جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 745
حدود و مراتب شناخت عقلی از خداوند از منظر عقل و نقل
نویسنده:
حورا دری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت عقلی بنابر آن‌که شناختی حصولی و بر پایه ی مفاهیم است ، با محدودیت‌هایی در شناخت خداوند روبه‌روست. برخی مکاتب ( شهود گرایان ، نص گرایان و برخی تجربه گرایان دینی ) با تکیه بر این محدودیت‌ها به انکار شناخت عقلی از خدا روی آورده‌اند. در پژوهش حاضر با نقد این گونه دیدگاه‌ها ، این نتیجه اخذ می شود که علیرغم دشواری دستیابی به شناخت عقلی صحیح از خداوند ، امکان رسیدن به برخی شناخت ها در این زمینه فراهم است .در زمینه شناخت ذات الهی با انتقاد از دیدگاه افراطی اکتناه ذات ، این نظریه تایید می گردد که انسان قادر است برخی مفاهیم را که از جهاتی بر ذات خدا صادق اند ، تعقّل نماید . مفاهیمی چون وحدت ذات ، بساطت ذات ، وجوب وجود و ...در زمینه صفات الهی نیز ابتدا به ترسیم رابطه ذات و صفات پرداخته و با انتقاد از نظریه‌ی نفی صفات بر ذات ، نظریه عینیّت توضیح داده شده است . در ادامه بررسی دیدگاه‌های مختلف درباره فهم عقل از معانی اسماء الهی مورد توجه قرار گرفته است: نظریه تنزیه محض که به دو صورت دیدگاه تفویضی و الهیات سلبی نمود یافته است ، باب عقل را در فهم معانی صفات مسدود دانسته و با توجه به مبانی نادرست قائلین ، مطرود است . دیدگاه تشبیهی که توسط برخی اخباریّون ارائه شده ، نیز از منظر نقل و آموزه‌های عقل نادرست است . لذا نظریه‌ی نهایی که جمع بین تشبیه و تنزیه است مورد توجه قرار می گیرد .طبق این دیدگاه ، عقل می بایست از یک سو مفاهیم مستعمَل در زبان بشری را برای فهم معانی صفات اخذ نماید و از سوی دیگر مصداق آن مفاهیم را بسیار عالی‌تر از حدّ فهم انسانی لحاظ نماید.
بررسی مبانی فقهی- حقوقی وقف، با نگاهی به اثرات اقتصادی و فرهنگی آن
نویسنده:
حمید مجیدی‌مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وقف، یک عمل خیرخواهانه‌ی فطری است و رواج آن با تولّد اولین جوامع و تمدن‌ها آغاز شد. شارع مقدس اسلام نیز این تأسیس بشر را امضاء و البته تعریف جدیدی از آن ارائه نموده است. پیامبر اسلام در جهت توصیه برای وقف، به اصحابشان فرمودند: "حَبَّسَ الأصلْ و سبّل الثمره". این کلام نبوی، مبنای اصلی شناخت ماهیت و تعریف وقف نزد همه‌ی فقها قرار گرفته است.نگارنده در طی این تحقیق باعنوان بررسی فقهی – حقوقی وقف با نگاهی به اثرات اقتصادی و فرهنگی –اجتماعی آن، به بررسی برخی کلیات وقف از دیدگاه فقه و حقوق پرداخته و در نهایت آثار مهمّ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن را درحد توان برشمرده است.لازم به ذکر است که عمده تحقیقات و نگارش ها در مورد وقف در آثار بزرگان، مربوط به ماهیت و کلیات شرعی و قانونی وقف است وکمتر به آثار آن پرداخته شده است.نویسنده پس از انجام بررسی های فوق، به این نتایج دست یافت: 1. عین بودن موقوفه ضرورت ندارد. 2 . تأثیر نهاد وقف در عرصه‌ها‌ی اقتصادی چون اشتغال زایی، توزیع عادلانه‌ی ثروت، توسعه‌ی اقتصادی و غیره 3. تأثیر نهاد وقف بر گسترش مولفه های نظام اقتصاد اسلامی مانند رفاه عمومی. 4. نهاد وقف به عنوان یک نهاد خصوصی با ورودش به عرصه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی توانسته در جهت پیشبرد اهداف عالی جامعه اسلامی موثر باشد.اهدافی چون برپایی عدالت اجتماعی،امنیت اجتماعی،کاهش فقر، حفظ ارزش‌های الهی و دینی و...