جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
ربط حادث به قدیم از دیدگاه ابن سینا و سهروردی، با تکیه بر آثار تمثیلی سهروردی
نویسنده:
اسفندیار غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام آفرینش ازدیدگاه فلسفه ی مشاء،برمبنای عقول ده گانه است وآنها معتقدند که این عقول واسطهآفرینش سایر موجودات جهان هستند.سپس آنها به اصل سنخیت یافتن میان علت ومعلول تاکیدمیکنند.ومیگویندکه ازموجودبسیط تنها یک معلول صادر میشود. که منظورازآن عقل اول است وسپس باوجودجهاتی که درعقل اول است عقل دوم وفلک اول به وجود می آیندوبه همین ترتیب سایرعقول وسایرافلاک به وجودمی آیند تانوبت به عقل دهم وفلک نهم می رسدکه ازعقل دهم که نام دیگرآن عقل فعال است عقل وفلکی دیگرصادر نمیشودبلکه صوراجسام عناصرازعقل فعال به وجود می آیند ودر تحقق هیولای مشترک عناصرسه عامل عقل فعال،اجرام آسمانی(افلاک)وصور عناصر دخالت دارند.وپس ازپیدایش عناصرچهارگانه، سایرموجودات عالم کون وفساداز جمله انسان به وجود می آیند. ابن سینا وجودنفس رادرانسان اثبات کرده وحدوث آن را جسمانی می داند.لیکن نظام آفرینش ازدیدگاه سهروردی برمبنای انوارطولیه وعرضیه واشراقات ومشاهدات میان آن ها صورت می پذیرد.واین امربراساس تباین میان موجودات وسنخیت بین علت ومعلول است.سپس سهروردی پیدایش کثرت درعالم رابه واسطه ی نوردوم (صادراول) می داند.وهمین طور بروجود ارباب انواع ومثل عقلانی ونوری تاکیدکرده است ووجوداین انواررادلیل وجودانواع کثیرموجودات مادی می داند ومی گویداین رب النوع ها به مدیریت وهدایت انواع خود میپردازند.سهروردی براساس قاعده ی امکان اشرف ترتیب وجودی موجودات راتبیین می کند که بعدازخلقت موجودات عالی وعالم انوار، نوبت به پیدایش عالم ماده وعناصرمادیمی رسد که ازعناصرچهارگانه ی آب وآتش وهواوخاک، سایر موجودات ازجمله انسان ازاین عناصربه وجود می آیند. اودرآخربه چگونگی حدوث نفوس بشری پرداخته وآنهارا جسمانی الحدوث دانسته است.
نقش اعتقاد به مبدأ و معاد (با تفسیرمتکلمان امامیه) در معنی بخشی به زندگی
نویسنده:
سمیه طاهری اندانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آن‌چه انسان امروزی را بیشتر رنج می‌دهد، خلأ وجودی و احساس بی‌هدفی و بی‌معنایی در زندگی است که در واقع، ناشی از فراموشیِ خدا به عنوان مبدأ و معاد به عنوان مقصد زندگی است. از آنجا که اعتقاد به خدا و حیات پس از مرگ، در معنا‌دار یا بی‌معنا بودن زندگی اثر دارد، این نوشتار با معرفی خدا از نظر متکلمان امامیه، به عنوان خدایی واحد، نا‌متناهی، قائم به ذات، عادل، قادر مطلق، حکیم، شنوا وبینا به بررسی نقش این اندیشه در بینش انسان موحّد می‌پردازد .