ابوالبراکات بغدادی (560 - 470 هق) یکی از منتقدین فلسفه ابن سینا محسوب می شود. او که در فلسفه و طب، سرآمد دوران است. دارای تلیفات متعددی است که مهمترین آنها کتا
... اب ((المعتبر)) است. از نظر ابوالبرکات، هیولای اولی همان معنای جسمیت است و وجود مستقل ندارد. او مکان و خلا را جسمی می داند که دارای ابعاد سه گانه (طول، عرض، عمق) اند. او زمان را امری ما بعدالطبیعی دانسته و آن را به مقدار وجود تعریف می کند که توسط معرفت اولی قابل درک است و جوهریت مستقل زمان را دلیل قدمت و عدم تناهی آن می داند. او علت را از مصادیق فاعل دانسته و در بحث حدوث و قدم عالم، شیوه متکلمان را پیموده است. علم از نظر ابوالبرکات، از مقوله اضافه است، نه صورت منطبع در ذهن.ابوالبرکات، تعریف ارسطوئی و سینوی ((نفس)) را نمی پذیرد. او نفس را قوه ای حال در بدن می داند که بوسیله آن، افعال خود را با شعور و معرفت انجام می دهد. از نظر او وجود نفس، وجودی بدیهی است که توسط ((معرفت اولیه)) یا ((معرفت بدون تمییز)) درک می شود. ابوالبرکات، نورالانوار را به خداوند اطلاق نموده است و وحدانیت و بساط خداوند را مرهون واجب الوجود بودن او می داند. از نظر او، تمام موجوادت - اعم از جزییات یا کلیات - مشمول علم باری تعالی می باشند. بنابر اعتقاد ابوالبرکات، خداوند صاحب اراده ای متجدد است که متعلق این ارادهها، جزییات متغیره اند و اراده دائم خداوند نیز موجب استمرار افعال می گردد.ابوالبرکات، وجود عقل فعال مدبر نفوس را نمی پذیرد و تعداد عقول را به اندازه تعداد موجودات ذکر می کند. او همچنین نظریه صدور از دیدگاه مشائیان بر مبنای قاعده الواحد را مردود می داند و به ارائه نظریه جدیدی در این خصوص می پردازد.
بیشتر