جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 77
بررسی خاستگاه و کارکرد جهان شناختی ،انسان شناختی و خداشناختی رجال الغیب در عرفان اسلامی
نویسنده:
حمیده رزاقی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی مقایسه ای خیر و شر از دیدگاه اگوستین و امام محمد غزالی
نویسنده:
نفیسه اقایی پورسده یی، مجتبی زروانی، قربان علمی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مساله وجود شر علی‌رغم وجود خالقی عالم، قادر و خیرخواه، چالشی بوده که متألهین و فلاسفه را از دیرباز به پاسخگویی و ارائه پاسخ‌هایی درخور، واداشته است. متالهین بر این باورند که جهان تحت سلطه و سیطره موجودی واحد است که با حکمت، عنایت، قدرت و عدالت مطلق و محض، بر آن حکم می‌راند. به موجب حکمت و عنایت او، به نظر می‌رسد که جهان نیز باید همچون خود او، خیر کامل و محض باشد. پرسش مهم این است که اگر عالم تحت سلطه چنین موجود کاملی است، چرا این شرور در آن راه یافته‌اند و چرا عالم سراسر خیر و نیکی نیست؟ از آنجا که در سنت مسیحیت، قدیس اگوستین یکی از اولین و مهمترین پاسخ‌ها را به این مسئله را بیان کرده و در میان متفکران اسلامی نیز ابوحامد محمد -معروف به امام محمد غزالی- جایگاه منحصر به فردی دارد، هدف از پژوهش حاضر، طرح مهمترین سوالات و چالش‌های مربوط به چیستی خیر و شر و نیز ارائه نظرات آگوستین قدیس و امام محمد غزالی در این رابطه بود. طبق یافته‌های این تحقیق، درحالی‌که آگوستین تأکید می‌کند که هرآنچه وجود دارد، خیر است و خداوند جز خیر را نیافریده، غزالی تأکید دارد که خیر و شر از جانب خداست و کسی که شر را از جانب خدا نداند، جاهل است. البته این بیان غزالی به این معنا نیست که خداوند شر را برای شر می‌آفریند، بلکه غرض خداوند از ایجاد شر، درواقع نیل به یک خیر بزرگ‌تر است. تفاوت عمده این دو متکلم در مورد منشأ شر اخلاقی است. آگوستین منشأ شر اخلاقی را گناه نخستین عنوان می‌کند. وی انسان‌ها را از بدو ورود به عالم، آلوده به گناه معرفی می‌کند چرا که به عقیده او گناه آدم، شخصی نبود بلکه همه انسانها در گناه او شریک هستند. از بیانات آگوستین چنین استنباط می‌شود که انسان با میل فطری به گناه به دنیا می‌آید و اراده وی تحت‌تأثیر این میل قرار دارد. اما غزالی بر آن است که آدمی با فطرت پاک و عاری از گناه به دنیا می‌آید و اگر به شر می‌گراید، به خاطر استفاده سوء از اراده خودش و در اثر تربیتی است که کسب می‌کند. با این همه، هر دو متفکر در تبیین مسئله شرور بر این امر تأکید دارند که آنچه از بلایا و تلخی‌ها در عالم هست، در نسبت به کل عالم هستی نه تنها شر نیست، بلکه خیر است و زیبایی عالم وابسته به این است که خیر و شر آمیخته به هم باشند. بدین‌سان نکات اشتراک و افتراق زیادی بین دو متکلم قرون وسطی وجود دارد. اما به نظر می‌رسد که تلاش هر دو در دو سنت متفاوت مسیحی و اسلامی، در جایگاه خود موفقیت‌آمیز بوده است.