سپس تبیین می‌شود که انسان موحد با ایمان به خدایی حکیم، به آفرینش هدفمند معتقد ‌گردیده و در پرتو آن نسبت به نظام آفرینش و قوانین آن خوش ‌بین می‌گردد و از اندیشه پوچی رها می‌شود و با ایمان به خدایی عادل قوانین هستی را عادلانه تصور‌کرده، روح امیدواری در او دمیده‌ می‌شود. با ایمان به خدایی عالم، اجزای جهان را آگاه و معنا ‌دار می‌یابد و با اعتقاد به خدایی قادر، شور و نشاط درونی-اش با قدرتی ماورایی گره خواهد ‌خورد تا به اهدافش در زندگی دست‌یابد، با اعتقاد به خدایی رحیم و رحمن و امید به رحمت واسعه‌ی الهی و بهره‌مندی آن، هم در این دنیا و هم در آخرت، زندگی امیدورانه و با‌ نشاط و معنا‌داری خواهد‌ داشت و در پرتو امید به خدای غفور و توّاب، از اضطراب و یأس و نا‌امیدی رها می‌گردد و در پرتو خدای رزّاق و بهره‌مندی از رزق دنیوی و اخرویِ او، از اضطراب و تلاطم حرص و آز نجات ‌یافته و با آرامش بیشتری زندگی معنا‌دار را طی خواهد‌کرد و با اعتقاد به خدایی محب، ملالت زیستن و زندگی یکنواخت و تکراری‌اش به زندگی با ‌نشاط و پویا و با‌ شور تبدیل خواهد‌شد. پس از آگاهی و شناخت مبدأ هستی، اعتقاد به معاد و مقصد نهایی، نقش اساسی در جهت‌ دادن و معنا‌ دادن به زندگی ایفا می‌کند، معاد از نظر متکلمان امامیه اعتقاد به بر‌انگیخته ‌شدن انسان بعد از مرگ است که انسان مجدداً زنده شده و در حیاتی جدید به حساب اعمال او رسیدگی می‌شود و هرکس به ثواب یا کیفر اعمال خود می‌رسد. باور داشتن اصل معاد و اعتقاد به زندگی پس از مرگ، می‌تواند پوچی نظری را از زندگی انسان دور ‌ساخته و با اصل جاودانگی و توجّه به حیات ابدی به احساس بی‌نهایت‌طلبی انسان، پاسخ‌ داده، زندگی او را هدفمند می‌گرداند. به اعمال و رفتار او جهت صحیح می‌دهد. با نگرش مثبت نسبت به مرگ، چهره‌ی وحشت‌انگیز مرگ را به عنوان دریچه‌ای به سوی بقا، تغییر ‌داده، درد و رنج‌ها و مصایب و مشکلات این‌ دنیایی را معنا دار و قابل تحمّل می‌سازد.
بن ‏مایه های کلامی امامت در قصص قرآن کریم
نویسنده:
محسن دیمه کار گراب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قصص قرآن کریم از دیرباز مورد توجه مفسران، محدثان و دانشمندان علوم قرآنی بوده و از ابعاد گوناگون پژوهش‏های متنوعی با رویکردهای تاریخی، جغرافیایی، زیبایی شناسی و اعجاز بیانی در این موضوع سامان یافته است. در این میان بعد کلامی آن به ویژه در مسائل کلامی امامت کمتر مورد توجه قرار گرفته است که حجم بسیار آیات قصص، هدفمندی قرآن در بیان قصص و جدایی ناپذیری سنت های الهی از قصص قرآن، تناسب معنایی آیات قصص و غیر قصص به ویژه در موضوع امامت و استنباط کلامی مباحث امامت از قصص قرآن در روایات پیامبر و ائمه اطهار(ع)، اصحاب ایشان، و آراء تفسیری دانشمندان امامیه و اهل سنت ضرورت پژوهش در این زمینه را نمایان می سازد.