جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
سرای سکوت (بحثی درباره سکوت و تولد دوباره مولوی در دیدار با شمس تبریزی)
نویسنده:
ابراهیم استاجی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
«سکوت» یکی از مفاهیم بنیادین عرفان، به ویژه عرفان اسلامی، است. یکی از کسانی که به این سکوت عرفانی نائل می شود و تولد دوباره می یابد، مولوی است. مطالعه در آثار او و رابطه اش با شمس تبریزی نشان می دهد که شمس، خاموشی و سکوت را به مولوی آموخت تا از درون مولوی متشرع، مولوی عارف و عاشق زاده شود. این طبیب حاذق روان دریافته بود که انباشتگی اطلاعات در مولوی مهم ترین مانع است و به همین دلیل به او آموخت «که تعلم نیز حجاب بزرگ است». شمس با دقت مراقب احوال مولوی بود و مولوی هم شیفته شمس، اما تا تهی شدن از خود راه درازی در پیش بود. به همین دلیل، شمس به دفعات آموزه های خود را تکرار می نمود. حتی به نظر می رسد مسافرت های گاه و بی گاه شمس با هدف خاصی صورت می گرفته است تا مولوی سرانجام نه شمس تبریزی، بلکه شمس درونی خود را بیابد. آموزه های شمس بی نتیجه نماند. چنان که تغییر حال مولوی و آثار او زاده دیدار او با شمس، تاثیر آموزش های او و فراگیری سکوت عرفانی بود. شاید به همین دلیل مولوی تخلص «خاموش» را برای خود برگزید. سرانجام مولوی با تسلیم کامل خود به شمس، خاموشی را تجربه کرد تا با نشستن در مرکز این توفان، آتشفشان دلش سر باز نماید و سرانجام با فراگرفتن سکوت عرفانی، تولد دوباره بیابد و به مولوی عاشق و عارف جاودانه ای بدل گردد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 27
چیستی مکاشفه و تجربه عرفانی از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
بیوک علیزاده، عباس احمدی سعدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی عرفان پژوهان معاصر با رویکردی پسینی و با توجه به گزارش‌های عرفا، از اقالیم و سنت‌های دینی مختلف؛ به دیدگاهی موسوم به ذات‌گرایی قائل شده‌اند که طبق آن، تجارب عرفانی با وجود اختلافات متعدد، دارای هسته‌ای مشترک‌اند. از میان فیلسوفان قدیم، ظاهرا می‌توان ابن سینا را از زمره ذات‌گرایان محسوب کرد، اگر چه دست کم در دو مورد از آن‌ها افتراق می‌یابد: 1) به لحاظ روش شناسی: ابن سینا با روی‌کردی پیشینی و مبتنی بر نفس شناسی و جهان‌نگری فلسفی‌اش طرح بحث کرده است؛ 2)شیخ به ویژگی مهم تناقض‌آمیزی تجربه عرفانی اعتقادی ندارد، زیرا در اندیشه‌های فلسفی-اشراقی او تناقض جایگاهی ندارد. تجربه و مکاشفه عرفانی نزد شیخ، آگاهی بی واسطه‌ای است که نفس و عقل سالک -که در سیر استکمالی خود به درجه عقل مستفاد رسیده است– با اتصال به عقل فعال، حقایق کلی هستی را ادراک می‌کند و از درک این حقایق ملتذ و مبتهج می‌گردد. شیخ به ویژگی کانونی مکاشفات، یعنی مواجهه با حقیقت واحد تصریح کرده، ترجیح هر چیزی، حتی خود عرفان را بر آن، انحراف از توحید می‌داند. وی با فراستی تمام، زودگذر بودن و بیان‌ناپذیری تجارب عرفانی را یادآوری می‌کند. عارف در عالی‌ترین تجارب خود در همه چیز، خدا را می‌بیند و این بدان معنا می‌تواند باشد که تجارب عرفانی نزد شیخ الرییس حداکثر از سنخ تجارب عرفان آفاقی است. دیدگاه ابن سینا را در نهایت در چارچوب معرفت شناسی عقلی-اشراقی وی می‌توان جای داد و لذا به نظر وی، عارف در مکاشفه خود حداکثر به مرتبه وحدت شهود و نه وحدت وجود، نائل می‌شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
نظریۀ عرفانی اخلاق
نویسنده:
محمد فنایی اشکوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
اخلاق و عرفان دو مطلوب متعالی برای انسان هستند. ازاین رو، تأمل در نسبت عرفان و اخلاق، هم برای عرفان پژوهان و هم برای پژوهشگران اخلاق اهمیت دارد. اما برخی عرفان را ناسازگار با اخلاق و گروهی آن را فوق اخلاق دانسته اند. عزلت و انزوای عرفا و استغراق عارفان در ذکر و مراقبه و درون نگری موجب شده است که به نظر برخی، اخلاق و دگردوستی در زندگی عارفان کم رنگ باشد. از سوی دیگر، نه از اخلاق می توان گذشت، نه می توان عرفان را نادیده گرفت، بلکه مطلوب جمع میان آنهاست. غرض این نوشتار دفع شبهه ناسازگاری اخلاق و عرفان و ارائه نظریه ای عرفانی دربارۀ منشأ اخلاق از راه تأمل در آموزه های عرفانی است. جان کلام در نظریۀ عرفانی اخلاق این است که عشقِ برخاسته از خداآگاهی عرفانی، منشأ اخلاق و دگردوستی است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 96
  • تعداد رکورد ها : 3