جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 21
درسگفتار مکاتب معاصر (هوسرل و هایدگر)
مدرس:
احمد رجبی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به دوستان قول داده بودم که یک درسگفتار هوسرل خیلی خوب قرار دهم. درسگفتار هوسرل دکتر رجبی بسیار عالی است، اما دوستان باید دقت داشته باشند، گرچه کلاس کارشناسی است، اما سطح مباحث کمی بالاتر است. لذا بهتر است همراه کلاس کتاب پدیدارشناسی، دان زهاوی و یا درآمدی بر پدیدارشناسی ساکالوفسکی را بخوانند. (پی دی اف کتاب دوم در کانال پاپیروس موجود است.) و همچنین اینکه جلسات انتهایی ایشان به بحث هایدگر هم وارد می شوند،اما هشتاد درصد کلاس هوسرل است.
درسگفتار هستی‌ شناسی و فلسفه اگزیستانس
مدرس:
احمد رجبی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در درس‌گفتارهای هستی‌شناسی و فلسفه اگزیستانس به دنبال تبیین جدیدی از جایگاه فلسفی و هستی‌شناختی مفهوم “اگزیستانس” هستیم به معنایی که این مفهوم در سیاق فلسفه‌های اگزیستانس پیدا کرده است، یعنی مفهومی اختصاصی که منحصرا برای وجود موجود انسانی به کار می‌رود. انتقال و تحول معنایی‌‌ای که در مفهوم عام وجود (existentia) رخ می‌دهد تا آن را در وجود انسان منحصر کند، از حیث ضرورت فلسفی‌اش کمتر به عنوان مساله‌ای مستقل پیش از ورود به محتوای فلسفه‌های اگزیستانس مورد پرسش و بحث قرار گرفته است. در این درس‌گفتارها می‌کوشیم دقیقا به طرح این مساله بپردازیم که با چه ضابطه و ضرورت فلسفی‌ای میتوان چنین انتقالی را فهم‌پذیر کرد و بدین معنا چگونه می‌توان طرح مفهوم اگزیستانس به منزله وجود خاص انسان را بر حسب یک ضرورت هستی‌شناختی دریافت. برای ورود به طرح این مساله، ضرورت هستی‌شناختی شکل‌گیری مفهوم اگزیستانس را بر حسب مساله وجود نخستین یا فرد (جوهر اول) در افق اندیشه باستان و فلسفه ارسطو، سپس بر حسب مساله وجود در تمایز از ماهیت در افق فلسفه قرون وسطی و اندیشه ابن سینا و توماس، و سپس مساله وجود خارجی و خارجیت جهان در افق فلسفه مدرن و اندیشه دکارت و کانت بررسی می‌کنیم. سپس بر اساس چارچوب‌ به دست آمده ذیل مفهوم عام وجود، مفهوم ماهیت، و مفهوم جهان به تفسیر واسازانه هایدگر از تاریخ متافیزیک رجوع میکنیم تا از دل آن بتوانیم ضرورت هستی‌شناختی مفهوم اگزیستانس به منزله وجود اختصاصی انسان را در مقام پاسخی ضروری به مسائل و معضل‌های عمده هستی‌شناسی آشکار سازیم. در طول جلسات بخش‌هایی از درس‌گفتار مسائل بنیادین پدیدارشناسی هایدگر در تفسیر نظریه کانت درباره وجود و نیز تفسیر تمایز میان وجود و ماهیت در فلسفه قرون وسطی و نیز بخش‌هایی از کتاب وجود و زمان و رساله درباب ذات بنیاد درباره مفهوم جهان به بحث گذاشته می‌شود. کوشش می‌شود نشان داده شود که جایگاه مفهوم اگزیستانس در فلسفه‌های اگزیستانس، یک راه دلخواه و بی‌ضرورت عقلی با صبغه‌های صرفا احساسی و فردی، روان‌شناختی یا ادبی و مانند اینها در تاریخ فلسفه نیست، بلکه اگر با توجه به استلزامات هستی‌شناختی‌اش لحاظ شود، چگونه پاسخی به معضلات عمده هستی‌شناختی فلسفه تاکنون بوده و به چه معنا پاسخی ضروری به امکان فلسفه به معنای دانش نخستین است. درس‌گفتارهای حاضر در نیم‌سال دوم ۹۹-۱۴۰۰ در مقطع کارشناسی ارشد گروه فلسفه دانشگاه تهران در قالب درس ۲ واحدی و به صورت مجازی و آنلاین برگزار شده است.
