جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
مفهوم ساخت‌گرایانه از زبان و کارکردهای آن در علم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Alexander Zahar
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : وظیفه اصلی این پایان نامه تقابل دو مفهوم فلسفی از «زبان و کارکردهای آن» در علم است. اولی که من آن را مفهوم دوگانه می نامم، بر تاریخ و فلسفه علم مسلط بوده است. دو مؤلفه ثنویت وجود دارد: تفکیک «زبان» و «جهان» (اصطلاح اخیر که موضوع فرضی غیرزبانی علم را در بر می گیرد). و این فرض که کارکرد اصلی فلسفی زبان در علم «درباره» بودن جهان است (بنابراین زبان ممکن است «درباره» پدیده های وابسته به ذهن یا حقایق مستقل از ذهن باشد، بسته به اینکه چگونه یک دوگانه جهان را تصور می کند). در بخش اول، من طیف گسترده‌ای از فرمول‌بندی‌های مفهوم دوگانه‌گرایی را بررسی می‌کنم و نشان می‌دهم که تقریباً بر فیلسوفان علم از هر گرایشی تأثیر گذاشته است. من استدلال می‌کنم که دوآلیسم زبان/جهان بدون توجیه پیش‌فرض شده است، و (علاوه بر غیرقابل قبول بودن) به عنوان یک تز فلسفی توسعه نیافته باقی مانده است. در پایان قسمت 1، من به مجموعه ای از نشریات پزشکی از اوایل قرن نوزدهم نگاه می کنم که شواهدی از بحران در استفاده از زبان "رسمی" پزشکی هستند - در اینجا به نظر می رسد که زبان به وضوح از موضوع مورد بحث متمایز است. علم توسط خود دانشمندان من از مطالعه موردی استفاده می‌کنم تا استدلال کنم که بحران‌های زبان در علم پیش از توافق امری عادی است، اما هیچ حمایتی از مفهوم دوگانه ارائه نمی‌کند. ابطال دوآلیسم در بخش دوم تلاش شده است، جایی که مفهوم ساخت‌گرایانه از زبان ارائه می‌شود. من با بررسی مطالعات اخیر در تاریخ علم، مطالعات آزمایشگاهی و جامعه شناسی دانش آغاز می کنم. به ویژه، من از «نظریه» گودینگ درباره معناسازی در آزمایش دفاع می‌کنم و استدلال می‌کنم که فلسفه علم به درک بسیار غنی‌تری از زبان نیاز دارد تا آنچه در دوآلیسم یافت می‌شود. مفهومی که من پیشنهاد می‌کنم نشان می‌دهد که زبان یک مرجع یا ابزار نمادین نیست، بلکه منبعی از متافیزیک، مهارت‌ها و فعالیت‌هایی است که دانشمندان به‌وسیله‌ی آن‌ها تجربیات تجربی خود را به طور مشترک درک می‌کنند. کارکردهای زبان که توسط دوگانه‌گرایان اساسی در نظر گرفته می‌شوند (مانند توصیف و مرجع) به‌عنوان کارکردهای ساخته‌شده، محدود به قرارداد و از نظر تاریخی مشروط نشان داده می‌شوند. از آنجایی که زبان جنبه جدایی ناپذیر دانش علمی از کاوشگرانه ترین تا کامل ترین سطوح آن است و از آنجایی که از طریق استفاده از زبان، عاملیت انسان همان دانش و حقایق طبیعی را تشکیل می دهد، نمی توان استدلال خوبی برای ایجاد تمایز متافیزیکی بین زبان و آن وجود داشت. که در علم «درباره» است، یا برای تفکیک دانش از آن چیزی که «دانش» به آن است. در نتیجه ثنویت مردود است. سه وظیفه فرعی این پایان نامه باید ذکر شود. اول، من بحث رئالیسم/ضد واقع گرایی را درگیر می کنم تا نشان دهم که هر دو طرف به شدت بر مفهوم دوگانه گرایی تکیه می کنند. سازه انگاری در مورد زبان، آن طور که به طور سنتی درک می شود، نه رئالیسم است و نه ضد واقع گرایی. دوم، من بر ارزش فلسفی مجموعه‌ای از تحقیقات عمدتاً تاریخی اخیر در مورد جنبه‌های «ادبی» علم تأکید می‌کنم. حتی امروز نیز باید شک و تردید در مورد ارتباط تاریخ با فلسفه علم را مهار کرد. ثالثاً، حوزه‌های جدید تحقیق در فلسفه علم را مورد بحث قرار می‌دهم. برساخت گرایی، که مفهومی فلسفی از زبان بسیار غنی تر از دوگانه انگاری است، موضوعات فلسفی را در کانون توجه قرار می دهد که هنوز در فلسفه علم مورد بررسی قرار نگرفته اند.
