جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 53
رویکرد علامه طباطبایی(ره) و کارل یاسپرس به انسان و تاثیر آن بر اخلاق
نویسنده:
مهدی هداوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رویکردعلامه طباطبایی(ره) و یاسپرس به انسان و تاثیر آن بر اخلاق عنوان پایان‌نامه‌ای است که پیش‌روی دارید . از نظر علامه حقیقت انسان روح است و روح مخلوقی از مخلوقات خداوند است و حقیقت واحدی است که دارای مراتب و درجات مختلف است. با توجه به شان ومنزلت و جایگاه انسان ، اوبرای دستیابی به حیات طیب و معقول ، لازم است به فضایل و ارزش های اخلاقی روی آورد و بی شک، اخلاق انسانی هم باید از خاستگاه و جایگاه والایی برخوردار باشد . برای رسیدن به این هدف علاوه بر عقل نیازمند طریق دیگرى غیر از طریق تفکر و تعقل براى تعلیم راه حق و طریق کمال و سعادت است و آن طریق وحى است که خود نوعى تکلیم الهى است، و خداى تعالى با بشر - البته به وسیله فردى که در حقیقت نماینده بشر است - سخن مى‏گوید، و دستوراتى عملى و اعتقادى به او مى‏آموزد که به کار بستن آن دستورات وى را در زندگى دنیوى و اخرویش رستگار کند. درخصوص معیار ارزش گذاری افعال اخلاقی علامه علاوه بر اعتقاد به آزادی و اختیار و آگاهانه بودن عمل به عنصر ایمان در ارزیابی افعال اخلاقی تاکید بسیار دارد .مهمترین عنصری که بدون التفات به آن نگاه به تفسیر انسان یاسپرس را بی معنا می کند اومانیسم و شرایط انسان مدرن امروزی است . بررسی نظرات یاسپرس نشان می‌دهد که آنچه در فلسفه یاسپرس کاملا مشهود است این است که آزادی مبنای عمل اخلاقی است .هیچ کس نمی تواند به او بگوید که چه چیز را باید ارزشدانست و چه چیز را نباید ، و بنابراین ، این را هم نمی تواند بگوید که چه باید کرد وچه نیاید کرد . ما چه بخواهیم و چه نخواهیم ، خودمان ارزش ها را به چیزها نسبت می دهیم .فلسفه یاسپرس فلسفه‌ای است که نهایتا بهمتافیزیک منتهی می‌شود . البته ورود به این ساحت ، حالتی نیست که با عقل واستدلال بتوان به آن نایل شد در واقع یک حالت شهودی است . یاسپرس کاری را که ادیان از طریق عبادت و نیایش انجام می دهند را بوسیله روش فلسفی با تعمق درون انجام می دهد . او معتقد است این کار باید در طی لحظاتی صورت گیرد که به امور دنیوی مشغول نباشیم و مراقب نیز باشیم تا از تفکر تهی نگردیم . این مراقبه آنگاه تحقق می پذیرد که منشاء وجود خود را لمس کنیم ، خواه درآغاز روز باشد و یا در پایان آن و خواه در ساعاتی از روز که فراغت حاصل می شود . یاسپرس بیان می کند که فرق بین تفکر فلسفی با تفکر دینی در این است که تفکر فلسفی هیچ موضوعی و یا جایگاه مقدس و صورت ثابت و مشخصی ندارد . نظمی هم که به آن می دهیم هیچ گاه قاعده تلقی نمی شود ، بلکه همواره امکانی آزاد باقی می ماند . هم چنین تفکر فلسفی نیازی به عبادتگاه خاص ندارد و فقط تنهایی را طلب می کند.
