جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 15
بررسی آرای شیخ احمد سرهندی و شاه ولی الله دهلوی با نظر به مسئله ی وحدت وجود و وحدت شهود
نویسنده:
مهدیه سرلک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله نظرات مهم در عرفان اسلامی، نظریه ی وحدت وجود می باشد. ابن عربی طراح دیدگاه وحدت وجود به شمار می رود. دیدگاه ابن عربی توسط بسیاری از حکیمان و منتقدان جهان اسلام مورد مخالفت قرار گرفت. شیخ احمد سرهندی، حکیم و منتقد بزرگ مسلمان، که در هند زندگی می کرد به مخالفت با این دیدگاه پرداخت. وی دیدگاه ابن عربی را نقد و رد کرد و در مقابل آن دیدگاه وحدت شهود را بیان نمود. از این رو مناقشات و اختلافات بالا گرفت. تا این که شاه ولی الله دهلوی, عارف مسلمان هندی برای رفع اختلافات و حفظ دو دیدگاه به طرح راهکاری پرداخت. از این روی پژوهش حاضر به طرح دیدگاه های شیخ احمد سرهندی و شاه ولی الله دهلوی درباره ی وحدت وجود و وحدت شهود می پردازد. در این پژوهش در هر بخش به شرح حال و آراء این دو متفکر برجسته پرداخته می شود و در بخش آخر آراء ایشان درباره ی وحدت وجود و وحدت شهود مورد بررسی قرار می گیرد. در انتها این نکته روشن می شود که شیخ احمد سرهندی ابتدا گرایش به وحدت وجود داشته است اما کمی بعد با استدلالاتی که می آورد دیدگاه وحدت وجود را نقد و رد می کند و در مقابل آن دیدگاه وحدت شهود را بیان می کند. و از قائلان به وحدت شهود می باشد و از موضع شریعت اندیشی و با روش کلامی _ جدلی به تبیین موضوع وحدت شهود می پردازد اما شاه ولی الله دهلوی بیشتر از موضع عرفانی _ کلامی و با روش استدلالی _ شهودی سعی در ایجاد توافق بین دو دیدگاه وحدت وجود و وحدت شهود می نماید.
بررسی میزان انطباق و عدم انطباق آراء ابن عربی با کثرت گرایی دینی
نویسنده:
علیرضا صادق شیرازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش تحقیقات واحدی از مبحث دین یا پلورالیسم دین در تصوف اسلامی و دیدگاههای ابن‌عربی است. گوهر و سرشت یگانه‌ی چیست؟ و آیا همه‌ی اختلافات ادیان، اختلافی ظاهری و صوری است؟ در نتیجه دو دیدگاه مدرن درباره‌ی مباحث دین و شناخت‌شناسی مطرح می‌شود. 1- نظریه برتری یک دین. 2- نظریه‌ی کثرت-گرایی دینی. در یک نظریه همه‌ی اعتقادات دینی معتبر هستند و همه باورهای دینی تا حدودی حقیقت دارند و پیروی هر اندیشه‌ی دینی رستگاری را برای انسان در بر دارد. بسیاری از باورهای مهم سنتی براساس طرح اصول ابدی است که ذاتی تمامی ادیان است و هر سنتی تجلی ویژه‌ای از آن است. بنابراین ادیان از جنبه نظری همه بر حق‌اند و از جنبه عملی چون در زمانهای مختلف ظهور کرده‌اند، مشکلی ندارند. ابن‌عربی به وحدت باطنی عمیق و بلندی فراتر از کثرت و اختلاف ظاهری ادیان باور دارد و آنها را جلوه‌های گوناگون حقیقتی یگانه می‌داند. وحدت و کثرت موردنظر در دیدگاه ابن‌عربی نسبتی با کثرت‌گرایی دینی ندارد و وی به وحدت باطنی و کثرت‌ ظاهری و طولی ادیان باور دارد. ابن‌عربی در نظریه‌ی وحدت دینی خود به عنوان مثال به حقیقت محمدیه اشاره دارد.
