جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4710
بررسی و نقد رابطه فلسفه و دین در مکتب تفکیک براساس اندیشه ملاصدرا
نویسنده:
الهام انواری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه و دین از منابع شناخت محسوب می شوند، اما همواره رابطه این دو، از مسائل مهم و بحث‌برانگیز بوده است. پژوهش حاضر در پی ارزیابی رابطه فلسفه و دین در مکتب تفکیک بر اساس اندیشه ملاصدرا است، تا از این رهگذر، نقش فلسفه در فهم و اثبات گزاره‌های دینی بررسی شود. با توجه به نگرش مکتب تفکیک در زمینه معرفت و شناخت، سعی بر این است که روی‌کردها و نگرش‌های این مکتب بررسی و به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد.
تبیین رابطه وجود ذهنی در شکل گیری حیات اخروی انسان در مکتب صدرائی
نویسنده:
علی اصغر طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود ذهنی در فلسف? صدرائی جایگاه ویژه‌ای دارد و چنان‌چه خود صدرالمتألهین اعتقاد دارد، فهم درست و صحیح از این مسأله سهم به‌سزایی در تحقیق معاد جسمانی و روحانی دارد. مسأله وجود ذهنی در فلسفه و حکمت متعالیه فارق از ارتباط آن با معاد دارای اهمیت است؛ زیرا مربوط می‌شود به علم ما به ماهیات اشیاء و هم‌چنین تطبیق عین و ذهن، که این موضوع خود بسیار مهم است. امّا آن‌چه که این موضوع را دارای جایگاه ویژه و حساسی می‌کند، ارتباط آن با معاد و حیات أخروی نفس ناطقه انسانی است؛ زیرا معاد در اسلام و دیگر ادیان الهی دارای اهمیت بسیاری است و جزء اصول ادیان ابراهیمی حساب می‌شود و این مسأله می‌تواند در فهم معاد و حیات أخروی کارگشا باشد. امّا هدف از این تحقیق، تبیین و توضیح و چگونگی ارتباط وجود ذهنی با حیات أخروی انسان است و پی بردن به این که چگونه می‌تواند امور ذهنی‌ای که ما در عالم خیال خود ایجاد و خلق می‌کنیم، می‌تواند زندگی ابدی ما را تحت تأثیر قرار دهد، و حق و الهی بودن یا باطل و شیطانی بودن امور ذهنی، چه به عمل خارجی منجر شود و چه نشود، می‌تواند در بهشتییا دوزخی بودن انسان اثر گذار باشد . برای رسیدن به این هدف، ابتدا وجود ذهنی و مقصود و منظور از آن در دیدگاه حکمای صدارئی توضیح داده شده و بعد از آن عوالم و مراتب نفس و جایگاه وجود ذهنی در این مراتب بیان شده و هم‌چنین نوع نگاه حکمای متأله به معاد و زندگی پس از مرگ تبیین شده و در آخر با تطبیق بین آن‌ها این نتیجه حاصل شد که، همان‌طور که جناب صدرالمتألهین قائل است، بین وجود ذهنی و حیات أخروی رابط? ناگسستنی وجود دارد و درک این رابطه می‌تواند کمک شایانی به تعالی انسان در فهم حقایق دینی و موضوعات فلسفه اسلامی و کاربرد آن در جامعه داشته باشد و این تعالی در نهایت منجر به رشد و تعالی جامعه اسلامی و پیشرفت روزافزون معنوی آن بشود.
