جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 61
بررسی و نقد خوانش انتقادی پوپر از معرفت‌ شناسی کانت
نویسنده:
نعمت‌الله عاملی ، علی فتح طاهری ، عبدالرزاق حسامی فر ، سیدمسعود سیف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پوپر در عین حال که فلسفه کانت را نقطه‌ آغاز فلسفه خویش قرار داده و نظریه‌ای در باب معرفت مطرح کرده که شبیه معرفت‌شناسی کانتی است، خوانشی انتقادی از نظریه معرفت وی دارد. با این حال به نظر می‌رسد وی از جهات مختلفی در خصوص فلسفه کانت دچار سوء برداشت‌ شده است. از نظر پوپر خطای بنیادین کانت این بود که تصور می‌کرد علم اپیستمه است یا معرفت متضمن حقیقت است. اما بر خلاف تصور پوپر، کانت معرفت تجربی را اپیستمه نمی‌داند و در نظر وی معرفت تجربی مفید یقین نیست. خطای اصلی پوپر این است که تمایز مهم کانت بین معرفت استعلایی و معرفت تجربی را نادیده انگاشته است. معرفتی که برای کانت قطعی و ضروری است، معرفت تجربی نیست، بلکه معرفت استعلایی است که معرفت جهان نیست، بلکه شرایط امکان معرفت تجربی را فراهم می‌کند. در این مقاله ضمن مقایسه معرفت‌شناسی کانت و پوپر، خوانش انتقادی پوپر از نظریه معرفت کانت مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته، نشان داده خواهد شد برخی از دیدگاه‌هایی که پوپر در نظریه معرفت کانت رد می‌کند، به این دلیل است که به‌درستی آ‌نها را درک نکرده است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 108
بررسی هستی‌شناسی در فلسفه‌ی آلن بدیو
نویسنده:
پدیدآور: زهرا نمایندگی ؛ استاد راهنما: علی فتح طاهری ؛ استاد مشاور: عبدالرزاق حسامی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اگرچه بسیاری قرن حاضررا دوران مرگ مابعدالطبیعه و هستی شناسی شمرده و از پایان فلسفه سخن گفته اند، اما آلن بدیو از معدود چهره های بلند آوازه معاصر است که فلسفه را نه در بستر مرگ، که در حیاتی تمام عیار می داند.او هستی شناسی را با ریاضیات گره می زند.به باور وی، اندیشه و هستی هم ارز با یکدیگر اند و این مدعا چنان در چارچوب فکری او ریشه دوانده است که بنا به اذعان بسیاری، مهم ترین اثر فلسفی درقرن بیستم را پس از هستی و زمان، باید شاهکار فلسفی و در حقیقت هستی شناختی وی با نام هستی و رخداد دانست.بدیو جامه ای بدیع بر قامت بظاهر خمیده هستی شناسی پوشانیده است ودر اعلانی بنیادین، هستی شناسی را همان ریاضیات می خواند، هستی شناسی بدیو تفاوت هایی آشکار با قسم بنیادین در هایدگر ، ونیز قسم حیات گرایانه در دلوز دارد و از این جهت، وی خود را از دو فیلسوف برجسته قرن متمایز می سازد وحتی برخلاف این هردو، رویکردی افلاطون گرایانه اتخاذ می نماید تا بتواند ایده های افلاطونی را در چارچوب نظریه مجموعه، سامانی تازه بدهد و بدین قرار، اصول موضوعه نظریه مجموعه در نگاه او، ایده هایی هستی شناختی اند که هستی را تنها در قالب آنها می توان بیان نمود.هستی از نظر بدیو کثرت محض است.کثرتی که هیچگونه وحدتی در آن راه ندارد.در این پایان نامه سعی بر آن بوده است که با بررسی مفاهیم کلیدی در اندیشه این فیلسوف، به جایگاه ریاضیات، نیستی، رخداد، فرانمایی، بازنمایی، کثرت، و وضعیت در برساخت یک هستی شناسی ریاضیاتی بپردازیم و نیز نگاهی بر تشابهات و تفاوت های اندیشه بدیو با سه فیلسوف بزرگ یعنی هایدگر، دلوز، و کانت داشته باشیم تا از این طریق، امکان غور بیشتر در آراء وی میسر گردد.
