جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 591
اخلاق از منظر نیچه و هدایت
نویسنده:
نويسنده:رقیه خان‌محمدزاده زيرنظر:راهب عارفی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - تهران: راشدین,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
صادق هدایت، نویسنده و متفکر برجسته در حوزه فرهنگ است. از جمله دغدغه‌های او توجه به انسان، خودشناسی، مبارزه با جهل و خرافات و به طور کلی واژگون کردن و ساخت و شناساندن فرهنگی با ارزش‌های نو است. فردریک نیچه، فیلسوف و متفکر آلمانی نیز تأثیرگذارترین فیلسوف قرن در حوزه فرهنگ و توجه به انسان و دستاوردهای آن است. در پژوهش حاضر به تعریف ادبیات تطبیقی و بیان مفاهیم پرداخته شده و سپس جایگاه مفهوم اخلاق در اندیشه هدایت و نیچه بررسی شده است. نگارنده تلاش کرده تا دیدگاه هدایت در حوزه اخلاق را با دیدگاه نیچه مقایسه کرده و گزاره‌های فکری هر دو را در این زمینه تطبیق نماید.
مقایسه تطبیقی متافیزیک قدرت در فلسفه نیچه و کالیکلس
نویسنده:
جمال سامع، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
محاوره گرگیاس یکی از مهمترین محاورات افلاطون است، افلاطون در این محاوره سقراط را به مصاف سوفسطاییان آن عصر می‌برد. آن بخش از محاوره که مورد توجه ما قرار گرفته است، جدال سقراط و کالیکلس است، که از نظر حجم نیمی از محاوره را به خود اختصاص داده است. مقاله حاضر کوشیده است تا ضمن اجتناب از یکسونگری به آرای نیچه، آن‌ها را در تقرب به آرای کالیکلس نشان دهد. هدف مقاله مقایسه میان آرای نیچه و کالیکلس در محاوره گرگیاس است. محوریت مقاله بر روی مفهوم قدرت از نظر این دو است. سعی می‌کنیم با تحلیل این مفهوم محوری آرای این دو را در مورد حقیقت، معنای زندگی، قانون و حقوق تفسیر کنیم. بنابراین پرسش راهنمای سراسر این پژوهش این است که چه نسبتی میان برداشت کالیکلس از قدرت و برداشت نیچه از این مفهوم وجود دارد؟
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
«بازگشت جاودان» به مثابه ژرف‏ترین اندیشه چنین گفت زرتشت
نویسنده:
روح‎‌الله کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه چنین گفت زرتشت را بزرگ‌ترین کتاب خود و آموزۀ بازگشت جاودان را «ژرف‌ترین اندیشۀ» این کتاب می‌داند. چرا این آموزه دارای چنین اهمیتی در فلسفۀ نیچه است؟ اگرچه میان طرح اولیۀ بازگشت جاودان در دانش شاد تا طرح جدی در زرتشت تفاوت‌هایی وجود دارد، اما چند مشخصه همواره باقیست. اول آن‌که بازگشت جاودان سنجه‌ای برای نیچه جهت بازارزش‌گذاری ارزش‌ها و در مقابل روحیۀ کینه‌توزی و آرمان زهد است. دوم این‌که اگرچه نیچه در خواست قدرت، گاهی تلاش می‌کند تفسیری جهان‌شناختی از آموزۀ بازگشت جاودان به دست دهد، اما اکثر مفسران بر پیامدهای عملی باور به چنین آموزه‌ای انگشت گذارده‌اند؛ هر چند در مورد چیستی این پیامدهای عملی میان ایشان اختلاف نظر وجود دارد. مشکلی که پیش می‌آید این است که اگر بازگشت جاودان مستلزم این است که به همه چیز از جمله امور نامطلوب نیز آری بگوییم و حتی براساس «عشق به سرنوشت»، عاشق رنج هم باشیم، چگونه آری گفتن به رنج، با آری گفتن به زندگی که نیچه از آن دم می‏زند سازگار است؟ پاسخ به این پرسش ابعاد جدیدی از اندیشۀ نیچه و آموزۀ بازگشت جاودان را بر ما می‌گشاید. این آموزه «آفرینندگی»، «گزینش»، «تصمیم»، و «کنش‏گری» را باعث می‌شود و در عین حال نیهیلیسم را به اوج خود می‌رساند و آن را تکمیل می‌کند که این نیز مطلوب دیگر نیچه است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 113
