جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
واکاوی دیدگاه تناسخ در نظرگاه صدرالمتالهین شیرازی و تاثیر آن در مرگ اندیشی معاصر
نویسنده:
حمید رضانیا شیرازی، محمدحسن مطیعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امید به زندگانى جاودان سبب گردیده است که انسان باورهاى گوناگونى را در باب حیات پس از مرگ پیدا کند که تناسخ یکى از آنهاست، این ایده که دیرینه‏اى طولانى دارد از سوى موافقان و مخالفان آن به بحث گذارده شده است و امروزه به عنوان یکی از پرسش های فراروی بشر خودنمایی میکند. در تعالیم دینی ما، مرگ همزاد و هم نفس آدمی است. هر دمی که فرو می‌بریم گرچه با آن زندگی خود را تأمین می کنیم، در عین حال با آن گامی به سوی مرگ برمی داریم. مرگ و زندگی هر دو آفریدة خداوند هستند و ابزاری برای آزمون کردار آدمی. در اسلام و بویژه در مکتب تشیع اگر چه عقیده تناسخ از ناحیه پیشوایان معصوم ابطال گردیده است، لیکن خردورزان و اندیشوران آن مکتب را از تفکر در آن زمینه باز نداشته است که صدرا به عنوان موسس مکتب حکمت متعالیه از جمله ایشان است که به خوبی این چالش را بررسی و حل نموده است .در این نوشتار، ضمن مرور بر تاریخچه این نگرش بشرى، و بیان تقسیمات مربوط به آن، انظار و آراء آن فیلسوف و حکیم زبردست در این باب نیز به اجمال بررسى گشته است، بیانات وی در این مقوله روشنگرى شگرفى درمتفکران پس از خودش ایجاد نموده است تا آنجاکه صدرالمتألهین را مى‏توان جامع و کامل کننده این ابحاث به شمار آورد.به هر حال، اگرچه بطلان نقلى و عملى تناسخ خدشه‏ناپذیر به نظر مى‏رسد، اما درباره محال بودن عقلى آن و بررسى تأثیرات این نظریه، مجال بحث و تأمل باقى است.
صفحات :
از صفحه 37 تا 71
تباین ماهوی رجعت و تناسخ در قوه و فعل
نویسنده:
اسدالله کرد فیروزجایی، وحید ظفرنما
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در سفر تخیلی که در میان مردمانِ سرزمین‌های خاورِ دور مطرح بوده و مقبول ساکنان مغرب زمین و برخی فِرق منسوب به اسلام واقع شده است، سفر از لحظۀ مرگ شروع شده، از مرحلۀ میانی توهمات می‌گذرد و به بازگشت نهایی به جسم در قالبِ جاودانگی اسطوره‌ای در چهارچوب یک تئوری دربارۀ تولد دوباره می‌انجامد، و روح الزاماً در جهت خاصی سیر می‌کند. به سبب همسان‌انگاریِ چرخۀ زندگیِ تناسخ‌باور و بازگشت روح به این دنیا در جوهر رجعت‌اندیش، برخی تلاش کرده‌اند، با طرح شبهاتی، رجعت را با چالش مواجه کنند، تا آنجا رجعت را همان تناسخ بدانند و شیعیان را که قایل به رجعت‌اند همان تناسخیه بدانند. آنچه این مقاله در پی حلّ آن است این است که تمایز و تباین ماهوی رجعت و تناسخ را با مبانی سیر نفس در قوه و فعل بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که «اگر نفس رجعی با ادلۀ فلسفی و کلامی ثابت شده است، آیا روح تناسخی هم می‌تواند شکل بگیرد؟»
صفحات :
از صفحه 79 تا 102
بررسی انتقادی براهین علیه جاودانگی و بقای نفس