لذا این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و شیوه تحقیق کتابخانه‏ا‏ی در منابع روایی، تفسیری، کلامی و علوم قرآنی فریقین سامان یافته، در تبیین و تنقیح قلمرو استنباط کلامی در نظر دارد که بر اساس ظهور و سیاق آیات قصص و روایات کلامی پیامبر اکرم و ائمه اطهار(ع) در باب قصص قرآن، و با بررسی آراء کلامی متکلمان، مفسران و محدثان إمامی از قصص قرآن در موضوع امامت، میزان و درجه کارآمدی تمسک به کتاب الهی در استنباط کلامی از قصص قرآن در حوزه امامت و در نهایت جایگاه ویژه استناد به قصص قرآن در اثبات مباحث کلامی امامت را به عنوان یکی از شیوه های کارآمد کلامی نشان دهد.ضرورت وجود خلیفه و امام در زمین تا روز قیامت، شروط امامت(اعم از اختصاص تعيين امام به خداوند، وجوب نص بر امام، علم و شجاعت از شروط خلافت و امامت، عصمت، صدور معجزه، محدَّث بودن)، وجود صفات خداوند در امام، تقدم وجود خلیفه بر دیگران، هدایت به امر از شؤون امامت، امکان تصدی مقام امامت در کودکی، رجعت، توسل، تبرک جستن به اولیاء و آثار ایشان، زیارت معصومان(ع) و شفاعت مهمترین مباحث کلامی امامت در استنباط از قصص قرآن مى‏باشد. افزون بر اینکه پنهانی بودن ماجرای ولادت امام عصر(ع)، تصدی مقام امامت در کودکی، غیبت، طول عمر، بقاء بر شباب، صدور معجزه، حکومت عدل جهانی و آداب انتظار از مهمترین مباحث کلامی مهدویت در قصص قرآن بشمار مى‏رود. بررسی مبانی عمومی در استنباط از قرآن و نیز مبانی تخصصی در استنباط کلامی از قصص قرآن از دیگر مباحث این نوشتار بشمار می رود.واژگان کلیدی: قصص قرآن، امامت، مهدویت، روایات تفسیری، استنباط کلامی و تفسیر کلامی
پژوهشی تطبیقی درباره دیدگاه‌های نواندیشان معاصر پیرامون وحی و تجربه نبوی (عبدالکریم سروش و نصر حامد ابوزید)
نویسنده:
فائزه طلوع برکاتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم به عنوان کلام الهی، همواره منبع اصلی معرفت دینی مسلمانان و مورد اهمیت و توجه آنان بوده است. اندیشمندان مسلمان، هرکدام از منظری خاص به این متن الهی نگریسته و به تحلیل ماهیت آن، به عنوان وحی پرداخته اند. دکتر عبدالکریم سروش و دکتر نصر حامد ابوزید نیز از جمله اندیشمندانی هستند که در دوره های اخیر، در پی حل مشکل رکود تمدن اسلامی، نظریه تجربه دینی بودن وحی را ارائه کرده اند.از آنجا که نظریه های کلامی عمدتا ریشه در مبانی فلسفی پیشین دارند؛ برای نقد روشمند آن ها باید ریشه های آنان را کاوید، لذا پژوهش حاضر به توصیف نظریه این دو اندیشمند درباره سرشت وحی، و سپس به کندوکاو در ریشه های فلسفی این نظریات پرداخته است و در نهایت نشان می دهد که نظریه هر دو اندیشمند وامدار رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر است؛ علاوه بر آنکه سروش از نگاه سوبژکتیویستی کانت و پوپر و نظریه زبانی ویتگنشتاین، و ابوزید از نظرات زبان شناسی و معناشناسی جدید و نظریه گفتمان فوکویی نیز بهره برده است.