بهره‌گیری از فلسفه در آموزه‌های دینی از منظر ملاصدرا
نویسنده:
سیدامین‌الله رزمجو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین اسلام بعنوان آخرین و کامل‌ترین دین آسمانی شامل ساده‌ترین مسائل فردی و اجتماعی تا عمیق‌ترین مسائل هستی‌شناسی به اندازهعمر و عمق هستی است. شرایط فکری و فرهنگی مسلمانان صدر اسلام و محصور بودن پیشوایان معصوم از طرفی و برخوردار بودن آموزه‌های دینی از عمق و ژرفای و بواطن و مراتب از طرفی دسترسی به قله رفیع معارف اسلامی را محدود کرد. بر این اساس دغدغه متفکران مسلمان در هر عصری خصوصاً بعد از عصر ترجمه دست‌یابی به فهم درست آموزه‌های دینی بود. در این میان خردورزان و فیلسوفان اسلامی به ویژه صدرالمتألهین از اصول و مبانی علم شریف فلسفه برای هستی‌شناسی و اثبات و تبیین گزاره‌ها و آموزه‌های دینی بهره گرفته است. ملاصدرا در حوزه خداشناسی با طرح اصول و مبانی فلسفی همچون: اصالت وجود و تشکیک وجود برای اثبات ذات حق و توحید ذاتی و صفاتی و افعال و عدم ترکیب ذات حق تعالی و فقر ذاتی ممکنات بهره جسته است. و با طرح اصل فلسفی بسیط الحقیقۀ کل الاشیاء مسأله پیچیده کثرت در وحدت و وحدت در کثرت را حل نموده و مسأله علم الهی به اشیاء قبل از ایجاد و عینیت ذات و صفات و اثبات همه‌ی کمالات و اوصاف را برای حق تعالی را برهانی می‌کند.ایشان در حوزه نبوّت بعد از اثبات ضرورت نبوّت با تقسیم‌بندی انسانها، پنج گروه جایگاه نبی را بعنوان کامل‌‌ترین انسان مشخص می‌سازد و اوبا طرح قوس نزول و صعود پیامبر را بر قلۀ رفیع قوس صعود قرار داده و با تشریح قوای سه‌گانه حساسه، متخیّله و عاقله انسان پیامبر را جامع الانوار حسی و خیالی و عقلی می‌داند. همچنین ملاصدرا با اشاره به مراتب عقل: عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل بالمستفاد پیامبر را موجودی می‌داند که با عقل فعال متصل و متحّد شده و همه علوم و حقایق را از او دریافت می‌کند و او نبوت را منقطع ندانسته و امامت و ولایت فقیه را در مسیر نبوت می‌داند. ملاصدرا در حوزه معاد اصول بیشتری را تأسیس نموده تا مشکل معاد جسمانی را به زیبایی حل کند، ایشان از دو اصل اصالت وجود و اینکه تشخیص هر چیزی به وجود است نتیجه می‌گیرد که حقیقت انسان همیشه محفوظ است و او وارد محشر می‌شود گرچند ظاهر انسان متغیر باشد. و او از قاعده فلسفی تشکیک وجود اثبات می‌کند که بدن اخروی هر شخص همان بدن دنیوی او است. و با ابتکار حرکت جرهری ادعا می‌کند که بدن اخروی او همان بدن دوران کودکی است که تکامل یافته است. او همچنین با طرح اصولی همچون: شیئت شییء به صور ت است نه به ماده، وحدت شخصیه وجود و تجرد قوه خیال و.... جنبه‌ی از جنبه‌های مبهم معاد و نحوه حشر انسانها حتی همه موجودات را روشن می‌کند.
اسماء و صفات  خداوند در مفاتیح‌الغیب  ملاصدرا
نویسنده:
محمد صاحبکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث رساله حاضر در مورد اسماء و صفات خداوند در مفاتیح‌الغیب ملاصدرا است و مباحث در چهار فصل تنظیم شده است .فصل اول: زندگی‌نامه و آثار ملاصدرا را مورد بحث قرار داده و سعی شده با توجه به منابع موجود دقیق ترین شرح از تاریخ پر ابهام زندگی ملاصدرا بدستداده شود.فصل دوم: در این فصل بنیان تفکر صدرا یعنی حکمت متعالیه که همان تطابق عقل و شرح است مورد بحث قرار گرفته استو این نظریه با توجه به آثار ملاصدرا و آراء وی بیان شده است. فصل سوم: مباحثی که در این فصل ذکر شده به منزله مقدمات فصل چهارم است و نویسنده در پی این بود که در حداقل صفحات ، نظریات مختلف متفکرین قبل از صدرا و آراء متکلمان و اقوال عمادی صرف و نحو را بیان دارد تا فرق بیانات صدرا که در فصل چهارم می‌آید با این آراء روشن شود و نظریات صدرا درست و دقیق فهم شود.فصل چهارم: در این فصل که قسمت اصلی رساله میباشد، بحث اسماء و صفات با توجه به افکار و آرایی که در سه فصل قبل ذکر شد بیان شده است و نظر ملاصدرا در مورد معنا و مفهوم اسم و صفت و فرق اسم و صفت با هم و با ذات حق تعالی و نحوه اطلاق صفات بر انسان و خدا و همچنین اقسام صفات بیان شده است از جمله صدرا معتقد استکه صفات سلبی بازگشت به وجوب وجود میکنند و همچنین صفات ثبوتی هم بازگشت به وجوب میکند و این یعنی همان توحیدی دیدن هستی که همه چیز در پرتو توحید معنا پیدا میکند و در بحث اسماء این معنا را انسان درمی‌یابد زیرا تجلی کامله اسماء بر انسان بوده است و انسان با مقام خلافت الهی به درک صفات الهی دست می‌یازد.