اندراج به‌مثابه «تا» خوانش دلوزی از اصل اندراج محمول در مفهوم موضوع در فلسفه لایب‌نیتس و پیدایش مفهوم سوژه «تا»
نویسنده:
پریسا شکورزاده ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله با تمرکز بر اصل اندراج در فلسفه لایب‌نیتس و خوانش ژیل دلوز از آن بر این ادعا است که نقد فلسفیِ اندیشه لایب‌نیتس به شیوه نقد دلوزی منجر به بازآفرینی مفهوم «تا» و سوژه «تا» در اندیشه لایب‌نیتسی می‌شود. برای رسیدن به این مقصد ابتدا به اصل مزبور و اصول مرتبط با آن در فلسفه لایب‌نیتس پرداخته و بر جنبه هستی‌شناختی این اصول تأکید کرده‌ایم، سپس خوانش دلوز از فلسفه لایب‌نیتس را حول این اصل سامان داده و جهان تاخوردگی‌ها را که ماحصل چنین خوانشی است تصویر کرده‌ایم. تلاش کرده‌ایم با بررسی این اصل در فلسفه لایب‌نیتس دریابیم که چگونه خوانش دلوز از فلسفه لایب‌نیتس امکان‌های جدیدی را در این فلسفه گشوده است و سخن گفتن از سوژه لایب‌نیتسی-دلوزی «تا» را به‌عنوان سوژه‌ای نو امکان‌پذیر کرده است. بدین‌ترتیب در گام نهایی بر این سوژه لایب‌نیتسی-دلوزی و ویژگی‌های آن توجه کرده‌ایم که از بسط اصل اندراج حاصل شده است.
صفحات :
از صفحه 230 تا 248
رهیافتهای فلسفی به دانشگاه در آلمان؛ هومبولت، هیدگر، گادامر
نویسنده:
پدیدآور: مهدی فاطمی ؛ استاد راهنما: سید مسعود سیف ؛ استاد مشاور: علی فتح طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تلاش فیلسوفان برای وحدت بخشی به دانشگاه حول ایده‌ای فلسفی، بیش از دو سده در سنت فلسفی آلمان سابقه دارد. آنان با رهیافتی فلسفی به دانشگاه که مبتنی بر تأمل درباره ماهیت و رسالت دانشگاه است مبدأ عزیمت، مسیر و غایت دانشگاه را در چارچوب پرسشی سامان می‌دهند که دانشگاه را همچون طرح‌هایی از طبقه‌بندی علوم، نسبت حقیقت و کاربرد، نسبت علم با جامعه و حاکمیت، نسبت کارآمدی و تربیت و روابط و نِسَبِ دیگری لحاظ می‌کند. درعین‌حال، ایده دانشگاه خود را در شبکه پیچیده‌ای از مسائلی عینی مانند نسبت دانشکده‌ها، تقدم و تأخر و وحدت آموزش و پژوهش، وحدت علوم، استقلال دانشگاه، نسبت علم و فنّاوری، رابطه دانشگاه و دولت، نسبت دانشگاه و مراکز پژوهشی موازی، نسبت دانشگاه و مدارس فنی و صنعتی، آزادی آکادمیک، نسبت پژوهش‌های کاربردی و بنیادین، مؤلفه‌های فرهنگی زندگی خوابگاهی و جز این نشان می‌دهد. هومبولت با مشارکت در نیم‌قرن تأملات فیلسوفان ایدئالیست و رمانتیست درباره دانشگاه و طرح ایده دانشگاه خود بیشترین نقش را در ساختن دانشگاه مدرن بر اساس بیلدونگ یا پرورش فرهنگی-تاریخی نفس انسان در نسبت با مفهوم حقیقت، ایفا نمود. اما عدم تحقق واقعی این ایده و بحرانی که دانشگاه از نیمه دوم قرن 19 در جامعه صنعتی به آن دچار شد، هیدگر را به "واسازی دانشگاه" از طریق واسازی علم و متافیزیک و پذیرش ریاست دانشگاه کشاند. پس از او گادامر نیز با مشارکت در "بازسازی دانشگاه"، با تأمل در موضوع روش، به دنبال بازسازی نسبت علوم از طریق هرمنوتیک و حکمت عملی بود و برای درمان ازخودبیگانگی‌های درونی دانشگاه، چاره‌جویی نمود. هدف این نوشته نشان دادن عناصر فلسفی بنیادینی در اندیشه‌های هومبولت نسبت به "ساخت" ایده دانشگاه مدرن، در اندیشه‌های هیدگر نسبت به "واسازی" این ایده و در اندیشه‌های گادامر نسبت به "بازسازی" آن است.