امید است که نتایج این تحقیق بتواند بخشی از توانمندی‌ها، ظرفیت‌ها و بعضاً مشکلات پیرامون نهاد وقف را نمایان ساخته و راه‌گشای کارهای بنیادی در این باره باشددر این تحقیق نتایج زیر حاثل آمد1-عین بودن موقوفه، در صحت وقف، ضرورت ندارد. 2-وقف بر مولّفه‌های مختلف اقتصادی خصوصاً در جهت نیل به اهداف نظام اقتصاد اسلامی تأثیرگذار بوده است. تأثیر نهاد وقف در عرصه‌ی اشتغال، تأثیری مستقیم و موّثر است؛ تأثیر نهاد وقف بر گسترش رفاه عمومی به عنوان یکی از اهداف عالیه‌ی نظام اقتصاد اسلامی، واضح و پررنگ است. 3-وقف به عنوان یک نهاد خصوصی با ورودش به عرصه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادیباعث بالا رفتن ضریب امنیت اجتماعی می شود و در عرصه‌های اعتقادی، آموزشی، و علمی حضوری موّثرومستقیم دارد .
تبیین نحوه ظهور صفات الهی در انسان از منظر قرآن و سنت
نویسنده:
زهرا محسنی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم هستی مظهر صفات الهی، عظمت وحکمت حق تعالی است و خداوند با آفریده‌هایش خود را به انسان‌ها نمایانده است. در این میان انسان که در پایین‌تر نشئه جهان هستی ‌و دارای تمام ویژگی‌های این عوالم است، توان سیر در نشئه‌های دیگر و قرب به حق تعالی را دارا است. هدفی که با عنوان سعادت و کمال انسان همواره مورد جستجوی بشریت بوده و به صورت ویژه در مباحث عرفان اسلامی مطرح است که بر اساس آن انسان با سیر عمیق در عرفان نظری و سپری نمودن مراحل عرفان عملی می‌تواند به قرب حق تعالی، که همان کسب توانایی ظهور صفات الهی در خود است دست یابد، چرا که سعادت انسان در کسب برترین صفات است و منشأ و منتهای صفات الهی را نیز خداوند دارا است، در نتیجه سعادت انسان نیز تحقق و ظهور این صفات در خود است. در این میان می‌توان در کنار نظام پیچیده عرفان نظری و عملی، از منظر آیات و روایات و نگاه "درون صفاتی" (صفات الهی) و "درون نگری به انسان" (سرشت الهی و استعدادهای درونی او) به این امر پرداخت. از منظر درون صفاتی، با ترتیب و چینش صفات خداوند و تبیین آن‌ها می‌توان به امکان، نحوه و میزان ظهور این صفات دست یافت. شیوه‌ایی که کاربست آن در ایصال به قرب الهی برای عموم مردم راه‌گشاست. نحوه و چگونگی این ظهور، از یک سو به شرایط الهی باز می‌گردد. از منظر درون صفاتی، زمینه ظهور با افاضه خیر به انسان‌ها و نصرت و یاری خاص آنان (که از آن با عنوان هدایت خاص الهی می‌توان تعبیر نمود)، حلم و ربوبیت تام الهی که با دو صفت حکمت و رحمت عجین است، از سوی خداوند فراهم می‌شود. از سوی دیگر انسان که به فطرت الهی خلق شده و توانایی عبور از نشئه‌های برتر و بالاتر را داراست،‌ با سعی در حفظ سلامت فطری، دوری از گناهان و ترک هرگونه انانیت، عجب و غرور، و عبادت و اخلاص و پایبندی به صفات نهفته در وجودش می‌تواند شرایط لازم را از درون جهت ظهور و بروز صفات و استعداد‌های عالی نهفته در خود فراهم نماید و با پیمودن درجات نفس، خود را به برترین درجه و وسعت وجودی که امکان دست‌یابی به آن وجود دارد برساند. علاوه بر این، اصل واسطه بودن انسان کامل در کسب فیض و تقرب به حق تعالی از جایگاه خاص و بی‌بدیل برخوردار است چرا که ایشان نمونه اتمّ ظهور صفات الهی بوده و واسطه دریافت و ارسال هرگونه فیض در سراسر جهان هستی‌اند. در این راه باید از موانع مختلف و مهمی که سدّ راه انسان در نیل به این هدف است دوری جست. نفسِ (دنیا طلبِ) انسان و شیطان، به عنوان دو مانع اصلی مطرح‌اند که به دلیل لزوم وجود آنان در ایجاد تضاد درونی در انسان و تعالی او، می‌توان از آنان به عنوان فرصت در تعالی انسان بهره جست.
