جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
درسگفتار هایدگر و فلسفه یونانی
مدرس:
مجید کمالی
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
Rewriting Heidegger
عنوان :
نویسنده:
Thomas Sheehan
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 36 تا 59
مفهوم‌شناسیِ «نظام»؛ تفسیر هایدگر از دیدگاه شلینگ
نویسنده:
الهام کریمی دورکی ، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر تفکر هایدگر دربارۀ مفهوم «نظام» در رسالۀ شلینگ با عنوان پژوهش‌های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان (1809) را در نظر می‌آورد. رجوع متأملانۀ هایدگر به رسالۀ شلینگ، در قالب دو درسگفتار و تفسیر چندین‌بارۀ او در سال‌های 1936 و 1941، پژوهش در اصل شکل‌گیریِ نظام و پرسش از امکان نظامِ آزادی به‌مثابۀ پرسش در باب ذات هستی است. در تفسیر او، ضرورت استقرارِ آزادی در نظام، در چارچوب این اصل اساسیِ اندیشۀ ایدئالیسم مطرح می‌شود که لازمۀ برپاییِ یک نظام، جستجوی اصلِ شکل‌دهندۀ هستی و پژوهش در چگونگی امکانِ وجود یک اتصال در بنیاد هستی است. به این ترتیب، هدف این مقاله ایضاح و پرتوافکنی بر تفسیر هستی‌شناسانۀ هایدگر است. پرسش‌های راهنمای مقالۀ حاضر این است که چرا نظام در ایدئالیسم آلمانی به محور اصلیِ مجادله و ضروری‌ترین مطالبه بدل می‌شود؟ و مطابق تفسیر هایدگر، شلینگ تا‌ چه‌اندازه در بنیان‌گذاریِ نظام سازگار با آزادی موفق بوده است؟
صفحات :
از صفحه 656 تا 671
پراکسیس و بازتاب خودِ نابازنمودی در هستی‌شناسی بنیادین هیدگر
نویسنده:
مهرداد احمدی ، محمدرضا اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو عمل را وقتی به راستی عمل می‌دانست که برای خود عمل و نه غایتی مترتب بر آن انجام بگیرد. از این‌رو او میان عمل (پراکسیس) و تولید از این نظر که یکی خود، غایت خویش است و دیگری نه و با نظر محض هم از این جهت که عمل خودآیین نیست، فرقی قائل می‌شود. هیدگر معتقد است که گرچه تمایز ایجاد شده از سوی ارسطو مفید است ولی کافی نیست؛ چون ممکن است بواسطه عدم تعینِ جایگاه خود در برابر موجودات و مشخصاً در میدان عمل، پدیدار این خود همراه با میدان انضمامی عمل، از رهگذرِ مفاهیمی چون خودآگاهیِ بازنمودی، به ذیل نظر فروغلتد و این وضعیتی است که از دیدگاه هیدگر می‌تواند پدیدار اصیل عمل و میدان آن را بپوشاند. ما در این مقاله کوشیده‌ایم نشان دهیم که چگونه می‌توان با تبیین پدیدار نابازنمودیِ خود و از رهگذر طرحِ مفهومِ بازتاب، مانع از درکِ پیشینیِ عمل و میدان‌های آن، از رهگذر بازنمایی‌هایِ صوری-منطقی شده و به جای آن فهمی پدیدارشناسانه از پراکسیس را به دست داد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
بررسی تطبیقی ازخودبیگانگی از نظرگاه علامه محمدتقی جعفری و مارتین هایدگر
نویسنده:
جلیل جلیلی ، سعید نیازی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه به مسأله مرگِ اصالت و ازخودبیگانگی انسان، یکی از مهم‌ترین مسائلی است که انسان معاصر با آن درگیر است. غفلت از آن باعث‌‌‌ می‌شود که به تعبیر هایدگر، کویر هر روز گسترده‌‌‌‌‌تر گشته و شکاف بین خودبودگی و ازخودبیگانگی غیر قابل کنترل شود. در راستای فهم و مواجهه منطقی با این مسأله، تحقیق حاضر به صورت تطبیقی به چیستی و چرایی از خودبیگانگی از نظرگاه دو متفکر برجسته جهان اسلام و غرب علامه محمدتقی جعفری و مارتین هایدگر پرداخته است. بررسی‌‌ها نشان ‌‌‌می‌دهد که علامه جعفری ازخودبیگانگی را به دو قسم مثبت و منفی تقسیم‌‌‌ می‌کنند و ازخودبیگانگی مثبت را به معنای قرار گرفتن «خود» در مسیر تحولات منطقی خویش‌‌‌ و ازخودبیگانگی منفی را به معنای توجه انحصاری به بعد حیوانی و غفلت از مبدا و معاد‌‌‌ می‌دانند و از نظرگاه هایدگر، از دست دادن درک خود از وجود و معنایِ جهانِ خود، واقع شدن تحت سیطره طرح‌های پیشینی، تبدیل شدن به وجودِ دم دستی، عدم تلاش و جستجو برای پی بردن به معنای وجود و نیز تبدیل شدن به موجودی ایستا و منفعل انسان را از مدارِ خودبودگیِ اصیل و حقیقی خارج و وارد فضایی‌‌‌ می‌کند که «ازخودبیگانگی» نام دارد.