اراده و فاعلیت الهی در قرآن و مقایسه آن با آراء ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
شهاب‌الدین ذوفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر کاری است تطبیقی در حوزه‌ی بررسی‌های نظری مربوط به مناسبات بین عقل و دین در مسائل الهیات که به طور خاص مبحث اراده و فاعلیت الهی را از منظر قرآن ‌کریم و دو شخصیت برجسته از دو مکتب معروف فلسفی اسلامی یعنی حکمت مشاء و حکمت متعالیه، مورد مطالعه قرار می‌دهد. روش تحقیق کتابخانه‌ای و تحلیلی است و چشم ا‌نداز بحث همگرایی نسبی بین دیدگاه‌های عقلی و نصوص قرآنی است. نخست اصول و مفاهیم مرتبط با اراده و فاعلیت خداوند در نحله‌های فکری اسلامی بازبین شده و آنگاه سازوکار کلّی اندیشه‌ی ابن‌سینا در اهم مباحث مربوط به واجب‌الوجود و صفات و افعال او معرفی و ویژگی‌های فلسفه‌ی او از جمله نظریه‌ی عنایت که سایه‌گستر بر همه‌ی مسائل مطرح در صفات و افعال الهی است گزارش شده است. از دیدگاه ابن‌سینا اراده‌ی ذاتی خداوند و فاعلیت ایجادی او در پرتو علم عنایی‌اش به ذات خود قابل تبیین است، بدون آنکه قصد و غرضی ورای ذات اقدس خود داشته باشد. واجب‌الوجود عاشق ذات خود و مبتهج به جمال خود است، پس هر چه از وی صادر شود محبوب اوست. اراده در افق ربوبی عاری از هر مقدمه‌ی تمهیدی و بدون هر گونه تأثیر از غیر است. آنچه که در ازل از ذات حق شرف صدور یافته به مقتضای قاعده‌ی الواحد موجودی یگانه است. این موجود عقل محض، فعلیت محض و صورت محض می‌باشد. در ادامه، دیدگاه‌های ملاصدرا در اراده و فاعلیت الهی با تکیه بر اهمّ دستاوردهای فلسفی او از قبیل اصالت، وحدت و تشکیک در وجود و قاعده‌ی بسیط الحقیقه، بررسی شده و تأثیر مبانی حکمت متعالیه در تبیین اراده‌ی ذاتی الهی نشان داده شده است. همان‌گونه که وجود حقیقی دارای مراتب کمال و نقص و ساری در جمیع موجودات است، صفات حقیقی وجود همچون علم و قدرت و اراده نیز در همه‌ی موجودات بر حسب مرتبه‌ی آن‌ها سریان دارد و تابع وجود آن‌هاست. در مورد واجب‌الوجود علم، قدرت و اراده هر سه صفات ذاتی و عین ذات او هستند؛ بدین معنا که هر یک بیان و تعبیری از ذات هستند، آن‌چنان که مفهوم آن‌ها اقتضا می‌کند. اما فاعلیت الهی نزد ملاصدرا با توجه به مفهوم جدیدی که از علیت اراده کرده است معنای دیگری می‌یابد. ملاصدرا موفق به تبیین علم تفصیلی الهی در مقام ذات شده و مفهوم فاعلیت بالتجلی را در طول نظریه‌ی عنایت مطرح می‌نماید. فاعلیت الهی امری است ذاتی و ضروری و به نحو تشوّن و تجلّی و فعل او امری است مجرد، واحد و قدیم که به اراده‌ی ذاتی ازلی از او صادر شده و فیض منبسط نام گرفته است و تمام مراتب آفرینش را شامل می‌شود و در هر مرتبه با تعیّنی خاص همراهی می‌کند.بررسی آیات قرآن‌کریم در موضوع اراده و فاعلیت الهی نشان می‌دهد اگرچه این کتاب آسمانی به زبان فلسفه سخن نمی‌گوید، اما مفاهیم و مسائل بدیعی عرضه می‌کند که قرابتی ویژه بین آن‌ها و برخی اندیشه‌های دو فیلسوف دیده می‌شود. آیات قرآن در مورد اراده‌ی الهی تنها ناظر به اراده‌ی فعلی نیست، همان‌طور که در مورد افعال حق تنها افعال کونیّه الهی را بازگو نمی‌کند، بلکه اراده‌ی ذاتی، علم عنایی، فعل ابداعی و فیض نخست را می‌توان به زبان قرآن در آن آیات جستجو کرد.