بررسی تطبیقی مسئله نبوت از دیدگاه غزالی و ابن تیمه
نویسنده:
خالد زندسلیمی؛استاد راهنما:حسن ابراهیمی؛استاد مشاور: جلال جلالی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نبوت از جمله مهمترین مباحث فلسفی کلامی است. کلامی از آن جهت که از جمله مباحث مطرح شده در حوزه ی عقیده ی دینی است و فلسفی از آن جهت،که مباحث نبوت با بسیاری از مبانی و مسائل فلسفی ارتباط وثیق دارد. در این مبحث سؤالات فراوانی قابل طرح است. پیش از هر چیز سؤال از حقیقت و ماهیت نبوت است. اینکه نبی کیست و نبوت چیست؟ آیا نبوت مرتبه ا ¬¬¬ی از علو مقام نسبت به خداوند است؟ یا صفت اضافی یا حقیقی در ذات نبی؟ آیا اصلاً تحقق چنین امری امکان دارد؟ اصولاً بعثت انبیاء چه فایده ای برای انسان دارد؟ اگر شخصی ادعای نبوت کرد چگونه می ¬توان صدق گفتار وی را تشخیص داد؟ انبیاء آنچه را که تحت عنوان وحی الهی تبلیغ می کنند، چگونه بدست می آوردند؟ آیا خود در آنچه که تبلیغ می کنند از عصمت برخوردارند؟ و ...این همه از جمله سؤالات اساسی ای است که در این حوزه می توان مطرح کرد. ابوحامد محمد ابن محمد ابن محمد غزالی طوسی و تقی الدین احمد ابن عبد الحلیم ابن تیمیه از جمله ی اندیشمندانی هستند که در این حوزه به نیکی قلم زده اند و آراء در خور تأمل وتعمقی درباب نبوت از آن دو به یادگار مانده است. غزالی نبوت را مرتبه ای می داند که در آن بینشی برای نبی حاصل می شود که عالم غیب را به وسیله ی آن مشاهده می کند. وی با بیان استدلال هایی امکان و تحقق نبوت را اثبات می کند. او در بیان فواید نبوت بیشتر فایده های دنیوی نبوت را مطرح می کند. غزالی معجزه را یکی از راه های شناخت نبی می داند. امّا شناخت نبی از طریق نظر به صفات نفسی و اخلاقی پیامبر را شیوه ی یقینی شناخت نبی می داند. از آن جا که این سخن مستلزم پذیرش حسن و قبح ذاتی افعال است، گویی غزالی در این موضع پا از دایره ی کلام اشعری فراتر می نهد. او در بحث وحی نیز سخنانی کمابیش شبیه سخن فلاسفه دارد. در اکثر مطالبی که غزالی در باب نبوت دارد تأثیر او از فلاسفه به گونه چشم گیری دیده می شود. برخلاف وی ابن تیمیه در بحث نبوت غالباً به نقد روش فلسفی می پردازد. وی نبوت را، آگاهی بر عالم غیب و آن را نوعی تعلیم مخصوص بشر می داند و از این مطلب امکان تحقق آن را نتیجه می گیرد. ابن تیمیه در بحث از نشانه های نبوت در شخص نبی، تعریف این نشانه ها به امر خارق العاده ای که معجزه نامیده می شود را نادرست، و لفظ قرآنی «آیت» را جایگزین آن می کند. وی از بحث معجزه به اصل علیّت گریززده، آن را اصلی موافق با عقل و شرع می داند. ابن تیمیه راه شناخت یقینی پیامبر را نظر به احوال اخلاق نبی می داند. از این مطلب می توان نتیجه گرفت که وی حسن و قبح افعال را ذاتی فعل وعقل را در تشخیص نیک و بد افعال توانا می داند. در مباحث مرتبط با وحی ابن تیمیه غالب بیانات فلاسفه را باطل می