جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
بررسی منحنی تحول معنای رویت خدا از منظر (سه دوره) اشاعره
نویسنده:
علیرضا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اصول فرقه اشاعره «رؤیت خدای تعالی توسط مؤمنین با چشم بصری در سرای آخرت است».این موضوع از زمان شکل‌گیری این فرقه در اوایل سدۀ چهارم هجری قمری از سوی ابوالحسن اشعری تاکنون ادامه دارد. اشاعره در تقابل با فرقه معتزله، تقریرات و تبیینات متفاوتی از رؤیت خدا داشته‌اند. معتزله در بارۀ رؤیت خدای تعالی به مانند شیعه به تنزّه و عدم جسمیت خدای تعالی معتقدند. این نوشتار به بررسی تحولات و تطورات نقلی و عقلی آراء بزرگان اشاعره یعنی اشعری، غزالی و فخر رازی در بارۀ رؤیت خدای تعالی پرداخته است. نگارنده به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از مهمترین منابع موجود از سه شخصیت مذکور، تلاش کرده است تا در سه فصل جداگانه به دلایل نقلی و عقلی رؤیت خدای تعالی و تقریرات و تبینات هر یک از سه شخصیت اشاعره پرداخته و در فصلی جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان اقدام نماید. ابوالحسن اشعری در دو کتاب خود « الابانه» و « اللمع» فصل‌های مجزایی به معنای رؤیت خدای تعالی اختصاص داده و با استناد به حدیث رؤیت ماه منسوب به پیامبر اسلام (ص) و آیات قرآنی دلایل نقلی خود را مبنی بر رؤیت خداوند به وسیله مؤمنین در آخرت تبیین می‌نماید، و نیز با تبیین «دلیل وجود»، «دلیل رؤیت»، «دلیل پاداش و انعام مؤمنین» و «دلیل حدوث » دلایل عقلی خود را تبیین می‌کند. ابوحامد غزالی در کتاب «الاقتصاد فی الاعتقاد» دیدگاه کلامی و در دو کتاب «الاربعین» و «روضۀالطالبین» دیدگاه عرفانی خود را در بارۀ معنای رؤیت خدا آورده است. او با استناد به همان آیات قرآنی اشعری به معنای رؤیت خدای تعالی پرداخته، و با عرضۀ دلایل کلامی و عرفانی همانند: «دلیل جهت وحکم مقابل»، «دلیل علم و آگاهی»، «دلیل ادراک و کشف تام» و «دلیل لذت» از دیدگاه خود در مسأله رؤیت خدای تعالی دفاع می‌کند. فخر رازی در کتاب «تفسیر مفاتیح‌الغیب» بحث‌های نقلی و کلامی از رؤیت خداوند ارائه کرده‌است، دلایلی همچون «دلیل ادراک»، «دلیل نفی عموم»، «دلیل تحول»، «دلیل حس ششم»، «دلیل آیات خاص»، «دلیل مدح» و«دلیل وجود و نیازمندی به علت» از جملۀ آنهاست او در کتاب «المحصل» ضمن استناد به همان آیات مطرح شده اشعری مجدداً «دلیل مدح»، «دلیل وجود»، «دلیل حکم مقابل» و «دلیل ادراک» را تکرار می-کند. در فصل بررسی‌های تطبیقی با نگاهی شعاعی مشتمل بر روش، معناشناسی، ادله و گستره به بررسی تطبیقی مسأله رؤیت پرداخته شده است، و تفاوت آراء آنها در موارد چهارگانه مذکور مشهود است.
