جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
تحلیل و بازخوانی برخی از غزل‌های شمس براساس مکتب روانکاوی کارل گوستاو یونگ
نویسنده:
مریم اسمعلی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروز بررسي‌ متون ادبي براساس نقد روانشناسانه يكي از رايج‌ترين انواع نقدهاست. در اين ميان يكي از مكتب‌هاي مورد توجه منتقدان ادبي، مكتب ‌روانشناسي ‌تحليلي كارل‌گوستاو يونگ است. از رهگذر رشد اين مكتب و توجه وافر يونگ به اسطوره‌ها و كهن‌الگوها، نقد ديگري به نام نقد كهن‌الگويي يا نقد اسطوره‌اي در ميان منتقدان رواج يافته است. آن‌چه در اين رساله مورد توجه است، بازخواني برخي از غزل‌هاي شمس مبني بر آرا يونگ و مبتني بر نقد روانشناسانه و اسطوره‌گراست.به نظر ما شباهت ديدگاه‌هاي يونگ با مولانا در غزليات شمس به سه بخش تقسيم مي‌شود. بخش نخست شامل كهن‌الگوها مي‌شود. يونگ بود كه به وجود ضمير مشتركي در همه‌ي آدميان اصرار ورزيد و محتويات اين ضمير را Archetype يا كهن‌الگو ناميد. از نگاه يونگ كهن‌الگوها گوناگون‌اند؛ اما مهم‌ترين آن‌ها عبارت‌اند از: نقاب، سايه، آنيما، آنيموس، پيرخردمند و خود. از آن‌جا كه زبان مولانا در غز‌ل‌ها، به‌ گفته‌ي مناقب‌نويسان و شواهد حاضر در متن، زباني نينديشيده و بيش‌تر شبيه به اعتراف‌هاي شيدايي بر تخت روانكاو است، بارزترين نمود اين كهن‌الگوها را مي‌توان در غزل‌هاي شمس يافت. مولانا در نمود بخشيدن اين كهن‌الگوها از رمز استفاده مي‌كند. اين بخش نگاه ما مبتني بر نقد اسطوره‌اي است. بخش ديگر به شيوه‌ي آفرينش هنري باز مي‌گردد. يونگ شيوه‌ي آفرينش هنري را به دو بخش روانشناسانه و ديده‌وارانه تقسيم مي‌كند. شيوه‌ي روانشناختي، شيوه‌اي است كه از خودآگاهي سرچشمه گرفته است و در برگيرنده‌ي تجربيّات عادي و جاري زندگي‌ و منطقي‌تر است. اما شيوه‌ي آفرينش ديده‌ورانه برخاسته از ناخودآگاه و در وراي عقل و انديشه و برتر از درك آدمي است. شيوه‌ي ديده‌ورانه دقيقاً همان شيوه‌اي است كه بر مولانا در سرودن غزل‌ها عارض شده است. در اين بخش نگاه ما هم مبتني بر نقد اسطوره‌اي است، هم نقد روانشناسي.بخش سوم شامل بررسي ديدگاه يونگ در مورد دين و خداست. يونگ، خدا را يك كهن‌الگو مي‌داند. او مفهوم خدا را در دو سطح شكل كهن‌الگويي و محتواي كهن‌الگويي مطالعه مي‌كند. خدا در دو سطح مورد نظر نيز در انديشه‌ي مولانا و غزل‌هاي شمس نمود يافته است. البته لازم به ذكر است در اين مورد ميان آرا علمي يونگ و باورهاي ديني مولانا، تفاوت‌هايي به چشم مي‌خورد. در اين بخش نيز، نقد اسطوره‌اي به همراه نقد روانشناسي مورد توجه است.
بررسی و تحلیل دیدگاه شمس تبریزی درباره عارفان
نویسنده:
فاطمه محمدی عسکرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهکتابِ «مقالات شمس تبریزی» مجموعه سخنانِ شمس تبریزی است که توسط مولوی و مریدان او یادداشت شده و به همان صورتِ منقّح نشده به دست ما رسیده است. این کتاب، مجموعه‌ای از دیدگاههای بسیار ارزشمند شمس تبریزی در مسائل عرفانی، فلسفی، کلامی و ... است که به علّت پراکندگی مطالب و مشکلات آن، کمتر مورد توجّه محققان عرفان اسلامی قرار گرفته است. یکی از مواردی که در مقالاتِ شمس جالب توجّه به نظر می‌رسد، دیدگاههای شمس دربار? عارفان معاصر و متقدّم خویش است که موضوع این پایان نامه را تشکیل می دهد.دیدگاههای شمس دربار? عارفان و اظهار نظرهای او، همه جانبه و بی غرض است، به طوری که هم جنبه‌های مثبت و ستایش برانگیز آنان را بیان می‌کند و هم جنبه‌های منفی و قابل نکوهش ایشان را مورد انتقاد قرار می‌دهد. شمس تبریزی برای بررسی و تحلیل شخصیّت عارفان، هم از علم لدنّی و الهی خویش بهره می‌برد و هم از علوم روزگار خود که از آنها به حد کفایت اطلاع و آگاهی دارد. با مطالعه مقالاتِ شمس تبحّر او در علوم قرآن و حدیث، تسلّط بر زبان عربی، آشنایی با ادب فارسی و عربی و علومی چون فقه، فلسفه و کلام اسلامی مشخص و آشکار می‌گردد. با این پیش زمینه از علم و معرفت است که وی به بررسی شخصیّت عارفان دیگر می‌پردازد و هم از این رو دیدگاههای او در این زمینه اهمیّت و ارج بسیار می‌یابد.دیدگاههای شمس دربار? عارفان به چهار دسته قابل تقسیم است: دسته اوّل شامل کسانی است که فقط از آنها نام برده و قضاوتی دربار? آنها ندارد مانند رابعه و ابونجیب سهروردی. دسته دوم کسانی هستند که تنها مورد ستایش شمس بوده‌اند، مانند ابراهیم ادهم، ابوبکر سلّه باف و سیّدبرهان‌الدین محقّق ترمذی. دسته سوم کسانی هستند که تنها مورد انتقاد شمس قرار گرفته اند، مانند قشیری، حلّاج و عین القضات و سرانجام دسته چهارم شامل عارفانی است که شمس هم جنبه های قابل ستایش آنها را بیان نموده، هم جنبه‌های نکوهش برانگیز ایشان را مورد نقد قرار داده است. بیشترین عارفان در این دسته قرار می گیرند و شامل بایزید، جنید، شبلی، سنایی، شیخ اشراق، بهاءولد، اوحدالدین کرمانی و ابن عربی هستند.قسمت پایانی کار مربوط به بررسی دیدگاههای شمس دربار? مولانا است، که آن را به سه قسمت خامی، پختگی و سوختگی مولانا تقسیم نموده و نشان داده‌ایم که مولانا از زمان آشنایی با شمس در یک سیر تکاملی قرار گرفت، به طوری که از یک مرید مبتدی برای شمس، به یکی از اولیای الهی تبدیل گشت.
  • تعداد رکورد ها : 2