بررسی تطبیقی انسان کامل از دیدگاه ابن‌عربی و عزیزالدین نسفی در دو کتاب فصوص الحکم و الانسان الکامل
نویسنده:
عباس نیکبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث عرفان اسلامی عمدتا بر ارکان اساسی و بنیادین استوار است؛ خدا ، انسان و طبیعت. بدین معنا که همه ی موجودات و از جمله انسان ، محل تجلی و ظهور آن حقیقت واحد، یعنی ذات باری تعالی هستند و در نتیجه به لحاظ واقیعت ، در هستی چیزی جز ذات واحد ایزد منان نیست. باید توجه داشت که این ذات واحد خود دارای مظاهر بی شماری است، به نحوی که همه ی عالم ، محل ظهور صفات و تجلی گاه او محسوب می شود. آفرینش عالم و ظهور آن حقیقت متعالی نیز در عرصه ی موجودات ، به علت شناخته شدن آن ذات واحد است ، چرا که رابطه معرفتی عالم با آن ذات گسسته است و هیچ راهی به آن وجود ندارد.انسان کامل در عرفان ، به مانند آیینه ای است که دارای دو چهره است؛ در یک چهره آن اسماء و صفات الهی تجلی می کند و حق سبحانه خود را در آن آیینه مشاهده می کند ، و در چهره دیگر آن، عالم هستی را با تمام اوصاف و کمالات وجودی نشان می دهد.چنین انسانی در عالم عرفان، خود عالمی است(عالم صغیر) و مجموع جهان، انسان کبیر است و میان این دو ، هماهنگی و تقارن مثال زدنی وجود دارد.از دیدگاه ابن عربی و عزیز الدین نسفی، خلقت انسان کامل، علت غایی آفرینش است و همو سبب ایجاد و بقای عالم ، اسم جامع الهی ، واسطه میان حق و خلق، راهنمای خلایق در شریعت و طریقت و نیز دارای هویتی الهی است.محی الدین عربی که بنیانگذار عرفان نظری است و نیز مبدع و مبتکر بسیاری از مسایل عرفانی محسوب می شود ، در قرن هفتم هجری اصطلاح " انسان کامل " را در میان حلقه درس عرفا مطرح ساخت و این اصطلاح از آن روزگار تاکنون به عنوان یک اصل پذیرفته شده در محفل عرفا مورد پذیرش قرار گرفته و ایشان به تشریح و تحلیل و اظهار نظر در رابطه با انسان کامل پرداخته اند.عزیزالدین نسفی نیز یکی از عرفایی است که حدودا همزمان با ابن عربی، به دفاع از این نظریه پرداخت و برای نخستین بار مساله انسان کامل را تحت عنوان یک کتاب مستقل به رشته تحریر در آورد و در میان عرفا به نشر و گسترش آنپرداخت . هر چند اندیشه و نظرات نسفی در مورد انسان کامل در مقایسه با ابن عربی از استحکام و دقت نظر کمتری برخوردار است ، اما درعین حال می توان آراء و اندیشه های او را به عنوان مرجع و کمک کننده سالکان و صوفیان متاخر بکار برد.ما در این رساله درصددیم با استفاده از محوریت مباحث مطرح شده در باب انسان کامل، در اندیشه شیخ اکبر و نیز عارف نستوه عزیزالدین نسفی به تشریح و تبیین افکار و عقاید این دو عارف والا مقام و بزرگوار پرداخته و دورنمایی از تفکرات ایشان در خصوص انسان کامل ، وظایف او نسبت به خودش، تعهدات او در مورد هدایت سایر انسانها ، جایگاه او در نظام آفرینش ، ویژگی ها و ... پرداخته و این مسائل را با دقت و حوصله مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم.