درسگفتار فلسفه معاصر (هوسرل و هیدگر)
مدرس:
احمد رجبی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این درسگفتار به مسئله ی بنیادگذاری فلسفه در پدیدارشناسی و نسبت آن با مسئله زمان پرداخته می شود.
درسگفتار شرح هستی و زمان هایدگر
مدرس:
احمد رجبی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درس‌گفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر در نیم‌سال دوم ۹۸-۹۹ برای دوره کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران ایراد شده است و در آن به شرح و تفسیر مباحث و فصل‌هایی از کتاب هستی و زمان هایدگر پرداخته شده است. محور اصلی و هدف بحث، توجه به جایگاه زمان و زمانمندی دازاین در هستی‌شناسی بنیادین هایدگر است، به نحوی که گزینش و شیوه شرح مباحث کتاب به سوی تفسیر مساله زمانمندی در اندیشه متقدم هایدگر پیش می‌رود. نخست، ایده هستی‌شناسی و مقصود هایدگر از پرسش از وجود ناظر به متافیزیک سنتی، و نیز تعریف پدیدارشناسی هرمنوتیکی با تمرکز بر متن درآمد کتاب بحث می‌شود و سپس بحث‌هایی روی فصول مربوط به مفهوم جهان (به ویژه معنای تفسیرشدگی جهان و مفهوم ابزار در توصیف اشیاء دم دست) و مقومات دازاین (نحوه رابطه افکندگی و طرح‌افکنی با یکدیگر) صورت می‌گیرد. سپس با تفسیر مفهوم دغدغه در تعریف هستی‌شناختی دازاین و پرسش از کل‌بودن و وحدت ساختاری دازاین، بحث نسبتا مفصلی درباره تحلیل مشهور هایدگر از مساله مرگ انجام می‌شود و از همین بحث، به واسطه مفهوم “آینده متناهی” دازاین به عنوان کانون کتاب هستی و زمان، بخش‌هایی از مباحث هایدگر درباره زمان و زمانمندی تفسیر می‌شوند. لازم به ذکر است که به جز سه جلسه نخست، جلسات بعدی به صورت مجازی و فایل صوتی ضبط شده است.
درسگفتار هرمنوتیک فلسفی
مدرس:
احمد رجبی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این درس گفتار با تمرکز بر چند مفهوم بنیادین در اندیشه گادامر و بخشهایی از متن کتاب “حقیقت و روش” و تفسیر آنها میکوشد چگونگی قوام یافتن هرمنوتیک فلسفی را به عنوان امکانی جدید در بحث از حقیقت و بنیانگذاری اندیشه فلسفی نشان دهد، به نحوی که هم از حقیقت و بنیادیابی فلسفی بحث می‌شود و هم داعیه هرگونه بنیانگذاری تام به شیوه‌ای دکارتی، به منزله ساده‌انگاری‌ای غیرانتقادی مردود اعلام می‌شود. در سیر مباحث، بر این نکته تاکید خواهد شد که یافتن ضرورت‌های نهفته در هرمنوتیک فلسفی گادامر در پیوند با سنت و جریانهای فلسفی‌‌ای که گادامر به نقد و تفسیر آنها می‌پردازد، در جهت غلبه بر سوبژکتیویسم، هیستوریسم و نسبی‌انگاری فلسفی است و معمولا اندیشه گادامر در جهتی