جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 46
اصول و روش‌‌های تربیت در پایبندی به تکالیف الهی در آموزه‌‌های علوی
نویسنده:
پدیدآور: اکرم نوروزی ؛ استاد راهنما: حمیدرضا سروریان ؛ استاد راهنما: علیرضا رستمی هرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از ضروریات دین مبین اسلام، فراگیری احکام دین است که درک و فهم درست نسبت به مسائل آن و پایبند بودن به آن، تضمین کننده سعادت انسان است. کسی که اسلام را به عنوان دین خود بر می‌گزیند باید برنامه‌‌های تربیتی و رفتاری خویش را مطابق با احکام دین تنظیم نماید، انجام چنین تکالیفی نیازمند شناخت دقیق و صحیح اصول و روش‌‌هایی است که بتواند آن را در زندگی خود اجراء نماید. بر این اساس قرآن کریم و روایات ائمه هدی (علیهم‌السلام) بر این موضوع تأکید بسیار نموده و همگان را به یاد گرفتن این اصول و روش‌‌ها تشویق و ترغیب کرده‌‌اند. از آنجا که سیره و کلام حضرت علی (علیه السلام) که خود جلوه‌‌ی کامل انسان الهی و تبلور عینی تفکر توحیدی است، طبعاً اصول و روش‌‌های تربیتی نیز خدا گونه و به منظور تکامل انسان طراحی شده است. بنابراین در این تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی، با بهره گیری از آموزه‌‌های امیرمومنان (علیه السلام) به عنوان الگوی کامل، به ویژه کلام حضرت در فرازهای نهج البلاغه، سعی می‌‌شود تا اصول و روش‌‌های تربیتی مؤثر در پایبندی به تکالیف الهی مورد بررسی قرار گیرد. یکسری از این اصول مربوط به مبانی جهان شناسی است مانند (خدا محوری، آخرت‌‌گرایی) و یکسری از این اصول مربوط به مبانی انسان شناسی است همانند: (کرامت انسان، اختیار داشتن، تربیت پذیری انسان، اصل آسان‌‌گیری، اصل عدالت، اصل تعقل، اصل صداقت و اصل فطری بودن تربیت)؛ چنانچه با در نظرگرفتن هریک از این اصول، اثری مطلوب در رفتار و سعادتمندی دنیوی و اخروی به وجود خواهد آمد. همچنین حضرت در نظام تربیتی خود متناسب با اصول تربیتی از یکسری روش‌‌های تربیتی نیز بهره برده‌‌اند تا انسان را نسبت به تکالیف الهی پایبند نمایند؛ چرا که حفظ و پایبندی به اصول و روش‌‌ها در مسیر تربیت از اساسی ترین نظام تربیت علوی است که برخی از این روش‌‌ها عبارتند از: روش ابراز محبت که دارای شیوه‌‌های مختلفی است (محبت زبانی، محبت رفتاری)، روش اعتماد سازی، روش موعظه و تذکر، توجه به معاد، تشویق و تنبیه، الگو بودن پیامبر و امیرمومنان (علیهم السلام) و یاران خاص که می‌‌تواند نقش مهمی در پایبندی به تکالیف الهی داشته باشد که در این تحقیق به آنها اشاره خواهد شد.
هستی شناسی رنگ بر مبنای سنت تفکر فلسفه اسلامی
نویسنده:
کاظم استادی،حمید رضا سروریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اکثر فلاسفۀ اسلامی، وجودِ عینی رنگ راحتمی فرض کرده­اند و نسبت به اصلِ هستیِ رنگ و مسائل پیرامون آن، فلسفه ورزینکرده­اند. بنابراین، لازم به نظر می­رسد که «هستی­شناسیِ رنگ» فیلسوفان گذشته دوباره موردبازنگری قرار گیرد. پژوهش حاضر، از برخی جهات می­تواند شباهت­هایی به آثار دیگر داشته باشد، امّا تفاوت اساسی کار در سبکِ توجه و ساختار بررسی هستی‌شناسی رنگ با توجه به دیدگاه مهم‌ترین فیلسوفان اسلامی است در اینکه آیا رنگ موجود است؟ و در صورت وجود، خارجی است یا ذهنی و اینکه آیا رنگ می‌تواند هم وجود ذهنی داشته باشد و هم خارجی؟ نظرات فیلسوفان اسلامی را می‌توان در دو گروه جای داد: گروه اول؛ خارج گریان. گروه دوم؛ غیر خارج گرایان. در ارزیابی این دو نظر قدر مسلم آن است که انسانِ درک کنندۀ رنگ، حداقل نمی­تواند وجود درک خود از رنگ را منکر شود؛ بنابراین، سؤال از اینکه آیا رنگ موجود است؟ برای کسانی که درک رنگی دارند، بی­معنی خواهد بود پس تنها کسانی که هیچ نوع درکی از رنگ نداشته باشند، شاید بتوانند سؤال کند که؛ آیا رنگ موجود است؟ با این مقدمات نتیجه می­گیریم که وجودِ رنگ (چه عینی و خارجی یا ذهنی و درونی)، پیش­فرض بدیهی بررسی آن خواهد بود و ما تنها می­توانیم از حالات و نوعِ وجودی آن، گفتگو کنیم. از طرف دیگر قایل شدن به خارجی بودن رنگ و یا ذهنی بودن آن یا هر دوی آنها، دارای لوازمی است که لازمة آن لوازم، ایجاد سؤالات جدید است که خود می تواند نوآوری پژوهش لحاظ شود.