ارتباط اسماء و صفات الهی مذکور در پایان آیات با محتوای آیات
(سوره های توبه، یونس، هود و یوسف)
نویسنده:
علی‌اکبر ریحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباط اسمای حسنای الهی با محتوای آیات در سوره های توبه، هود،یونس و یوسف،موضوع اصلی این تحقیق می باشد.اسمای حسنای مذکور در آخر آیات از دو جهت مورد توجه می باشد: یکی اینکه تنها ترین راه شناخت خداوند، فقط از راه اسما و صفات او برای بشر میسر است و دیگر اینکه قرآن کریم از نزد خدایی نازل شده که حکیم مطلق است و همین حکمت اقتضا دارد که هر واژه را در جای اختصاصی خود قرار گرفته باشد.با توجه به این مطلب، تلاش برای کشف معانی اسمای الهی و هم چنین فهمیدن دلیل و توجیه کاربرد آن در جایی خاص از سوره ها و آیات،حائز اهمیت ویژه می باشد.تمام این تلاش ها بر این پایه استوار است که چینش آیات سوره ها،چینشی الهی باشد و دست بشر از اعمال سلیقه در ترکیب آنها به دور باشد.اسماء حسنای ذکر شده در پایان آیات گاهی با محتوای آیه خود مرتبط است،اما گاهی با آیات قبل و بعد نیز پیوندی ناگسستنی دارد.در این پایان نامه در حد امکان، این ارتباط مبرهن گشته و بیان شده که خاتمه آیات، مخصوصا اسمای حسنای مذکور در آنها، در حکم دلیل و مستندی برای مسائل مطرح شده در آیه و یا آیات مرتبط با هم بوده و ارتباط بین صدر و ذیل آیه کاملا دقیق می باشد و نمی توان با یک بیان کلی از کنار آنها به آسانی گذشت.تلاش نویسنده، در این نوشتار بر این پایه بوده که اسمای الهی هر سوره به طور مجزا بررسی شود.به دلیل اینکه هر کدام از نام های مبارک الهی، نوع رابطه ای که با آیات خود برقرار می کنند، مختص همان آیه می باشد و قابل تسری به آیات همان سوره نیست، چه برسد به سوره های دیگر.
ضرروت وجود حجت در نهج‌البلاغه
نویسنده:
اصغر رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با تحلیل مفهوم حجت از منظر لغت و عبارت‌های نهج البلاغه مشخص شد این واژه در همان معنای لغوی‌اش یعنی برهان و استدلال بکار رفته است. در ذیلِ عباراتی که به بیان مصادیق حجت پرداخته، مشخص شد از منظر نهج‌البلاغه عقل، قرآن، پیامبران، ائمه، عمر انسان و وجود هر یک از مخلوقات حجت‌های الهی هستند که بیشترین تأکید چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی بر دو مصداق از مصادیق حجت یعنی پیامبر و ائمه? گردیده است. البته حجیت پیامبران و امامان به اعتبار عصمت آن دو است که این مطلب برآمده از حکم عقل و نیز سخنان حضرت است. حجت از نگاه حضرت از دو منظر تکوینی و تشریعی ضرورت دارد. از نظر تکوین آنچه را که فلسفه و عرفان بیان می‌دارد مبنی بر این که خداوند در مقام غیب مطلق برای ظهور نیازمند واسطه‌ای است که ظرفیت تجلی تمام اسماء و صفات الهی را دارا باشد حضرت در کلام خود از جمله در این عبارت «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» «همانا ما دست‌پرورده و ساخته پروردگار خویشیم و مردم تربیت شدگان و پرورده‌های مایند.» بدان تصریح می‌نمایند از آنجا که خداوند به طور مستمر هر یوم در شأنی است و این شأن به افاضه‌ای از وجود اوست پس وجود واسطه‌ی فیض برای همیشه و به طور مستمر ضروری است. از نظر تشریع شأن حجت بیان اوامر و نواهی الهی است که در قالب هدایت تشریعی انجام می‌پذیرد، غیر از بیان اوامر و نواهی توسط امام، شأن حکومت برای امام امری عقلی و تشریعی است که این شأن منوط به خواست مردم است که امام (ع) با عبارت «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا» بدان تأکید می‌کنند.یکی از مباحث مهم درباره‌ی حجت از منظر نهج البلاغه ویژگی‌های ائمه به عنوان حجج الهی است که مباحث مطرح در نهج البلاغه ذیل این عناوین مطرح شده است:هدایت‌گری، الگو بودن، نگاهدارندگانِ تعادل دین، درهای معرفت الهی، عامل عبادت خدا، مرجعیت علمی و غایت انسان بودن. ذیل این عناوین روشن می‌‌شود در ائمه خصلت‌ها و ویژگی‌هایی از طرف خداوند به ودیعه گذاشته شده که انسان‌ها برای سیر تکاملی بدان نیازمندند، یعنی تنها با مراجعه به امام است که می‌توان این خصوصیات را کسب کرد.
