جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
تفصيل وسائل الشیعة الي تحصيل مسائل الشريعة المجلد 6
نویسنده:
محمد بن حسن حر عاملی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، معروف به «وسائل الشيعة»، از تأليفات ارزش‌مند محدث بزرگ و علامه محقق، شيخ محمد بن حسن حُر عاملى از علماى بزرگ و از فقهاى برجسته شيعه در قرن يازدهم هجرى(1033 - 1104ق) است. وى، اين كتاب را در مدت بيست سال از عمر شريف خود نگاشته است. اين كتاب، به زبان عربى و مشتمل بر روايات اهل‌بيت عصمت و طهارت(ع) در زمينه احكام شرعى است. مؤلف، در مقدمه، انگيزه خود را از نگارش كتاب، اين گونه بيان مى‌نمايد: «مدّت‌ها بود كه از فكر و قلم خود درخواست مى‌كردم و عزم و همت خود را بر آن مى‌داشتم تا كتابى را به نگارش درآورم كه آرزو را برآورده سازد و در علم و عمل سرآمد و شامل احاديث مسائل شرعى و نصوص احكام فرعى باشد؛ احاديثى كه در كتاب‌هاى معتبر و صحيح روايى هست و علماى بزرگ ما تصريح به صحت و اعتبار آنها كرده‌اند تا پناه‌گاهى براى خودم در مسائل شرعى باشد و مرجعى براى هدايت شيعه شود و من هم در ثواب هر كس كه از نور آن بهره گيرد و با نشان مناره‌هاى آن هدايت گردد و از تابش خورشيد و ماه آن بهره‌مند شود، شریک باشم و چه گنجينه‌اى بزرگ‌تر از ثوابى كه تا روز قيامت ادامه يابد! ان شاء الله». اين كتاب، از زمان نگارش، پيوسته مورد توجه علما و فقهاى شيعه قرار گرفته است و در اين زمان از اركان اصلى استنباط احكام شرعى و اجتهاد در حوزه‌هاى علميه شيعه به شمار مى‌آيد و در تمام درس‌هاى خارج فقه، روايات آن نقل شده و به آنها استناد مى‌شود. سيد حسن صدر درباره اين كتاب مى‌فرمايد: «كتاب وسائل الشيعة درباره احكام شرعى نگاشته شده است. اين كتاب به گونه‌اى نوشته شده كه به راحتى مى‌توان از آن استفاده نمود و به مطالب آن دسترسى پيدا كرد. در اين كتاب ميان استدلال و فقه و كلمات فقها به بهترين شكل و صحيح‌ترين راه و معتبرترين مأخذ جمع شده است. هر گاه فقيه و مجتهد متبحرى در اين كتاب نظر كند، آنچه را مى‌خواهد همانند مرواريدهايى كه به نظم چيده شده‌اند، مى‌يابد. هيچ مطلب مشكل و معضلى نيست كه به آن نپرداخته باشد...» علامه امينى در كتاب ارزش‌مند«الغدير» درباره اين كتاب مى‌فرمايد: «در هيچ كتاب رجال و تراجمى نامى از شيخ حر عاملى برده نشده مگر آنكه جملات فراوانى در مدح و ستايش كتاب گران‌بهايش؛ يعنى وسائل الشيعة بيان شده است.» كتاب «وسائل الشيعة» از بهترين جوامع روايى شيعه و حاوى رواياتى ارزش‌مند از پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) درباره احكام شرعى در زمينه‌هاى گوناگون فقهى است. اين كتاب، مشتمل بر رواياتى پيرامون مقدمة العبادات و 51 كتاب از طهارت تا ديات، روى هم رفته داراى 7058 باب و حدود 36 هزار روايت برگرفته از مجموعه‌هاى روايى معتبر شيعه و اصول اوليه قدماى اصحاب رضوان‌الله‌عليهم است كه به ترتيب مسائل شرعى مطرح شده در كتاب‌هاى فقهى، به صورت باب‌هاى جداگانه آورده شده است و اين خود موجب گشته تا دسترسى به روايات كتاب بسيار آسان گردد و مراجعه كننده به راحتى بتواند روايات مورد نظر را پيدا نمايد. علاوه بر آن مسائل جديدى را نيز با توجه به مضمون روايات با ترتيبى آشنا و چينشى مطلوب و نظمى زيبا مطرح نموده است. در آغاز سند هر روايت، نام كسانى كه آن روايت را از كتاب آنها آورده، ذكر مى‌كند و سند خود به آن كتاب و مطالب مربوط به آن را در آخر كتاب مى‌آورد. وى سعى و تلاش فراوانى در