بررسی و نقد نظریه عدل الهی علامه طباطبایی
نویسنده:
محسن فتاحی اردکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدل الهی از جمله مسائلی است که ذهن هر انسان موحّدی را به خود معطوف می‌کند و نه تنها دینداران بلکه منتقدان افکار دینی را به تکاپو و جنبش وا می‌دارد. عدل الهی از اصول اعتقادی امامیه به شمار می‌آید و در اهمیّت این مسأله همین بس که در کنار توحید قرار گرفته است. اگر عدل الهی به درستی تبیین شود می‌تواند ریشه بسیاری از مشکلاتی که باعث پیدایش علل مادیگری و الحاد شده است را بخشکاند و زمینه بسیاری از انحرافات عقیدتی و عملی را از بین ببرد. عدل الهی با توجه به ارتباط تنگاتنگ آن با حوزه رفتار انسان همواره جزو دل مشغولی او بوده، اگرچه خود به این مسأله توجهی نداشته باشد. چرا که با توجه به حوادث و وقایع ناگواری که در زندگی او رخ می‌دهد قطعا سوالاتی در ذهن او به وجود می‌آید. حال، آحاد مردم نسبت به ظهور اینگونه حوادث دو گونه هستند گروهی فریاد اعتراض سر داده و زمان و زمین را مقصر می‌دانند و گروهی دیگر چون خداوند را عادل علی الاطلاق می‌دانند و این مسأله برای آنان حلّ شده است اگر به سبب این حوادث و شرور هم پی نبرند فریاد به اعتراض بلند نمی‌کنند زیرا می‌دانند که خیرات و شرور این عالممادی درهم تنیده است و لازمه نظام مادی وجود ویژگی‌های آن می‌باشد. پژوهش حاضر که به صورت کتابخانه‌ای است به تبیین این مسأله و براهین و شبهات آن از دیدگاه علامه طباطبایی پرداخته ‌است که عدل از جمله اوصاف خداوند است و مبتنی بر حسن و قبح عقلی می‌باشد و علاوه بر آیات و روایات، براهین عقلی متعددی از جمله برهان واجب الوجود، برهان صدیقین و برهان عنایت و علم و غنای مطلق بر آن دلالت می‌کند. و در پایان این رساله به دیدگاه علامه در رابطه با عدل الهی و شبهات وارده بر آن که عمدتاً شرور و نقایص است پرداخته شده، به اعتقاد ایشان فرض عالم ماده که نظام اسباب و مسببات است بدون ویژگی‌های آن، مستلزم عدم تحقق عالم مادّه است. جهان مادّی که عالم تغییر، تحوّل، تبدّل و تزاحم است چنین اقتضایی را داشته که شرّ و نقص در آن وجود داشته باشد. اگر نقصی است در قابلیّت قابل است نه در فاعلیّت فاعل، نقص در فیض الهی نیست بلکه فیض خداوند همواره جریان داشته و خواهد داشت.
بررسی و تجزیه و تحلیل اهداف اجتماعی انبیاء از نگاه علامه طباطبایی و سیدمحمود طالقانی
نویسنده:
مولود امیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نظرات علامه طباطبایی و سید محمود طالقانی در بحث اهداف اجتماعی انبیا، محور اصلی این پژوهش است. برای رسیدن به این هدف زیرمجموعه‌هایی تنظیم شده است: اصلاح ساختار عقیدتی در اجتماع که در آن توحید به عنوان اوّلین و اصلی‌ترین هدف انبیاء اشاره شده است، اصلاح ساختار اخلاق فردی و اجتماعی که در آن به اخلاق فردی و زیرشاخه‌های آن و اخلاق اجتماعی و زیر شاخه‌های آن اشاره گردید و همچنین اصلاح ساختار اقتصادی به عنوان یکی دیگر از اهداف انبیاء در اجتماع بیان گردیده است. از جمله نتایج به‌دست‌آمده این پژوهش آن است که انبیاء می‌توانند با روش‌هایی که از جانب خداوند متعال برای انسان آورده‌اند جهانی بسازند که در آن همه چیز حول محور پرستش خدای یگانه و رضایت او باشد و انسان‌ها در این جهان به آرامش در کنار یکدیگر به زندگی پرداخته و در نهایت به سعادت ابدی دست پیدا کنند. در این پژوهش از منابع تفسیری و کلامی استفاده شده است. چنان‌که تکیه بیشتر، بر مطالب علامه طباطیایی در تفسیر المیزان و آیت‌الله طالقانی در پرتوی از قرآن است.