بررسی سابقه تاریخی تشریع و اجرای حدود در اسلام
نویسنده:
مسعود حسین زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حدّ در لغت به معنای منع و بازداشتن است و به همین علّت در کلام عرب، سخن جامع و مانع را حدّ میگویند چون مانع ورود معانی دیگر به ذهن میشود و نیز دربان را حدّاد نامیده اند چون مانع ورود افراد میشود. در قرآن کریم واژه حدّ و حدود چندین بار تکرار شده است از جمله: (( تلک حدود الله فلا تقربوها)) بقره 187و((و من یتعدّ حدود الله فأولئک هم الظالمون)) بقره 299 ؛ که واژه حد دراین آیات به معنی مرز و ثغور به کار برده شده است که میتوان گفت این معنا هم به معنی لغوی آن برمیگردد به این مفهوم که چون مرز مانع اختلاط و امتزاج میان دو چیز میشود، آن را حدّ میگوند.از زمان به وجود آمدن جوامع بشری و در پی آن قوانین و مقرّرات، همیشه برای ناهنجاریهای اجتماعی که در آن جامعه جرم شناخته میشوند، مجازات و تنبیهاتی در نظر گرفته شده است و دین اسلام که دینی مطابق با فطرت ذاتی بشر و خلقت انسان بوده و به علّت اینکه این دین، برنامه ی جامع و کامل زندگی فردی و اجتماعی برای همه ی زمانها میباشد، برای همه ی زوایای زندگی انسان برنامه و راهکار دارد، که یکی از این راهکارها در حوزه زندگی اجتماعی بشری، حدود و تعزیرات میباشد؛ به این بیان که فلسفه تشریع حدود در اسلام، جلوگیری از ارتکاب جرائم و گناهان بزرگ در اجتماع، التیام ناهنجاری های ناشی از ارتکاب جرم ، تطهیر فرد مجرم و آمرزش گناهی که در اثر ارتکاب این جرم کسب کرده، اجرای عدالت در جامعه ، جلوگیری از انحرافات بزرگ و بنیان شکن و مصونیت بخشیدن به جامعه است.به بیان دیگر اجرای حدود باعث تنبیه و تطهیر مرتکب جرم بوده و باعث بازدارندگی افرادی که تمایل به انجام دادن آن گناه دارند میشود و بالأخره به جامعه نظم و قوام بخشیده و امنیت آن را تا حدود زیادی تأمین و تضمین میکند و میتوان گفت که حدود و مجازات حدّی ضمانت اجرایی برخی از قوانین الهی در جامعه میباشند که نتیجه اجرای آن، جریان احکام و مقرّرات الهی و اخلاق اسلامی در جامعه میباشد.
