جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8985
جامعیت قرآن و قلمرو آن با تکیه بر نگرش تطبیقی به دیدگاه‌های فخر رازی و آلوسی
نویسنده:
خدیجه خدمتکارارانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بهترین دلیل برای اثبات جامعیّت قرآن، قرآن کریم است. آیات دال بر جامعیت شامل آیات ناظر بر بیانگری همه چیز در قرآن یا کتاب، جهانی بودن و جاودانگی قرآن می شود. علاوه بر آیات، روایاتی و دلایل عقلی ای چون خاتمیت، تکامل دین اسلام و ... نیز جامعیّت قرآن را تصدیق می کنند.درباره ی تفسیر و تعیین قلمرو جامعیت قرآن بحث های بسیار زیادی صورت گرفته و دیدگاه های متعدّدی اظهار شده است. در این زمینه میان دانشمندان سه دیدگاه را به روشنی می توان دید:1- دیدگاه حداکثری که معتقد است قرآن همه ی علوم، حتّی علوم بشری و غیر دینی را دارا می باشد. 2- دیدگاه حداقلی که معتقد است قرآن تنها عهده دار مسائل معنوی و اخروی و شرعی است. 3- دیدگاه اعتدالی که مدافع رویکردی معتدل و مخالف افراط دیدگاه حداکثری و تفریط دیدگاه حداقلی است.فخر رازی و آلوسی، با اهتمام به موضوع جامعیّت قرآن، آن را به سان یکی از اصول اساسی خویش در تفسیر آیات قرآن قلمداد کرده اند. فخر رازی با توجه به اینکه از مفسّران متقدم به شمار می رود در تفسیر جامعیّت قرآن رویکردی حداقلی دارد و قرآن راصرفاً در حوزه ی اصول و فروع دین جامع می داند و استناد عقلی وی بر جامعیّت، علم مطلق خدا است. آلوسی، که از مفسران متأخّر به شمار می رود، هر چند در تفسیر آیات مرتبط با جامعیت نظر رازی را نقل می کند؛ اما در مقایسه با رازی در تبیین قلمرو جامعیّت از آرای دیگری نیز بهره گرفته است. و با توجّه به تحوّل علمی در قرن سیزدهم نسبت به قرن ششم، دامنه ی این بحث را گسترش می دهد و قرآن را نه تنها در دو حوزه ی اصول و فروع دین، که در سایر حوزه ها نیزجامع می داند و استناد عقلی وی بر جامعیّت، فیّاض بودن خداوند است.
بررسی تطبیقی آرای تربیت اخلاقی مطهری و نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس
نویسنده:
حسن‎آقا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق از مسائل مهم در زندگی بشر است. همه فلاسفه و مربیان از گذشته تا به امروز به مسئله اخلاق به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر پرداخته اند و هر یک در نظریه های خود به تعبیر و تفسیر اخلاق، رابطه اخلاق با زندگی بشر، وجدان اخلاقی و یا مطلق و نسبی بودن قضایای اخلاقی اشاره کرده اند.در تحقیق حاضر موضوع تربیت اخلاقی از دیدگاه دو متفکر نامدار، مرتضی مطهری و یورگن هابرماس بررسی می شود. در یک دیدگاه نظریه ای از اخلاق تبین شده است که اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. مطهری به عنوان اندیشمند مسلمان برای اخلاق چنین نظریه ای ارائه کرده است. بر طبق این دیدگاه انسان ها از هویتی برخور دارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد.چنین نظریه ای در باره اخلاق، بعضی دلالت ها را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاق و تربیت اسلامی با اهداف، اصول و تنظیم محتوای آموزشی اسلامی است. اما با این حال، عدم توجه به اخلاق خادم، عادات فعلی، و مونولوگ بودن بعضی از دیدگاه های وی، از جمله انتقادات وارد بر آراء تربیت اخلاقی مطهری است.