داند. او تطبیق جبرئیل بر عقل فعال را امری نادرست اعلام می کند. اهمیت این بحث تا آن جاست که تصور نادرست از چگونگی دریافت وحی می تواند در نگرش ما نسبت به الهی یا بشری دانستن ماهیت کتب آسمانی تأثیر مستقیم داشته باشد. فلاسفه وحی الهی به انبیاء را به معنای دریافت صور و اصواتی می دانند که قوه ی مخیّله ی نبی از عقل فعال دریافت و آنگاه آن ها را برای مخاطبان خود بازگو می کند. ابن تیمیه معتقد است چنین تصوری از وحی مستلزم بشری دانستن کتب آسمانی است. چرا که در این صورت لفظ کتاب های آسمانی از خود نبی و برای حکایتگری از صور و اصواتی است که نبی از عقل فعال دریافت می کند. این امر با صریح آیات قرآن منافات دارد. چون آیات بسیاری از قرآن به عربی بودن قرآن اشاره می کند. جمهور مسلمانان معتقدند لفظ قرآن نیز از جانب خدا است نه کلام پیامبر. ابن تیمیه برای دفاع از این مطلب، تطبیق جبرئیل بر عقل فعال و بیان چگونگی دریافت وحی به اتصال با عقل فعال را مخدوش و به ابطال آن می پردازد. ابن تیمیه در بیان فواید نبوت غالباً بر نقش پیامبر در سعادت اخروی انسان تأکید می کند. وی اکثر سخنان فلاسفه در این حوزه را نقد کرده، سعی دارد اندیشه های خود را بر پایه ی قرآن و سنت بنانهد. ابن تیمیه نقش عقل را در شناخت درست معارف دینی می پذیرد.
حجیت معرفت شناختی تجربه دینی از دیدگاه ملاصدرا و ویلیم آلستون
نویسنده:
محمدمهدی ساداتی؛استاد راهنما:عبدالرسول کشفی؛استاد مشاور:حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده معرفت‏شناسی دو گونه است: عام و خاص. معرفت شناسی عام، نظریه‏پردازی درباره معرفت را وجهه همت ‏خود قرار داده است و اصل معرفت را می‏کاود. اگر معرفت‏شناسی، از معرفت در حوزه‏ای خاص سخن به میان آورد، معرفت ‏شناسی خاص بوده که طبعا از نوع معرفت‏شناسی پسینی است. «معرفت‏شناسی تجربه دینی‏» از شاخه¬های معرفت شناسی خاص است. مهم ترین پرسشی که در ارتباط با ویژگی معرفت¬بخشی تجربه¬های دینی وجود دارد این است که آیا تجربه¬های دینی می توانند توجیه¬گر باورهای دینی باشد؟ به منظور پاسخ به این پرسش، در این رساله به بررسی آرای ویلیام آلستون و ملاصدرا می پردازیم. در این راستا، نخست مفاهیم بنیادین موجود در این پرسش، در دو فصل چیستی معرفت و چیستی تجربه دینی با تأکید بر آرای آلستون و ملاصدرا مورد تحلیل قرار می گیرند. سپس با به دست دادن مدل ادراکی آلستون و ملاصدرا، دلایل این دو اندیشمند در اثبات اعتبار معرفت شناختی تجربه دینی به منظور توجیه باورهای دینی مبتنی بر آنها بررسی می¬شوند. در پایان نیز نویسنده، با برشمردن وجوه تشابه و تفاوت آرای این دو اندیشمند در حیطه معرفت¬شناسی تجربه دینی و نقد آنها، دلایل آن دو را در حجیت معرفت شناختی تجربه دینی وافی به مقصود نمی داند. واژگان کلیدی: ملاصدرا، ویلیام آلستون، تجربه دینی، تجربه عرفانی، معرفت شناسی تجربه دینی، توجیه باورهای دینی.