بررسی همگرایی و واگرایی اشاعره،حنابله و معتزله در دوره سلجوقی در بغداد (429-590ق)
نویسنده:
کوهسار نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سه فرقه اشاعره،حنابله و معتزله در دوره سلجوقي درفاصله سال هاي(429-590ق)درتعامل همگرايي و واگراييبايکديگربودند.اشاعره وحنابله ازگروههاي اهل سنت بودندودرمسائل فکري واعتقادي نسبت به ديگرگروهها داراي همگرايي بيشتري بودند واين رونددردوره سلجوقي همواره تداوم يافت.بااين وجود منازعات ودرگيري هاي زيادي بين دو گروه دردوره سلجوقي روي داد. ازسال467تا512قتعامل خليفه وسلطان سلجوقي درحالت واگرايي بود وقدرت خليفه محدود به امور مذهبي شده بود وباقدرت گرفتن سلطان، وزير او خواجه نظام الملکنيز داراي قدرت زيادي بود ونظاميه بغداد رابراي حمايت از اهل سنت علي الخصوص انديشه شافعي- اشعري بنانهاد. درگيري هايي که بين‌اشاعره وحنابله رويداد نسبت به دوره ي اول سلجوقي داراي خشونت بيشتري بود ومنجر به قتل و خونريزي شد.اما روابط معتزله با اشاعره وحنابله به گونه ديگري بود. در دوره سلجوقي تعامل اشاعره وحنابله بامعتزله در زمينه تأثير گذاري وتأثيرپذيري از همديگردرزمينه دانش هاي کلامي،فقهي وحديثي همواره تداوم داشت.امادرعرصه روابط اجتماعي وسياسي معتزله بغداد فشارسياسي واجتماعي زيادي رامتحمل شدند،خليفه عباسي القائم دستورقرائت دوباره اعتقاد نامه قادري را به منظور تضعيف معتزله صادر کردو اشاعره و حنابله دراجراي اين فرمانباخليفه هماهنگ بوده ودراجراي آن خليفه را مساعدت نمودند.عوامل متعددي درهمگرايي و واگرايي اشاعره، حنابله ومعتزله دردوره سلجوقي دربغداد دخالت داشته اند.دررابطه باواگرايي اشاعره وحنابله دردوره سلجوقي دربغدادپنج عامل ؛گرايش حنابله به تجسيم، گرايش اشاعره به تصوف، همگرايي وواگرايي بين سلطان سلجوقي و خليفه عباسي،تأسيس نظاميه توسط خواجه نظام الملک وحمايت آشکار وپنهان او از اشاعره بيش از ساير عوامل تأثير گذاربود.دررابطه باتعامل معتزله با اشاعره و حنابله ،رويکرد معتزله در باب خلق قرآن و حوادثي نظير صدور فرمان محنه ازسوي مأمون وحمايت معتزله از خليفه وآزار وشکنجه فقها توسط عوامل خليفه بيش ازساير عوامل موثربوده است.دراين پايان نامه تلاش شده است تا باعنايت به عوامل وفرضياتي که مطرح شد تعامل همگرايي و واگرايي اشاعره ،حنابله و معتزله دردوره سلجوقي دربغداد (429-590 ق) تبيين و بررسي شود.
بررسی عقاید ماتریدی و اشعری و مقایسه این دو
نویسنده:
محبوبه اعظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابومنصور ماتریدی موسس مکتب ماتریدیه، مذهب حنفی داشته است و رواج عقاید او هم در بین حنفیه بوده است. ابوالحسن اشعری موسس مکتب اشاعره، مذهب شافعی داشته است و رواج عقاید او هم در بین شافعی ها بوده است. ساختار و بدنه اصلی رساله حاضر دارای 6 فصل می باشد. فصل اول:کلیات که مشتمل بر 1- تعریف علم کلام 2- تاریخچه پیدایش فرقه ها و گروه های کلامی 3- شرح حال اشعری و ماتریدی 4- تاریخچه مکتب اشعری و ماتریدی 5- مشاهیر ماتریدی از قرن 4 الی 14 6- مشاهیر متکلمان اشعری است، فصل دوم: اثبات وجود الله تعالی،فصل سوم:اثبات توحید الله تعالی، فصل چهارم:صفات الله تعالی، فصل پنجم:افعال الله تعالی و فصل ششم هم اثبات نبوت می باشد.