اراده انسان از دیدگاه اشاعره و نقد آن با تکیه بر آثار ملاصدرا
نویسنده:
مرضیه محمد علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی‌تردید، شناخت انسان بدون صفات و خصوصیاتش امری غیرممکن و محال خواهد بود. در این بین اراده انسان بیشتر از سایر خصوصیات او ذهن و توجه اندیشمندان را به خود معطوف کرده است، به طوری که بحث از اراده‌ی آزاد انسان همواره مورد بحث و معرکه‌ی آرای فیلسوفان و متکلمان بوده است. در مکاتب کلامی، اراده انسان ربط وثیقی با اراده الهی و فروعات آن دارد. نگارنده، در این پژوهش بر آن است که نظریات اشاعره ونقد آن بر اساس آرای ملاصدرا را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، بیان شده که اشاعره تبیین درستی از اراده‌ی انسان نداشته و تنها به ظواهر مستندات روایی و قرآنی تمسک جسته‌اند، آنها اراده انسان را منافی توحید خداوند و علم و قدرت الهی می دانند و تنها درصدد اثبات اراده ی الهی هستند، از این حیث حتی اگر برای انسان سهمی از اراده قایل شوند، توحید در خالقیت مورد سوال قرار می گیرد؛ لذا مسأله ی جبر مطرح می شود. ملاصدرا، اراده‌ی انسان را به عنوان یک عامل انسانی و یکی از شوونات نفس معرفی کرده است. همچنین او انسان را نسبت به افعال درونی اش فاعل بالتجلی دانسته و اثبات می کند که اراده انسان هیچ گونه منافاتی با علم پیشین الهی و توحید افعالی ندارد. در فلسفه‌ی ملاصدرا ضرورت علی و معلولی هرگز منافی اراده انسان نیست. او در عین حال که فاعلیت و مرید بودن انسان را پذیرفته است خداوند را فاعل قریب افعال او معرفی می نماید.
تصور خدا نزد ملاصدرا و دکارت
نویسنده:
مریم صمدیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به یقین می‌توان گفت تصور خدا و الوهیت هیچ گاه از ذهن بشر دور نبوده است؛ زیرا انسان موجودی الهی و آفریده بر مثال خدایی است. در این پایان نامه تصور خدا با رویکردی تطبیقی مورد بحث قرار گرفته است،یعنی تصور از ذات و صفات خدا، از دو منظر و نگرش مختلف مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است، از یک طرف دیدگاه دکارت فیلسوف فرانسوی را داریم و از طرف دیگر دیدگاه ملاصدرا فیلسوف مسلمان. تصور این دو از خداوند دارای اشتراکات و اختلافاتی است که از مبانی مختلفِ فلسفی این دو، ناشی می‌شود. ملاصدرا با رویکردی وجودشناختی، خداوند را وجود محضی می‌داند که احاطه قیومی بر همه موجودات دارد و همه موجودات نمود و ظهور او هستند. تصور ملاصدرا از خداوند، بر اساس وجود و وجوب شکل می‌گیرد، تا آنجا که خداوند را واجب الوجود می‌خواند و معتقد به صفات ایجابی و سلبی در خداوند می‌شود؛ به گونه‌ای که این صفات، عین ذات خداوند هستند. امادکارت در تصورش از خداوند، با رویکردی معرفت‌شناختی نسبت به خدا، او را کمال مطلق همراه با دو ویژگی جوهریت و عدم تناهی می‌داند. در واقع دکارت مفهوم خدا را مفهومی ایجابی و فطری می‌داند که بالقوه پیش از تجربه در ذهن وجود دارد و بعد از پیدایش زمینه تجربی به مرحله ظهور و فعلیت می‌رسد.