بررسی نظریه تطابق عوالم باتأکید بر آثار و لوازم آن از منظر ملاصدرا
نویسنده:
نرجس رودگر؛ استاد راهنما: حجه الاسلام والمسلمین دکتر محمد مهدی گرجیان؛ استاد مشاور: حجه الاسلام و المسلمین دکتر سید محمود موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«تطابق عوالم» یکی از نظریات حکمت متعالیه است .ملاصدرا این اصل را در آثار خود با مبانی و قواعد شاخص حکمت متعالیه اثبات کرده و سپس بسیاری از قواعد و احکام فلسفی و معارف دینی و برخی آموزه‌های عرفانی را بر اساس این اصل، برهانی نموده است. ملاصدرا از چهار عالم وجودی نام می‌برد : عالم اله، عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده. تطابق به معنای نوعی این همانی و عینیت در عین غیریت است. تطابق عوالم که بیانگر چگونگی رابطه بین عوالم می‌باشد، به این معناست که عوالم هستی در حقیقت و هستی عین یکدیگرند و تنها در شدت و ضعف، تقدم و تأخر و سایر ملاک‌های تشکیکی با هم تفاوت دارند.این اصل که بیانگر حضور همه‌ی موجودات در عوالم فوق با وجودی برتر است در آثار ملاصدرا با اصولی چند برهانی شده است : 1. صرافت و بساطت وجود. 2. تشکیک در وجود و در نهایت تشکیک در ظهور، 3. وجود رابط معلول ودر نهایت ارجاع علیت به تشأن.ملاصدرا در تحلیل بسیاری از قواعد فلسفیو عقائد دینی از اصل«تطابق عوالم» سود جسته است که در این رساله با عنوان لوازم ( با توجه به هردو قسم لازم عقلی ) و آثار این اصل ذکر شده است. در این نوشتار در یک نوع طبقه بندی صرفاً برای نظم مباحث، این لوازم در دو دسته‌ی 1.لوازم وجودشناختی و2.لوازم معرفتی جاداده شده اند. ذیل لوازم وجودشناختی از «توحید» به عنوان لازمه‌ی مبدأشناختی، «نظام احسن» به عنوان لازمه‌ی جهان شناختی، «رابطه انسان با خداوند» به عنوان لازمه‌ی انسان‌شناختی و «معاد جسمانی و تجسم اعمال» به عنوان لازمه‌ی معادشناختی اصل «تطابق عوالم» بحث شده است و چگونگی تبیین این لوازم بر اساس مبانی اصل مذکور، مشخص شده است. همچنین ذیل لوازم معرفتی، سه بحث«مطابقت عین و ذهن»، «تأویل» و «تلازم معرفتی حق و خلق، و حق ونفس » با مدد اصل تطابق عوالم، اثبات شده است.
بررسی تطبیقی مفردات قرآن کریم از مجمع البیان طبرسی و کشاف زمخشری (جزء 21)
نویسنده:
زینب احمدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از ضروری‌ترین علوم موردنیاز مفسر در تفسیر معارف کلام الله، علم مفردات قرآنی است. این علم ـ که معانی تک‏واژه‏هاى قرآنی را بررسى مى‏کند ـ آن‌چنان پراهمیت است که باب ورود به ساحت قرآن کریم محسوب می‌شود. مفسران برجسته، از قرون ماضی تاکنون، با درک اهمیت و جایگاه این علم، اهتمام ویژه‌ای به آن داشته‌، و در آثار تفسیری خود به صورت ویژه به آن پرداخته‌اند. از جمله این مفسرین می‌توان به امین‌الاسلام طبرسی و جارالله زمخشری اشاره کرد. این دو مفسر، اگرچه اصالتاً ایرانی بوده‌اند، اما تبحّری چشم‌گیر و جایگاهی تحسین‌برانگیز در عرصه لغت عرب داشته‌اند؛ تا آن‌جا که آثار تفسیری ایشان به عنوان منبع و مرجعی گران‌بها برای فهم معانی مفردات قرآنی به حساب می‌آید.وجود چنین ظرفیتی از یک سو، و از سوی دیگر، کم‌توجهی محققان به صبغه لغوی این دو مفسر، بر اهمیت بررسی عمل‌کرد آنان در حوزه مفردات می‌افزاید؛ چه آن‌که ماحصل تحلیل آرای لغوی ایشان و تطبیق آن با دیگر نظرات مطرح، ظهور مسیری نو و روشن در تبیین مفردات قرآنی خواهد بود. بر این اساس، پژوهش حاضر پس از گزینش واژگانِ محل تأمل از محدوده تعیین شده (جزء 21) به سراغ مصادر اصلی لغت و کتب وجوه و نظائر رفته تا معانی لغوی و وجوه آن لغات را استخراج نماید؛ سپس نظرات تفسیری طبرسی و زمخشری را درباره مفردات تعیین شده در آیات محدوده جزء 21 و تمامی آیاتی که متضمن آن لغت یا مشتقات آن بوده، بررسی کرده است تا از این طریق، دیدگاه جامعی درباره نظر دو مفسر مذکور نسبت به مفردات مورد بحث به دست آید. در مرحله بعد، پس از ترجمه و اعراب‌گذاری متون استخراج شده تفسیری، نظرات، جمع-بندی گشته و نظر منتخب از میان نظرات تفسیری موجود معرفی شده است. در برخی موارد نیز معنا و نظریه‌ای جدید مبتنی بر تحلیل و برهان به عنوان معنای ارجح انتخاب شده است. سرانجام نظر دو مفسر با نظریه نهایی تطبیق داده شده و عمل‌کرد آنان مورد بررسی قرار گرفته است. فصل‌های آغازین این پژوهش نیز به بیان کلیات، تعریف اصطلاحات و پرداخت نسبتاً بسیط به مباحث مرتبط با علم مفردات و فقه‌اللغه اختصاص یافته است. معرفی طبرسی و زمخشری و تفاسیر آنان نیز از مطالب عنوان شده در این رساله هستند.
