جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
نقد دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی درباره روش های دعوت به دین در آیه ۱۲۵ نحل
نویسنده:
محسن ایزدی ، محمد جعفریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برای تبیین و اثبات معارف دینی و باورهای کلامی، به چند شیوه می توان استدلال کرد. این شیوه ها در قرآن کریم نیز بیان شده است. یکی از آیات مهمّی که شیوه های استدلال بر معارف الهی و دعوت به پروردگار را بیان می کند آیه 125 نحل است: «ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ». در این نوستار با روش تحلیل توصیفی به نقد و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره آیه مزبور پرداخته می شود. در این آیه شریفه، سه روش از روش های دعوت به دیانت و اثبات حقانیت معارف الهی بیان شده است که عبارتند از: حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن. از نظر علامه طباطبایی، حکمت، از بین شیوه های استدلال، منحصراً منطبق بر برهان است، چنان که موعظه بر خطابه و جدال بر جدل، منطبق است. ضمن اینکه مطابق نظر ایشان، الزام، گرچه غرض غالبی جدل است اما غرض دائمی نیست؛ ازاین رو ممکن است یک قیاس، جدلی باشد، امّا با هدفِ الزام نباشد. به نظر می رسد حکمت بر تمامی اقسام استدلال عقلی، منطبق می شود؛ البتّه بر فرض اینکه پذیرفته شود که استفاده از مغالطه در استدلالات کلامی، جایز است و موعظه حسنه نیز بر تمامی اقسام استدلال عقلی غیر از برهان، صادق است؛ همان طوری که «جادلهم» بر خصوص جدل، منطبق است و البته، الزام، داخل در هویّت جدل است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 126
تطبیق گونه های دعوت به حق در سوره بقره با تکیه بر تحلیل آیه 125 سوره نحل
نویسنده:
غلامحسین اعرابی ، محمدجواد نجفی ، سید محمد سادات تقوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خدای متعال در آیه 125 سوره نحل گونه های دعوت به حق را بیان نموده است. حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن سه گونه دعوت به حق هستند. پرسش اصلی این نوشتار آن است که گونه های دعوت به حق در خود آیات قرآن مجید به چه صورتی به کار رفته است؟ نوشتار حاضر پس از تحلیل آیه 125 سوره نحل، این شیوه ها را در سوره بقره به عنوان نمونه بر پایه روش پیمایشی و توصیفی بررسی و نمونه هایی از آیات مشتمل بر حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن را بازگو نموده است. مطالعه حاضر نشان می دهد گونه های دعوت به حق نه تنها در سوره بقره بلکه در همه آیات قرآن مجید قابل تطبیق اند. به نظر می رسد این شیوه ها در همه سوره ها و آیات قرآن کریم به کار رفته است. توجه به شیوه های دعوت به حق و کاربست آنها در ارتباطات و تبلیغ دینی بسیار اثرگذار است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 152
راهکارهای حلّ تعارض ظاهری عرفی بودن و ذوبطون بودن زبان قرآن؛با تأکید بر تفسیرآیه 103 نحل
نویسنده:
سکینه چمن پیما ، عباس همامی ، ابراهیم کلانتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بسیاری از قرآن پژوهان با تکیه بر تفسیر آیات متعددی که زبان قرآن را «عربی مبین» و قرآن را «بیانٌ لِلناس» اعلام کرده اند، به «عرفی بودن زبان قرآن» نظر داده اند. از سوی دیگر همین اندیشمندان با تکیه بر روایات تفسیری و ظهور برخی از آیات دیگر به «ذوبطون بودن قرآن» معتقد شده اند. پذیرش توأمان این دو، به نوعی تعارض ظاهری می انجامد. این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است و به روش توصیفی، تحلیلی به انجام می رسد ابتدا به تبیین تفسیر آیات مرتبط می پردازد و سپس راهکارهای پنجگانه ای را برای حل آن پیشنهاد می کند. نتیجه به دست آمده از این راهکارها آن است که بطون قرآن نیز بخشی از همان معارف و مقاصد نهفته در درون آیات نازل شده به زبان عرفی است، که طی فرایند مشخصی بر مخاطبان وحی مکشوف می شوند.