بررسی تطبیقی اخلاق اجتماعی در اندیشه‌های تفسیری استاد مطهری و علامه طباطبائی
نویسنده:
حسن دنیوی ده سرخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس تعالیم ناب اسلام عزیز ، بهترین نسخه برای سعادت بشر ، قرآن کریم است و از همین روست که جایگاه تفسیرقرآن و تدبر درآیات آن روشن می شود . و حرکت در این مسیر موجبات سعادت انسان را فراهم میکند.از طرفی نوع تفاسیر مفسرین به قرآن خود یک مسأله ی جداگانه و مهم است . و تفسیر علامه طباطبائی و استاد مطهری رضوان الله تعالی علیمها ، یک تفسیر اجتماعی به حساب می آید .این دو بزرگوار دغدغه ی اصلاح اجتماع را داشته اند نوشته های خود را با همین نگاه و با استفاده ازآیات شریفه ی قرآن مطرح نموده اند . و لذا می توان در میان نوشته های قرآنی آنها به یک اخلاق اجتماعی مورد سفارش قرآن دست یافت .در این اثر کوچک دانشجوئی ، اخلاق اجتماعی مطرح شده درآثاراین دو دانشمند فرزانه دنیای اسلام نوشته شده است و به صورت یک پایان نامه در هفت فصل شکل گرفته است .در فصل اول به کلیات و تعاریف لغات واصطلاحها پرداخته میشود و درفصل دوم اخلاق اجتماعی در عرصه ی سیاسی بررسی میشود و شامل برخی اخلاق مثل صبر و وفای به عهد و هجرت و جهاد و ....می شود .در فصل سوم این مجموعه به بررسی اخلاق اجتماعی در زمینه ی اقتصادی پرداخته می شود و در این فصل اخلاقی مثل قرض الحسنه و خمس و کم فروشی مطرح می شود .در فصل چهارم اخلاق جنسی مطرح می شود و شیوه ی صحیح مدیریت آن مطرح می شود و اخلاقی مثل پوشش ، عفت و تهمت ، نهی از زنا ، در این فصل بررسی میشود .در فصل پنجم اخلاق اجتماعی مورد سفارش قرآن کریم در خانه و از سوی پدر و مادر مطرح میشود و اخلاقی مثل تربیت فرزند در آن بررسی میشود.در فصل ششم اخلاق تبلیغی مطرح می شود و اخلاقی را که یک مبلغ باید به آنآراسته شود بیان شده است و به اخلاقی مثلمأمور به وظیفه بودن ، تذکر دادن ، تحمل و دوری کردن زیبا پرداخته میشود .و در فصل پایانی به اخلاق همزیستی پرداخته میشود و در طی این فصل به اخلاقی مثل مزمت عیب جوئی و مسخره کردن ، و آداب ورود به منزل دیگران و آداب دوستی ، پرداخته میشود .
