ترجمه ماشینی:
مرور کتاب: این تفسیر از هستی از خطوط آشنای تومیستی پیروی می کند، اما تکرار صرف نیست. در چارچوب پیشینه تاریخی و جریان های کثرت گرای اندیشه معاصر م
... مطرح می شود. مؤلف خاطرنشان می کند که فلسفه اصیل باید خلاق باشد، نه، در واقع، آفریده ای از هیچ چیزی جز تکامل خلاقانه ای که ادامه روند رشد و رشد بینش هایی است که نشان دهنده پیشرفت درک انسان است. "تومیسمی که به طور محدود "تومیست" است، نمی تواند امیدوار باشد که یک تومیسم واقعی باشد." (ص 147) این اثر به طرزی طراوت آمیز به روی علایق فیلسوفان نه تنها غرب، بلکه در این عصر جهان گرایی، امیدواریم شرق نیز باز است. مشکل وجود از آنجا ناشی می شود که اگرچه وجود اشیاء به اعتراف معلوم است، اما تفسیر این واقعیت به هیچ وجه به راحتی قابل دستیابی یا توافق نیست. آیا وجود اشیا یک رویداد تاریخی صرف است که میتوان آن را از نظر فلسفی بیاهمیت رد کرد، یا حامل گستردهترین و مهمترین پیامدهای فلسفی است؟ به ما گفته می شود که پاسخ بستگی به این دارد که هستی چگونه درک و تصور شود. درک اولیه ما از وجود اشیا در هیچ مفهومی حاصل نمی شود، زیرا مفاهیم محتوای وجودی ندارند. از نظر مفهومی، صد دلار یکسان است، خواه دلار وجود داشته باشد یا نباشد. با عقل می توان شیء و وجود را جدا از هم در نظر گرفت و خود مفاهیم حتی در ترکیب، مانند کوهی از طلا واقعی، بیانگر وجود چیزی نیست. ما وجود چیزها را به گونه ای درک می کنیم که بدانیم چیزی وجود دارد، نه صرفاً تصور، بلکه در عمل قضاوت کردن. مفهوم سازی و قضاوت همیشه با یکدیگر همراه هستند، اما آنها دو نوع فعالیت فکری متفاوت هستند که هر کدام موضوع خاص خود را دارند. قضاوت یک فعالیت پویا و ترکیبی است و مشروط به زمان است. وجود به مثابه موضوع حکم نیز یک فعلیت ترکیبی، پویا و شرطی زمانی است. وجود دو راه یا مرتبه است، حقیقی و معرفتی، و اینها با احکام مختلف شناخته می شوند. هستی که ابتدا با قضاوت شناخته می شود، تحلیل و تفسیر می شود تا نکات برجسته متافیزیک واقع گرایانه را به گونه ای بیان کند که در بیشتر موارد، واضح و قانع کننده باشد. این اثری است که شایستگی مطالعه دقیق را دارد و به خوبی جبران خواهد کرد. به طرق شگفت انگیزی این جایگاه اصلی را آشکار می کند که شناخت ما از هستی از طریق قضاوت به دست می آید، نه از طریق دلهره صرف. تحليل هستي كه ابتدا از طريق حكم دريافت ميشود، به دنبال منشأ هستي در يك علت كارآمد است كه خود وجود موجود است و از اين اصل، پيامدهاي تركيبي با اهميت حياتي در مورد افاضه وجود به مخلوقات، به ويژه در رابطه با آزادی انسان و روح انسان 152 بررسی کتاب، با این حال، برخی از رزروها باید انجام شوند. نویسنده در وهله اول واقع گرایی را که فرض می کند تحلیل نمی کند یا توجیه انتقادی می کند. او نظم لازم را در مفاهیم و قضاوت های بدوی ما نشان نمی دهد که از طریق آن بدانیم چیزی با وجود واقعی یا طبیعی خود متمایز از دانش ما از آن وجود دارد. این تحلیل را سنت توماس هم در Summa Theologiae (I, q. 11, a. 2 ad 4) و هم در جاهای دیگر انجام داد و در واقع یکی از دستاوردهای بزرگ او بود. علاوه بر این، میتوان به شیوهای که نویسنده در مقابل ابژههای مفهومسازی و قضاوت قرار میدهد و نحوه ارتباط او با این اعمال مختلف اعتراض کرد. عقل می تواند یک چیز و وجود آن را جداگانه تصور کند، اما به نظر می رسد این روش معمول تصور نیست. معمولاً ما باید بدانیم که چیزی وجود دارد قبل از اینکه بتوانیم بدانیم چیست، و برخی از دلهرههای بدوی باید مقدم بر قضاوت باشند که با ترکیب یا تقسیم مفاهیم در پرتو اشیاء شناخته شده انجام میشود. به نظر می رسد که ادراک باید به نحوی به وجود برسد، حتی اگر به طور مشخص یا صریح نباشد، و هنگامی که صریحاً از طریق قضاوت شناخته شد، می توان این علم را در مفهوم شیء در ...
بیشتر