جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
بررسی انتقادی واقع گرایی اخلاقی
نویسنده:
معرفت اله فضلی قراقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتارحاضر به واقع گرایی اخلاقی در چهار فصل می پردازد ؛ اولین فصل به توضیحمعانی مختلف واقع گرایی پرداخته و درادامه سعی می کند رابطه اخلاق با واقعیت و چالش های پیش رویواقع گرایاناخلاقی را مطرح سازد . و در سه فصل باقی مانده سه مکتب عمده مدعی عینی بودن گزاره های اخلاقی مورد باز بینی قرار می گیرندکه عبارتند از ؛ طبیعت گرایی اخلاقی ، شهودگرایی اخلاقی و در آخر هم نظریه امرالهی . همه واقع گرایان دراین اصل که صدق گزاره های اخلاقی وابسته به عواملی است که ازعینیت برخوردارند با هم اتفاق نظردارند اما همه آنها به یک معنا به ماهیت این عینیت و به عبارتی به هستی شناسی خاصه ها یا واقعیات اخلاقی معتقد نیستند ؛ درفصل دوم که فصل طبیعت گرایی است سعی می شود اثبات شودکه ماهیت این خاصه ها که منشا اصلی صدق گزاره های اخلاقی است ، اوصاف و خاصه های طبیعی است . و در فصل بعدی یعنی شهودگرایی اخلاقی هم باطرح مغالطه طبیعت گرایانه مور برعلیه طبیعی بودن خاصه خوبی به عنوان پایه اصلی اخلاق،سعی می شود بارد منشا طبیعی داشتن گزاره های اخلاقی و قابل تحویل بودن خاصه های اخلاقی به خاصه های طبیعی ، منشاصدق گزاره های اخلاقی رامفاهیم اصلی وپایه اخلاقی بدانند که مفاهیمی بسیط ،خود توجیه وذاتی می باشندوتنها ازطریق شهود عقلانی قابل شناختند. ودرادامه ودرفصل نظریه امرالهی هم سعی می شود ثابت شود ماهیت خاصه هایی که منشا اصلی صدق گزاره های اخلاقی اند اوامر و نواهی الهی اند ، البته درفصل فوق دو نوع ابتناء اخلاق به دین مطرح می شوند که ابتناء روانشناسی و ابتناء منطقی اخلاق به دین می باشند؛ ابتناء منطقی اخلاق به دین خود به سه نوع تقسیم می شود که تنها ابتناء ثبوتی اخلاق به دین؛ که همان خوب و بد ساختن اعمال با ارجاع به امرو نهی الهی می باشد موردنظرواقع گرایی اخلاقی است ودرآخرهم ثابت می شوداین نوع ابتناء نمی تواند منطقا مورد دفاع قرارگیرد.
بررسی جایگاه خدا در ایدئالیسم بارکلی
نویسنده:
شهره مرشدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جرج بارکلی (1685-1753) فیلسوف قرن هفدهم به عنوان کشیش مسیحی با نظر و بهره گیری و اصلاح تجربه گرایی لاک پایه گذار فلسفه ای شد که به ایدئالیسم موسوم گردید.پرسش اساسی که این پژوهش می خواهد به آن پاسخ دهد این است که مبنای دینی بارکلی و بویژه عقیده ی او نسبت به خداچه نقشی در ساماندهی فلسفه ی ایدئالیستی وی دارد.به بیان دیگر در این پژوهش برآنیم که ببینیم خدا به عنوان یکی از اصول اساسی دین چه نقش و جایگاهی در این نظام فلسفی دارد.