بررسی و تحلیل دیدگاه علامه طباطبائی (ره) درباره کثرت‌گرایی دینی
نویسنده:
مکائیل نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعدد اديان در جهان و حتي تعدد مذاهب در يك دين موجب شده سوالات زيادي درباره اينكه كدام يك از اديان و مذاهب حق مي باشد و يا اينكه كدام در آخرت موجب سعادت هستندمطرح شود يكي از پاسخ هاي ارائه شده پلوراليسم يا كثرت گرايي است. در اين عقيده همه اديان موجود حق بوده و عمل كنندگان به هر ديني عاقبت بخير خواهند شد ، انحصار گرايي ، شمول گرايي ، طبيعت گرايي و ... پاسخ هاي ديگري هستند كه به اين پرسش بنيادين داده شده است. در اين پژوهش پلورالیسم دینی را با تكيه بر ديدگاه علامه طباطبايي به عنوان فيلسوف و مفسر بزرگ شيعه مورد بررسي قرار مي دهيم. از آنجايي كه امروزه يكي از مباحث مهم در كلام جديد بحث پلوراليسم ديني است و آراي زيادي درباره آن گفته شده و با توجه به اينكه نوع نگرش نسبت به آن در زندگي تاثير بسزايي دارد و در تعاملات اجتماعي روزمره ما در برخورد با طرفداران اديان و مذاهب ديگر كاربرد دارد و همچنين برداشتهاي متفاوت از آن مي تواند در اقتصاد ، سياست ، فرهنگ و ... تاثير گذار باشد ، بر آن شديم تا تحقيق خود را در اين موضوع انجام دهيم. هدف ما از اجراي اين پژوهش ، يافتن نظر يكي از بزرگان شيعه است كه مي تواند چراغ راه براي علاقمندان بحث تکثر اديان باشد و در برخورد با تعدد و تكثر اديان راه اعتدال را به ما نشان داده و از افراط و تفريط جلوگيري نمايد ، البته در ضمن آن به نظريات متفاوتي كه به علامه نسبت داده شده مي پردازيم. آثار علامه عموما و تفسير گرانقدر الميزان خصوصا منابعي بود كه براي يافتن نظر علامه مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا به تعريف دين، پلوراليسم، پيشينه تاريخي و ادله پلوراليسم پرداخته شده و در فصل دومديدگاه هاي مطرح شده درباره علامه بيان ، و يك نظر مورد تاييد و ديدگاه هاي ديگر تخطئه و مورد نقد قرار مي گيرد. نتايج بدست آمده حاكي از آن است كه علامه در بحث تعدد اديان نه تنها پلوراليست نيست بلكه در اديان موجود فقط اسلام را حق مي داند و به نظر ايشان تنها ديني است كه انسان را به سر منزل مقصود مي رساند، البته اديان ديگر در زمان خودشان حق و منجي بوده اند ولي با آمدن اسلام در طول آنها ديگر قابل توصيه و اختيار نمي باشند لذا در اين زمان انسانها فقط بايد دين اسلام را برگزينند تا سعادت اخروي را كسب نمايند.
ضرورت دین از دیدگاه فلاسفه نو صدرایی (علامه طباطبایی، استاد مطهری، استاد جوادی آملی)
نویسنده:
صباح توکلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش که با عنوان «ضرورت دین از دیدگاه فلاسفه نوصدرایی» می باشد، این مسئله مطرح است که انسان چه نیازی به دین دارد و نقش دین در زندگی انسان چگونه است؟آیا حضور دین در زندگی انسان ضروری است یا خیر؟هر چند در این مسئله، دیدگاه ها و رویکردهای گوناگونی وجود دارد، ولی در این پژوهش، این بحث را از دیدگاه نظریه پردازان معاصر در حوزه ی دین شناسی، خصوصاً علامه طباطبایی، استاد مطهری و آیت الله جوادی آملی بررسی و تحلیل نموده ایم.در ابتدا به تبیین موضوع و اهمیت پژوهش در این مسئله پرداخته ایم؛ سپس، معناشناسی دین، دلایل ضرورت دین، پاسخهای ارائه گردیده به شبهات ناظر بر ضرورت دین و در نهایت اهداف و فواید دین از دیدگاه هر یک از فلاسفه نوصدرایی را بیان نموده ایم.علامه طباطبایی انسان را خواستار سعادت، کمال و خیر می داند، زندگی اجتماعی را یک ضرورت و وجود قانون آن را گزیرناپذیر می خواند. وی معتقد است قانونی می تواند تأمین کننده ی عدالت و سعادت باشد که با نظام تکوین هماهنگی حاصل کند، این امر زندگی اخروی را نیز شامل می شود. ایشان موفقیت دین با چنین جامعیتی را از طریق بحث عقلی و نیز آزمون تاریخی قابل ارزیابی می دانند.استاد مطهری بر این باورند که دستگاه های شناسایی بشر توانایی شناسایی و پاسخ کامل به مهم ترین و سرنوشت سازترین پرسش های بشر را ندارند و تنها دین چنین توانایی را دارد و در این کار خود رقیب ندارد. بنابراین انسان برای حل حیاتی ترین مشکلات خود، باید متواضعانه خود را در اختیار دین قرار دهد.آیت الله جوادی آملی هدایت انسان را در تحصیل سعادت، ضروری می دانند و معتقدند که هدایت نوع انسان بدون وحی و بدون رهبر وحی شناس و عامل به آن میسّر نیست و می فرمایند: عقل انسان برای تأمین ضرورت هدایت وی مستقل نبوده و در بسیاری از مسایل نارسا است. در هدایت انسان عقل چون چراغ و وحی مانند راه راست است که با نور عقل ضرورت وحی و راه آن شناخته می شود.