در دیدگاه دوم نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس فیلسوف معاصر نئومارکسیسم همراه با دلالت های آن در تربیت اخلاقی و چگونگی کاربست این نظریه در تعلیم و تربیت، بررسی می شود. بر خلاف نظریه مطهری، هابرماس اخلاق را فاقد بنیاد دینی و متافیزیک می داند. به نظر هابرماس، اخلاقیات ریشه در شناخت، گفتمان و در نهایت اجماع انسان ها دارد نه در فطرت آنها. از نظر وی دستورات الهی اعمال اخلاقی ما انسان ها را هدایت نمی کند. بلکه آنها بر اساس زیست جهان با استدلال و تفاهم افراد به وجود می آیند. چنین دیدگاهی اهداف و اصول خاصی را جهت کاربست تربیت اخلاقی ارائه می دهد که از جمله تدارک برنامه های درسی متنوع و قابل انعطاف در برنامه ریزی تربیت اخلاقی است. دیدگاه هابرماس از سوی اندیشمندان مختلف به خصوص پست مدرن ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عدم تعریف عدالت، نبود اختیار در انسان و هم رتبه بودن معلم و دانش آموز از جمله انتقادهای وارد بر نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس است.از آنجاکه مطهری و هابرماس هر دو از اندیشمندان معاصر محسوب می‌شوند که، مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیسم را مورد مطالعه و نقد قرارداده‌‌اند. و علاوه بر آن دیدگاه‌های مختلف فرق اسلامی از طریق مطهری و دیدگاه‌های اندیشمندان نسل اول مکتب فرانکفورت بوسیله هابرماس مورد تجزیه و تحلیل و بازسازی قرار گرفته است، فلذا هر دو شخصیت منتقد به حساب می آیند و در مقوله های مانند عدالت و آزادی و اکتسابی بودن اخلاق مشابهت های وجود دارد.جهت وصول به اهداف تحقیق؛ مبانی فلسفی، اخلاقی، رویکردها، اصول، اهداف، تشابهات و تفاوت‌ دیدگاه‌های دو اندیشمند فوق در تربیت اخلاقی و چگونگی کار بست این دیدگاه ها در تعلیم و تربیت، به روش پژوش تحلیلی که به طریق کتابخانه‌ای با استفاده از فیش برداری از اسناد اصلی، مدارک و منابع گردآوری گردیده است، پس از تجزیه و تحلیل، نتیجه‌گیری به عمل آمده است. تحقیق در پایان با ارائه پیشنهادات و طرح محدودیت‌های پژوهش به پایان رسیده است.
بررس تطبیقی دیدگاه قرآن،روایات و عهدین در مورد حضرت عزیر(ع)
نویسنده:
محمد صادق زاده دهبارزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:اعتقاد به سایر پیامبران الهی به مانند اعتقاد به پیامبر اسلام(ص) از اصول دین اسلام می باشد. عُزیر(ع) یکیپیامبرانی است که در قران کریم از او نام برده شده و مفسران در باره او بحث کرده اند. نام این شخصیت در عهدین عزرا است. از دیدگاه عهدین او از کسانی است که بعد از حمله بخت النصر به بیت المقدس و نابودی تورات، این کتاب را دوباره نوشت و اعتقادات یهود را زنده کرد؛ تا جایی که برخی یهودیان او را پسر خدا نامیدند. هرچند قرآن کریم و عهدین تصریح به پیامبری او نکرده اند، اما از دیدگاه مفسران شیعه و سنی او از پیامبران الهی و از مروجان شریعت حضرت موسی(ع) بوده است. از دیدگاه قرآن و عهدین او شخصیت صالح و تأثیر گذار بوده است. تا جایی که پیامبر اسلام(ص) و بعضی از امامان شیعه روایاتی را از او نقل کرده اند. برخی کتابهای تاریخی زردشت را از شاگردان طرد شده عُزیر(ع) معرفی می کنند و او را از حمایت کننده گان اجداد پیامبر اسلام(ص) محسوب می دارند.