صفحات :
از صفحه 45 تا 64
قرآن و آموزه «استعاذه»؛ چالشی پیش‌روی نظریه «تکثر معنا»
نویسنده:
یوسف فرشادنیا ، حمید ایماندار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن به عنوان متن و کلام الهی، دارای اعجاز تأثیری و از جهت «لفظ» و «معنا»، امری وحیانی است. از طرفی خدا به پیامبر (ص) هنگام قرائت قرآن، امر(ندبی) به «استعاذه» نموده است. از دیگر سو، «تکثر معنا» به عنوان یک نظریه معنایی در خصوص متون دینی و به‌طور خاص قرآن مطرح است. نوشتار حاضر به شیوه‌ای تحلیلی، بر اساس جدول تحلیل محتوا و ابزار کتابخانه‌ای، نظریه‌ی «تکثر معنا» را بر پایه اثر وجودی و کارکردی آموزه «استعاذه» پیش از قرائت قرآن مورد نقد قرار داده است. قرآن، در موارد مختلفی، امر به «استعاذه» نموده است. طبق بررسی‌های انجام شده، بالاترین فراوانی از جهت «مستعاذه منه»، به «شیطان» تعلق دارد. «صیانت و نفی سلطه شیطان»، «پیشگیری از لغزش در تلاوت و اشتباه در تفسیر» و همچنین «درمان روانی و معرفتی» از آثار وجودی و کارکردی عمده «استعاذه» است. توجه صرف به ظواهر لفظ، عبارت و جمله‌های متن، سهیم بودن تصورات ذهنی و عدم نیاز به کشف و اهمیت «مراد مؤلف» در فهم متن از جمله مفاد نظریه‌های معنایی است که موجب «تکثر معنا» در فهم متون می‌شود. با نظری به دلائلی چون؛ یک: «وحیانی بودن "لفظ" و "معنا" در قرآن»، دو: «تأکید به "استعاذه" پیش از قرائت قرآن» و سه: «کارکردهای سه‌گانه استعاذه قرائت»، «تکثر معنا» در قرآن با چالش مواجه می‌شود. بنابراین باید به آموزه «استعاذه» به عنوان راهبرد عملی قرآنی و دژ محکم در راستای «فهم صحیح قرآن» و پیشگیری از «تکثر معنا» بهره برد.
صفحات :
از صفحه 197 تا 230
القرآن و العقل المجلد 3
نویسنده:
نور الدین حسینی عراقی (اراکی)
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: بنیاد فرهنگ اسلامی، حاج محمد حسین کوشان پور,
چکیده :
تفسیر «القرآن و العقل» اثر آیت الله السيد نور الدين العراقي می باشد. این تفسیر در سه جلد چاپ شده است. در این تفسیر مفسر سعی کرده است با رویکرد عقلی از ابتدای سوره بقره تا سوره احزاب را تفسیر کند. نگاه مفسر کاملا عقلانی بوده است و تلاش می‌کردند یک فهم عقلانی از قرآن را ارائه بدهد و در بحث‌ها و برداشت‌های عقلانی که از قرآن داشتند به امور یقینی تمسک می‌کردند و معمولا از مباحث عقلی بهره می‌گرفتند که یقینی باشد. پس باید بگویم تکیه گاه مولف بر محور عقل و تدبر بود وکوشیده است تا از حدس و گمان و تخمین‌هاى نابجا دورى کند و بریقین‌ها اکتفا کند. سراسراین تفسیر شامل نکته هاى جالب عرفانى و فلسفى است که تقریبا همه تازه ابتکاری‌اند و براى آشنایان به علوم عقلى بهره‌هاى فراوان دارد. مرحوم نورالدین اراکی سعی کردند در تفسیر خود به دفع شبهات توجه ویژه‌ای داشته باشند. و در واقع می‌توان گفت انگیزه مولف ازنوشتن این تفسیردفع شبهه‌هاى است که از جانب ملحدان پیرامون قرآن مطرح کرده بود. ایشان