روش کلامی مؤمن الطاق در مواجهه با مکتب‎های کلامی معاصرش
نویسنده:
اکبر اقوام کرباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه کنکاش‌های علمی دانشمندان در عرصه‌های مختلف همراه با پیدایش جریان‌ها و مکاتب گونه‌گون فکری، چالش‌های فراوان و جدی‌ّای را فراروی عالمان دینی تشیع قرار داده است. پیدایش مسائل نو و چالش‌های جدید در عرصه تاریخ تفکر و کلام شیعه، وظیفه پاسداران حریم دیانت را دوچندان کرده است، رسالتی که تنها با کوششی معقول و منطقی مبتنی بر اصول اسلامی و میراث کهنِ آن دست یافتنی است. اما بررسی مسایل و معضلات امروزین متکلمان و طبیعتاً پاسخگویی بدان‌ها، نمی‌تواند بدون توجه به میراث کهن و تراث قدیمی این دانش صورت گیرد؛ چراکه پیش‌برد فکر و اندیشه، زمانی به صواب نزدیک است که بر اساس میراث گذشته صورت پذیرد تا از اصول دینی و عقیدتی خویش دور نیافتد و سر از خط انحراف فکری و عقیدتی در نیاورد و حتی اگر امروزه چنین می‌نماید، با استمداد از بازخوانی همان میراث، کژیهای احتمالی به راستی بدل گردد.تاریخ شکل گیری کلام امامیه، بزرگان و اندیشمندانِ نخستین این دانش، ارتباط اینان با یکدیگر و اهل‌بیت علیهم‌السلام در عصر حضور، مباحث کلامی و روش‌های مورد استفاده اینان در فرآیند تکلم و ... از جمله مباحث مهمی است که سهم به‌سزایی در به دست دادن تاریخی از تفکر شیعه دارد؛ تاریخی که در یک پارادایم قابل دفاع، می‌تواند بسیاری از شبهات و مسایل ناظر به فکر و تاریخ شیعه را که امروزه متکلمان با آن درگیر هستند را پاسخ دهد.امروزه این مشکل از سوی برخی مطرح می‌شود که کلام امامیه نه در محتوا و نه در روش، اصیل نیست و ریشه در آموزه‌های اصیل اسلام و تشیع ندارد. صورتی تعدیل شده از این فرضیه را می‌توان در پروژه برخی دیگر یافت که کلام امامیه را در صورت نیکو و قابل قبول آن، مرهون تلاش‌های متفکران معتزلی می‌دانند و آن را دانشی معرفی می‌کنند که نه تنها ریشه در باور‌های اصیل شیعی ندارد، بلکهبسیار از تفکر آنان متأثر است. تأثیرپذیری کلام شیعه از کلام اعتزال در محتوا و روش فرضیه‌ای است که برخی از پروژه‌های به انجام رسیده در مغرب زمین و حتی ایران در پی اثبات آن بوده‌اند. از نگاه آنان عقل‌گراییِ متکلمانی چون شیخ مفید و سید‌مرتضی و شاگردان ایشان نیز در همین راستا تفسیر و تأویل شده و متکلمان ماقبل از اینان نیز عمدتاً افرادی تلقی شده‌اند که بر پایه نقل به دفاع از دین پرداخته‌اند و اگر نمود‌هایی از عقل‌گرایی در آن‌ها یافت می‌شود تحت تأثیر معتزلیان رخ نموده است.