جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
بررسی و نقد دیدگاه ابن سینا درباره ی حیث التفاتی ادراک حسی
نویسنده:
مرتضی عرفانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
حیث التفاتی ادراک یعنی این که ادراک به اضافه ای واقعی، نه اعتباری، مضاف به مدرکی مغایر با خود است. طرفداران حیث التفاتی براین باورند که حیث التفاتی ویژگی لاینفک تمامی ادراکات انسان، اعم از حسی، خیالی، عقلی و حتی ادراک او نسبت به ذات خویش است. زیرا آن ها سرآغاز تمام ادراکات انسان را ادراک حسی و ادراک حسی را مبتنی بر حیث التفاتی می دانند. ابن سینا ادراک حسی را دارای حیث التفاتی و مضاف به معلوم بالعرض می داند، اما این خصوصیت را ویژگی لاینفک هر نوع ادراکی نمی شمارد. به نظر وی، تحقق ادراک بدون حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض هم ممکن است. او علم به ذات را (بر اساس نظریه ی انسان معلق در فضا) نمونه ای از ادراک می داند که نه بر حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض، بلکه بر مجرد بودن مدرک آن استوار است. وی علاوه بر علم به ذات در بعضی از مراتب علم به غیر، مانند ادراک عقلی و رویای صادقه نیز علم انسان را متکی به ارتباط با معلوم بالعرض نمی داند. او علم را کیفیت نفسانی ذات الاضافه می داند، اما اضافی بودن علم را عرضی می داند نه ذاتی. به نظر وی، آنچه ذاتی علم است تجرد از ماده است نه حیث التفاتی. نویسنده بر خلاف ابن سینا بر این باور است که قوام ادراک به یک امر سلبی، هم چون تجرد از ماده، بلکه به همان حیث التفاتی است. ادراک ذات به ظاهر با این قول در تعارض است، زیرا در ادراک ذات، مدرک همان مدرک است و اضافه ای واقعی میان آن ها برقرار نیست، اما با تامل بیشتر در معنای ادراک و ارائه ی تفسیری درست از چگونگی ادراک ذات، می توان این تعارض را برطرف ساخت.
صفحات :
از صفحه 55 تا 70
نقدهای شیخ اشراق بر نظریه مشائیان درباره ادراک ذات
نویسنده:
سید حسن سعادت مصطفوی,مهران رضایی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ادراک و بررسی زوایای مختلف آن در طول تاریخ، از جمله مباحث پرتقابل در فلسفه بوده است. یکی از جلوه های این موضوع، مسئله ادراک ذات است؛ تقریر مسئله بدین گونه است که در چه صورت یک موجود می تواند خود را ادراک کند؟مشائیان قائل اند که هر موجودی که مجرد از ماده شود، عالم به ذات خویش است؛ در مقابل، از منظر شیخ اشراق فقط امری می تواند عالم به ذات خود باشد که نور لنفسه است. شیخ اشراق اظهار می کند با فرض قبول نظریه مشائیان، لازم است که هیولی عالم به ذات خود و عالم به تمام صور قائم به خود و با توجّه به ماهیت نداشتن هیولی هم چون واجب الوجود عالم به تمام اشیا باشد و از سوی دیگر واجب الوجود نیز هم چون هیولی، افتقار به صور داشته باشد. البته سهروردی تمام این نتایج و لوازم را باطل می داند.در مقام دفاع از نظریه مشائیان، به عنوان نظریه مطبوع، اشکالات شیخ اشراق مردود شمرده می شود و منشأ آن به ضعف شیخ در فهم سخنان مشائیان برمی گردد؛ زیرا مشائیان هیولای مجرد را در خارج محقق نمی دانند (بلکه هیولی را قوه صرف می دانند که در خارج فعلیتی مستقل و ماسوای از صورت ندارد) و همین طور قائل نیستند که هیولی وجودی محض و بی ماهیت (هم چون خدا) است؛ در نتیجه، اشکالات شیخ اشراق وارد نیست.
صفحات :
از صفحه 5 تا 25
  • تعداد رکورد ها : 2