ابزار شناخت و معرفت شامل چهار طریق حس، عقل، نقل و کشف میباشد، که از میان آنها حس به حقایق اشیاء راه ندارد، و نمیتواند طریقی برای معرفت فلسفی باشد. سایر ابزا
... ارها نیز هرکدام بهتنهایی ناقص هستند؛ زیرا عقل محدود است، و نقل نیازمند تفسیر بوده، و شهود نیاز به بیان دارد. بهعلاوه، در صورت تعارض ظاهری، شهود بر عقل و نقل مقدم میگردد. با توجه به این ویژگیها، روش فلسفه ملاصدرا، جمع میان عقل و نقل و شهود است. ملاصدرا کوشیده است تا با استفاده از این ابزارها طرح مسأله نماید، از آنها در گردآوری مقدمات بهره بگیرد، و نتایج حاصل را نیز بر اساس آنها ارزیابی کند. البته چینش مقدمات و نتیجهگیری تنها بهعهده عقل میباشد. این روش را میتوان یک روش ا بداعی در فلسفه دانست که توسط ملاصدرا به کمال رسیده است. توجه به جنبههای سلبی و ایجابی عقل، نقل و شهود را میتوان جزء مبادی اختصاصی حکمت متعالیه دانست. همچنین توجه به تزکیه و تهذیب نفس، و توجه به شهود حقایق و وصول به آنها را میتوان جزء مبادی مشترک حکمت متعالیه و حکمت اشراق و عرفان نظری دانست. ملاصدرا انواع معرفت را شامل معرفت حسی، خیالی، عقلی و کشفی میداند، که از طریق حس، خیال، عقل، قلب، روح، سرّ، خفی و اخفی میتواند حاصل شود. همچنین او صدق را بهمعنای مطابقت با واقع میداند، که در این صورت خطا و کذب در کشف و شهود و علم حضوری معنا ندارد؛ و خطای احتمالی کشف و شهود مربوط به فاعل، و در مقام کشف یا در مقام بیان میباشد. اشکالاتی که به روش ملاصدرا در جمع عقل و نقل و کشف مطرح شده، یا معلول آن است که این سه مقوله در عرض یکدیگر دانسته شده، و یا بهخاطر آن است که جمع را بهمعنای انطباق گرفتهاند؛ در حالی که جمع اعم از انطباق است.
بیشتر