ضبط دقيق روايات داشته و به اختلاف نسخه‌هاى گوناگون توجه نموده و در حاشيه كتاب به آنچه در نسخه‌هاى ديگر آمده، اشاره كرده است. هم‌چنين روايات مربوط به يك مسئله را آن هم از منابع متنوع و يا مواضع متعدد، با هم آورده تا مراجعه كننده به راحتى و صرفه‌جويى فراوان در وقت بتواند به تمام روايات متحد در دلالت يا متن و يا سند دست يابد و ميان روايات يك باب از جهت سند يا متن يا دلالت و مفهوم، مقايسه و مقابله انجام دهد و زيادى و نقصان ميان روايات را با يك نگاه و بدون مراجعه به مصادر گوناگون دريابد. با همه اينها وى عناوين باب‌ها را مطابق برداشت خود از احاديث ذكر كرده نه مطابق آنچه فقها بر آن توافق دارند و نيز در موارد بسيارى روايات را قطعه قطعه نموده و هر قطعه‌اى را در بابى ذكر فرموده، هم‌چنين همه احاديث دلالت كننده بر يك مطلب را در باب مربوطه، به صورت صريح ذكر نكرده بلكه پاره‌اى از آنها را با عباراتى همچون «تقدم»، «يأتى ما يدل عليه»، «رواه...مثله» و... مورد اشاره قرار داده است و اينها خود باعث بروز اعتراض‌ها و ايرادهايى به‌جا و نابه‌جا به كتاب وى شده است. مطالب مطرح شده در این جلد عبارتند از: کتاب الصلاة بخش سوم.
أسرار الصلاة
نویسنده:
عبدالله جوادي آملي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الصفوة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
كتاب«أسرار الصلاة» در بيان اسرار اين عبادت بى‌بديل است كه با صبغه‌اى روايى، به زبان عربی، توسط آیت الله جوادی آملی در سال ۱۴۱۴ ق و در يك جلد تأليف گرديده و داراى نكاتى مهم و باارزش با توجهى ويژه به روايات معصومين عليهم السلام در اين زمينه مى‌باشد. كتاب‌هايى با همين اسم، توسط بزرگانى مانند شهید ثانی و امام خمینی (ره) و... نيز وجود دارد كه هر كدام از ويژگى خاصى برخوردارند. كتاب، داراى يك مدخل است كه توضيحاتى پيرامون سر و نيز جايگاه نماز را در بر گرفته است، سپس در سه بخش اسرار مقدمات نماز، اسرار اجزاى نماز و اسرار تعقيبات نماز به بيان توضيحات قابل توجهى پرداخته است. اسرار تكبيره الاحرام، اسرار نيت، سر قرائت، سر قيام و سر قنوت هم اجزايى هستند كه در بخش دوم به طور خاص بحث شده‌اند. مؤلف، در مدخل كتاب ابتدا اشاره به روايتى معروف در باره نماز دارد كه مى‌فرمايد: «إن قبلت قبل ما سواها و إن ردت رد ما سواها». بعد اسرار نماز را ستون اسرار دين مى‌داند كه رسيدن به آن اسرار باعث پى بردن به اسرار ساير عبادات خواهد بود و اين غايت تلاش و مجاهدت يك عارف است كه به اسرار آنچه كه عمود دين است پى برده و آن را مشاهده نمايد. ← معنای سر ايشان در ادامه وارد بحث ادبى كلمه «سر» شده و آن را در مقابل علن معرفى مى‌كند; چنان‌كه غیب در مقابل شهادت است. البته خود سر هم به دو صورت سر بحت و سر مقيد است; چنان‌كه غيب هم به دو صورت مقيد و مطلق مى‌باشد. مؤلف اضافه مى‌كند با اينكه سر به لحاظ مفهومى، روشن است و نيازمند تفسير نيست اما به لحاظ كنه در نهايت خفا مى‌باشد. ← اثبات سر داشتن هر چیز سر داشتن نماز هم دو دليل دارد كه بيان گرديده است. اما سر داشتن هر چيزى به دو حالت قابل اثبات است: يا دليل عقلى مشفوع به دليل نقلى دارد يا دليل نقلى مؤيد با دليل عقلى. ايشان در ادامه همين بحث را در دو مقام مذكور تعقيب مى‌نمايند. آيات ۵۲ اعراف، ۱۲۳ هود، ۲۱ حجر، ۷ منافقون و ۹۶ نحل، آياتى هستند كه در قسمت دلايل نقلى بدانها اشاره شده است. مؤلف، در پايان مقدمه به دسته بندى مطالب مذكور در آن پرداخته كه از شيوه‌هاى جالب وى