صفحات :
از صفحه 137 تا 161
تبیین اصل کرامت انسان در انسان شناسی اسلامی از دیدگاه علامه جعفری
نویسنده:
حمیدرضا سروریان ، پروانه زینالی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
انسان شناسی از پایه های اساسی در علوم انسانی است به گونه ای که مبانی متفاوت در تبیین ماهیت انسان و ویژگی های او، در تولید علوم انسانی جهت دار، ارتباط مستقیم دارد. از مبانی مهم در انسان شناسی دینی کرامت انسان است که تبیین آن و سرایت آن در علوم انسانی به عنوان اصل مادر، می تواند تحولی بنیانین در علوم انسانی مانند علم اقتصاد، علم سیاست، علم روان شناسی و... ایجاد کند در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی با محوریت اندیشه فیلسوف و اسلام شناس معاصر علامه جعفری در پی به دست آوردن معنای کرامت انسان می باشیم. از نظر علامه جعفری کرامت انسان دو گونه است. نوع اول کرامت ذاتی است که او را از سایر آفریده ها جدا می کند. این کرامت که منشا آن استعدادهای انسانی است که در ارتباط باخداوند معنا می شود، دارای ویژگی غیرقابل سلب بودن می باشد و بر مبانی خاص دینی بناشده که مهمترین آنها عبارت است از مخلوق خداو خلیفه خدا بودن انسان، علم و آگاهی داشتن انسان، امانتدار بودن انسان و دو بعدی بودن انسان. و نوع دوم کرامت اکتسابی که با اختیار و تلاش انسان در سایه ایمان به خداوند متعال و اطاعت از عقل و دستورات الهی به دست می آید و دارای معیارهای مشخصی می باشد که از مهمترین آنها عبارت است از ایمان به خداوند و هرآنچه در ارتباط با اوست، توحید و اخلاص عمل و عمل صالح و تقوای الهی. این نوع کرامت، دارای آثار و لوازم فردی و اجتماعی می باشد که مهمترین آنها عبارت است از: ایجاد امنیت، آرامش و عدالت فردی و اجتماعی و حق آزادی معقول.
صفحات :
از صفحه 1 تا 33
بررسی رابطه معنویت با عقل و دین از دیدگاه سه اندیشمند معاصر اسلامی (آقای مصطفی ملکیان، استاد مطهری، استاد جوادی آملی)
نویسنده:
وحیده فرشباف زیرک کار؛ استاد راهنما: حمیدرضا سروریان؛ استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از معنویت و رابطه آن با عقل و دین از مباحث مورد توجه صاحب‌نظران دینی می‌باشد. آقای ملکیان، شهید مطهری و علامه جوادی آملی از اندیشمندان صاحب‌نظر در این حوزه علمی می‌باشند. به باور آقای ملکیان گزاره‌های دینی به جهت تعبدی بودنشان غیر عقلانی‌اند و انسان مدرن نیازمند معنویت توأم با عقلانیت است که به کاهش درد و آلام انسانی بینجامد و این نظریه را راه رهایی می‌نامد. به عقیده شهید مطهری معنویت همان دین و حقیقت اسلام است و از لوازم فطرت بشر است که دین به تعالی‌رساننده این نیاز فطری است. ایشان با طرح نظریه آزادی معنوی، پیوند دین و عقل و آزادی را سامان می‌دهد و با اشاره به نرمش و انعطاف و روح زنده و سیال قواعد اسلام، تعبد محض و غیر عقلانی را از ساحت اسلام دور می‌کند. آیت‌الله جوادی آملی شالوده طرح معنویت را بر اصل هماهنگی نظام تکوین و تشریع پی‌ریزی می‌کند که هر امر معنوی از پشتوانه تکوینی برخوردار است و تعالیم دینی از سنخ حقایق‌اند که به صورت اعتبار ظاهر شده و به شکل دین تجلی یافته‌اند و روح ملکوتی انسان با عقل و تعقل می‌تواند به حقایق معنوی راه یابد. با این منظومه معرفتی، پیوند معنویت با عقل و دین سامان می‌یابد. ایشان با طرح نظریه حق و تکلیف، تکالیف الهی را تأمین‌کننده حقوق انسان معرفی می‌کند لذا بحث تعبد در نگرش ایشان جلوه‌ای دیگر می‌یابد و شرافت و عقلانی بودن آن به اثبات می‌رسد. تبیین و تطبیق این سه دیدگاه و بیان تحلیل‌ها و استدلال‌های مربوطه و مبانی و لوازم دیدگاه‌های این سه اندیشمند از اهداف این تحقیق است که به روش توصیفی- تحلیلی با روش کتابخانه‌ای و استفاده از نرم‌افزارهای علوم انسانی انجام گرفته است.
