جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مفهوم‌شناسی زیارت در ادبیات عرفانی [همایش بین‌المللی الهیات زیارت]
سخنران:
قربان ولیئی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
چکیده :
دکتر ولیئی مطالب خود را این چنین آغاز کردند: بحث ما حول جایگاه زیارت در ادبیات عرفانی خواهد بود. برای ورود به بحث می باید شناخت اجمالی نسبت به عرفان، ادبیات عرفانی و مقوله زیارت پیدا کنیم. تعاریف متعددی از عرفان ارائه شده است که هیچ یک از این تعاریف جامع نبوده و بیشتر بر حسب ذوق و طبع محققین ارائه شده است. در واقع می‌توان گفت عرفان بینش واقعیت وحدانی هستی است که در ابتدا به نحو مجمل و بسیط وجود دارد و طی فرآیندی انفسی به‌نام سیروسلوک بسط و تفصیل پیدا می‌کند. منظور از واقعیت وحدانی هستی، وجود حضرت حق است که فی الجمله برای همه آدمیان وجود دارد. چنین تعریف از عرفان هم در فرهنگ فارسی موجود است و هم در آثار عرفان‌پژوهان غربی مانند ویلیام جمیز، رودلف اتو، والتر ترنس استیس، واین پرودفوت و... از آن دفاع شده است. عرفان تجربه دیدن وحدانیت هستی است که در آثار غربی به این تجربه، تجربه عرفانی - Mystical experiences – گفته می‌شود. دو نوع تجربه عرفانی توسط عرفا و عرفان‌پژوهان معرفی شده است که به عنوان تجربه عرفانی آفاقی و تجربه عرفانی انفسی از آن یاد می‌شود. نتیجه تجربه عرفانی آفاقی برای عارف این است که هرچه که در جهان می‌بیند حضرت حق است که نمونه‌های متعددی در ادبیات فارسی دارد. در تجربه عرفانی انفسی، عارف یا تجربه‌گر، نگاه بیرونی ندارد بلکه نگاهی به دورن خود دارد و شهود در خود دارد و هرگاه به خود می‌نگرد حضرت حق را درمی‌یابد که نمونه‌های این نوع تجربه در ادبیات عرفانی ما فروانی کمتری دارد. دکتر ولیئی در ادامه نشست افزودند که تجربه عرفانی دارای ویژگی‌های متعددی است. معرفت بخشی یکی از ممیزه‌های تجارب عرفانی است که منجر به شناخت و معرفت نسبت به هستی می‌گردد. ویژگی دیگر تجارب عرفانی، گذرا بودن است. همچنین تجارب عرفانی عمدتا بیان ناپذیر هستند و از نظر ویلیام جیمز اگر تجربه‌ای قابل بیان بود اصلا نمی‌توان بر آن نام تجربه عرفانی نهاد. انفعالی بودن از دیگر ممیزه‌های تجربه عرفانی است به بیان بهتر برای کسب تجارب عرفانی، دستورالعمل‌های مشخص و برنامه مدون و دقیقی مورد نیاز نیست. در مورد خصیصه انفعالی بودن تجارب عرفانی باید توجه کرد که می‌توان زمینه‌های تجربه عرفانی را فراهم نمود، اما لحظه‌ی وقوع تجربه عرفانی از منظر عارفان عنایت است و نوری است که خداوند در دل هرکس که بخواهد قرار می‌دهد. در ادبیات عرفانی از این مسئله به عنوان جذوه یا عنایت بی‌علت یاد می‌شود. مجموعه اعمال جوارحی و جوانحی اعمال سلوکی را تشکیل می‌دهند. صرف تقید به این اعمال موجب وصال و تجربه عرفانی نخواهد بود اما همه واصلان و عارفان از زمره کسانی بودند که این اعمال و مقدمات را طی کرده‌اند. در ادبیات عرفانی ما این اعمال مشخص است و در بسیاری از ابیات به آن‌ها اشاره شده است به عنوان نمونه شاه قاسم انوار برای کسب تجربه عرفانی در بیتی پنج ریاضت عمده و اصلی را ذکر می‌کند: صمت و جوع و سَهَر و ازلت و ذکری به دوام / ناتمامان جهان را کند این پنج تمام البته وجود پیر – شیخ، استاد – از مقدمات مهم در کسب تجارب عرفانی است. در واقع می‌توان گفت عنصر وجود پیر و استاد مهم‌ترین مقدمه در حصول به تجارب عرفانی است. کلمه زیارت در عرفان در همین مرحله ظهور پیدا می‌کند. ریشه معنایی و وجه تسمیه زیارت در ادبیات عرب در جایی است که شخص با روی آوردن توام با محبت و توجه باطنی به چیزی از امور دیگر رویگردان می‌شود که در ادبیات فارسی زیارت به معنی نوع خاصی از دیدار ترجمه شده