بررسی مسأله خلود با تکیه برآراء علامه طباطبایی، ابن عربی، فخررازی، زمخشری
نویسنده:
ساره معراجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به خلود مسأله‌ای است که از طرف فیلسوفان، متکلمان، اندیشمندان و نیز در شرع مقدس طرح گردیده است. خلود به معنای زیستن جاودانه و همیشگی انسان‌ها در عوالم پس از مرگ است. بدان معنا که برخی از آنان برای همیشه در بهشت بوده و از نعمت‌های خداوند بهره‌مند خواهند شد و گروهی نیز اهل دوزخ و عذاب‌اند که پیوسته در رنج و عذاب به سر خواهند برد. در مورد گروه اول و نعمت جاودانه بهشت، اعتراضی صورت نگرفته و آن را ناممکن یا مشکل آفرین ندانسته‌اند، اما درباره خلود و دوام در عذاب ایراداتی مطرح شده که از جمله آن‌ها، مخالف خلود در عذاب با رحمت واسعه الهی، عدالت او و فطرت الهی می‌باشد. این پژوهش با روش توصیفی- کتابخانه‌ای و بر اساس استدلال استنتاجی به بررسی مسئله خلود از دیدگاه اندیشمندان اسلامی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که بر خلاف نظر ابن عربی، ابدیت دوزخ ملازم با جاودانگی عذاب همراه با الم می‌باشد و دلایل عقلی و نقلی مورد استناد وی در مورد انقطاع عذاب، با استناد به آیات و روایات و نظرات مفسران نقد پذیر است و آن چه موجب می‌شود که در برابر انسان صور قبیحه‌ایبه اذن خداوند ظاهر شوند و او را معذّب سازند، اخلاق و ملکات زشت و ناپسندیده است. این‌ها اگر در نفس انسان رسوخ پیداکرده‌ باشند، هرگز زوال نمی‌پذیرند و معنای خلود همین است. ازدیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامی مخلّدین در دوزخ کسانی می باشندکه از روی عناد و با علم و آگاهی به انکار خدا و رسولان او روی آورده‌اند و دیگران که اهل گناه و نافرمانی بوده‌اند در هر مرتبه‌ای باشند، اگر معصیتشان به کفر و انکار بازگشت ننماید، اگر چه مدتی در عذاب دوزخ باشند ولی این عذاب همیشگی نیست و درهای توبه، استغفار، شفاعت و تکفیر سیئات با حسنات به روی مومنان گنهکار باز است.