ابوجعفر مومن‌الطاق اما، شخصیتی است که منابع از وی به عنوان یکی از نخستین دانشوران و متکلمان شیعی یاد کرده‌اند. وی در عصر صادقین علیهم‌السلام زندگی می‌کند و همراه با هشام‌بن‌حکم و هشام‌بن‌سالم و زراره‌بن‌اعین تلاش می‌کند از مبادی و مبانی فکر شیعه دفاع نماید.نکته قابل ملاحظه و دقت این‌که بازخوانی و واکاوی انگاره‌های اعتقادی و روش و متد کلامی افرادی چون هشام‌بن‌حکم یا مومن‌الطاق و ... خبری غیر از فرضیه سابق را رقم می‌زند؛ ایده‌ای که نشان از نحوه‌ای تلاش خرد‌گرا در سایه وحی دارد. روش و منهجی که بر خلاف تفکر اعتزال و ریشه در آموزه‌ها و آموزش‌های اهل بیت علیهم‌السلام دارد.بررسی احوال و شخصیت مومن‌الطاق، بازخوانی جریان‌ها و مکاتب فکری دوره وی و انعکاس افکار و روش‌های ساری و جاری اینان در بستر تاریخی مورد نظر، تقابل و تعامل ابوجعفر با سردمداران این جریان‌ها و افکار غیر امامی، خود گویای این حقیقت است که کلام امامیه نه تنها در عهد مومن‌الطاق بلکه از ابتدای پیدایش، اصیل بوده و ریشه در آموزه‌ها و آموزش‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام دارد. متکلمان عصر حضور نیز افرادی هستند که تحت لوای ایشان، هم در محتوا و هم در روش، به نحوی عمل کرده‌اند که از دیگر جریان‌های فکری معاصر خویش قابل تشخیص و جداسازی هستند.در این پروژه تلاش شده نشان داده شود که از بین روش‌های کلامی مورد استفاده متکلمان معاصر با مومن‌الطاق، ابوجعفر از منهجی بهره می‌برده است که عقل، در مقام استنباطِ حکمِ اعتقادی، نه به عنوان منبعی مستقل، بلکه به عنوان مخاطب وحی و دوشادوش آن به یاری متکلم می‌آید. کارکرد عقل اما، در دیگر مقامات و حوزه‌های کلامی متکلم در کنار وحی و در عرض آن است. در این نوشته از این متد به روش ترکیبی( ترکیب عقل و وحی) یاد شده است. توجه ویژه مومن‌الطاق به دو منبع عقل و وحی به عنوان منابع معارف و استفاده از روش ترکیبی در مقام توجیه، استدلال و دفاع، ویژگی کلام مومن‌الطاق قلمداد می‌شود. متدی که با استفاده از گزارش‌های موجود از مناظرات او و دقت در آثار و عناوین مکتوبات وی، جهت‌گیری‌های او در نقل و انتخاب مباحث و روایات، همراه با تحلیلِ باورهای معاصرانش تا حدودی ما را به روش و محتوای مباحث کلامی او آشنا می‌کند.از لحاظ محتوا نیز ویژگی کلام ابوجعفر، توجه خاص به مباحث امامت و فضایل علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام است؛ گرچه مباحثی از توحید و نبوت هم در اعتقادات او قابل بررسی است.