تصحیح کتاب المباحث و الشکوک
نویسنده:
رحیم نجات، قاسمعلی کوچنانی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شرف‌الدین محمد بن مسعود بن محمد مسعودی، یکی از دانشمندان برجسته قرن ششم هجری قمری است. از وی که به روایتی شاگرد خیام و استاد فخر رازی بوده و در نجوم، هیئت، ریاضی و فلسفه شهرت داشته، یازده اثر برجای مانده است. یکی از این آثار، کتاب «المباحث و الشکوک» است. مسعودی در این کتاب که اولین تعلیقه بر اشارات و تنبیهات ابن‌سینا بوده و در نگارش آن متأثر از غزالی و ابوالبرکات بغدادی است، پانزده مسئله آورده و در هر کدام از این مسائل با آوردن عبارات کتاب اشارات و تنبیهات، اشکالات متعددی را به آن کتاب وارد می‌کند. تحقیق حاضر، تصحیح این اثر گرانبهاست که مباحث مختلف آن بر دانشمندانی همچون فخرالدین رازی و فریدالدین غیلانی تأثیر گذاشته و فیلسوفانی از قبیل خواجه نصیرالدین طوسی، قطب‌الدین رازی، میرداماد، صدرالمتألهین، حاج ملاهادی سبزواری و علامه طباطبایی هر یک به نحوی در مورد مطالب و دیدگاه‌های موجود در آن نظر داده‌اند. از نظریات ابداعی مسعودی در این کتاب می‌توان به این موارد اشاره کرد: 1- از نظر مسعودی حقیقت جسم صورت نوعیه است و اتصال و انفصال بر خلاف نظر مشائیان از عوارض جسم بوده و از طریق طریان آن‌دو نمی‌توان هیولی را اثبات کرد؛ بلکه هیولی از طریق تبدّل صور نوعیه مختلف اثبات می‌شود. 2- نزد ابن سینا به تمایز امکان ذاتی و امکان استعدادی توجه نشده است و وی در مبحث مسبوقیت حادث به امکان بین این دو امکان خلط کرده است؛ ولی مسعودی به این تمایز اشاره و بلکه تصریح کرده است.3- شرف‌الدین بر خلاف نظر مشائیان اعتقاد دارد آثار و افعال قوای جسمانی نامتناهی‌اند و جایز است که اجسام تا بی‌نهایت یک شیء را به حرکت در آورند. 4- به عقیده مسعودی، بر خلاف نظر ابن‌سینا، چون وجود واجب مغایر و لازم ماهیت او است و وجوب وجود نیز به تبع وجود، لازم ماهیت متعین واجب است؛ و این لزوم از نوع لزوم واجب است، هیچ اشکالی ندارد که دو واجب الوجود موجود باشند و هیچکدام معلول علت فاعلی نباشند. احتمال می‌رود، ابن‌کمونه در اشکال خود بر توحید متأثر از مسعودی باشد. 5- مسعودی در باب ابصار شخص سالم و دوبین و ادراک صور مرایا به طریق خروج شعاع تقریر جدیدی را ابراز کرده است. پژوهش حاضر علاوه بر اینکه به تصحیح کتاب المباحث و الشکوک، بیان زندگی‌نامه مفصل مسعودی و معرفی کتاب المباحث و الشکوک می‌پردازد، به شرح کامل محتوای آن، ابداعات مسعودی، تاریخچه اشکالات و مباحث کتاب همراه با دیدگاه‌های حکمای مذکور به صورت مفصل پرداخته است. تصحیح این اثر با دو نسخه به صورت اجتهادی انجام گرفته و در بخش‌هایی که مربوط به عبارت‌های اشارات است، کتاب اشارات به عنوان اصل قرار گرفته و تصحیح به روش انتقادی صورت گرفته است.