بررسی تطبیقی مسأله شر از دیدگاه ابن‌عربی و ملاصدرا
نویسنده:
مجتبی صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطابق آموزه «وحدت وجودِ» ابن‌عربی، درعالم شری نیست و همه چیز زیباست؛ زیرا هستیتجلیِ زیبایِ مطلق (حق تعالی) است. ابن‌عربی آفرینش را مطابق حدیث «عشق» توصیف کرده که در این وصف، خداوندِ عاشق با تجلیاتِ ذاتی و اسمائی، خویشتن را به ظهور می‌رساند. اعیان ثابته (صور معقولات کلیه) علت صدور کثرات‌اند، مطابق این دیدگاه همه چیز زیباست و خلق در عین وحدت با حق قرار دارد و حق عین خلق است و جدای از خویشتن نیست تا متصف به شرور شود. ملاصدرا در مسأله شر تا حد زیادی متأثر از آرا و عقاید عرفانی ابن‌عربی است، اما در صدد ارائه فلسفی مکتب محیی‌الدین می‌باشد. وی مانند ابن‌عربی به عدمی بودن شرور تأکید داشته و تنها وجود را خیر تلقی می‌کند و حق تعالی را خیرمحض. پس هر دو حکیم شر را عدمی معرفی کرده‌اند. امر عدمی دیگر به جاعل یا خالق نیاز ندارد ازین رو؛ شبه «ثنویت» رد می‌شود. ملاصدرا نظام هستی را بهترین نظام و «احسن» دانسته و با دو رویکرد «پسینی» و «پیشینی» به اثبات آن نائل می‌آید. ابن‌عربی نیز بر احسن بودن عالم معتقد است اما دلیل عقلی ارائه نداده؛‌ زیرا اهل عرفان اولاً: مقام عقل را در برابر کشف و شهود ناچیز می‌دانند، در ثانی: قاعده علیت و اصل تشکیک وجود را قبول ندارند و از بحث «تجلی» و «ظهور» به جای «علت» و «معلول» بهره می‌گیرند. از نظر ایشان‌ محال است کسی عارف باشد و به احسن بودن نظام هستی اعتقاد نداشته باشد؛ چون عالم تجلی حق تعالی است و حق تعالی در غایت حسن و جمال است. ابن‌عربی و ملاصدرا علم و معرفت به خویشتن را اساس «خداشناسی» معرفی کرده‌اند و در مقابل جهل را زشت-ترین شرور، و دوزخ را به دوری از ذات خدایی خویش معنا کرده‌اند که درک این دوری و اسارت سبب عذاب می‌شود. هر دو متفکر شرور را نسبی، عدمی، بالعرض و لازم? عالم ماده و طبیعت دانسته‌اند و صدرا این شرور قلیل را، در مقابل خیرات کثیر،ناچیز و قابل اغماض معرفی می‌کند.
ماهیت معرفت عرفانی با تأکید بر دیدگاه اندیشمندان مسلمان
نویسنده:
مسعود اسمعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله به بحث از این مطلب می‌پردازد که معرفت عرفانی چه سنخ معرفتی است و چه مولفه-ها و مقوماتی دارد. از میان متفکران اسلامی، عارفان اسلامی، به ویژه ابن‌عربی و پیروان مکتب وی، و فیلسوفان اسلامی، یعنی به طور خاص فارابی، ابن‌سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین، به تفصیل به این موضوع پرداخته‌اند. صاحب‌نظران و فیلسوفان دین و عرفان در غرب نیز در این زمینه، چند نظریه مهم ارائه نموده‌اند. همگی این دیدگاه‌ها و نظریات، در مجموع، در چند گروه قابل دسته‌بندی هستند: 1) احساسی و عاطفی بودنِ معرفت عرفانی (دیدگاه احساس‌گرایان غربی)، 2) متناظر بودن معرفت عرفانی و معرفت حسی (تجلی‌بنیاد بودن معرفت عرفانی؛ دیدگاه آلستون)، و 3) ساخت‌یافته بودن معرفت عرفانی (دیدگاه ساخت‌گرایان غربی) که این سه نظریه از آنِ غربیان بوده و در این رساله به بررسی نقاط قوت و ضعف آنها پرداخته شده و روشن شده است که هیچ‌یک، نظریه‌ای کاملاً صحیح نیستند؛ 4) نظریه اتحادی بودن معرفت عرفانی (دیدگاه عارفان اسلامی): دیدگاه عارفان اسلامی به ویژه ابن‌عربی و اتباع وی، به طور خلاصه فراحسی و فراعقلی بودن، نوری و وجودی