جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
حرکت جوهری ملاصدرا و تطبیق آن با علم فیزیک
نویسنده:
حسن هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مهمترین مسائل فلسفه در قرون جدید که ملاصدرا آن را برهانی کرد، بحث حرکت جوهری است. موضوعی که از زمان قبل از ارسطو وجود داشته و فلاسفه قدیم به آن پرداخته بودند اما در این میان، فیلسوفانی بوده و هستند که حرکت در جوهر را قبول ندارند؛ مانند پارمنیدس، زنون، بوعلی سیناو...در پژوهش این سوال مطرح است با توجه به اینکه هم اینک فیزیک از رشد و تعالی قابل توجهی در دنیای علم برخوردار شده است، آیا حرکت جوهری در فلسفه ، ارتباط و تطابقی با مسائل حرکت در فیزیک دارد؟ آیا حرکات عناصر اتم می تواند مصداق حرکت جوهری باشد؟ از آنجایی که دانشمندان فیزیک از جمله ماکس پلانک و نیلز بور ثابت کردندکه انرژی داخل یک اتم حالت پرتو افشان نوسان کننده را دارد و الکترون داخل آن از مداری به مدار دیگر حرکت می کند و انرژی در طول مسیر، دچار نوسان می شود بدون اینکه از بین برود. از طرفی مباحث نور نیز با موضوع حرکت جوهری در فلسفه مطابقت دارد؛ لذا می توان یک آشتی و ارتباط تنگاتنگی بین فلسفه و فیزیک برقرار نمود و اعتقاد پروفسور هاوکینگ، مبنی بر تمام شدن عمر فلسفه را به بوته فاموشی سپرد و در واقع فیزیک و فلسفه را کامل کننده یکدیگر دانست. از آنجایی که مسائل فیزیک علی رغم حسی و تجربی بودن، از زیر بنای ریاضی و عقلی برخوردار هستند، می توان به ارتباط بین حرکت مطرح در فیزیک و فلسفه حکم کرد؛ با این تفاوت که فلسفه در انقسام ماده که بستر حرکت است، از نظر ذهنی و عقلی، تا بی نهایت پیش می رود اما فیزیک از حد فرضیه، نمی تواند فراتر برود، چراکه هنوز ابزار اندازه گیری حرکت تا بی نهایت که از ذهن فیلسوف طراوش می کند، ساخته نشده است!
ارزیابی باورهای دینی ازدیدگاه ویلیام جیمز، زیگموندفروید و کارل گوستاو یونگ
نویسنده:
مهدی دلاکه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسأله‌ی دین، همواره یکی از دغدغه های بشر بوده و هست. گستره وسیع ادبیات تولید شده در این باب در حوزه ها و رشته‌های مختلف علمی از جملهفلسفه، کلام، جامعه‌شناسی و روانشناسی، خود شاهدی بر این ادعاست. در روان‌شناسی دین، به عنوان یکی از رشته‌های علمی نسبتاً نوظهور، ریشه‌ها و مبانی درون فردی دین مورد بحث و بررسی قرار می گیرد که تاکنون بحث و جدل های درازدامنی را به دنبال داشته است. در این میان نظرات ویلیام جیمز، زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ از اهمیت قابل توجهی برخوردارند. پژوهش حاضر، نظر به آنکه یکی از رسالت‌های کلام جدید پرداختن به شبهات جدید و برون دینی است، ضمن مراجعه به منابع و مستندات متعدد و با روشی توصیفی و تحلیلی،به بررسی دیدگاه های این سه تن در باب باورهای دینی پرداخته است. بنا بر یافته های این پژوهش، دیدگاه ویلیام جیمز در تحلیل روانشناختی گزاره‌های دینی، عمدتاً مبتنی بر تفکرات پراگماتیستی اوست. او سعی می‌کند با توجه به پیامدهایی که باورهای دینی در زندگی شخصی افراد دارند، ارزش حقیقی دین را ارزیابی کند. از طرف دیگر، توجه فروید به ریشه های عمیق روانی دین منعطف است. او ترس انسان‌های اولیه از سختی‌های طبیعت و نیز ناکامی‌های جنسی وی را منشاء اصلی دین معرفی می کند. اما یونگ با تأکید بر ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر، بر این عقیده است که باورهای دینی ریشه در روان و سرشت بشر دارند. در واقع به باور او، یکی از کارکردهای ذاتی روان بشر، تمایلات دینی است. در مجموع باید گفت جیمز، فروید و یونگ به ترتیب نگرشی مادی و دنیوی به ادیان دارند و از جنبه‌ی مافوق طبیعی و سعادت‌بخش ادیان غافل شده‌اند. نتیجه‌ای که می‌توان از یافته‌های این پژوهش گرفت، این است که باورهای دینی به هیچ وجه ریشه در جهل و ترس انسان‌ها ندارند و در گذشته و نیز امروزه، دانشمندان خداباوری وجود داشته و دارند. همچنین ترس از امور طبیعی، امروز هم وجود دارد، بدون آنکه انسان‌ها به آن منبعی الهی بدهند. در باب جنبه‌ی روانی دین باید گفت، باورهای دینی اگر مبنایی مافوق طبیعی نداشته باشند، جنبه روانی آن‌ها هم معنادار نخواهد بود. در نهایت باید گفت صرف سودمند بودن گزاره‌های دینی و اعتقاد به آن، جنبه‌ی اخروی و سعادت بخش ادیان را توجیه نمی‌کند و لذا انسان‌ها باید در حیات دینی خود هم به جنبه‌ی شهودی دین و هم مافوق طبیعی آن، توجه کنند. واژگان کلیدی: دین، روانشناسی دین، زیگموندفروید، کارل‌گوستاو یونگ، ویلیام جیمز، پراگماتیسم