بررسی تطبیقی انسان شناسی در اندیشه فوکو ومطهری ودلالت های تربیتی آن در اهداف تعلیم وتربیت
نویسنده:
ابراهیم نجمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق بارویکرد نظری در پی مقایسه انسان شناسی فوکو ومطهری ودلالت های تربیتی آن در اهداف تعلیم وتربیتاست. حاصل آنکه انسان شناسی فوکو برقدرت متمرکز است وبه انسان نگاهی از بیرون دارد به همین جهت به ماهیت انسان کاری ندارد.اخلاق فوکویی اخلاقی تجربی ونتیجه گراست که رسیدن به سلامت فردی و زیبایی درونی غلیت وآرمان نهایی آن است.فوکو به عنوان فیلسوف پست مدرن مخالف جهان شمولی وقائده گرا بودن عقل است به زعم وی تکیه زیاد بر عقل اقتدار در پی دارد در تربیت اخلاقی مورد نظر فوکو مهم فرد فرد انسان ها هستند و هدف رسیدن به نتیجه مطلوب وخوشایند است.در حالیکه در نظر مطهری امسان کامل،انسانی است که تمام ارزش های انسانی به طور هماهنگ و متوازن دراو رشد یابد. مطهری دیدگاه خویش را بر اساس آموزه های اسلام اینگونه بیان میکند که انسان برای تحول درونی خویش باید بخواهد واین خواست محقق نیست مگرآنکه در درونش انگیزه ای برای ارده ی وجود داشته باشد. از نظر مطهری هر یک از نظام های تربیتی اهداف خاصی را مدنظر دارند وهمه فعالیت های خود را برای تحقق آنها مصروف میدارند.کلید واژه ها: انسان شناسی،اهداف تربیت،فوکو،مطهری
نقد و مقایسه‌ی اخلاق در حدیقه الحقیقه و مثنوی معنوی
نویسنده:
صدیقه حسین‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق از دیر باز مورد توجّه بشر بوده ؛ زیرا ،آن را راهی برای رسیدن به سعادت خویش یافته است . اندرزها و تعالیم اخلاقی، همواره جزو مفاهیمبرجسته‌ی شعر بوده و شعرا ،تلاش زیادی برای نشر فضایل اخلاقی داشته‌ و هر یک به شیوه و روش خاص خود بدان پرداخته‌اند. سنایی و مولوی از جمله‌ی این شعرا هستند که نقد و مقایسه‌ی اخلاق ،در دو اثر حدیقه الحقیقه و مثنوی موضوع این پژوهش است. اساس نظام اخلاقی سنایی بر پایه‌ی دین استوار است . وی راه رسیدن به مرتبه‌ی کمال را گذر از جادّه‌ی شریعت می‌داند . اخلاق مورد نظر مولانا ،علی‌رغم پایبندی به شریعت و اصول دین احمدی ، تا حدود زیادی وام گرفته از اندیشه‌های صوفیانه است. او با رویکردی عرفانی به مباحث اخلاقی می‌پردازد.سنایی برای طی کردن طریق سعادت ،چراغ عقل را برمی‌افروزد و علم و عمل را ارج می‌نهد و مولانا ضمن به رسمیّت شناختن عقل و علم، عشق و دستگیری پیر طریقت را نردبان صعود می‌داند . در این تحقیق، ابتدا به بررسی اجمالی زندگی و آثارسنایی و مولویپرداخته شده است،سپس جایگاه سنایی و مولوی در عرصه‌ی شعر فارسی بررسی شده و از تأثیر و تأثّرهای این دو شاعر از یکدیگر و پیشگامی سنایی در عرصه‌ی شعر عرفانی وسرآمدی مولوی در این حوزه سخن به میان آمده و در ادامه نقد ادبی و شیوه‌های مختلف آن بررسی شده است. تعریف اخلاق ،هدف، اهمّیّت و ضرورت آن و مکاتب اخلاقی جهان و امتیازهای مکتب اخلاقی اسلام از دیگر موضوعات مطرح شده در این تحقیق استهمچنین به بررسی ارتباط اخلاق با علم ، سیاست ،دین و عرفان و بیانتفاوت‌ها و شباهت‌های اخلاق عابدانه و عارفانه پرداخته شده است . بررسی نظام وتعالیم اخلاقی سنایی و مولوی و تحلیل رذایل و فضایل مطرح شده، در این دو اثر از اساسی‌ترین مباحث این پژوهش است .در پایان روش‌های تربیت اخلاقی در حدیقه و مثنویبررسی و مقایسه شده است .
