جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
رابطه دین و اخلاق از نگاه خواجه نصیر طوسی و کانت
نویسنده:
شیرین عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش اصلی در زمینه دین و اخلاق به توانایی بشر در درک حقایق اخلاقی و احتیاج وبی نیازی او از مراجعه به دین ارتباط دارد، به این معنا که انسان بدون مراجعه به دین می تواند به احکام اخلاقی دست یابد ؟آیا بدون اعتقادت دینی ،ضمانت اجرائی برای ارزش های اخلاقی فراهم می آید؟میزان ارتباط دین با اخلاقچقدر است؟رابطه ی دین و اخلاق ، در آثار فیلسوفان مغرب زمین مورد بحث بوده است، هرچند موضوعات آن به طور غیر منسجم ودر بحث های حسن و قبح عقلیمطرح شده است ، اما به صورت بسیار جدی این مسئله در نیم قرن اخیر مورد تحلیل قرار گرفته است.کانت،فیلسوف شهیر آلمانی پس از نقد براهین عقل نظری به براهین اخلاقی و عقل عملی تمسک می جوید و پی آمد قوانین اخلاقی را اذعان به وجود خدا و خلود و جاودانگی نفس می داند و معتقد است که اهداف دین تنها در پرتو مجموعه ی خاصی از دستورات اخلاقی تأمین پذیر است ،لذا دین بدون اخلاق نمی تواند به اهداف خود دست یابد. دین حقیقی از نظر کانتدینی است که، شخصدر تمام تکالیف خودخدا را به عنوان و اضع کل ّ قانون که باید مورد احترامواقع شود بداند و احترام به خدا همانا با پیروی از قانون اخلاقیو عمل برای ادای تکلیفاست. وی با هرگونه آداب ظاهری دینی مخالف است و می گوید:«به جز پیش گرفتن راه اخلاقهر کاری که انسان معتقد برای خشنودی خدا انجام دهد ،توهم دینی و عبادت دروغین خداوند است. و هرگاهآداب و رسوم ظاهری در دین بر روح اخلاقی غلبه نماید ،آن دین از بین خواهد رفت...»وی همچنین معتقد است ،که ملاک اخلاقی بودن یک کار به وظیفه و تکلیفی بودن آن بستگی دارد،بنابراین فعل اخلاقی باید به انگیزه ی احترام به قانون و انجام وظیفه صورت گیرد؛و اگر به انگیزه های مانند رسیدن به کمال یا از روی ترسیا به سبب تشویق فعلیت یابد،از اخلاقی بودن خارج می گردد، فعل اخلاقی تنها باید به خاطر احترام نهادن به قانون اخلاق باشدلذا زمانی که آنرا به نیت ادای تکلیف وجدان انجام داد،کار وی اخلاقی است.کانت، هرچند به نظریه ی استقلال اخلاق از دین متعهد بود ودرک و دریافت های قانون و گزاره های اخلاقی را برای فهم وشناخت معیار های اخلاقی کافی می دانست، ولی هماهنگی دین و اخلاق را قبول داشت و بر این باور بود که اعتقاد به خداوندی که به کردارهای نیک پاداش و به اعمال زشت کیفر می دهد برای تعهدات اخلاقی امری ضروری است لذا وجود خداوند شرط ضروری برای عقل عملی(اخلاق) می دانست. به دلیل انکه قانون اخلاقی مارا وا می دارد که برترین خیر را به عنوان اصل موضوع مسلم بدانیم ،یعنی از طریق قانون اخلاقی ملزم هستیم که خدا و جاودنگی نفس را فرض کنیم، بنابراینناگزیر به دینمی انجامد. به اعتقاد وی انسان برای شناخت وظایف اخلاقی ،به دین و خدا محتاج است نه برای یافتن انگیزه ،لذا آنها برای عمل به وظیفه ی خود به دین نیازی ندارد.خواجه نصیر ،معتقدبود انسان با دانستن مقولات علم اخلاق،نگاهی بیرونی به خود می اندازد و با تقسیم دقیق نیروها و قابلیت های انسانی،زمینه را برای گریز از لغزش ها فراهم می کند از این رو یک سویاخلاق در نفس نهفته است،که آن قابلیت های نیک و بد و گرایشات خیر و شر در وجود آدمی است،و سوی دیگر در عمل نهفته است که انسان به عنوان موجودی دارای اختیار باید آنچه را که نیک است انجام دهد و آنچه را که بد است ترک کند. وی همچنین معتقد است که دین بر اساس فطرت است ،عقول آدمیاننیز بر اساس فطرت سالم انسانی استوار است و ایندین است که با توضیح مصداق های حسن و قبح افعال،عقل را در دریافت های صحیح از حسن و قبح اشیاء کمک می کند.
