جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 60
ترجمه و نقد و بررسی کتاب محاورات دین طبیعی
نویسنده:
معماری کبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران : ,
نظریه سمانتیک کواین و واقع گرایی در چارچوب علم تجربی
نویسنده:
سایه میثمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
رساله ی حاضر به نظریه ی سمانتیک کواین می پردازد که یکی از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم است و در حوزه های گوناگون فلسفه ی تحلیلی از جمله معرفت شناسی. فلسفه ی زبان، فلسفه ی منطق، فلسفه ی علم و فلسفه ی ذهن، نقش بسزائی ادا کرده است. نخستین فصل رساله شرح پیشینه ی نظریه ی سمانتیک است نزد بنیانگذاران فلسفه ی تحلیلی از جمله فرگه و راسل و ویتگنشتاین، و به طور برجسته بر نظریه ی سمانتیک کارنپ متمرکز می شود که کواین بسیار وامدار او بوده است. نظریه ی سمانتیک را در دو بخش، نظریه ی معنا و نظریه ی ارجاع، بیان کرده ایم و در این تقسیم بندی به راه کواین رفته ایم که معتقد است معنا و ارجاع را باید به تمایز از یکدیگر بررسی کرد، و نیز این نکته را در نظر داشته ایم که کواین در بررسی معنا رهیافتی سلبی دارد اما در مورد ارجاع رهیافتی مثبت. در مورد معنا و همه ی هویات و متن های معنایی، کواین به طریق حذفی وارد عمل می شود، و با مثالها و موقعیت های فرضی، همچون ترجمه ی ریشه ای، تلاش می کند نشان دهد که معانی در بهترین حالت اموری بی فایده و از تبیین پدیده ها عاجزاند، و نظریه ای در باب جهان که آن را در برگیرد، نظریه ی بدی است. کواین در سراسر نقد و بررسی معنا، یک شکاک باقی می ماند و شکاکیت معنایی یکی از برجسته ترین بخشهای فلسفه ی اوست. با وجود این، ما سعی کرده ایم که نشان دهیم، این شکاکیت معنایی با واقع گرایی کواین در چارچوب علم تجربی منافات ندارد. در نظریه ی سمانتیک کواین، ارجاع وضع بهتری دارد. با پشت سرنهادن معنا و سمانتیک ذهن گرا، می توان به زبانی مصداقی تکیه کرد که برای علم تجربی مناسب، و از مشکلات منطقی و فلسفی ناشی از رویکرد معنایی به زبان ایمن است. اما در خلال نظریه ی ارجاع کواین و تحلیل نحوه ی تشکیل شاکله ی مفهومی علم، با مفهوم نسبیت وجود شناختی مواجه می شویم که در نگاه اول چنین به نظر می رسد که نشانه ی نسبی گرایی در فلسفه ی کواین و حتی نوعی آنارشیسم معرفتی باشد. رساله ی حاضر تلاشی در جهت اثبات عکس این مطلب است، این که نسبیت وجودشناختی کواین نافی واقع گرایی تجربی او نیست و اگر همچون کواین طبیعت گرایی را از پیش فرض بگیریم و به آن وفادار باشیم، در می یابیم که طارد نسبی گرایی و شکاکیت است.
ویتگنشتاین، هایدگر و مسئله ی زبان
نویسنده:
زکیه آزادانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل اصلی فلسفه در قرن بیستم، مسئله ی زبان بوده است. فلاسفه ی بزرگ این قرن هریک به نحوی به این موضوع پرداخته اند. در این میان می توان دو رویکرد عمده نسبت به زبان را تشخیص داد: رویکرد فلاسفه ی تحلیلی و رویکرد فلاسفه ی قاره ای. فلاسفه ی تحلیلی می کوشند از طریق تحلیل منطقی زبان، مسائل فلسفی را مورد بررسی قرار دهند. از سوی دیگر زبان از نظر فلاسفه ی قارّه ای ابزاری برای بیان مقصود نیست بلکه شکل دهنده و قوام بخش ساختار اندیشه است. این رساله به مقایسه ی رویکرد متقدّم و متأخّر فیلسوفی که معمولاً در ردیف فیلسوفان تحلیلی قرار می گیرد یعنی لودویگ ویتگنشتاین نسبت به زبان و یکی از مهم ترین فلاسفه ی قارّه ای یعنی مارتین هایدگر می پردازد. لذا پرسش اصلی این رساله آن است که این دو فیلسوف در چه مواضعی به یکدیگر نزدیک شده و در چه جاهایی از هم فاصله می گیرند. به نظر می رسد که تغییر رویکرد ویتگنشتاین دوّم در آثار متأخّرش از فاصله او با فلسفه ی قاره ای می کاهد و او را در برخی مواضع به هرمنوتیک هستی شناسانه و آراء هایدگر در مورد زبان نزدیک می کند.