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه دین، مهم ترین مساله در جاودانگی نفس، پژوهش و مطالعه ادله له و علیه جوهریت نفس، بقا و نامیرایی آن است. گروهی از فیلسوفان با اثبات جوهریت نفس، کوشیدند تا ادله و شواهد بقا را صورت بندی کنند. دسته ای دیگر درصدد برآمدند تا با نشان دادن تجرد نفس، فسادپذیری آن را رد نمایند. این نوشتار می کوشد تا ضمن بررسی مقدماتی مفاهیم اساسی، بر نظریه های نقد بقای نفس متمرکز شده و ضمن بررسی ادله مخالفان نامیرایی، آن را به درستی شرح دهد و سپس نقد و رد کند. هیوم، راسل و آنتونی فلو سه فیلسوفی هستند که آراءشان در موضوع خاص «ادله و شواهد علیه بقا نفس» در این نوشتار بررسی شده و نقد و ابطال گردید. هیوم سه دسته استدلال علیه بقای نفس اقامه کرده که هر سه دسته مورد اقبال و توجه فلو واقع شده است. برخی از این استدلال ها صرفا به جرح و نقد اثبات جوهر نفس می پردازند. دسته ای دیگر فسادناپذیری و تجرد نفس را رد می کند و دسته سوم بقا و جاودانگی را مورد ایراد و نقد قرار می دهد. نگارنده نوشتار را براساس گونه شناسی ادله علیه جاودانگی در سه سطح سامان و صورت بندی کرده و با نگاهی انتقادی به آن ها به پژوهش می پردازد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
بررسی تطبیقی تعقل از نظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
ناهید قهرمان دوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده تعقل یا به عبارتی تصور معانی کلی و وصول به مجهولات از معلومات تصوری و تصدیقی از جمله افعالی است که مختص انسان است. این عمل توسط قوه ای به نام عقل انجام میگیرد.قوه ای که مختص انسان است و معانی مجرد را ادراک میکند. از نظر ابن سینا و ملاصدرا فرآیند تعقل برای نفس ناطقه، به دو طریق متفاوت حاصل میشود؛ به گونه ای که ابن سینا ادراک عقلی را قبول صوری که از هر جهت مجرد از ماده است، تعریف میکند. از نظر او مراتب مختلف ادراک از ادراک حسی گرفته تا ادراک عقلی، با میزان و مرتبه ای از تجرید همراه است و در این میان ادراک عقلی یا همان تعقل از بالاترین میزان تجرد برخوردار است. اما از نظر ملاصدرا ادراک معقولات به دنبال تجرید آنها از ماده صورت نمیگیرد، بلکه نفس در مرتبه ادراک صور عقلی به مشاهده معقولات میپردازد و با آنها اتحاد پیدا میکند.از نظر این دو فیلسوف نفس به عنوان فاعل تعقل در این فرآیند از دو جایگاه متفاوت برخوردار است. ابن سینا بر این عقیده است که نفس هم چون آینه ای است که صور معقولات را در خود میپذیرد و آنها را منعکس میکند. به عبارت دیگر از نظر او نفس تنها قابل و پذیرنده معقولات است و به آنها متصف میشود. این در حالی است که ملاصدرا نفس را خلاق و آفریننده میداند و معتقد است صور معقوله از نشئات وجودی نفس ناطقه هستند. عقل فعال رکن مهم دیگر این فرآیند است. ابن سینا و ملاصدرا هر دو بر این عقیده هستند که این عقل به عنوان عاملی خارجی در به فعلیت رساندن نفس بالقوه انسانی نسبت به معقولات مطرح میشود که عقل هیولانی را به فعلیت میرساند و معقولات بالقوه را برای او بالفعل می سازد. نگارنده در این تحقیق بر آن است که چگونگی حصول فرآیند تعقل برای نفس ناطقه را از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا بررسی کرده وهم چنین به بیان جایگاه نفس و عقل فعال به عنوان دو عامل اساسی در فرآیند تعقل بپردازد. واژگان کلیدی: تعقل، اتصاف، اتحاد، نفس، عقل فعال
ابداعات فارابی در مفهوم و کارکرد تخیل
نویسنده:
حسن بلخاری قهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث قوه خیال و نوع کارکرد آن در نفس، از جمله مهم ترین مباحث معرفت شناسی در فلسفه به معنای اعم آن است. در نظام فلسفی یونان، افلاطون برای اولین بار در بحث مراتب معرفت، خیال را در مرتبت آخر و پست تر قرار داد؛ و این خود از جمله ادله طرد و رد شعرا و هنرمندان از اتوپیای او بود. ارسطو در کتاب «درباره نفس» برخورد فلسفی تری با تخیل داشت. او خیال را یکی از قوای نفس شناخته که قادر به حفظ و ضبط صور است. فلسفه اسلامی که در طلیعه خود به بازخوانی متون یونانی در فلسفه پرداخت برخی از بنیادهای افلاطون و ارسطو و نیز مکاتب آنان در حوزه نوافلاطونی و اسکندرانی را به منزله پایه پذیرفت؛ اما نواقص و نواقض آن ها را بر نتافت فلذا دست به تنقیح، تصحیح و تکمیل آرا فلاسفه یونانی زد. در این میان فارابی که او را معلم ثانی می دانند و از بزرگ ترین فلاسفه اسلامی و به تعبیری موسس فلسفه اسلامی است، در باب خیال و تخیل ابداعاتی دارد. این ابداعات که سرآغازی بر عمیق ترین مباحث خیال و تخیل در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی گردید؛ نتایج ادبی درخشانی را در متن این فرهنگ پدید آورد. پرسش های اصلی این مقاله، چیستی و ماهیت این ابداعات و نیز تبیین منابع و بنیان هایی است که این ابتکارات را موجب شده اند لیکن به دلایلی که در متن خواهد آمد، شرح اصلی این معنا، منوط و مشروط به تبیین جایگاه تخیل در فلسفه یونانی و به ویژه آرا ارسطو است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 90
بررسی تطبیقی رابطه نفس و بدن در نظام فلسفی ملاصدرا و برگسون
نویسنده:
علی پیری، فرمان ایسماعیلوف
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
یکی از مهم ترین دغدغه های فیلسوفان و متفکران از دیرباز تاکنون بحث از نفس و چگونگی رابطه آن با بدن بوده است. ملاصدرا و هنری برگسون به عنوان فیلسوفانی از دو سنت متفاوت در تلقی خود از رابطه نفس و بدن، افقی تازه گشوده و راهی نو آغازیده اند، به گونه ای که هر دو فیلسوف نگاهی وحدت انگارانه به رابطه نفس و بدن دارند. همچنین هر دوی ایشان قائل به تمایز واقعی میان نفس و بدن نیستند، چنانکه ملاصدرا نفس را «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» می نامد، و برگسون نیز روح یا نفس را سیر صعودی و ماده و حافظه را سیر نزولی تحول خلاق انسان می داند. در این نوشتار، پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف، سعی شده تا میان این دو دیدگاه، الفتی ایجاد و روزنه ای برای تطبیق و مقارنه گشوده گردد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 118
مفهوم «قلب» در عرفان مسیحیت ارتدکس
نویسنده:
سید نادر محمدزاده
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
در این پژوهش مفهوم قلب، که از موضوعات محوری تعالیم عرفانی مسیحیت ارتدکس است، بررسی می شود. قلب مرکز ساحت وجودی انسان، و ریشه همه استعدادها و توانایی های عملی، عقلی و ارادی است. کل حیات روحانی و حتی مادی بشر بر آن مبتنی و متمرکز است. از سویی، قلب در بدن، مرکز حیات جسمانی و از سوی دیگر، مرکز حیات معنوی است که از آن به راه تعبیر می شود. بنابراین، سیر و سلوک سفری در میان فضای درونی قلب است که در آن خدای تثلیت قرار دارد و مقصود از این سفر، تحقق ملکوت آسمان ها در اعماق قلب و مشاهده خدا و تحقق شباهت الهی (خداگونگی) است.