مطالعه تطبیقی مبانی نظریه حکومت در آراء خواجه نصیر الدین طوسی و غزالی
نویسنده:
سمانه امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه حکومت نزد متکلمان شیعه و سنی در حکمت عملی مطرح بوده است و ایشان تحت عنوان سیاست مدن به شیوه های حکومت در رابطه با حاکم و شهروندان و تعریف سعادت اجتماعی می پرداختند. غزالی به دلیل رویکرد اشعری در کلام با اراده آزاد موافق نیست و چون به تقدیر و به نوعی جبر الهی معتقد است شهروندان را در انتخاب حاکم ذی حق نمی داند و معتقد است حکومت حق خداوند است و به هر کسی که مصلحت بداند تفویض می کند. به همین دلیل بعد از پیامبر(ص) به هیچ کس حق حاکمیت قائل نیست ولی در یک نگاه متعارض سلاطین و حاکمانی را که به جبر حکومت را به دست می گیرند رسمیت می بخشد در حالیکه خواجه نصیر با رویکرد امامیه در مسأله جبر و اختیار، اراده آزاد را برای شهروندان قبول دارد و معتقد است حاکم باید توسط شهروندان آن هم شهروندان دارای بصیرت و آگاهی انتخاب شود و به دنبال نظریه امامت شیعه حکومت را حق خداوند و حق امامان و اولیاء خداوند می‌داند که در رابطه امام و امت مسئولیت مدیریت جامعه هم از جانب خداوند و هم از جانب مومنین بر او تفویض می شود یعنی خداوند او را منصوب می کند و مردم وی را کشف می‌کنند و او نیز مکلف به زمینه سازی سعادت شهروندان است. خواجه نصیر در نظریه حکومت تحت تأثیر مدینه فاضله فارابی بوده است.
مقایسه عقل کلامی و فلسفی در بحث مبدأشناسی از منظر سید مرتضی، قاضی عبدالجبار و محقق طوسی
نویسنده:
مصطفی سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان در وجود حقیقتی به نام عقل که ابزار تمییز است، اتفاق نظر دارند. و به دلیل پیچیدگی بحث در باره آن، علوم مختلف معانی متفاوت از ماهیت عقل را اراده می‌کنند،آنگونه که گویا هیچ وجه جامعی میان معانی عقل نیست، نام گذاری اشتراک واژه عقل به «اشتراک اسمی» از سوی صدرالمتألهینو عنایت به معنا و موارد اطلاق آن نزد اصحاب مکاتب، شاهدی بر این ادعا است، پژوهش پیرامون ماهیت عقل درعلم کلام و فلسفه و راهبرد آن در مبداءشناسی با تحلیل و توصیف دیدگاههای سیدمرتضی، خواجه نصیرالدین و قاضی عبدالجبار تلاشی در راستای حل این مشکل خواهد بود. ثمره تلاش پژوهشگر این رساله این است که عقل کاربرد‌های زیادی در فلسفه دارد، اما دو معنا از معانی آن از جمله عمده ترین و شایع ترین کاربرد عقل در فلسفه است: الف) عقل به عنوان مرتبه‌ای از هستی که موجودی ذاتا و فعلا مجرد است؛ ب) عقل به عنوان قوه‌ای از قوای نفس که غالبا در کتاب النفس مورد بررسی قرار می‌گیرد. یافته‌های ما حاکی از آن است که معنای دوم از عقل نزد فلاسفه همان معنای مراد متکلمین از عقل است، از این رو عقل کلامی و فلسفی در مباحث مبدءشناسی تفاوت جوهری ندارند. عنایت به آراء سه اندیشمند مورد نظر، رهین این معنا است که علم کلام و فلسفه به توانمندی عقل در تبیین و تحلیل مسائل مبداءشناسی باور دارند، هرچند عقل فلسفی که خواجه نصیرالدین گرایش بیشتری به آن دارد، از توانمندی و نقش آفرینی استوارتری برخوردار بوده است.در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی برخی مباحث جزئی در مبداءشناسی و تمرکز بر موضوعات خاص مثل برهان حدوث و برهان امکان و وجوب وبحث از صفاتی که صبغه عقلانی داشته به توصیف و تحلیل اندیشه‌های سه متفکر مورد نظر در اثبات مبدء و صفات خداوند پرداخته و از این راه هدف را دنبال نمودیم.