الهیات سلبی از منظر قاضی سعید قمی و امام خمینی
نویسنده:
فاطمه السادات میری، حسن ابراهیمی، زهرا مصطفوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: از مسائل مهم و تاریخی تفکر اسلامی، پس از اثبات ذات حق و اقرار به وجوداو، ارائه تصویری از ویژگی¬های حق تعالی است، از این رو معرفت اسماء و صفات خداوند، همواره مورد توجه مکاتب و مذاهب بوده است، در این زمینه چند گرایش عمده در میان مکاتب فلسفی و کلامی و عرفانی وجود دارد؛ «تنزیه محض»، «تشبیه محض» و «جمع بین تشبیه و تنزیه» از مهمترین این گرایش¬ها هستند که هر کدام طرفدارانی دارد. قاضی سعید قمی و حضرت امام خمینی که هر دو فلاسفه¬ای برخوردار از ذوق و مشرب عرفانی هستند، در این زمینه اعتقادات جداگانه¬ و متقابلی دارند؛ قاضی سعید به اقتضای مبنای مورد پذیرش خود، که تباین تام بین خالق و مخلوق است، هرگونه تشبیه خداوند را به مخلوقات، شرک دانسته است، تا جایی که حتی اشتراک معنوی در صفات را نیز به همین دلیل رد می¬کند، اما از طرف دیگر تنزیه محض را نیز نپذیرفته است، وی نسبت دادن هر گونه صفت ثبوتی را به ذات خداوند، مصداق تشبیه می¬داند و از این رو تمام صفات خداوند را سلبی دانسته است و در نتیجه تمام صفات ثبوتی را به سلب نقایض آنها تأویل می¬برد. بنابراین از بین گرایشات مشهور سه¬گانه هیچ کدام را طریق صحیح در معرفی اسماء و صفات نمی¬داند. در مقابل حضرت امام خمینی که از پیروان مکتب حکمت متعالیه و قائل به اصول و مبانی اندیشه صدرایی هستند، جمع بین تشبیه و تنزیه را طریق حق و راه صواب می¬دانند، از این رو به نقد اندیشه¬ها و آراء قاضی سعید قمی می¬پردازند،. این نوشته بر آن است که با تکیه بر آثار این بزرگان و استفاده از منابع اصیل عرفانی و فلسفی، به تبیین دیدگاه¬ها و نقد و ارزیابی اندیشه¬های این دو متفکر بزرگ بپردازد، و کوششی است در جهت بازخوانی آرای این دو اندیشمند و یافتن نقاط اشتراک و افتراق آنها، و تبیین مبانی و اصولی که نقطه اتکای این آراء است. کلیدواژه ها:قاضی سعید، امام خمینی، الهیات سلبی، اسماء وصفات خداوند، تباین خالق و مخلوق،تنزیه و تشبیه
نگرش تحلیلی در باب اصول و مبانی اخلاق در اندیشه فارابی
نویسنده:
هوشیار نادرپور، قاسمعلی کوچنانی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده اخلاق در گستره ذهن فارابی دارای نکات ناشناخته فراوانی است که تحلیل و توضیح این نکات راهگشای وصول به سعادت است . وی غایت اخلاق را سعادت می داند. این واژه در اخلاق فارابی واژه ای پربسامد است و تمامی جهت گیری های اخلاقی به آن منتهی می گردد. سعادت خود مطلوب بالذات است و هیچگاه وسیله برای نیل به مقصود دیگری قرار نمی گیرد . بازتاب تئوری اخلاقی فارابی همان داستا ن اعتدال ارسطویی است اما فارابی گاه با تحلیل های دقیق و ژرف خود و گاه با نزدیک شدن به آرای افلاطون و سقراط خویشتن را از دایره تقلید صرف بیرون کشیده است. علاوه بر تحلیل های مستمری که در طول تحقیق ارائه شده است؛ از یافته ها و امتیازات این تحقیق می توان موارد زیر اشاره کرد : 1. به چالش کشیدن معاوضه علمی فارابی و ابن سراج که با توجه به پرسشهای بی پاسخی که در این زمینه وجود دارد ؛ صدق این واقعه تاریخی نیز زیر سؤال می رود. 2. اثبات دوری بودن تعریف فارابی از سعادت که در آن فارابی با تعریف خیر به سعادت و تعریف سعادت به خیر دچار دور گردیده است. 3. اثبات عدول فارابی از مبانی خود در بحث لذت و الم، که در آن فارابی بی توجه به مبنای اعتدال و حد وسطی که قبلاً آن را پذیرفته است ؛ مخاطب را دعوت به تفریط در بهره گیری از لذات می کند. 4. پاسخگویی به نقد های وارده به حد وسط که در آن تلاش کرده ایم تا به چهار انتقاد اساسی به نظریه حد وسط پاسخ گوییم . اینکه اصول اخلاقی فارابی بر چه گزاره هایی مبتنی است ؛ بازتاب سعادت در مبانی اخلاق او چگونه است ؛ دیدگاه او نسبت به فضائل و رذایل چیست ؛ نظر خاص فارابی در بحث عقل عملی و نظری چیست و چه تحلیلی برای لذت و الم می توان قائل شد سؤالاتی هستند که در این تحقیق به طور عمیق به آنها پاسخ داده شده است.