بودن، بی‌واسطه بودن و اتحادی بودن معرفت عرفانی است که ساختار معرفت عرفانی را در یک طیف تشکیکی، از دو وجهی تا یک وجهی ترسیم می‌کند. 5) نظریه ارتسامی بودن معرفت عرفانی (دیدگاه حکمت مشاء): فارابی و شیخ‌الرئیس، معرفت عرفانی را تا آنجا که مورد تحلیل قرار می‌دهند از سنخ انتقاش صور کلی و جزئی از عالم عقول به در عقل و سپس در قوه خیال انسان و پس از آن در حس مشترک می‌شمرند و آن را ارتسام می‌نامند؛ 6) نظریه حضوری و اشراقی بودنِ معرفت عرفانی (دیدگاه حکمت اشراق): دیدگاه شیخ اشراق در این زمینه به طور خلاصه این است که معرفت عرفانی از سنخ اضافه اشراقیه علمیه است و هرچند بی‌واسطه است، وجودی و اتحادی نیست ولذا وی، ساختاری دو وجهی را برای معرفت عرفانی در نظر می‌گیرد؛ 7) نظریه حضوری و اتحادی بودن معرفت عرفانی: ملاصدرا با استفاده از نظریه عرفا، معرفت عرفانی را معرفتی حضوری، تشکیکی، وجودی و اتحادی می‌داند و از ساختاری دو وجهی تا ساختاری یک‌وجهی برای مراتب مختلف معرفت عرفانی در نظر می-گیرد. همه دیدگاه‌های عارفان و فیلسوفان اسلامی، حاوی نکات بسیار دقیقی است که در قسمت مربوط به هریک به تفصیل روشن شده است. در نهایت به نظر می‌رسد، یافتن بهترین تبیین برای این مسأله، همچون روش متفکران اسلامی، در گرو بازگشت به رهیافت متافیزیکی، در عینِ توجه به شواهد و قرائن انضمامی و ملموس (همچون روشِ اندیشمندان غربی) است و به هیچ‌وجه رویکرد غیر متافیزیکیِ غربیان در این خصوص، کارساز نیست و از ارائه تحلیل زیربنایی از موضوع، عاجز است. با توجه به این جمع‌بندی و با عنایت به نقاط ضعف و قوت هریک از دیدگاه‌ها می‌توان به دیدگاهی نسبتاً جامع‌تر و هماهنگ‌تر در این خصوص دست یافت که در پایان رساله بدان پرداخته شده است.
هستی از نظر ابن عربی و عزیز نسفی
نویسنده:
مریم معینی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی که به عنوان پدر علم عرفان درجهان اسلام شناخته شده است ،‌یکی از بزرگترین نظریه پردازان بزرگ درعرصه این علم بوده و هستبه طوریکه بسیاری از عرفای بزرگ تحت تاثیر وی بوده اند و ازسویی دیگرنیز مورد شدیدترین انتقادات از جانب بسیاری از فقها قرارگرفته به نحوی که وی را مرتد و خارج از دین و دریک کلمه ممیت الدین قلمداد کرده اند.آنچه که ابن عربی درعلم عرفان بیان می کند، مسئله وجود و کیفیت صدور کثراتو ممکنات از ذات حق و بازگشت آنها به حق و همچنین بیان مظاهراسماء الهی و بیان چگونگی سلوک الی الله و نتیجه این افعال بر نفس انسانی است.و بیان اصل حقیقت وجود ،‌جلت عظمه است.و همین بیانات نیز با قلمی شیوا و ساده اززبان عزیزنسفی عارف بزرگی که نوشته هایش تحت تاثیر ابن عربی نیز بوده ، ارائه گردیده است. با این تفاوت که از نوشته های ابن عربی هرکس باندازه فهم خود از آن بهره می گیرد و حتی ممکن است دستیابی کامل به آنچه مدنظر شیخ اکبربوده، انجام نشده باشد. چراکه غواصی دراقیانوس عمیق و پهناورنوشته های او، شجاعت و جسارتی بسیار می طلبد و بنابراین هرکس به قدربضاعت خویش ، درو گوهراستخراج می کند .اما عزیزنسفی ،‌عارف بزرگ و گمنام که قلمی ساده و شیوا دارد و بیانات خویش را درشکل مثال و تشبیه و . . . بکارمی برد.دراین رساله به هستی که جامع ترین و مهم ترین مباحث عزیز است پرداخته شده و با زبانی ساده و روان مراتب هستی ، کیفیت آفرینش و ارتباط آنها با یکدیگر مشخص و تبیین شده است.