معرفت پیشین با توجه به آرای فیلسوفان تحلیلی معاصر
نویسنده:
علی طاهری لاریجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): معرفت گزاره ای یا تجربی و پسین است و یا غیر تجربی و پیشین. تجربه ارتباط علّی صاحب معرفت گزاره ای با مصادیق موضوعِ گزاره است به نحوی که خود واقعیتِ محکی گزاره ، علّت به وجود آمدن باور می گردد. معرفت پیشین آن معرفتی است که توجیهش بی نیاز از تجربه باشد. اگر قضیه ای به نحو پیشین معلوم باشد, امکان معرفت پسین به همان قضیه وجود ندارد و بالعکس معرفت پیشین به قضیه پسین ممکن نیست. از آنجا که واقعیات عینی همه جزئی و متشخص اند, معرفت به هیچ گزاره ای با سور کلّی از راه تجربه توجیه نمی شود و کلی بودن یک گزاره نشانة پیشین بودن حدّ اقل بخشی از توجیه آن است. می توان وجود باورهای پیشین را از دو را ه نشان داد: نخست آنکه تجربه هیچگاه نمی تواند قضایای با سور کلّی را توجیه کند. از اینرو معرفت به گزاره هایی از این دست بی نیاز از وجود توجیه پیشین نیست. دوم آنکه اصل امتناع جمع نقیضین, نمی تواند از راه تجربه توجیه شود. زیرا هر قضیه تجربی خود به این اصل نیازمند است. از اینرو یا باید این اصل را کنار گذاشت و یا توجیه پیشینِ آن را پذیرفت. تمایز پیشین، پسین با تمایز تحلیلی، ترکیبی و تمایز ضروری، ممکن همواره عجین بوده است. تلقی های مختلفی از تحلیلیّت وجود دارد ولی بنا به معنای برگزیده قضایای ترکیبی پیشین وجود دارند. مراد از ضرورت قضیه صدق آن در همه عوالم ممکن است و مستلزم یقینی بودن آن نیست. گزاره های پیشین همه ضروری اند و هر چند گزاره های ضروری تجربی وجود دارند, اما برای ضرورتشان نیازمند توجیه پیشین اند. مثالهای نقض کریپکی چیزی بر خلاف این نظر را نمی توانند افاده کنند. منبع پیشینِ توجیه همانا تأمّل بر صفات است. اصل امتناع جمع نقیضین اصلی بدیهی است و تنها با تأمل بر صفات وجود و عدم می توان درستی این اصل را فهمید. رمز بداهت این اصل در یافت بی واسطه و مستقیم هستی و طردِ آن نسبت به عدم است. قضایای حساب هم به دلیل ماهیت اعداد به بداهت بر ما معلومند. توجیه پیشین هر چند خطاناپذیری غیرنظام مند ندارد, امّا از خطای نظام مند مصون است. همچنین خودِ توجیه پیشین در معرض ردّ تجربی نیست, هر چند کذب گزاره های پیشین ممکن است با تجربه معلوم شود.
حقیقت و معنا در فلسفه تحلیلی معاصر
نویسنده:
رضا بیک پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
چکیده (فارسی): عدم کارآیی رویکرد تجربی در تبیین مسائل فلسفی ، موجب شد رویکرد وجودشناختی نه فقط در بارة حقیقت و معنا بلکه در باب همة مسائل فلسفی ، نخست به یک رویکرد معرفت شناختی و در ادامه به یک رویکرد معناشناختی تحویل و تقلیل یابد و بحث در بارة وجود و احکام وجود به بحث در بارة زبان و رابطة زبان با جهان تغییر پیدا کند. هم از این رو در فلسفة تحلیلی به صراحت اعلام شد که به جای بحث در بارة واقعیت و مسائل مربوط به واقعیت از قبیل وجود ذهنی ، وحدت ، ضرورت و غیر آن باید در بارة زبان ، معنا و معناداری واژه ها و عبارت ها بحث کرد و با تعریف و تعیین دقیق مرزهای زبان و معنا ، حقیقت را از بند ذهن و ذهنیت آزاد ساخت. فی الواقع ظهور فلسفة تحلیلی ، ظهور فلسفه هایی است که می کوشند مسائل فلسفی یا وجودشناختی را با تکیة بر شاخه ای از فلسفة زبان توجیه و حل نمایند. فلسفة تحلیلی به دلیل تکیة بیش از حد بر رفتارگرایی و روان شناسی تجربی و به تأثر از تحصل گرایی ، فهمیدن را به عنوان یک فرایند ذهنی نفی کرد و فکر کردن را صرفا کار کردن با نمادها و الفاظ محسوب نمود. در این رساله روشن می شود که فلسفة تحلیلی: 1- می کوشد بر پایة چرخش زبانی و با تکیه بر آموزة ارتباط مستقیم زبان با جهان ، وجود ذهنی را نفی کند و با انتفای موضوع یعنی ذهن ، مباحث مربوط به ذهن را از اساس منتفی نماید و به کلی کنار بگذارد. 