مقایسه گزارش شمائل و خصائل نبوی در بررسی دو کتاب الشمائل‌النبویه ترمذی و سنن‌النبی طباطبایی
نویسنده:
زهرا صفرنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از میان بخش‌های مختلف تاریخ‌‌نگاری اسلامی، سیره‌نگاری به عنوان پیش درآمد و منشأ پژوهش-های تاریخی، منزلت و مکانت ویژه‌ای به خود اختصاص داده است. در پیدایش و رشد سیره‌نویسی، شناخت و عمل به سیره و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله)- به عنوان دومین منبع حکمی مسلمانان- عامل مهم و اصلی بوده است. توصیف شکل و سیمای ظاهری رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مانند سیره رفتاری آن حضرت برای مسلمانان اهمیت فراوانی داشته است. بدین سبب همواره علمای مسلمان اهتمام ویژه به شمائل‌نگاری ایشان داشته‌اند. از قرون نخستین تا دوران معاصر، در بین کتاب‌های موجود اهل سنت، در این موضوع، کتاب "شمائل النبی" ترمذی و در بین کتاب‌های موجود شیعه کتاب "سنن النبی" علامه طباطبایی قابل ذکر است، که این دو اثر مهم به بیان شمائل پیامبر(صلی الله علیه و آله) یعنی ویژگی‌های ظاهری پیامبر(صلی الله علیه و آله) و همچنین سیره‌ رفتاری ایشان پرداخته‌اند. نخستین مرحله در شناخت سیره‌ی نبوی، بررسی و ارزیابی منابع و مآخذِ سیره است که تاکنون در این‌باره تلاش‌های فراوانی صورت گرفته، اما هنوز ابعاد ناشناخته‌ای وجود دارد که لازم است مورد بازشناسی قرار گیرد. یکی از این ابعاد، شناخت دقیق و علمی کتب شمائل از جمله کتب فوق‌الذکر است. یکی از مهم‌ترین اقدامات، بررسی مقایسه‌ای آثار جهت نائل آمدن به شناخت و فهم آن‌ها می‌باشد. آنچه مقرر است در این پایان‌نامه به آن پرداخته شود بررسی تطبیقی دو اثر "شمائل النبی" ترمذی و "سنن النبی" علامه طباطبایی است که با هدف تبیین برخی ابعاد شمائل‌نگاری از رهگذر مقایسه دو کتاب فوق نگاشته شده است.نتیجه‌ی بررسی محتوای دو اثر، مبیننکات اشتراک و افتراق شمائل‌نگاری در دو کتاب و اعتباریابی دو اثر است.
معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تا زمانی که علوم مختلف بشری در صدد تبیین های معطوف به غایت(= تبیین هدف شناختی) بودند، برای زندگی انسان نیز، هدف یا اهدافی را ترسیم می نمودند و کسی نگران معنای زندگی نبود و انبیاء، حکیمان و مصلحان در صدد ارائه ی راه هایی برای استفاده ی بهینه از نعمت زندگی و تحصیل موفق هدف زندگی توسط انسان بودند.اما زمانی که انسان به تبیین مکانیکی عالم روی آورد، و رفته رفته به زبان حال و گاهی به زبان قال، منکر هدف و غایت شد، یکی از مهم ترین مسایلی که فراروی او قرار گرفت، مسئله ی معنای زندگی انسان بود. و این که انسان چرا باید زندگی کند؟ و شگفت تر این که برای برخورداری از این زندگی چرا باید متحمّل هزینه های آن (= آلام و رنج ها) شود؟ به همین خاطر متفکران بشر تلاش کردند تا از زوایای مختلف به این سوال پاسخ دهند و روشن سازند که زندگی انسان دارای معناست و ارزش زیستن دارد.در این رساله تلاش شده است تا مبانی هستی شناسانه ی علامه طباطبایی(ره) درباره ی مبدأ، معاد، انسان و جهان در بخش های مختلف بررسی شود و نظریه ی ایشان در باب معنای زندگی استنباط و استخراج گردد.از منظر ایشان، خدای متعال از آفرینش انسان هدفی داشته است و چون انسان از یک سو اشرف مخلوقات است و توان تحصیل سعادت، لقاء الهی و حیات طیّبه را دارد و فطرت او نیز به همین، حکم می کند و از دیگر سو، مجموعه ی آفرینش، منسجم و متلائم الاجزا و الابعاض است، در صورتی که آدمی هدف خدا را از آفرینش انسان هدف خود قرار دهد، از حمایت اجزاء آفرینش برخوردار می شود و در نهایت به زندگی و حیاتی دیگر دست می یابد و در صورت غفلت از این هدف گرفتار معیشتی سخت و ضنک می گردد و همه ی اجزاء آفرینش را به مقابله با خود برمی انگیزد و آن وقت است که برای زندگی خودمعنایی نمی یابد. ازنظر ایشان یافتن این معنا تنها از طریق هماهنگ شدن با ندای فطرت و آهنگ کلی آفرینش امکان پذیر است و دین هم چیزی جز این نیست. پس انبیاء که پیام آوران خدا در امر دین هستند، سفیرانی برای معنابخشی به زندگی انسانند.طُرفه آن که همه ی لحظات زندگی بهره مندان از چنین حیاتی، معنادار است و هیچ مشکل و بحرانی نمی تواند معنا را از زندگی آنان سلب نماید.