درباره انگیزه نگارش این تفسیر مى‌نویسد: «برخى از دوستانم و از جمله فاضل و دوست کامل، سید عبدالرسول یزدى - ساکن شهر کاظمیه - از من تقاضا کرد در ردّ برخى از شیاطین غربى که ادعا نموده‌اند: «قرآن بر خلاف برهان است»، چیزى بنویسم. لذا تصمیم گرفتم در قرآن نگریسته و مضمون آنچه را که از ظاهر آن به دست مى‌آید، به رشته تحریر در آورم که ملاحظه کردم تمام آیات مطابق انصاف بوده و بر استوانه‌هاى حکمت استوار است.» علامه‌ طباطبایی درباره این تفسیر گفتند : در میان تفسیرهاى مسلمان‌ها چه در بین شیعیان و اهل سنت بر چنین تفسیرى دست نیافتم که حقا براى دفع ایرادهاى خیالى زمان ما سودمنداست. البته قطعا منظور علامه رویکرد عقلی است که مرحوم اراکی نسبت به قرآن داشتند. جلد 3 در این جلد تفسیر و شرح آیاتی از سور ذیل می پردازد: رعد
خوانش ساختارگرایانه از واژۀ «عربی» در سورۀ نحل (با رویکرد جامعیت معنایی سوره و بهره‌گیری از روابط همنشینی)
نویسنده:
حبیبه قیصری ، محمد رضا شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خداوند در قرآن‌ یازده مرتبه این کتاب و دو امر متعلق به آن، یعنی: «حکم» و «لسان» را با وصف «عربی» یاد کرده است. تأکید خداوند بر این ویژگی، امری قابل تأمل و شایستۀ تحقیق است. اکثر مفسران این واژه را «اسم منسوب به نژاد عرب» دانسته‌ و از آن، مفهوم «زبان‌عربی» را تلقی کرده‌اند؛ حال آنکه این برداشت از واژۀ «عربی»، با مفاهیم واژگان همنشین آن و بافت زبانی سوره‌ها همخوانی ندارد. از تحقیق حاضر با استفاده از معناشناسی ساختگرا و رویکرد جامعیت معنایی یک سوره چنین بدست آمده است: در سورۀ نحل، «عربیت زبان قرآن» با «جامعیت امر خداوند»، «مطابقت قرآن با آن»، «فعال‌سازی ابزارهای شناختی انسان (تفکر، تعقل، سمع، ذکر) و «روشنگری با توجه به عاقبت انسان» تعریف می‌شود. «لسان عربی» قابلیتی دارد که می‌تواند با ارائۀ امر خدا، توجه انسان را به اموری معطوف سازد که در کنار فعال شدن ابزارهای شناختی و شکوفایی هرکدام از آن‌ها، انسان را به عاقبتی که خدا خواسته، برساند و امر خدا در اعمال و رفتارش، تجلی پیدا کند.
صفحات :
از صفحه 143 تا 162
تحلیل و بررسی آیه 18 سوره نحل
نویسنده:
نویسنده:مصطفی باباخاه فرخانی؛ استاد راهنما:مهدی بیات مختاری؛ استاد مشاور :محمود بیات ترک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از موضوعات مهمی که انسان همواره با آن مواجه است و چه بخواهد چه نخواهد در آن غوطه‌ور بوده، «نعمت‌های پروردگار» است. برای شناخت بیشتر نعمت و منعم و برای رسیدن به جایگاهی که بتوانیم به ناتوان بودن خود پی برده و قدردان این‌همه نعمت باشیم لازم است به پژوهش و بررسی یکی از آیات الهی مرتبط با نعمت بپردازیم. ازجمله آیات مرتبط با موضوع نعمت، آیه ۱۸ سوره نحل است: «وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ». محوریت کلی این آیه در یک نگاه، شامل موضوعاتی چون عجز و ناتوانی بشر، غیرقابل‌شمارش