اندیشیدن به غیرقابل تصور: هلن سیکسو و حاشیه نشینی زنانه
نویسنده:
مهرداد پارسا خانقاه ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
HélèneCixous, the renowned contemporary philosopher and feminist, provides such a heretic account of femininity which transcends the feminist social or political movements. She believes that “the female” can create a new identity for itself, when keeps its distance from the masculine symbolic order. Of course, this has nothing to do with the absence of women in the cultural realm, rather the problem is that if the female aspects of human being are not to be eliminated, a new ontology is required to sustain it in a pointlessness situation, so that it can always resist the conventional perceptual patterns. In other words, the female can only make its identity and the nature of rationality dynamic, when it injects the strangeness in the masculine order. This means keeping a position on the margins of history, while also infusing the feminine energies into the symbolic body. In this research, we try to show that for Cixous, emergence of the new is dependent both on some kind of feminine otherness and the marginality. This can be realized by various dismantling tools such as women’s writing and polyphonic identities. Finally we make it clear that through the female otherness or being on the margins, the feminine can provide a way of thinking about those realities which have not been thought up so far in the symbolic rationality, or have always been rejected as the unthinkable.
صفحات :
از صفحه 181 تا 195
بنیاد فلسفی حقوق انسان در فلسفه کانت
نویسنده:
پدیدآور: سیدحمیدرضا سعادت نیاکی ؛ استاد راهنما: علی فتح طاهری ؛ استاد مشاور: علینقی باقرشاهی ؛ استاد مشاور: شیرزاد پیک حرفه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کاربرد واژه «حق» در معنای «حق‌داشتن»، نخستین بار در منشور کبیر، متعلق به قرن سیزدهم بازمی‌گردد و تا پیش از آن، به سطح خودآگاهی تاریخی بشر نرسیده بود؛ در عین حال، این مفهوم در دوره مدرن شکوفا شده است؛ زیرا زمانه پیشامدرن تکلیف‌محور بود و با شیفت پارادایمی به دوره مدرن، دوره حق‌محوری آغاز شد؛ به این معنا که نسبت به ماهیت تاریخی و حکمی مفهوم حق، بینش جمعی و دقیق پدید آمد و رعایت حقوق اساسی یا بنیادین بشر به‌مثابه کمینه شرایط لازم برای هر نظام حقوقی ضرورت یافت. ایمانوئل کانت که یکی از بزرگترین فلاسفه تاریخ و برجسته‌ترین فیلسوف عصر روشنگری است، گرچه بحث مستقلی درباره فلسفه حقوق انسان ارائه نکرد؛ اما در نظام گسترده و منسجم فلسفی خویش مفاهیم و اصولی را عرضه داشت که رگه‌های پررنگ بنیاد فلسفی حقوق انسان در آن قابل ردیابی است. رساله پیشِ‌رو درصدد است با تشریح مبانی فلسفی حقوق انسان در اندیشه او، موضع کانت درباره موضوعات حقوق بشری، مانند حق مالکیت، حق آزادی بیان و... و نیز برقراری دیالوگ میان حقوق انسان در اندیشه کانت با آنچه در میان سرمایه فرهنگی‌مان وجود دارد، به جنبه‌های گوناگون این موضوع بپردازد. روش پژوهش رساله دربردارنده ترکیبی از دو روش تاریخ‌نگری با تمرکز بر زمینه و زمانه‌ و بستر تاریخیِ شکل‌گیری موضوع و روش تحلیل مفاهیم و وضوح‌بخشی به آنها در بستر متن است. بر پایه این تحقیق روشن می‌شود که کانت بنیاد نسبتاً مستحکمی را برای حقوق انسان در دوره مدرن پایه‌گذاری کرده است که شبکه به‌هم‌پیوسته‌ای از دیدگاه‌های فلسفی او در حوزه‌های انسان‌شناسی، اخلاق، سیاست و حقوق به آن شکل داده‌اند تا آنجا که برخی پژوهشگران تأکید دارند یکی از پایه‌های فلسفی اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل فلسفه عملی کانت است. همچنین، بررسی موضوع‌های حقوق بشری در اندیشه کانت نشان می‌دهد که او با توجه به فلسفه سیاسی‌اش در اکثر آنها، مانند حق مالکیت خصوصی، حق رفاه و آزادی بیان در قامت یک فیلسوف لیبرال ظاهر شده است. یکی دیگر از نتایج این پژوهش، قابلیت فلسفه حقوق بشر کانت برای برقراری دیالوگ آن با ما به‌مثابه انسان ایرانی صاحب سنت تاریخی خاص در زمینه حقوق انسان است.