چگونگی تأثیرپذیری نفس از رذایل و فضایل اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری و یونگ
نویسنده:
مهدی میثاقی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همه انسانها در تمامی ادوار طالب سعادت بوده و هستند و برای دستیابی به آن تلاش می کنند و این مسأله امری فطری در زندگی بشر است. در شریعت و دین مبین اسلام و به تبع آن از دیدگاه شهید مطهری، سعادت بشر در گرو شناخت نفس و آگاهی از خویشتن و فطرت الهی است که برای شناخت آن لازم است دستورات الهی، انبیاء و اولیاء را خط مشی قرار داد تا بتوان به مقاماتی دست یافت. فطرتی که با ویژگی هایش موجب تمایز انسان با سایر حیوانات گردیده است و تربیتی که همراه با رعایت اصول فطری باشد منجر به کمال انسانی خواهد شد. از سوی دیگر برای این رشد و کمال شخصیت انسانی نیاز به مطالعه رفتارهای انسان در علوم روانشناسی است که از دیدگاه یونگ با توجه به کنترل رفتارها و بررسی آنها جهت زندگی اجتماعی و دستیابی به ریشه های عمیق و لایه های فطرت موجود در وجود آدمی می توان برای تعالی انسان که همان فردیت یافتگی یا تفرد نام دارد تلاش کرد.
بررسی تطبیقی آراء شهید مطهری و ملا مهدی  نراقی در حوزه تربیت اخلاق
نویسنده:
رحمت اله محبوبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تربیت اخلاقی، به عنوان ساحتی مهم از تربیت ، امروزه مورد عنایت و توجه ویژه ای قرار گرفته است؛ و اگر بشر امروز بخواهد تعادل روحیو روانی داشته و در روابط فردی و اجتماعی موفق باشد. باید به اخلاقو تربیت اخلاقی روی آورد. این پژوهش به بررسی تطبیقی موضوع تربیت اخلاقی در آثار ملا محمد مهدی نراقی و استاد مرتضی مطهری می پردازد. ناگفته پیداست که این مقال را ، مجال نیست که به تمامی آنچه محقق نراقی و استاد مطهری در باره اخلاق و تربیت اخلاقی آورده اند، بپردازد؛ با این حال، هر کدام از این آثار ترجمان فکری مولفان خود می باشند. ساحت تربیت اخلاقی ، ساحتی گسترده و زوایای آن متنوع و متکثر است. محقق نراقی در کمال اختصار ضمن بیان مبانی واصول ، اهداف و روش هایتربیت اخلاقی، با رویکرد تلفیقی وبا استدلال برهانی ضمن بهره بردن از شریعت وعرفان و اندرز اقدام به شرح نظریات خود نموده است.مباحث مربوط به اخلاق بندگی و دینیبا سبک درمان برخی بیماریهای روحی ، و با تقسیم بندی نوین قوای نفس ودیگر مباحث خرد وکلان که از تلفیقی بودن جامع السعادات و عقلی بودن تهذیب وتربیت سرچشمهمی گیرد. و استاد مطهری اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. طبق دیدگاه وی انسانها از هویتی برخوردارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد. چنین نظریه ای در باره اخلاق ، بعضی دلالت ها را برای اخلاق به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاقوتربیت اسلامی بامبانی ،اهداف ، اصول و تنظیم محتوای آموزشی تربیتی است.
تحلیل شیوه های فریب شیطان در قرآن و حدیث و مقایسه آن با شیوه های فریب هالیوود
نویسنده:
غلامحسین پرهیزگار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این رساله « تحلیل شیوه های فریب شیطان در قرآن و حدیث و مقایسه آن با شیوه های فریب هالیوود » می باشد. هدف نگارنده در این پژوهش نامه این است که با شناخت شیوه های فریب شیطان از دیدگاه آیات و روایات و نیز شناخت شیوه های فریب موسسه عظیم فیلمسازی هالیوود و تطبیق این دو شیوه با هم جهت مشخص نمودن ارتباط و مشابهت یا عدم تطبیق آن ها ، به نتایج نظری و عملی کاربردی دست یابیم. بشر امروزبه صورت گسترده مخاطب انواع فیلم های هالیوود است و از این طریق نوع ایدئولوژی، شیوه و سبک زندگی و حتی دین و مذهب خود را انتخاب می کند؛ لذا آشنایی با انواع روش های تأثیرگذاری این فیلم ها ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این رساله مشتمل بر پنج فصل می باشد. در فصل اول کلیات رساله بیان شده است. درفصل دوم سیزده مورد از شیوه های فریب شیطان و در فصل سوم انواع تکنیک های فریب فیلمسازان هالیوود بررسی و احصا گردید. درفصل چهارم با تطبیق شیوه های فریب شیطان و هالیوود و ارائه نمونه های عینی فیلم های هالیوودی ، مشابهت خاصی بین برخی شیوه هایفریب شیطان و هالیوود تبیین گردید. در فصل پنجم نیز به خلاصه و نتیجه گیری همت گماشته شد. نتایج حاصله از این پژوهش بصیرت افزایی مسولین رسانه های صوتی تصویری و نیز مصون سازی آحاد جامعه بوسیله آشنانمودن آنها با تکنیک های عملیات روانی و شیوه های شیطانی فریب هالیوود می باشد. نوع منابع مورد استفاده دراین تحقیق ؛ منابع تفسیری و روایی و همچنین کتب علمی مرتبط با موضوع، مقالات و دیگر منابع کتابخانه ای و برخی سایت های اینترنتی معتبر می باشند.