و غیرقابل‌احصا بودن نعمت‌ها، گستردگی انواع نعمت‌های مادی و معنوی و بی‌نهایت بودن غفران و رحمت الهی است. که در این مجال، متناسب با ظرفیت خویش و به لطف‌الله، بخش‌هایی از این موضوعات بررسی‌شده است. لذا در این راستا، جایگاه کلی آیه در قرآن و حدیث ، واژگان و متغیرهای موجود در آیه و ارتباط آن‌ها با یکدیگر بررسی‌شده و همچنین به دلیل ِ اهمیت داشتن شمارش نعمت‌های خداوند اشاره می شود. در ادامه، این پژوهش برای بسط موضوع نعمت و تصدیق و اثبات بی‌شماری آن‌ها، به مصداق‌ها و وجوهی از نعمات خداوند، مطابق آیات و روایات اشاره می‌کند. لذا در بحث «گستره‌ی نعمت‌های پروردگار»، ازآنجایی‌که انسان موجودی دووجهی است، نعمت‌ها به دودسته‌ی مادی و معنوی تقسیم‌بندی شده و هرکدام از آن‌ها در دو بعد دنیوی و اخروی، به‌صورت بیان مصداقی، مستند و با استفاده از آیات وحی و بیان احادیث از منابع معتبر شیعی و اسلامی (تفسیری-روایی) تبیین و تحلیل می‌شود. در پایان پژوهش، به نتیجه‌ای که خود آیه هم به آن اشاره می‌کند رسیده‌ایم. یعنی اظهار عجز و ناتوانی انسان درشمارش نعمات خالق که این اعتراف خود، غفران و رحمت واسعه الهی را به دنبال دارد و این اظهار عجز بالاترین شکری است که می‌تواند حاصل شود.
تفسیر البیان الصافي لکلام الله الوافي المجلد 3 (الانفال - العنکبوت)
نویسنده:
محمد حسن قبيسي عاملي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة البلاغ,
چکیده :
تفسير البيان الصافي لكلام الله الوافي، اثر شيخ محمدحسن قبيسى عاملى (متوفى قرن 15)، از تفاسير موجز و امروزى قرن اخير است كه به زبان عربى نوشته شده است. كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظيم شده است. نويسنده در اين كتاب، به تفسير مختصر و جزئى آيات پرداخته و در بعضى موارد، به‌مناسبت مطالب، مباحث موضوعى را نيز مطرح كرده است. در مقدمه، مطالب مفصلى پيرامون اهميت تدبر، جايگاه قرآن، دفاع از قرآن و مباحث بسيار متنوع در زمينه موضوعات مختلف قرآن بيان گرديده است. مفسر در آغاز كتاب، قرآن را به 7 دسته سوره‌ها تقسيم كرده و معتقد است اسامى و عناوين سوره‌ها، از اين هفت قسم خارج نيست: يا در زمينه كائنات و موجودات طبيعى است كه بيشترين سوره‌ها با اين عنوان آمده و 32 سوره را تشكيل مى‌دهد؛ يا در زمينه عقيده و مبدأ فكرى انسان است كه 29 سوره را تشكيل مى‌دهد، قهراً مباحث مجتمع و سياست و اصناف اجتماعى مانند احزاب، مؤمنون، شورى، نساء و صف را تشكيل مى‌دهد؛ يا در زمينه جامعه و طبقات اجتماعى و سياسى است كه 27 سوره هستند و يا تاريخ و فلسفه تاريخ، كه 17 سوره و اخلاق و سلوك 4 سوره و مسائل مادى و اقتصادى 4 سوره و عبادات و شعائر دينى مانند حج، سجده است كه 2 سوره مى‌باشد. جلد سوم، تفسير سوره‌هاى انفال، توبه، يونس(ع)، هود(ع)، يوسف(ع)، رعد، ابراهيم(ع)، حجر، نحل، اسراء، كهف، مريم(س)، طه، انبياء، حج، مؤمنون، فرقان، شعراء، نمل، قصص و عنكبوت را در خود جاى داده است.