تحلیل و بررسی مبادی اجتهاد با تأکید بر دیدگاه فقهاء معاصر
نویسنده:
وحید هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اجتهاد از دیر باز دارای اهمیت فراوانی در حوزه احکام اسلام بوده است، زیرا اجتهاد به عنوان یکی از مهمترین راه کار های استخراج نظریات عملی اسلام در حوزه احکام و حقوق شرعی است. بررسی مبادی و مقدمات اجتهاد نیز به واسطه تاثّر مقدمه از ذی المقدمه دارای اهمیت فراوانی است، تا جایی که در عصر جدید بررسی مبادی علوم، خود به شکل علمی مستقل درآمده است. لغویون و اصولیون در معنای لغوی و اصطلاحی اجتهاد اختلاف نظر هایی دارند. به طور کلی اجتهاد به معنای سعی و تلاش برای تحصیل حجت شرعی است. از آنجایی که شناخت تکلیف شرعی و وظیفه عملی دارای ارزش و اهمیت به سزایی است، لذا اجتهاد نیز دارای اهمیت قابل توجهی است. از طرفی اجتهاد دارای مبادی و مقدماتی است که علوم دیگری متکفل بحث از آن ها و برررسی آن ها می‌باشند، اما بر فقیه لازم است پیش از ورود به مباحث اجتهادی آنها را فراگیرد. مبادی در اصطلاح در دو معنای عام و خاص به کار می‌رود. در معنای عام هر گونه مطالبی که قبل از ورود به یک علم نیاز به طرح و بررسی داشته باشد، مانند رؤوس ثمانیه و غیر آن را شامل می شود و در معنای خاص برخی از علوم مقدماتی برای ورود به علم هستند. از طرفی دیگر مبادی در دو حوزه مبادی تصوری و تصدیقی قابل بررسی است. مبادی یا مقدمات علمی اجتهاد، به سلسله دانش هایی گفته می‌شود که فراگیری آنها، برای مجتهد، جهت استنباط احکام لازم است. همانطور که از فقهاء تایید کرده اند؛ اجتهاد در عصر ائمه معصومین (ع) متوقف بر مقدمات علمیه نبوده است و اجتهاد در استفاده و کسب کلام معصوم خلاصه می‌شده و نهایتا برخی از قواعد عرفی مانند حمل مطلق بر مقید، ظاهر بر اظهر و غیره مورد نیاز واقع می‌شد اما اجتهاد در عصر غیبت و پس از آن به شناخت علومی برای استنباط حکم شرعی متوقف است؛ و این علوم مقدمات اجتهاد نامیده می‌شود. برخی از مبادی اجتهاد عبارتند از: علوم عقلی همچون فلسفه و منطق و کلام و اصول فقه، علوم نقلی همچون احادیثو تفسیر قرآن ، علوم ادبی همچون صرف، نحو، معانی و بیان. این نوشتار به بحث و بررسی مبادی اجتهاد و حیطه نیاز به آن ها در اجتهاد می‌پردازد. از یک منظر کلی علوم با یکدیگر رابطه دارند و لذا نمی توانند به صورت کاملا مستقل رشد و پیشرفت چشمگیری داشته باشند. اما گاهی برخی از علوم با یکدیگر تمایز موضوعی کلی داشته و در یکدیگر تاثیر ندارند. یکی از مهترین نمونه ها تمایز فقه و فلسفه است زیرا فقه به امور تشریعی و فلسفه به امور تکوینی می پردازد. علوم دیگری مانند منطق و کلام و اصول فقه و نیز تفسیر قرآن و علوم حدیثی و علوم ادبی از جمله علومی هستند که تاثیر آن ها در اجتهاد غیر قابل انکار است. در این نوشتار به ذکر مبانی و مثال هایی از تاثیرات این علوم در حوزه های مختلف در اجتهاد پرداخته شده است.