امیرالمومنین از دیدگاه سه اندیشمند اهل سنت آلوسی ، سیدقطب و طنطاوی
نویسنده:
جمشید دانش غلام خاص
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امیرالمومنین علی علیه اسلام در میان عموم امت اسلامی به عنوان شخصیتی مورد احترام و عزیز محسوب می گردند . به غیر از عده قلیلی موسوم به نواصب که مورد انزجار همه مسلمین هستند ، قاطبه مسلمانان ایشان را دارای سوابق درخشان و فضایل فراوان دانسته و منصفین برای حضرت جایگاه خاصی قائل می باشند . همه اینها در حالی است که در طول تاریخ اسلام شاهد نگاه متعصبانه ناشی از گرایشات مذهبی و تاثیر قدرتها و حکومتها بر نگرشها بوده ایم . افراد و جریاناتی که یا بر اثر جهالت و یا تحت تاثیر تطمیع و تهدید طواغیت سعی در دگرگون کردن حقایق داشتند و هرکدام هم روشی را برای رسیدن به مقصود خود برگزیدند . عده ای که توان انکار فضایل اهل بیت و بخصوص امیرمومنان علیه السلام را به طور صریح نداشته اند بیشتر تلاش نموده اند تا با ایجاد تشکیک ، زمینه ایجاد شبهه و بعد انکار را فراهم نمایند و در کنار این برای افراد مورد نظرشان در وقایع نقشی بتراشند و جعل نمایند تا آنها را در فضایل شریک کنند.اگرچه سر آغاز این شیوه را می توان دروقایع بعد از رحلت پیامبر و سقیفه جستجو نمود اما شاید بتوان به درستی آغاز حرفه ای و سازماندهی شده این جریان را به معاویه منسوب کرد .اما شیوه عده دیگر « از اصل نگفتن » بود . روش زیرکانه ای که ایشان برگزیده بودند مبتنی براین بود که چرا باید مطلبی را گفت تا بعد برای انکار آن و یا تشکیک و توجیه آن به درد سر افتاد. اگر از اصل مطلبی بیان نشود امید است که به تدریج از حافظه تاریخ حذف گردد . این همان روشی است که در سیره حدیث نگارانی امثال «بخاری» می بینیم . در هر حال آنچه این تحقیق به دنبال آن میباشد بررسی نگاه سه نفر از اندیشمندان معاصر اهل سنت به امیرمومنان علیه السلام است که عبارتند از آلوسی ، سیدقطب ، و طنطاوی با تکیه بر اثر تفسیری آنها .اما در همینجا ممکن دو سوال پیش بیاید : اول اینکه چرا تحقیق روی این سه نفر تمرکز دارد ؟دوم اینکه چرا محوریت تحقیق در اثر تفسیری این سه نفر قرار گرفته ؟در جواب پرسش اول باید به چند مطالب اشاره شود. عنوان موضوع تحقیق در ابتدا «امیرالمومنین علی علیه السلام در نگاه اندیشمندان معاصر اهل سنت» بود . این عنوان به خاطر گستردگی افراد و آثار و تالیفات ، مشکلاتی را در پی داشت که خارج از توان و مجال یک پایان نامه بود، بنابراین تصمیم گرفته شد تا دامنه موضوع چه از حیث افراد و چه از جنبه آثار محدودتر گردد. برای انتخاب افراد باید ویژگی هایی را مد نظر قرار می دادیم. به این منظور در ابتدا باید می دیدیم انتخاب ما در چه ظرف زمانی است که با مشورت اساتید و با توجه به اهمیت وقایع و تحولات بنا شد دوره معاصر بستر گزینش باشد.
  • تعداد رکورد ها : 8985