بررسی تطبیقی آراء ابوالحسن اشعری، قاضی عبدالجبار معتزلی و خواجه نصیرالدین طوسی پیرامون مساله تکلیف
نویسنده:
مهدی اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار با بررسی دید گاههای سه مکتب عمده ی کلامی ( اشعری،معتزلی، شیعی)درباره ی تکلیف ،به بررسی مبانی و اطوار گوناگون این بحث می پردازد وکوشش می کند با مطالعه وکنکاش در آراء سه متکلم بزرگ –ابوالحسن اشعری، قاضی عبد الجبار معتزلی وخواجه نصیر الدین طوسی –به تبیین ومقایسه ی نظریاتآنها پیرامون تکلیف بپردازد. در بحث تکلیف میان متکلمین عدلیه( قاضی عبد الجبار و محقق طوسی) با اشعری اختلاف هست؛ ودلیل این اختلاف هم ،متفاوت بودن روش معرفت شناسانه ی متکلمانیاد شده می باشد. امامیه با تاکید بر روش عقل گرایانه وبرون متنی واشاعره با در پیش گرفتن روش نص گرایانه ودرون متنی وتعبدبه متون دینی به بحث ونظر در این خصوص پرداخته اند.لغت تکلیف از " کلف " اخذ شده است وبه فعلی اطلاق می شود که، در انجام آن سختی ومشقت داشته باشد.در هر فعل تکلیفی سه موضوع مشهود است:1- تکلیف کننده یا مکلـ?ف 2- تکلیف پذیر یا مکلـَف 3- فعل تکلیفی . مصداق واقعی مکلـ?ف پروردگار متعال می باشد و تکلیف در واقع" امر واراده ی" او می باشد. این امر واراده ناظر به مصالح مکلـَف است و مکلـَف با وجود سختی انجام فعل ، آن را انجام داده ومستحق ثواب می گردد ؛ تعبیر متکلمین از این مساله "تعریض به ثواب" می باشد. رسیدن به ثواب ، منفعت بزرگی است که مکلـَف بواسطه ی آن مورد مدح وستایش واقع می شود.البته این مساله ( تعریض به ثواب واستحقاق ) مورد توجه اشعری نمی باشد.در مورد ضرورت وجود تکلیف این مساله مطرح شده که، خداوند به جهت عادل بودن وحکیم بودن، لازم است انسان را به اموری که تکلیف نام دارد، مکلـَف نماید؛ چون در غیر این حالت خداوند مرتکب قبیح شده است.در مساله ی حاضر خواجه وقاضی اتفاق نظر دارند اما اشعری بایسته بودن تکلیف را قبول ندارد.در مورد محاسن تکلیف کار کرد های مختلف فردی واجتماعی ذکر شده است.حسن تکلیف بی ارتباط با بحث حسن وقبح نیست ؛ خواجه وقاضی علاقه مند حسن وقیح عقلی هستد ، یعنی حسن وقبح افعال ذاتی است ودر نهاد پدیده ها موجود است ،اما اشعری بر خلاف این معتقد به حسن وقبح شرعی هست، یعنی شرع حسن وقبح افعال را تعیین می کند.اعتقاد به حسن وقبح شرعی باعث یک نظریه ی متفاوت در بین اشاعره شده است ،این مساله جایز بودن تکلیف کافر و تکلیف فوق توان مکلـَف ( ما لا یطاق) است ،اما قاضی وخواجه مخالف این نظر می باشند.در واقع یکی از شروط تکلیف که، توانمند بودن مکلف است با این شرط نقض شده است.