انتظام هستی براساس حبّ و قهر در نزد سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
حمیدرضا سروریان ، علی فرضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سهروردی و ملاصدرا بر این باورند بدون عناصر قهر و محبّت، انتظام یافتن هستی امکان­ ناپذیر است؛ از نظر سهروردی، عشق و محبّت در مجموع هستی سریان داشته و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهره­ مند است و لازمۀ این عشق و محبّت، حصول و وجود نظام أتم و أحسن می ­باشد. طبق اصول سهروردی، جهات قهر و محبّت در نزد حق­ تعالی ضروری است: قهر ازسوی موجودِ مافوق بر مادون مطرح است و محبّت از ناحیه قاهر سافل بر عالی. ازاین­ رو، انتظام نظام جهان بر پایۀ قهر و محبّت است. از دیدگاه ملاصدرا نیز، محبت یا عشق مانند وجود، حقیقتی است که در تمام اشیا و موجودات به سبب وجود آن‌ها ساری است. به نظر وی، اساس جهان آفرینش به محبت و قهر است و همین عشق و محبت است که سببِ ایجاد موجودات و نیز محفوظ ماندن آن‌ها می­شود. و بنابر وحدت شخصی وجود که مختارِ نهایی ملاصدرا است، تمامی کائنات؛ هم آنچه خوب محسوب شده و هم آنچه بد تلقی می­شود؛ جلوه ­های مختلف حق تعالی هستند: بعضی جلوه محبتِ او و برخی جلوه قهر او.
صفحات :
از صفحه 107 تا 129
بررسی رابطه ایمان نیت ومشقت برای رسیدن به ثواب در رهیافت کلامی وتفسیری
نویسنده:
مریم خضری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از نظر عموم متکلمان عدلیه به دست می آید که ایمان برای دستیابی به ثواب شرط است زیرا ثواب امر اختیاری است که موجب استحقاق می شود وبرای آن قیود همراه با بزرگداشت را ذکر کرده اند که بدون ایمان بی معناست از طرف دیگر آنان چون ثواب را امری استحقاقی می دانند هم ایمان وهم نیت را در آن شرط می دانند،عموم متکلمان عدلیه برای دستیابی به ثواب همراهی فعل با مشقت را شرط می دانند اگر چه برخی آن را شرط نمی دانند، اما اشاعره از اساسبر اساس مبانی خود نقشی برای انسان در نایل شدن به ثواب قائل نیستند لذا در این که معیار دستیابی به ثواب چیست آنان دلیل قانع کننده ای ندارند وتنها با توجیهاتی مانند نظریه کسب بر آنند که آن را توجیه کنند.از متون دینی هم به دست می آید که ایمان ونیت در دستیابی به ثواب شرط است،اما دربارهشرط بودن مشقت می توان گفتکه سختی در عمل برای نایل شدن به ثواب موضوعیت ندارد اگرچه ، اگر عملی نسبت به عمل دیگر سخت ویا سخت تر بود،در صورت تساوی در سایر ارکان نایل شدن به ثواب ،عمل سخت ویا سخت تر از ثواب بالاتری برخوردار خواهد بود. واین سخن با مراتب داشتن ثواب که عقل ونقل برآن دلالت دارند، هماهنگ است.
