسند. در برخی تفاسیر دینی، تاکید بر آزادی انسان در انتخاب و درخواست از خداوند وجود دارد. دعا به انسان این امکان را می‌دهد که با استفاده از آزادی اراده‌اش، خواسته‌های خود را به خداوند بگوید. این امر بر این فرض استوار است که انسان می‌تواند در محدوده اراده الهی تصمیم بگیرد، و دعا راهی است برای تأثیرگذاری بر شرایط. برخی معتقدند که استجابت دعا همواره به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به نفع انسان است. خداوند ممکن است دعای فردی را مستجاب نکند، اما در عوض به شیوه‌ای که برای خیر او بیشتر مناسب است، پاسخ دهد. این بدان معناست که تغییرات در اراده الهی به خاطر حکمت و خیر بی‌نهایت خداوند است. دعا به خودی خود به عنوان عبادت و ارتباط با خداوند در نظر گرفته می‌شود. در این رویکرد، حتی اگر دعا مستجاب نشود، اهمیت آن در تقویت رابطه فرد با خداوند و تقویت ایمان او است. در بسیاری از دیدگاه‌ها، دعا تغییرات در اراده خداوند به وجود نمی‌آورد، بلکه وسیله‌ای است برای تحقق آنچه که از پیش در اراده الهی بوده است. ملاصدرا تعارض بین دعا و اراده الهی را با تأکید بر اصل "اتحاد علّت و معلول" و "عقلانیت حکمت خداوند" حل می‌کند. او معتقد است که خداوند اراده‌ای کامل و بی‌نقص دارد و هیچ تعارضی بین دعا و اراده الهی وجود ندارد. بلکه دعا به عنوان یک وسیله برای رسیدن به خواسته‌ها و همچن
مقایسه رویکرد عقلی معتزله با رویکرد عقلی شیعه امامیه بغداد (سید مرتضی، شیخ مفید، شیخ طوسی، خاندان نوبختی)
نویسنده:
محسن انصاری بایگی؛ استاد راهنما: جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعریف مسأله و تبیین موضوع: معتزله گروهی از متکلمان مسلمان اهل سنت است که معتقد به اصالت عقل در برابر نقل می باشند. معتزله عقل نظری را بر نقل حاکم می‌دانند ازاین جهت، آنها به تأویل آن دسته از متون دینی که به ظاهر، با عقل ناسازگار است، پرداختند. به عنوان مثال، رؤیت الهی را که در برخی متون به آن تصریح شده انکار کردند و آن را به تأویل بردند؛ زیرا به لحاظ عقلی، رؤیت بدون مکان و جهت ممکن نیست و چون خداوند مکان و زمان ندارد، رؤیت او در این جهان و در آخرت ممکن نیست. در میان متکلمان اهل سنت، معتزله به متکلمان امامیه نزدیکترند و در برخی اصول اعتقادی مانند توحید و عدل با هم مشترکند. ارتباط نزدیک شیعیان و معتزله در برخی دوره‌های تاریخی بیشتر شده و علمای عقل‌گرای شیعه مانند شیخ مفید و سید مرتضی به معتزله نزدیک بودند. با این حال همواره اختلاف نظرهای مهمی بین شیعیان و معتزله وجود داشته و مجادلات بسیاری بین علمای شیعی و معتزلی درباره عقاید کلامی در گرفته است. برای نمونه شیعیان در اندیشه امامت، جایگاه مرتکب گناه کبیره و امر به معروف و نهی از منکر با معتزلیان اختلاف داشته‌اند. در واقع منشا اختلاف غیبت امام بوده است البته که در دوران حکومت آل بویه این دو گروه در عقل گرایی نزدیک به هم شدند و با وجود ارتباط و نزدیکی شیعیان با معتزله، این ارتباط همواره یکسان نبود و نسبت به گروه‌های مختلف شیعی یا معتزلی و نیز نسبت به دوره‌های مختلف تاریخی تفاوت می‌یافت؛ برای نمونه گروهی از علمای شیعه که گرایش حدیثی بیشتری داشتند با معتزله اختلاف بیشتری داشتند و علمای شیعی عقل گرا به طور طبیعی نزدیکی‌های فکری بیشتری با معتزله داشتند هر چند این نزدیکی هیچ گاه به شکل کامل نبود و اختلاف نظرهای جدی بین شیعیان و معتزله همواره وجود داشت.. قرار گرفتن شیعه و معتزله در برابر اهل حدیث که اصولا با عقل‌گرایی و علم کلام به شدت مخالف بودند، به اتحاد و نزدیکی شیعه و معتزله، مخصوصا در دوره‌هایی که خلفای عباسی از اهل حدیث حمایت می‌کردند، یاری رساند. از همین رو پیوند معتزله و شیعه در دوران