تفسير عبدالرزاق المجلد 2 (المائدة - القصص)
نویسنده:
عبدالرزاق بن همام صنعانی؛ محقق: محمود محمد عبده
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر ابن همام صنعانی اثـر‌ امـام حـافـظ کـبـیر ابوبکر عبدالرزاق بن همام بن نافع حمیری یمانی، از مفسران و محدثان امامیه و از اصحاب می‌باشد. این تفسیر، به صورت ناپیوسته، آیه‌هایی از هر سوره را به با آوردن یک یا چند نقل کوتاه تفسیر کرده است؛ مثلا در تفسیر سوره حمد، تنها یوم الدین را به روز جزا، و المغضوب علیهم را به یهود و الضالین را به نصاری تفسیر کرده است و بقیه سوره رها شده است. همچنین در هیچیک از دیگر سوره‌ها استیعاب نشده است و بیشتر جنبه توضیحی _در قالب جمله‌هایی کوتاه_ دارد تا تفصیل؛ چه رسد به تحقیق و نقد آراء. این همان شیوه تفسیر در قرن اول و دوم است که مفسران در آن دوره به مسائل یا مباحث متنوع نمی‌پرداختند. شیوه تفصیل و تنوع و نقد و ترجیح از قرن سوم آغاز شد و بهترین و جامع‌ترین تفسیر این دوره، تفسیر محمد بن جریر طبری است. در این تفاسیر، کاملا به مساله شان نزول و ناسخ و منسوخ توجه شده و نوعا تکیه بر روایات منقول از صحابه و تابعان است و امروزه از ارزش والایی برخوردار است؛ زیرا بسیاری از آیات با آگاهی از شان نزول قطعی آن که در تفسیر، نقش ارزنده‌ای را ایفا می‌کند قابل فهم است. در این تفسیر، احیانا به اسباب النزول آیه‌ها برخورد می‌کنیم، و کاملا مختصر و فشرده شکل گرفته است. این تفسیر در سه جلد، مکررا در بیرون به چاپ رسیده است: یک بار با تحقیق و استخراج عبدالمعطی امین قلعچی، بار دیگر با تحقیق و استخراج دکتر محمود عبده (به سال ۱۴۱۹ ق/ ۱۹۹۹ م) و همچنان در دست چاپ و تکثیر است. نسخه‌های متعددی از تـفـسـیـر ابـن همام امروزه در دست است، کهن‌ترین تفسیر شیعی مـی‌بـاشـد که از گزند حوادث در امان مانده و چند نسخه از این تفسیر در فهرست کتابخانه‌های مصر و هندوستان و عراق ذکر شده است. کـارل بـروکـلمان در تاریخ الادب العربی نسخه مصری را از فهرست تذکرة النوادر (۱۵) معرفی کرده است. فرات کوفی از علمای شیعه در عصر غیبت صغری در تفسیر آیه ۸۱ سوره طه و نیز در تفسیر آیات دیگر از مفسر نقل کرده است. و‌ ایـن تـفـسیر از جمله تفسیرهائی است که به شیوه روائی می‌باشد و روایات زیادی را از ابی عروة معمر بن راشد صنعانی بصری از اصحاب امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) و دیگر اصحاب ائمه (علیهم‌السّلام) هنگام تفسیر آیات قرآن کریم نقل می‌نماید. این تفسیر چنانکه کارل بروکلمان اظهار می‌دارد در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است. در جلد دوم سوره های مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل و قصص تفسیر شده است.