چگونه این ایده به شکل دهی پاره ای از مولفه های ایدئالیسم بارکلی انجامیده است و این دیدگاه ایدئالیستی چگونه در خدمت مولفه های دینی و بویژه خدا در اندیشه ی او قرار گرفته است.به نظر می رسد نسبت اندیشه ی خدا و فلسفه ایدئالیستی بارکلی نسبتی دو سویه است زیرا به اعتقاد او از سویی نگاه رئالیستی و ماده گرایانه نه تنها همسوی با خداباوری نیست بلکه به الحاد منتهی می شود و از سوی دیگر بارکلی از ایده ی خدا به عنوان مدرِک کامل بهره می گیرد تا شکاف و مشکلات نظام ایدئالیستی خود را سامان دهد.با توجه به اهمیت جایگاه ایده ی خدا در فلسفه ی بارکلی و به رغم نبودن اثری از او و شارحانی که مستقیمأ به این موضوع پرداخته باشند برآنیم تا با تحلیل نوشته های عمده ی فلسفی وی مانند رساله ای در اصول علم انسانی،سه گفت و شنود و با بهره گیری از آثار پراکنده ی شارحان و به روش تحلیل محتوا به پاسخگویی به چنین پرسشهایی بپردازیم که فلسفه ی ایدئالیستی بارکلی چگونه در راستای اثبات وجود خدا و تحکیم نقش آن در جهان قرار می گیرد؟ خداباوری چگونه می تواند به رفع پاره ای از شکافها و مشکلات فلسفه ی ایدئالیستی بارکلی کمک کند؟
تعامل آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی در عصر حاکمیت معصومین علیهم‌السلام
نویسنده:
حسن صادقیان مشکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عده‌ای بر این باورند که سیره سیاسی معصومین، متناقض بوده و بین آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی در نوسان است. چرا که در سیره ایشان، مواردی دیده می‌شود که به هیچ وجه حاضر به نادیده گرفتن ایده‌آلها، ارزشها، احکام و قوانین شریعت نبوده‌اند به طوری که گاهی به قیمت تضعیف قدرت و حکومت، تمام می‌شد. و از طرف دیگر نمونه‌هایی یافت می‌شود که ایشان به خاطر حفظ حکومت، موجودیت و اقتدار امت اسلامی، از ایده آلها، چشم پوشیده و انعطاف به خرج داده‌اند. اما مدعای ما آن است که سیره معصومین دوگانه نبوده بلکه تابع فرمول و ضابطه‌ای ثابت می‌باشد. و تلاش ما در این رساله این است که با روش فقهی- اصولی، ضابطه حاکم بر رفتار ایشان را استخراج و تبیین نماییم به گونه‌ای که هم رفتارهای به ظاهر واقع گرایانه و هم رفتارهای آرمان‌گرایانه ائمه اطهار طبق آن ضابطه، قابل تحلیل باشد. به این منظور، ابتدا طبق ضوابط شناخته شده‌ی فقهی- اصولی به طراحی چارچوبی نظری پرداخته و سپس تلاش می‌کنیم به روش استنادی، تک تک نمونه‌های آرمان‌گرایی و واقع گراییِ موجود در سیره ائمه اطهار را بر آن چارچوب تطبیق دهیم. که اگر موفق به ارائه و دفاع از این چارچوب شویم، به ضابطه‌ای قابل اعتماد دست یافته‌ایم که می‌تواند الگویی مناسب در رفتار سیاسی و حکومتی ما بوده و می‌توانیم از آن در سیاستگذاری حکومتی استفاده نماییم.