مبانی فلسفی نظریه روانشناسی عامیانه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Heidi Lene Maibom
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در اواخر دهه 1980، ظهور یک حساب جایگزین، نظریه شبیه سازی، بحث جدیدی را در مورد درستی نظریه تئوری برانگیخت. در این بحث، سردرگمی زیادی در مورد ماهیت نظریه تئوری به وجود آمده است. در این پایان نامه، سعی می کنم با تشریح آنچه که باید مبانی فلسفی نظریه تئوری باشد، بخشی از این سردرگمی را برطرف کنم. این پایان نامه پنج ادعای اصلی را مطرح می کند. اولاً، من استدلال می‌کنم که در نظر گرفتن هر مجموعه ای از دانش به عنوان یک نظریه مفید نیست. انجام این کار ایده یک نظریه را روشن نمی کند، و تمایز بین نظریه نظریه و نظریه شبیه سازی را کاملا مبهم می کند. دوم، من استدلال می‌کنم که ما باید معنای مربوط به «نظریه» را در قالب ایده یک نظریه علمی درک کنیم. یک نظریه علمی از تعمیم‌های قانونی تشکیل شده است که شامل اصطلاحات مرتبط با یکدیگر است که به موجودیت‌ها و ویژگی‌هایی اشاره می‌کند که توضیح دهنده داده‌ها هستند، برای مثال از طریق مؤثر بودن علّی در تولید آن‌ها، یا با مرتبط شدن با آنها به شیوه‌ای قانونی. سوم، من استدلال می‌کنم که نظریه تئوری به کارکردگرایی عقل سلیم، چه در نسخه‌های معنایی یا متافیزیکی‌اش، پایبند نیست. چهارم، نظریه تئوری متعهد به این نیست که ما حالات روانشناختی را به دیگران و خودمان بر اساس یکسان نسبت دهیم. از این رو، می تواند به ما اجازه دهد که بتوانیم شناخت متمایزی از ذهن خود داشته باشیم. در نهایت، من استدلال می‌کنم که نظریه نظریه نباید مدعی باشد که ما دانش ضمنی از نظریه روان‌شناختی عامیانه داریم. از نظر ظاهری که می دانیم، و از آنچه که نظریه های فعلی دانش ضمنی به عنوان ویژگی های تعریف کننده دانش ضمنی هستند، باید نتیجه بگیریم که این دانش ضمنی نیست. نتیجه‌گیری‌های فوق، پایه‌ای از نظریه تئوری را تشکیل می‌دهند که فرمول‌بندی‌های خاص‌تری از آن را ممکن می‌سازد و بحث‌های بیشتر را تسهیل و روشن می‌کند.