معکوس فهم شده است. در این جلسات نخست اشاراتی مقدماتی به سابقه شکل‌گیری نظریه هرمنوتیکی و به ویژه نسبت یافتن هرمنوتیک با هستی‌شناسی در اندیشه هایدگر خواهد آمد و سپس با تفسیر فصل‌هایی از بخش دوم کتاب حقیقت و روش، بحث بر توضیح جایگاه بنیادین مفهوم “تاریخ تاثیر و تاثر”، به عنوان بنیادین‌ترین مفهوم هرمنوتیکی و به منزله جایگزین مفهوم “بنیاد”، و نحوه وجود تاریخمند حقیقت متمرکز خواهد شد و نسبت آن با سایر مقومات هرمنوتیک فلسفی، به ویژه “سنت”، “زبان”، “فهم” و “مفاهمه” مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
درسگفتار متافیزیک زمان
مدرس:
احمد رجبی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقصود از عنوان متافیزیک زمان، بحث درباره جایگاه و تاثیری است که مباحث فلسفه زمان بر متافیزیک به مثابه هستی‌شناسی گذاشته است. سررشته راهنما و رویکرد تفسیری در خصوص مساله رابطه زمان با مفهوم وجود و هستی‌شناسی، به ویژه از جهت تقدمی که زمان بر فهم معنای وجود پیدا می‌کند، از اندیشه متقدم هایدگر اخذ شده است. در این درس‌گفتار مستقلا به هایدگر استناد و پرداخته نشده است، بلکه تلاش شده با رجوع مستقیم به متون فیلسوفانی که نظریه بدیع و بنیانگذارانه درباره زمان داشته‌اند، خط سیری پیوسته احراز شود که نشان دهد چگونه مساله زمان از خاستگاهش در طبیعیات و بحث حرکت و تأخرش نسبت به هستی‌شناسی در “طبیعیات” ارسطو، در “اعترافات” آگوستینوس بیش از پیش به سوی پیوند با نفس و آگاهی انسان سوق پیدا می‌کند و از رهگذر مفهوم “حضور”، نشانگر جایگاه هستی‌شناختی انسان است و در “نقد عقل محض” کانت، شرط امکان هرگونه مواجهه آگاهی با پدیدارهاست و جایگاهی بنیادین می‌یابد و چگونه همین جایگاه زمان در پدیدارشناسی هوسرل تبدیل به صورت بنیادین هر گونه تالیف و وحدت و حقیقت سوبژکتیویته و آگاهی می‌شود. می‌توان این مباحث را تمهیدی برای طرح این مدعای هایدگر دانست که چرا و بر حسب چه ضرورتی باید زمان را افق فهم معنای وجود دانست. عمده بحث در این درس‌گفتار پس از ارسطو و آگوستینوس، به کانت اختصاص یافته است و با اتمام نیمسال، فرصتی برای طرح تفصیلی فلسفه زمان در پدیدارشناسی هوسرل باقی نماند و طرح آن موکول به ترم دیگری شد. تاکید اصلی در فلسفه کانت، بر جایگاه بنیادین و متافیزیکی “شهود محض” زمان صورت گرفته است. عنوان متافیزیک زمان در این اندیشه نهایی هوسرل معنای خود را می‌یابد که هر گونه فهم از “وحدت در کثرت” یا وحدت تالیفی و اینهمانی به منزله بنیاد متافیزیک، بر زمان مبتنی‌ست و در این اندیشه هایدگر که معنای وجود را در زمان آغازین باید جستجو نمود.