نسبت میان فلسفه و سینما؛ پژوهشی بر اساس فلسفۀ سینماییِ ژیل دلوز
نویسنده:
مهرداد پارسا خانقاه ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ژیل دلوز (Gilles Deleuze)، فیلسوف برجستۀ پست‌مدرن، در دو اثر سینماییِ خود، سینما 1: تصویر-حرکت و سینما 2: تصویر-زمان، روایت ژرف و منحصربه‌فردی از نسبت میان فلسفه و سینما ارائه می‌کند، که به نظر می‌رسد از نظریۀ فیلم متعارف فراتر می‌رود. همین ایدۀ پیوند درونی میان تصویر و واقعیت، یا سینما و هستی‌شناسیِ تصویر است که میان دیدگاه‌های او و رویکردهای متعارف نظری-سینمایی فاصلۀ زیادی ایجاد می‌کند. تصادفی نیست که فلسفۀ او با اولویت وانمایی و تصویر در پروژه‌ای به نام «افلاطون‌گرایی وارونه» آغاز می‌شود. در این مقاله، با ترسیم تفکر سینمایی دلوز، اهمیت خاص آن را در جریان نقد فیلم و حتی در تفکر فلسفی نشان می‌دهیم، و به تحلیل این مسئله می‌پردازیم که دلوز چگونه سینما را شکلی از فلسفه‌ورزی (و بالعکس) تلقی می‌کند و چگونه این دو حوزه می‌توانند مرزهای یکدیگر را تغییر داده، بسط دهند؛ در عین حال، در این پژوهش می‌کوشیم قوت‌ها و محدودیت‌های رویکرد او را از منظر نوعی نخبه‌گرایی که در کتاب‌های او دیده می‌شود، بررسی ­کنیم. فهم تفکر سینمایی دلوز به ما اجازه می‌دهد که در مضامین سفت و سخت تفکر سنتی بازاندیشی کنیم و حتی پویایی متقابل و پیوند تفکر با پدیده‌های مدرنی مانند سینما را به عنوان زمینه‌ای که با حرکت، زمان و تصویر کار می‌کند، تشخیص دهیم.