بررسی تطبیقی نبوت از دیدگاه سید حیدر آملی و ملاصدرا
نویسنده:
مریم صادقیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مباحثی که اندیشمندان اسلامی بدان پرداختهاند و آن را مورد بررسی دقیق قرار دادهاند، بحث نبوت میباشد. ما در این نوشتار مباحثی پیرامون نبوت، امامت و ولایت مطرح نمودهایم و کوشیدهایم در هر مسأله‌ای نظر سید حیدر آملی و ملاصدرا را بیان نماییم و به تطبیق و بررسی آراء ایشان بپردازیم. سید حیدر آملی و ملاصدرا هر دو از متفکران شیعی مذهب می‌باشد. برای تشیع، پایان نبوت آغاز دوره جدیدی است که همان ولایت یا امامت است. در واقع امامشناسی که روشن ترین بیان آن همان ولایت است، مکمّل ضروری پیامبرشناسی می‌باشد. در این میان، نکته‌ای که در خصوص رابطه نبوت و ولایت و امامت به نظر می‌رسد این است که، هم از نظر سید حیدر و هم ملاصدرا، ولایت دارای دو مظهر می‌باشد؛ یکی نبوت و دیگری امامت. ولایت که در طول ولایت تامّه الهی است، در کسوت نبوت تجلی می‌نماید و امامت ائمه معصومین‌(ع) نیز ادامه همان حقیقت الهی است و این دو مظهر از یک حقیقت یعنی ولایت حکایت دارند. همچنین مورد دیگری که از این دو اندیشمند به چشم می‌خورد این است که، هر دو به لحاظ تاریخی از پیشینه عرفانی ابن عربی استفاده نموده‌اند. به علاوه ملاصدرا نیز تحت تأثیر سید حیدر بوده است. بنابرین ما در این نوشتار نظریات هر دو اندیشمند را در خصوص نبوت، امامت و ولایت مورد بررسی قرار می‌دهیم تا وجوه اشتراک و افتراق آراء ایشان را روشن نماییم.
بررسی عرفان وحدت ‌وجودی ابن‌عربی در غزلیات و رباعیات بیدل دهلوی
نویسنده:
علی‌اکبر شوبکلائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان اسلامی در سیر تطوّر و تحوّل خود به مکتب وحدت‌وجود رسید که به دست محیی‌الدین ابن‌عربی ایجاد شده است. هرچند اندیشه‌های وحدت‌انگارانه در میان عارفان پیشین سابقه داشته، ولی مدوّن‌کننده و انسجام‌دهنده‌ی آن ابن‌عربی است. از این جهت او را پایه گذار عرفان نظری اسلامی دانسته‌اند. اندیشه‌ی وحدت‌وجود پس از ابن عربی به وسیله‌ی پیروانش در سراسر سرزمین‌های اسلامی از جمله سرزمین ایران رواج یافت. به نحوی که بعدها ایران مهد و محل اصلی استقرار اندیشه‌ی وحدت وجود گردید. این اندیشه‌ی عرفانی همانند دیگر مکتب‌های عرفانی پیش از آن وارد متون ادبی فارسی شد. متون ادبی به ویژه شعر فارسی یکی از عوامل گسترش این مکتب عرفانی در ایران بوده است. به موازات گسترش اسلام و زبان و ادبیات فارسی در هندوستان عرفان اسلامی و در پی آن عرفان وحدت وجودی در آن سرزمین گسترش یافت و بر فضای شعر فارسی هند سایه افکند. یکی از شاعران فارسی زبان هند که به این تفکّر توجه عمیق و فراوان داشته، عبدالقادر بیدل دهلوی است. بیدل در غزلیات و رباعیات به نحو بارز و گسترده‌ای از موضوعات و مولفه‌های عرفان وحدت‌وجودی سخن گفته و به تحلیل و تفسیر خدا، انسان، جهان و رابطه‌ی این‌ها بر اساس مبانی این مکتب پرداخته است. موضوعاتی چون وحدت وجود، وحدت ادیان، خلقت و نظام آن، ظهور و تجلّی الهی، تجدّد خلق، انسان، انسان کامل و پارادوکس‌های مطرح در این مکتب مثل: وجود و عدم، تشبیه و تنزیه، ظاهر و باطن، وحدت و کثرت و ... در غزلیات و رباعیات بیدل مطرح می‌باشد. با بررسی غزلیات و رباعیات بیدل روشن شده است که وی به اندیشه‌ی ابن‌عربی اعتقادی راسخ دارد و در کلامی استوار و گاهی مبهم که تحت تأثیر عرفان وحدت وجود ویژگی خاصّی هم گرفته، به تبیین و گزارش مسائل و مباحث و مولفه‌های آن پرداخته است.