بررسی تاثیر گناه بر معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجید عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مباحث معرفت شناسی در نیمه قرن بیستم به مباحث مربوط به معرفت گزاره‌ای اختصاص یافته است؛ معرفت شناسان این دوره ازمیان معانی لغوی یا کاربردهای متعدد واژه‌ معرفت صرفاً معرفت گزاره‌ای یا همان باور صادق موجه را لحاظ می‌کنند و رویکرد معرفت شناسی فضیلت‌گرا یکی از جدیدترین رویکردها در باب مفاهیم اساسی معرفت شناسی نظیر موجه سازی است؛ ویژگی اساسی و مشخصه بنیادین این نظریه‌ها این است که موجه‌سازی و معرفت بر اساس ویژگی‌های اشخاص و توانایی‌های آن‌ها و نه ویژگی‌ها ‌و ‌قابلیت‌های باورها تحلیل می‌گردد، تا آنجا که در دسته‌ای از این نظریه‌ها ساختار موجه‌سازی یا معرفت بر فضیلت عقلانی با همان معنایی که از فضیلت در اخلاق سراغ داریم مبتنی می‌باشد. و درست در همین حوزه از معرفت شناسی معاصراست که مسأله تأثیر گناه بر معرفت به عنوان یک پرسش جدی پیش روی معرفت شناسان قرار دارد؛ یعنی: آیا گناه در فرآیند کسب معرفت تأثیر دارد؟ آیا شناخت یک انسان گناهکار با یک انسان بی‌گناه یا یک انسان بیشتر گناهکار و یک انسان کمتر گناهکار از مسئله واحد متفاوت است؟ آیا ساحت‌های ارادی؛ کرداری و کلامی انسان بر ساحت معرفتی_ شناختی انسان تأثیر گذاراست؟و سوالاتی از این دست؛ البته ریشه‌های این توجه دوباره به تأثیر گناه یا خطای اخلاقی بر شناخت در آثار بسیاری از متفکران متجدد در غرب وجود دارد که به ترتیب تاریخی می‌توان از متفکرانی مثل: پولس قدیس، آگوستین قدیس، لوتر، کالون و کرکگور؛ هابز، کانت، فیخته، بیکن، هیوم، مارکس مانهایم، شوپنهاور، نیچه، فویرباخ، فروید، فوکو، دریدا، رالز، هابرماس، هر و مکینتایر نام برد، که به تأثیر گناه یا خطایی اخلاقی بر شناخت معتقد هستند؛ در میان متفکران مسلمان نیز، با توجه به آموزه‌‌های قرآنی و تعالیم عرفانی نظریه تاثیرگناه برمعرفت می‌تواند یک پیش فرض مسلم تلقی شود؛ اما آیا سیستم معرفتی متفکران مسلمان نیز مجالی برای این تأثیر و تأثر باقی می‌گذارد؟و آیا متفکران مسلمان برای دست یابی به معرفت تنها به کوشش و ریاضتی معرفتی، آن هم در چهارجوب نظریه معرفتی خود اکتفا می‌کنند؟
  • تعداد رکورد ها : 53