است. از نظر عرفا مصداق کامل زیارت، زیارت شخص کامل است که در مجموعه آموزه‌های عرفانی ما مهم‌ترین رکن سلوک دیدار اهل معنا و کاملان حی و زنده است. بالاترین مرحله زیارت، زیارت خداوند است. در جهان هستی خداوند از طریق صورت‌ها قابل رؤیت است. این صورت‌ها دارای مراتبی است، ازاین‌رو عرفا به زیارت شخص کامل که آیینه‌ خدانماست و همچنین زیارت مشاهد و مزار انبیاء و اولیاء می‌روند. سازوکار تعالی افراد در زیارت نکته‌ای است که باید به آن توجه شود. زیارت در شرایع به معنی جابه‌جایی فیزیکی است که یک فرآیند آفاقی است. در مشی عرفانی علاوه بر این جابه‌جایی فیزیکی، سیر باطنی نیز وجود دارد و عارف باید در این مسیر به این فهم برسد که (( آنچه که هست در نهاد خود توست)). ازاین‌رو کارکرد اصلی زیارت انسان‌های کامل در معرفت نفس است. از منظر عرفا نهایت سلوک، دیدن فرا من – دیدار با خود – است. غرض از زیارت انسان برین، دیدار با خویشتن است که در دفتر پنجم مثنوی به این مسئله اشاره شده است. از منظر عرفا، در مواجه با انسان‌های کامل چه آنان که دارای وصف حیات‌اند و چه آنانی که دارای وصف ممات‌اند، انسان به معرفت خویشتن می‌رسد. زیرا آن انسان‌های کامل نفسی ندارند و مانند آیینه‌ای هستند که نفس افراد را به آنها نشان می‌دهند. زیارت نیز در نظر عرفا در جهت تحصیل همین معنا است. دکتر ولیئی در انتهای نشست عنوان کردند که سازوکار تعالی در زیارت، خودشناسی است. خودشناسی شرط اصلی حرکت است. زیارت، هیجان لازم برای سلوک به انسان می‌بخشد که به تعبیر مولوی (( دیدن ایشان شما را کیمیاست )). در واقع سالک با زیارت مشاهد مشرفه و کاملان، نیروی لازم – همت – جهت پیمایش طریق معرفت را کسب می‌کند. مراقبه از مهم‌ترین ارکان سلوکی است که به معنی پاسداشت باطن و ظاهر می‌باشد. مقوله زیارت با مراقبه ارتباط وسیعی دارد، به طوری که می‌توان گفت یکی از راه‌های تقویت مراقبه زیارت است، زیرا وقتی فرد در شعاع وجودی این بزرگان قرار می‌گیرد نفی خواطری از او شکل می‌گیرد و فراغ خیال و آسایشی برای او حاصل می‌شود که هسته اولیه مراقبه را شکل می‌دهد. پایان نشست به پرسش و پاسخ گذشت و مهم‌ترین نکاتی که در بخش پرسش و پاسخ به آن اشاره شد ازاین قراراند : در ادبیات عرفانی ما و آثار عرفانی مکررا اشاره شده است که غایت زیارت، حتی حج، زیارت انسان کامل است. زیارت یک عمل سلوکی جامع است. دین دارای سه ساحت باورها و اندیشه‌ها، کنش‌ها و کردارها، عواطف و احساسات می‌باشد که مقوله زیارت همه این ساحت‌ها را دربر می‌گیرد. مطابق با ساحت‌های مختلف آدمی، زیارت نیز دارای مراتب است و نمی‌توان گفت که عارفان به زیارت ظاهری و اعمال زیارت بی‌تفاوت بوده‌اند. در اشعار و متون ادبی ما بالاترین و پایین‌ترین سطح زیارت از زیارت جسمانی تا زیارت خویشتن مورد توجه قرار گرفته است. عالَم، عالَم تدرج است و برای شناخت انسان کامل و رسیدن به معرفت تام باید مرحله به مرحله مراحل سلوک را طی کرد. ازاین‌رو عارف برای وصال به مراتب عالیه کمال می‌بایست مرحله زیارت ظاهری را پشت سر گذاشته باشد. باید توجه کرد که آیین‌های تشرفی هویت‌ آفاقی دارند. (تهیه کننده: محمد پاینده)
نقد و تحلیل کهن الگوی سایه با توجه به مفهوم نفس در عرفان
نویسنده:
روضاتیان سیده مریم, میرباقری فرد سیدعلی اصغر, مانی مهنوش
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
لطفا برای مشاهده متن چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 85 تا 103
ارایه الگویی نظری به منظور جهت دهی و سامان دهی فعالیت های امور تربیتی در نظام آموزش و پرورش ایران با اقتباس از آموزه های عرفان اسلامی
نویسنده:
شمشیری بابک
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