تصحیح و تحقیق شرح الحکمه العرشیه
نویسنده:
احسان کردی اردکانی، نجفقلی حبیبی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسخ خطی گنجینه‌ایی از فرهنگ و تمدن یک ملت است که احیاء آن نقش بسزایی در شناسایی و شکوفایی آن فرهنگ و تمدن دارد. تمدن غنی و پربار ایرانی ـ اسلامی سرآمد یک تمدن عظیم است و در دل خود حکما و عرفای زیادی پرورانده، که هر کدام چون ستاره‌ایی در آسمان علم و معرفت می‌درخشند؛ از این رو احیاء آثار آنها گامی در شناسایی این فرهنگ می‌باشد. اثر حاضر تصحیح رساله <شرح الحکمه العرشیه> حکیم ملا اسماعیل اصفهانی(واحد العین) است که شرحی توضیحی بر کتاب عرشیه ملاصدرا است. هدف اصلی شارح از تألیف رساله، پاسخ به اشکالات احسائی بر عرشیه ملاصدرا است. ظاهراً هر سه نفر، کتاب‌های مذکور را در اواخر عمر خود نوشته‌اند؛ بنابراین کتب در اوج پختگی و شکوفایی فکری خود نوشته شده و آرا و اندیشه های نهایی خود را در آنها آورده‌اند. احسائی از منتقدان آرا و مبانی حکما بویژه ملاصدراست و در کتاب شرح مشاعر و شرح عرشیه که شرحی انتقادی است اشکالات متعددی را بر مبانی ملاصدرا وارد کرده است. احسائی که ادعای فهم آیات و روایات دارد با این سلاح به رویارویی مبانی ملاصدرا، از قبیل اصالت وجود، تشکیک وجود، سنخیت بین علت و معلول، وحدت وجود، قاعده بسیط الحقیقه، حرکت جوهری، علم اجمالی در عین کشف تفصیلی و... رفته و مدعی شده قواعد مذکور منافی آیات و روایات است. در مقابل ملا اسماعیل اصفهانی که پرورش یافته مکتب ملاصدرا و از شاگردان ملا علی نوری و استاد ملا هادی سبزواری است، با تبیین و تحلیل آرا ملاصدرا در پی دفاع از افکار او برآمده، و نشان داده که احسائی فهم غلطی از مطالب ملاصدرا و آیات و روایات داشته است. متأسفانه حکیم اصفهانی موفق به شرح کامل عرشیه نشده، و تنها بر بخش های اولیه عرشیه شرح نوشته است. در تصحیح رساله از چهار نسخه استفاده شده است و شیوه تصحیح بینابین می‌باشد.