صفحات :
از صفحه 841 تا 856
شناخت انسان (2): نیچه، هایدگر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Walter Kaufmann
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
İdea Yayınevi,
ردپای برگسون در تفسیر هایدگر از زمان
نویسنده:
حسین ملکوتی ، بیژن عبدالکریمی ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ابتدای کتاب وجود زمان نام برگسون در کنار نام ارسطو آمده است، جایی که هایدگر سعی دارد مفهوم حیث زمانی را از زمان سنتی مورد استفاده در فلسفه تمایز دهد. حال سؤال اینجاست که پس از اشارۀ هایدگر به نام ارسطو، چرا نام برگسون به میان می‌آید؟ اگر منظور آخرین فیلسوف است چرا هوسرل را نام نمی‌برد که استاد خود هایدگر بود و سخنرانی‌اش با عنوان زمان-آگاهی قرار بود تحت نظارت هایدگر به چاپ برسد؟ چرا نامی از هگل به میان نمی‌آید که تفسیرش از زمان در فصل ماقبل آخر وجود و زمان، موضوع بحث هایدگر قرار می‌گیرد؟ چرا نامی از دیلتای نیست که موضوعات تفکرش در زمینۀ زمان قبل از نوشتن کتاب وجود و زمان موردتوجه هایدگر بود؟ البته هایدگر در انتهای بخش دوم وجود و زمان و در قالب یک پانوشت بار دیگر به نام برگسون اشاره و ادعا می‌کند که تنها قصدش، تمایز قائل شدن میان نظر خودش در باب «زمان» با برگسون است، هرچند اخیراً توسط علاقۀ روزافزون به مکتب برگسونی و تأثیر او بر فلسفۀ قرن بیستم به دلیل تأثیر او بر ژیل دلوز تحقیقات پژوهشگران نشان از وامداری هایدگر از فلسفۀ برگسون دارد. دامنۀ این تحقیقات گرچه به مسئلۀ تأثیر برگسون بر پدیدارشناسی و هایدگر هم کشیده شده اما برخی پرسش‌ها هنوز بی‌پاسخ هستند که این مقاله سعی در پاسخ به آنها را دارد
صفحات :
از صفحه 221 تا 236
بررسی مفهوم مکان در مدارس با تکیه بر دیدگاه هایدگر در باب مکان
نویسنده:
علی هادوی ، شهلا اسلامی ، شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مدرسه به­عنوان نهادی که شکل گیری­اش با هدف یاد دادن مسائلی که انسان­ها در طول زندگی با آن مواجه می­شوند، انجام شده­است، شایسته توجهی مضاعف است. چرا که مسیر در-جهان-بودن افراد بسیاری را نقش می­زند و در ایفای وظایف آن­ها نسبت به خود و جامعه­شان نقش کم رقیبی دارد. علی رغم این، به نظر می­رسد ظرایف بنیادین و تاثیرگذاری در خصوص مدرسه ناچیز و کم اهمیت تلقی شده و پرداختن به آن­ها پس از گذشت سالیان نسبتا بلند از شکل­گیری مدارس نوین، اتفاق نیفتاده است. این­که مفاهیم فلسفی مهمی مانند مکان، زمان، یادگیری و ماهیت اجتماعی در خصوص مدارس تعریف و تبیین نشده­اند، از نظر نگارنده موجب رخدادی است که زیستن شورانگیز را از شاگردان می­گیرد. مدرسه نمی­بایست مکانی خشک و متصلب به حساب آید که مجال هیچ عرض اندامی به شاگردان ندهد، بلکه باید کوشید تا مفهوم مکان در مدارس را به نحوی تبیین نمود که شاگردان و نسبت آن­ها با شهر و جامعه و به‌طور کلی با زمانه­شان را در نظر داشته باشد. لذا باید کوشید تا به جای پرسش­های متداول، این بار از این­جا آغاز کنیم که مدرسه کجاست؟
صفحات :
از صفحه 547 تا 572