آزادی مذهب، برابری و تبعیض در کنوانسیون اروپایی حقوق بشر[پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
I Trispiotis
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه نظریه ای برای تفسیر حق آزادی مذهب یا عقیده تحت کنوانسیون اروپایی حقوق بشر پیشنهاد می کند. رابطه هنجاری بین حق آزادی مذهب و ارزش‌های آزادی و برابری و همچنین پیامدهای اعتقادی این رابطه برای ارتباط بین حق آزادی مذهب و سایر حقوق، از جمله حق آزادی از تبعیض را بررسی می‌کند. . این یک پروژه هنجاری و اعتقادی ترکیبی است. ادعای اصلی هنجاری این است که حق آزادی مذهب بر اساس اصل انتزاعی احترام مساوی به مسئولیت شخصی ما برای ارزیابی و انتخاب ارزش های اخلاقی برای خودمان، به طور واقعی و مستقل از مداخله اجباری دیگران توجیه می شود. این تز استدلال می کند که این اصل بستر اخلاقی حقوق آزادی مذهب و آزادی از تبعیض مذهبی است و ادغام اخلاقی این دو حق استفاده قابل تعویض از آنها را در رویه قضایی دادگاه اروپایی حقوق بشر (ECtHR) توضیح می دهد. علاوه بر این، این تز استدلال می‌کند که رابطه بین آزادی مذهب و احترام برابر از طریق یک گزارش بازدارنده از حق توضیح داده می‌شود، که بر اساس آن مجاز بودن محدودیت‌های دولتی در مورد حق بستگی به ماهیت توجیهی دارد که باید برای آنها ارائه شود. ، نه تنها بر اساس پیامدهای آنها مستقل از آن توجیه بررسی شده است. در مقایسه با حساب‌های مبتنی بر بهره، استدلال می‌شود که یک تفسیر مانع از عقل از حق، با بخش‌های مهمی از رویه قضایی ECtHR مطابقت دارد و در نهایت برای تشخیص اینکه کدام نوع دخالت دولت در انتخاب و بیان ارزش‌های اخلاقی ما است، مساعدتر است. قابل توجیه در نهایت، این پایان نامه این تفسیر را در مورد مشکلات حقوقی مختلف جاری اعمال می کند: رابطه بین آزادی مذهب و آزادی از تبعیض مذهبی و همچنین بین تبعیض مذهبی و تبعیض گرایش جنسی. پوشیدن نمادهای مذهبی، از جمله حجاب تمام صورت، در ملاء عام؛ و تنظیم اشکال کفرآمیز بیان. در حالی که تئوری توسعه یافته در این پایان نامه، رویه قضایی مربوطه را در بسیاری از آن حوزه ها توضیح می دهد، به نظر می رسد بخش های خاصی از رویه قضایی ECtHR از نظریه پیشنهادی منحرف شده است. در این موارد، این پایان‌نامه نه تنها نشان می‌دهد که چرا نظریه پیشنهادی گزارشی جذاب‌تر و خاص‌تر از دامنه حق آزادی مذهب ارائه می‌کند، بلکه مهمتر از همه، نشان می‌دهد که چرا این تفسیر با اصول زیربنایی فقهی مطابقت دارد. ECtHR در مورد تعدادی از حقوق که شامل ابعاد بیان عمومی، از جمله احترام به زندگی خصوصی و آزادی بیان است. بنابراین، علیرغم این واقعیت که در برخی موارد، ECtHR به نتایج متفاوتی با نتایجی رسیده است که نظریه هنجاری مورد دفاع در اینجا به آنها اشاره می کند، به طور کلی هدف این پایان نامه نشان دادن این است که دنبال کردن توجیه هنجاری آزادی مذهبی به یک حق کلی تر برای احترام برابر به مسئولیت اخلاقی آزادی مذهبی را در یک نظریه کلی تر از حقوق تثبیت می کند که می تواند به تفسیر منسجم تری از کنوانسیون کمک کند.