تجلی صفات الهی و شیطانی انسان در شعر سنتگرای معاصر
نویسنده:
محمدباقر بهادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان و صفات زشت و زیبای او در مطاوی شعر شاعران سنتگرای معاصر به رغم تفاوت ها و شدت و ضعف‌ها در بسامد و محتوا، بسیار وسیع بازتاب یافته است و هر کدام آنها به فراخور توان علمی و مراتب حکمی و عرفانی خود از منظر آموزه های دینی در تبیین آن صفات اهتمام ورزیده و رجاحت انسان شناسی دینی را در کلامشان تبلور داده اند. اما از آنجایی که تاکنون پژوهش مبسوط در این زمینه به سامان نرسیده و شعر بسیاری از این سخنوران ناشناخته و نکاویده مانده است و به تموج مبانی فکری و اعتقادی آنها در شعرشان پرداخته نشده است، لذا پژوهش مستقل در این خصوص ضروری به نظر رسید؛ از این رو نگارنده برای معرفی برخی از شاعران سنتگرا و معناگرای برخوردار از شم عرفانی یا فلسفی معاصر و تبیین نوع نگرش و بینش آنها و تطبیق مضامین تربیتی و تعلیمی کلام آنها و نیز آشنا کردن خوانندگان با این مفاهیم و مطالب، دست به این پژوهش زد. این سطور با این فرضیات رقم خورد که شاعران این پژوهش در نگاه به چیستی و کیستی انسان و انعکاس اوصاف زشت و زیبای او، تحت تأثیر آموزه های دینی قرار گرفته و با الهام از مبانی اسلامی، صفات انسان را به نکوهیده و پسندیده تقسیم کرده و فضیلت و رذیلت او را در اتصاف بدان صفات دیده اند. البته برخی از شاعران حکیم و عارف این نوشتار نظیر علامه هیدجی و حسن زاده آملی، تلاش کرده اند که با معارف و باورها و یافته های اخلاقی، عرفانی و فلسفی کلامشان را پر مغز و نغز کنند و شکل و صورت گفتارشان را بیشتر با جلوه های هنری و زیبایی های ادبی نیارایند.
نقش اخلاق در معناداری زندگی براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
فریده محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سیر تکاملی حکمت نظری و حکمت عملی در فلسفه ملاصدرا بر پایه اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری میباشد؛ که مقدمه نحوه زندگی انسان، با تزکیه و تهذیب قوای نفسانی، و شناخت نظام آفرینش و معرفت به خود، و اخذ الهامات و صفات الهی را تشکیل میدهد. ملاصدرا با توجه به مبانی نظری فلسفه خود، مسئله اخلاق یا حکمت عملی را بر اساس ایمان، اطاعت و بندگی، تقوا، تحول و استکمال روح با تشبّه به اخلاق الهی که از عوامل معناداری زندگیست، منتج به امید و رضایتمندی و عشق و بخشندگی در زندگی میشوند، تبیین کرده است. زندگی سیری تکوینی و تحول در استکمال روح آدمی به معنای واقعی است. معناداری زندگی برای انسان در صورتی امکان پذیر است که با تزکیه و تهذیب نفس، استکمال وجودیش را با استکمال فضایل اخلاقی یکی کرده، و شخص با بر خورداری از فضائل وجودی به مراتب سعه عقل انسانی و قدسی به مقام متعالی به سمت کمال در زندگی نائل گردد. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی به تبیین نقش اخلاق در معناداری زندگی بر اساس حکمت متعالیه که بر حاکمیت عقل انسانی و به فعلیت در آوردن فضائل و صفات اخلاقی از وجود انسان به هدایت وحی و انسان کامل، و توجه به استکمال روح مجرد و جاودان، و بهره مندی از زندگی متعال توصیه شده، ارائه می نمایم. حقیقت هستی خداوند است. انسان برای بدست آوردن زندگی متعالی و حیات طیّبه‌ی انسانی میتواند با طرحی جامع و کامل از آموزه های اخلاق اسلامی به معناداری زندگی برسد.
وجودشناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم باروتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان و متکلمان اسلامی از دیرباز به بحث از صفات الهی، پرداخته اند. می‌توان مباحث مربوط به صفات خداوند را در دو مرحله ی کلی بررسی کرد؛ کلیات صفات الهی که به احکام و مسایل عمومی و مشترک صفات می پردازد، بدون آن که نظر به صفت خاصی داشته باشد و مباحث خاص مربوط به هریک از صفات چون علم، قدرت و... یکی از اقسام مباحث کلیات صفات الهی، وجود شناسی صفات الهی است. در مرحله ی وجود شناسی صفات الهی، ابتدا همه ی صفات کمالی (صفات حقیقی ذاتی) به نحو عام برای ذات باری تعالی به اثبات می‌رسد، سپس نحوه ی اتصاف ذات باری تعالی به صفات کمالی تبیین می‌گردد. در این رساله، مباحث وجود شناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی، تبیین و تحلیل شده است. اولین گام در وجود شناسی صفات الهی، اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی است. علامه طباطبایی سه برهان برای این منظور اقامه می‌سازد؛ اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی بر مبنای برهان صدیقین، برهان مبتنی بر قاعده ی "بسیط الحقیقه" و برهان مبتنی بر قاعده ی " واجب الوجود بالذات واجب من جمیع جهات ". در گام بعد، می‌توان از ارتباط ذات الهی با صفات کمالی سخن گفت. علامه طباطبایی بر اساس صرافت وجود، بساطت حقیقی و وحدت حقه الهی، اثبات می‌کند که صفات کمالی عین یکدیگر و عین ذات اند. او همچنین بر مبنای اعتباری بودن مفاهیم صفات کمالی (تبیین فلسفی) و نیز مبرا بودن مقام ذات خداوند از تعین مفهومی صفات (تبیین عرفانی)، نحوه ی جمع کثرت صفات کمالی و وحدت ذات باری تعالی را تبیین می‌نماید. او تنها این دیدگاه را با توحید صفاتی سازگار می‌داند و دیدگاه های مخالف را نقد می‌کند و برهان علیه آن ها اقامه می‌نماید. اما علاوه بر صفات حقیقی ذاتی، صفات فعل به اعتبار اصلی که در ذات باری تعالی دارند، عین ذات خداوند هستند و کمال برای ذات او به حساب می‌آیند. اما در سایر اعتبارات، صفات فعل زائد بر ذات اند و کمالی برای ذات خداوند، شمرده نمی‌شوند
سیمای خدا در مثنوی مولانا
نویسنده:
آسیه مهدوی‌منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «سیمای خدا در مثنوی» به بررسی و معرفی اسما و صفات خداوند در اثر سترگ مولانا جلال‌الدین محمد بلخی می‌پردازد، که در یک بخش اصلی، با مقدماتی در ابتدا و دو پیوست در انتهای کار تنظیم شده است. مقدمات پژوهش به مباحث نظری مربوط به اسماء و صفات از منظر مولانا در مثنوی اختصاص یافته، و بخش عمده تحقیق با عنوان «اسماء و صفات خداوند در مثنوی»، توضیح و شرح و تبیین اسماء و صفات الهی در مثنوی است که با استفاده از قرآن، ادعیه و آرای صاحب‌نظران تدوین شده است. پیوست‌های پژوهش نیز به اسامی کم‌کاربرد و اسماء و اوصاف الهی با کاربرد خاص مولانا اختصاص دارد. نگارنده در پژوهش حاضر اساس و مبنای دسته‌بندی اسماء را بر نود و نه اسمی قرار داده که به وسیله شیعه و اهل سنت از پیامبر(ص) روایت شده است. این پایان‌نامه نشان می‌دهد که مثنوی یک خدانامه است چرا که مولانا در این کتاب خداوند را هم بسیار یاد کرده و هم به نام‌ها و اوصاف گوناگون و متنوعی(از اسمای مروی از پیامبر(ص) گرفته تا نام‌های موجود در ادعیه و یا نام‌هایی که کاربرد آن‌ها مخصوص خود اوست) خوانده است. مولانا هستی را مظاهر و تجلیات خداوند و یاد و نام او می‌داند و اسماء و صفات خداوند را با ذات او یگانه می‌شمارد، در نگاه او ، وصف و درک حقیقت اسماء و صفات الهی نیز با شناخت ذات خداوند برابری می‌کند. او ابزارهای حسی و عقل را برای درک حقیقت کافی نمی‌داند.از نظر مولانا تهذیب درون و متخلق شدن به حقیقت اسماء و صفات الهی می‌تواند راه‌گشای سالکان در کسب معرفت و رسیدن به حقیقت و فنای در او باشد. مولانا با توصیف و تعریف چند جانبه اسماء و صفات خداوند در مثنوی به تبیین و معرفی زیبا و ظریفی از سیمای خداوند پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 745