معاد از دیدگاه مولانا جلال‌الدین محمد و ملاصدرا
نویسنده:
ملیحه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از معاد و جاودانگی انسان یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می‌آید. این مساله با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی، قرآنی مورد توجه اندیشمندان علی‌الخصوص عالمان و عارفان مسلمان واقع شده است. که در نهایت موضع صدرالمتألّهین شیرازی، مبدع حکمت متعالیه در این باب، فصل الخطاب است. با توجه به این‌که حکمت متعالیه‌ی صدرایی بی‌ارتباط با عرفان اسلامی نبوده و در ساختار کلی‌اش بخشی را وامدار اندیشه های عرفانی است، این پژوهش درصدد برآمده است تا اندیشه‌ی ملاصدرا، حکیم مسلمان را در باب معاد، خصوصاً در بخش چالش برانگیز آن یعنی معاد جسمانی و همچنین در باب شیوه‌ی ثواب و عقاب و خلود در عذاب، با آراء و افکار مولوی، عارف شهیر و نامی جهان اسلام مقابل و برابر گذارد. و آن‌چه در این پژوهش به شیوه‌ی تحلیلی، توصیفی معلوم شده است، این است که غالب معتقَداتی که ملاصدرا در این باره، بنابر مشربی فلسفی، آن‌ها را در قالب استدلالات برهانی تصویر می‌کند، دارای سابقه‌ی قبلی و صورتی لطیف و متمثّل و متخیَّل در قالب اشعاری عالى، در آثار مولانا هستند. والبته در این میان بعضاً مواضع مخالف نیز وجود دارد که در خلال متن بدان اشاره خواهد شد.
اراده الاهی از دیدگاه صدرا و توماس اکوئیناس
نویسنده:
محمدباقر عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهفلسفه به تفسیر خدا، انسان و جهان می پردازد و اراده الهی با هر سه مسألچکیدهفلسفه به تفسیر خدا، انسان و جهان می پردازد و اراده الهی با هر سه مسأله ارتباط وثیق و تنگاتنگ دارد. از آن جا که « اراده » صفتی از صفات خداوند متعال است، تحلیل و بررسی آن، به شناخت دقیق تری از خداوند متعال، صفات او و چگونگی فاعلیتش می انجامد. از آن جهت که اراده الهی منشأ پیدایش عالم خلقت و ماندگاری آن است، شناخت آن، به تفسیر خلقت، چگونگی پیدایش و نظم و نظام حاکم برآن کمک می کند. از آن جهت که اراده الهی، وجود انسان و افعال اختیاری او را پوشش می دهد؛ شناخت آن،به شناخت انسان، قدرت او و چگونگی صدور افعال اختیاریش کمکمی کند.در این نوشته آراء و نظرات ملاصدرا- که بی تردید مهم ترین فیلسوف چهارقرن اخیر جهان اسلام است- در مقایسه با آراء و نظرات توماس اکوئیناس- که از متفکران برجسته دوران میانی مسیحیت است- در زمینه اراده الهی، مطالعه و بررسی می شود. در تحلیل و بررسی کلیّات صفات خداوند، به دست می آید که گرچه صدرا و توماس، هر دو وحدت و بساطت ذات باری تعالی را پذیرفته اند؛ امّا صدرا تحلیل دقیق تری از چگونگی عینیّت صفات با ذات خداوند، ارائه می دهد. در تحلیل « مفهوم اراده الهی» به دست می آید که هر دو متفکر اراده خداوند را به« محبّت و ابتهاج » تفسیر کرده اند و هر دو هم به اراده در مقام ذات و هم به اراده در مقام فعل اذعان دارند. امّا در پاسخ به سوالات و اشکال هایی که بر اراده الهی مطرح است، تفاوت آشکاری بین نظر صدرا و توماس به چشم می خورد. در نهایت هر دو متفکر شمول و فراگیری اراده الهی را پذیرفته اند و کم و بیش تفسیر مشابهی، هم از فراگیری اراده الهی نسبت به افعال اختیاری انسان و هم فراگیری اراده الهی نسبت به شرور و بدی ها ارائه داده اند.کلمات کلیدی : ملاصدرا. توماس اکوئیناس. صفات خداوند. اراده الهی