صفحات :
از صفحه 157 تا 179
چالش های جوهر شناسی ارسطو و آثار آن در تبیین حقیقت نفس
نویسنده:
اسحاق طاهری سرتشنیزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
ارسطو نفس را كمال نخست جسم طبيعی آلی خوانده و در تبيين حقيقت نفس، ساختار مفهـومی ويژه ای را به كار بسته است . اساس اين ساختار بر مفهوم «جوهر» استوار است. اما سـخنان وی در تبيين حقيقت جوهر يكدست و همگون نيست. اين ناهمگونی از اهتمام ارسـطو در جمـع اقـوال فيلسوفان طبيعی قبل از سقراط و نظريه «مثُل» افلاطون نشئت گرفتـه و سـبب ناكارآمـدی مـساعی وی در تبيين حقيقت نفس گشته است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 146
فلسفه، عقل الهام یافته
نویسنده:
عطیه زندیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف نویسنده در مقدمه کتاب فلسفه بر سر تقاطع روشن کردن موضع خود در پاسخ به این پرسش است که آیا خدمات فلسفه به تفکر به پایان رسیده و تنها وظیفه باقی مانده ایضاح مطالب قبل است یا وظایف دیگری هم بر عهده فلسفه است. وی بحث خود را با تعریف فلسفه آغاز می‏کند.مراد او از فلسفه «تفسیر تجربه باستانی» است این تجربه باستانی است چون انسانهای اولیه هم به نحوی به آن اعتقاد داشتند. تجربه باستانی اجزایی دارد که پسوخه و ثومُس نام دارند و اجزای عقل بشر به مفهوم عام هستند. پسوخه، خود واقعی انسان است که دائمی، فناناپذیر، سرچشمه الهام و جنبه منفعل و پذیرای عقل است. ثومُس خود متغیر و فناپذیر است که کارکرد فعال و جنبه استدلالی عقل است. خودی که تجربه می‏کند، می‏خوابد، بدن را تدبیر می‏کند و‏… نسبت میان پسوخه و ثومُس همچون نسبت میان الهام و تفکر استدلالی است. وظیفه فلسفه به کارگیری و تلفیق این دو جزء است، نه صرفاً توجه به یکی از آنها. بنابراین، «فلسفه، عقل الهام یافته» است. وی خاطر نشان می‏کند عامل پیوند فلسفه افلاطون با فلسفه جدید، و آنچه باعث شده فلسفه غرب حاشیه‏ای بر فلسفه افلاطون باشد، همین دو جزء عقل در فلسفه اوست. در فلسفه افلاطون، با استفاده از دیالکتیک، از طریق تفکر استدلالی، رؤیت مثال خیرونیل به فضیلت میسر می‏شود. چنین تحلیلی معرفت را به دو قسم معرفت واضح از جهان ومعرفت مبهم از خیر افلاطونی تقسیم می‏کند. در قرون وسطی، اغلب درصدد بودند به معرفت خیر نایل آیند؛ اما در دوره رنسانس بیشتر به حصول درک واضح از جهان تمایل پیدا کردند. متفکران دوران جدید جنبه استدلالی و ریاضی تفکر افلاطون را مورد توجه قرار دادند و وصول به خیر برای آنان معنای دیگری غیر از فضیلت پیدا کرد. خیر در نظر اینان چیزی جز سلطه و سیطره پیداکردن بر طبیعت نبود. پیشرفتهای علمی قرون اخیر ثمره چنین رویکردی است. در نتیجه توجه به جنبه استدلالی، از اهمیت جنبه شهودی عقل کاسته شد. در حالی که، بنابر عقیده مؤلف، فلسفه بر سر تقاطع عقل استدلالی و شهود قرار دارد و نادیده گرفتن جنبه منفعل و شهودی عقل فاجعه‏ای بشری است.
  • تعداد رکورد ها : 9