بررسی و مقایسه ی ارای استاد مرتضی مطهری و لیندا زاگزیسکی در باب علم پیشن الهی و اختیار انسان
نویسنده:
زینب امیری، عبدالرسول کشفی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر زمان مساله تعارض ظاهری میان علم پیشین الهی و اختیار انسان ذهن متکلمان و فیلسوفان دین را به خود مشغول داشته است. از آنجا که علم مطلق الهی مستلزم خطاناپذیری آن است، از این رو اگر خداوند در زمان T1 بداند که فاعل S عمل A را در زمان T3 انجام می دهد، آنگاه S در زمان T3 فعلی جز A را نمی تواند انجام دهد و این در تعارض با اختیار انسان است. خردورزان در حوزه فلسفه دین در تبیین مسائل مذکور به نتایج متفاوتی می رسند. عده ای تعلق علم پیشین الهی را به افعال اختیاری انسان انکار می کنند، عده ای دیگر با قبول تعلق علم پیشین الهی به افعال آینده انسان، اختیار را انکار می کنند. اما اینکه تا چه حد می توانند از عهده حل این مساله برآیند، خود قابل تامل است. در این پایان نامه با توجه به هدف آن که بررسی و مقایسه ی آراء استاد مطهری و خانم لیندا زاگزبسکی در باب علم پیشین الهی و اختیار است، ابتدا پاسخ های سه گانه کلاسیک به این مساله (بوثیوس گرایی، آکام گرایی و مولیناگرایی) در دیدگاه زاگزبسکی نقد و بررسی شده، سپس ضمن پذیرش برخی از عناصر این سه دیدگاه و تلفیق آن ها سه راه حل بدیع از زاگزبسکی ارائه شده است. آنگاه به بررسی دیدگاه استاد مطهری در دو بخش جبر و اختیار و قضا و قدر پرداخته شده است. در نهایت هم وجوه شباهت و اختلاف راه حل های سه گانه زاگزبسکی با آراء استاد مطهری نشان داده شده است. نتیجه گیری نهایی این است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان را می پذیرند اما "آکام گرایی تومیستی" و دو راه حل دیگر زاگزبسکی علی رغم نکات مثبت و قابل پذیرشی که دارند در نشان دادن این سازگاری ناتوان اند ولی با دیدگاه استاد مطهری می توان علاوه بر برطرف کردن نقایص دیدگاه زاگزبسکی، راه حل مناسبی نیز ارائه کرد.
تصحیح تحقیق و تقدم سه رساله در باب وحدت وجود
نویسنده:
احمدرضا کفاش طهرانی، حسن ابراهیمی، زینب برخورداری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
وحدت وجود، از جمله مباحث فلسفی - عرفانی می‌باشد که در طول تاریخ - علی الخصوص تاریخ اسلام - معرکه آرای مختلف بوده است و عده‌ای آن را مردود، مساوی کفر، الحاد و مخالف ادیان ابراهیمی می‌دانند و عده‌ای دیگر سخت از آن دفاع می‌کنند. مدافعان این نظریه مدعی‌اند که وحدت وجود نه تنها مساوی کفر و الحاد نیست، بلکه عالی‌ترین شکل توحید و یکتا‌پرستی است؛ یعنی کسانی که غیر از این نوع توحید را معتقدند، به نوعی مشرک محسوب می‌شوند. ایشان برای ادعای خود شواهدی هم از آیات و روایات می‌آورند. ما در این رساله در بخش مقدمه یک بحث مجزا راجع به وحدت وجود تحت سه عنوان: معرفت شناسی وحدت وجود؛ وحدت وجود از منظر برهان و وحدت وجود از منظر شریعت آورده‌ایم. سپس سه رساله در باب وحدت وجود را تصحیح کرده‌ایم. رساله اول متعلّق به «ملا اسماعیل خواجویی» - فقیه و فیلسوف قرن دوازدهم - در رد وحدت وجود می‌باشد، که تنها به ابطال دلیل عرفا بر وحدت وجود اکتفا کرده است. رساله دوم متعلّق به «عبدالعلی انصاری» - فقیه و عارف هندی – قرن دوازدهم و سیزدهم می‌باشد که به سبک اتباع ابن‌عربی به اثبات وحدت وجود پرداخته است. رساله سوم هم متعلق به «عبدالعزیز حسن» - عارف قرن یازدهم - در اثبات وحدت وجود است، که بیشتر جنبه ذوقی و کشفی دارد تا جنبه استدلالی.
  • تعداد رکورد ها : 77