دوم خلافت عباسی که با حمایت خلفا از جریان حدیث‌گرایی همراه بود بیشتر شد و در دوران سلطه حاکمان شیعه مذهب آل بویه به اوج خود رسید. دوران حکومت آل بویه، دوران رشد ارتباط و شیعیان و معتزلیان در بغداد بود. در این دوران علمای شیعه در بغداد در رویکردهای عقل‌گرایانه بسیار نزدیک به معتزله بودند. هر دو گروه شیعه و معتزله به حکومت آل بویه نزدیک بودند و مورد حمایت بویهیان قرار داشتند. آل بویه از یک سو شیعه مذهب بودند و از سوی دیگر در امور دینی اهل مدارا بودند. با سر کار آمدن آل بویه، معتزله که پیشتر تحت فشار جریان‌های حدیث گرا با حمایت حنابله بودند، آزادی بیشتری یافتند، مجالس بزرگ درسی تشکیل دادند و به مناصب بلند مرتبه حکومتی از جمله قضاوت رسیدند. در این دوران علمای شیعه و معتزلی ارتباط استادی و شاگردی گسترده‌ای نیز داشتند. از جمله شیخ مفید و سید مرتضی استادانی معتزلی مذهب داشتند. البته مبانی شیخ مفید با شاگرد خویش سید مرتضی در عقل گرایی متفاوت است. در مقایسه این افراد عقل گرایانی شناخته می شوند که لوازم عقل گرایی را به صورت کامل نمی پذیرند و نقل گرایانی نیز هستند که نمی توانند به صورت کلی عقل گرایی را انکار کنند.
عدل الهی و آموزه های اعتقادی مرتبط با آن از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی
نویسنده:
زهرا باقری؛ استاد راهنما: مرضیه صادقی رشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدل خدا نقش محوری در آموزههای اعتقادی اسلام دارد و در واقع عدالت مهمترین صفات الهی است خداوند متعال در قرآن خود را عادل معرفی میکند و صفت عدالت را بارزترین صفات خود میداند شهد الله أنهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَالمَلائِکَهُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (18) آل عمران خدا به یکتایی خود گواهی دهد که جز ذات اقدس او که نگهبان عدل و درستی است خدایی نیست و فرشتگان و دانشمندان نیز به یکتایی او گواهی دهند؛ نیست خدایی جز او که بر همه چیز توانا و داناست . لغت شناسان عرب برای عدل معانی متعددی را ذکر کردهاند و مهمترین آنها عبارت است از تعادل، تناسب، تساوی و برابری، اعتدال در امور حد وسط میان افراط و تفریط استواء ، استقامت احمد بن محمد، 1374، ج 1،ص: 51-52) ابن منظور در لسان العرب در مورد مفهوم عدالت می نویسد. عدل آن چیزی است که از نظر انسانها دارای استقامت و راستی باشد عدل مقابل جور است . ابن منظور ، ج 2، ص 83) فیومی در مصباح المنیر عدالت را این گونه معنا میکند عدل تساوی در امور است و آن خلاف ظلم است. راغب در مفردات مینویسد، عدل عدالت معادل الفاظی است که مفهوم مساوات را اقتضا دارند یا (العدل) اعطاء کل ذی حق حقه یعنی هر صاحب حقی را به او بدهند خرازی ص(99). اما جامع ترین تعریف برای عدل همان جمله معروف حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که فرمودند: ( العَدْلُ یَضَعُ الأنمور (مواضعها یعنی ،عدل امور را در جای خود قرار می دهد. (رضی، 1369، کلمات قصار، ش (43) این امر نشان میدهد که عدالت رکن اساسی در نظام هستی و از لوازم ذاتی خداوند است و مساله عدل با مسائلی مانند ایمان به وجود خدا ، نبوت و معاد ارتباط دارد لذا اعتقاد به این اصل یا نفی آن میتواند چهره تمام معارف و اعتقادات دینی را متحول کند و همچنین بازتاب عدل خدا در جامعه بشری در مساله عدالت اجتماعی و عدالت اخلاقی و مسائل تربیتی نیز قابل انکار نیست به همین دلیل عدل الهی یکی از اصول اساسی شیعه شمرده میشود که به عنوان یک راهنمای اخلاقی و اعتقادی انسان را به سوی انجام اعمالی که با اصول دینی و اخلاقی مطابقت دارند هدایت میکند. امام صادق (ع) در این باره چنین فرمودند: آن اساس الدین التوحید و العدل به درستی که اساس دین توحید و عدل است. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 4، ص (264) و این نشان دهنده اهمیت این مساله در اعتقادات است و شیعیان تاکید بیشتری بر این مسئله دارند. لذا اندیشمندان برجسته شیعه شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی که در قرون اولیه اسلام زندگی میکردند و بخش عمده ای از تفکرات و آموزه های مبنایی شیعه را تشکیل میدهند در مورد عدل الهی تعریفهای متفاوتی را بیان کرده اند به عنوان مثال شیخ صدوق عدل را با ذکر روایتی چنین تعریف میکند امام صادق (ع) می فرماید ... اما العدل فام لا تنسب الی خالقک مالا ملامک علیه صدوق، 1386، ص 115) یعنی عدل آن است که بر پروردگارت آن چه که تو را بر آن سرزنش کرده نسبت ندهی یا شیخ طوسی در کتاب تمهید الاصول به طرح بحث عدل الهی پرداخته و آن را به عنوان صفت فعل الهی بررسی کرده است و پایه و اساس بحث ایشان در عدل بر اصل حسن و قبح عقلی بنا شده است. شیخ طوسی تاکید میکند عدل خداوند به این معناست که او مرتکب قبیح نمیشود و اخلال به واجب نمی کند وی با نقد آراء اشاعره تصریح میکند که خداوند با وجود قدرت بر انجام فعل قبیح آن را انجام نمیدهد تک تمهید الاصول فی علم الکلام (92) ص و شیخ مفید در اوئل المقالات به گونه ای به هر سه اقسام عدل الهی که متکلمان در کتب کلامی الهیات شرح تجرید و ...) بیان میکنند به آن اشاره کرده و گفته است. ان الله عزوجل عدل کریم لم یکلف أحداً الادون الطاقه لم یامره الا بما جعل له علیه الاستطاعه لاعبث فی صنعه و لا تفاوت فی خلقه و لا قبیح فی فعله... لا یعذب احدا الاعلی ذنب فعله و لا یدوم عبدا الاعلی قبیح صنعه لا یظلم مثقال ذره فان تکن حسنه یضاعفها و یوت من دونه اجراً عظیماً ، مفید، 1414، ج 4،ص:104) 1- عدل تشریعی یعنی هر کس جز به آن چه در توان دارد تکلیف نکرد و جز با آن چه بر انجامش تواناست فرمان نداده است. -2 عدل تکوینی یعنی در آفرینش خداوند عبث و ناموزونی راه ندارد. عدل در جزا یعنی هر فردی را جز بر گناهی که مرتکب شده کیفر نمیدهد و بر فعل ناروایی که انجام داده نکوهش نمی کند. همان طور که مشهور ،متکلمان اصطلاح عدل را از سه زاویه قابل طرح و بررسی میدانند. عدل در آفرینش یعنی فراهم نمودن خداوند موجودات اسباب حیات وجود برای استعداد ذاتی عدل در تشریع یعنی این که خداوند موجودات دارای استعداد از هدایت تشریعی منع نکند و معارف لازم را به او برساند. عدل در کیفر یعنی که خداوند در قیامت بر پایه عدل با گناهکاران برخورد می کند. به طور کلی در اسلام دو دیدگاه اصلی در این زمینه وجود دارد: 1 دیدگاه شیعه و معتزله این دو گروه معتقدند که خداوند در تمام اعمال خود عادل است و هیچ گونه ظلمی از او سر نمیزند. آنها بر این باورند که پاداش و کیفر الهی بر اساس حسن و قبح ذاتی افعال است و خداوند به نیکوکاران پاداش میدهد و میتواند گناهکاران را به اندازه استحقاقشان مجازات کند. 2 دیدگاه اشاعره : معتقدند که هیچ کاری ذاتاً عدل یا ظلم نیست و کارهایی که خداوند انجام میدهد به خودی خود عادلانه است حتی اگر این اعمال با معیارهای انسانی مطابقت نداشته باشند آنها میگویند که اگر خداوند نیکوکاران را عذاب کند و به بدکاران پاداش بدهد این عمل عین عدل است. این اختلاف نظرها به طور کلی نشان دهنده تنوع و عمق مباحث کلامی در اسلام است و اینکه چگونه مفاهیم اعتقادی میتوانندبر تفسیر متون دینی و نگرش به مسائل اخلاقی و فلسفی تأثیر بگذارند در هر صورت همه مسلمانان بر این باورند که خداوند عادل است و این اصل یکی از مهمترین اصول اعتقادی در اسلام به شمار میرود و از این رو عدالت یکی از مفاهیم بنیادین در الهیات و فلسفه اسلامی است که همواره مورد بحث و بررسی متکلمان و اندیشمندان مسلمان بود