بررسی آرای فلسفی میشل فوکو و دلالتهای تربیتی آن
نویسنده:
حسن روح اللهی اوجاکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی آرای فلسفی میشل فوکو و دلالتهای تربیتی آنانجام گرفته است . امروزه یکی از حوزه های مورد توجه محققان و پژوهش گران تعلیم و تربیت حوزه اندیشه هاست ؛ که با توجه به اهمیت این حوزه بر دانشمندان فلسفه تعلیم و تربیت است تا به بررسی انتقادی اندیشه های جدید در زمینه آموزش و پرورش بپردازند. در میان اندیشه های معاصر ، اندیشه متفکر شالوده شکن معاصر فرانسوی ، میشل فوکو ، به دلیل بداعت در روش و فتح باب نگاهی جدید و واژگونه به مسائل اجتماعی ، با استقبال چشم گیری در میان متفکران علوم انسانی ایران و غرب شده است.فوکو در باستان شناسی و تبارشناسی خویش وجود حقایق جهانی را انکار می کند و معتقد است حقیقت ها همواره درون بازی های معطوف به حقیقت تکوین می یابند .وی همچنین با تأکید بر وابستگی دانش و قدرت ، تصور دانش بی طرف را توهمی بیش نمی داند . از این رو ، نظر کلی فوکو در باب تعلیم و تربیت آن است که نظام تعلیم و تربیت موجود ، " در توزیع امکانات خویش ، چه از جهت امکانات بهره مند ساز ، چه از جهت امکانات بازدارنده اش ، از خطوطی تبعیت می کند که حدو مرز آنها را فاصله ها ، تضاد ها و مبارزه های اجتماعی تعیین می کند . هر دستگاه تعلیم و تربیتی ، نوعی شیوه سیاسی برای حفظ یا تغییر وجوه تملک گفتار ها ، همراه با دانش ها و قدرت های برخاسته از آنها ست ." با توجه به این مسائل محقق برخود فرض دانست در ضمن بررسی آرائ فلسفی میشل فوکوبه بررسی این مسئله بپردازد که چگونه مفاهیم فوکو به نقد نظام آموزشی و تربیتی دوره مدرن منجر می شود؟ آیا فوکو پس از نقد گفتمان دوره مدرن راه حلی ارائه می دهد؟ در این پژوهش به بررسی توصیفی – تحلیلی اندیشه میشل فوکو ، با توجه به چهار پیش فرض پرداختیم. جامعه آماری این پژوهش کتاب ها و مقالات خود فوکو و کتاب هایی است که دیگران در رابطه با او نوشته اند . روش محقق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد . و از نظر هدف در نوع تحقیقات بنیادی نظری است . جمع آوری اطلاعات در این تحقیق به روش مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است . آنچه با انجام این پژوهش به آن دست یافتیم آن است که اگر از روش دیرینه شناسی و تبارشناسی درپژوهش های تربیتی استفاده شود ، می توان به حل بعضی مسائل تعلیم و تربیت منجر شود.
دریدا و هوسرل : تعلیق یا تمکین
نویسنده:
مهدی خبازی کناری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از منابع فکری دریدا و رویکرد ساختارزدایی ، اندیشه های هوسرل و روش پدیده شناسی است .دریدا از منتقدان جدی هوسرل و در عین حال به طور آشکار وپنهان تحت تاثیر عمیق وی نیز است . نقد عمده وی به هوسرل، به چالش کشیدن این ادعا است که بایستی در ساحت معرفت شناسی تمامی پیش فرض ها را به یک سو نهاد . من استعلایی به عنوان فاعل چنین فعلی است . دریدا مدعی است که خود این من استعلایی از دایره فرایند به تعلیق در آوردن پدیده شناسی بیرون می ماند . دریدا بر این باور است که هوسرل نیز یکی از بانیان متافیزیک حضور در قرن بیستم است. اوج متافیزیک حضور هوسرل در تلقی وی از نشانه ظهور پیدا کرده است .با این حال وی در تکوین ساختارزدایی ، هم به لحاظ ساختاری و هم به لحاظ محتوا از پدیده شناسی بهره های فراوان برده است . به اجمال اینکه این مقاله از دو بخش تشکیل شده است. دربخش اول نقد دریدا به هوسرل مورد ارزیابی قرار می گیرد و در بخش دوم تاثیرات هوسرل و پدیده شناسی بر دریدا و ساختارزدایی بررسی می شود .