جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
بررسی تطبیقی اندیشه‌ی عرفانی عطار در منطق‌الطیر و مایستر اکهارت
نویسنده:
لیلا امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عطار نیشابوری و مایستر اکهارت هر دو عارف‌اند و یکی از مشخصه‌های عارفان ترک دنیا به شوق دیدار حق است؛ و عبادت آنان، تنها به خاطر این است که خداوند شایسته‌ی عبادت است؛ برخلاف زاهدان که ترک تعلق آنان برای رسیدن به نعمت‌های بهشتی است. عطار ریاضت را راهی موثر برای مبارزه با تمایلات نفسانی می‌داند؛ در‌حالی که اکهارت آن را تنها راه رسیدن به سعادت نمی‌داند. دعا در اندیشه عارفان وحدت‌وجودی همچون اکهارت جایگاهی ندارد؛ زیرا آنها فاصله‌ای بین خود و خدا نمی بینند؛ امّا عطار برخلاف اعتقاد به وحدت وجود دعا می‌کند؛ زیرا در مقام توبه است و عارف واصل نمی باشد. همچنین در منطق‌الطیر دعای عارفان برآورده نمی‌شود و نظر لطف بیشتر شامل حال گناه‌کاران می باشد. عطار چهار گروه را پیوسته مبتلا به رنج از جانب خدا می داند، در حالی که اکهارت تمام بشریت را به دلیل پسر خدا بودنشان گرفتار این رنج‌ها می داند. این دو عارف علل اصلی مبتلا شدن دوستان حق به رنج و بلا را امتحان الهی، داشتن فواید رنج می‌دانند و عطار هر‌گونه تعلق به ماسوای حق را برابر بانازل شدن عذاب الهی می‌داند. عطار و اکهارت در زمینه‌ی وحدت وجود عقیده‌ای نزدیک به هم دارند و شناخت حق را تنها با شناخن نفس میسر دانسته و در واقع منطق‌الطیر سیر سالکان در خویش است که در نهایت به شناخت خدا می‌انجامد. در نظر این دو تنها خدا دارای هستی می‌دانند زیرا مخلوقات وجودی عاریتی دارند.
الهیات سلبی در آثار مولانا جلال‌الدین رومی و مایستر اکهارت
نویسنده:
اشکان بحرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«الهیات سلبی» یکی از رویکردهای الهیاتی حایز اهمیت در الهیات جدید است. در نوشته‌ی حاضر، این رویکرد الهیاتی در آثار دو عارف بزرگ از دو سنت دینی اسلامی و مسیحی یعنی مولانا و مایستر اکهارت بررسی شده است. در بخش نخست، از تعریف‌های گوناگون، ابعاد و بن‌مایه‌ها، سرچشمه‌های سلبی‌گروی در ستون مقدس و تاریخچه‌ی رویکرد سلبی در مسیحیت و اسلام سخن به میان آمده است. در بخش دوم، به جنبه‌ی هستی‌شناختی الهیات سلبی در آثار مولانا و اکهارت پرداخته و مباحثی نظیر فنا، فقر، انسان‌شناسی سلبی و پاره‌ای استعاره‌های سلبی در آثار ایشان بررسی شده است. در بخش سوم، بعد معرفت‌شناختی و بعد زبان‌شناختی الهیات سلبی در آثار این دو عارف مطرح و مباحثی نظیر تعالی معرفتی، ترفندهای زبانی، تنزیه و تشبیه و خاموشی تحلیل شده است. و در بخش چهارم برخی پیامدهای الهیات سلبی مطرح، از مباحث پیشین جمع‌بندی‌ای ارائه و به اشتراکات و اختلافات اندیشه‌ی مولانا و اکهارت اشاره شده است.