لیبرالیسم سیاسی و ادعاهای علمی دین [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Cristóbal Bellolio
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: گفته می شود که لیبرالیسم سیاسی بین آنچه که جان رالز دکترین های جامع می نامد، بی طرف است. این آموزه ها معمولاً با ادعاهای اخلاقی و فلسفی آنها تعریف می شوند. با این حال، اینکه لیبرالیسم سیاسی چگونه باید به اختلافات واقعی در جوامع کثرت گرا رسیدگی کند، چندان روشن نیست. این سوال گسترده تری است که این کار قصد دارد به آن بپردازد. در سطحی خاص تر، سؤال هنجاری این است که نهادهای لیبرال چگونه باید با ادعاهای واقعی مطرح شده توسط سنت ها و جوامع مذهبی برخورد کنند. من تکامل در مقابل خلقت گرایی را به عنوان مثال در نظر می گیرم. در حالی که اولی یک نظریه به طور گسترده در محافل علمی پذیرفته شده است، دومی توسط گروه های مذهبی در ایالات متحده و جاهای دیگر حمایت می شود. بنابراین سؤال این است که آیا دولت لیبرال می‌تواند منابع آموزشی خود را برای آموزش داروینیسم و ​​حذف آفرینش‌گرایی به عنوان داستان واقعی منشأ ما به‌طور مشروع به کار گیرد. برای این، خلقت‌گرایان ادعا می‌کنند که (الف) از آنجایی که داروینیسم یک دکترین فلسفی طبیعت‌گرایانه است، آموزش انحصاری آن وعده بی‌طرفی لیبرالی را به ضرر جهان‌بینی‌های غیرطبیعی نقض می‌کند. و (ب) نهادهای لیبرال - از دادگاه‌های دادگستری گرفته تا هیئت‌های آموزشی و مقامات اجرایی - با رد خودسرانه فرضیه‌های فراطبیعی، درک مادی از پروژه علمی را ترویج می‌کنند. بر این اساس، بهترین راه برای ارج نهادن به انصاف متافیزیکی و معرفتی، برخورد متعادل با نظریه تکاملی و دشمنان آن در چارچوب آموزش علمی اجباری است. از این رو، ادعای آفرینش گرایانه (CC) به عنوان یک دلالت منطقی از بی طرفی ادعایی لیبرالیسم سیاسی مطرح می شود. بخش اول این پایان نامه به سه بحثی می پردازد که نظریه پردازان لیبرال برای رد CC بیان کرده اند: (1) تکامل داروینی فقط یک نظریه علمی است، (2) دین نباید به موضوعات واقعیت بپردازد، و (3) علم نمی تواند فرضیه های فراطبیعی را توسط تعریف. اما این پاسخ ها قانع کننده نیستند. من استدلال می کنم که داروینیسم را می توان به طور مناسب به عنوان یک جهان بینی جزئی ارائه کرد. که اکثر روایات دینی دارای ادعاهای واقعی هستند. و اینکه فرضیه های خداباورانه نباید تحت پوشش یک طبیعت گرایی صرفاً روش شناختی از قلمرو علم کنار گذاشته شوند. با این وجود، این بدان معنا نیست که خلقت گرایی باید در کلاس درس زیست شناسی تدریس شود. بخش دوم پایان نامه با هدف ارائه توجیه عمومی برای آموزش انحصاری تکامل داروینی است. پس از تمایز بین دو مرحله بی‌طرفی لیبرال، من استدلال می‌کنم که دولت مشروع است بین ادعاهای واقعی رقیب از طریق رویه‌های منصفانه قضاوت کند، قضاوتی که نسبت به ماهیت طبیعی یا ماوراء طبیعی فرضیه‌ها بی‌تفاوت است. سپس دو استراتژی توجیهی دنبال می شود. اولی مشکل را با تقلید از شرایط موقعیت اصلی راولزی بازسازی می‌کند و کالاهای آموزشی را ردیابی می‌کند که هر شهروندی زیر پرده جهل ثبت نام می‌کند. این نتیجه می‌گیرد که تعهد به اهداف یک آموزش به طور گسترده لیبرال منجر به این تصور می‌شود که هر شهروند آینده مستحق درجه کافی از سواد علمی است، که شامل درک اساسی‌ترین