صفحات :
از صفحه 21 تا 40
سازگاري فهم ملاصدرا از قاعدة «امتناع علم به معلول بدون علم به علت» با مباني وجودشناختي حكمت متعاليه
نویسنده:
سید امین میرحسینی ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر اساس قاعدة «امتناع علم به معلول بدون علم به علت»، كسب هرگونه علم يقيني نسبت به معلول پيش از علم به علت آن، امكانپذير نيست. بر اساس روايت منطقدانان از اين قاعده، تنها علم ما به علوم حصولي كه از طريق برهان حاصل ميشود، مشمول اين قاعده است اما ملاصدرا تحليلي بديع از آن دارد و برخلاف منطقدانان، نتيجه ‌ميگيرد كه همة علوم ـ اعم از حصولي و حضوري يا بديهي و نظري ـ مشمول اين قاعده‌اند. اين فهم نوين ملاصدرا از قاعده، بنظر برخي از شارحان او صحيح نيست و اشكالاتي دارد اما مقالة پيش‌رو نشان ميدهد كه فهم ملاصدرا با مباني وجودشناختي او سازگار است و انتقادات شارحان ناشي از عدم توجه آنها به اين مباني است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 146
نقد فلسفه ی همسخنیِ مارتین بوبر و پی آمدهای آن در حوزه ی تعلیم و تربیت کودکان
نویسنده:
اعظم محسنی ، سید مسعود سیف ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در میان مفاهیم جدیدی که در اوایل قرن بیستم در حوزه­ی تعلیم و تربیت مطرح شده بودند، مفهوم «دو طرفه بودن» (Gegenseitigkeit) فرایند آموزش چالش­های بسیاری را به همراه داشته است؛ بسیاری از مربیان با انتقاد از این مفهوم، اظهار داشتند که معلم باید به تنهایی فرایند آموزش را رهبری کند و شاگردان نمی­توانند و نباید نقشی در این فرایند ایفا کنند. بوبر ضمن اشاره به این مطلب که به منظور حفظ رابطه­ی آموزشی، باید فاصله­ی امنی بین معلم و شاگرد وجود داشته باشد، آموزه­ی «تعلیم و تربیت مبتنی بر دیالوگ» را مطرح می­کند؛ به عبارت دقیق­تر، وی نسبت آموزشی را نوعی« رابطه­ی من ـ تو یک طرفه» می خواند. حال پرسش اینجاست که با توجه به این که بوبر «رابطه­ی من- تو» را یک رابطه دو طرفه می­داند، چگونه می­تواند از رابطه­ی میان معلم و شاگرد تعبیر به «رابطه­ی من ـ تو» کند و در عین حال از یک طرفه بودن آن سخن بگوید؟
گذر از الحاد به خداباوری: بررسی فلسفه آنتونی فلو
نویسنده:
پدیدآور: اسماعیل شرفی ؛ استاد راهنما: علی فتح‌طاهری ؛ استاد مشاور: مسعود سیف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در ژانویه 2004 میلادی، زمانی که خبر تغییر عقیده با نفوذ ترین ملحد جهان منتشر شد، جامعه الحادِ غرب دریافت که یک مهره مهم و کلیدی را از دست داده است. فلو، فیلسوف تحلیلی مشهور، پس از حدود 60 سال تلاش در جهت انکار خدا، اعلام کرد که با تکیه بر اسناد و شواهد علمی، وجود خدا را پذیرفته است. طبق گفته فلو، چرخش وی در جهت عمل به این اصل اساسی در زندگی وی رخ داده است: «پیرو دلیل باش، هرکجا که تو را راهنمایی کرد». در این مقاله، ابتدا دوره الحاد زندگی فلو مورد بررسی قرار می‌گیرد و پس از آن چگونگی گذر وی از الحاد به خداباوری شرح داده می‌شود. مقاله «الهیات و ابطال‌پذیری»، کتاب خدا و فلسفه و مقاله «پیش‌فرض-الحاد» که بعدها با عنوان خدا، آزادی و فنانا‌پذیری در قالب کتاب منتشر شد، سه اثر مهم فلسفی فلو در دوران الحادگرایی وی به شمار می‌روند. وقتی فلو تغییر عقیده داد، برای شرح این رویداد و پاسخ به این پرسش که چرا خداباور شده است، کتاب خدا هست: چگونه انگشت نماترین ملحد جهان تغییر عقیده داد را به رشته تحریر در آورد. انتقادهایی که از سال 2004 میلادی نسبت به تغییر عقیده وی آغاز شده بود، در سال 2007 با انتشار این کتاب شدت یافت. در پایان این نوشتار انتقاد های مذکور و پاسخ آنها بررسی خواهد شد. نکته قابل توجه در فهم تفکر فلسفی فلو پیروی او از دلیل است. همین شیوه او را از تعصب بیجا دور ساخته است و به نظر می رسد حتی آنگاه که بانفوذترین ملحد جهان به شمار می رفت، باوری موقتی داشت که با دستیابی به دلایل قانع کننده‌تر می توانست تغییر کند.
  • تعداد رکورد ها : 61