مقایسه نظریه (وحدت وجود) از دیدگاه ابن عربی و مایستر اکهارت
نویسنده:
قاسم کاکایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه وحدت وجود یکی از عمیق ترین دستاوردهای عرفان و یکی از اسرار اندیشه بشر است و در اسلام و مسیحیت نیز سابقه ای طولانی دارد. این نظریه جهان بینی ابن عربی و اکهارت، به عنوان بزرگترین عارفان نظریه پرداز در اسلام و مسیحیت، را تشکیل می دهد. لیکن رویکرد آنان به ((وجود)) با تجزیه و تحلیلهای فارغبالانه فلاسفه مابعدالطبیعه در باب ((وجود)) متفاوت است. چرا که از دیدگاه هر دو، اولا، ((وجود)) خود خداست و هستی صرفا منحصر در او است. ثانیا، ادراک وجود صرفا از راه شهود حاصل می آید. ثالثا ((یافتن وجود)) (وجدان) و ((وجود یافتن)) (دریافت وجود) یکی است و رابعا، فهم ((وحدت وجود)) تنها با ((فنا))ی عارف میسر است. دیدگاه ابن عربی و اکهارت، با نظریه ((همه خدا)) ‏‎(Pantheism)‎‏ متفاوت است. چرا که آن دو، به تعالی خدا از خلق معتقدند و حلول و اتحاد را که مستلزم وجود طرفین است رد می کنند. اما نظریه ((همه در خدا)) ‏‎(Panentheism)‎‏ تا حدودی به دیدگاه آن دو نزدیک است. این دو متفکر در مورد خدا بین ساحت ذات که هیچ نام و نشانی ندارد، و ساحت الوهیت که حضرت تجلی اسما و صفات است، فرق می گذارند. لیکن اکهارت در پی آن است که با فنای خویش به ذات برسد اما ابن عربی وصول به ذات را غیرممکن می شمرد و طالب وحدت با اسما الله است نه ذات. به همین جهت دو تفاوت اساسی بین اکهارت و ابن عربی وجود دارد: یکی اینکه عرفان اکهارت عرفان سلب و عرفان ابن عربی عرفان ایجابی است. یعنی اکهارت در پی ادراک جلال مطلق ذات است که در آنجا همه چیز به ظلمت و سکون و سکوت فرو می رود. هیچ نسبتی در آنجا تحقق ندارد. نه از خلق خبری است و نه از خدا. عرفان اکهارت از این نظر به عرفان هندوان شباهت دارد. اما ابن عربی در پی ادراک اسماالله است. در آنجا خدا با همه صفات جلال و جمال جلوه می کند و با هر اسم و صفتی تنوع و تکثر می یابد. خدای ابن عربی از این نظر با خدای ادیان ابراهیمی نزدیکتر است. تفاوت دوم آنکه، ابن عربی در مورد خلق همواره جانب عبودیت را حفظ می کند و در پی آن است که با اقتدا به محمد (ص)، عبدالله باشد. لیکن اکهارت در پی حزیت و ربوبیت است و می خواهد که با تشبه به عیسی (ع) خود خدا باشد. چرا که به زعم مسیحیت، عیسی (ع) خود خداست.در اثبات نظریه وحدت وجود، مساله مهم، بخصوص برای ابن عربی، نه اثبات وحدت، بلکه توجیه کثرت است. در اثبات وحدت و توجیه کثرت، ابن عربی و اکهارت از چهار طریق حس، عقل، خیال (شهود) و شرع وارد می شوند. در این میان، ابن عربی بر خیال و شرع بسیار بیشتر از عقل تاکید می کند، اما اکهارت به علت گرایشهای فلسفی جانب عقل را همواره پاس می دارد. ولی سرانجام در توجیه عقلانی وحدت وجود، هر دو متفکر به این نتیجه می رسند که نظریه وحدت وجود نظریه ای است ((پارادوکسیکال)) که جمع اضداد و اجتماع نقیضین را در بر دارد. لذا ادراک آن در طور عقل نیست بلکه باید آن را ((طوری ورای طور عقل)) شمرد. این پارادوکس ها به انحا گوناگون در جهان بینی وحدت وجودی آن دو، ظهور می کند و در مورد ابن عربی به یک نوع ((حیرت مطلوب))، و در مورد اکهارت به ((جهلی عالمانه)) می انجامد.
  • تعداد رکورد ها : 3