در آثار گوناگونش مى‌باشد. ← سر نماز نماز، داراى حكمت، سر و آدابى است كما اينكه ساير عبادات نيز از اين سه مؤلفه برخوردارند، اما در نماز، حکمت، در نهايت عروج و نجات از جزع و زبونى مى‌باشد وادب آن بازگشت به اوصاف نمازگزار دارد; اعم از حضور قلب، خشوع، مواظبت از التفات به غير معبود و... اما سر نماز غير از اينهاست. آداب نماز مقدمه‌اى است براى رسيدن به اسرار نماز، زيرا اسرار نماز براى غير شخص داراى ضمير طاهر و صفاى باطن و قلب سليم ميسر نمى‌گردد. قرآن نيز اشاره مى‌نمايد به اينكه لا يمسه إلا المطهرون. براى نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئه‌اى است كه دست‌رسى به ما فوق خود ندارد; يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مى‌كند نمى‌بيند و خيال هم آنچه را كه براى عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمى‌كند. ← سر وضو ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه در باره نماز داشته‌اند، به روايت ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقی از امام صادق علیه السلام اشاره مى‌كند كه از امیر المؤمنین علیه السلام ادعيه وضو را نقل كرده و هر جمله‌اش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مى‌باشد. مؤلف مى‌گويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مى‌شود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرنده‌اى مانند علی بن ابی طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مى‌گردد. ايشان، براى اثبات باطن‌دار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كرده‌اند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مى‌باشد; پيامبر صلى الله عليه و آله نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم علیه السلام به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مى‌باشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحدیث آورده‌اند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است. وجود كامل براى وضو و آب در عرش و جريان آب از چشمه صاد كه نام يكى از سوره‌هاى قرآن هم مى‌باشد، از نكته‌هاى بازگو شده توسط مؤلف در اين قسمت مى‌باشند. ← سر تیمم ايشان، به مناسبت به بيان اسرار طهارت ترابیه يا همان تیمم نيز پرداخته و آن را اظهار تذلل در مقابل عزت محضه و تخضع در ساحت كبرياى صرف و تخشع در نزد قدرت مطلقه دانسته‌اند. ورود به صله‌هاى خمسه كه هر يك در بيان سر يكى از اجزاى نماز است، بعد از اين توضيحات شروع شده است. ← سر تكبيرات اولين صله، در اسرار تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد. مؤلف، مى‌فرمايد: صورت نماز يكى است و همه نمازگزاران در آن اشتراك دارند اما سيره و سيرت آن متفاوت مى‌باشد كه اين تفاوت باعث تفاوت نمازگزاران مى‌شود. مؤيد اين كلام روايت نبوى است كه مى‌فرمايد:«إن الرجلين من أمتي يقومان في الصلاة و ركوعهما و سجودهما واحد و أن ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض»، اين نشان‌گر تفاوت ماهوى در نمازهايى است كه افراد با درجات مختلف اقامه مى‌نمايند‌. روايت بعدى كه از امام موسی بن جعفر علیه السلام است، در بيان علت تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد كه ما مضمون آن را نقل مى‌كنيم; حضرت مى‌فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله وقتى به معراج مى‌رفت هفت حجاب را از سر راهش برداشت كه با رفع هر حجابى تكبيرى گفت و خداوند بدين وسيله او را به