مقایسۀ وجهه‌نظرهای هیدگر متقدم و متأخر درباب ایده‌های افلاطون
نویسنده:
کاظم هانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آموزۀ ایده‌های افلاطون را می‌توان مهم‌ترین آموزۀ او دانست. در طول تاریخ فلسفه، هرکدام از فیلسوفان باتوجه‌به مسئله‌ای که با آن روبه‌رو بوده‌اند، به این آموزه رجوع کرده‌اند. یکی از مسائلی که فیلسوفان غربی در عالم معاصر با آن مواجهه داشته‌اند، نیست‌انگاری و بی‌معنایی تمدن غربی است. مارتین هیدگر ریشۀ این بی‌معنایی را فراموشی وجود و فراموشی حقیقت در معنای ناپوشیدگی (اَلثئیا) و نامستوری می‌داند. در نظر او، آموزۀ ایده‌های افلاطون عامل این فراموشی است؛ زیرا افلاطون بنیادِ موجودات را ایده‌ها قرار داد و این معنایی جز فراموشی وجود ندارد. هیدگر با استفاده از پدیدارشناسی به تمثیل غار افلاطون رجوع می‌کند تا چگونگی این فراموشی را وضوح ‌ببخشد. تفسیر هیدگر از ایده‌ها به‌مرور تغییر می‌کند؛ زیرا هیدگر در تفکر متأخرش از پدیدارشناسی دازاین گذر می‌کند و به گشودگی وجود توجه می‌کند. هیدگر متأخر ایده و آیدوس را براساس گشودگی توضیح می‌دهد و حضورِ امر حاضر را وابسته به این گشودگی می‌داند. در این نوشتار، سعی می‌شود نسبت میان وجهه‌نظرهای هیدگر متقدم و متأخر راجع به ایده‌های افلاطون بررسی شود.
صفحات :
از صفحه 143 تا 159
نقش برگسون در جنبش پدیدارشناسی براساس تفسیر هایدگر
نویسنده:
حسین ملکوتی ، بیژن عبدالکریمی ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی یکی از مهم‌ترین جریان‌های فلسفۀ معاصر است که اگرچه هوسرل بنیان‌گذار آن محسوب می‌شود، ریشه‌های شکل‌گیری‌ آن در آثار فلاسفه‌ای همچون دکارت، کانت و برگسون یافت می‌شود. هایدگر پدیدارشناسی را از استاد خود آموخت و آن را به‌عنوان روشی برای فهم وجود به کار برد. پدیدارشناسی در هایدگر از شکل سادۀ هوسرلی به‌روشی کارآمد برای فهم حقیقت تبدیل می‌شود که بخشی از این تحول مدیون اثری است که برگسون بر تفکر هایدگر دارد. ازنظر هایدگر، برگسون با طرح اهمیت آگاهی در فهم حیات آن‌گونه که هست، در شکل‌گیری پدیدارشناسی هوسرل نقش دارد. ماکس شلر در ترجمۀ آثار برگسون به‌زبان آلمانی و توجه به فلسفۀ او نقش مهمی دارد. تلاش شلر در پرداخت به فلسفۀ برگسون، به اثر هوسرل تحقیق در زمان آگاهی درونی کشیده می‌شود که بخش‌هایی از آن در آثار بعدی‌اش منتشر می‌شود. علاوه بر این، برگسون ازطریق تفاوت قائل‌شدن میان زمان معمولی با زمان واقعی یا «دیرند» و نقش دیرند در فهم حیات، راه جدیدی را برای فهم واقعیت به فلاسفه معرفی می‌کند. برای هایدگر، پدیدارشناسی بدون فهم مسئلۀ زمان و محورقراردادن دازاین به‌عنوان موجودی زمان‌مند امکان‌پذیر نیست. پدیدارشناسی یکی از پیچیده‌ترین مباحث فلسفۀ قرن بیستم است و ساده‌ترین روش برای فهم آن توجه به ریشه‌های شکل‌گیری آن است. باتوجه‌به اینکه درزمینۀ تأثیر فلسفۀ برگسون بر جنبش پدیدارشناسی تحقیقات کافی صورت نگرفته است، در این مقاله سعی شده تا حد امکان بخشی از این نیاز پوشش داده شود.
صفحات :
از صفحه 83 تا 97