ایده در علوم زیستی: تکامل است. دومی به پیشنهاد رالز متوسل می شود که عقل عمومی روش ها و نتایج غیرمناقشه ای علم را در بر می گیرد. پس از پرداختن به چندین ایراد احتمالی، به این نتیجه می‌رسم که استدلال علمی یک مورد پارادایماتیک از استدلال عمومی است، بنابراین برای اهداف توجیه عمومی لیبرال مناسب است. علاوه بر این، نظریه ای را ارائه می دهد که در مورد استدلال علمی به عنوان بسط استدلال روزمره و عقل سلیم فکر کنیم، یک فرض مهم که از آن می توانیم دلایل مشترک معرفتی را اثبات کنیم. به عنوان یک نتیجه، این تز استدلال می کند که اختلافات واقعی - مانند آنچه که جوامع کثرت گرا را بر سر روایت های کیهانی تقسیم می کند - باید توسط لیبرال ها در چارچوب پارامترهای توجیه عمومی مورد بررسی قرار گیرد، زیرا این بهترین راه برای نشان دادن احترام به همه شهروندان است. ادعاهای علمی دین ممکن است کنار گذاشته شوند، نه به این دلیل که مذهبی هستند، بلکه به این دلیل که در جهانی که در آن استدلال علمی به عنوان معرفت شناسی عمومی عمل می کند، پشتوانه شواهدی ارائه نمی کنند.
سلامت روان و رفاه: ارتباط با دین در سراسر زندگی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Aradhna Kaushal
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: مطالعات تحقیقاتی قبلی فواید اعمال و باورهای مذهبی را برای طیف وسیعی از پیامدهای سلامتی، از جمله سلامت روان و رفاه گزارش کرده اند. با این حال، بیشتر تحقیقات در مورد دین و سلامت، مقطعی و بر اساس جمعیت های ایالات متحده است. بنابراین، نیاز به شواهدی از جمعیت های خارج از ایالات متحده برای ارزیابی تعمیم پذیری خارجی این انجمن ها وجود دارد. این پایان نامه با استفاده از داده های شورای تحقیقات پزشکی (MRC) بررسی ملی برای سلامت و توسعه (NSHD) به بررسی ارتباط طولی بین دینداری، و پیامدهای سلامت روان و رفاه پرداخت. این مجموعه داده‌های طولی منحصربه‌فرد به دنبال شرکت‌کنندگان از بدو تولد برای بررسی 1) الگوها و روندهای دینداری در طول زندگی، 2) ارتباط دینداری با سلامت و رفاه روانی 3) نقش عوامل روانشناختی، اجتماعی و سبک زندگی بر دینداری مورد استفاده قرار گرفت. و سلامت روان و بهزیستی، و 4) آیا دینداری تأثیر رویدادهای استرس زا زندگی را بر سلامت و رفاه روانی تعدیل می کند؟ انجمن ها با استفاده از مدل های رگرسیون، مدل های متقاطع رگرسیون خودکار و شرایط تعامل مورد آزمایش قرار گرفتند. کاهش کلی در حضور مذهبی و اعتقادات در طول دوره زندگی مشاهده شد و حضور مکرر مذهبی با نمرات رفاه بالاتر همراه بود. شواهدی برای ارتباط دوسویه بین دینداری و سلامت روان یافت شد، اما نه برای رفاه. تجزیه و تحلیل عوامل روانشناختی، اجتماعی و عوامل سبک زندگی، موافق بودن، تسلط و حمایت اجتماعی را به عنوان عوامل مهم در ارتباط بین دینداری و سلامت روان و بهزیستی شناسایی کرد. برخی از جنبه‌های اعتقادات و اعمال مذهبی ارتباط بین رویدادهای استرس‌زای زندگی و سلامت روان و بهزیستی را تعدیل می‌کنند. شواهد محدودی از فواید مستقیم دینداری برای سلامت روان و رفاه وجود دارد. با این حال، ممکن است که دینداری به عنوان یک مکانیسم مقابله ای در پاسخ به رویدادهای استرس زا زندگی مورد استفاده قرار گیرد و تا حدی تأثیر مخرب آنها را بر سلامت و رفاه روانی کاهش دهد.