واقع نمایی ادراک حسی در دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
مریم موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از پایان نامه حاضر، بررسی این ادعا در دستگاه فلسفی ملاصدرا است که: ادراک حسی به مثابه قسمی از اقسام ادراک، می بایست شرط انطباق بر مدرَک مادی خود را تأمین کند. آیا آنچه ضمن فرآیند ادراک حسی بر مدرِک نمایانده می شود همان است که در متن عالم واقع موجود است؟ اگر چنین است، چرا و چگونه می توان یک نظریه منسجم و سازگار با دیگر مبانی و آموزه های صدرالمتألهین در زمینه واقع نمایی ادراک حسی ارائه کرد؟ در تذکار میزان اهمیت این مسأله همین بس که پذیرش یا عدم پذیرش «مطابقت ذهن بر عین» را می توان به عنوان یکی از مرزهای موجود میان شکاکیت و واقع گرایی قلمداد کرد. در این راستا، با تمرکز بر آثار خود ملاصدرا، ابتدا سعی بر جمع آوری مقدمات ضروری بحث از جمله «تعریف ادراک حسی» و «فرآیند حصول آن» کرده، پس از تحلیل و بررسی آنها، در فصل آخر، تلاش شده نظریه ای منسجم و سازگار با مقدمات پیشین، به نحوی ارائه گردد که از عهده حل مسأله واقع نمایی ادراک حسی برآید. در این میان نگاهی گذرا و درخور این رساله، به نظریات مرتبط در فلسفه ادراک حسی معاصر، نظیر نظریه التفاتی به عنوان نمونه ای از واقع گرایی مستقیم و نظریه داده حسی به مثابه نمونه ای از واقع گرایی غیرمستقیم،شده است؛ بدین امید که بتوان تصوری از نحوه ورود نظریه پردازان معاصر به چنین موضوعی بدست داده و در پرتو آشنایی اندکی که با آنها حاصل شده، بتوان با دیدی جدید در مطالب گذشتگان جستجو و کنکاش کرد. نتیجه آنکه، ملاصدرا را می توان به نحوی از طرفداران واقع گرایی غیرمستقیم قلمداد کرد. وی یک واقعیت مجرد مثالی را که به اعتباری وجود خارجی علم است و به اعتباری وجود ذهنی معلوم مادی، به عنوان واسزه میان ذهن و عین مادی در ادراک حسی معرفی می کند. این واسطه گرچه به لحاظ مشخصه های وجودی که داشته و دستگاه فلسفی که در آن نظام یافته است، از اشکالاتی که گریبانگیر «داده حسی» در معرفت شناسی معاصر، رها است اما خود به قدری مجرد و ماورائی تعریف شده که بیم آن می رود همین طبیعت ماورائی، فهمی از ادراک حسی عرضه کند که بسی دور از فهم متعارف و مقبول گردد.آیا اصلا آگاهی از چنین موجودی ما را به ادراک حسی یک شیء مادی می رساند؟ اگر پاسخ این سوال در یک دستگاه فلسفی مثبت باشد، چنانکه هست احتمالا، آیا باز هم می توان ادراک مثال یک شئ مادی را پاسخگوی انتظاراتی دانست که فهم متعارف از ادراک حسی دارد.
رابطه‌ی عین و ذهن از نظر کانت و صدرالمتالهین
نویسنده:
مجتبی تصدیقی شاهرضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عمیق‌ترین مسائلی که از دیرباز اندیشه انسان، به‌ویژه فیلسوفان را به چالش و تفلسف واداشته، چگونگی رابطه‌ی عین و ذهن، یعنی نسبت بین شناخت انسان و دنیای خارج است. متفکران شرق و غرب در طول تاریخ فلسفه مواضع مختلفی در قبال این مسأله اتخاذ نموده‌اند. این تحقیق به‌صورت مقایسه‌ای و تطبیقی درصدد بررسی دیدگاه دو فیلسوف برجسته‌ی شرق و غرب یعنی صدرالمتألهین و کانت در راه‌حل این معمای بزرگ است. کانت با پایه‌گذاری فلسفه‌ی نقادی خویش تمام تلاش فلسفی خود را صرف شناسایی حدود معرفت بشری نموده و با نوآوری‌های خود درزمینه‌ی معرفت‌شناسی و جدا نمودن عالم فی‌نفسه از جهان پدیدارها، راه جدیدی به سمت حل این مسأله گشوده است. وی معتقد است که علم و شناخت انسان تنها نمود و پدیداری از عالم عین را دریافت می‌کند و آدمی‌هرگز به وجود عینی و فی‎نفسه‎ی اشیاء دست نمی‌یابد. از طرفی صدرالمتألهین نیز بر پایه‌ی اصول هستی شناختی خود، یعنی اصالت وجود و تشکیکی بودن حقیقت آن و ابداعات خاصی که بر محوریت اتحاد عاقل و معقول مبتنی است، چگونگی این رابطه را به‌صورت وحدت ذهن و عین توجیه می‌نماید. وی معتقد است، علم و شناخت از سنخ هستی است، بنابراین عین و ذهن در واقع هریک مرتبه‌ای از هستی هستند. او راه شناخت اشیاء فی‌نفسه و وجود عینی را علم حضوری می‌داند.