ابسال رمزی ناگشوده در نمط نهم اشارات
نویسنده:
روضاتیان سیده مریم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
سلامان و ابسال قصه ای است رمزی که با چندین روایت شهرت پیدا کرده است. علت رواج روایت های مختلف از این قصه، انتقادی است که فخر رازی بر عبارتی از شیخ الرئیس ابوعلی سینا در نمط نهم اشارات وارد کرد. این انتقاد، ذهن خواجه نصیر طوسی را به خود مشغول ساخت و او را برای یافتن روایت مورد نظر ابن سینا به تکاپو واداشت و به دنبال آن نویسندگان دیگر نیز، از زمان خواجه نصیر تاکنون درباره روایت های مختلف سلامان و ابسال و شرح رمزهای آن، دیدگاه های گوناگونی ابراز کرده اند. می توان گفت تمام این آثار بر اساس نظر خواجه نصیر بنا نهاده شده که پس از سال ها جستجو به دو روایت از سلامان و ابسال دست پیدا کرد. یکی از آن دو روایت قصه ای است که حنین ابن اسحاق یک قرن پیش از ابن سینا از یونانی به عربی ترجمه کرده بود؛ اما خواجه نصیر که رمزهای هر دو قصه را به شیوه ای فلسفی تفسیر کرده است، روایت حنین ابن اسحاق را مورد نظر ابن سینا نمی داند. پس از او شارحانی که به اشارات ابن سینا یا سلامان و ابسال حنین ابن اسحاق پرداخته اند به پیروی از خواجه نصیر، قصه سلامان و ابسال را بیشتر به شیوه فلسفی تحلیل کرده و مفاهیم رمزی این قصه را با منظور ابن سینا مطابق ندانسته اند. علت رواج این عقیده،‌ اشاره ابن سینا به مفهوم رمزی ابسال است که چون شارحان منظور شیخ را از این اشاره درنیافته، در رمزگشایی های خود دچار خطا شده اند. ما در این مقاله برآنیم تا ضمن نقد شروح معروف سلامان و ابسال حنین ابن اسحاق، با توجه به متن عربی نمط نهم اشارات و تنبیهات، نشان دهیم برخلاف عقیده ای که از قرن هفتم هجری تاکنون تحت تاثیر نظر خواجه نصیر وجود داشته است، سلامان و ابسال مورد نظر ابن سینا با مفاهیم رمزی روایت حنین ابن اسحاق قابل تطبیق است و اتفاقا در مقایسه با سایر شروحی که تاکنون بر این قصه نوشته شده، بیانات شیخ الرئیس در نمط نهم اشارات بهترین تاویل عارفانه این قصه به شمار می آید.