بررسی ابعاد عرفانی فص ابراهیمی (ع) در شرح فصوص الحکم ابن عربی
نویسنده:
فاطمه غضنفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فصوص الحکم یکی از آثار مهم ابن عربی از بنیان گذاران عرفان نظری است و ما در این کتاب که شامل 27 فص است و مفاهیم عمیق و عرفانی را دربر می گیرد به هر نبی به صورت رمز و اشاره نگریسته و هر باریکی از جلوه های انسان کامل را در روح آن نبی متجلی و مشاهده و شرح داده است.ابن عربی در گفتار خویش به مفاهیمی چون اعیان ثابته، اسماء و صفات الهی، وحدت وجودو ... پرداخته است و در رابطه با هر پیامبر یک فص اظهار نموده و همین مطلب مهم در فص ابراهیمیبه روشنی مشهود است. اینکه ابن عربی به صراحت اوج عشق و شناخت ابراهیم را نشان نمی دهد ولیکن با بررسی تاریخ زندگی ابراهیم علیه السلام و بررسی مسائلی چون رهایی ابراهیم از زن و فرزندش و قرار دادن هاجر و اسماعیل در بیابان بی آب و علف به فرمان خدا، قربانی فرزندش در قربانگاه که همگی به فرمان خدا صورت پذیرفت، سپردن ایشان به شعله های آتش نمرود همگی نشان از این دارد که ابراهیم شیفته باری تعالی بود و به خاطر عشق الهی از آتش و نفس و زن و فرزند خود را رها کرد و دل را با عشق الهی در آمیخت. با ذکر آیات قرآن کریم و شروح تفاسیر مبنی بر زندگی آن حضرت لقب ابراهیم خلیل که ناشی از عشق ایشان به ذات حق می باشد بر همگان آشکار می گردد.
بررسی مبانی نظریه تشبیه در عین تنزیه نزد محی‌الدین ابن‌عربی و مقایسه آن با نظریه تمثیل توماس آکویناس
نویسنده:
علی عسکری‌نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله ابتدا تئوری های رایج در حوزه زبان دین مورد بررسی قرار می گیرند. گزاره های الهیاتی در تقسیم بندی کلی به معنا داری یا بی معنایی و معرفت بخشی یا غیر معرفت بخش بودن منقسم می شوند. آنچه در بین فلاسفه معاصر در حوزه زبان دین بیشتر مورد توجه قرار دارد، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخش بودن گزاره های الهیاتی است نه معنا داری یا بی معنایی آنها.دومین مطلبی که مورد بررسی قرار گرفته، تئوری تمثیلی توماس آکویناس است. این نظریه با رد کردن مشترک معنوی یا مشترک لفظی بودن زبان دین راه میانه خوبی را فراهم کرده تا ما را از سقوط در ورطه تنزیه یا تشبیه صرف رهاسازد. اما دارای اشکالاتی است که بیان می گردد. مبحث سوم اختصاص به دیدگاه تنزیهی-تشبیهی ابن عربی دارد. وی معتقد است که ما هرگز قادر به درک ذات خدا نیستیم. اما از طریق صفات خدا می توانیم به شناخت خدا نایل شویم. ابن عربی تنزیه محض را عین تشبیه می داند و می گوید تنزیه گر یا تشبیه کننده محض، معرفت ناکاملی از خدا دارند. او با استفاده از آیه مبارکه «لیس کمثله شئ و هو السمیع البصیر»، بنیان تئوری تنزیه در عین تشبیه خود را پایه ریزی می کند. در پایان این دو نظریه با هم مقایسه و نقاط مشترک و اختلاف این دو بیان می گردد
  • تعداد رکورد ها : 15