نقد و بررسی فرضیه” علمای ابرار” و دفاع از جایگاه قدسی امام  (ع) ازمنظرفلسفه ملاصدرا
نویسنده:
مژگان بیدکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده در فرهنگ شیعی در کنار معرفت به توحید و نبوت، هیچ اصلی به اهمیت و عظمت اصل امامت نمی رسد. امامت، رکن عظیم تشیع، محور وحدت امت، نگهبان گوهر ناب دین و تداوم بخش خط رسالت است. همین عظمت و اهمیت باعث شده تفاسیر مختلفی پیرامون آن بویژه در خصوص دو صفت علم وعصمت امام شکل گیرد.هدفاین رساله ،پرداختن به دو رویکرد عمده نسبت به مسئله امامت و بیان تفاوت های این دو رویکرد است.نخسترویکردی که در آن علم وعصمت ونص الهی را برای امام (ع) منکر است و مقام ائمه را در حد دانشمندان پرهیزکار می داند. این نظریه تحت عنوانفرضیه علمای ابرار نامبردار است. رویکرد دوم اینکه نه تنها ،قائل به علم وعصمت ونص الهی برای امام است ، بلکه امام را مظهر جامع اسم "الله"می داند. و مدعی است با طرح نظریه مظهریت اسماء برای امام به کلی از گروه غلات متمایز است.تحلیل این معنا که نظریه علمای ابرار را نمی توان در راستای نظریه "امامت"در مکتب کلامی شیعه قلمداد کرد چرا که در این نظریه شروط اساسی امامت یعنی علم و عصمت و نص الهی امام نادیده گرفته شده است ازجمله مباحث مهم این رساله است .نقد نظریه مذکور هم از طریق آیات قرآن کریم و هم از طریق روایات و سخنان خود معصومین (ع) مقدور است ولی در این نوشتار عمدتاً بر اساس فلسفه ملاصدرا مورد نقد وبررسی قرار گرفته است.ملاصدرادر اندیشه فلسفیخود جایگاه ویژه ای برای انسان قائل است،در این فلسفه انسان تنها موجود ممکنی است که منحصر در حدّ خاص نبوده و در واقع دارای ماهیت نیست. براساس قواعد تأ سیسی این فلسفه مانند اصالت وجود و تشکیک در وجود و بویژه دو اصل اصیل حرکت جوهری و اتحاد عالم ومعلوم ،انسان می تواند در پرتو تحول درونی از جسمانیت به تجرد رسیده وجامع همه معارف الهی و در بر گیرنده تمام کمالات و فضایل گردد. انسان در این مرحله مظهر جمیع صفات جمال و جلال حق شده و تحت عنوان انسان کامل از ان یاد می شود. از دیدگاه ملاصدرا امام معصوم(ع) به عنوان خلیفه خداوند و واسطه فیض ،مصداق اتم واکمل انسان کامل است .انسان در این مرتبه وجودی دارای علم لدنی و عصمت بوده و از ولایت تکوینی برخوردار است . از آنجایی که این انسان در اصل وجود انسانی با انسانهای دیگر مشترک است و تفاوت او با دیگران به شدت وضعف است در عین حال که دارای جایگاه قدسی است می تواند الگوی دیگر انسانها نیز باشد.تبیین جایگاه انسان کامل و نسبت آن با جایگاه قدسی امام معصوم (ع) و تمیز آن با آنچه از غلات نقل شده به همراه نقد نظریه "علمای ابرار" از جمله نتایج این نوشتار است .در نظر نگارنده این رساله ،نظام فلسفی ملاصدرا همانطور که ابعادی از مساله توحید مانند وحدت غیر عددی حقتعالی را برای نخستین بار تبیین عقلی و فلسفی نمود ،توانست ابعادی از مسأله امامت و ولایت تکوینی ائمه معصومین(ع)را نیز کشف نماید؛حقیقتی که بدین صورت قبل از ملاصدرا بر بسیاری از اندیشمندان مسلمان پوشیده مانده بود. کلید واژه ها:امام،علم لدنی ،عصمت،ولایت،انسان کامل?
  • تعداد رکورد ها : 4710