صفحات :
از صفحه 121 تا 146
مطالعه تطبیقی نظریه دولت در اندیشه ماوردی و خواجه نصیر طوسی
نویسنده:
امیرحسین بکائیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق در صدد است تفاوت و تشابه میان آراء دو گروه فکری و اسلامی و به طور خاص ماوردی و خواجه نصیر را بررسی کند.اکثر مسلمانان معتقدند که در زمان حضور پیامبر خداوند حق حاکمیت را به پیامبر(ص) واگذار کرده است ولیکن اختلاف عمده بر سر منبع یا منابع مشروعیت حکومت پس از پیامبر(ص) می‌باشد. بطوری که این موضوع باعث انشعاب در اسلام و پیدایش دو گروه شیعه و سنی در تاریخ اسلام شد. شیعه اعتقاد به مشروعیت الهی حکومت و نصب امام طی نص از جانب خداوند دارد و لیکن اهل سنت معتقد است که امامت و حکومت از راههای گوناگونی از جمله زور و غلبه،‌ بیعت و انتخاب مردم. ولایتعهدی و استخلاف امام سابق منعقد می‌شود.در واقع شالوده اصلی اختلاف ماوردی و خواجه نصیر الدین طوسی در بیان مسئله دولت و حکومت در رابطه با نظریه وکالت امام توسط مردم است. در نظر خواجه منشا مشروعیت از جانب شارع مقدس (در عصر امام معصوم ) ودر نظر ماوردی از سوی مردم (شورای حل و عقد ) است .به عقیده خواجه مشروعیت از شرع مقدس گرفته شده و وابسته به نظر شارع است اما ماوردی آن را از آن نخبگان می داند.سوال اصلی این تحقیق دستیابی به اشتراکات و افتراقات میان آراء خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان یک دانشمند شیعه و ماوردی به عنوان یک اندیشمند سنی بوده است . فرضیه تحقیق این است که تفاوت آراء این دو متفکر در زمینه دولت و مبنای مشروعیت و قدرت بوده است . تحقیق در پنج فصل سازماندهی شده است . در فصل اول به کلیات پرداخته شده و فصل دوم چهارچوب تئوریک تحقیق بررسی شده است . و فصل سوم به دیدگاه خواجه نصرالدین طوسی اختصاص یافته است و در فصل چهارم آراء سیاسی هر دو متفکر اسلامی خواجه نصیر و ماوردی بررسی شده و سرانجام در فصل پنجم به بررسی یافته های تحقیق پرداخته شده است .
بررسی تطبیقی هستی شناسی و پیامدهای تربیتی آن از دیدگاه خواجه نصیر الدین طوسی و آگوستین
نویسنده:
فاطمه نادی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: مقایسه و مطالعه آراء اندیشمندان از مسلمان و مسیحی یکی از اساسی ترین مباحث راجع به تبادل و تفاهمات دینی است، که در پژوهش حاضر به معرفی و مقایسه دیدگاه دو اندیشمند، آگوستین و خواجه نصیر، در خصوص هستی شناسی و پیامدهای تربیتی آن پرداخته شده است، که با هدف شناسایی هر چه بیشتر افکار آنان و تبیین وجوه تشابه و تفاوت، با ذکر پیامدهای تربیتی منتج از اشتراکات آن دو انجام گرفته است لذا پژوهشگر با روشی توصیفی، تحلیلی به استناد از نوشته ها و آثار آنان به ترتیب به نتایجی از مقایسه آراء رسیده است. در مبحث خداشناسی هر دو بر اساس دیدگاهی مشترک خداشناسی را سرلوحه دیگر معارف دانسته و همچنین معتقد به وجود صفاتی از جمله خالقیت، رحمت و فیض و اراده و اختیار در ذات الهی هستند، البته تفاوت هایی نیز مشاهده گردید. در رابطه با ویژگی های انسان( اراده، تعقل، تمایل جمعی) در مبحث انسان شناسی هر دو معتقد به وجود اختیار در اعمال انسان بودند با این تفاوت که آگوستین اراده انسان را در خیرات کاملاً مقهور اراده الهی می داند، ولی خواجه اراده انسان را در طول اراده الهی منشا اثر می داند. هر دو وجود قوه ناطقهو حس جمعی را در انسان مورد تاکید قرار داده با این تفاوت که آگوستین ایمان را مقدم بر تعقل دانسته و نیزنسبت به تعاملات اجتماعیچندان خوش بین نیست. در راستای رسیدن به دیدگاه تربیتی مشترک، پیامدهایی از مبانی خداشناسی و انسان شناسی در تعیین اهداف، اصول، روش های تربیتی استنباط گردیده است