تجارب سال های گذشته گویای آن است که در مجموع، امور تربیتی نتوانسته به موفقیت های چشمگیری دست یابد. بنا به دیدگاه غالب صاحب نظران، کارشناسان و پژوهشگران، علت این ناکامی را بایستی در فقدان تبیین مبانی نظری فعالیت های تربیتی، کمبود الگوها و نبود برنامه های روشن و واضح جست و جو کرد. با توجه به وضعیت فعلی امور تربیتی و مشکلات مربوط به آن، این پژوهش درصدد است تا ضمن استنتاج و اقتباس از مکتب عرفان اسلامی، الگویی نظری را برای سامان دهی و جهت دهی فعالیت های امور تربیتی معرفی نماید. با توجه به این هدف، پرسش های اصلی این مطالعه عبارتند از: 1) آیا عرفان اسلامی می تواند مبنای نظری ایجاد الگویی جدید برای فعالیت های امور تربیتی قرار گیرد؟ 2) در صورت مثبت بودند پاسخ، این الگو از چه عناصر و ارتباطاتی تشکیل می شود؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد، با توجه به معنای عرفان و همچنین ویژگی های مشترکی که با تربیت دارد، در درجه نخست این امر؛ یعنی ایجاد الگو امکان پذیر است. از سوی دیگر، تربیت عاطفی با محوریت عشق پروری، تربیت اخلاقی، تربیت هنری (زیبایی شناسی) و خودشناسی، ارکان اصلی این الگوی پیشنهادی را تشکیل می دهند.
صفحات :
از صفحه 113 تا 134
سلوک عرفانی در اشعار فارسی چندربهان برهمن
نویسنده:
کهدویی محمدکاظم
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چندربهان برهمن در سال 1023 ه ق در لاهور به دنیا آمد. همنشینی با داراشکوه او را در جهت تعالی اخلاقی و عرفان و تصوف سوق داد؛ تا جایی که دیوان اشعارش سرشار از عبارت ها و اصطلاح های تصوف، و کتاب چهارچمن او نیز مملو از مطالب و اصطلاحات عرفانی و عشق به خداوند و بی توجهی به تعلقات دنیوی است. برهمن پس از درگذشت داراشکوه، از دهلی به بنارس رفت و در سال 1072ه ق به دیار باقی شتافت. آثاری مثل چهارچمن، گلدسته، کارنامه، دیوان اشعار، منشآت، تحفه الوزرا، مجمع الوزرا و... از او به جا مانده است. برهمن شاعر، خطاط و نویسنده بود و با اهل تصوف و شاعران و خطاطان و نویسندگان معاصرش ملاقات داشت. انشای موزون و مسجع وی یادآور گلستان سعدی است. شعرش ساده است و با تشبیهات و استعارات زیبا، و مضامین عشق، محبت، توکل، رضا، و مسائل وحدت وجود- که با لحنی عارفانه بیان شده اند- همراه است.در این مقاله، ضمن مرور زندگی نامه مختصر برهمن و کتاب چهارچمن، دیوان اشعار وی از نظر توجه وی به عرفان و تصوف و ویژگی های معرفتی آن بررسی خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 110
سیر تحول و کارکرد عرفانی - ادبی عنصر نور
نویسنده:
واردی زرین تاج, داناییان نجمه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از دیرزمان، عنصر نور در اسطوره، تاریخ و فلسفه جهان ‌شناسی اقوام گوناگون حضور داشته است. بنابر کارکردهای متنوع نور (مثل مفاهیم قدسی، عقلانی، هستی ‌شناختی، هدایتگری و زیباشناسی)، این سیر تاریخی از مصر باستان و با آیین هرمس آغاز می ‌شود و در اندیشه زردشت، تنوع و گستردگی می‌ یابد. دین یهود، مکتب گنوس، آیین صابئین مندایی و دین عیسای ناصری (ع) با تاثیرپذیری از یکدیگر در انتقال اندیشه اشراقی نقش داشته ‌اند. اوج حضور مفاهیم نورانی با شاکله عقلانی، در دین مبین اسلام مشاهده می ‌شود. با توجه به اینکه محور این نوشتار بررسی متون ادبی و عرفانی است، مشاهده می ‌شود که در سه اثر: الطواسین از حلاج، عبهرالعاشقین از روزبهان بقلی و آواز پر جبرئیل از سهروردی، نور در وصف وحدانیت خداوند و قداست وجود نبی اکرم، جمال الهی و انسانی، مراتب وجود و فرشته ‌شناسی نقش موثری ایفا می ‌کند. در حقیقت، وسعت مشرب عرفان و ادب ایرانی، با تکیه بر مبانی اسلامی، کلیتی از اندیشه خردورزان کهن را منعکس می‌ کند.