رابطه معرفت‌شناسی و هویت سیاسی در اندیشه سیاسی امام خمینی
نویسنده:
مصطفی جلیلی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امام خمینی (ره) معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران، احیاگر هویت جدیدی از فرد و اجتماع بوده که منشأ تحولات در عرصه داخلی، منطقه ای و بین المللی است . درک اندیشه سیاسی ایشان اقتضا می کند که به مقولات معرفت شناسی و هویت سیاسی که در کانون نظام اندیشی وی قرار دارد بپردازیم:مقوله اول: معرفت ، حضور شیء یا صورت آن با واسطه یابی واسطه نزد عالم است که دارای ویژگی «باور صادق موجه» می باشد.خطاپذیری معرفت، معرفت شناسان را بر آن می دارد که در حوزه معرفت شناسی ، به تیبین چگونگی حصول معرفت ، حدود، سطوح و درجه اعتبار و منابع آن بپردازند. امام خمینی ، با ذکر منابع معرفت (حس ـ عقل ـ فطرت ، شهود ، وحی ) ضمن تفکیک حوزه های معرفتی ، رابطه ای طولی و تکاملی بین معرفتهای مذکور ترسیم می نماید تا در پر تو آن انسان به کمال مطلوب نایل شود . معرفتهای موجه از دید ایشان عبارتند از:1 ـ معرفت عقلانی واقع گرایانه: عقل به عنوان فرستاده نزدیک خدا، دارای دو وجه نظری و علمی است. وجه نظری عقل به کار استدلال ، استنتاج ، تجزیه و ترکیب ، حکم و تدوین قواعد منطقی و عقلی پرداخته و وجه عملی آن ، عمل به معقولات می نماید.2ـ معرفت شهودی واقع گرایانه: عدم کفایت عقل در درک ادراکات غیر مفهومی و رساندن انسان به کمال مطلوب، ضرورت شهود یا رویت بی واسطه را به عنوان معرفتی برتر ایجاب می کند. ماده اصلی چنین شهودی ، ایمان است که در پرتو و رود ادراکات عقلی به قلب و ارتیاض نفس برای انسان حاصل می شود.3 ـ معرفت شهودی وحیانی واقع گرایانه : عقل کل به عنوان اولین تعین ، مشیت الهی و نور است که شهود آن (وحی) اصیل ترین و بزرگترین منبع موثق معرفتی است. این نوع از شهود به دلیل اتحاد عاقل و معقول در کمال تطابق با واقع است و احتمال هیچ نوع خطا پذیری در آن راه ندارد .مقوله دوم:هویت سیاسی هویت به معنی کیستی و چیستی و تشخص و عینیت خود در رابطه با دیگران است که حاصل تعاملات درونی (اشتراکات) و برونی (افتراقات) می باشد که در ساحت فردی و جمعی وجود دارد.سیاست به معنی قدرت ، حکمرانی و... و اینجا به دلیل عطف آن به هویت به معنای سرپرستی ، هدایت و رهبری است . نتیجه این همانی دیانت و سیاست در اندیشه امام ، عینیت هویت سیاسی و هویت دینی است. ایمان به ولایت الهی در هویت دینی و سیاسی ، موجب در کانون قرار گرفتن تکلیف گرایی در ساحت هویت فردی و جمعی است.آموزه های قرآنی « ناس » «مومنون » و ... با توجه به محوریت تکلیف گرایی ، در هویت فردی ، سازنده انسانهای الهی است که در مسیر تکامل به رتبه انسان کامل ارتقا می یابد.و آموزه های قرآنی « امت» ... با توجه به همان محوریت، در هویت جمعی ، در مسیر تکاملی به امت واحد نایل می شود.در نسبت سنجی بین مفهوم معرفت و هویت در می یابیم که معرفت متغیر مستقل و هویت متغیر وابسته است.و دلالت بین این دو بخش دلالت عقلانی است . به طوری که مقولات معرفتی حکم دال و مقولات هویتی حکم مدلول را دارند.