استدلالی در دفاع از رئالیسم علمی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Ali Paya
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : رئالیسم علمی در درجه اول با دامنه دانش علمی سروکار دارد. بر اساس فرضیه واقع گرایانه در مورد استقلال واقعیت فیزیکی قوای ذهنی انسان و سازه های ذهنی (مانند زبان ها، طرح های مفهومی و قراردادها)، ادعا می کند که علم می تواند و می کند دانشی در مورد جنبه های قابل مشاهده و غیر قابل مشاهده در اختیار ما قرار دهد. واقعیت فیزیکی ضد رئالیست ها، از فرقه های مختلف، اصل اصلی رئالیسم علمی را رد می کنند. در حالی که تعداد کمی از آنها ممکن است امکان دستیابی به دانش علمی را انکار کنند، اما همگی دامنه چنین دانشی را که توسط واقع گرایان مد نظر قرار می گیرد، مورد مناقشه قرار می دهند. در دیدگاه ضد واقع گرایان، علم در بهترین حالت می تواند شناخت پدیده های قابل مشاهده را در اختیار ما قرار دهد. در این جستار، پس از توضیح مختصری از موضوعات اصلی دخیل در مناقشه (علمی) واقع گرایی - ضد رئالیستی (فصل 1) و یک گشت و گذار کوتاه تاریخی در مورد بسط موضوعات محوری این مناقشه از اواخر قرن نوزدهم. (فصل 2)، من روی موارد تعدادی از ضد رئالیست های مدرن (عمدتاً ون فراسن و لری لاودان - فصل 3 و 4) و همچنین تعدادی از رئالیست هایی که از سنت رئالیستی جدا شده اند تمرکز خواهم کرد. (فصل 5). تأثیر تحولات مکانیک کوانتومی بر بحث رئالیستی - ضد رئالیستی نیز به طور انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است (فصل 6). در فصل آخر (فصل 7) تلاش شده است تا نظریه جامع تری از علم معرفی شود که امید است بر مشکلاتی که موضع نظریه های واقع گرایانه شناخته شده کنونی را تضعیف کرده است، غلبه کند.
سنت هومری در سریانیوس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Christina-Panagiota Manolea
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی نحوه استفاده فیلسوف سیریانوس، رئیس مکتب نوافلاطونی آتن (432-437) از سنت هومری در آثار تفسیری خود می پردازد. آثار باقی مانده از او، یعنی در هرموژنم، در فادروم و در متافیزیک، به صورت تفسیر است و هر دو حوزه بلاغت و فلسفه را در بر می گیرد. فصل اول پایان نامه در سه بخش تنظیم شده است. بخش اول به سنت هومری تا سریانیوس می پردازد. بخش دوم به آثار سیریانوس و مشکلات مربوط به تألیف می پردازد. بخش سوم گزارشی مختصر و در عین حال جامع از نظام فلسفی سیریانوس است. فصل دوم بر فرازهای هومری در تفسیر سیریانوس در هرموژنم تمرکز دارد. کتاب In Hermogenem شرحی است بر دو اثر اصلی سخنور هرموژن، De Ideis و De Statibus. پس از بررسی کامل استفاده از تمام قطعات هومری و بهره برداری از ویژگی های آنها در یک اثر بلاغی، فصل با خلاصه ای از یافته های آن به پایان می رسد. فصل سوم به بررسی سنت هومری در تفسیر In Phaedrum می پردازد. هومر به طرق مختلف مورد استثمار قرار می گیرد، از کاربرد ساده زبانی که در آثار بلاغی سیریانوس با آن آشنا هستیم تا کاربرد پیچیده تری که در عباراتی که به روانشناسی و متافیزیک می پردازند. نمونه هایی از تفسیر تمثیلی نیز در این تفسیر موجود است. فصل با خلاصه ای از یافته های آن به پایان می رسد. فصل چهارم به استفاده از سنت هومری در تفسیر سیریانوس در متافیزیک می پردازد. استفاده از هومر در این اثر مشابه آنچه در In Phaedrum آمده است، همانطور که در اظهارات پایانی فصل آمده است. پایان نامه با نتیجه گیری نهایی و کتابشناسی جامع به پایان می رسد.