معنا و مصداق شناسی اهل بیت در رهیافت کلامی
نویسنده:
رضا اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کلمه اهل بیت اصطلاحی است که در قرآن و احادیث به تفسیر آن اهتمام شده است در کلام وحی این واژه در معنای اصطلاحی به ائمه 14 معصوم اشاره شده است معنای حقیقی این واژه را در هنگام بحث از آیه تطهیر از متکلمین اسلامی می توان بر داشت کرد که به اتفاق فرق امامیه ایشان پیامبر (ص)، علی، فاطمه، حسن، حسین و بقیه معصومین تا حضرت مهدی (عج) می باشند اما فرقه اهل تسنن بر دو نظریه متوسل شدند گروهی همسران پیامبر را از اهل بیت محسوب کرده اند و دیگران حد مشترک پنج تن آل عبا را مصداق واقعی اهل بیت معنا کردند. در این متن اقوال مختلف متکلمین که نشأت گرفته از قرآن و احادیث معتبر می باشد بیان شده است و مصادیق اهل بیت (ع) را از زاویه فرق مختلف بررسی کرده ایم.
بررسی مبانی کلامی دعا از دیدگاه متکلمان عدلیه و اشاعره
نویسنده:
رقیه لنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعا، استمداد از نیروها و عوامل ماورای مادی در حل مشکلات و از طرف دیگر کسب موفقیت هر چه بیشتر در امور است. یکی از عواملی که در سرنوشت انسان تاثیر دارد دعا است در روایات آمده که دعا قضا و قدر غیر حتمی الهی را عوض می کند تلاش و کوشش خود انسان ها اعمال نیک او، در نتیجه می توان گفت بیش ترین و بهترین تاثیرات را در رقم خوردن سرنوشت انسان ها، تلاش ها و لیاقت های خود انسان ها دارد. و قضا و قدر الهی بر اساس رفتارها و تلاش ها و لیاقت های انسان ورق می خورد. خداوند جهان را با سنت ها و قوانین خود اداره می کند و دعا نیز یکی از مصادیق سنت های الهی است که باعث می شود بلایی رفع شود و یا نعمتی بدست آید. در هر صورت قضا و قدر الهی با دعا کردن در تضاد نیست. دعا، زیباترین رابطه ی انسان با خداست. از نظر اشاعره قضا و قدر الهی افعال انسان را همچون دیگر پدیده ها شامل می شود، اما متکلمان عدلیه قضا و قدر به معنی خلق و آفرینش را شامل افعال بشر نمی دانند لذا اشاعره به خلق افعال قایلند در حالی که عدلیه خلق افعال را قبول ندارند. اشاعره بنا به نظری که دارند«جبر» می گویند افعال بشر اختیاری نیست پس دعا هیچ تاثیری در سرنوشت و قضا و قدر غیر حتمی الهی ندارد در حالی معتزله نیز دعا را برای تغییر سرنوشت انسان موثر است و امامیه نیز نظرشان مثل معتزله هست. بنابراین با مقایسه ی این سه نظر باید به این نتیجه برسیم که علم ازلی الهی از قبل به تغییر سرنوشت انسان وجود داشته است. یعنی خداوند از ازل می دانست که انسان با دعا کردن باعث دفع بلا یا نعمتی به دست می آورد. و اختیار انسان در طول اراده ی خداوند است.و اینکه دعا با حکمت الهی منافات ندارد .
بررسی پیشینه و سیر تطور اندیشه غلو در رهیافت کلامی
نویسنده:
مریم شیدایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غلو در لغت به معنای «ارتفاع و تجاوز از اندازه در هرچیزی» است. و در اصطلاح اشاعره عقایدی را که در سایر مکاتب دینی درباره موضوعاتی وجود داشت و مورد قبول آنان نبوده غلو می شمردند. و غلو در اصطلاح امامیه ومعتزله قائل شدن بهمقام خدایی یا نبوت برای ائمه علیهم السلام است البته این مصداق غیر اختلافی غلو است اما در باره مصادیق دیگر غلو در میان معتزله و امامیه از یک سو و خود امامیه اختلاف است. به نظر می رسد برای آغاز این نوع اندیشه تاریخ مشخصی نیست؛ زیرا همواره در طول تاریخ، بشر درباره اشخاص و یا حتی اشیایی زیاده روی کرده اند بر این اساس مسئله غلو هم در ادیان توحیدی و هم در ادیان غیر توحیدی و در میان ادیان توحید در دین اسلامی در میان فرقه های اسلامی با تفاوت های خاص خود وجود داشته است. مهمترین محور غلو در تاریخ تشیع محوریت امیرالمومنین علی علیه السلام است که دوستان ناآگاه ودشمنان آگاه در اندیشه غلو آمیز پیرامون حضرت نقش داشته اند و بعد از حضرت(ع) در سایر ائمه علیهم السلام مسئله غلو کم وبیش وجود داشته است و نسبت به برخی ائمه مانند امام صادق علیه السلام این مسئله شدیدتر است. ائمه اطهار علیهم السلام به دو گونه معرفت بخشی به شیعیان در باره باطل بودن اندیشه غلو و مقابله عملی با آنان در صورت قدرت داشتنرفتار می کردند.