صفحات :
از صفحه 159 تا 195
بررسی جایگاه مصاحبت و هم نشینی در عرفان اسلامی (بر اساس متون عرفانی قرن پنجم تا آغاز قرن هفتم هجری)
نویسنده:
خوشحال طاهره, عباسی تودشکی زهرا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان اسلامی سرشار از تعالیم اخلاقی و الهی است که جدای از سیر و سلوک و رسیدن به هدف متعالی کمال، نوعی آیین نامه اخلاقی و رفتاری به شمار می رود که برنامه جامع و موثری در جهت اصلاح روابط اجتماعی و بهبود و تعالی روابط دوستانه ارائه می دهد و مصاحبت و هم نشینی را به فرصتی برای رسیدن به کمالات اخلاقی و انسانی تبدیل می کند.این مقاله با بررسی متون منثور عرفانی قرن پنجم تا قرن هفتم هجری، به تبیین جایگاه مصاحبت و هم نشینی در بینش عرفا می پردازد و با تبیین و توضیح فضیلت دوستی، اهداف، آداب و شرایط آن در سیر و سلوک عرفا، جلوه ای از اجتماعی بودن عرفان اسلامی را نشان می دهد و راهکارهای عملی و نظری مثبتی را در جهت رفع مشکلات اخلاقی در روابط اجتماعی بیان می کند که در دنیای صنعتی معاصر بیش از هر چیز نیاز به آن احساس می شود.
صفحات :
از صفحه 29 تا 56
عرفان مولوی و حوزه عمومی
نویسنده:
محمد زارع شیرین کندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان و گرایش‌های صوفیانه و کارهای رازآلود و ذوق و شهود معانی و حقایق فرابشری صرفا در حوزه خصوصی حیات آدمیان می‌توانند معنادار و سودمند باشند. در حوزه عمومی، اعمال و امور جمعی انسان‌ها از طریق عقل مشترک و عرفی و به تعبیری دیگر “عقل ارتباطی و مفاهمه‌ای” و به واسطه قوانین و اصول مدنی که برای همه افراد قابل فهم است، انجام می‌پذیرد. برخی فیلسوفان معاصر که خود را مدافع نهادها و ارزش‌های مدرن می‌دانند بر آنند که در حوزه عمومی صرفا همبستگی و اجماع و توافق جمعی حائز اهمیت نخست است، یعنی آنچه بیشتر افراد یک جامعه می‌خواهند و می‌طلبند و از طریق کوشش و گفت‌وگو و استدلال و اقناع به آن می‌رسند همان حقیقت است، و حقیقت چیزی فراتر و بنیادی‌تر از مساهمت مردم یک جامعه برای برقراری مساوات و قانون عام و یک زندگی همگانی راحت و آرام نیست. در زمره این فیلسوفان، آرنت و هابرماس و رورتی از بقیه مشهورترند. آنان معتقدند که در ساحت عمومی باید آزادی‌ها و شیوه‌ها و راهکارهایی دموکراتیک آن قدر فراوان و قوی باشد تا شهروندان به منظور نیل به تفاهم و صدق و حقیقت با همدیگر مباحثه و مناظره مستدل و آزاد داشته باشند. در غیر این صورت، هر کس ادعا کند که از راه عشق و احساس و عاطفه به حقیقت دست یافته، مدعایش برای دیگران نامفهوم خواهد بود و او فقط در قلمرو خصوصی خودش می‌تواند با کشف و دریافت‌اش زندگی کند. زیرا حقیقتی که او با عشق و نیایش و شهود به آن رسیده، به هیچ شیوه استدلال عقلی و حجت منطقی قابل پذیرش و اقناع و انتقال نیست بر این اساس، سخنان عارفی مانند مولوی برای حیطه خصوصی اشخاص می‌تواند خوب و کارآمد و مفید باشد. زیرا فرایند نیل مولوی به حقیقت بسیار مرموز و پنهان و امری کاملا شخصی است و دستیابی دیگران به آن از راه تبیین و توجیه عقلانی بسی دشوار. مولوی عشق را ازدست شمس تبریزی می‌گیرد و پس از آن تمام هستی‌اش زیر و زبر می‌شود. با این مواجهه‌ی استثنایی، چنان تحولی در وجود مولوی ایجاد می‌گردد که او از آن به “قیامت” تعبیر می‌کند.