نیاز به مفهوم عدالت اجتماعی بررسی دیدگاه های مختلف در اندیشه سیاسی شیعی
نویسنده:
حمید حاجی حیدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله در صدد معرفی زمینه نیاز به مفهوم و اصول عدالت اجتماعی و ضرورت بهره گیری از آن در سازماندهی زندگی دسته جمعی از راه بررسی دیدگاه های متفاوتی که در تاریخ اندیشه سیاسی شیعی در این زمینه به طور صریح یا تلویحی ارائه شده، می باشد. از دیدگاه حضرت امام علی7، برای سازماندهی زندگی دسته جمعی انسان، به طور ضروری نیاز به مفهوم و اصول عدالت اجتماعی وجود دارد و آن حضرت، اصول آن را نیز بیان فرموده است. خواجه نصیرالدین طوسی، نظریه شیعی مقتبس از سخنان امام علی7 را مورد شرح و بسط قرار می دهد. فارابی صرفاً توسل به مجموعه احکام شریعت را به عنوان ارزشهای اجتماعی، ضروری معرفی می کند. صدرالمتالهین نیز هر چند دیدگاه خویش در قلمرو حکمت مدنی را فیلسوفانه و با طرح صریح مساله نیاز به مفهوم و اصول عدالت اجتماعی و پاسخگویی مثبت به آن آغاز می کند؛ لکن در ادامه به جای تدوین اصول عدالت اجتماعی، همچون دیدگاه غالب فقیهان، مجموعه احکام شریعت را برای سازماندهی زندگی دسته جمعی مطرح می کند
تبیین سیر تدریجی نظریه های حرکت نفس، از آغاز تا دگرگونی جوهری آن
نویسنده:
ناصر مؤمنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آنجا که نفس آدمی از نظر بسیاری از حکما امری مجرد و بسیط است، مسئلة حرکت آن همواره ذهنها را بخود مشغول کرده است ارسطو این حرکت را به بسیاری از فیلسوفان پیش از خود نسبت داده است که با توجه به رویکرد طبیعت انگارانة آنان، این نسبت میتواند درست باشد. ارسطو که برخلاف افلاطون، مسئلة تجرد نفس در نظر او مبهم و دوپهلوست، هرچند نفس را محرّک دانسته است، اما حرکت بالذات آن را مطلقاً نادرست میداند و دربارة حرکت عرضی آن دیدگاههای نامشخص و ناهمگونی دارد. بنظر میرسد اولین جرقه های نظریة حرکت در جوهر نفس بدست خواجه نصیر طوسی، با استنباط از عبارتی از بوعلی زده شده است که سرانجام بدست توانای ملاصدرا شعله ور میگردد. ملاصدرا خود را در طرح این نظریه مبتکر نمیداند و پیشینة آن را در آیات قرآنی و در بین آراء عرفا و حکما ردیابی میکند. ابتکار او در این امر را باید در مبتنی کردن آن بر مبانی فکری و بویژه مبانی هستیشناختیی مانند اصالت، وحدت و تشکیک وجود و همچنین مبنا قراردادن آن برای طرح نظریه های ابتکاری در زمینة انسان شناسی و معرفت شناسی دانست؛ بگونهیی که میتوان گفت این نظریه مرکز ثقل علم النفس ملاصدراست و با محوریت آن، انسانشناسی، معادشناسی و معرفت شناسی دگرگون شده و با رویکردی متفاوت، مسائل نوینی را تجربه میکند و هنر اندیشه ورزی به بهترین وجه نشان داده میشود.
  • تعداد رکورد ها : 8