بررسی و نقد نظریه "قبض و بسط تئوریک شریعت" و نظریه‌های رقیب
نویسنده:
ساره صحراییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت شناسی دینی، شاخه ای از معرفت شناسی است که با نگاهی پسینی وتاریخ مند معارف دینی را به عنوان یک واقعیت بشری، مورد بررسی و پژوهش قرار می دهد. بشر در مواجهه بادین، درک و فهمی از آن کسب می کند و می تواند آن را مانند سایر نظام های معرفتی اش، موضوع معرفت پردازی نظام مند قرار دهد. نظریه "قبض وبسط تئوریک شریعت"، با نگرشی معرفت شناسانه نسبت به معرفت دینی بشر در طول تاریخ، به مباحثی پیرامون تحول وتکامل معرفت دینی و نسبت آن با معارف غیر دینی می پردازد. بر اساس این نظریه،فهم انسان از شریعت همواره مسبوق به معارف برون دینی است و چون معارف برون دینی همواره در حال تغییر و تحول اند، این تغییر و تحولات به واسطه ارتباط تنگاتنگی که میان معارف بشری وجود دارد به معارف دینی سرایت می کند و آن ها را نیز متحول می سازد. ما دراین رساله می کوشیم تا با تحلیل و بررسی اصول، ارکان و ادله نظریه فوق، نقا ط ضعف و قوت آن را آشکارکنیم و معتقدیم که هر چند میان معارف بشری ارتباط برقرار است، اما این ارتباط به شکل عام و همه جانبه نیست، یعنی این گونه نیست که تحول در یک معرفت بتواند همه معارف دیگر انسان را متحول کند، بلکه تحول معارف به شکل محدود و نسبت به برخی از آن ها و تنها از کانال های خاصی قابل انتقال است.
بنیادهای اخلاق دینی و سکولار
نویسنده:
سیده‌اعظم هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع اخلاق دینی و اخلاق سکولار در تاریخ فلسفه ابتدا در رساله اتوفرون، افلاطون مطرح شده است. افلاطون در این رساله به این مسأله می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که خدا به این دلیل که امر خوب، خوب است به آن فرمان داده است. او پایه اخلاق را غیردینی می‌دانست، ولی با شروع قرون وسطی و حاکمیت کلیسا بر مبانی دینی اخلاق تأکید شد، یکی از مهم‌ترین نظریات اخلاقی، نظریه امرالهی است. این نظریه در جهان اسلام به شکل نزاع معتزله و اشاعره درباره اوصاف و افعال الهی مطرح شده است.این موضوع بار دیگر در دوران جدید اهمیت یافته و دو پیامد مهم این دوره، دیدگاه فیلسوف وظیفه‌گرا، ایمانوئل کانت و اندیشمندان مکتب نتیجه‌گرایی مانند نظریه فایده‌گرایی جرمی بنتام و جان استوارت میل می‌باشد که مبانی عقلانی موجه و مستقلی برای اخلاق در نظر گرفتند. با این حال برخی متفکران نیز از طرق مختلف بر مبانی الهیاتی اخلاق تأکید می‌کنند و واقعیت اخلاقیات را بدون در نظر گرفتن نیرویی متعالی و آگاه قابل دفاع نمی‌دانند و برخی نیز از طریق سرشت الهیاتی الزام اخلاقی موجب تزلزل عقلانی نظریات اخلاقی شده‌اند.این رساله پس از بیان مبانی اخلاق دینی و اخلاق سکولار و ارائه نظریات فیلسوفان، به میزان سازگاری درونی اخلاق دینی و اخلاق سکولار در نتیجه رساله می‌پردازد
بررسی روش‌های تربیت فرزندان از دیدگاه نهج‌البلاغه در مقایسه با روش‌های تربیتی از منظر مکتب رئالیسم
نویسنده:
ام‌لیلی جمعگی کلات
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از تربيت و شخصيت آدمي، از مباحث اساسي همه‌ي مکاتب و شاخه‌هاي علوم‌انساني بوده و همانند هر فعاليت ارادي ديگر انسان، هدفي را دنبال مي‌کند و هدفداري تعليم و تربيت، از هدفداري نظام آفرينش و نوع جهان‌بيني، انسان‌شناسي و مباني پذيرفته شده يک مکتب تربيتي جدا نيست؛ يعني هر مکتبي با توجه به مباني اعتقادي خود، از تربيت انسان، هدف خاصي را دنبال خواهد کرد. از اين رو مکاتب دنيوي در امر تربيت و روش‌هاي تربيتي به تشتت آراء و عقايد و سرانجام به بن‌بست رسيدند، زيراهيچ‌کدام خالي از نقص نبوده و بعضاً اثرات جبران‌ناپذيري بر پيکره تعليم و تربيت وارد ساختند. اما در جهان اسلام اين جريان به گونه‌اي ديگر راه پيموده، زيرا در اديان و بالاخص دين مبين اسلام طراحي نظام صحيح و جامعي براي تعليم و تربيت انسان، تنها از ناحيه وحي، برنامه‌ريزي شده است و اين الگوهاي برتر تربيتي در کتبي چون نهج‌البلاغه مشهود است. بر اين اساس رساله-حاضرتحت‌عنوان،"بررسي روش‌هاي تربيت فرزندان از ديدگاه نهج‌البلاغه در مقايسه با روش‌هاي تربيتي از منظر مکتب رئاليسم"، با هدف بررسي روش‌هاي تربيتي کتاب ارزشمند نهج‌البلاغه و ديدگاه‌هاي مکتب رئاليسم" و بيان وجوه اشتراک و افتراق آنها، با روش تحليل محتواي‌کيفي و تطبيقي، از نوع مطالعه کتابخانه‌اي به نگارش درآمده است. تحليل‌هاي تطبيقي اين تحقيق نشان داد:1-
نقد و بررسی ابرازگرایی در فلسفه اخلاق معاصر
نویسنده:
وحید یادگاری سرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابرازگرایی معاصر اخلاقی دیدگاهی فرااخلاقی درباره‌ی معنا و سیستم توجیه گزاره‌های اخلاقی است. اگر چه که ابرازگرایی معاصر تحت تأثیر ابرازگرایان اولیه رشد و توسعه پیدا کرد ولی تفاوتهای با انواع اولیه ابرازگرایی اخلاقی دارد. از دیدگاه مورد نظر آنچه مهم است اینکه آیا ساختارهای منطقی در معناداری مجلات و گزاره‌های اخلاقی تأثیر دارد. لذا ابرازگرایی اخلاقی به بررسی معنای مفاهیم اخلاقی و نهایتاً به معرفت‌شناسی گزاره‌های اخلاقی می‌پردازد و در این راستا یکی از تفاوت‌های مهمی که بین ابرازگرایان نوع اولیه و معاصر وجود دارد مربوط به این است که معنا و مفهوم صدق در نزد ابرازگرایان معاصر غیر از معنا و مفهومی است که مورد پذیرش ابرازگرایان اولیه بوده است. سیمون بلک برن که از مدافعان ابرازگرایی معاصر می‌باشد، تفاوت بین ابرازگرایی و واقع‌گرایی اخلاقی را به نحو جدیدی و در قالب شبه و نفع‌گرایی اخلاقی توضیح می‌دهد، هر چند که تصویرگرایی مبنای شبه – واقع‌گرایی به شمار می‌رود و قائل است که تصور هر شخصی از عمل اخلاقی عامل مهمی در داوریهای اخلاقی است. آلن گیبرد تفسیری دیگری از ابرازگرایی معاصر ارائه می‌دهد که رابطه‌ی بسیار نزدیک با تصویرگرایی بلک برن دارد و حاکی از نوعی قرارداد اجتماعی است که هنجارهای اجتماعی از اجزاء اصلی این نوع از ابرازگرایی معرفی شده است و به خاطر همین تحت عنوان ابرازگرایی هنجاری معروف است.
  • تعداد رکورد ها : 10