غلو در خارج از محدوده مذهب شیعه امامیه معنای گسترده ای در آثار کلامی داشته است.و بر خلاف شهرت غلط مسئله غلو اختصاص به فرقه های انحرافی تشیع ندارد بلکه صورت گسترده تر آن در جهان اهل تسنن از همان ابتدای رحلت پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) تا به ا مروز وجود دارد و به نظر می رسد مهمترین علت آن دوری آنان از راهنمایی اهل بیت علیهم السلام است . از آثار و نظرات متکلمین امامیه به دست می آید که آنان در برابر تفکر غالی گری موضع شان همان موضع ائمه علیهم السلام بوده و تنها در مصادیق و حدودش اختلاف داشتند با ذکر این نکته که همه در مصادیق بارز غلو مانند اولوهیت ائمه و حلول ائمه و نیز نبوت ائمه اتفاق داشته اند و تفاوت آنان تنها در گستره غلو بوده است و بیشتر اهتمامشان همان روشنگری و دور کردن انحرافات فکری خطرناک غالیان از فرهنگ ناب تشیع بوده است. غالی گری در دنیای معاصر در دو سوی محبین اهل بیت(ع) یعنی شیعیان و اهل سنت به شکل سنتی و جدید در جریان است. مغرضان تحت فرقه های مانند علویان و فرقه های موسوم به بابیت و بهائیت را درشیعه به وجود آوردند. و در میان اهل سنت فرقه وهابیت با پیشینه افکار سلفی گری و کافر دانستن مسلمانان سایر مذاهب پایه گذار فکری و عقیدتی گونه های مختلف تندروهای مذهبی مانند طالبان، القاعده و... و در نهایت داعش شده اند که آسیب های آنها به دنیای اسلامی غیر قابل شمارش است .
بررسی جایگاه و نقش قرآن در حکمت متعالیه
نویسنده:
وحید شاهدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت مفهوم قرآن در حکمت متعالیه، مبیّن جایگاه قرآن در هستی شناسی صدرایی است، و حاصل این شناخت، تبیین ارتباط قرآن و انسان و جهان هستی است. از منظرحکمای متاله، همچنان که قرآن کلام الله و کتاب الهی است، انسان و جهان هستی نیز کلام و کتاب الهی هستند. و موجودات کلمات الله اند، و همچون آینه ای هر کدام به قدر مرتبه وجودیشان مظهر اسماء و صفات حق تعالی می باشند. در این میان انسان کامل که خلیفه الله است، آینه تمام نمای صفات جمال و جلال الهی است، که حق تعالی، با اسم جامع الله، در وی تجلی نموده است. از آن روی از بین موجودات عالم، انسان کامل را که از آن به حقیقت محمدیه تعبیر می شود،کلمه تامه الهی نامیده اند. از طرفی انسان، عالم صغیر و عصاره هستی است، و عالم کبیر نیز انسان کبیر است، و در اصل، نسخه رونوشت یکدیگرند. کلام خدا امری بسیط و واحد، و همان "کن وجودی" است که همو علت ایجاد آفاق و انفس معرفی شده است. پس در نهایت، حقیقت قرآن و انسان و هستی همان کلام الله است که تعین آن در مراتب هستی به صورت انسان و عالم و یا به صورت کتابی بین دو جلد ظهور یافته است.سیر در آفاق و انفس محتاج وسیله است. وسیله در حکمت متعالیه، استدلال و شهود است در پرتو وحی. حکیم متاله با استمداد از عرفان و برهان و در پرتو مشکاه وحی، سیر در آفاق و انفس می کند و با کشف حجاب های ظلمانی و نورانی، ملکوت هستی را مشاهده نموده و در نهایت به وصال حقیقه الحقایق عزّاسمه نایل می شود. حکمت متعالیه حل غوامض و مشکلات هستی شناسی را بدون تمسّک به مشکات وحی و نبوّت، میسور نمی داند. با این بیان برای کشف حقیقت قرآن باید از خود قرآن اقتباس نور کرد و با برهان و عرفان در پرتو وحی، صراط مستقیم را پیمود تا حقایق هستی منکشف گردد.
  • تعداد رکورد ها : 46