ماهیت حواس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Matthew Nudds
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه من شرحی از ماهیت حواس ارائه می دهد. بسیاری از فیلسوفان تصور کرده اند که این واقعیت که ما حواس متفاوتی داریم، ادغام حواس را با مشکل مواجه می کند. در این پایان نامه من استدلال می کنم که درون نگری تجربه ادراکی ما را به صورت آمودال یا واحد نشان می دهد (یعنی ما نمی توانیم تجربیات متمایز مرتبط با هر یک از حواس خود را تشخیص دهیم) و از این رو مشکل واقعی این نیست که چگونه حواس با یکدیگر ادغام می شوند، بلکه چگونه و چرا ما در وهله اول پنج حس را از هم تشخیص می دهیم. وقتی قضاوت می کنیم که مثلاً چیزی یا دارایی را می بینیم، چیزی که ما به آن نیاز داریم، شرحی از قضاوت هایمان است. من استدلال می‌کنم که چنین حسابی نمی‌تواند هیچ یک از اشکالی که معمولاً تصور می‌شود را داشته باشد. فیلسوفان اغلب تصور می‌کنند که یک گزارش باید به تفاوت‌های بین انواع هزینه‌ها متوسل شود، اما من استدلال می‌کنم که چنین تفاوت‌هایی برای توضیح روشی که ما پنج حواس را تشخیص می‌دهیم کافی نیست. همچنین نمی‌توانیم این تمایز را با توسل به انواع مکانیسم‌های دخیل در ادراک توضیح دهیم، زیرا مدل‌های روان‌شناختی شناختی مکانیسم‌های ادراک نشان می‌دهند که آنها از نظر عملکردی متنوع هستند به گونه‌ای که هرگونه مطابقت بین آن‌ها و حواس پنج‌گانه و ما را تضعیف می‌کند. درک عقل سلیم از مکانیسم های مختلف درگیر در ادراک مستلزم درک قبلی از تمایز بین حواس مختلف است. من تمایزی را که ما بین حواس پنج گانه قائل می شویم ارائه و شرح می دهم که بر اساس آن حواس اساساً متمایز نیستند. اگر چه قضاوت های ما درباره حواس درست است، اما قضاوت در مورد انواع چیزها نیست. در عوض، ما روش‌های مختلف ادراک را بر حسب انواع تعامل ادراکی که می‌توانیم با محیط خود داشته باشیم، متمایز می‌کنیم.
بیگانگی، آزادی و کمونیسم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Rajeev KumarSehgal
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : کوهن سه سوال زیر را برای سوسیالیست ها مطرح می کند. اول اینکه ما چه می خواهیم؟ به طور کلی، و حتی در اصطلاحات نه چندان عام، شکل جامعه سوسیالیستی که ما به دنبال آن هستیم چیست؟ دوم، چرا ما آن را می خواهیم؟ دقیقاً چه مشکلی در سرمایه داری وجود دارد و چه چیزی در مورد سوسیالیسم درست است؟ سوم، چگونه می توانیم به آن برسیم؟ این واقعیت که طبقه کارگر در جامعه سرمایه داری پیشرفته اکنون آن چیزی نیست که قبلا بود، یا آن چیزی که زمانی تصور می شد نیست، چه پیامدهایی برای عمل دارد؟ در این پایان نامه من چند پاسخ مارکسیستی به این پرسش ها ارائه می کنم. من فلسفه مارکسیسم بیگانگی را شرح می دهم و از آن دفاع می کنم. پایان نامه به سه بخش اصلی تقسیم می شود. در بخش اول استدلال می‌کنم که بنیادی‌ترین نقد مارکس از سرمایه‌داری را می‌توان در نوشته‌های اولیه‌اش درباره بیگانگی یافت. در بخش دوم از روایتی مارکسیستی از آزادی به مثابه تحقق خود دفاع می‌کنم که، استدلال می‌کنم، همتای مثبت نوشته‌های منفی (انتقادی) مارکس در مورد سرمایه‌داری را تشکیل می‌دهد. در بخش سوم، من استدلال‌هایی را که در نوشته‌های بعدی مارکس در مورد تاریخ، اقتصاد و آزادی یافت می‌شود، به هدف غلبه بر بیگانگی مرتبط می‌کنم، و توسعه اقتصادی، نهادی و جامعه‌شناختی یک کمونیسم را بیان می‌کنم که به تدریج آزادی را به عنوان تحقق خود به همه تعمیم می‌دهد.