عرفان‌ اسلامی‌، مکتب‌ تسامح‌ و تساهل
نویسنده:
نیکوبخت ناصر
نوع منبع :
مقاله
چکیده :
مکتب‌ انسان‌ ساز اسلام‌ ،براساس‌ تعالیم‌ والای‌ قرآن‌ کریم‌ و سیرة‌ رسول‌ وحی‌ (ص‌) و در مقام‌ دینی‌سمحه‌ و سهله‌، اختلاف‌ بین‌ امّتها و مذاهب‌ را امری‌ طبیعی‌ و جایز و آن‌ را از مقتضیّات‌ حکمت‌ بالغة‌الهی‌ دانسته‌ و پیروان‌ خویش‌ را از مجادله‌های‌ خصومت‌ بار با دیگر طریقتها بر حذر داشته‌ است‌. باوجود این‌، گاه‌ اختلاف‌ قولی‌ و فعلی‌ امّتها، بدلیل‌ انحراف‌ از معیار حقیقت‌، دستمایة‌ نوعی‌ عصبیّت ‌خشونت‌ بار و احیاناً جنگ‌ و خونریزی‌ شده‌ است‌ و هر گروهی‌ با توسّل‌ به‌ استدلال‌ و برهان‌، خود رامحک‌ و معیار تمام‌ حقیقت‌ دانسته‌ و دیگران‌ را به‌ بدعت‌ و الحاد و کفر متّهم‌ کرده‌ است‌. در این‌ میان،‌عارفان‌ روشن‌ بین‌ و صاحب‌ بصیرت‌، با تکیه‌ بر آموزه‌های‌ دین‌، با تکیه‌ بر شعار >الطّرق‌ الی‌ الله‌ بعددنفوس‌ الخلایق‌< مقصود و مقصد هم‌ طریقتها را یکی‌ دانسته‌ و آنان‌ را به‌ مدارا و تسامح‌ و تساهل‌ فراخوانده‌ و کوشیده‌اند آرمانشهری‌ جهانی‌ بنیان‌ نهند که‌ همة‌ مردم‌ با هر باور و اعتقادی‌ بتوانند با یکدیگردر کمال‌ صلح‌ و آرامش‌ زندگی‌ کنند. این‌ مقاله،‌ در پی‌ آن‌ است‌ به‌ پاره‌ای‌ از اصول‌ و مفاهیم‌ آموزه‌های‌عرفان‌ اسلامی‌ در اتّحاد و اتّفاق‌ طریقتها اشاره‌ کند.
صفحات :
از صفحه 217 تا 239
شر و رنج انسانی در اندیشه اسلامی: به سوی تئودیسه عرفانی [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Nasrin Rouzati (نسرین روضاتی)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این مقاله به بررسی «مسئله شر» و رنج بشر از دیدگاه اسلام می پردازد. من با ارائه یک مرور کلی از اصطلاح شر در قرآن شروع می کنم تا معنای چند بعدی آن را برجسته کنم و تصویر کلی این مفهوم را همانطور که در وحی اسلامی از طریق روایت ایوب پیامبر ارائه شده است نشان دهم. پس از ایجاد یک چارچوب قرآنی، سپس مروری کوتاه بر شکل گیری بحث های فلسفی و کلامی پیرامون «خیر» و «بد/بد» و پیدایش اندیشه تئودیسی مسلمان ارائه خواهم کرد. این ما را به تئودیسه آلی غاز و حکم معروف «بهترین جهان ممکن» توسط یکی از تأثیرگذارترین علمای اندیشه اسلامی، ابوح. بخش پایانی این مقاله سنت صوفیانه/ عرفانی اسلام را از طریق آموزه‌های یکی از برجسته‌ترین عرفای اسلام، جلال‌الدّین رأُمْ ی، بررسی می‌کند. در پایان مقاله تلاش خواهد شد تا درک جدیدی از این که چگونه به اصطلاح «مسئله شر» در اسلام به عنوان یک مشکل مطرح نشده است، بلکه به عنوان ابزاری در تحقق برنامه خداوند که با تجارب بشری در هم آمیخته است، ارائه شود. در این دنیا تجربه ای است که برای رشد معنوی انسان لازم است.