منتهاى كرامت نايل نمود. اين روايت نيز همان گونه كه ملاحظه مى‌شود بيان‌گر سرى از اسرار تكبيرات است. ← انواع حجاب مؤلف، در اين‌جا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نموده‌اند كه عبارتند از: حجاب نورانی و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانی همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مى‌گردد. سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالى‌تر گرديد، ادراك آن حجاب برايش ميسر مى‌گردد. تكبيرات هفت‌گانه آغاز نماز براى خرق حجاب‌هاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزديك مى‌گردانند. البته اين حال مختص پيامبر صلى الله عليه و آله نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبد الله انصاری از امير المؤمنين عليه السلام بر اين مضمون دلالت واضحى دارد. اين روايت در جلد ۵ جامع احادیث الشیعه آمده است. مؤلف، در فقه الحديث اين روايت اوصاف جماليه خداوند را عين اوصاف جلاليه مى‌داند و مى‌فرمايد: با اينكه تكبير از اوصاف ثبوتيه جماليه است، لكن بازگشتش به اوصاف سلبى جلاليه مى‌باشد، زيرا تكبير، تنزيه خداوند از اوصاف ممكن است. ايشان به اسرار ديگرى با استناد به روايات ديگر در باره تكبيرات هفت‌گانه افتتاحيه اشاره كرده و آنها را غير منافى با آنچه ذكر شد مى‌دانند. ← سر نيت ابتدا، در اين صله، مفهوم نیت بازگو شده است; به اين صورت كه منظور از نيت، قصد عنوان، مانند صلاة ظهر يا عصر يا مانند اداى دين در امر معاملى نيست كما اينكه مراد، قصد وجه مثل وجوب يا استحباب نيز نمى‌باشد بلكه مراد، خصوص قصد قربت به خداوند سبحان مى‌باشد، زيرا اين قصد، مدار بحث‌هاى عرفانى، كلامى و اخلاقى پيرامون صلاح و فلاح قلب مى‌باشد. در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه ۲۶۴ بقره كه مى‌فرمايد:«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس» يا آيه ۲۶۵ بقره كه مى‌فرمايد:«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل» و آيه ديگر كه گوياتر از اين دو آيه است، آيه ۱۶۳ و ۱۶۲ سوره انعام است كه مى‌فرمايد:«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين». از روايات هم ما به يك روايت كه در كتاب ذكر شده، اشاره مى‌كنيم و آن روايت حضرت علی علیه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرمود:«لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود; با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود. براى نيت درجاتى و براى صحت مراتبى است، اگر چه در اصل امتثال مشترك مى‌باشند. ← سر قرائت آنچه در نماز معتبر است، قرائت فاتحة الکتاب و سوره است كه در دو ركعت اول معتبر بوده و در ركعت سوم و چهارم واجب نمى‌باشد. روايت مشهور از پيامبر صلى الله عليه و آله در اين زمينه چنين است:«لا صلاة إلا بفاتحة الكتاب». از اشاراتى كه به اسرار موجود در آيات قرآن، شده، آيه ۴ سوره زخرف است كه مى‌فرمايد:«إنا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و إنه في أم الكتاب لدينا لعلي حكيم». مؤلف با بيان تفسير اين آيه و توجه به تك تك فقرات آن جنبه سر بودنش را روشن مى‌سازد. ايشان نظام عينى را مبتنى بر عليت و معلوليت مى‌داند و در اين رابطه به روايتى از امام على عليه السلام نيز استناد مى‌جويد و در معناى آن روايت مى‌فرمايد: هر موجودى كه وجودش عين ذاتش نباشد، معلول خواهد بود، به خاطر آنكه وجودش محض ذاتش مى‌باشد و شكى در لزوم قوى بودن علت از معلول نيست و با اين وجود بعضى