طبیعت گرایی و نیازهای انسان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Michael Targett
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : آنچه در ادامه می‌آید تلاشی است برای ادغام ارزش‌های اخلاقی و سیاسی با دلبستگی به جهان‌بینی وسیع‌تری که دانش طبیعی-علمی در آن محوریت دارد. ادعای اصلی این است که با شناخت وجود و اولویت نیازهای انسان می توان چنین یکپارچگی را به بهترین نحو انجام داد. تعهد به معرفت شناسی، به جای هستی شناسی، علم طبیعی مورد بحث است. سپس این در برابر استدلالی برای نسبیت گرایی علمی که ادعا می کند سنت های علمی مختلف غیرقابل قیاس هستند، دفاع می شود. برخلاف سایر پاسخ‌های طبیعت‌گرایانه معاصر به ادعای نسبی‌گرایی، این دفاع این ایده را رد می‌کند که طبیعت‌گرایی می‌تواند بر یک نظریه علّی ارجاع برای اصطلاحات نوع طبیعی تکیه کند، ردی که مبتنی بر درک طبیعت‌گرایانه از فراگیر بودن روابط علی در جهان است. دکترین انسان محوری آزادی گرایی به عنوان یکی از منابع مخالفت با این جاه طلبی طبیعت گرایانه متمایز می شود و چندین شکل از آزادی گرایی بررسی و رد می شود. سپس اولین پیامدهای اخلاقی طبیعت گرایی در رابطه با مفهوم ما از مسئولیت اخلاقی بررسی می شود. استدلال می شود که نادرستی آزادی خواهی باید ما را به تجدید نظر در برخی از ایده های پیش از تأمل در مورد مسئولیت سوق دهد. در ادامه، بررسی کلی رابطه بین اندیشه اخلاقی و علمی، و این بحث که این دو با نقش مشترکی که نظریه‌سازی در هر یک از آنها ایفا می‌کند، متحد می‌شوند، دنبال می‌شود. دو نوع نظریه اخلاقی - یعنی نتیجه‌گرایی غیرنتیجه‌گرایی - متمایز می‌شوند، و استدلال می‌شود که نتیجه‌گرایی چندین مزیت دارد. یک مفهوم نتیجه‌گرایانه از کالا به‌عنوان ارضای نیاز در برابر رقبای نتیجه‌گرا دفاع می‌شود، به‌ویژه آن چیزی که کالا را به‌عنوان ارجحیت - ارضای تصور می‌کند. تصوری از نیازها ارائه شده است که در آن برآوردن نیازها به منزله جبران نقص در عملکرد انسان است که مورد دوم در شرایط بهترین نظریه های علمی ما قابل درک است. برخی از اشکال معاصر برابری گرایی به دلیل تلاش آنها برای ترکیب نگاه به بدترین شرایط با بی طرفی لیبرال در مورد ماهیت یک زندگی خوب مورد انتقاد قرار می گیرند و برخی از پیامدهای عملی جایگزین های مبتنی بر نیاز ترسیم می شوند.
  • تعداد رکورد ها : 1276