نگاه انتقادی نیچه به جایگاه اخلاق در تمدن غرب
نویسنده:
مریم عرب، عبدالرزاق حسامی‌فر، محمد حسن حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه راهی را که بشر در مسیر اخلاق تاکنون پیموده است، نه همچون یک فرایند تکاملیِ مثبت و ارزنده، بلکه تاریخچه‌یدیرپاترین خطاهای انسان و مسبب سرنوشت هولناک و هراس‌انگیزاو می داند.از این رو به نقد شدیداخلاقکه به اصطلاح میراثی تاریخی و دستاوردی ارزشمند برای بشر تلقی می‌شد، می پردازد.از نظر او تمامی ابعاد زندگی بشر، حتی پرسش او از وجود،تحت تأثیر ارزش‌هاستو این ارزش‌ها،کشمکش‌ها و بحران‌هاییرا برای انسان پدید آورده‌است.نیچه خود را ضد اخلاق می‌نامد و همه‌ینظام های اخلاقی را مردود می‌شمارد.البتهاو در نقد اخلاق می خواهد بنیاد حقیقی اخلاق را بیابد، جایگاه و نحوه‌ی عمل آن را شرح دهد و ساز و کارارزش‌گذاری‌ انسان‌را که او را به انجام افعال اخلاقی وادارمی‌کند، تشخیص دهد.در پس تمام اظهارات ویرانگرانه نیچه، طرحی جدید و ایده ای نو و در عین حال یکپارچه وجود دارد. او قصد ندارد نظامی همچون نظام‌هایی که آنها را به نقد کشیده و ویران نموده است، بنیان گذارد. مظهر این ایده‌ ی نو، ابرانسان است. در این مقاله نگاه منفی نیچه را به منزلت اخلاق در تمدن غرب، در پرتو انتقاداتی که به اخلاق وارد می کند، بررسی می کنیم.
صفحات :
از صفحه 49 تا 65
وجود در نظر نیچه
نویسنده:
صانعی منوچهر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مفاهیم کلیدی فلسفه نیچه عبارت است از: صیرورت، بازگشت جاویدان همان، اراده به قدرت و نیست انگاری (نیهلیسم). نیچه برای ایجاد ارتباط منطقی بین این مفاهیم، مفهوم «هستی» را با نگرش خاص به مفهوم «صیرورت» تحویل کرده است. این تحویل از نظر انسان شکل می گیرد و در نظر او این دیدگاه انسان است که به هستی معنی می دهد. در این مقاله چگونگی تحویل هستی به صیرورت و ربط آن به اراده به قدرت و بازگشت جاویدان همان مورد بررسی واقع شده است.
صفحات :
از صفحه 63 تا 74
تمایز «عقل» و «خرد» در چنین گفت زرتشت نیچه
نویسنده:
محمدسعید حنایی کاشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 7 تا 39
تبیین جنون در هنر به مثابه رهایی در تلقی نیچه ای فوکو، با تاکید بر نقاشی های گیا
نویسنده:
صابر زینب, ضیاشهابی پرویز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
میشل فوکو (1926-1984)، به تاسی از نیچه به نقد مبانی متافیزیک غربی می پردازد. او در این راستا با افشاء و واژگونی معیارها و اصول بدیهی انگاشته شده در ساختار قدرت، به تبیین اشکال مختلف غیریت اهتمام دارد. یکی از این اشکال غیریت را می توان جنون دانست که به زعم فوکو در آثار هنری عصر مدرن متجلی است. نقاشی های فرانسیس گیا به زعم فوکو می تواند راهبر ما در خروج از آن چیزی باشد که ساختار قدرت، مقدر ساخته است. در این پژوهش کوشش می شود، نسبت و رابطه تفکر فوکویی در خصوص جنون هنری با امر دیونوسوسی نیچه و تناظر این دو نگره با هم و در عین حال با جنون هنری به تصویر درآمده در آثار فرانسیس گیا نشان داده شود. در این مقاله سعی شود با ارائه شواهدی از هنر مدرن به ویژه آثار گیا، جنون هنری از منظر فوکو تبیین شود و در نهایت به مثابه امری رهایی بخش از چنبره ساختارهای مسلط قدرت قلمداد شود.