از اهل معرفت گفته‌اند«بسم الله» از سوى بنده به منزله«كن» از سوى رب مى‌باشد. از ديگر مطالبى كه در مورد«بسم الله» گفته شده، اين است كه«بسم الله» به اسم اعظم از قرابتى كه سفيدى چشم به سياهى آن دارد نزديك‌تر است. پس يك نمازگزار بامعرفت كه مراعات آداب نماز را كرده و با حكمت آن آشناست، يقينا با توجهى تام اين جمله را بر زبان جارى كرده و آن را به منزله«كن» از سوى خداوند متعال مى‌شمارد. توجه به اسرارى كه در تك تك آيات سوره حمد وجود دارد، باعث عروج يك نمازگزار مى‌گردد. صيغه متكلم مع الغير بودن نعبد و نستعين از نكاتى است كه مفسران و بزرگان از علما، در مورد آن به اظهارنظرهاى باارزشى دست زده‌اند; مؤلف، نيز در اين‌جا به اين احتمال اشاره مى‌كند كه نمازگزار با اين تعبير خود را در رديف ساير عبادت كنندگان قرار مى‌دهد; چرا كه امر خداوند در آيه ۴۳ سوره بقره اين است كه:«و اركعوا مع الراكعين». اما آنچه از مجلسی اول در اين‌جا نقل شده جالب‌تر است و آن اينكه قلب و ساير اعضا و جوارح مؤمن به امام خود كه همان عقل قاهر است، اقتدا نموده‌اند، زيرا مؤمن به تنهايى جماعت است. ← سر قيام، ورکوع و سجود نماز، همان گونه كه ذكر و قولى دارد، حال و فعلى هم دارد كه هر يك از آنها داراى سرى مى‌باشند. مؤلف، مى‌گويد: همان گونه كه قبلا گفتيم براى رسيدن به اسرار نماز تنها راه، كشف صحيح و نقل معتبر مى‌باشد و عقل راهى براى پى بردن بدانها ندارد. حالات نماز، اعم از قیام و رکوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر صلى الله عليه و آله در معراج پيدا كرده; بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله«ص و القرآن ذي الذكر» بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به اين صورت مى‌باشد:«أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا». ← سر قنوت، تشهد و تسليم سر قنوت، تشهد و تسلیم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اين‌جا مى‌فرمايد: شكى نيست كه نظام تكوين بر طاعت و هدايت استوار بوده و مجالى براى عصيان و گمراهى نيست، زيرا زمام تمام موجودات به دست خداوند و او نيز بر صراط مستقیم است و هر چيزى كه زمامش به دست صاحب صراط مستقيم باشد، ناچار هدايت شده خواهد بود; آيه ۵۶ سوره هود نيز بر آن دلالت دارد كه مى‌فرمايد:«ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيم» و آنچه از گمراهى و عصيان در موجودات مشاهده مى‌شود، همگى در عالم تشریع مى‌باشد. عباداتى مانند نماز نيز براى تطابق اين دو نظام; يعنى نظام تكوين و تشريع معين گرديده‌اند و به همين جهت در نماز افعالى وجود دارد كه تمثل نظام تكوينى مى‌باشند; از جمله اين حالات قنوت است كه عبارت از ابتهال و تضرع مى‌باشد. ← اسرار تعقيبات نماز تعقیبات نماز هم داراى اسرارند كه دعا لب آنها بوده و شروع و پايان نماز با دعا نشان از حال بندگى براى خداوند سبحان دارد.
آیا منطقی است که پیامبر(ص) در سلام بعد از تشهد، به خویشتن نیز سلام دهد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
شهادت ثالثه در تشهد چه حکمی دارد؟ لطفاً مفصّل توضیح دهید.
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
جواب: مقصود از شهادت ثالثه، شهادت به ولايت امام علي ـ عليه السّلام ـ است كه شيعيان در اذان به قصد رجا به جا مي آورند اما در تشهد هيچ يك از مراجع معظم تقليد در جواز و يا عدم جواز آن اشاره نكرده است بنابراين ما ملزم هستيم كه نماز و همة عبادات را به گون بیشتر ...
  • تعداد رکورد ها : 4