تفسير البحر المحيط المجلد 5 (اول التوبة - آخر النحل)
نویسنده:
محمد بن یوسف ابوحیان؛ محققان: عادل احمد عبدالموجود، علی محمد معوض
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر «البحر المحیط» اثر ابو حیان اندلسی به زبان عربی، در بردارنده تمامی قرآن و محور اصلی آن ادبی، لغوی و بلاغی می‌باشد. این تفسیر از جامع‌ترین تفاسیر مشتمل بر نکات ادبی شگفت و بدیع قرآن است و بحثهای فراوانی درباره بدایع قرآن دارد. امتیاز این تفسیر در اهمیت دادن به ابعاد ادابی، لغوی، نحوی و بلاغی است و مجموعه ارزشمندی از اشعار ناب و شواهد ادبی و اعرابی و قرائات و لهجه‌ها، را در خود جای داده است که از دانش و آگاهی گسترده مفسر در این زمینه حکایت می‌کند. البته پرداختن عمیق به مباحث نحوی (که ویژگی اصلی این کتاب است) چنان پر رنگ بوده که برخی گفته‌اند: بحر المحیط بیشتر از آنکه به تفسیر همانند باشد، کتابی نحوی می‌ماند مؤلف به معانی لغوی واژگان، اسباب نزول، ناسخ و منسوخ، قرائتهای وارده نیز عنایت دارد و در ذیل آیات احکام به مباحث فقهی هم پرداخته است. ابوحیان خود در مقدمه تفسیر روش آن را اینگونه توضیح می‌دهد: «روش من در این تفسیر، نخست پرداختن به معانی مفردات الفاظ، چه از لحاظ لغت و چه از لحاظ اعراب و بلاغت است، یعنی هر حالتی که لفظ قبل از ترکیب دارد. اگر کلمه‌ای دارای دو یا چند معنا بود، در موضع اول، آنها را بیان کرده، موارد بعد را به آن ارجاع می‌دهم. سپس به تفسیر آیات پرداخته، در صورت وجود شان نزول، آن را مطرح می‌نمایم. در پی آن به نسخ احتمالی و مناسبت و ارتباط با آیات پیشین و پسین اشاره می‌کنم. قراءات شاذ مستعمل و مشهور را ذکر و توجیه ادبی آن را متعرض می‌شوم. سپس اقوال مفسرین (از قدیم و جدید) را که در فهم معانی ظاهری و پنهان آیه، مؤثر است نقل نموده و در جهت آشکار ساختن کامل مفهوم آن از هیچ تلاشی فروگذار ننمودم. مشکلات اعراب و دقایق ادبی، از بدیع و بیان را توضیح... و دلائل آن را به کتب مفصل ارجاع داده‌ام. از تکرار مباحث پرهیز نموده، موارد آن را به مباحث قبل ارجاع می‌دهم. سپس اقوال فقهای مذاهب اربعه و دیگران را در احکام شرعیه تا آنجا که با الفاظ قرآنی مرتبط است، مطرح کرده، دلائل آن را جز در مواردی که حکم غریب یا خلاف مشهوری باشد، به کتب فقهی ارجاع داده‌ام. در خاتمه در برخی آیات، خلاصه‌ای از بحثهای بدیع و بیان را که از دیگران نقل نموده، با دیدگاه خود مطرح می‌نمایم و بنابر همین دیدگاه آیه را شرح می‌دهم. پس از آن اشاره‌ای به برخی کلمات صوفیه، که مناسب مدلول لفظی آیات بوده، نموده‌ام و از تاویلات ملحدین و دیگران که خلاف ظاهر قرآن باشد، پرهیز کرده‌ام.» ابو حیان با وجود تفصیل مباحث نحوی در تفسیر خود، به تفصیلهای مربوط به علوم مختلف برخی مفسرین انتقاد شدید دارد. مانند، نقد وی بر فخر رازی در تفصیل بحث اصولی (اصول فقه) نسخ ذیل آیه «ما ننسخ من آیة او ننسها»(بقره:۱۰۶). نکته قابل توجه ابو حیان در تفسیرش این است که با وجود اهتمام به مباحث نحو، اما هیچگاه نظرات نحویین را بر بلاغت قرآن ترجیح نداده و معتقد بود که بلاغت و بیان و نحو قرآن بالاتر و محکمتر از این است که آن را تماما در قالب اصول نحوی، نحویین، قرار دهیم. ایشان در مقدمه خود بر تفسیر می‌نویسد شایسته نیست که حکایات نامناسب و قصص تاریخی اسرائیلی را در تفسیر داخل کرد. با این وصف بحر المحیط از وجود اسرائیلیات مصون نمانده و برخی روایات جعلی منتسب به پیامبران (گر چه به شکل اندک) در این زمینه نقل شده است مانند قصه حجر موسی علیه‌السّلام ، داود و زوجه اوریا و قصه ارم ذات العماد. البته در برخی موارد به نقد آن نیز می‌پردازد مانند قصه هاروت و ماروت که بعد از نقل روایات به نقد آنها می‌پردازد. جلد پنجم به تفسیر سوره‌های توبه، یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حجر و نحل می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 63