مبانی فلسفه اخلاق اسپینوزا و مقایسه آن با فخر رازی
نویسنده:
سمیه سردار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله جبرو اختیار از مسائلی است که ذهن اندیشمندان را از دیرباز تاکنون به خود مشغول داشته است. گروهی از متفکرین اراده و اختیار در افعال ارادی انسان را پذیرفته و براین باور هستند که انسان فاعل ارادی کردارهای خود می‌باشد. اما گروهی دیگر از اندیشمندان معتقد هستند که شرایط و عوامل بیرونی و درونی وجود دارد که بر افعال انسانی تأثیر می‌گذارد. از این رو انسان فاعل تام افعال اختیاری خود نیست.فخر رازی و اسپینوزا از جمله متفکرینی هستند که هر دو قائل به جبر پیرامون افعال انسانی هستند.اسپینوزا بر اساس مبانی جهان شناختیخود قائل به نوعی وحدت وجودی می‌شود از نظر وی فقط جوهر(خدا) وجود دارد و همه چیزحالات آن جوهراست. به اعتقاد وی هر چه در عالم رخ می‌دهد از جمله اراده انسان از طریق سلسله علت و معلول به خدا می‌رسد. و بر این باور است که چون همه چیز از ذات الهی ناشی می‌شود در نتیجه انسان آزادانه نمی‌تواند فعل خاصی را اراده کند. و نیز نمی‌تواند غیر از اراده خاصی که از او صادر شده اراده دیگری را پدید آورد. از این رو در عالم هستی همه چیز حتی افعال انسانی نیز بر اساس ضرورت و علت خاص خود رخ می‌دهد.فخر رازی دارای دو دوره حیات فکری است. فخر رازی متقدم در آثار مربوط به این دوره مثل « البراهین»و « المحصل» از نظریه جبر طرفداری می‌کند. اما فخر رازی متأخر با توجه به آثار این دوره مثل « تفسیر کبیر» معتقد به راهی میانه و متعادل می‌شود و بر این باور است که پذیرفتن جبر محض و یا قائل شدن به اختیار مطلق هر دو نادرست می‌باشد. و شیوه صحیح و درست، پذیرفتن راه میانه است. اگر چه نظریه افراطی و نظریه معتدل که همان کسب است نهایتاً به جبر منجر می‌شود.اسپینوزا و فخر رازی از این جهت که هر دو نگاه جبرانگارانه به افعال انسانی دارند دارای دیدگاه مشترک هستند. اما اسپینوزا اگر سخن از جبر می‌گوید دغدغه جهان شناختی دارد و در مقابل فخر رازی چنانچه نگاه جبرانگارانه دارد به خاطر دغدغه‌های خداشناختی است.در حوزه فلسفه اخلاق نیز چون هر دو قائل به جبر هستند افعال درست از نظر ایشان یعنی آنچه مطابق با سرنوشت و تقدیر انسان باشد و از سوی دیگر چون سرنوشت هر کسی با دیگری فرق دارد از این روی هر دو نسبی‌نگر هستند.
رابطه عقل و دین از دیدگاه فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
فائزه علی‌اکبری شاندیز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش به بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه دو متکلم- فیلسوف مسلمان با گرایش‌های اشعری و امامی یعنی فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته شده است. به منظور یافتن دیدگاه آنان در خصوص جایگاه عقل در اثبات و تبیین آموزه‌های دینی و راه حل‌های ارائه شده در موضوعات مورد تعارض عقل و وحی، آرای دو متفکر در موضوعات مختلف از جمله پنج مسأله مهم کلامی یعنی صفات و اسماء الهی، رؤیت خداوند، حدوث یا قدم جهان، علم خداوند به جزئیات و معاد جسمانی بررسی و مقایسه شده است. می‌توان نتیجه‌گیری کرد که خواجه نصیرالدین طوسی تمامی گزاره‌های دینی را عقل‌پذیر دانسته و به این ترتیب در گروه عقل‌گرایان حداکثری جای می‌گیرد، در حالی که فخر رازی اغلب گزاره‌های دینی را عقل‌پذیر و برخی را مانند مسأله رؤیت خداوند،عقل‌گریز می‌داند؛ بنابراین در زمرة عقل‌گرایان معتدل جای می‌گیرد. این دو متفکر مسلمان در جهت هم‌گرایی عقل و وحی و عقل‌پذیر نمودن باورهای دینی تلاش بسیار نموده‌اند، اما خواجه نصیر به دلیل شناخت بیشتر و صحیح‌تری که از فلسفه و نیز از دین اسلام در قالب مکتب تشیع داشته است، در این امر موفق‌تر بوده و با تلاش‌ها و ابداعات خود، مکتب کلام فلسفی را پایه‌گذاری کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 6