صفحات :
از صفحه 41 تا 64
دگرگونی همه ارزش ها؟ تاملی بر زرتشت نیچه
نویسنده:
خدایی نرجس
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در «چنین گفت زرتشت» نیچه می کوشد در جدال با خوره نیستی بر نیهیلیسمی که خود زمانی پیام آور آن بود، غلبه کند. او زرتشت را که این بار پیامبری زمینی و این جهانی است به میان انسان ها می فرستد تا دگرگونی بنیادی ارزش های موجود را تبلیغ کند و ظهور ابر انسان را نوید دهد. اندیشه فلسفی نیچه که تا حدود زیادی از نفی، انکار و تخریب فلسفه مغرب زمین ارتزاق می کرد در «چنین گفت زرتشت» که در دوره بازنگری و سنجش گری افکار پیشینش نوشته شده، دچار تشتت می شود و ناهنجاری ها و آشفتگی های فکری او بیش از پیش بروز می کنند. تناقضات شدید اندیشه، عدم انسجام فکری و میل افراطی به تخریب، پروژه ابر انسان را به شکست می کشانند، پتک ویران کننده ای که زمانی پایه های ایده آلیسم، خودباوری و اخلاق باوری را نشانه گرفته بود، اکنون بر اثر خود نویسنده فرود می آید.
صفحات :
از صفحه 187 تا 202
نیچه، مرگ خودخواسته یا وعظ مرگ؟
نویسنده:
قائمی معصومه, عباسی بابک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فریدریش نیچه فیلسوفی است که به دفعات از معنای مرگ سخن می گوید و در آثارش مشخصا به «مرگ خودخواسته» می پردازد. هم چنین می توان از برخی جملات او دعوت مستقیم انسان به مرگ را استنباط کرد؛ این دعوت نه از سر انکار خواست زندگی (به نحوی که شوپنهاور مطرح می کند) بلکه در نتیجه آمیختن آن با ایده های نوظهور دیگری نظیر «خواست قدرت» و یا «ابرانسان» مطرح می شود. ابرانسان نور امیدی است که بر انسانیت مورد عنایت نیچه می تابد و از این رو نمونه عالی خواست قدرت و پذیرنده نظریه «بازگشت ابدی» اوست. در این مقاله ابتدا از ابرانسان و رابطه آن با مرگ خودخواسته سخن می گوییم تا در مقابل بتوانیم انتقاد نیچه از باورهایی که نشانگر نفی ارزش زندگی هستند را درک کنیم. به عقیده نیچه اگر اندیشیدن در باب مرگ با تفکر هستی محور در هماهنگی کامل باشد ارزشمند خواهد بود در حالی که «واعظان مرگ» فیلسوفانی هستند که تنها به یک بعد زندگی (رنج) توجه می کنند؛ اگرچه در پایان خواهیم دید که وی نتوانسته است راهی مشخص و کاربردی را در راستای این هماهنگی ترسیم کند و بنابراین پس از نیچه نیز تفکر در خصوص بی معنایی زندگی و خودکشی به عنوان نتیجه منطقی تجربه پوچی ادامه می یابد.
صفحات :
از صفحه 81 تا 102
مفهوم قدرت از دیدگاه نیچه
نویسنده:
ذوالفقار ناصری صدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فردریش نیچه، از اندیشمندان برجسته آلمانی است که متأثر از فیلسوف بدبین هم وطنش، آرتور شوپنهاور، کوشید با تأکید بر اراده آدمی رویکردی نو به عالم و آدم افکند. او اراده آدمی را، اراده ای معطوف به قدرت می داند. لذا بر محور آن، ساختار هستی شناسی او پی ریزی می گردد؛ بدین معنا که نیچه تمام مفاهیم ارزشی همچون اخلاق، حقیقت و... را متناسب با اراده معطوف به قدرت در آدمی درک می کند. بر این اساس، نگاهی نسبیت انگارانه را در پیش می گیرد. نیچه بر آن است که اخلاق سنتی را فرومایگانی که از شکوفا کردن اراده معطوف به قدرت خویش ناتوان بودند، بازآفرینی کردند تا ارادة دیگران را بدین وسیله به مهار قدرت خویش درآورند. لذا سخت به مسیحیت، که وارث ارزش های اخلاقی است، می تازد و آن را مایه ننگ بشر غربی برمی شمارد. از این رو، نیچه تنها حقیقت مطلق را اراده معطوف به قدرت می داند که چون این گونه اراده ها، گوناگون اند و تأویل های آن ها نیز فراوان است، لذا حقیقت ها نیز فراوان خواهند بود. پس، جهان از نگاه او، معنا و ارزش ذاتی ندارد و ارزش ها، به تأویل های آدمیان از ارادة قدرت شان وابسته است. از آنجا که اصل بنیادین در سراسر فلسفه نیچه " اراده معطوف به قدرت" است، در این نوشتار نخست به تبیین ابعاد مختلف این اصل می پردازیم و سپس رویکرد وی را به ارزش های اخلاقی در پرتو آن بررسی می کنیم.
صفحات :
از صفحه 159 تا 186
  • تعداد رکورد ها : 591