هویت و بحران هویت دینی، پی‌آمدها و راه‌کارها از نظر امام علی (ع)
نویسنده:
رحیم انور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در روزگار حاضر، سقوط معنویت و ارزش‌‌های دینی، جایگزینی ضدارزش‌ها به جای ارزش‌ها و بی‌هویتی و خودباختگی به جای بیگانه ستیزی از جمله دردهاى مزمن و خطرناکى است که بر اثر استیلای فرهنگ بیگانه از خدا، دیانت و معنویت، انسانیت انسان را تهدید مى‏کنند. بدین لحاظ طرح مبحث هویت و بحران هویت دینی، در ابعاد مختلف از جمله نیازهای ضروری جامعه کنونی می‌‏باشد. در این راستا،نگارنده،با روش‌توصیفی‌ـ تبیینی از نوع تحلیل محتوا ‌‌ابتدا با گذری اجمالی بر مفهوم‌شناسی و تعاریف واژگان هویت و بحران هویت به چگونگی پیدایش هویت دینی و بحران آن از منظر امام علی × پرداخته است. و با استفاده از بیانات بلند امیر بیان علی × و مطالب جدید از کتاب‌‌های روز و تطبیق آن‌ها با هم به هدف اصلی خود که همان نایل شدن به این مدعا که «خود آگاهی فرد نسبت به خویشتن» عامل اساسی هویت‌یابی دینی است؛ دست یافته است. و نیز این نکته را اثبات کرده است که بشر امروز که از غیبت گوهر تابناک دین و دین مداری در حیات خود در عالم بحران‌زدگی دینی رنج‌‌های بی‌شماری را متحمل می‌شود زایید? «بحران معرفتی و جهل به خود» است.بر این اساس، ابتدا مطلب را با کلام آسمانی علی × «هر که خود را شناخت به نتیجه و غایت هر شناخت و دانشی دست یافته است» و «خود فراموشی و غفلت از فطرت عالمه» انسان را به بحران‌زدگی دینی گرفتار و در نتیجه او را به حیوانی به صورت، انسان که جز خور و خواب و شهوت فکری در سر نمی‌‌پروراند؛ به اثبات مدعا پرداخته است.اما هرگز هویت دینی و در کسوت دین بودن به معنای نفی تجددگرایی و مدرنیته نیست بلکه می‌توان با نظر تفکیک، میان عنصر ثبات و تغییر دین در یک هم کنشی و هم نشینی میان هویت دینی و تجددگرایی آشتی بر قرار نمود به نحوی که هستی یکی مستلزم نا بودی دیگری نشود.در نهایت با استناد به کلمات گهر بار امام علی × احساس پوچی و هیچ انگاری، وازدگی در مقابل فرهنگ بیگانه و تردید یا انکار دین را از جمله پی آمدهای بحران هویت دینی دانسته و برای برون رفت از این بحران، راه کارهایی هم چون؛ برداشت صحیح از مفاهیم دینی، ایجاد انسجام میان عقیده، گفتار و کردار، دین باوری معنا گرایانه با توانمندی عقلانی، و بالاخره درونی کردن دین را ارائه کرده است.
نقش مردم در حکومت اسلامی (مقایسه اندیشه‌های فقهی آیت‌الله محمدحسین نائینی و آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر)
نویسنده:
بهنام طالبی طادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مردم‌سالاری دینی به‌عنوان نظریه ابتکاری انقلاب اسلامی با مبانی درون دینی از چنان قوتى برخوردار ‌است که می‌تواند به‌عنوان الگوی جدید حاکمیت عدالت محور و جایگزینی برای نظریه-های لیبرال دموکراسی و سوسیالیستی در سطح جهان، خاصه به‌مثابه الگوی انقلاب اسلامی در کشورهایی که با بیداری اسلامی مواجه شده‌اند، مطرح شود. اگرچه این نظریه دارای ابعاد و مسائل فراوانی در حوزه علم «کلام»، «حقوق عمومی»، «علوم اجتماعی»، «فرهنگ» و «سیاست» است که می‌تواند مورد واکاوی اندیشمندان این علوم قرار گیرد، لیکن بنیادی‌ترین مسئله در این نظریه تبیین بایدها و نبایدهای فقهی به عنوان مبادی مشارکت دهی عمومی در حکومت اسلامی است. لذا تبیین جایگاه مردم در حاکمیت دینی مبتنی بر مبانی فقهی و مبادی تصدیقیه علم فقه، امری بس ضروری در پیشبرد این نظریه است. از آنجا که آیت الله نائینی و آیت الله صدر، حسب شرایط زمانی در ارتباط ملموس‌تری با چالش‌ها و مسائل حکومت دینی قرار داشتند، رجوع به اندیشه و نظرات فقهی آن‌ها در تبیین جایگاه مردم در حکومت اسلامی بس ضروری می‌نماید. روشی که در این رساله پیگیری می‌شود مبتنی بر مبادی و مبانی اولیه فقهی در اتکاء به آراء عمومی است که در منظومه فکری این دو فقیه مورد واکاوی قرار می‌گیرد.