2- به دلیل ناتوانی در توجیه عینیت معرفت و واقع ، می کوشد با پوچ و بی فایده دانستن "واقع" ، در تبیین صدقِ اظهارات ، از دست "واقع" خلاص شود و صدق گفته ها را بر پایة اموری نظیر کاربرد یا معنای عبارت ها توجیه کند و به این ترتیب مشکل عینیت ذهن و واقع را حل نماید. غافل از آن که اولا: نه می توان ذهن و ذهنیات را کنار گذاشت و نه با کنار گذاشتن ذهن و توسل به مثلث انسان- زبان- جهان می توان معرفت به عالم را توجیه کرد. چه از یک سو لفظ بی معنا نشان گر هیچ چیز نیست و از سوی دیگر معنا ، چیزی نیست جز ادراک و آگاهی ما از جهان که لفظی برای آن وضع شده است. چون موضوع له مستقیم و بیواسطة الفاظ معانی یا صورت های ذهنی است نه جهان و اشیای خارجی. ثانیا: کنار گذاشتن واقع نه درست است و نه امکان پذیر. چون مرز بین علم و جهل ، عبارت معنادار و بی معنا و به طور کلی فلسفه و سفسطه چیزی جز قبول "واقع" نیست. زیرا علم ، عین کشف است و کشفِ بی مکشو
ترجمه کتاب در باب یقین اثر لودویک ویتگنشتاین
نویسنده:
مالک حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
ترجمه بخش اول از کتـاب اخـلاق اسـپینوزا
نویسنده:
مریم صردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
عادت از دیدگاه هیوم
نویسنده:
اکرم سلیمانی ایرانشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
چکیده دیوید هیوم فیلسوفی است که بر فلسفه جدید تأثیر بسزایی گذاشته است وی تجربه گراست و همین مشرب فکری وی باعث شده است که عده ای از فلاسفه وی را شکاک قلمداد نمایند. وی مهمترین مسأله علم تجربی یعنی اصل علیت را به چالش می کشد و معتقد است تصور علیت و ضرورت که لازمه آن است در ذهن ما ساخته می شود و انطباعی مطابق آن در خارج وجود ندارد و این تصور ساخته عادت ذهن ماست. اما ما از آن چاره ای نداریم و برای زندگی ما اصلی است مهم، و به خاطر سرشت و طبیعت انسانی ماست که این اصل ساخته می شود. این بحث به طور مفصل در رساله مهم وی « جستاری درباره طبیعت انسانی» آمده است ، راه حل وی برای رفع شک به اصل علیت در علم تجربی اصل روانشناسانه عادت و باور است . راه حلهایی که اشاعره نیز برای تبیین اصل علیت از آن استفاده کردند منتها از دیدگاهی متفاوت .
 بررسی و تحلیل نظریه کیفیات اولیه و ثانویه در فلسفه جدید
نویسنده:
پدرام پورمهران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): نظریه کیفیات اولیه و ثانویه، مبتنی بر دوگانه انگاری عالم اس ت. برخی از خصوصیات اشیا مانند شکل، اندازه، حجم، حرکت و سکون، در عالم خارج موجود است و برخی دیگر مانند رنگ، بو، مزه و صدا وابسته به ادراک و غیر واقعی است . کیفیات اولیه، چون با جنبه پایدار اش یا ارتباط دارد، واقعی است، اما کیفیات ثانویه، به دلیل تغییرپذیری، ناپایدار و غیرواقعی است . این نظریه، هم در فلسفه باستان مطرح می شود و هم در فلسفه جدید . در عصر باستان، دموکریتوس، بر مبنای نظریه اتمی، تمایز میان کیفیات اشیا را مطرح می کند . این نظریه، که پا سخی است بر مسئله وحدت و کثرت الئاییان، مبنایی مابعدالطبیعی دارد و از داده های علمی گرفته نشده است، از این رو، در برابر مابعدالطبیعه ارسطو، نمی تواند ایستادگی کند . ارسطو، با توسل به عقل عرفی، نظریه جوهر و عرض را مطرح می کند؛ جوهر با همه اعراضش، در عالم خا رج ، وجود دارد . تصورات این اعراض، از عالم عینی برآمده و مطابق با آن است . بیش تر فیلسوفان مسلمان و مسیحی، در قرون وسطا، از این نظریه پیروی می کنند. در عصر جدید، تمایز میان کیفیات، در آراء کپلر و گالیله، دوباره مطرح می شو د. این نظریه، با مبنایی علمی، وارد ف لسفه جدید می شود و بر آراء فیلسوفانی چون دکارت، لاک، بارکلی و هیوم، تأثیراتی ژرف برجای می گذارد . با چنین مبنایی، نظریه جوهر و عرض ارسطو نفی می شود؛ عینیت عالم توجیه ناپذیر می گردد؛ و سرانجام آنچه برجای می ماند، تنها ذهن و تصوراتش است .
ترجمه کتاب ویتگنشتاین
نویسنده:
بهروز باقری نوع پرست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
  • تعداد رکورد ها : 60