تأملی بر تفاوت رهیافت هرمنوتیکی گادامر با هایدگر به مسئلة تناهیِ حقیقت
نویسنده:
احمد رجبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار کوشیده‌ایم رویکرد انتقادی هرمنوتیک فلسفی گادامر به هایدگر را دربارة سنت و زبان متافیزیک از طریق بنیادیابی آن در تلقی متفاوت این دو متفکر از مسئلة تناهی حقیقت تفسیر کنیم. مقصود از تناهی حقیقت در اینجا، تأکید بر دسترس‌ناپذیری بنیاد پدیداریِ پدیدار و عدم امکان بنیان‌گذاریِ حقیقتِ هستی‌شناختی بر حضور مطلق در بی‌واسطگی یا وساطت تام است. در این نوشتار می‌کوشیم بر اساس تفسیری اجمالی از تناهی رویداد حقیقت در اندیشة متأخر هایدگر ذیل مفهوم رویدادگی، نشان دهیم که گادامر چگونه ایدة محوری هایدگر، یعنی بی‌بنیادی و پوشیدگیِ رویداد حقیقت و به‌ویژه دسترس‌ناپذیریِ آن را برای مفاهیم متافیزیکی ذاتاً متحول ساخته است و با نفیِ آغازگاه فراروندة اندیشة هایدگر از متافیزیک، آن را چگونه به مفاهیم متافیزیکی بازمی‌گرداند؛ از این طریق که گادامر مفهوم رویدادگی هایدگری را با رجوع به فلسفة هگل، بر اندیشة این‌همانی میان حقیقت و کل، و نیز با تفسیر کل به مثابة تاریخ روح، ذیل نظریة تاریخ تأثیر و تأثر تفسیر می‌کند و با رجوع به بحث چشم‌انداز و افق در پدیدارشناسی ادراک حسی هوسرل، تناهیِ حقیقت را به منزلة وحدت‌بخشیِ تام‌شوندة همواره اتمام‌ناپذیر در گفت‌وگو میان فهم و سنت می‌فهمد.
صفحات :
از صفحه 43 تا 65
یاکوب بومه و اسلام
نویسنده:
رونالد پیچ، احمد رجبی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 39 تا 66
تناهی و طرح استعلایی هستی شناسی بنیادین در اندیشه هایدگر
نویسنده:
احمد رجبی، محمدرضا حسینی بهشتی، حمید طالب زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رساله حاضر،متمرکزبرتفسیرمسأله تناهی دراندیشه متقدمِ هایدگراست،به نحوی که بتوان این مسأله رادرنسبت با «افقِ استعلایی»درهستی‌شناسی ِبنیادین، به فهم درآورد. تناهی بدین معنا، به مثابه قوام بنیادینِ نحوه خاصِ وجود انسان، باید از تناهی‌ای که در تقابل با امر نامتناهی به هر موجودی تعلق می‌گیرد، متمایز گردد تا بتوان از این طریق، نسبتِ ذاتیِ تناهیِ وجود انسان را با نحوه وجود او به مثابه «فهمِ وجود» به دست آورد. پیوستگیِ ذاتی میان تناهیِ دازاین با فهم وجود، مفهوم تناهی را به مثابه «تناهیِ استعلایی»، در افقِ استعلاییِ تقدمِ فهمِ وجود بر مواجهه با موجودات قرار می‌دهد و بدین ترتیب، جایگاه تناهی تنها در نسبت با امکان ظهور موجود بما هو موجود، یعنی امکان مواجهه به نحو مطلق احراز می‌گردد. برای احراز این جایگاه، در نوشتار حاضر، امکان و ضرورتِ چیزی چون تناهیِ استعلایی نخست از دریچه مسأله مواجهه و ضوابط پدیدارشناسانه آن، به مثابه بنیاد روی‌آورندگی ملاحظه شده است؛ سپس همین بنیاد به مثابه زمانمندیِ دازاین، از حیث حرکت و امکانِ درونیِ آن، همچون ذاتِ زمانمندی تفسیر گردیده، و در نهایت، حرکت زمانمندی نیز به مثابه فهم وجود، یعنی تعالیِ دازاین از موجود به سوی وجود، با تناهیِ استعلایی اینهمان دانسته شده است. از این طریق، مسأله تناهی، با بنیانگذاریِ هستی‌شناسی، یعنی امکان و ضرورتِ هستی‌شناسیِ بنیادین به گونه‌ای پیوند می‌یابد که می‌توان در پرتوِ آن، ضابطه‌ای برای فهمِ کل مسیر فکریِ هایدگر به دست داد.
  • تعداد رکورد ها : 21